فیلوجامعه‌شناسی

جمع‌بندی گاردین؛ حاکمیت صهیونی بر سرزمین‌های اشغالی دیگر قابل دوام نیست

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدری توأم با برداشت آزاد؛ ادامه مطلب... فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    هریت شروود، ظهرگاه شنبه، چهارم نوامبر، طی یادداشتی در گاردین، عملاً پذیرفته است که تنها راه‌حل ممکن برای وضعیت فعلی سرزمین‌های اشغالی پایان دولت اسرائیل است. پس از جنگ فعلی، «ما با دو جامعه به شدت ترومازده مواجه خواهیم بود»، که انتظار همزیستی میان آنان نمی‌شود داشت. مطلقاً نمی‌شود به تعادل ناپایدار پیشین بازگشت.

▬    بر اساس یادداشت او، در ماه سپتامبر، نظرسنجی مرکز تحقیقات پیو نشان داد که تنها ۳۵ درصد از اسرائیلی‌ها معتقدند که دو کشور اسرائیل و فلسطین می‌توانند با یکدیگر همزیستی داشته باشند. نظرسنجی گالوپ این رقم را در میان فلسطینیان فقط ۲۴ درصد نشان داد.

▬    از این قرار، به نظر نمی‌رسد که طرح دو کشوری سرزمین‌های اشغالی عملی و شدنی باشد و لاجرم ناپایدار خواهد بود.
▬    آرون دیوید میلر، مشاور دو حزب جمهوری‌خواه و دموکرات در امور غرب آسیا، به این جمع‌بندی رسیده است که باید میان «آرزو و واقعیت تمایز قابل شد» و باید پذیرفت که آرزوی اسرائیلی‌های برای داشتن سرزمین مستقل برای خودشان شدنی نیست. میلر تصریح کرد: «موانع متعددی در مسیر راه‌حل دو دولتی وجود دارد، از جمله اینکه پس از جنگ فعلی، «ما با دو جامعه به شدت ترومازده مواجه خواهیم بود»، که انتظار همزیستی میان آنان نمی‌شود داشت.


▬    اساساً ایده این است که یک دولت دموکراتیک در سرزمینی که اکنون اسرائیل و سرزمین‌های فلسطینی است، با آرای برابر برای همه تأسیس گردد.
▬    اما این امر ناگزیر به معنای پایان دولت یهودی خواهد بود، زیرا یهودیان در این کشور جدید، به اقلیت تبدیل خواهند شد.
▬    طبق داده‌های اداره آمار اسرائیل در سال گذشته، یهودیان ۷۴ درصد از جمعیت اسرائیل را تشکیل می‌دادند، یعنی ۷ میلیون نفر.
▬    جمعیت اعراب ساکن اسرائیل، ۲۱ درصد یا تقریباً ۲ میلیون نفر است.
▬    در سال جاری، اداره مرکزی آمار فلسطین جمعیت کرانه باختری و غزه را ۵.۵ میلیون نفر اعلام کرد.
▬    مجموع اعراب اسرائیل و ساکنان عرب غزه و ساحل غربی رود اردن، نزدیک به ۷.۵ میلیون نفر است.
▬    این، در کنار دو واقعیت دیگر، یعنی، جوان بودن جمعیت اعراب و همچنین لزوم حق رأی فلسطینیان اخراج شده از سرزمین اصلی، تصدیق می‌کند که حاکمیت یهودی و صهیونی بر سرزمین‌های اشغالی قابل دوام نیست.

https://www.theguardian.com/world/2023/nov/04/israel-palestine-is-the-two-state-solution-the-answer-to-the-crisis
مآخذ:...
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در شنبه, 13 آبان 1402 ساعت 17:51

خویشتن‌داری و رویارویی حساب‌شده در فاز تازه تحولات سرزمین‌های اشغالی

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدری؛ادامه مطلب... فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    یک. به نظر می‌رسد که مجموعه‌ای از نیروها در سطح بین‌الملل، انگیزه‌هایی برای تحریک درگیری‌ها در سرزمین‌های اشغالی داشته‌اند؛ از روس‌ها برای پوشش دیپلماسی عمومی موضوع اوکراین، تا بایدن در امریکا برای سرپوش گذاردن بر رسوایی هانتر تا انتخابات، و چین، برای مشغول کردن امریکایی‌ها و تحمیل هزینه به آن، ...

▬    دو. مع‌الوصف، با فرض معقول تحریک درگیری از جانب خود اشغالگران به هدف گسترش شهرک‌سازی‌ها و تحقق ایده قدیمی نتانیاهو بر ضرورت تسلط به غزه، یا حتی عقده‌ها و انگیزه‌های شخصی نتانیاهو، محاسبات معقولی را می‌توان برای تصمیم مستقل حماس برای پیش‌دستی شگفت‌انگیز ملحوظ داشت...

▬    سه. اما پیش یا پس از شکل‌گیری شگفتی «طوفان الاقصی»، می‌توان این محاسبه را برای اشغالگران و امریکایی‌ها در نظر گرفت که آن‌ها به این منازعه، به چشم فرصتی برای درگیر کردن ایران در یک جنگ فرساینده، مانند مورد اوکراین برای روسیه، یا هنگ‌کنگ برای چین بنگرند...
▬    چهار. ولی ایران و همچنین حزب‌الله، با خویشتن‌داری و رویارویی حساب‌شده، و با درک این که توقف اشغالگران پشت مرزهای فشارجهانی حقوق بشر یا هر ملاحظه دیگر، عملاً به مثابه پذیرش شکست برای آنان است، شرایطی را فراهم آوردند که اشغالگران با پای خود به یک قتلگاه بدتر از پاریس دوران جنگ‌دوم بشتابند...
▬    پنج. حالا، شرایطی پیش آمده که امریکایی‌ها مایل‌اند اشغالگران را از ورود به غزه متوقف کنند، ولی اشغالگران، بیش از حد در الزامات ورود به میانه جمعیت دو میلیونی مسلح و انتقام‌جوی غزه فرو رفته‌اند و گمان نمی‌رود که واقع‌بینی لازم برای توقف پشت دیوارهای غزه را داشته باشند....
▬    شش. کشتن یا وادار کردن دو میلیون نفر به مهاجرت، نشدنی است، و تا همین حال، اقل دستاورد «طوفان الاقصی» در کنار نابودی بی‌سابقه مفهوم امنیت در اسرائیل، برانگیختن اجماع جهانی علیه این جرثومه بوده است...
▬    هفت. پس، به نظر می رسد که اسرائیل وارد شهر غزه و سایر شهرهای شمال و جنوب باریکه غزه خواهد شد؛ جنایت بسیار خواهد کرد و وجهه جهانی خود را در متن بیداری به دست آمده در موج اخیر، بیش از پیش از کف خواهد داد؛ و خود نیز به طرزی فرساینده و طولانی و روزمره، کشته خواهد داد؛ و رفته رفته شرایطی بدون مرز در منطقه مشروعیت خواهد یافت که در جریان آن، اقسامی از مبارزان و مجاهدان در کل منطقه نوسان خواهند کرد تا برنامه ضدصهیونی را پیش ببرند.
▬    در آستانه شرایطی هستیم که دیگر، شنیدن خبر کشته شدن روزانه چند اشغالگر، به رغم گذشته، خبر معمولی خواهد شد؛ و این برای فرمول گسترش و تثبیت اسرائیل، چیزی غیر از سرازیری سقوط نیست.
مآخذ:...
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در شنبه, 13 آبان 1402 ساعت 01:16

«اتمسفر/سپهر» و «قطاع» به مثابه جایگزین‌های پساانسان‌گرایانه «فرهنگ» و «طبقه»

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدری؛ادامه مطلب... فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    بازسازی ریشه علوم انسانی مدرن که از آدام اسمیت، حول مفهوم «تقسیم کار» بنیان گذاشته شد، ضرورت یافته است؛ این ضرورت از آن روست که نه تنها از ابتدا نسبت به شرکای غیراومانیستی «تقسیم کار» (مانند عناصر محیط زیستی، عناصر ماشینی، و گروه‌های حاشیه‌ای و بومی) غفلت شده بود، بلکه حضور گسترده ماشین‌ها و بویژه ماشین‌های هوشمند در تقسیم کار اجتماعی خصال متفاوتی به «تقسیم کار» القا می‌کند.

-----------------------------------

توضیح بیشتر در مورد این تز را در یادداشت های پیشین ملاحظه فرمایید:

•    تأمل در تقسیم کار نوین (۱۳۹۳)

•    دگرگونی‌های نظری لازم در بررسی مسائل اجتماعی سایبر (۱۳۹۹)

•    معماری مجدد علم اقتصاد: عبور از ”تقسیم کار“ به ”تقسیم فراغت“ (۱۳۹۴)
•    دگرگونی جهانی در ماهیت ”قطاع اجتماعی متوسط“ (۱۳۹۵)
•    پسااومانیسم ضروری برای حکمرانی توحیدی در سایبرفضا (۱۳۹۸)
-----------------------------------

▬    تجدید نظر در مفهوم «تقسیم کار»، بلافصل، منجر به جایگزینی زنجیره‌ای مفاهیم دیگری مانند «شبکه» به جای «جامعه»، و «عملگر» به جای «کنشگر» می‌گردد؛ ...
▬    روش‌های تحقیق در علوم انسانی، کاملاً مبتنی بر رایانش و هوشمند می‌شوند و بدین ترتیب، روش‌های گردآوری و تحلیل داده موجود کم‌فایده می‌شوند و تحلیل کلان‌داده‌ها جایگزین خواهند شد؛ ...
▬    ... و زنجیره‌وار، تمام مفاهیم علوم انسانی، جایگزین‌هایی برای خود خواهند یافت؛...
▬    ... و در میان مفاهیم مرسوم، مفهوم «فرهنگ» گزینه نخست این تحول است؛ در واقع، «فرهنگ» اومانیستی‌ترین مفهوم علوم انسانی است که عمیقاً متأثر از نظریه فرهنگی عصر ویکتوریا، به محوریت «انسان مرد سفیدپوست اروپایی» گواهی می‌دهد. این تبختر، مکرراً مورد انتقاد قرار گرفته است، ولی اکنون، و با مرکززدایی کامل از مفهوم تقسیم کار، عبور از مفهوم «فرهنگ» همچون پیام رمزی عمل می‌کند که عصیان کامل علیه علوم انسانی و اجتماعی متعارف را تحریک می‌کند.
▬    پیشنهاد من برای این جایگزین، چیزی در حدود مفهوم «اتمسفر/سپهر» است، که علاوه «ارزش‌ها و هنجارهای انسانی»، شامل «داده‌ها»، «عناصر ارتباطی طبیعی»، و «ارزش‌ها و هنجارهای گروه‌های حاشیه‌ای و بومی» خواهد بود.
▬    نیز، مفهوم «طبقه» و تعبیر وسیع‌تر آن در مفهوم «قشر» نیز، به همان دلایل پسااومانیستی باید جایگزین شوند تا درک ما از موضوعات پایه در علوم شناختی نوین گشایش یابد و پیشنهاد جایگزین برای این مفاهیم هم می‌تواند چیزی شبیه به «سکتور/قطاع» باشد. این مفهوم، شامل عملگرهایی است که به لحاظ سرمایه‌های معنایی در شبکه، در موقعیت مشابهی قرار می‌گیرند.
▬    در مجموع، سازمان مفهومی پایه به این ترتیب خواهد بود:

۱.    جامعه/Society ← شبکه/Network
۲.    کنشگر/Actor ← عملگر/Actant
۳.    فرهنگ/Culture ← سپهر/Atmosphere
۴.    طبقه/Class و قشر/Stratification ← قطاع/Sector
مآخذ:...
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در جمعه, 12 آبان 1402 ساعت 13:29

اتمسفر کریپتویی

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشت آزاد از سهیل مؤمنی؛ ادامه مطلب...فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    می‌توان در کنار اتمسفرهای زیست و کسب و کار مرسوم، اعم از اتمسفر تجاری شرکتی و غیرشرکتی، یا اتمسفر دولتی، یا اتمسفر خدماتی، یا...، از اتمسفر کریپتویی سخن گفت. این اتمسفر به قدری گسترده شده است که در هر نوک و کنج فنّاوری حضور دارد. بر اساس تحقیقاتی که شرکت‌های مختلف در زمینه کریپتو انجام داده‌اند، می‌توان تعداد استارت‌آپ‌های فعال در این زمینه را در ۱۳۰ تا ۱۵۰ حوزه دسته‌بندی کرد. دسته‌بندی‌های اصلی در این زمینه عبارت‌اند از: امور مالی غیرمتمرکز، شرکت‌های زیرساختی متمرکز یا غیرمتمرکز، توکن‌های مثلی و غیرمثلی، گیمینگ، سازمان‌های غیرمتمرکز و پروژه‌های مرتبط با امور مالی متمرکز.

▬    یکی از دسته‌بندی‌های بزرگ، دیفای یا امور مالی غیرمتمرکز است که به مجموعه‌ای از فناوری‌ها و برنامه‌ها اطلاق می‌شود که به شکل غیرمتمرکز عمل می‌کنند و امکاناتی مانند خرید و فروش رمزارزها، دریافت و پرداخت وام، سپرده‌گذاری و سوددهی، تبادل توکن‌ها، پوشش بیمه و پرداخت حقوق را فراهم می‌کنند. در دیفای، هیچ موسسه، مرکز یا سازمانی نیست که بر تراکنش‌ها کنترل و نظارت داشته باشد و تعاملات بین افراد از طریق زنجیره‌های بلوکی انجام می‌شود که قابل ردیابی، شفاف و امن است. در حال حاضر، ۴۰ میلیارد دلار دارایی در این پلتفرم‌ها قفل شده است که نشان‌دهنده اعتبار بالای این حوزه، چه از دید سرمایه‌گذاران خرد و چه از دید سرمایه‌گذاران نهادی است. در سال ۲۰۲۰ در چنین روزی، حجم دارایی‌های قفل‌شده در این حوزه ۱۰ میلیارد دلار بوده است که این رشد چهار برابری بسیار چشمگیر است.


▀█▄ سرمایه‌گذاران خطرپذیر در دنیای کریپتو
▬    تا پایان اکتبر ۲۰۲۳، بیش از هزار استارت‌آپ کریپتویی حدود ۱۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاران خطرپذیر را جلب کرده‌اند. این آمار نسبت به سال ۲۰۲۲ کاهش یافته؛ اما نسبت به سرمایه‌گذاری‌های قبل از ۲۰۲۱، روند رشد قابل‌توجهی داشته است که نمایانگر رشد این صنعت در نوآوری‌هاست. تاکنون بیش از ۱۲ هزار نهاد و سرمایه‌گذار فرشته (Angel Investor) در استارت‌آپ‌های کریپتویی در مراحل ابتدایی آن‌ها سرمایه‌گذاری کرده‌اند که خود نشان‌دهنده جذابیت این حوزه برای سرمایه‌گذاران خطرپذیر است.

▀█▄ روندهای جدید در دنیای کریپتو
▬    در اتمسفر کریپتو، سرعت رشد فناوری، به توان چند برابر سایر حیطه‌های دنیای فناوری است. به همین دلیل، سالانه در این حوزه، بخش‌های متفاوتی مورد توجه سرمایه‌گذاران خرد و نهادی قرار می‌گیرد. در ادامه به سه ترند موجود در صنعت کریپتو پرداخته‌ام:

▀█▄ شبکه‌های اجتماعی بلاک‌چینی


▀█▄ WEB3 و SOCIAL GRAPHS
▬     چند شرکت در گذشته برای فعالیت در این زمینه تلاش کردند اما موفق نبودند. اکنون، سه پروژه با بنیان‌گذاران باتجربه و نوآوری، از جمله Stani Kulechov (یکی از بنیان‌گذاران Aave Protocol با پروژه‌ای به نام Lens Protocol و Dan Romero با استارت‌آپ Farcaster)، در این حوزه فعالیت می‌کنند. یکی دیگر از محصولات جدید در این حوزه «Friendtech» است که به کاربران اجازه می‌دهد «کلید» یا به عبارتی سهام کاربران توییتر را خرید و فروش کنند.

▀█▄ دارایی‌های واقعی بلاک‌چین (RWA)
▬    در این زمینه، استارت‌آپ‌ها دارایی‌های واقعی مانند طلا یا نفت را به بلاک‌چین منتقل می‌کنند. این حوزه پتانسیل دارد تا به جهت‌های جدیدی مانند املاک و مستغلات گسترش یابد و ترکیب آن با امور مالی غیرمتمرکز می‌تواند جذاب باشد.

▀█▄ روبات‌ها
▬    برای نخستین بار، استارت‌آپی به نام Unibot به کاربران امکان می‌دهد تا با استفاده از روبات تلگرامی خود از صرافی‌های غیرمتمرکز استفاده کنند. این روبات ادعا می‌کند هفت برابر سریع‌تر به کاربران امکان می‌دهد تا خرید و فروش خود را انجام دهند. این نوآوری باعث شده است تا قیمت توکن این پروژه رشد چشمگیری داشته باشد.

▀█▄ جمع‌بندی
▬    در ۱۸ ماه گذشته بازار کریپتو رشد قیمتی نداشته؛ ولی نوآوری‌های بسیاری در این حوزه اتفاق افتاده است.
▬    تمرکز این نوآوری‌ها به دو بخش اصلی تقسیم شده است:
▬    اولی، زیرساختی است، مانند نوآوری‌هایی در راه‌حل‌های مقیاس‌پذیری اتریوم مثل اپتیمیسم، اربیتروم، اسکرول و راه‌حل‌های خصوصی زیرساختی مانند Aleo. همه آن‌ها موفق به جذب سرمایه‌گذاران خطرپذیر با کیفیت جهانی (عمدتاً آمریکایی) شده‌اند. پروژه‌های زیرساختی از زمانی که اتریوم وارد بازار شد، همیشه وجود داشته‌اند؛ ولی بسیاری از آن‌ها در طول زمان شکست خوردند و از چرخه رقابت خارج شدند.
▬    اولویت بعدی متعلق به پروژه‌ها یا استارت‌آپ‌هایی است که به صورت مستقیم با کاربر روبه‌رو می‌شوند؛ مانند حوزه‌هایی که به عنوان روندهای جدید معرفی کردم (روبات‌ها، پروژه‌های حوزه فضای مجازی غیرمتمرکز و پروژه‌های حوزه دارایی‌های دنیای واقعی). همه این‌ها با کاربران واقعی و فعالیت‌های روزانه آن‌ها در ارتباط هستند.
▬    این نشان‌دهنده آن است که این صنعت به سمت دنیای عینی حرکت می‌کند؛ جایی که باید با شرکت‌های غول‌آسای جهانی رقابت کند و دیگر نمی‌تواند فقط پشت پیچیدگی خود قایم شوند و فقط توسط کاربران تخصصی خود مورد استفاده قرار بگیرد.
مآخذ:...
هو العلیم

 

آخرین بروز رسانی در شنبه, 06 آبان 1402 ساعت 08:39

یک جمع‌بندی از «طوفان الاقصی»... جنگ ادامه‌دار خواهد بود

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشتی از دکتر سعدالله زارعی؛ادامه مطلب... فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▀█▄  ۱

▬    رژیم صهیونیستی در یک جمع‌بندی از اوضاع جهان و کاهش روزافزون قدرت آمریکا به عنوان مهم‌ترین پشتیبان خارجی آن و با نگاه به روند منطقه و قدرت‌یابی ایران و جبهه مقاومت به این نتیجه رسید که فرصت کوتاهی در حدفاصل فروپاشی کامل نظام پیشین و شکل‌گیری نظام جدید بین‌الملل در اختیار دارد و اگر آن را درنیابد و اوضاع منطقه بر مبنای «بقا» اسرائیل تنظیم نشود، قافیه را باخته و فروپاشی آن قطعی است. بر این اساس در سال‌های اخیر هر چه جلوتر آمدیم، از درون سیستم اسرائیل صحبت از تیره و تار بودن افق رژیم و احتمال نابودی قریب‌الوقوع آن بلندتر به گوش می‌رسید؛ تا جایی که نخست‌وزیر وقت اسرائیل، نفتالی‌بنت در نامه‌ای ۵۳ صفحه‌ای که خطاب به یهودیان نوشته بود، با صراحت از سقوط قریب‌الوقوع دولت اسرائیل (در زمانی کمتر از ۷ سال) خبر داد.

▬    رژیم اسرائیل برای آن‌چه آن را «تنظیم منطقه بر مبنای بقاء اسرائیل» خوانده است، دو پروژه سیاسی و امنیتی را توأمان دنبال کرد؛ پروژه سیاسی، عادی‌سازی اسرائیل در منطقه بود که برای آن طرح «ابراهیم» تهیه شد و مذاکرات با دولت‌های عربی و اسلامی منطقه را شروع کرد و با کمک ویژه امریکا، در گام‌های اولیه توانست به موفقیت‌هایی هم دست یابد و با چهار دولت ضعیف عربی، عادی‌سازی کند. پروژه امنیتی آن زدن ضربه اساسی به جبهه مقاومت بود. این موضوع هم از نظر رژیم در ردیف «موضوعات حیاتی» قرار داشت.
▬    رژیم غاصب بر این اساس حملات پی‌درپی به سوریه را دنبال کرد با این نگرش که چون سوریه حلقه وسط زنجیر مقاومت است، اگر گسسته شود، دست مقاومت از محیط اسرائیل کوتاه می‌شود. این موضوع در خلال سال‌های ۱۳۹۷ تا همین حال دنبال شده است. ولی، در نهایت رژیم متجاوز متوجه شد که این بمباران‌ها ضمن آن‌که برای اسرائیل بی‌هزینه هم نیست، اثر واقعی هم ندارد. رژیم اسرائیل ضمن ادامه حملات به خاک سوریه، متوجه شد تهدید از آن‌چه فکر می‌کرده خیلی به او نزدیک‌تر است. وضعیت کرانه باختری به مرور تبدیل به نقطه آتش شد و بعضی مقامات امنیتی رژیم غاصب برای بیان شرایط کرانه از واژه «آتشفشان» استفاده کردند. همین‌ها یک زمانی که هنوز بر غزه سیطره داشتند، از آن با واژه «جهنم واقعی» یاد می‌نمودند. آتشفشان و جهنم در معنا یکی هستند و آن از یک‌سو شدت نفرت طرف فلسطینی و از سوی دیگر، فراتر بودن از توان تحمل اسرائیل را بیان می‌کند. رژیم اسرائیل برای غلبه بر آتشفشان کرانه باختری، هفت لشکر یعنی، نیمی از ارتش خود را به این منطقه که تنها ۱۶ درصد مساحت فلسطین را شامل می‌شود، گسیل کرد که کاملاً بی‌سابقه بود.
▬    اما به مرور متوجه تشدید اوضاع کرانه شد و این به آن معنا بود که سیاست محاصره کرانه پاسخ نداده است. آن‌چه از مقالات مؤسسه حکومتی هرتزلیا بر می‌آید، این است که ارتش در بررسی‌های خود به این نتیجه رسید که کرانه باختری زمانی مهار می‌شود که محرکی نداشته باشد. از نظر آنان محرک مقاومت در کرانه، قدس و سرزمین‌های ۱۹۴۸، مقاومت در غزه است و این چندان بی‌راه هم نیست، چرا که، غزه به مرور به محل حضور مؤثرترین گروه‌های مقاومتی تبدیل شده بود. بر این اساس رژیم اسرائیل ضمن حفظ مأموریت و حضور یگان‌های ارتش در کرانه، لبه عملیاتی خود را به سمت غزه برد. یک آمار بیانگر آن است که در فاصله پنجم شهریور ماه گذشته تا پنجم مهر ماه جاری، یعنی، در یک ماه، رژیم ده عملیات نظامی در کرانه و ۱۷ عملیات نظامی در غزه به اجرا گذاشته است. این موضوع دو چیز را روشن می‌کند؛ اول روند تشدید اقدامات نظامی امنیتی اسرائیل علیه مقاومت و دوم تمرکز بیشتر بر روی غزه. کما این‌که خبر شیخ «صالح العاروری» در روز اول حمله اخیر اسرائیل به غزه، مبنی بر این‌که اسرائیل قصد داشت طی هفت تا ده روز آینده به حمله گسترده‌ای علیه غزه دست بزند، در این راستا معنا و مفهوم پیدا می‌کند.

▀█▄ ۲
▬    شواهد و قرائن زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد رژیم اسرائیل جمع‌بندی خود از آن‌چه گفتیم را با امریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و چند کشور عربی و از جمله تشکیلات خودگردان در میان گذاشته و ضمن ترساندن آنان از روند کنونی، موافقت و همراهی آن‌ها را جلب کرده است. در این بین امریکایی‌ها پس از یک دهه اندرز به رژیم اسرائیل، برای وارد نشدن به معرکه‌های منطقه‌ای، این جمع‌بندی اسرائیل را قبول کرده و در این چارچوب فعال شدند. فشار امریکا به اروپا برای متوقف کردن مذاکرات هسته‌ای با ایران در حد فاصل شهریور ماه سال گذشته تا امروز بر این اساس صورت گرفته است. خبرها، شواهد و قرائن می‌گویند دستگاه نظامی امریکا (پنتاگون) این تحلیل را قبول کرده و روند اوضاع منطقه را بسیار خطرناک ارزیابی نموده است.
▬    مقامات اسرائیلی این‌گونه تحلیل کردند که اول باید از خطر مقاومت در درون لوزی فلسطین خلاص شود. از نظر رژیم غاصب، مقاومت فلسطین دو کارکرد دارد؛ با کارکرد داخلی سبب به هم خوردن امنیت داخلی رژیم شده و با کارکرد الهام‌بخش، به صورت موتور محرکه مقاومت در منطقه عمل می‌کند. بنا بر این، زدن مقاومت فلسطین در دستور ویژه رژیم قرار گرفت و البته، به دلیل بحران سیاسی ده ماه اخیر، به مدت ۸ ماه با تأخیرهایی مواجه گردید و با کاهش نسبی بحران سیاسی رژیم، اقدامات علیه مقاومت تشدید شد.
▬    اما یک نکته مهم در این‌جا این بود که در تحلیل رژیم، قلب مسأله ضربه زدن به مقاومت فلسطینی، ضربه زدن به حماس به عنوان بزرگ‌ترین و قدرتمندترین گروه فلسطینی است و این به کلمه رمز انحلال مقاومت داخلی تبدیل گردید.
▬    در این میان جنبش حماس که روند سیاسی و امنیتی را به دقت زیر نظر داشت، متوجه مسأله شد. زمان آغاز این هوشیاری تقریباً، با زمانی که رژیم طرح مهار حماس در غزه را در دستور کار قرار داد، همراه شد. حماس در جمع‌بندی داخلی خود به این نتیجه رسید که چاره کار «یک اقدام بزرگ با آثار راهبردی» است که حاصل آن عملیات عظیم «طوفان الاقصی» شد.

▀█▄ ۳
▬    یک نکته مهم که از تحلیل رفتار طرف‌های غربی، رژیم اسرائیل و بعضی دولت‌های عربی که پیشقراولان رابطه با رژیم بوده‌اند، به دست می‌آید، این است که روند اقدامات خصومت‌آمیز آنان طی چند سال آینده علیه مقاومت فلسطین و به طور خاص حماس، با عقربک انهدام کامل آن (به عنوان نقطه شروع در انهدام مقاومت) تنظیم شده و برای آن تمهیداتی شکل گرفته است.
▬    از این‌رو عملیات شنبه ۱۵ مهر حماس علیه اسرائیل در واقع، اقدام پیشدستانه علیه این طرح می‌باشد. کمااینکه در اثناء این جنگ دو راهبرد پیگیری شد؛ یک راهبرد بازسازی قدرت فروپاشیده نظامی اسرائیل از طریق ارسال سلاح و پشتیبانی‌های عملیاتی و یک راهبرد وارد آوردن ضربات پیاپی به حماس بوده است.
▬    حسب آن‌چه از اظهارات برمی‌آید، جریانی به رهبری امریکا، تداوم جنگ تا تضعیف جدی مقاومت فلسطین را در دستور کار قرار داده و فعلاً افقی برای پایان آن به چشم نمی‌خورد، اما، واقعیت این است که مخالفان حماس چه به انفراد و چه به اجتماع قادر نیستند به طور واقعی آن را از صحنه خارج نمایند. حماس از مردم غزه جدا نیست و مردم هم آن را روح غزه به حساب می‌آورند.
▬    این مشکل اساسی رژیم و آن جریان است. از سوی دیگر، اضلاع جریان مخالف مقاومت فلسطین، در وضع اقتدار سابق نیستند. ضمن این‌که مقاومت فلسطین، امروز در بالاترین سطح اقتدار است. وقتی حماس قادر به وارد کردن ضربه‌ای است که مقامات ارشد رژیم غاصب، آن را بی‌سابقه‌ترین و شدیدترین طی ۷۵ سال می‌خوانند، چه جای آن‌که از تضعیف حماس و از میدان به درکردن آن، صحبت نمایند.
مآخذ:...
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در شنبه, 29 مهر 1402 ساعت 11:00

اتمسفر «جامعه زنانه» چه مختصاتی دارد؟

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدری؛ادامه مطلب... توأم‌بااقتباس‌های‌آزاد فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▀█▄  یک.

▬    اخیراً کلودیا گلدین به خاطر بیش از نیم قرن پژوهش‌های نوآورانه در تحلیل بازار کار زنان، به دریافت نوبل ۲۰۲۳ اقتصاد نائل شد.

▬    کار او به فهم ما از تغییر اتمسفر جامعه به سمت «زنانه شدن اجتماعات» کمک می‌کند.
▬    وی نشان می‌دهد که نرخ مشارکت اقتصادی-اجتماعی زنان در نسبت با بهبود فناوری «یک تابع U شکل» می‌سازد.
▬    مشارکت زنان متاهل طی انتقال از جامعه کشاورزی به صنعتی کاهش یافته، اما با رشد بخش خدمات، شروع به افزایش کرد. او یافته‌های کنترل پزشکی بر عامل باروری و همچنین دسترسی به آموزش را از متغیرهای مهم دخیل در این تغییر اجتماعی-اقتصادی قلمداد می‌کند.
▬    گلدین این الگو را با تغییرات ساختاری و نگرش‌‌‌های اجتماعی درباره مسؤولیت‌های زنان در خانه و خانواده مرتبط می‌سازد.

▀█▄  دو.
▬    از این قرار، مختصات اجتماعی تازه‌ای مطرح است که با اغلب تجربیات تاریخی متفاوت است؛ «زنانه شدن».
▬    گیرت هافستد، جامعه‌شناس هلندی، که از جمله پر ارجاع‌ترین‌ها در زمینه علوم انسانی است، طرحی از یک فرهنگ و اجتماع زنانه ارائه داده است. او با مقایسه موطن‌هایی مانند ایالات‌متحده، مکزیک، چین و ژاپن که مردانه محسوب می‌شوند، و سوئد، نروژ، هلند و کاستاریکا که زنانه به حساب می‌آیند، به نتایج جالبی رسیده است: «زنانگی نشان‌دهنده جامعه‌ای است که در آن نقش‌های جنسیتی اجتماعی همپوشانی دارند [و به طور قاطع و فاحش و طبقاتی از هم جدا نمی‌شوند]؛ و هم از مردان و هم از زنان انتظار می‌رود که متواضع‌تر، مهربان‌تر و متمرکزتر بر کیفیت زندگی باشند».

▀█▄  فرجام
▬    احتمالاً جامعه به سمتی می‌رود که:

یک.    مفاهیم مرسوم تحلیل اجتماعی مانند تقسیم‌کار، نابرابری، طبقه، قشر، جنبش اجتماعی، ... به حاشیه می‌روند؛
دو.    کیفیت زندگی و ارتباطات انسانی، بیش از اقلام مادی مانند پول یا اتومبیل‌های گران‌قیمت ارزش‌گذاری می‌شود؛
سه.    جامعه روان‌شناسانه‌تر می‌شود، به این معنا که این آمادگی پدید می‌آید که در قبال حقایق متضاد، سهل‌انگاری بیشتری صورت بگیرد، ...
چهار.    و در کل، وقوع تضادها جدی گرفته نمی‌شود؛ به تعبیر دیگر، این خصلت فرهنگ عامه که عناصر ناهمساز را التقاط می‌کند، در یک جامعه زنانه تشدید می‌گردد.
پنج.    مواجهه معاد‌نگر/آینده‌نگر با موضوعات اولویت می‌یابد، و رویدادها کمتر در افق تاریخی لحاظ می‌شوند؛
شش.    استفاده از فناوری گسترش می‌یابد و انسان‌ها به امور غیریدی‌تر گمارده می‌شوند؛
هفت.    کنترل فناورانه به بدن و «سایبورگیسم» گسترش می‌یابد.

▀█▄  ملاحظات روشی
▬    مع‌الوصف، هافستد هشدار می‌دهد که در تحلیل اجتماعی در نظر داشته باشیم که هیچ فرهنگی کاملاً زنانه یا کاملاً مردانه نخواهد بود و تحلیل‌های اجتماعی باید همواره خصلت طیفی را مراعات کنند.
▬    این هشدار روشی این دلالت ضمنی را به همراه دارد که باید یک دوره گذار لااقل یک نسلی را برای غالب شدن این اتمسفر زنانه لحاظ کرد.
▬    نهایتاً این که، غالب شدن یک اتمسفر زنانه و همچنین سرعت این غالب شدن، یک وضعیت محتوم نیست؛ با جهانی مواجه هستیم که شتابان به سمت گسترش جهانی جنگ حرکت می‌کند و فرآیندهای تضمین صلح ناکارآمدند.
مآخذ:...
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در شنبه, 29 مهر 1402 ساعت 10:13

رصد گسترش عظیم و شتابان پدیده ChatGPT؛ حالا با قابلیت «دیدن، شنیدن، مصاحبت، و گرماوصمیمیت!»

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشت آزاد از نیویورک‌تایمز؛ادامه مطلب... فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    روز دوشنبه، OpenAI اعلام کرد که ChatGPT می‌تواند از طریق دو ویژگی جدید که ابتدا در چند هفته آینده، به مشتریان تجاری ارائه می‌شود، قابلیت «دیدن، شنیدن و صحبت کردن» را بروز دهد.

▬    کاربران ChatGPT می‌توانند از محتویات یخچال خود عکس بگیرند و ایده‌های دستور غذا را دریافت کنند.

▬    کاربران همچنین می‌توانند صحبت کنند و پاسخ‌ها را با صدای مصنوعی دریافت نمایند.
▬    این ویژگی از جهاتی پساانسان‌گرایانه، جذاب است؛
▬    کوین روز، ستون‌نویس فناوری نیویورک‌تایمز، آن را با گپ زدن در مورد استرس مربوط به کار و درخواست از ChatGPT برای کمک به تعبیر خواب اخیر خود آزمایش کرد.
▬    او می‌نویسد، صحبت با سیری و الکسا، حتی در بهترین حالت ممکن، چوبکی و شق و رق است.
▬    اما پس از چند ساعت مکالمه صوتی با ChatGPT ، او شروع به احساس چیز جدیدی کرد: «گرما و صمیمیت»!
▬    «گرما و صمیمیت»!
▬    «گرما و صمیمیت»!
مآخذ:...
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در پنجشنبه, 06 مهر 1402 ساعت 07:24

ضداجتماعی بودن در دانشکده علوم اجتماعی

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدری؛ادامه مطلب... فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    علم جامعه‌شناسی، در دهه ۱۸۳۰، به مثابه پادزهر آزادی افراطی دوران آغازین انقلاب فرانسه، بنیان گذاشته شد، و انتظار بر این است که اهل این علم بیش از هر عضو دیگر اجتماع، مدافع ارزش‌های مکرم اجتماع در مقابل فردیت‌های به افراط رفته باشند.

▬    از آغازین روزهای بنیان‌گذاری دانش اجتماعی، این، یک قاعده قطعی به حساب می‌آمده است که «میزان آزادی و تنوع، باید در دامنه توان اجتماع در ایجاد اتحاد، محدود شود»؛ در غیر این صورت، نه از اجتماع و نه از فردی که ذاتاً موجوداجتماعی است، اثری نخواهد ماند. آزادی، موجب ارتقاء تقسیم کار اجتماعی است، ولی نمی‌توان و نباید به نام مقدس آزادی، به ارزش‌های مکرم اجتماع حمله‌ور شد.

▬    متأسفم، ولی باید پذیرفت که از اردیبهشت‌ماه سال ۱۴۰۱، و به دنبال کوشش مضحک دختران و پسران دانشکده علوم اجتماعی برای بازی مشترک فوتبال! که حتی در مهد فوتبال دنیا نیز نامرسوم است، ضداجتماعی بودن در دانشکده علوم اجتماعی وارد دور فجیعی شد، و دو ماه بعد، در تیرماه ۱۴۰۱، قربانی گرفت؛ معاون فقید آموزشی دانشکده، خانم دکتر مریم نجارنهاوندی، بدون هیچ زمینه قبلی و در اوان میان‌سالی، متحمل یک خون‌ریزی گسترده مغزی شدند و پس از یک کمای کوتاه، وفات یافتند. و باز متأسفم از این بابت که وجدان دانشکده علوم اجتماعی، زیر گرد و خاک اغراض سیاسی و افراط‌های آزادی‌مآبانه، اندک تکانی نخورد.
▬    از شهریورماه و همراه با افراط‌های برنامه‌ریزی شده سال گذشته، دانشکده علوم اجتماعی، با زمینه قبلی، از تمام مرزهای افراط‌گری عبور کرد و بسیاری از حریم‌های دانش و دانشگاه و ادب و اجتماع، در این دانشکده شکسته شد و همچنان وجدان دانشکده علوم اجتماعی تکان نخورد.
▬    حالا، در دفاعیه‌ای که بیشتر تهاجمی بی‌ملاحظه به اجتماع بود، یک دو جین از ارزش‌های مکرم این اجتماع هتک و نقض گردید، و باز، معاون آموزشی دانشکده آماج آسیب قرار گرفت؛ استاد راهنما، تنها لحظاتی قبل از برگزاری این جلسه، موضوع را به آموزش اطلاع می‌دهند؛ از این قرار، مجدداً اثبات می‌شود که مدیریت آموزشی، در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران با پاره‌ای ضداجتماعی بودن‌هایش، یکی از مشاغل پر خطر دنیاست!
▬    و اگر از منشأ این ضداجتماعی بودن در دانشکده علوم اجتماعی جویا شوید، ناگزیر باید گفت که، علم اجتماعی و بویژه برخی شاخه‌های آن فاصله بسیاری از یک علم دقیق گرفته‌اند و میدانی برای سلایق ناسنجیده سیاسی گردیده‌اند و مسیر حل این دشواری نیز از حرکت به سوی روش‌مندی و دقت می‌گذرد.
مآخذ:...
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در جمعه, 31 شهریور 1402 ساعت 14:10

«حکمرانی مینیاتوری» در مقابل «بازی‌بازی سیاسی»

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدری؛ادامه مطلب... فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▀█▄  یک.

▬    دوره «بازی‌بازی» سیاسی که طی هفتاد سال اخیر جهان، یک دموکراسی ظاهری را بلاگردانی برای حکمرانی بوالهوس نخبگان قدرت قرار می‌داد(سی.رایت‌میلز) سپری شده است...

▬    بله... دوره «بازی‌بازی سیاسی» گذشت و
▬    همه‌چیز، دیگر، بیش از حد جدی است...
▬    تحولات در بریتانیا، امریکا، فرانسه، روسیه، چین، هند،  ... نشان از تغییرات گسترده‌ای دارد.

▀█▄  دو.
▬    نبرد اوکراین، تنها آغازی بر رزم‌های زنجیره‌ای در مقیاس جهانی است؛ ...
▬    فرآیندهای تضمین صلح، مستهلک شده‌اند؛ و...
▬    احتمال تکرار آغاز قرن، جدی است. ...
▬    و ملتی که این دوران را به «بازی‌بازی» سپری کند، دورانی بلندمدت از آینده را به فلاکت سپری خواهد کرد.

▀█▄  سه.
▬    ریخت سیاست و اجتماع، به سرعتی که درک آن برای بسیاری دشوار است و اصطلاحاً «کپ کرده‌اند»، در حال دگرگونی است...
▬    تحولات در بریتانیا، امریکا، فرانسه، روسیه، چین، هند،  ... نشان از تغییرات گسترده‌ای دارد و
▬    آن‌ها که به تحلیل مسائل اجتماعی، به سبک دموکراسی ظاهری و «بازی‌بازی» سیاسی، خو کرده بودند را مبهوت خویش خواهد نمود و از کنش‌ورزی مؤثر بازخواهد داشت...

▀█▄  چهار.
▬    از امروز، خود را عادت بدهیم به این حقیقت که همه چیز، بی‌اغماض، جدی است،...
▬    نیاز به محاسبات دقیق دارد،...
▬    و باید از ولنگاری به عنوان فانتزی آزادی پرهیز کرد؛
▬    آزادی انسانی باید در مسیری درست و اخلاقی پیگیری شود،
▬    و باید از تهدید مستمر صلح، محیط زیست اجتماعی، محیط زیست طبیعی، و مرزهای اخلاقی اجتماع و تمدن، به نام مقدس «آزادی» دست بر داشته شود.

▀█▄  پنج.
▬    پس از جدی گرفتن، شرایط پیچیده امروز، رویارویی با شرایط تازه، به دو صورت میسر است:
▬    یکی رها کردن احساسات در جملاتی نظیر «هر آن کس که می‌خواهد زورق زندگی را به دست امواج سرکش نسپارد، پس باید ”تصمیم“ بگیرد»!... جملاتی که احتمال تکرار آغاز قرن پیشین را مطرح می‌کنند؛
▬    و دوم، ورود به سبک مینیاتور حکمرانی اجتماعی و سیاسی با این شعور(نه شعار): «همه چیز نیاز به محاسبات و منطق دقیق دارد».

░▒▓ لینک نمایش/دانلود تصویرنوشت: شتابان به سمت جنگ جهانی آینده

آخرین بروز رسانی در پنجشنبه, 16 شهریور 1402 ساعت 20:17

الگوی چندبعدی امید

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدریادامه مطلب... در گفتگو با پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR


مقام معظم رهبری، در بیانات به مناسبت سالگرد رحلت امام خمینی رحمت الله، امید را در کنار ایمان، یکی از دو موتور محرک امام خمینی، رحمت‌الله علیه برشمردند. ایشان افزودند: «البتّه وقتی میگوییم امید، نباید امید را با تصوّرات و خیالات فریب‌گر اشتباه کرد. امید یعنی آن حالتی که با حرکت همراه است؛ با تنبلی و سکون نمی‌سازد. کسی که امید دارد به اینکه به سرمنزل برسد، راه می‌رود. اینکه کسی بنشیند و در عین حال امیدوار باشد که به منزل خواهد رسید، این نشدنی است؛ این فریب‌گری، در روایات و ادعیه به «اغترار بالله» تعبیر شده است که مذمّت شده؛ اینکه انسان بدون حرکت، بدون تلاش آرزو بکند که به یک مقصودی برسد؛ نه، تلاش لازم است؛ امام این امید را داشت و تلاش می‌کرد».

ایشان فرمودند: «آنچه من به ملّت ایران، به شما جوان‌های عزیز عرض می‌کنم، این است: من میگویم هر که ایران را دوست دارد، هر که منافع ملّی کشور را دوست دارد، هر که بهبود اوضاع اقتصادی را دوست دارد، از مشکلات اقتصادی و معیشتی رنج می‌برد و می‌خواهد آن را اصلاح کند، هر که به دنبال جایگاه باعزّت ایران در نظم جهانیِ پیش رو است، هر که این چیزها را دوست دارد، باید برای ترویج ایمان و ترویج امید در ملّت تلاش کند؛ این وظیفه است؛ این وظیفهٔ همهٔ ما است؛ این همهٔ حرف من با نخبگان، با هسته‌های انقلابی، با مجموعه‌های سیاسی، با همهٔ آحاد مردم متعهّد است. باید همهٔ ما تلاش کنیم تا در این کشور ایمان و امید زنده بماند».

پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR، برای بررسی ابعاد این موضوع، به سراغ دکتر حامد حاجی حیدری، عضو هیأت علمی دانشکدهٔ علوم اجتماعی دانشگاه تهران رفته است:

▀█▄ چرا ملت برای ادامه تحول‌آفرینی‌ها امام (ره) نیاز به امیدواری دارد؟
▬    بسم الله الرحمن الرحیم. از توجه شما به این موضوع مهم سپاسگزارم.
▬    منطق عملکرد و حرکت امامین انقلاب، «انقلابی‌گری» بوده و هست. «انقلابی‌گری»، یعنی پذیرفتن این واقعیت که پدیده‌های تاریخی نامطلوب، محصول اراده‌هایی است که می‌توان با اتکاء به اراده‌هایی دیگر، با اتکال به خداوند متعال، آن‌ها را کنار زد، و نظم برتری را جایگزین ساخت. انسان انقلابی، هیچ نظم ظالمانه‌ای را تغییرناپذیر جبری نمی‌داند و همت دارد تا با مجاهده خود، بخشی از مبارزه تاریخی برای رویارویی مستمر با نظم‌های نادرست و غیرتوحیدی باشد. می‌توان گفت در سرتاسر تاریخ مقاومت تشیع، از آل‌بویه گرفته تا نهضت تنباکو و جنبش مشروطه و مرحوم مدرس و نهایتاً هم حرکت امام خمینی (ره)، ملهم از حرکت امام حسین علیه‌السلام، پیوسته، اراده و ایمان انسان‌ها برای رویارویی با جبرهای تاریخی و اکثریتی و جمعی تیز شده است.
▬    تشیع که استمرار راستین ادیان توحیدی است، خطی را شناسایی می‌کند که قرن‌ها و هزاره‌ها به پیش رفته است، و پیوسته، نفوذ یکتاپرستی در تاریخ را رو به گسترش داشته است، و یک مؤمن راستین، باور دارد که در یک چشم‌انداز تاریخی، پیمودن مسیر درست، همواره موجب پیروزی است، چه به کامیابی ظاهری منجر شود، و از آن بهتر، چه به مقام ایثار و شهادت دست بدهد که غایت تکامل انسانی است. از این بابت، یک شیعه و موحد واقعی، یک مجاهد دائمی است که در کار او سستی یا بی‌امیدی راه ندارد. انسان مؤمن، خود را بخشی از یک خط تاریخی پیوسته رو به پیشرفتی به حساب می‌آورد که با مرگ فردی خاتمه نمی‌یابد، و از این زاویه، هویت انسان مسلمان موحد، متحد با اراده الهی، تمام نظام‌های ظالم را به هیچ می‌گیرد، که از بیت عنکبوت سست‌تر است، و اصلاً هیچ نیست.
▬    طیف وسیع و مهمی از تحلیل‌گران اجتماعی امروز، هویت برنامه‌دار و مجاهد دینی در ادیان توحیدی را اصلی‌ترین هویت‌های تاریخ‌ساز فعال در شرایط امروز جهان می‌شمارند یا با طرح ایده پساسکولاریزاسیون، از بازگشت پرقدرت نفوذ و عظمت به شاخه‌های مختلف ادیان توحیدی، به مرکز زندگی اجتماعی و خلق معنا برای زندگی فردی خبر می‌دهند. تنها این دسته از افراد هستند که در وانفسای مدرنیت بازپسین، می‌توانند طرح‌های مصممی را به اجرا بگذارند و پیش بروند و به نیرومندترین قدرت‌های سیاسی حال حاضر جهان تبدیل شوند.

▀█▄ دشمن با چه ابزارهایی در پی از بین بردن امید در بین آحاد مردم جامعه است؟
▬    وضع اقتصاد و سیاست جهان، در طول سه دهه اخیر، از اواسط دهه ۱۹۹۰ میلادی، در جریان یک بحران رکود تورمی، رو به وخامت گذاشته، و اقتصاد، و در نتیجه آن، اوضاع سیاست و اجتماع به سمت آشفتگی گسترده‌ای حرکت کرده است. اینکه ریشه‌های این آشفتگی اقتصادی در کدام نقاط هستند، بحث مفصلی است، ولی بازتاب زنجیره‌ای این بی‌نظمی عظیم اقتصادی، اول، خود را در بحران جنوب شرقی آسیا و سپس در افریقا، آسیای مرکزی، شرق اروپا و اروپای غربی و همچنین در امریکا نشان داد و اقتصاد امریکا را در سال ۲۰۰۸، ۲۰۱۶ و ۲۰۲۲، در سه موج فزاینده، با تلاطم‌هایی مواجه کرد که در نوع خود، سابقه نداشته است.
▬    ناآرامی‌های اجتماعی به صورت تظاهرات و اعتصابات و اعتراضات مختلف در کشورهای اروپایی مانند ایتالیای دوران برلوسکونی به بعد، اسپانیا، بریتانیا، و از همه دائم‌تر، در فرانسهٔ هرشنبه‌ناآرام، و اعتراضات گسترده و مداوم در امریکا که قله آن در جنبش وال‌استریت نمودار شد، نشانه‌هایی از این آشفتگی عمومی بوده و هست.
▬    رکود و اصطلاحاً دپرسیون اقتصادی به دپرسیون و افسردگی فردی سرایت کرد و موجی از بیماری روانی در سرتاسر جهان رقم خورده است که آمار رسمی منتشر شده در مورد این امواج افسردگی تا ۴۰ درصد از سکنه کره زمین را شامل می‌شود؛ بر مبنای آمار سازمان بهداشت جهانی، چیزی در حدود یک هشتم مردم جهان، رسماً تحت درمان روانی هستند و واضح است که شمار افراد بدحال‌تر خارج از درمان، و افرادی که در سطوح خفیف‌تری از بیماری‌های اپیدمی مانند پارانویا، نارسیسیسم، هیستری یا افسردگی هستند، خب، بسیار بیش از این آمار رسمی است.
▬    پس، ما در یک مقیاس جهانی، با شرایط نامطلوبی مواجه هستیم که به تفاوت، سرخوردگی‌هایی را در اذهان مردم سرتاسر جهان پدید آورده است. کشورهای جهان در قبال این بحران اقتصادی در موقعیت‌های متفاوتی قرار می‌گیرند، اما غیر از ۲۰ اقتصاد برتر، وضعیت مردم بیشتر نقاط جهان، حتی دور از تصور ماست. بسیار و اکثریتی از مردم جهان، با درآمد سرانه ۲ تا ۶ دلار در روز زندگی می‌کنند. ...

▀█▄ پس، شما ناامیدی‌ها را بازتاب طبیعی شرایط عمومی اقتصاد جهان می‌دانید؟
▬    ... خیر؛ ترکیب پیچیده‌ای از عوامل فرآیندی و عامدانه، و بیرونی و درونی، مؤثر هستند که سر و شکل پیچیده فعلی وضع امید در جامعه جهانی و جامعه ما را به وجود آورده‌اند.
▬    حقیقت آن است که در کنار این بحران عظیم اقتصاد جهانی، سهم رویه‌ها و فعالان درونی، اعم از برخی انتلکتول‌ها (عنوان «روشنفکر» برای این جماعت هیچ‌گاه مناسب نبوده است و واژه بدوزن فرانسوی برای اشاره به آنان که اغلب هم به فرانسه ارادت خاصی دارند مناسب‌تر است) و جناح‌های سیاسی در گیرودار برخوردهای مخرب سیاسی و همچنین، برخی رسانه‌ها، در تقلیل مصنوعی سطح امید، قابل ملاحظه بوده و هست. به علاوه و با این حال، عوامل عامدانه بیرونی، لااقل طی دو قرن اخیر نیز پیوسته به ما تلقین کرده‌اند که در وضع نامناسبی قرار داریم. از زمان مطالعات استعمار و پسااستعمار از دهه ۱۹۵۰، و از هنگام طرح دیدگاه‌های فرانتس فانون، یوهان گالتونگ، اداوارد سعید، و... تا امروز که موضوع نبرد شناختی، یک مقوله پذیرفته شده در روابط و منازعات بین‌الملل به شمار می‌رود، نقش استعمار فرهنگی و ارتباطی در تخفیف هویت ملت‌های رقیب غرب، به منظور حفظ برتری آن‌ها شناخته شده است.
▬    به هر تقدیر، وقتی «الگوی چندبعدی امید» را بررسی می‌کنیم، به نقاط مهمی می‌رسیم که نیاز به تمرکز سیاست‌گذاری دارد. در سطح اهمیت اول، یعنی در سطح رسانه‌ای و سایبرفضا، واقع آن است که ما با یک نبرد شناختی مواجه هستیم که همه سطوح جامعه ما را هدف گرفته است و خصوصاً نخبگان علمی و سیاسی را در کانون منظور خود قرار داده است. این که حتی برخی سیاستمداران، در جریان رقابت‌های سیاسی و خصوصاً در ایام انتخابات، طوری اوضاع اقتصادی کشور را ارزیابی می‌کنند که انگار عملکرد اقتصادی کشور در خلأ رخ می‌دهد و دنیا در حال طی کردن یک رشد اقتصادی هموار است و تنها کشور ما از آن جا مانده است، حاصل فشار و عملیات شناختی است که در سطح شبکه، اذهان را به انفعال وامی‌دارد. خیلی جالب توجه است که پس از حمله پلیس آلبانی به پایگاه منافقین، ترافیک گروه‌های واتسپی و تلگرامی، تغییر قابل ملاحظه‌ای نشان داد؛ خب، این‌ها، رد برنامه‌ها و عملیات برنامه‌ریزی‌شده شناختی است که هدف اصلی خود را مدیران و نخبگان جامعه هدف قرار می‌دهند تا بر دیدگاه‌ها و تصمیمات و عملکردهای آن‌ها تأثیر بگذارند؛ فی‌المثل، به گمانم سال گذشته بود که در یک گروه واتسپی برخی مدیران سابق آموزش و پرورش، یکی از مدیران سابق وزارتی که از قضا دستی هم در رسوایی بانک سرمایه داشت، پیامی در مورد موقعیت آموزش و پرورش در یک رتبه‌بندی جهانی به اشتراک گذاشت که ایران را از برخی کشورهای افریقایی که دولت چندانی هم ندارند پایین‌تر نشان می‌داد! و البته هم‌قطاران او هم سر و دست به علامت تأسف می‌جنباندند و توجه نداشتند که در آن رتبه‌بندی، بالاتر از ایران، نام چه کشورهایی مانند بروندی و سومالی آمده است! این مدیران سابق که خودشان در شکل‌گیری کامیابی‌ها و ناکامی‌های امروز نقش داشته‌اند، چطور به این سادگی چنین رتبه‌بندی‌های آشکارا نادرستی را باور می‌کنند؟ خب، این مورد و مثال، نشان می‌دهد که تلفیقی از نبرد شناختی در کنار رقابت‌های بی‌رحم میان جناح‌های سیاسی، شرایط مضحکی از قضاوت در مورد وضع اقتصادی و اجتماعی و سیاسی ما پدید آورده است که ناامیدی را ترویج می‌کند.
▬    این موضوع رقابت میان جناح‌های سیاسی هم از جهت تزریق ناامیدی اهمیت بسیار دارد؛ ایراد شناخته شده‌ای در رقابت‌های معیوب دموکراتیک هست که متفکران مختلف به آن اشاره کرده‌اند. قریب چهل سال قبل، یورگن هابرماس در کتاب بحران مشروعیت به از دست رفتن و نابودی مشروعیت مردم‌سالاری‌های مرسوم اشاره و آن را مدلل کرد. در شرایطی که به دلیل تغییر سپهر سیاسی، قدرت دولت‌های ملی روز به روز کاهش می‌یابد، و سهم عوامل فراملی مانند شرکت‌ها و پلتفرم‌ها و فناوری‌ها و سازمان‌های فراملی و حتی سازمان‌های نظامی و تروریستی فراملی در اداره جهان، بر نقش دولت‌های ملی می‌چربد، هر حزب و جناح سیاسی پس از به قدرت رسیدن، با کاستی عملکرد اجرایی مواجه می‌شود که ناشی از ناتوانی در کنترل عوامل فراملی است. از این قرار، هم خود دولت‌ها برای توجیه ناتوانی خود در کنترل کشور، به سیاه‌نمایی عملکرد گذشتگان اقدام می‌کنند، و هم گروه‌های رقیب از هر فرصتی برای سیاه جلوه دادن عملکردهای دولت مستقر، همه چیز را سیاه و ناامیدکننده جلوه می‌دهند؛ حاصل آن است که از دیدگاه شهروندان که تماشاگران این نبرد بی‌رحمانه هستند، نقاط قوتی به چشم نمی‌خورد و هر چه هست نقاط ضعف خواهد بود.

▀█▄ مقام معظم رهبری از نقاط مهم امیدواری مثل عقب راندن ابر قدرت‌ها، فرسودگی جبهه دشمن، وعده نصرت الهی، پیشرفت‌های علمی و ... نام بردند. این موارد چگونه در اذهان عمومی نهادینه می‌شود؟
▬    در شرایط اجتماعی امروز، برای پیشبرد هر برنامه اجرایی، نقطه اصلی توجه باید به سمت نهادها و سکوهای ارتباطی و رسانه‌ای باشد. این‌که مقام معظم رهبری با کلیدنکته «جهاد تبیین» تعیین راهبرد فرمودند، نقاط تمرکز و توجه را مشخص می‌کند، و باید به آن بهای کافی داده شود، و بهای کافی به این معناست که نیاز به نهادسازی‌های متعدد و متکثر دارد و نباید در مورد آن، تنها به توصیه به فعالان یکی-یکی بسنده کرد و امید داشت که تنها با عمل به تکلیف‌های فردی، این منظور محقق شود. همچنین نمی‌توان به نهادسازی‌های قبلی بسنده کرد و مثلاً امیدوار بود با تمرکز به نهادهای پیشین مانند صدا و سیما یا آموزش و پرورش یا آموزش عالی، این منظور محقق شود. احتیاج هست تا با شناسایی بهنگام سکوها یا اصطلاحاً پلتفرم‌های نو به نو، به طور سازمان‌دهی‌های متکثر موازی، مجاهده تبیین گسترش یابد.
▬    یک کلیدنکته دیگر که نظر ما را به نکات درست متوجه می‌کند، عبارت «نبرد شناختی» است؛ نبرد شناختی، ایجاب می‌کند تا دفاع و تهاجم شناختی و به تناسب، «قرارگاه دفاع شناختی» شکل بگیرد. واضح است که هدف تهاجم شناختی قرار گرفته‌ایم، و اگر سازمان دفاعی درستی برای رویارویی نچینیم، و صرفاً به دفاع‌های پراکنده یا عملکردهای معمول صلح‌آمیز دل خوش کنیم، مغلوب می‌شویم.
▬    این‌ها نکاتی بود که به لحاظ روشی باید در رویارویی با چالش ناامیدی مدنظر قرار دهیم؛ به لحاظ محتوا نیز ما احتیاج داریم که گفتمان‌هایی شکل بگیرد تا روند گفتگوهای مدنی و ملی را جهت درستی ببخشد که مخل امید نشود. یکی از آن گفتمان‌ها و از همه مهم‌تر، گفتمان «نقادی راه‌حل‌بار» است؛ باید همه ما بپذیریم که بر فردی یا نهادی خرده نگیریم و قضاوتش نکنیم، مگر آن که مسیری برای بهبود نشان دهیم. اغلب ما، این را در سطح فردی پذیرفته‌ایم؛ در واقع پدر، بر فرزند خود خرده‌ای نمی‌گیرد، مگر آن که مسیر درست را نشانش می‌دهد؛ اما در سطح اجتماعی هم این باید به رویه مقبولی تبدیل شود. باید نقادی، بدون ارائه راه‌حل قبیح شمرده شود. برای نهادینه شدن این منظور، پیشنهادی ارائه کرده‌ام و به محضر دفتر مطالعات راهبردی ریاست جمهوری تقدیم کرده‌ام. در آن پیشنهاد، درخواست کرده‌ام که یک استارتاپ حکمرانی راه‌اندازی شود که طی آن، نقدهای مردم، همراه با راه‌حل‌های مردم، جمع‌آوری و توسط هیأت‌های علمی ارزیابی و رتبه‌بندی شود، و نهایتاً توسط این استارتاپ خریداری گردد. این استارتاپ که عملاً عملکردی برتر از احزاب مرسوم خواهد یافت، هم مشارکت اجتماعی و سیاسی را بر مبنای سکوهای ارتباطی جدید بهبود می‌بخشد، و هم، از آن مهم‌تر گفتمان «نقادی راه‌حل‌بار» را ترویج می‌کند که برکات تاریخی به بار می‌آورد.
▬    یکی از نکات محتوایی دیگر، همان‌طور که در صدر عرایضم مطرح کردم، لزوم تدارک و تهیه یک چشم‌انداز جهانی برای فهم مسائل، بویژه مسائل اقتصادی است. امروزه شرایطی هست که بر مبنای آن، می‌توان پیوسته چشم‌اندازی از موقعیت بیست و دوم اقتصاد ایران در جهان فهم کرد و کامیابی‌ها و نقطه‌ضعف‌ها را بر مبنای این رتبه ارزیابی نمود تا درک واقع‌بینانه‌ای از روند گذشته و آینده برای شهروندان به دست آید. بالاخره ایران کشوری است که با تحمل یک جنگ هزار میلیارد دلاری و تحریم‌های جهانی که بهای اندکی برای حفظ استقلال ملی است، رتبه جهانی اقتصادی خود را از ۲۶ در سال ۱۳۵۷، تا سال ۱۳۹۱ به رتبه ۱۸ بهبود داد، هر چند که الآن هم در موقعیت ۲۲ قرار دارد. با این مضیقه‌ها که بر ملت ما گذشته است، بهبود رتبه اقتصادی در جهانی که همه ممالک در آن مشغول رقابت هستند، به میزان ۴ تا ۸ رتبه، مطلقاً موضوع کم‌اهمیتی نیست. در یک تحلیل اقتصادی، واضح است که سیاست اقتصادی در ایران دوره‌های متناوبی از خیز و رشد را در سال‌های ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۲، ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۰، ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸، و ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۴ طی کرده است. توجه و پایبندی سیاست‌گذاران در این دوره‌ها بر سیاست‌هایی که اصول مترقی قانون اساسی ایجاب می‌کرد، دوره‌های درخشانی از رشد را برای اقتصاد ما فراهم کرد، و انضباط اقتصادی را که مسیر اصلی رشد اقتصادی را هموار می‌کند ارتقاء داده است. در عوض، می‌توان گفت، دوره‌های ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۶، ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۴، ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۲، و ۱۳۹۴ تا ۱۴۰۰، بی‌گمان دوره‌های بالنسبه دشواری‌آفرینی بودند که بخشی از رشدهای به دست آمده را از کف برد. ما باید با طمأنینه و ضمن احترام به همه طرف‌های فعال در سیاست اقتصادی، نقاط قوت هر یک از این دوره‌ها را شناسایی کنیم و نقاط ضعف را مورد گفتگوی منصفانه قرار دهیم تا مسیرهای آینده روشن و روشن‌تر شود. اما در مجموع، واضح است که در کار کشوری همچون ایران، بن‌بست راه ندارد و هر بار که ملت در مسیر اصولی قدم گذاشته، در این جهان پرآشوب یک گام دشوار به جلو برداشته است.
▬    نهایتاً، یک نکته محتوایی دیگر، موضوع شکاف و تمایز امید فردی و امید اجتماعی است. واقع آن است که جوانان ایرانی، بنا به دلایلی که شرح آن مفصل است و از حوصله این گفتگو خارج، در زندگی شخصی خود، «بسیارآرمانگرا» هستند، و سقف آمال خود را در افق‌هایی تعریف می‌کنند که برای بسیاری از جوانان جهان امروز، که متأسفانه در شهوات و حواس‌پرتی‌های دیگر غرق شده‌اند، عجیب و بلند است. این جوانان «بسیارآرمان‌گرا»، در مواجهه با هر موقعیت اجتماعی، احساس تنگنا می‌کنند، و این حس، خود را در تنزل امید اجتماعی جلوه‌گر می‌سازد.
▬    نکته آن است که این آرمان‌گرایی جوانان که در سطوح معنوی و مادی خود را نشان می‌دهد، فی‌نفسه یک فرصت و ظرفیت مغتنم است که تنها اگر با یک هویت برنامه‌دار و مجاهد همراه شود، می‌تواند برای شخص و محیط اطرافش، مفید واقع شود. اگر، در فقدان یک افق دید تاریخی و اجتماعی، فرد تنها بکوشد در میان فرصت‌های ازپیش‌آماده موهوم، به آرمان‌های خود دست یابد، و مسیرهای موفقیت را تنها در فوت‌وفن‌های روان‌شناختی و مدیریت فردی بجوید، از توهم به پارانویا می‌رسد و سرتاسر زندگی خود را به پرخاش سپری می‌کند. در عوض، اگر به جوان «بسیارآرمانگرا» ی ایرانی، شناخت تاریخی ارائه شود و توهم‌های سینمایی از رشدهای موهوم افسانه‌ای زدوده شود، آنگاه آرمان‌گرایی‌های فردی برنامه‌دار می‌شوند و در خدمت برنامه‌های متحد گروهی و جمعی درمی‌آیند.
مأخذ:khamenei.ir
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در جمعه, 20 مرداد 1402 ساعت 11:39

صفحه 2 از 425

a_a_