برداشت آزاد از گروه تاریخ؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ حاج محمدحسین اصفهانی، صاحب کمپانی، مشهور به امینالضرب (۱۲۵۳-۱۳۱۶ هـ.ق) از آنتروپورنرها و چهرههای درخشان اقتصادی و اجتماعی عهد ناصری و مظفری بود.
▬ داستان مساعی بلیغ او، به من و شما نشان میدهد که چگونه حکمرانان استعمارزده، این کشور را از عمارت و استعمار واقعی بازداشتهاند، و از آن مهمتر نشان میدهد که اگر امروز، خوب حواس خود را جمع نکنیم، چه بر سر ما خواهد آمد.
▬ او از اولین کسانیست که نخستین مرتبه در ایجاد کارخانههای صنعتی در ایران کوشیدهاند. وی، امتیاز راه آهن محمودآباد مازندران را گرفت و قصد داشت دریای خزر را با راه آهن به تهران متصل کند. از کارخانههایی که به وسیله امینالضرب دایر گردید کارخانه بلورسازی و چینیسازی و ابریشم تابی و چراغ برق تهران بود. روابط وسیع تجاری، او را با مدنیت جدید آشنا ساخت. او ریاست اتحادیه تجار تهران را بعد از جنگ جهانی اول بر عهده گرفت.
▬ وی، مردی متدین و دانش دوست بود، طبع بحارالانوار مجلسی در ۲۶ مجلد بهمت این مرد انجام گرفت. بعد از اینکه ضرابخانه به طرز جدید در ایران تأسیس گردید ناصرالدین شاه در سال ۱۳۰۰ هـ. ق. ریاست آن را به امینالضرب واگذار کرد و عایدات آن که سالیانه ۲۵هزار تومان بود، جزو عایدات مالیه مملکت محسوب میگردید.
▬ با حضور ۱۶ نفر از تجار، نظامنامه اساسی هیأت اتحادیه تهران به ریاست حاج محمدحسین امینالضرب به تصویب رسید و خطمشی کلی اتحادیه تعیین شد. تجار خواستها و اهداف خود از ایجاد چنین تشکلی را در مفاد نظامنامه سیاسی اتحادیه تجار مطرح کردند که به شرح ذیل است:
• توسعه و ترویج تجارت و صناعت و فلاحت.
• تاسیس شرکتهای تجاری و صناعتی و فلاحتی.
• تاسیس مدارس تجاری و صناعتی و فلاحتی و تقاضای تکمیل و رفع نواقص آنها از مبادی عالیه.
• تقدیم پیشنهادات و لوایح قانونی راجع به اصلاحات امور تجاری و تنظیم دفاتر به مقامات مربوطه.
• اهتمام در پیشرفت قوانین مذهبی و تقاضای توسعه و صحت جریان امور معارف از مقامات مقتضیه.
• رفع اختلاف و مناقشات تجاری و غیره از بین اعضا.
▬ اهداف تجار از ایجاد چنین تشکلی به خوبی از مفاد نظامنامه مشخص میشود. آنان به دنبال توسعه گسترده اقتصادی در هر سه شاخه تجارت، صنعت و کشاورزی بودند. حاج محمد اصفهانی که در رأس این اتحادیه قرار داشته قبل از آن در آخر جمادیالثانی ۱۹۲۶ هـ.ق از سوی ناصرالدین شاه مسؤول ضرابخانه دولتی شد و از این پس، به دارالضرب یا امینالضرب مشهور شد.
▬ اندیشه حاج امینالضرب را میتوان از نامهای که در ۱۵ شعبان ۱۲۹۶هـ.ق به ناصرالدین شاه قاجار نوشت دریافت. او در باب مضمون آن نامه که به تعبیر خود او «اسباب ترقی و آبادی مملکت و ملت» را به همراه داشت، خواستار تشکیل بانک شده بود. او «بساط فرنگستان» را به شاه یادآور شد و نیز دگرگونیهای شگرفی که در حیات فرنگی ایجاد شده بود. حال آنکه «فرنگستان سابق» چنین وضعیتی نداشت. او کشتیسازی، اتحاد صاحبان سرمایه و ساختن راهآهن و کارخانجات متعدد و متنوع را یادآور شد. به تعبیر امینالضرب، فرنگ در پیشرفت و ترقی به مرحلهای رسید که «آنچه مایحتاج خلق» آن دیار است را تولید میکند. او خواهان ایجاد بانک و سرمایه ملی بود. امینالضرب به دلیل مسؤولیت دولتیای که داشت گاه به گاه در باب ضرورت استقلال اقتصادی کشور از فرنگ با شاه مکاتبه میکرد. او در نامهای به شاه رونق تجارت و امنیت و آسایش تجار را بنیاد «رفع احتیاجات ممالک محروسه را از ولایات خارجه» میداند. امینالضرب، اهتمام شاه در رسیدگی به معضلات تجارت را در زمینه تشویق تجار در تاسیس کارخانجات جدید میدانست. بر بنیاد توجه اولیای دولت است که به تعبیران تولید داخلی فزونی میگیرد و رفع «احتیاج مملکت از سایر دول خارج» خواهد شد. او خواهان احیای صنایع بومی متروک بود. وی به یکی از دوستان و همکارانش یادآور شد، صنایع قدیم «مدتی است متروک شده در ترویج آنها اقدام» نماید. او «نساجی و زربافی و خرازی و جبهداری و غیره اصفهان» را از جمله «صنایع قدیم» میداند. صنایعی که بیش از این کیفیت بسیار عالی داشت، ولی، «مدتی است که مال خارجه را آوردهاند ترویج آنها متروک شده است». امینالضرب در جنبش ضد رژی تجار- جنبش تنباکو- بیتأثیر نبود. او با احتیاط و محافظه کاری، زیانهای این کار را به شاه یادآوری شده و به امینالسلطان نوشت که رژی نباید به طور مستقیم از مردم خریداری کند.
▬ ناصر الدین شاه، حاج امینالضرب را محرک اعتراض تجار و عامل بر چیده شدن رژی میدانست. گویا به همین دلیل مدتی در جمادیالاولی ۱۳۰۹ هـ.ق به قزوین تبعید شد.
▬ حاج امینالضرب با وجود آنکه یک تاجر موفق بوده در عین حال، در سیاست نیز نقش داشته است؛ ولی، موضوع اصلی آن است که وی از جمله افرادی است که نظریات اقتصادی خود را با وضعیت ایران و نگرش به جهان معاصر خود به صورت عملی اعمال نمود.
░▒▓ حاج امینالضرب به روایت لرد کرزن
▬ جرج ناثانیل کرزن (که بعدها نایب السلطنه هند و وزیر خارجه بریتانیا شد) در کتاب «ایران و آینده ایران» درباره پیشتازیهای امینالضرب پیرامون احداث راهآهن و کارخانه مینویسد:
▬ «طی سه سال اخیر اقداماتی شده است که آمل را به وسیله راهآهنی با دریای خزر مربوط سازند و این دومین خط آهن موجود در ایران است و منظور هم این بوده که راه تجارتی تازه به طرف پایتخت باز شده باشد. در این کار حاجی محمدحسن امینالضرب اقدام کرد و قصدش این بوده است که تجارت بین تهران و بحر خزر را در انحصار خود قرار دهد. از طریقی که نزدیکتر از راه آمل و بارفروش و مشهد سر باشد.
▬ «بنا بر این، وی امتیازی از شاه تحصیل کرد که قدم اول برای هر گونه اقدام عمومی در ایران است و مرداب محمودآباد را که بر مصب رودخانه هراز و دوازده میلی آمل است، لنگرگاه جدید انتخاب کرد و در آنجا کاروانسرای عالی و چندین باب دکان ساخت (وقتی که من در ایران بودم خالی افتاده بود) و از بلژیک مهندس و ریل وارد کرد و یک رشته خط تا آمل کشید که قرار بود به وسیله تراموای اسبی چندین میل دیگر جلوتر کشیده شود... بندرگاه جدید بدترین محل در کرانه بحر خزر است و آن در ساحل شنی بین مرداب و دریاست و کشتیها ناچارند از فاصلهای دور بار خود را به وسیله قایقها پیاده کنند. این خط را خیلی بد کشیدهاند و بانی آن در اندک مدتی با مهندسان بلژیکی درافتاد و از هم جدا شدند، اما، در این اواخر حاجی محمدحسن طریق دیگری برای صرف انرژی خود یافته است؛ زیرا، که شنیدهام قصد دارد یک کارخانه چوب بری در آمل نصب و کارگاه قند نیشکر ضمیمه آن کند و مهندس روسی عهده دار این کار است. با این وجود، لااقل باید به ایرانی خستگیناپذیر این قدر و اعتبار را داد که اهل تلاش و کار است و اقدامات عمومی از هر قبیل در ایران به قدری نادر است که وی سزاوار تمجید و ستایش بسیار است هر چند که در اقدامات خود راه خطا رفته باشد یا کار بیتناسبی را دنبال کند».
░▒▓ منزل حاج امینالضرب
▬ در ورودی خانه، به راهروی باریکی باز میشد که در آن، یک قاپچی یا دربان گماشته شده بود، تا هر وقت لازم میشد، سریع در خانه را باز کند. این راهروی باریک به فضایی هشتگوش به نام «هشتی» میرسید که در آن دو در روبهروی هم وجود داشت که یکی به بیرونی و دیگری به اندرونی میرفت. دری که به اندرونی میرفت غالباً با پردهای پوشیده شده بود که آن را از در بیرونی مشخص میکرد.
▬ نقشه هر دو قسمت بیرونی و اندرونی مشابه هم بود. هر یک از درها به یک حیاط یا باغ باز میشد. اندرون از ساختمانهایی تشکیلشده بود که در سه طرف حیاطی چهارگوش ساخته شده بودند. ساختمان هر طرف تعدادی اتاق داشت. در وسط حیاط، حوضی بود که برای تطهیر پیش از نیایش (وضو) به آن نیاز داشتند. بالکنی مسقف (ایوان) در جلوی هر ساختمان وجود داشت که با پلکانی به حیاط وصل میشد. ساختمانها تنها از طریق حیاط به هم دسترسی داشتند. یکی از این سه ساختمان، ساختمان اصلی اندرون بود که در مرکز آن تالاری بزرگ وجود داشت که زنان در آنجا از مهمانانشان پذیرایی میکردند. این ساختمان اصلی، تحت اختیار مادر امینالضرب بود. همه کارهای جمعی در این ساختمان انجام میشد. ساختمانهای دیگر در اختیار خود امینالضرب و همسرش و برادرهای او و همسرانشان بود. در هر یک از ساختمانها اتاقهایی مخصوص نیایش، انبار و گاهی نیز اتاق خدمتکار وجود داشت. دستکم یکی از ساختمانها زیرزمین بزرگی داشت که حوض کوچکی با فواره در آن بود و به آن حوضخانه میگفتند. این زیرزمین جای خنکی بود که برای کارها و فعالیتهای تابستانی از آن استفاده میشد. ساختمانهای دیگر هم ممکن بود زیرزمین داشته باشند.
▬ بیرونی خانه امینالضرب به حیاط آینه معروف بود، چون تالار اصلی آن، پنجرههایی کشویی (اورسی) داشت که به جای شیشه رنگی معمول، در یکی از قابهای آن آینه انداخته بودند.
▬ درست، مجاور بیرونی اصطبلی بود که مهتری داشت که کارش تنها رسیدگی به احشام بود. در اصطبل امینالضرب یک قاطر، یک درازگوش و یک اسب نگه میداشتند. امینالضرب، کالسکه نداشت.
▬ در هر دو قسمت خانه، آبریزگاه بیرون از ساختمان و در حیاط قرار داشت. در خانه، حمامی هم بود. آشپزخانه اصلی در قسمت اندرونی بود، البته، آبدارخانهای هم با یک سماور، برای پذیرایی از مهمانان با چای و شربت و خوراکی مختصر، در بیرونی وجود داشت. یک آب انبار هم بود که آب شهر را که از طریق جویها میآمد، در آن ذخیره میکردند. از این آب برای تمام مصارف استفاده میشد؛ نوشیدن، شستن لباس و ظرف، پخت و پز، نظافت و هر مصرف دیگر.
برداشت آزاد از دنیای اقتصاد
هو العلیم