دکتر حامد حاجیحیدری؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ صرفنظر از برخی افراط و تفریطها، در سیاستهای مالی صدا و سیما و سیاستهای مالی دولت در قبال صدا و سیما، که مسبوق به سابقه بوده است و از گذشته، هر دو طرف، هم صدا و سیما و هم دولت، تذکراتی در مورد این افراط و تفریطها دریافت کردهاند، یک واقعیت مسلم است؛ این که عرصه بر سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، تنگ شده است؛ این سازمان در طول این دولت، همواره با مضیقه بودجه مواجه بوده است، و حالا، مدتی است که حامیان دولت بر منابع اسپانسری سازمان صدا و سیما تمرکز کردهاند تا این مسیر را نیز قطع کنند. به نظر میرسد که حملات وزیر فناوری اطلاعات، شاید و شاید و شاید بتواند برای سومین بار در این دولت، منجر به جابجایی مدیریتی در سازمان صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران شود؛ البته شاید... شاید... . تهاجمهای گسترده خارجی و همچنین رسانههای حامی دولت، میدان را بر سازمان صدا و سیما تنگ کرده است.
▬ بزرگترین سازمان رسانهای جهان، مرکب از حدود ۱۸۰ شبکۀ رادیو-تلویزیونی و سازمان رسانهای تابعه، با ۱۸ هزار میلیارد ریال کسری بودجه مواجه است، و کار به جایی رسیده که پرداخت حقوق و سایر تعهدات با تأخیر همراه شده است. حالا، و با تمرکز حملات رسانههای حامی دولت بر تأمین بودجه این سازمان از تنها طریق باقیمانده، یعنی جلب اسپانسرها، آخرین نقاط تأمین منابع این سازمان رسانهای عظیم هدف گرفته شده است. این سازمان، در طول دوران صدارت این دولت، با سه بار تغییر مدیریت، در مقابل تهاجم و تحریم گسترده بینالمللی و داخلی واکنش نشان داده است، و اکنون به نظر میرسد که عرصه بر مدیریت و تأمین مالی سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، تنگ و تنگتر شده است. روی سخن ما با مدیران این سازمان است؛ در چنین موقعیتی، چطور میشود مسیرهایی که نیاز به تجدید نظر دارند را بازسازی نمود، مسیرهای درست را با جدیت ادامه داد، و میدان را خالی نکرد؟
▬ نکته اول، اشتیاق خالصانه در مورد هدف عملیات است. آنچه یک مدیر را میتواند در این شرایط دشوار به پیش براند، و در مدار نگه دارد، ایمان راسخ به یک افق بلند مدت درست و اخلاقی است. تمرکز بر «تصویر کلی» موجب میشود که در معرض «تنش بزرگ»، به اهداف و وظایف، بیش از نتایج تمرکز کنیم، و این، باعث ثبات قدم و استحکام خواهد شد، و ثبات قدم مدیران، سازمان را به سمت صدور نوآوریها و خلاقیتهایی که مسیر را میگشاید، سوق دهد.
▬ نکته دوم در کلیدواژه «خردهگامها» و ارزش برداشتن این «خردهگامها» چکیده شده است. این فشارهای نامتعارف به سازمان رسانهای ملی نمیتواند به طور بیپایان از سوی نیروهای حامی دولت ادامه یابد، و روشن است که در نقطهای مستهلک خواهد شد. پس، ایستادگی برای برداشتن «خردهگامها» میتواند سازمان را از «منطق زمان» عبور دهد. حفظ مهارتهای عالی ارتباطگیری و مدیریتی، نیروها را در جهت نظم حفظ میکند؛ ارتباط و ایجاد هماهنگی قوی، در این شرایط میتواند برداشتن «خردهگامها» را به اتکاء ابتکارهای نیروهای عملیاتی تسهیل کند و سازمان را به پیش براند. سازمان متوقف، همان قدر که دشمن نخواهد داشت، حامی نیز نخواهد داشت.
▬ نکته سوم، وفاداری به مخاطبان و وفاداری به مأموریتهای ذاتی سازمان است. سازمان باید شیوههای ملموسی پیدا کند تا این وفاداری را به رغم همه فشارها آشکار کند. مخاطبان، سرمایههای اصلی یک سازمان رسانهای هستند، و این سازمان میتواند با این سرمایه از حجمه فشارها عبور کند. همچنین، اعلام وفاداری به مأموریتهای سازمان، نیروهای درون سازمان را نیز در مسیر بحران ثابت قدم نگاه میدارد.
▬ نکته چهارم، «تصمیمگیر بودن» است. باید مسیرهای درست پابرجا بمانند، و مسیرهایی که نیاز به ریلگذاری مجدد دارند، دوباره تعیین مسیر شوند. نباید بیحرکت ماند تا جبرها ما را به سمت گام برداشتن برانند، بلکه باید تصمیمها را ساخت، و مستحکم و مصمم، هر چند کوتاه و «خردهگام»، به پیش رفت. مدیر متوسط الحال، به جای اینکه تصمیم بگیرد، اجازه میدهد تا مسیرها خود به خود پیش بروند. مدیر بدون تصمیم، مؤثر هم نخواهد بود.
▬ نکته آخر و اصلی، قصه «تهذیب نفس» است. «تهذیب نفس» انسان را مستحکم و مصمم و در عین حال، وظیفهشناس و پر هوش و حواس میکند. مدیر خوش تهذیب، درکی آزاد از ایدهها و خطمشیها و خدمات سازمان مییابد و بدون وابستگیهای زاید، همواره به درستترین مسیر پایبند است. مدیر خوش تهذیب، الهامبخش، پرانگیزه، مربی و هدایتگر خواهد بود، و توجه صادقانهاش را به همه، و از جمله نیروهای معارض نشان میدهد، به این امید که به همفکری و همداستانی دست یابد.
مأخذ:صبحنو
هو العلیم