حامد دهخدا؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
░▒▓ قضیه
▬ آیتالله سید علی حسینی خامنهای، در سخنرانی نوروزی-رضوی، علاوه بر آن که طبق معمول، مشارکت گسترده مردم در انتخابات پیش رو را اولویت نخست دانستند، ابرام ویژهای بر تحقیق و تأمل برای رأی دادن داشتند: «باید خودتان تحقیق کنید، ملاحظه کنید، دقت کنید، از انسانهای مورد اعتمادتان بپرسید، تا به اصلح برسید، و اصلح را انتخاب کنید. نگاه کنید، تشخیص بدهید، اصلح را بشناسید، و برای ادای تکلیف، اسم او را به صندوق رأی بیندازید. البته، هر کسی یا فعالان سیاسی میتوانند دیگران را هم با نظر خودشان همرأی کنند. در عین حال، مردم میتوانند به همدیگر بگویند، سفارش کنند، تأکید کنند، توصیه کنند، یکدیگر را توجیه کنند و به هم کمک کنند برای شناخت اصلح».
▬ از این بیش، برای تحقیق و تأمل انتخاب یک رئیسجمهور «خوب»، معیاری به دست دادند: «در سلسلهی دولتهایی که پشت سر هم میآیند، باید رو به پیشرفت باشیم، رو به تعالی و تکامل باشیم». «این را همه بدانند که آنچه ما برای رئیسجمهور آینده نیاز داریم، عبارت است از امتیازاتی که امروز وجود دارد، منهای ضعفهایی که وجود دارد».
▬ این گفتار معیار، از جمله ویژگیهای آن سخنرانی بود که آن را از سخنان پیشین متمایز میکرد. گاهی به بدیهیات توجه نداریم، و خصلت گفتار حکیمانه، اغلب، توجه دادن به نکاتی است که ساده، اما تعیینکننده و مغفول است. برخی اصول، از فرط اساسی و مهم بودن، بدیهیاند، ولی گیر کردن افراد در زمینههای خاص و هولناک، اصول را به فراموشی میافکنند: «در سلسلهی دولتهایی که پشت سر هم میآیند، باید رو به پیشرفت باشیم، رو به تعالی و تکامل باشیم». «این را همه بدانند که آنچه ما برای رئیسجمهور آینده نیاز داریم، عبارت است از امتیازاتی که امروز وجود دارد، منهای ضعفهایی که وجود دارد».
▬ خب؛ این معیار، این که باید نگاهی به دورههای پیشین ریاستجمهوری بیندازیم، و مراقبت کنیم که انتخاب آتی ما، گامی به پیش باشد، بسیار بدیهی است، ولی حیرتآور است که برخی با همه این تذکرات، همهمه گزینههایی را دارند که بیپرده، خواستار ارتجاع به همان برنامهها و حتی افرادی هستند که از آنها با همه مزایا و معایبشان، عبور کردهایم. حتی آن برنامهها و افراد، علامتی هم مخابره نمیکنند که همان ورژن ۲۰۰۵ نیستند. پس، گمان میکنم که تکرار تذکار لازم است: «در سلسلهی دولتهایی که پشت سر هم میآیند، باید رو به پیشرفت باشیم». «در سلسلهی دولتهایی که پشت سر هم میآیند، باید رو به پیشرفت باشیم». «در سلسلهی دولتهایی که پشت سر هم میآیند، باید رو به پیشرفت باشیم». «در سلسلهی دولتهایی که پشت سر هم میآیند، باید رو به پیشرفت باشیم».
░▒▓ برهان
▬ غیر از دو رئیسجمهور نخست، عالیجناب ابوالحسن بنیصدر، و شهید محمد علی رجایی که دوره کوتاهی رئیسجمهور بودند، ایران، چهار رئیسجمهور هشت ساله داشته است؛ آیتا... سید علی حسینی خامنهای، عالیجناب اکبر هاشمی بهرمانی رفسنجانی، عالیجناب محمد خاتمی، و دکتر محمود احمدینژاد.
▬ به تناسب آن که عالیجناب ابوالحسن بنیصدر، در رأس تزهای خود موضوع اقتصاد اسلامی را محور قرار داده بود، دوران کوتاه صدارت مرحوم شهید رجایی نیز با مناقشات و شعارهای اقتصادی و کشمکش بر سر چیستی «اقتصاد اسلامی» گذشت.
▬ در مورد آیت ا... سید علی حسینی خامنهای، آن چه از نظر من شاخص و برجسته آمد، «دیدگاه توحیدی» بود که در فکر سیاسی ایشان طنین ویژهای دارد، و ریشه بسیاری از موضعگیریها و افکار دیگر را روشن میسازد. از نظر ایشان، «روح توحید»، «تنها نظریهای فلسفی و ذهنی و غیر عملی نیست»، بلکه «یک دکترین اجتماعی است؛ طرحی و ترسیمی است از شکل محیط متناسب انسان. محیطی که وی میتواند در آن به سهولت و سرعت رشد کند، و به تعالی و کمال ویژه خود نائل آید». «البته، همیشه بودهاند کسانی که با وجود اعتقاد به خدا و به توحید، از بدنههای عینی و عملی و مخصوصاً اجتماعی این عقیده غفلت ورزیده یا به عمد، آن را ندیده گرفتهاند». «نخستین ستیزهگریها با شعار توحید از سوی قدرتمندان و سران و سردمداران اجتماع بوده، و این، نشانه آن است که ضربه این شعار، بیشتر و پیشتر از همه، متوجه طبقه مسلط و مقتدر اجتماع به تعبیر قرآن، طبقه مستکبر است؛ و گفتیم که دعوتهای توحیدی در همه دورانها، همین که قدم در صحنه اجتماع نهادهاند، حساب خود را با صف مسلط و مستکبر روشن ساخته، و بر اثر آن با دو گونه واکنش متضاد از سوی دو جناح اجتماعی متضاد روبرو شدهاند: با تعرض و انکار و ستیزه از سوی مستکبران، و گرایش و قبول حمایت از سوی مستضعفان». «این دو گونه واکنش، در واقع، نشانه و خاصیت توحید اصیل و راستین است» (نقلها، برگرفته از مقاله مهم «روح توحید؛ نفی عبودیت غیر خدا» در مصطفی ایزدی و قاسم مسکوب (ویراستاران؛ ۱۳۵۶)، «دیدگاه توحیدی»، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلام، صص.۸۲-۵۱.).
▬ در مورد عالیجناب اکبر هاشمی بهرمانی رفسنجانی، پس از پایان جنگ و وضع دشوار کشور، اولویت بازسازی و سازندگی، در کنار حفظ امالقرای اسلامی، «توسعه» را محور برنامهها قرار داد، در چهارچوبی که در اواخر کابینه مهندس میرحسین موسوی توسط کارشناسان فنی در رأس آنها مرحوم دکتر محسن نوربخش طراحی شده بود. الگوی توسعه مزبور، نظر به ضرورت دریافت کمکهای بانک جهانی، مستلزم پیشبرد توسعه بر مبنای سیاستهای تعدیل مینمود. آنچه دغدغه شخصی عالیجناب اکبر هاشمی بهرمانی رفسنجانی گردید، ساختن تلفیقی از این برنامههای توسعه و مبانی اسلامی بود: «معیشت مردم، خواسته اهل دین، خواسته روشنفکران، تراز زندگی جدید، حفظ سنتها، توسعه، عدالت و فقر. میشود پلی شد میان همه اینها میشود پلی شد میان ارزشها و دنیای جدید؛ میشود پلی شد میان اصول و عمل؛ میشود پلی شد میان عدالت و توسعه» (برگرفته از متن فیلم انتخابات «در دل لعل»، ۱۳۸۴). در افکار عالیجناب، اکبر هاشمی بهرمانی رفسنجانی، مفهوم تعدیل اقتصادی، مشابه مفهوم «اعتدال» هم بود که منش شخصی خود او شده بود. ایشان، همواره میکوشید و میکوشد تا مدام در آن نقطه بایستد. ایشان پیوسته با ترسیم نقاط افراط و تفریط، خود را در نقطه میان مکانیابی میکنند، و این رویه باعث شده است که عملاً میانهای از همه جریانهای سیاسی را به خود اختصاص دهد و در همه آنها نفوذی داشته باشند. از این قرار، همه از دوران حکمرانی او، آرامش را به یاد میآورند. او، کوشش برای توسعه را با میانهروی و راضی کردن همه همراه کرده بود. کم کم، دست همه آمد که حکمرانی در ایران، مستلزم اینطور راضی کردن همه است.
▬ آنچه در سال ۱۳۷۶، رأی و اقبال غافلگیر کننده را به سوی عالیجناب محمد خاتمی معطوف کرد، بویژه، تمرکز بر جوانان و قشر جوان با شعار قانون و آزادی بود (بنگرید به: تعیم بدیعی (۱۳۷۸)، «تحلیل گفتمان مربوط به سخنان رئیس جمهور در ۱۳۷۶؛ بررسی محتوای سخنان رؤسای سه قوه قضائیه، مجریه و مقننه»، در ”اطلاعات سیاسی-اقتصادی“، شماره ۵۰-۱۴۹، صص.۳۱-۲۲.). البته، اکنون، ساختار جمعیت کشور به نحو معناداری تغییر کرده است، ولی به نظر میرسد که آنچه در آن وقت، برای همه قشرها جالب بود، ترویج قانون و آزادی بود. توضیح اینکه، آنچه بعداً خود را به نحو دراماتیکی در ماجرای «رسوایی شهرداری تهران» و غلامحسین کرباسچی نشان داد، بیانگر جوی است که رویگردانی از کاندیدایی که همجریان با عالیجناب هاشمی بود را توجیه میکرد. این احساس وجود داشت که اولویت توسعه، به نحوی منجر به قدرتیابی فزاینده و مفرط مدیران و مجریان توسعه شده بود که آنها، به نام «مصلحت» توان فراقانونی یافته بودند، و حتی پس از محکومیت در دادگاه، در تریبون نماز جمعه مورد حمایت عالیجناب هاشمی قرار میگرفتند. دفاع از قانون و آزادی، نوعی ایجاد سنگر برای مردم در مقابل «مدیران» تکنوکرات بود. البته، بعداً، در همان ماجرای رسوایی شهرداری تهران و غلامحسین کرباسچی، معلوم شد که عالیجناب هاشمی و عالیجناب خاتمی، هر دو در ارتباط با قدرت «مدیران» تکنوکرات و «کارگزاران» متفقاند. جالب آنکه برای نجات غلامحسین کرباسچی از حبس تأخیری، همه دست به کار شدند؛ عالیجناب هاشمی، عالیجناب خاتمی، و مجلس ششم.
▬ به هر روی، آنچه معلوم بود، این بود که مردم، خواهان رهایی از استبداد تکنوکراتها بودند. خواهان اجرای قانون، و به رسمیت شناخته شدن آزادیهای مشروع، و خصوصاً آزادی انتقاد، آزادی بیان، و آزادی مطبوعات بودند. من فکر میکنم که این دو خواستِ بحق بود که تشدید و بحرانی شد، و نهایتاً، دکتر محمود احمدینژاد به اتکاء همین مطالبه، موفق به کسب آراء گردید.
▬ مهمترین ویژگی دکتر محمود احمدینژاد، فاصله گرفتن آشکار او از تکنوکراتها بود. موضوع سفرهای استانی و شخصیت مردمی و ساده دکتر محمود احمدینژاد، خصوصاً به این ایده دامن زد که دولت، اسیر تکنوکراتها نیست؛ و میتواند مستقیماً به خواست مردم گوش دهد و حتی به رغم خواست تکنوکراتها آن را پیش ببرد؛ هر چند که از سوی نخبگان و کارشناسان فنی و تکنوکراتها متهم به انجام اقدامات غیرکارشناسی شود. از این گذشته، دولت دکتر محمود احمدینژاد، این باور را به مردم و خصوصاً مردم خارج از مرکز داد که میتوانند بر سیاست تهران، مستقیماً تأثیر معنادار بگذارند. این، بسیار مهم بود، و در انتخابات اخیر و پیش رو، تعیینکننده بوده است و خواهد بود.
▬ از این گذشته، به رغم پرونده غلامحسین کرباسچی که هر دو دولت درگیر در پرونده، کوشش کردند تا با رأی دادگاه مقابله کنند، پرونده سه هزار میلیاردی توسط خود این دولت کشف و پیگیری شد. پرونده غلامحسین کرباسچی، علاوه بر آنکه تخلف مالی بود، در بند الف حکم، جنبه سیاسی داشت و کمک مالی به حزب کارگزاران (و عالیجناب علی هاشمی) برای انتخابات مرتبط با اصلاحطلبان را محکوم میکرد، و عملاً هم دولت عالیجناب هاشمی و عالیجناب خاتمی را در نقطه اتهام قرار داد. به رغم کوشش هر دو دولت درگیر در پرونده شهرداری تهران برای مقابله با رأی دادگاه، پرونده سه هزار میلیاردی توسط دولت دکتر محمود احمدینژاد پیگیری شد و از رأی صادر شده نیز حمایت گردید. از این قرار، کابینه دکتر محمود احمدینژاد، برای مردم، از جهت بازگردادن سیاست به مردم، و همچنین از باب گرایش به عدالت شاخص بود.
▬ در مجموع، و با توجه گفتار معیار آیتالله، به نظر میرسد که باید دنبال گزینه و برنامهای در انتخابات بعد بود که علاوه بر آنکه خصال «اقتصاداسلامی+توحید+پیشرفت+قانونوآزادی+عدالتومردمیبودن+...» را داراست، بتواند چیز جدیدی بر آن بیفزاید. و عجیب آن است که در کمتر از دو ماه مانده به انتخابات هنوز منتظریم، شاید کسی اینچنین، بیاید. کسی که در تراز دهه چهارم انقلاب، دهه پیشرفت و عدالت باشد.
مآخذ:...
هو العلیم
و دلیل خاص و ویژهی کاربرد واژهی عالیجناب برای دور شدگان از راه انقلاب چیست؟