دکتر حامد حاجیحیدری؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
متن زیر، گفتگوی من با داوطلبان علوم انسانی ورود به دانشگاه برای کمک به انتخاب خط تحصیلی بهتر است که در آن نکاتی در مورد امروز و آتیه علوم انسانی آمده است:
▬ سلام به همه
▬ قبل از هر چیز امیدوارم موفق باشید.
▬ حدود ۲۵ سال پیش، که در موقعیت شما بودم، شاید کسانی بودند که سؤال بازار کار را در موقعیت انتخاب رشته میپرسیدند، که البته همان موقع هم، پاسخها غلط از آب درآمدند...
▬ آن موقع، همکلاسیهای ما انتخاب اولشون رشته عمران دانشکده فنی بود، ولی وقتی آنها مهندس شدند، بازار عمران اشباع شده بود...
▬ بعد، یک زمانی آمد که الکترونیک به رشته خوشبازاری بدل شد، ولی الان تغییر کرده و کامپیوتر که ۲۵ سال پیش رشته خوش بازاری نبود، خوش بازار تصور میشود...
▬ خلاصه این که بازار کار، مفهوم متغیری است، و در کل، در حال اشباع است...
▬ پس، ▀▄█▌ نکته اول این که، در حال حاضر، و حتی از سه دهه پیش تا حال، به لحاظ بازار کار، خیلی فرقی نمیکرد و نمیکند که چه رشته دانشگاهی را انتخاب کنید، ولی مهم بود و هست که اولاً تحصیل خود را در هر زمینهای که با علاقه انتخاب کردید، یک نفس تا ورود به دوره دکترا ادامه دهید، و ثانیاً در آن زمینه تخصصی رزومه کاری خوبی برای خودتان تا شش سال آینده رقم بزنید. این نکته اول.
▬ مطلب بعد این که، خود ساختار علم و چشم انداز تحول آن در شکلگیری علاقه و تصمیم شما اهمیت دارد؛ خصوصاً در زمینه علوم انسانی...
▬ علوم انسانی دستخوش تحول هستند...
▬ در واقع، ما وسط یک تغییر اساسی و نقطه عطف در زمینه علم و بویژه علوم انسانی هستیم...
▬ مختصات این تحول عظیم، خیلی پیچیده و تفصیلی است، ولی فی الجمله باید عرض کنم که این تغییرات به سمت «میان رشتهای شدن»، «محاسباتی و رایانهای شدن»، و «اخلاقی شدن» و قدری هم «بحرانی شدن» رهسپار است. زمین زیر پای مردم زمانه و خصوصاً دانشمندان در حال لرزش است، و علم برای آن که همچنان راهگشا باشد باید تحولات عمیقی را بپذیرد. مهارتهای لازم برای موفقیت در دانشمند شدن طی این دوره، عبارت است از «توان فکر و عمل میان رشتهای»، «توان محاسباتی و تبحر در کار با رایانهها و هوش مصنوعی»، و «مهارت تزکیه اخلاقی» و قدری هم «مهارت مدیریت بحران و حفظ تعادل در چرخشهای روزگار و زندگی اجتماعی و سیاسی». ...
▬ حال بازتاب این نکات در انتخاب رشته چیست؟ عرض میکنم....
▬ رشته انتخابی شما خوب است چهار خصلت را در حد بهینه و اپتیمم داشته باشد...
▬ مهمترین نکته آن است که خصلت میانرشتهای بالایی داشته باشد، به این معنا که در طول تحصیل، مستمراً شما به این نتیجه خواهید رسید که به دانشهایی در زمینه ادبیات و هنر، فلسفه، جامعهشناسی، اقتصاد، سیاست، ... علاقه دارید؛ یک اشتباه متعارف دانشجویان آن است که با مواجهه با این علایق، دست به تغییر رشته میزنند، و مزیتهای استمرار کار در رشته قبلی را در ارتقاء تحصیلی به دوره دکترای تخصصی از دست میدهند... در حالی که میتوانستند دامنه مطالعه و تحقیقات خود را به حیطه جدید سوق دهند؛ البته لازم است که رشته پایه این ظرفیت را داشته باشد...
▬ ▀▄█▌ از این جهت، به ترتیب، (۱) «فلسفه»، (۲) «ادبیات و هنر»، و (۳)«علوم اجتماعی نظری» دارای بالاترین ظرفیت میانرشتهای در زمینه علوم انسانی هستند. ...
▬ از جنبه «محاسباتی و رایانهای شدن»...
▬ مجموعه علوم انسانی از سال ۱۹۰۳، دورانی بحرانی را سپری کرده است که دوره «شناخت ناگروی» و «آشفتگی شناختی» بود. ...
▬ هر واقعیت باید از جهات و زوایای مختلف بررسی میشد، و چون این تکثیر جنبهها به حدی بود که از توان شناخت انسان یا مجموعههای انسانی فراتر بود، این گمان تقویت شد که بیش از هر چیز در علوم انسانی باید به تقویت آزادیهای فردی و کم کردن قدرت و توان مداخله نهاد علم فکر کرد...
▬ در واقع، همت اصلی دانشمندان، رفته رفته این شد که پس از آن که به عنوان دانشمند شناخته شدند، شاخهای که بر آن نشستهاند را ببرند، و بیکفایتی علم و آنارشی را به اثبات برسانند...
▬ ولی امروز با تقویت رایانش، میتوان هر موضوع بسیار پیچیدهای را به سهولت و با سنگینترین وجه ممکن مدلسازی کرد و در زمینه آن پیشبینیهای ثمربخشی داشت...
▬ ▀▄█▌ در این زمینه و با معیار «محاسباتی و رایانهای شدن»، (۱) «اقتصاد»، (۲) «علوم شناختی»، و (۳) «علوم اجتماعی محاسباتی»، به ترتیب، بالاترین ظرفیتها را به خود اختصاص میدهند.
▬ از جنبه «اخلاقی شدن»...
▬ جایگاه علم به طور کلی، و علوم انسانی به طور خاص، در جریان جنگ جهانی دوم، دچار یک چالش اخلاقی شد. دانشمندان در موضوعاتی دخالت کردند که صراحتاً یا با پیچیدگی، با سوگند بقراطی که قدیمیترین سوگند اخلاقی دانشمندان است در تصادم افتاد. دانشمندان کارهایی کردند که نباید میکردند، و ریشه آن برمیگشت به این که در ساختار دانش، آموزش و تزکیه مهارتهای اخلاقی پیشبینینشده بود...
▬ این استدلال ادامهای هم دارد...
▬ و آن این که خود علم یا فلسفه اخلاق هم در تاریخ خود از یونان تا حال از جهت فقدان توان آیندهنگری یا معادنگری با دشواری مواجه بوده است. در طول این زمان یونان باستان تا حال، همواره دین از این جهت قدرتنمایی کرده است. دین، نوری به معاد اعمال میاندازد و از این جهت، ایمان میبخشد. علم یا فلسفه اخلاق (ETHICS) بحرانیترین شاخه فلسفه بوده است، خصوصاً از این بابت که داوری در مورد خوب و بد و باید و نباید، نیاز به احاطهای در مورد تبعات و معاد اعمال دارد که این، مهمترین دشواری هر نوع دانش بشری بوده است و خواهد بود؛ از این جهت، نقطه ظفر حکمت دینی، همان نقطه هزیمت فلسفه اخلاق است...
▬ ▀▄█▌ در این زمینه، و با معیار «اخلاقی شدن»، (۱) «الهیات اسلامی»، (۲) «فلسفه اخلاق»، و (۳) «ادبیات»، به ترتیب بالاترین ظرفیتها را برای رشد پایدار دانش و مهارتهای شما دارند...
▬ تأمل در مورد جنبه بسیار پیچیده چهارم، یعنی «مدیریت بحران و حفظ تعادل در چرخشهای روزگار و زندگی اجتماعی و سیاسی» را به خودتان واگذار میکنم، نه به آن خاطر که نیاز به همفکری جمعی ندارد، بلکه به آن خاطر که پیچیدهتر از آن است که بتوان در چند جلسه به جمعبندی مورد وفاقی رسید. من بر مبنای سه معیار پیشگفته یک جمعبندی به شما ارائه میدهم...
░▒▓░▒▓░▒▓░▒▓░▒▓░▒▓
▬ مواد جمعبندی اینها هستند:
▬ ▀▄█▌ با معیار «بازار کار»، تفاوت چندانی میان رشتهها وجود ندارد، و با انتخاب هر رشته، اگر، وارد دوره دکترای تخصصی نشوید، بهتر است اصلاً وارد دانشگاه نشوید!
▬ ▀▄█▌ با معیار «میانرشتهای بودن»، به ترتیب، (۱) «فلسفه»، (۲) «ادبیات و هنر»، و (۳)«علوم اجتماعی نظری» دارای بالاترین ظرفیت میانرشتهای در زمینه علوم انسانی هستند. ...
▬ ▀▄█▌ با معیار «محاسباتی و رایانهای شدن»، (۱) «اقتصاد»، (۲) «علوم شناختی»، و (۳) «علوم اجتماعی محاسباتی»، به ترتیب، بالاترین ظرفیتها را به خود اختصاص میدهند.
▬ ▀▄█▌ با معیار «اخلاقی شدن»، (۱) «الهیات اسلامی»، (۲) «فلسفه اخلاق»، و (۳) «ادبیات»، به ترتیب بالاترین ظرفیتها را برای رشد پایدار دانش و مهارتهای شما دارند.
▬ در میان ۹ اولویت رشتهای که در بالا آوردم، رشتهای نیست که دارای هر سه معیار باشد...
▬ ولی ۳ رشته هست که ۲ معیار را دارد:
۱. فلسفه با گرایش ویژه به فلسفه اخلاق و دین
۲. ادبیات
۳. علوم اجتماعی نظری و محاسباتی
▬ یک بحث افزوده...
▬ حوزه علمیه را از نظر دور ندارید؛ در زمینه علوم انسانی، این، یک چهارچوب تحصیلی آزاد، با انعطاف بالاست که خودش را میتواند با معیارهایی که گفتیم تطبیق دهد.
مآخذ:...
هو العلیم