دکتر حامد حاجیحیدری؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▀█▄ مطلب ۱.
▬ در مقاطع مختلف نهجالبلاغهخوانی مقام معظم رهبری در دیدار مهم با دولت، یک مضمون مشترک میبینیم؛ چه در موضوع مهم «فیشهای حقوقی»، و چه در موضوع «فتنه». و آن مضمون مشترک، حد و رسمی بود از امر به معروف و نهی از منکر. هم ساکتان فتنه را از آن بابت که اجازه دادند تا از ایشان سوء استفاده شود، نکوهش فرمودند، و هم در موضوع فیشهای حقوقی، تعادل در افشاگری و پرهیز از «سیاهنمایی» را گوشزد فرمودند.
▬ «سکوت» و «سیاهنمایی»، دو سوی تفریط و افراط در موضوع امر به معروف و نهی از منکر هستند، و اگر امر به معروف و نهی از منکر، آن طور که هست، در جامعه مستقر گردد، چرخهای تعاملات در این کشور بهتر خواهند گشت، و رقابتها از آستانه نبردهای خطی و فرقهای کوبنده و مفاهمهناپذیر که تا کنون بسیار به ما ضربه زدهاند، فاصله خواهند گرفت.
▀█▄ مطلب ۲.
▬ سؤال این است که آیا این نحو رقابت خط و خطبازی قابل اجتناب نیست، و آیا برای ادامه انگیزههای مشارکت مردم، نبردهای سیاهنما لازم است؟ و در سوی دیگر، آیا رقابت سیاسیون، میتواند سنخی از امر به معروف و نهی از منکر فعال گروههایی قلمداد شود که همگی، در یک جبهه ایدئولوژیک هستند ولی با هم بحثهای فنی جدی دارند؟ آیا میتوان جنگ تصنعی میان عقیدهها را به رقابتهای فنی برادران بر سر سلیقهها تبدیل کرد، تا رویدادهایی مانند هشتاد و هشت، از فرط لج و لجبازی نخبگان، تکرار نشود؟ اگر در آن وقت، عدهای که مورد خطاب مقام معظم رهبری بودند، به جای سکوت، در پاسخ به ندای «این عمار» به میدان میآمدند و بحثهای فنی در مورد انتخابات و شمارش آراء و ... را به نحو متعادل و حرفهای به پیش میبردند، و از نفوذ خود به طرفین برای منطقی کردن فضا استفاده میکردند، کشور این همه آسیب را متحمل میشد؟
▬ این فرمول امر به معروف و نهی از منکر، چیزی است که کم و بیش بین ما نیست. آنچه امروز، در رقابتهای سیاسی درون جمهوری اسلامی، و در آستانه انتخاباتی دیگر در شرف وقوع است، بازتولید همان دوگانگیها با همان میزان خشونت و خصومت است، که خوب نیست، و همه باید به جایگاه صحیح و حرفهای خود بازگردند. دموکراسی و نهادهای معیوباش و خصوصاً روحیه مطبوعاتی بیمار و پرخاشگرش، امروز، فوتبال و سیاست را به افلیج و انسداد کامل رساندهاند، و دو روز بعد، سراسر جامعه را خشک و تسلیم خواهند کرد.
▀█▄ مطلب ۳.
▬ اگر مردمسالاری دینی را آن طور که در اوایل انقلاب، بحثهای پرشورش در جریان بود، به عنوان تحقق گسترده امر به معروف و نهی از منکر بینگاریم، آن وقت، باید پذیرفت که مردمسالاری دینی، مستلزم سطح قابل ملاحظهای از بلوغ و پختگی اجتماعی است.
▬ تحمل امر به معروف و نهی از منکر، بردباری، و در عین حال، توان مسؤولانهای برای پیشبرد برنامههای حرفهای سیاسی برای حل مشکلات انضمامی مردم، ویژگی لازم عاملیتهای فعال در مردمسالاری دینی است. باید بپذیریم که ایام رونق و افول مردمسالاری دینی، تابع مستقیمی از این میزان فرهیختگی در امر به معروف و نهی از منکر بوده است. مردمسالاری دینی را باید حاصل جهاد «عمیق» + «مستمر» اجتماعی، و دستاورد تحولات فکری و فرهنگی به شمار آورد. جایی که فعالان اجتماعی از ماهیّت مسائل اجتماعی آگاه نمیشوند، یا نیروهای سیاسی از فرط کماطلاعی در مورد راه حل مسائل به هیجانهای اجتماعی و جنبشی کردن فضا متشبث میشوند، فرصتهای مشارکت معنادار اجتماعی هم رو به نزول خواهد گذاشت.
▬ شهروند نیرومندی که از یک فرآیند فعال و در عین حال منطقی امر به معروف و نهی از منکر متولد میشود، به عنوان یکی از پیامها یا برآیندهای حجم وافر اعتماد شناخته میشود، آنچه که در اعتماد، بیش از همه موجبات شکلگیری این مهم را در بر دارد، روابط برابر و افقی میان افراد است. همچنین، اعتماد، متکی به فرض کلی رأفت یا دست کم پرهیز از خصومت از جانب طرفهاست. اعتماد، دستمایه اصلی غلبه بر مسائل کنش جمعی و تسهیل اقدامات مشترک جمعی است.
▀█▄ مطلب ۴.
▬ همه همکاریها و اعتمادها، ریشه در ارزشها و معیارهای جامعه دارند. چنین ارزشها و هنجارهایی افراد را فارغ از هرگونه دغدغهای به ایفای نقشها و اعمال خویش ترغیب میکند. و حاصل اشتراک در ارزشها و معیارها، و اعتماد، و شفافیت مرزبندیها، تشکیل هیأتهای اجتماعی به عنوان شبکههای مشارکت است که به نوبه خود، بر تحکیم و گسترش خود اعتماد نیز اثرگذارند.
▬ هیأتهای اجتماعی، مجموعه تشکلهای اجتماعی و سیاسی قانونمند و مستقل گروهها، و اقشار اجتماعی است که از یک طرف، تنظیم کننده خواستها و دیدگاههای اعضای خود بوده و از طرف دیگر، منعکسکننده این خواستها و دیدگاهها به نظام سیاسی و جامعه جهت مشارکت در تصمیمگیریهای اجتماعی و سیاسی است. هیأتهای اجتماعی، شهروند قدرتمند را تثبیت کرده و به نهادها و ارگانهای اجتماعی موجود معرفی مینماید.
▬ وجود شبکههای مشارکت اجتماعی در هر جامعهای، بیانگر میزان اعتماد آن میباشد. هر قدر شبکهها و هیأتهای مشارکت، در یک جامعه گستردهتر باشد، نتیجه میگیریم که اعتماد غنیتری بین اعضا جریان دارد، و وقتی افراد تصمیم میگیرند که به گوشهای بخزند و سر خویش گیرند و به کار خویش بروند، آن وقت، واضح است که مکانیسمهای اعتمادساز کار خود را بدرستی انجام نمیدهند. در جوامعی که اعتماد اجتماعی و همکاری متقابل بین افراد ضعیف است، گسیختگی و شکافهای ژرفی میان گروهها مشاهده میگردد. در چنین جوامعی، باید انتظار فتنههای گسترده اجتماعی را داشت. و به استناد شرایط موجود، من فکر میکنم که اگر نخبگان بموقع نجنبند، مجدداً، به سوی یک فتنه جدید گسیل خواهیم شد.
مأخذ:صبحنو
هو العلیم