دکتر حامد حاجیحیدری؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▀█▄ قضیه
▬ به رغم همه ویروسهایی که در«شبکههای دائماً مأیوس اجتماعی»، سمپاشی میشوند، عملکرد ایران در رویارویی با ویروس کوید۱۹، مطابق ابرام سازمان بهداشت جهانی (WHO)، بیگمان یکی از برترین رویاروییها بوده است و حتی عملکردهای ممالک از مابهتران مغربزمین، عمدتاً از ما بدتر بوده است، و لااقل در این زمینه، جماعت غربزده را کوچکترین توان موجهی برای شماتت ما نیست.
▬ به احتمال نزدیک به یقین، پس از فرونشست این بحران ان شاء الله، عملکرد دولت در این بحران به عنوان برترین عملکرد این دولت نامبردار خواهد شد. از این جهت، شاید به ذهن افرادی چون من، این ایده متبادر شود که اگر وقوع این بلیه، تقدیری محتوم بود، کاش در همان آغاز این دولت در سال ۱۳۹۲ رخ داده بود و از همان آغاز، این دولت حساب کار صحیح دستش میآمد که کشورداری به چه میزان فعالیت و کار فشرده در عین الزام اتکاء به ملت را نیاز دارد. اگر پروژه محرک دولت محترم ما از همان ابتدا به جای برجام، کار متراکم برای مردم و در متن مردم و در ارتباط ضروری با مردم تعریف شده بود، امروز، بیگمان پرونده عملکرد این دولت بهتر از این بود. بسیار بسیار بهتر از این بود.
▀█▄ کاوش در اطراف قضیه
▬ رویدادهای مهم دهههای اخیر جهان از نظر سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، جغرافیایی و انسانی نشان میدهد که جوامع بشری مشخصاً از دهه ۱۹۸۰، تقریباً هر روزه، دستخوش حوادث طبیعی یا تمایلات مخرب انسانها که باعث بروز بحرانهای گوناگون میشود، بودهاند. روزی نیست که اخبار مربوط به بحرانهای کوچک و بزرگی که در گوشه و کنار دنیا رخ میدهد منعکس نشود. بروز چنین بحرانهایی، دولتها را به طور جدی و مستقیم، با خسارات و مشکلات گستردهای روبرو میسازد.
▬ فی الجمله باید گفت که بحران به صورت بخش جداییناپذیر و طبیعی حیات کشورها و جوامع امروز درآمده است. بحرانها، دیگر ویژگی غیرعادی، کمیاب و اتفاقی برای جامعه جهانی تلقی نمیشوند، بلکه در تار و پود جوامع مدرن رخنه کرده است. همه کشورها، هر روز و هر لحظه، تحت تأثیر بحرانهای کوچک و بزرگ قرار دارند. بنا بر این، سیاستمداران کشورها باید پیوسته آماده رویارویی با بحرانها باشند و برای پیشگیری یا کاستن تأثیر بحرانها بر کشورهای خود چارهاندیشی کنند.
▬ سیاستمداران این را هم از کوید۱۹ آموختهاند که پیوسته نمیتوانند برای مدیریت بحرانها، تابع و دربند دیگران و همکاریهای بینالمللی باشند. از این قرار، بوضوح، استراتژی این دولت از همان آغاز، استراتژی ناقصی بود، و همانطور که از رقابتهای انتخاباتی ۱۳۹۲ پیدا بود، بیالتفاتی به «ظرفیت»های درونی، موجب شد که دولت پس از هشت سال، تا این اندازه دست خالی باشد.
▬ نکته مهم دیگری که از کوید۱۹ آموختیم این است که بحرانها فینفسه تعیینکننده میزان خسارت نیستند، بلکه واکنش مسؤولان در استفاده از ظرفیتهای کشور در قبال به بحران است که میزان خسارتهای وارده را تعیین میکند. شاید به نظر غیرعادی برسد، اما، واقعیت این است که برنامهریزی و مدیریت ناصحیح بحران مرتباً دامنه خسارات را گسترده و میزان خسارت را افزایش میدهد. به همین دلیل است که اکنون، برنامهریزی و مدیریت بحران تا این اندازه اهمیت یافته است.
▬ به طور سنتی، مدیریت بحران را بدین ترتیب تعریف کردهاند: هنگامی که مجموعه شرایط خاصی، روال متداول و پیشبینی شده جریان امور، مشاغل، تولید، خدمترسانی، زندگی، ارتباطات، تأمین نیازهای عمومی، سلامت، محیط زیست یا افکار عمومی را تغییر یکباره میدهد، در این حالت شرایط بحرانی بروز کرده است. اما مدیریت بحران مطلقاً به معنای سوق دادن روند امور به شرایط قبل از بحران نیست. اگر بپذیریم که بحرانها ذات سیاست و اجتماع امروز هستند، آنگاه تلقی مدیریت بحران به برگرداندن امور به قبل از بحران به معنای سیاستورزی ساکن یا رو به قهقرا خواهد بود. این یکی از دامهایی است که معمولاً، از مسؤولین مدیریت بحران سرمیزند. آنها تحت فشار به دنبال عافیت میگردند و این نیم حکمرانی صحیح در شرایط امروزی است.
▬ مدیریت بحران از چهار فاز نه چندان مجزا تشکیل میشود؛ نخست پیشبینی / پیشگیری، دوم برنامهریزی / آموزش، سوم هدایت/ کنترل، چهار فرصتسازی از بحران. همانطور که میبینید مواقعی که بحران رخ داده است، باید کاری بیش از هدایت و کنترل انجام دهیم و مهمترین اقدامات در این زمان اتخاذ تصمیمهای صحیح به هدف بسیج مشارکتها برای خلق فرصتهاست. از این قرار، گام نخست، حضور در متن فعالان، برای قدرشناسی از تک تک ظرفیتهاست. گام دوم یاری رساندن به مردم و نیروهای درگیر در کف میدان است. انتشار دستاوردها و آموزشها و نهایتاً ایجاد رقابت سالم برای بهبود و ثبت بهترین مسیرهاست. این، کاری است که دولت خدمتگزار ظرفیتها باید انجام دهد (توأم با اقتباسهای آزاد از مجموعه منابع).
مأخذ:صبحنو
هو العلیم