برداشتآزادازملویندفلور و اِوِرِتدنیس؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
░▒▓ قضیه
▬ علم ارتباطات، کمتر شبیه سایر علوم انسانی است، و همچون فن مدیریت، به میزان زیادی از پیکره اصلی علوم انسانی جدا شده است.
▬ علم ارتباطات و علم مدیریت، صبغههای نظری و فلسفی را از خود دور کردهاند، و به طراحی و اجرای الگوهای ارتباطی تمرکز یافتهاند. به عبارت دیگر، علم ارتباطات و علم مدیریت، بیش از آن که علم باشند، به فن و علوم فنی متمایل شدهاند، و از علوم پایه انسانی فاصله میگیرند. همان طور که رشتههای فنی مهندسی از علوم پایه طبیعی فاصله گرفتهاند.
▬ ولی، بین فن ارتباطات و فن مدیریت از یک سوی، و فنون مهندسی از سوی دیگر، تمایزهای اصولی هست. بستر فنون مهندسی، یعنی علوم پایه، طبیعت است که جوهر و گوهر بالنسبه ثابتی دارد و انقلابهای علمی در آن زمینهها هم در قیاس با علوم انسانی محدود بوده است.
▬ ولی علوم پایه انسانی، بستر حتی نسبتاً پایداری برای فن ارتباطات و فن مدیریت محسوب نمیشوند. علوم پایه انسانی، به دو جهت بسیار ناپایدار شدهاند و دامنه اعتبار محدودی یافتهاند: یکی به جهت شتاب گرفتن عظیم تحولات اجتماعی پس از دهه ۱۹۷۰، و دیگری از این بابت که از ابتدا، این علوم، به رغم علوم طبیعی بدون نیوتن و اینشتین بودهاند، محروم از کلاسیکهای فیصلهبخش بودهاند.
▬ الگوهای سنتی ارتباطات، و حتی کاربستهای معمول آن در حال حاضر، فارغ از پیچیدگیهای فزاینده ارتباط، ناشی از ظهور جامعه شبکهای است. برداشت متعارف در زمینه رسانههای ترکیبی جدید، به ما میگوید که در اغلب موارد، ارتباطات، بسیار پیچیدهتر از مدلهای خطی پیشنهاد شده در فن ارتباطات هستند، و خطای این مدلها دیگر غیر قابل گذشت شده است.
▬ از این قرار، معنایی که در ذهن فرستنده، معنای خاصی دارد در ذهن گیرنده، اغلب همان معنای مورد نظر فرستنده را ندارد، حتی اگر پیام، روشن و ساده باشد. دیگر نمیتوان فرض را بر این گذاشت که فرستنده و گیرنده از فرهنگ مشترکی بهرهمندند. بروز تحریف در پیام فرستاده شده در فاصله رسیدن به گیرنده، به حدی است که پیام دریافتی به قدری آسیب میبیند که گیرنده چیزی را که در بافت معنایی خود به آن احتیاج دارد را از آن تعبیر میکند.
▬ ارتباطات، یک روند پویا و دو جانبه است، یعنی فرستنده در این حال، به عنوان گیرنده یا بر عکس عمل میکند. مخاطب، انفعالی عمل نمیکند و به صورت یک فرستنده یا گیرنده صرف باقی نمیماند. مخاطب به محتوای پیامهای دیگران پاسخ میدهد، از آنها توضیحاتی برای روشن شدن مفاهیم پیامهای دریافتی میخواهد و سرانجام تصمیم خود را میگیرد و معنای خود را خلق میکند و به نوبۀ خود، این معنای جدید را در شبکه به جریان میاندازد. بنا بر این، فن ارتباطات مجبور است تا به نحو پیچیدهای برآورد کند که هر فرد، چگونه نقش خود را عوض میکند و از یک گیرنده صرف پیام به فرستنده آن تبدیل میشود، دوباره به موقعیت گیرنده بازمیگردد، و گاه نقش ناظر بیطرف به خود میگیرد. در واقع، اساسیترین مفاهیم مدلهای ارتباطی، شامل فرستنده و گیرنده و پیام و پارازیت و بازخورد و زمینه، معنای پایدار خود را از دست دادهاند.
░▒▓ برهان
▬ هم برای فرستنده و هم برای گیرنده مهم است که پیام با دقت کافی توسط گیرنده دریافت شود و هر دو طرف در بالا بردن این دقت بکوشند. و در یک فضای شبکهای افراد، معمولاً میکوشند از دو طریق به این دقت نزدیک شوند. اول، درگیر ساختن فرستنده در پاسخ دادن به پیامهای باز پس داده گیرنده یا به اصطلاح نقش فعال داشتن است، و دوم، اینکه طرفهای ارتباط از سیستمهای متنوع بازخورد استفاده کنند تا به نحو مستمر از دقت بیشتر ادراکات اطمینان بیشتری حاصل نمایند.
▬ معمولاً، روند ارتباطات بین فردی، جریانی پویا و در حرکت است و پیامها به شکل الاکلنگی بین فرستنده و گیرنده رد و بدل میشوند. در این موقعیت رو در رو، فرستنده به همه علائمی که از گیرنده میرسد حساس و هوشیار است. همه این علائم بازخورد خود را ایجاد میکنند و در واقع، یک نوع تعویض جهت مبادله اطلاعات، در مورد نحوه دریافت و کیفیت اطلاعات، ایجاد میشود. بنا بر این، هر دو طرف ارتباط، یعنی هم فرستنده و هم گیرنده نقشهایشان را مرتباً عوض میکنند و در هر نقشی از بازخورد برای دقت در دریافت و ارسال استفاده مینمایند. با تضعیف بازخورد، دقت ارتباط کاهش خواهد یافت.
▬ یک فرستنده پیامهای ناشی از بازخورد گیرنده را دریافت و تفسیر میکند و پیام را مجدداً بر اساس بازخورد گیرنده بازتنظیم مینماید تا گیرنده با دقت آن را دریافت دارد. در این صورت میتوان گفت که فرستنده عملاً خود را در جایگاه گیرنده قرار داده است. فرستنده از نظر ذهنی خود را در موقعیت گیرنده قرار میدهد تا احساس کند و دریابد که پیام احتمالی گیرنده نسبت به پیام دریافتی از فرستنده چگونه باید باشد. فرستنده میکوشد که نحوه دریافت پیام ارسالی خود را از دیدگاه گیرنده در نظر بگیرد، و ارسال آن را به گونهای تنظیم کند تا پیام با حداکثر بازخورد به وسیله فرستنده برای تنظیم اینکه واژهها اعم از شفاهی یا غیرشفاهی، باید از طرف فرستنده به گیرنده ارسال گردد تا پیام با حداکثر دقت و درستی دریافت شود.
▬ برخی از افراد در ایفای این نقش، ماهرتر از سایرین هستند. همچنین در برخی محیطها این نقشها را بهتر میتوان بازی نمود تا محیطهای دیگر. پدیده ایفای نقش، در موارد نزدیک و شخصی و محیطهای دوستانه وقتی طرفین ارتباط یکدیگر را خوب میشناسند، بهتر اتفاق میافتد. این پدیده وقتی طرفین آشنایی کافی ندارند و غریبه مینمایند، تاْثیر کمتری دارد. در شبکه این ارتباطات ناآشنا، رفته رفته به وجه غالب ارتباط تبدیل میشود.
مآخذ:...
هو العلیم