فیلوجامعه‌شناسی

بیانیه بهمن ۱۳۹۹... بروزرسانی آبان ۱۴۰۰... بروزرسانی مهرماه ۱۴۰۲«.»

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدری؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▀▄█▌ ██████ بروزرسانی مهرماه ۱۴۰۲«.»
مورخ یک‌شنبه بیست و سه مهرماه هزار و چهارصد و دو، و منطبق بر رأی متفق هیأت اجرایی جذب دانشگاه معظم تهران، آنچه در دی و بهمن ۱۳۹۹ گذشت، یکسره ابطال و رأی تبدیل وضعیت در گروه جامعه‌شناسی احیاء گردید. آنچه پس از سه سال، و مدت‌ها پس از استقرار تیم جدید مدیریت دانشگاه تهران و بی‌ارتباط به این تغییر مدیریت، بیش از هر چیز اهمیت دارد، آن است که اتهامات مربوط به تخلف علمی عجیب «تقلب از خود»!، توسط سه نسل متوالی از مدیران و داوران آموزشی و پژوهشی دانشگاه تهران، از جناب استاد دکتر محمد رحیمیان، تا جناب استاد دکتر محمود کمره‌ای و جناب استاد دکتر سید محمد مقیمی، به قوت رد شد، و البته در کنار آن، تقلای سیاسی و غیرعلمی درون گروه جامعه‌شناسی لغو گردید. باید تأکید کنم، هیچ یک از دو مقاله بازپس‌گیری/رترکت نشد و نخواهد شد، و پرونده به همان شکل نخستین مختوم گردید. این، تصویر شرافتی است که در تمام دوران تحصیل و تدریس از سال ۱۳۷۴ تا حال محفوظ داشته شده است، که وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسِي إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا ما رَحِمَ رَبِّي إِنَّ رَبِّي غَفُورٌ رَحِيمٌ «یوسف/۵۳»...


▀▄█▌ ██████ متن بیانیه بهمن ۱۳۹۹...
▬    در ادامه رقابت‌های غیرسازنده در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و در استمرار تقلای سیاسی و غیرعلمی درون گروه جامعه‌شناسی، اتهام اشتراک بین دو مقاله علمی-پژوهشی مطرح گردیده، با اینکه در مقاله دوم به مقاله اول ارجاع داده شده است.
▬    موضوع اتهام، وجود اشتراک میان دو مقاله مستخرج از یک رساله دفاع شده با درجه ممتاز، خصوصاً با توجه به بخش تدارک نظری مقاله دوم است، «در حالی که در صفحه ۳۷ مقاله دوم به مقاله اول ارجاع داده شده است». طبق قاعده رساله‌های زمینه علوم اجتماعی، معمولاً دو مقاله از آن استخراج می‌گردد؛ مقاله نخست به ارائه یافته‌های رساله در زمینه نظری می‌پردازد، و مقاله دوم، الگوی نظری به دست آمده را در یک موقعیت تجربی آزمون می‌کند. این دو مقاله عبارت بوده‌اند از:

•    «سنخ‌بندی نظریات مربوط به بازی‌های رایانه‌ای» در شماره پاییز۹۸ (۳۱) مجله «رسانه‌های دیداری- شنیداری»، طی ۳۸ صفحه (http://javm.iribu.ac.ir/article_97157.html
•    «هویت‌یابی در فرایند بازی‌های ویدئویی؛ مطالعۀ موردی چهار بازی شاخص: دوک نوکم، دزدی بزرگ اتومبیل، طومارهای پیران، ندای وظیفه»، در شماره پاییز۹۹ (۷۹) مجله «جامعه‌شناسی کاربردی» دانشگاه اصفهان، طی ۲۴ صفحه (https://jas.ui.ac.ir/article_24406.html).


▬    در این رابطه لزوماً نکاتی را متعرض می‌گردم:

░▒▓ ۱. به گواهی معاونت پژوهشی و رئیس اسبق دانشگاه تهران، جناب آقای دکتر محمد رحیمیان، برای نخستین بار است که چنین اتهام و پرونده‌ای به عنوان «تخلف علمی» گشوده می‌شود، و این اتهام با وجود مخالفت ایشان نواخته شده است.

░▒▓ ۲. در هیچ یک از اسناد پژوهشی، اعم از کتاب «مجموعه ضوابط و مقررات استخدامی اعضای هیأت علمی دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالی و پژوهشی کشور»، کتاب «آیین‌نامه‌ها و دستورالعمل‌های پژوهش و فناوری دانشگاه تهران»، کتاب «دست‌نامه راهنمای اعضای هیأت علمی دانشگاه تهران»، کتاب «راهنمای پژوهشی اعضای هیأت علمی جدید الاستخدام و انتقالی»، و آخرین نسخه «منشور موازین اخلاق پژوهش» معاونت پژوهش و فناوری وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، «قانون پیشگیری و مقابله با تقلب در تهیه آثار علمی» مصوب ۳۱ مرداد ۱۳۹۶، و نهایتاً، «قانون حمایت حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان» مصوب ۱۱ دی ۱۳۴۸، عنوان و محتوایی مشابه «تقلب از خود» تعریف نگردیده است. در ماده ۲۳ «قانون حمایت حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان»، ماده واحده «قانون پیشگیری و مقابله با تقلب در تهیه آثار علمی»، و بند ۲۶ از فصل ششم «منشور موازین اخلاق پژوهش»، به صراحت آمده است که تقلب علمی، منحصراً به برداشت از اثر «دیگری» یا «دیگران» اطلاق می‌شود.

░▒▓ ۳. در مقاله دوم، به مقاله اول ارجاع داده شده است (صفحه ۳۷).

░▒▓ ۴. لزوماً باید متعرض گردم که ایراد این اتهام از جانب ریاست دانشکده علوم اجتماعی، در ادامه ایراد اشکالات «غیرقانونی» صورت می‌گیرد که روند تبدیل وضعیت را بلاوجه، به مدت چهار سال به تعویق افکنده و شکل بهانه‌جویی یافته بود. فرآیند تبدیل وضعیت از تاریخ ۲۲ مهرماه سال ۱۳۹۲ با مصوبه گروه جامعه‌شناسی (به شماره ۴۸۸۳۱/۵۰) آغاز شد، و کمیته بررسی صلاحیت‌های علمی (مورخ ۷/۷/۱۳۹۳ به شماره ۲۰۳۳۴۶/۸۱) و هیأت ممیزه دانشگاه (۲/۱۰/۸۴) نهایتاً بر احراز نمره بالای ۱۰۴.۸ امتیاز بر تبدیل وضعیت صحه گذاشتند، و تمام مراحل، بویژه کمیسیون ماده چهار دانشگاه و امور گزینش تا ۲۵/۵/۱۳۹۵ به انجام رسید. نظر به تغییر شکلی فرم تبدیل وضعیت (محتوای دو فرم دقیقاً یکی بود)، انتقال محتوای پیشین به فرم جدید از جانب کارگزینی دانشگاه الزام شد. انتقال اطلاعات فرم پیشین به فرم جدید صورت پذیرفت، و فرم جدید برای تجدید امضا تحویل کمیته بررسی صلاحیت‌های علمی دانشکده گردید. این کمیته در جلسه دوم شهریورماه ۹۵ خود در تصمیمی که در تاریخ ۱۸/۸/۱۳۹۵ با تأخیر ابلاغ گردید، انتقال امضاءهای پیشین را منوط به ارائه یک مقاله علمی-پژوهشی افزوده کرد! از آن زمان تا خرداد ۱۳۹۹، ۷ مقاله عمدتاً نگارنده منفرد ارائه شد؛ وفق سه مصوبه شورای مرکزی جذب دانشگاه تهران، مورخ ۲۲/۹/۱۳۹۶، ۱۷/۱۱/۱۳۹۷، و ۳/۷/۱۳۹۸، دایر بر قرار تبدیل وضعیت با ارائه یک مقاله و یک مقاله و اخیراً دو مقاله، تا کنون، در عین احراز ۱۰۴.۸ امتیاز پرونده تبدیل وضعیت سال ۱۳۹۲، مجموع ۴۰ مقاله علمی-پژوهشی و علمی-ترویجی، ۱۲ کتاب، تدریس متجاوز از ۲۰۰ واحد، تماماً با ارزیابی بالای متوسط دانشکده و دانشگاه چه از جانب عموم دانشجویان، و چه از جانب دانشجویان استعداد درخشان، پایان‌نامه‌ها، و سایر فعالیت‌های آموزشی و پژوهشی، هفت مقاله علمی-پژوهشی در اجرای سه مصوبه شورای جذب ارائه شده است، که هر یک به بهانه‌ای از جانب کمیته بررسی صلاحیت‌های علمی دانشکده علوم اجتماعی پذیرفته نشده است؛ مقاله در مجله علمی-پژوهشی «اسلام و مطالعات اجتماعی» پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، نظر به دریافت درجه علمی-پژوهشی از حوزه علمیه، از جانب شورای مرکزی جذب غیرقابل‌پذیرش تلقی شد؛ به رغم آن که به استناد ماده واحده مصوبه جلسه ۶۲۵ مورخ ۲۱/۳/۱۳۸۷ شورای عالی انقلاب فرهنگی، «مصوبات شورای عالی حوزه علمیه قم در خصوص اعطای امتیاز علمی دارای اعتبار رسمی بوده و موجد امتیازات قانونی در دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمیه می‌باشد». پذیرش مقاله در مجله علمی-پژوهشی «بررسی مسائل اجتماعی ایران» دانشگاه تهران مورخ ۳۰ مرداد ۱۳۹۷ ارائه شد، ولی به رغم رویه قبول یک پذیرش مقاله برای تبدیل وضعیت، این پذیرش مقاله نیز مورد قبول واقع نشد، به رغم آن که در موارد تبدیل وضعیت، رویه دانشگاه به آن است که یک پذیرش مقاله را قابل قبول می‌شمرد. مقاله در مجله علمی-پژوهشی «نظریه‌های اجتماعی متفکران مسلمان» دانشگاه تهران، با این عنوان که این مجله «جامعه‌شناسی» نیست! پذیرفته نشد، به رغم آن که این مجله، در گروه علوم اجتماعی نمایه نشریات معتبر وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، فهرست شده است و مدیر مسؤول و سردبیر آن، هر دو جامعه‌شناس هستند. اخیراً، و در فاصله مهرماه ۱۳۹۸ تا خرداد ۱۳۹۹، دو مقاله منتشر شده در مجله علمی-پژوهشی «رسانه‌های دیداری و شنیداری» و مجله علمی-پژوهشی «جامعه‌شناسی کاربردی»، و همچنین یک پذیرش از مجله علمی-پژوهشی «دین و ارتباطات» ارائه شد تا دیگر بهانه‌ای برای رد تبدیل وضعیت در بین نباشد، اما در عمل، روندهای سیاسی مؤثرتر واقع گردید.

░▒▓ ۵. نکته آخر این که، کسانی در کمیته بررسی صلاحیت‌های علمی، اتهام تخلف علمی را روا داشته‌اند، که مع الاسف، خود، مبتلا به تقلب از دیگری، و از خود، هستند که مراتب این تقلب اعلام و قطعی شده است:

▬    کتاب «نظریه‌های متأخر جامعه‌شناسی» که در روی جلد و شناسنامه کتاب به «ترجمه و تألیف: حمیدرضا جلایی‌پور / جمال محمدی» معرفی شده است، دقیقاً حاوی پانصد صفحه مطلب است که از این پانصد صفحه، ۳۳۲ صفحه، یعنی، ۶۶٫۴ درصد از کتاب نوشته و ویراستهٔ کرایج کالهون است. دقیقاً دو سوم کتاب، نوشته کسی است که نامی از او در شناسنامه و روی جلد کتاب نیامده است، کرایج کالهون. مترجم تمام این بخش‌ها نیز دکتر جمال محمدی بوده‌اند که ایشان هم به عنوان مؤلف و مترجم دوم معرفی شده است! در مجموع این کتاب ۹ نویسنده دارد که سهم هر یک به این شرح است: کرایج کالهون (۳۳۲ صفحه از ۵۰۰ صفحه، ۶۶٫۴ درصد)، تونی بیلتن (۳۴ صفحه، ۶٫۸ درصد)، آنتونی گیدنز (۲۵ صفحه، ۵ درصد)، جاناتان ترنر (۲۵ صفحه، ۵ درصد)، کریس جنکس (۲۲ صفحه، ۴٫۴ درصد)، و جفری الکزندر و محمد رضا جلایی‌پور (۲۰ صفحه، ۴ درصد)، و حمید رضا جلایی‌پور (تنها ۲۸ صفحه، معادل ۸٫۴ درصد از کتاب). مشاهده می‌فرمایید که این نحو معرفی کتاب، هیچ تناسبی نه با تألیف و نه با ترجمه کتاب ندارد، و نگارندگان و مترجم بخش عمده کتاب، دانشجوی سابقی است که حقوق تضییع‌شده‌ای در این اثر دارند (مستندات).

▬    همچنین در مورد کتاب «جامعه‌شناسی پزشکی» که بر روی جلد، دیوید آرمسترانگ و دکتر محمد توکل به عنوان مؤلف، و آقای احمد خزایی به عنوان مترجم معرفی شده است. این کتاب، حاوی ۲۲۸ صفحه مطلب است که ۱۴ صفحه مقدماتی، ۱۱ صفحه مؤخره نوشته دکتر محمد توکل است، و اجازه دیوید آرمسترانگ به چنین شراکتی در مقدمه کتاب ملحوظ نیست. جالب آن که دکتر محمد توکل در سه مقاله از چهارمقاله که ذیلاً به مناسبت دیگری به آن‌ها اشاره می‌شود، خود را نویسنده اول کتاب معرفی کرده است. در هر حال، گمان نمی‌رود که با چنین سهمی بتوان دکتر محمد توکل را نویسنده دوم به حساب آورد، چنان که خود ایشان در رزومه دانشگاه تهران، این کتاب را ترجمه خویش معرفی فرموده‌اند، با این که بر روی جلد کتاب، دقیقاً آقای احمد خزایی مترجم کتاب معرفی شده است. در واقع، این کتاب نوشته دیوید آرمسترانگ، ترجمه آقای احمد خزاعی، و با مقدمه و مؤخره دکتر محمد توکل است، و هر نحو اعلام مالکیت معنوی دیگر در مورد این کتاب، بی‌گمان مصداق تقلب است (مستندات).

▬    نمونه دیگر از عملکرد دکتر محمد توکل، چهار مقاله هم‌پوشان بدون ارجاع به یکدیگر زیر است؛ بخش قابل توجه، تا ۹۵ درصد، از این چهار مقاله کلمه به کلمه با یکدیگر اشتراک دارند، بدون آن که هیچ یک از مقالات به یکدیگر ارجاعی داشته باشند(مستندات):

۱. محمد توکل و هادی فراهانی «بررسی جامعه‌شناختی اختلالات روانی در سایگون و مقایسه آن با اراک»، در مجله بررسی مسائل اجتماعی ایران، دوره هشتم، شماره دوم، صص ۲۵۱-۲۷۱، پاییز و زمستان ۱۳۹۶.
Tavakol, Mohamad, and Hadi Farahani, Sociological Study of Mental Disorders in two industrial cities: Saigon and its passing comparison with Arak, Islamic Perspective (Journal of the Islamic Studies and Humanities), Vol. 21, Spring 2019, pp. 49-72.

۲. محمد توکل و هادی فراهانی «بررسی جامعه‌شناختی اختلالات روانی (مورد مطالعه: اراک)»، در مجله اخلاق زیستی، دوره هفتم، شماره بیست‌وششم، صص ۲۱-۸، زمستان ۱۳۹۶.
Tavakol, Mohammad, Le Thi Mai, and Mina Mansouri, Sociological Study of Mental Disorders in HCMC (Vietnam), Journal of Social and Development Sciences, Vol. 9, No. 4 (2018).

▬    متجاوز از ۹۰ درصد اشتراک بین دو مقاله از دکتر سیّد مهدی اعتمادی‌فرد (رئیس دانشکده) و دکتر تقی آزاد ارمکی (رئیس هیأت ممیز دانشکده علوم اجتماعی) ملحوظ هست (مستندات):

•    «پایگاه خانوادگی، سنخ‌های دینداری و کیفیت ارزش‌های مذهبی در ایران»، در پژوهش جوانان، فرهنگ و جامعه، بهار و تابستان ۱۳۸۹، ش.۴، صص.۲۴-۱.
•    «پایگاه خانوادگی و کیفیت ارزش‌های مذهبی در ایران»، در مطالعات توسعه اجتماعی ایران، بهار ۱۳۸۹، ش.۲، صص. ۲۶-۵.

▬    نهایتاً، متجاوز از ۹۰ درصد اشتراک بین دو مقاله از دکتر محمدرضا جوادی‌یگانه ملحوظ هست (مستندات):

•    «برخی ویژگی های رادیو»، در پژوهش های ارتباطی زمستان ۱۳۸۱ - شماره ۳۲ ISC (16) صفحه از ۱۴۸ تا ۱۶۳.
•    «ویژگی های رادیو و برنامه های آن»، در مطالعات فرهنگی و ارتباطات زمستان ۱۳۸۲ - شماره ۱ ISC (20) صفحه از ۱۵۵ تا ۱۷۴.

░▒▓ یک نکته افزوده:
این مشاجرات بر سر پرونده علمی شامل ۴۰ مقاله علمی-پژوهشی و علمی-ترویجی، ۱۲ کتاب، و تدریس متجاوز از ۲۰۰ واحد، درست در زمانی صورت می‌گیرد که در همین زمان، یک داوطلب محترم به عضویت هیأت علمی پذیرفته می‌شود که در رزومه خود، هیچ مقاله و هیچ کتاب و هیچ سابقه آموزشی ندارد!
▬    به این شرح که:

▓ در زمینه کتاب:
▬    در رزومه ایشان، انتشار کتاب بر مبنای پایان‌نامه با عنوان ذیل اعلام گردیده:
Der östliche Westen; Grenz- und Fremdheitskonstruktionen in iranischen Reiseberichten des 19
▬    صرف‌نظر از آنکه این کتاب را نمی‌توان در وب‌سایت‌های انتشار کتاب یافت و ارزیابی کرد، ایشان با عنوان بسیار مشابهی، کتاب دوم خود را معرفی کرده‌اند:
Die Grenzen des Fremden; Konstruktionen der Fremdheit in iranischen Reiseberichten des 19
▬    که به این کتاب هم نمی‌توان در هیچ آدرسی دست پیدا کرد!
▬    نهایتاً، در کتاب سومی، خود را دستیار نویسنده معرفی کرده‌اند، که از قضا، نویسنده کتاب نیز همراه با ایشان تقاضای عضویت هیأت علمی خود را به گروه جامعه‌شناسی تسلیم کرد که رد شد! با این تفاوت که نویسنده کتاب، آن را «در دست انتشار» معرفی کرده‌اند:
«کتابشناسی جامع آثار ترجمه شده از زبان فارسی به آلمانی؛ از  ۱۶۵۴تا  ۲۰۱۷میلادی»
▬    هر چند که این کتاب، نه یک اثر جامعه‌شناختی بلکه در فن کتابداری است! مع‌الوصف، تا این لحظه نیز این کتاب که به تاریخ ۱۳۹۷ معرفی شده، منتشر نشده است!

▓ در زمینه مقالات:
▬    در زمینه مقالات نیز وضع به همین منوال است. ایشان مدعی انتشار دو مقاله شده‌اند! که اولی در مجله‌ای با عنوان «اشپکتروم ایران» منتشر شده است که حایز هیچ رتبه علمی-پژوهشی یا علمی-ترویجی نیست.
▬    مقاله دوم، از اساس مقاله نیست، بلکه مدخلی از یک مجموعه کتاب‌شناسی است که گویا قرار بوده مجلد مربوط به سده هجده و نوزده آن در سال ۲۰۲۰ منتشر شود که تا این لحظه منتشر نشده است! به هر حال، و به فرض انتشار، این را نیز نمی‌توان یک مقاله به حساب آورد، بلکه مدخلی در فن کتابشناسی و نه جامعه‌شناسی خواهد بود!

▬    در مجموع، در رزومه تقدیمی این داوطلب محترم به گروه جامعه‌شناسی، هیچ کتاب و هیچ مقاله‌ای ملحوظ نیست، و با این حال، گروه جامعه‌شناسی با عضویت ایشان موافقت کرده است! و در همین هنگام خواستار ممانعت از تبدیل وضعیت، اخراج، یا از همه عجیب‌تر، انتقال به گروه علوم اجتماعی اسلامی عضو موجود گروه گردیده است؛ این، یک نمونه نمایا از اقداماتی است که در گروه جامعه‌شناسی، منحصراً به هدف تغییر سیاسی ترکیب گروه و بدون ملاحظه مصالح میان‌مدت و بلندمدت علمی گروه جامعه‌شناسی صورت گرفته است. تنها پرسشی که باید در قبال دگرگونی‌های این سال‌ها پرسید آن است که این تغییرات بر مبنای چه درک علمی از مسیر دانش جامعه‌شناسی، و خدمات علمی این گروه به دانشجویان و دانشگاه اتخاذ شده است؟

و منه التوفیق و علیه التکلان
دکتر حامد حاجی‌حیدری
بهمن ۱۳۹۹

 

▀▄█▌ ██████ بروزرسانی آبان ۱۴۰۰... نمونه دیگر: یک مقاله در دو مجله!


▬    مقاله ۱:  «ناهمگونی‌های ناهمگرای مهاجرت ایرانی و محدودیت‌های معنایی و نظری دیاسپورا: مورد ایرانی‌های مقیم فرانسه»،
و
▬    مقاله ۲:  “Divergent Heterogeneities in Iranian Migration in France: Semantic and Theoretical Limitations of Diaspora”

▬    دو مقاله یکسان، مقاله اول، به نام «دکتر طاهره خزایی» که اخیراً به عضویت هیأت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران پذیرفته شده‌اند، و دومی، در نقش نویسنده اول!: «دکتر سید مهدی اعتمادی‌فرد» و نویسنده دوم: «دکتر طاهره خزایی»
▬    در مقاله فارسی اشاره شده است که مقاله مستخرج از رساله پایان‌نامه با راهنمایی «اریک مسه» بوده است. طبق مندرجات پایگاه theses.fr دکتر سید مهدی اعتمادی‌فرد، هیچ نقشی در تیم رساله پایان‌نامه نداشته است. رئیس هیأت داوران فرانسوا دوبه، و هیئت داوران متشکل از اریک مسه، فرانسوا دوبه، ماری لادیر فولادی، ژنیویو زوآ، فرانسوا دو سینگلی، و ماریون پائولتی بودند. از قرار ماری لادیر فولادی و ژنویو زوزا در تدارک رساله و دفاع مشارکت داشته‌اند.
▬    *** وقوع تخلف علمی، در مورد تبدیل دکتر سید مهدی اعتماد‌فرد، به نویسنده این مقاله!، و حتی نویسنده نخست! این مقاله محرز است.
▬    *** وقوع تخلف علمی، در عدم ارجاع به مقاله اخیرالانتشار به مقاله قبل محرز است.
▬    *** نیز، نظر به آن‌که گویا دکتر سید مهدی اعتمادی‌فرد در آخرین ماه‌های سرپرستی بر دانشکده علوم اجتماعی به واسطه این مقاله و مقاله دیگری که با مشارکت خانم دکتر سمیه خوش‌سرور (که ایشان هم نامزد عضویت هیأت علمی گروه جامعه‌شناسی بوده‌اند) و دکتر احسان چیت‌ساز تدارک دیده، به دانشیاری دست یافته است، این تخلف علمی، پایه‌های این ارتقاء را نیز واژگون خواهد ساخت.
▬    ***از این گذشته جای این پرسش هست که آیا ارتباطی میان این تخلف علمی، و عضویت خانم دکتر طاهره خزایی در گروه جامعه‌شناسی دانشگاه تهران هست؟ این موضوع، تحقیق در مورد یک تخلف احتمالی اداری از سوی سرپرست دانشکده علوم اجتماعی را ضروری می‌سازد (مستندات: دانلود).

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.