فیلوجامعه‌شناسی

مقالات و يادداشتهاي روز

قدرتمندترین افراد جهان

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشتادامه مطلب... از Forbes؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    مجله فوربس، فهرست ۷۲ نفر از قدرتمندترین افراد جهان در سال ۲۰۱۳ را منتشر کرده است که در صدر این فهرست ولادیمیر پوتین، رهبر روسیه قرار دارد.
▬    برخلاف سال گذشته که باراک اوباما در صدر این فهرست بود، امسال ولادیمیر پوتین، رییس‌جمهوری روسیه در صدر این فهرست است، پس از او باراک اوباما، رییس جمهوری امریکا، و شی جین‌پینگ، رییس‌جمهوری چین، در مقام‌های دوم و سوم قرار دارند. مقام چهارم در اختیار پاپ فرانسیس، رهبر کاتولیک‌های جهان، است و مقام پنجم به آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان رسیده است.
▬    فوربس می‌نویسد ولادیمیر پوتین با قدرت فزاینده‌ای که برسرتاسر روسیه حکمفرما کرده است دیگر شاید تنها یک رهبر سیاسی نباشد و توصیف دیکتاتور به او نزدیک‌تر به نظر برسد. از سوی دیگر، باراک اوباما با تعطیلی دولت و مشکلاتی که دولتش با مجلس نمایندگان دارد در جایگاه پایین‌تری قرار گرفته است. به نوشته فوربس، مسائلی از جمله شنودهای مکالمات و رصد ایمیل‌ها به وسیله آژانس امنیت ملی امریکا و مسأله سوریه، دیگر مسائلی است که حوزه قدرت رییس جمهوری امریکا را با چالش روبه‌رو کرده است.

░▒▓
▬    در این فهرست، ملک عبدالله پادشاه عربستان در رده هشتم قرار گرفته است و در مقام ۲۶، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل قرار دارد. مارک زاکربرگ، رییس و از بنیانگذاران شبکه اجتماعی فیس‌بوک، در جایگاه ۲۴ قرار دارد.
▬    در این فهرست، شخصیت‌های غیرسیاسی و در برخی موارد با حرفه و تخصص عجیب هم قرار گرفته‌اند. خواکین گوزمان لوریا که قاچاقچی مواد مخدر است، در مقام ۶۷ این فهرست آمده است. سپ بلاتر، رییس فدراسیون جهانی فوتبال، فیفا، در مقام ۶۹ قرار دارد. مایکل بلومبرگ، شهردار نیویورک هم در مقام ۲۹ آمده و جان بینر رییس مجلس نمایندگان امریکا، هم در رتبه ۶۶ فوربس معرفی شده است.
▬    سرگئی برین و لری پیج، از بنیانگذاران شرکت گوگل هر دو مقام هفدهم را به خود اختصاص داده‌اند. تیم کوک، رییس شرکت اپل هم مقام نوزدهم را در اختیار دارند و در میان این دو و در جایگاه هجدهم، فرانسوا اولاند، رییس جمهوری فرانسه، قرار دارد. بیشتر شخصیت‌های این فهرست، مقام‌های سیاسی و سرمایه‌گذاران اقتصادی هستند. بیل گیتس از بنیاد بیل و ملیندا گیتس در مقام ششم آمده و بن برنانکه، رییس بانک مرکزی امریکا، پس از او در مقام هفتم قرار دارد.
▬    دیوید کامرون، نخست وزیر بریتانیا در مقام یازدهم و بان‌کی‌مون، دبیرکل سازمان ملل متحد، در مقام ۳۲ آمده است.

░▒▓
▬    یکی از ویژگی‌های فهرست امسال فوربس این است که حضور زنان در آن نسبت به گذشته پررنگ‌تر شده است.
▬    در سال‌های ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ تنها نام ۶ زن در این فهرست به چشم می‌خورد، اما، امسال ۹ زن جزو قدرتمندترین افراد جهان انتخاب شده‌اند. قدرتمندترین آن‌ها، آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان است که در جایگاه پنجم جای دارد.
▬    هم‌چنین، دیلما روسف رییس‌جمهوری برزیل در جایگاه ۲۱، سونیا گاندی رییس حزب کنگره ملی هند بعد از او و کریستین لاگارد رییس صندوق بین‌المللی پول جایگاه ۳۵ جدول فوربس را به خود اختصاص داده‌اند.
▬    مارگارت چان دبیر کل سازمان بهداشت جهانی هم، در جایگاه ۵۹ فهرست افراد قدرتمند در جهان قرار گرفته است.
▬    به نوشته فوربس، این فهرست با «خرد جمعی» ادیتورهای این مجله، و پس از بررسی صدها کاندیدا، ۷۲ نفر را براساس نفوذ و منابع مالی که در اختیار دارند، انتخاب کرده‌اند؛ یک نفر برای هر ۱۰۰ میلیون نفر از ساکنان کره زمین.
برداشت از دنیای اقتصاد
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در شنبه, 11 آبان 1392 ساعت 23:03

مدیریت ریسک

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشتادامه مطلب... از فریبا ولیزاده؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    مدیریت ریسک در صنعت نفت و گاز و به طور گسترده‌تر در صنایع انرژی به عنوان یک مفهوم پایدار در نظر گرفته می‌شود که در جلوگیری از بروز تأخیرها و مشکلات مالی موفق بوده است، اما، به طور کلی، پروژه‌های بسیاری از مشکلات مالی و تأخیر در اجرای تعهدات رنج می‌برند و این عاملی موثر بر ایجاد اختلال در اقتصاد پروژه است که، حتی، در مواردی حیات پروژه و ارزش سهام آن را نیز به خطر می‌اندازد.
▬    اغلب این شرکت‌ها فاقد فرآیندهای مناسب و مراحل قانونی مورد نیاز برای مدیریت ریسک نیستند؛ بلکه این شرکت‌ها از فقدان فرهنگ مدیریت ریسک رنج می‌برند که عاملی کلیدی در اجرای شیوه‌های موفق مدیریت ریسک است.
▬    مدیریت ریسک از نظر اعضای تیم پروژه، تمرینی روی کاغذ بوده و اجرای آن امری به دور از واقعیت به نظر می‌آید. در نتیجه، این تیم‌ها فرصت تقویت مدیریت پروژه و دستیابی به بهترین نتایج را از دست می‌دهند. نتایج حاصل از تقویت مدیریت پروژه و کاربرد این اهرم به قرار زیر هستند:

•    داشتن یک رویکرد متعادل در خصوص مدیریت مسائل پیچیده و به هم پیوسته در پروژه‌های عظیم
•    اولویت‌بندی فعالیت‌ها در محیط در حال تغییر، با داشتن رویکردی که از شهود ساده بهتر است و منجر به تسهیل ارتباطات بین گروه‌های مختلف می‌شود
•    شناسایی شکاف‌ها و نقایص علمی و حذف فعالانه این شکاف‌ها
•    مدیریت ریسک (و نه اجتناب کامل از آن)، آمادگی و توان استفاده هوشیارانه از فرصت‌ها

░▒▓ اهمیت مدیریت ریسک پروژه
▬    ما بر این باوریم که مدیریت ریسک ابزاری کلیدی است تا شرکت‌ها به منظور رسیدگی به چالش‌های اشاره شده آن را به کار گیرند. این ابزار شرکت‌ها را در زمینه اجرای موفق و با کیفیت پروژه‌ها یاری می‌رساند تا به این ترتیب، پروژه‌ها در زمان تعیین شده و با بودجه در نظر گرفته شده انجام گیرد و در نهایت انتظارات سهامداران برآورده شود.

░▒▓ اصول مدیریت ریسک پروژه
▬    سراسر زندگی عبارت است از مدیریت ریسک، نه حذف آن.
▬    مدیریت ریسک شامل اجتناب کامل از خطر نیست؛ اما، از سویی باعث کاهش انحراف منفی از برنامه و تأکید بر فرصت‌های کسب‌وکار می‌شود واز سوی دیگر، منجر به کاهش میزان ارزش در معرض خطر با توجه به حوادث موجود می‌شود.
▬    این رویکرد بر پایه تمرکز بر پیش‌بینی مسائل و فرصت‌های بالقوه آتی و یک تصمیم‌گیری آگاهانه شکل گرفته است:

•    اجتناب از ریسک، درک فرصت: انتخاب گزینه‌ای که خطر را از بین می‌برد یا فرصت را قطعی می‌کند.
•    کنترل ریسک یا فرصت: کاهش احتمال وقوع ریسک یا تأثیرات ناشی از وقوع آن یا افزایش احتمال پیشامد یک فرصت و تأثیرات ناشی از آن
•    پذیرش ریسک یا فرصت: تصمیم‌گیری درباره اقدام علیه ریسک یا استفاده از فرصت‌ها
•    ارزیابی ریسک یا فرصت: اجماع بر سر ریسک یا فرصتی که به خوبی درک نشده است.

▬    برای تصمیم‌گیری آگاهانه و نتیجه‌گیری در مورد اقدامات مورد نیاز پیرامون خطرات و فرصت‌های پیش آمده، به شناسایی و ارزیابی صحیح آن‌ها نیاز دارید. برای شناسایی خطر لازم است فرهنگی ترویج داده شود که بر اساس آن افراد به بحث در مورد خطر بپردازند. این بحث نه تنها با توجه به مسائل داخلی پروژه و با تمرکز بر جنبه‌های فنی انجام می‌گیرد، بلکه در خارج از پروژه شامل حقوق تمام ذی‌نفعان نیز می‌شود. به منظور ارزیابی ریسک و فرصت لازم است به درک احتمال وقوع و شدت تأثیر آن پرداخته شود تا برآوردی صحیح از سطح خطر و تأثیرات آن بر کسب‌وکار به عمل آید.
▬    نکته مهم و البته، به فراموش سپرده شده در این زمینه، ارزیابی زمان مورد نیاز برای مقابله با ریسک یا استفاده از فرصت‌ها است. ترکیب سطح خطر و زمان مورد نیاز برای مقابله با آن پروژه را قادر می‌سازد تا به تعریف اولویت مدیریتی برای هر بخش از پروژه بپردازد.

░▒▓ عوامل سازنده مدیریت ریسک پروژه موفق
▬    دستیابی به مدیریت ریسک مناسب در پروژه‌های توسعه‌ای مستلزم پنج عامل اساسی است: چشم‌انداز روشن، فرهنگ مدیریت ریسک، سازمانی پایدار، فرآیندهای شفاف و منابع تخصیص یافته.
▬    شرکت‌ها اغلب روش‌ها و ابزارهای مدیریت ریسک را به خوبی تعریف و درک کرده‌اند، به عنوان مثال، «جنبه‌های سخت» مدیریت ریسک، اما، با این حال، هنوز هم بخش‌هایی هستند که، حتی، سازمان‌های پیشرفته قادر به انجام آن نیستند و «جنبه نرم» مدیریت ریسک محسوب می‌شود. این بخش شامل مالکیت و مسؤولیت، معیارهای خطر مرتبط با عملکرد و اهداف، ارائه مناسب خطر، به رسمیت شناختن عملکردی خطر و نوآوری هستند.
▬    مدیران پروژه موفق همواره از اهمیت مدیریت ریسک به خوبی آگاه هستند، در واقع، این امر بخشی از شغل آن‌ها محسوب می‌شود، اما، اکثر مدیران این بینش را ندارند و اغلب به جای پیشگیری از مشکل، بر حل مسأله تمرکز می‌کنند، چون حل مسأله همیشه ملموس بوده و ارزش و پاداش شخصی بیشتری دارد؛ بنا بر این، تمرکز بر جنبه نرم مدیریت ریسک پروژه برای تأکید بر اهمیت آن در شرکت و تهیه پیش نیازهابرای اجرای مدیریت ریسک پروژه موثر و کارآمد، ضروری است.

░▒▓ استفاده از اهرم مدیریت ریسک پروژه برای تصمیم‌گیری
▬    برای بسیاری از افراد، مدیریت ریسک پروژه فقط یک روند اداری و اجرایی اضافی محسوب می‌شود. اگر هدف فقط تلاش برای شناسایی و ارزیابی خطر و ارائه یک گزارش نهایی باشد، این دیدگاه درست است و به این ترتیب، ارزش‌ها و مزایای کاربرد مدیریت ریسک محدود می‌شود.
▬    ارزش این ارزیابی زمانی روشن می‌شود که در جهت کاهش خطر یا درک فرصت به کار گرفته شود و این خود نیازمند تصمیم‌گیری‌های آگاهانه بر اساس تجزیه و تحلیل هزینه و سود مبتنی بر ارزیابی‌های انجام شده و در نهایت انجام اقدامات مناسب در این زمین‌هاست.
▬    اطلاعات به دست آمده از مدیریت ریسک پروژه می‌تواند و باید در تصمیم‌گیری‌های حیاتی پروژه مورد استفاده قرار گیرد. در مواردی لازم است نسبت به ایجاد تغییر در محتوا یا محدوده فعالیت یک پروژه تصمیمی بر اساس ریسک یا فرصت موجود گرفته شود، در این شرایط به راحتی می‌توانید از طریق یک ساختار و با استفاده از اطلاعات در دسترس حاصل از تحلیل مستمر ریسک، نسبت به تصمیم‌گیری در ارتباط با انتخاب مناسب‌ترین گزینه و دلایل انتخاب آن اقدام کنید.

░▒▓ نکات اجرایی
▬    پروژه مدیریت ریسک یک فرآیند تکرار شونده همراه با برنامه‌ریزی مستمر، شناسایی، ارزیابی، برنامه‌ریزی عملیاتی و نظارت و کنترل خطرات و فرصت‌ها است. مدیریت ریسک باید از ارکان فکری اعضای تیم پروژه باشد و در فعالیت‌های روزانه آنان به خوبی گنجانده شود، به طوری که مدیریت پروژه را قادر سازد تا با انجام اقدامات لازم به طرز چشمگیری احتمال اتمام به موقع پروژه‌های سرمایه‌ای را در چارچوب زمانی مورد نظر و بر اساس بودجه تعیین شده افزایش دهند.
برداشت از دنیای اقتصاد
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در شنبه, 11 آبان 1392 ساعت 17:16

پیرجمعیتی به مثابه شبکه ”بحران“

فرستادن به ایمیل چاپ

دکترادامه مطلب... حامد حاجی‌حیدری؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    مقام معظم رهبری، آیه الله سید علی حسینی خامنه‌ای، در پیام به همایش ملی «تغییرات جمعیتی و نقش آن در تحولات مختلف جامعه» فرمودند: «کشور باید برود به سمت افزایش جمعیّت؛ البته، به نحو معقول و معتدل».
▬    ایشان ابرام داشتند که مسأله‌ی نمای جوان برای کشور یک مسأله‌ی اساسی، مهم و تعیین‌کننده است و کشورهایی که در دنیا دچار پیری جمعیت شده‌اند، به دشواری، راه علاجی برای مشکلات ناشی از آن یافته‌اند که لازم است برای حل این مشکل در کشور کار علمی، عمیق و اساسی صورت پذیرد.

░▒▓ ”بحران“ چیست؟
▬    منظور از «بحران»، شبکه‌ای از مسائل مهم و مبرم است که ضرورت رسیدگی فوری دارند، و در عین حال، مداخله برای حل یا تخفیف هر یک از آن‌ها، منجر به تشدید مسائل دیگر می‌شود.
▬    در جریان یک ”بحران“، اصلاح مسائل مهم‌تر، باید با پرداخت هزینه‌هایی صورت گیرد؛ به قیمت تشدید برخی مسائل دیگر که می‌توانند به مرور تسکین یابند، یا در صورت عدم تسکین، آسیب کمتری وارد آورند، یا جمعیت کمتری را درگیر خود کنند.
▬    ما و تقریباً تمام اهالی ممالک دنیا، در شرایط فعلی با مجموعه‌ای از مسائل عمده مواجهیم که با هم تلاقی کرده‌اند، و به «بحران» تبدیل شده‌اند. از این قرار، شاید حق با برخی توسعه‌شناسان باشد که بگویند، امروز مسأله جهان، دیگر «توسعه» نیست، بلکه «مدیریت بحران» و جلوگیری از وخیم‌تر شدن اوضاع است.

░▒▓ ابهام در ”بحران“های اجتماعی
▬    بحران‌های اجتماعی، معمولاً علائم آشکار وقوع بحران‌های طبیعی، اقتصادی، یا سیاسی را ندارند، مانند مسائل جمعیتی که پس از بیست سال، در قامت یک بحران تمام عیار سر باز می‌کنند، و چنان در وسط یک شبکه گم می‌شوند که معلوم نمی‌شود که هسته بحران بوده‌اند.
▬    آن چه در علاج بحران اجتماعی بیش از هر چیز اهمیت دارد، تشخیص آستانه وقوع آن است. اگر تشخیص وقوع بحران اجتماعی، بموقع صورت نگیرد، حل مسائل در شرایط عادی ادامه خواهند یافت، و فرصت‌ها برای حل مسائل عمده‌تر از دست خواهند رفت. با این ابهام، فرصت واکنش ساخت‌یافته به وضعیت از دست می‌رود. در این وضع، دیگر نمی‌توان کاری برای مدیریت بحران کرد، و نوعی «سرسام» جای بحران را خواهد گرفت.
▬    چیزی که در مورد بحران اجتماعی، معمولاً کار تشخیص و هشدار آستانه وقوع را دشوارتر می‌کند، این است که برای مدت‌های مدید، روشن‌فکران و روزنامه‌نگاران، عادت داشته‌اند تا کوچک‌ترین مسأله مد نظر خود را برای جلب اهتمام جامعه با عنوان «بحران» یا «Crisis» بنامند، که این، وزن این واژه را کم کرده است.

░▒▓ صورت‌بندی شبکه ”بحران“ امروز ما در ارتباط با پیرجمعیتی
▬    فرجام برنامه بیست ساله کنترل جمعیت، به سوی صورت‌بندی واقعی یک «بحران» پیش می‌رود، و به گمان من مهم است که در همین قد و قامت درک شود، تا راه‌حل‌های درستی پیشنهاد شوند.
▬    در آن ابتدا، مجموعه‌ای از مسائل با هم تلاقی کرده بودند؛ شرایط پس از جنگ، ضرورت آغاز دوران خیز توسعه، ضعف مفرط در اقتصاد خانوار، زیاده‌باری در هزینه‌های آموزشی دولت، صعود توقعات رفاهی مردم پس از جنگ، الزامات برنامه‌های توسعه، و ظهور عوارض جمعیتی انفجار موالید (Baby Boom) در فاصله سال‌های 1353 تا 1356. البته در آن وقت، شعار «دو تا بچه کافیه»، به قدر کافی دقیق نبود. قرار بود که برای احتراز از پیری جمعیت، به ازای هر زوج، دو و نیم جایگزین متولد گردد، به این ترتیب که در شهرها دو فرزند، و در روستاها سه فرزند، متولد شوند که با توجه به نسبت آن وقت جمعیت روستایی و شهری، معقول می‌نمود. ولی در عمل، آن چه باید صورت می‌گرفت، انجام نشد، و نشد که انجام بشود. بخشی از آن هم برمی‌گشت، به نرخ شتابان شهرنشینی و تحولات فرهنگی ناشی از فرآیند توسعه و مدرنیزاسیون که مطالبه پیشرفت فردگرایانه را در همه افراد تقویت می‌کرد، و زندگی خانوادگی و خویشاوندی را در رده بعدی اهمیت قرار می‌داد.
▬    اما، امروز، مسائل قومیت‌ها، تغییر موازنه جمعیتی کشور، و پیری جمعیت، فوریت تحقق یک سیاست جمعیتی معقول در حدود 2.5 موالید به جای 2 والد را گوشزد می‌کند.
▬    به رغم ضرورت مداخله فوری برای جلوگیری از وقوع یک مسأله غامض جمعیتی، امروز، حل این مسأله با شبکه‌ای از مسائل تلاقی کرده است که نحو این تلاقی، صورت‌بندی یک «بحران» را پدید آورده است؛ فشار عظیم بر اقتصاد خانواده، بالا رفتن ناجور سطح و معیارهای سبک زندگی، بحران جهانی اقتصاد، شرایط دشوار بی‌سابقه‌ترین تحریم‌های تاریخ علیه ایران، نارسایی مفرط در علوم انسانی برای تخمین و مدیریت شرایط فعلی، عدم توازن در جمعیت شهری و روستایی، الزام در اصلاحات ساختاری در اقتصاد، فضای ناامن منطقه‌ای، پیچیدگی در تنظیم اقتدار دولت و بخش خصوصی که به شدت فربه شده است، غموض در موازنه قدرت قوا که منجر به بروز مسائل گاه گاه بین دولت و مجلس می‌شود، تهاجم فرهنگی غرب، بر هم خوردن موازنه قدرت رسانه‌ای و شبکه‌ای، و... .
▬    این‌ها مسائلی هستند که با هم تلاقی دارند، و مداخله در حل هر یک از این مسائل، و بویژه کوشش برای پیشگیری از وقوع پیری جمعیت، مسائل دیگر که خصوصاً به اقتصاد خانواده و توانمندی دولت برای حل مسائل خانواده را برجسته می‌سازد.
▬    بویژه، جمع سه اقدام، یعنی پیشگیری از وقوع پیری جمعیت، اقتصاد بحران‌زده خانواده و نحیف شدن مفرط دولت در سایه سیاست‌های خصوصی‌سازی، سه ضلع اصلی بحران را تشکیل می‌دهند. آن‌ها، زنجیره‌وار، شرایط را به سوی وقوع «بحران» اجتماعی پیش می‌برند.

░▒▓ فرجام: متدولوژی مدیریت بحران
▬    تشخیص «بحران»، مستلزم داشتن دیدی کلی نسبت به شبکه اهداف و اولویت‌های مرتبط به هم جامعه است. در این زمینه، میثاق‌های ملی و اعتقادهای مشترک و با عمق تاریخی، اهمیت اصلی را دارند.
▬    سپس، باید اولویت‌های زیربنایی‌تر جامعه از مسائل سطحی‌تر متمایز شوند.
▬    سپس، باید مسائل متوجه به هر یک از اولویت‌ها را شناسایی و تعریف کرد و شدت و حدت هر یک از مسائل را تعیین نمود.
▬    سپس، باید فهرست اقدامات و منابع و پیش‌نیازهای حل هر یک از مسائل را تعیین کرد.
▬    سپس، باید اشتراکات و تلاقی‌های اقدامات و منابع و پیش‌نیازها کشف شوند.
▬    سپس، باید کمبودها در منابع و پیش‌نیازها، یا تضادها در اقدامات لازم برای حل مسائل، دقیقاً یافت شوند.
▬    سپس، باید دریافت که آیا لزوماً حل برخی مسائل با حل برخی مسائل دیگر تصادم دارند یا خیر؟ و از آن مهم‌تر، این که با لحاظ عامل زمان، می‌توان گفت که با توجه به چشم‌انداز معقول آینده، نمی‌توان به بهبود شرایط در مرور زمان امیدوار بود یا خیر؟
▬    این‌ها، گام‌هایی است که باید در رویارویی با مسأله پیری قریب‌الوقوع جمعیت بپیماییم.
مأخذ:رسالت
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در جمعه, 10 آبان 1392 ساعت 14:04

نـ ̓ ̓ـقل‌تاریخی: وضع مذاکرات اتمی تا لحظه نه آبان نود و دو

فرستادن به ایمیل چاپ

گزارش ادامه مطلب...دکتر سید عباس عراقچی؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


░▒▓ مقدمه
•    اقدامات اخیر دیپلمات‌های ایرانی، از مذاکرات تلفنی شیخ دیپلمات تا گفتگوهای اخیر کارشناسان هسته‌ای و امور تحریم در وین، باعث گشایش‌هایی در تحریم‌ها شده است.
•    از این گذشته، بخشی از زمان باقی مانده تا نیمه سال ۲۰۱۴ (تا پانزده خرداد ۱۳۹۳) سپری شده و می‌شود، و ایران، به لحاظ حجم غنی‌سازی وارد آستانه‌هایی می‌گردد که احتیاط جامعه جهانی در مواجهه با خود را برمی‌انگیزد. توضیح این که گفته می‌شود، ایران تا نیمه ۲۰۱۴ (پانزده خرداد ۱۳۹۳)، از لحاظ حجم اورانیوم غنی شده، به کشوری مسلح تبدیل خواهد شد (مانند الگوی ژاپن)، و حجم ماده اتمی غنی‌شده، برای بازدارندگی کفایت خواهد کرد.
•    در این شرایط، رئیس تیم مذاکرات هسته‌ای، شامگاه نه آبان نود و دو، توضیحاتی در مورد روند مذاکرات داد که حایز کمال اهمیت‌اند:

░▒▓ وظیفه آژانس در قبال کشورهای عضو NPT بدون حساب و کتاب نیست
▬    عراقچی تصریح کرد: وظیفه آژانس در قبال کشورهای عضو NPT بدون حساب و کتاب نیست و موافقتنامه‌ای بین آژانس و هر کشوری که در آن عضو است به نام پادمان شکل می‌گیرد و آژانس در چارچوب این موافقت‌نامه فعالیت‌های هسته‌ای کشورهای عضو را تحت نظارت خود قرار می‌دهد.
▬    معاون وزیر امور خارجه اظهار داشت: بین جمهوری اسلامی ایران و آژانس انرژی اتمی موافقت‌نامه پادمان وجود دارد و ما به تعهدات خود در چارچوب NPT پایبند هستیم، اما، متأسفانه در سال‌های اخیر نسبت به برنامه هسته‌ای ایران ابهامات و نگرانی‌هایی در جامعه بین‌المللی ایجاد شد که ما را به افزایش و گسترش همکاری با آژانس منجر کرد.
▬    عراقچی با بیان این‌که طرح برخی از سؤالات آژانس انرژی اتمی فراتر از تعهدات موافقت‌نامه پادمان است گفت: ما براساس این موافقت‌نامه ملزم به جواب دادن به سخنان آژانس نیستیم، اما، از آن‌جا که به صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای ایران اعتقاد داریم برای از بین بردن نگرانی‌ها به ابهامات آژانس جواب می‌دهیم.

░▒▓ برای رفع ابهامات میان ایران و آژانس نیاز به توافق جدیدی بود
▬    معاون وزیر امور خارجه کشورمان تأکید کرد: برای رفع ابهامات میان ایران و آژانس نیاز به توافق جدیدی بود که در گذشته نیز یک مدل جدید به نام طرح Work Plan ایجاد شد که بر اساس آن ما ملزم شدیم تا ۶ سؤال عمده آژانس را جواب دهیم که در این راستا پس از پاسخگویی به این سؤالات، آژانس تائید کرد، پاسخ مورد نظر خود را دریافت و موضوع حل شده است.
▬    عراقچی خاطرنشان کرد: در جریان مذاکرات میان ایران و آژانس یکسری مطالبات با عنوان مطالبات ادعایی مطرح شد که ما می‌توانیم به آن‌ها پاسخ ندهیم، اما، جمهوری اسلامی ایران همکاری‌های خود را با آژانس ادامه داد و درباره مطالبات ادعایی گفتگویی میان آژانس و ایران در دو سال گذشته صورت گرفت.

▬    وی ادامه داد: در دو سال گذشته مذاکرات به خوبی پیش نرفت و به نوعی بن بست حاصل شده بود در این مدت تقریباً، ۱۱ دور مذاکره معروف به مذاکرات ساختاری حاصل شد بر همین اساس به این نتیجه رسیدیم که همان طور که فضا بین ما و ۵+۱ تغییر کرده ما نیاز داریم که بین ایران و ۵+۱ نیز یک فضای جدید حاصل کنیم.
▬    عراقچی در ادامه بیان کرد: بر همین مبنا به این نتیجه رسیدیم که قبل از دور بعدی مذاکرات که در روز دوشنبه و سه شنبه صورت می‌گیرد سفری به وین انجام دهیم از این رو، با آمانو رئیس کل سازمان انرژی اتمی دیدار کردم که در خصوص رویکردهای جدید صحبت نمودیم.
▬    وی اظهار داشت: صحبت‌های طولانی انجام شد شاید حدود یک ساعت و نیم با یکدیگر صحبت کردیم و این مسأله را بیان کردیم که ما خواهان حل و فصل تمامی این مسائل هستیم و چیزی برای پنهان کردیم نداریم، زیرا، گذشته برنامه ما شفاف است سؤالات و ابهامات ایجاد شده با اغراض سیاسی بوده، اما، قبول داریم که این سؤالات نیز باید پاسخ داده و ابهامات رفع شود، اما، در چارچوب مشخص خود. نباید به بهانه سؤال و ابهام اهداف و اغراض دیگری دنبال شود، نباید این پاسخگویی‌ها بهانه‌ای باشد برای اهداف دیگر. آمانو هم این مسأله را قبول داشت که باید بین ما آژانس اطمینان حاصل شود، ما باید اطمینان حاصل کنیم که اگر وارد این پروسه می‌شویم این سؤالات پاسخ داده می‌شود، نه این که به بهانه آن‌ها سؤالات جدیدی مطرح گردد.

░▒▓ آمانو می‌خواست روند وین هم روند روبه جلو باشد
▬    وی ادامه داد: آمانو ضمن قبول این مسأله اظهار داشت که خوب است در سایه تحولاتی که در ژنو صورت گرفته روند وین هم روند روبه جلو باشد و از حالت انجماد خارج شود، به همین دلیل جمهوری اسلامی ایران موضع جدیدی در مذاکرات به آژانس انرژی اتمی ارائه کرد که مانند مدالیته ژنو گام به گام است و گام‌هایی معرفی کردیم که اگر همگام تکمیل شود و آژانس آن را تأیید کند به سمت گام بعدی خواهیم رفت و قرار شد در مذاکراتی که همکاران ما در روز دوشنبه و سه شنبه انجام داده‌اند وارد جزییات بیشتر شده و بر روی این مدل توافق کنند.
▬    وی در ادامه بیان کرد: خوشبختانه این امر صورت گرفت و در پایان دو روز مذاکرات بیانیه‌ای مشترک صادر کردیم و هر دو طرف اذعان کردند که مذاکرات سازنده و روبه جلو بوده و ایران پیشنهاد جدیدی را مطرح کرده که این پیشنهاد در خصوص مدل همکاری صورت پذیرفته است که دور بعدی مذاکرات در روز ۲۰ آبان در تهران خواهد بود مباحثی از جزییات این مدل مذاکره باقی مانده که در تهران به آن پرداخته خواهد شد، این مسأله در حقیقت، ورود جدیدی برای همکاری بین ایران و آژانس در خصوص موضوعات فراتر از پادمان است.

░▒▓ در حال حاضر روند وین بین ایران و آژانس با روند ژنو بین ایران و ۱+۵ به نوعی همسانی رسیده
▬    عراقچی تأکید کرد: به نظر من در حال حاضر روند وین بین ایران و آژانس با روند ژنو بین ایران و ۱+۵ به نوعی همسانی رسیده که این مسأله لازم بود به این دلیل که امکان نداشت که روند ژنو روبه جلو باشد، اما، روند وین متوقف باشد توفیق حاصله این بوده که دو روند هم‌زمان برای رسیدن به یک توفیق مشترک شروع به حرکت کنند البته، همراه با حسن نیتی که از سوی دو طرف باید نشان داده شود که این کار را ما موفق شدیم انجام دهیم.
▬    عراقچی با اشاره به مدالیته گام به گام گفت: این که این گام‌ها چگونه است هنوز بین ما و آژانس مورد بحث بوده و آژانس قبول کرده که از اقدامات ساده‌تر و کوچک‌تر شروع کنیم و اقدامات مشکل‌تری را که آژانس انتظار داشت در ابتدا از آن شروع کنیم به بعد موکول کنیم. در گام اول اقدامات ساده‌تر که برای هر دو طرف قابل وصول باشد را انجام دهیم تا فضای بین ما و آژانس یک فضای قابل تعامل شود، زیرا، متأسفانه در دو سال گذشته این مسأله تا حدی به سوی تقابل رفته بود که در گزارشات مدیر کل آژانس و در بیانیه‌هایی که متقابلاً ایران اعلام می‌کرد مشخص بود.

░▒▓ امیدواریم در این مدل جدید و در گام اولی که برمی‌داریم این فضا به یک فضای همکاری تبدیل شود
▬    وی ادامه داد: ما امیدواریم در این مدل جدید و در گام اولی که برمی‌داریم این فضا به یک فضای همکاری تبدیل شود و بعد از آن گام‌های سخت‌تری را که آژانس انتظار دارد در آن فضای بهتر، خواهیم برداشت. فعلاً روند وین و روند ژنو به صورت یکسان در حال پیشروی است البته، باید اعلام کنیم که این روند کاملاً مستقل است، اما، مطمئناً بر یکدیگر تأثیر دارد و پیشرفت هر کدام از آن‌ها به پیشرفت در روند دیگری کمک می‌کند و امیدواریم در ادامه مذاکرات چه در ژنو و چه در وین بتوانیم گام‌های لازم را برای حل و فصل این موضوع برداریم.

░▒▓ مسأله غنی‌سازی موضوع مذاکره ما با آژانس نیست
▬    عراقچی در پاسخ به این سؤال که در رابطه با غنی‌سازی ۲۰ درصد صحبت‌هایی صورت گرفته یا خیر، اظهار داشت: ما اصلاً به اقداماتی که باید صورت گیرد ورود پیدا نکردیم همان گونه که آقای دکتر ظریف هم اعلام کردند غنی‌سازی در سطح ۲۰ درصد و ۳. ۵ درصد ادامه دارد ضمن این که مسأله غنی‌سازی موضوع مذاکره ما با آژانس نیست، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی وظیفه نظارت بر انجام فعالیت‌های هسته‌ای را دارد موضوع غنی‌سازی ۲۰ درصد موضوعی است بین ایران و گروه ۱+۵.

░▒▓ بین ما و ۱+۵ در مذاکراتی که تا به حال صورت گرفته هیچ توافقی حاصل نشده
▬    وی در پاسخ به این سؤال که برخی از موضوعات را رسانه‌های غربی به آن دامن می‌زنند و این مسأله بازتاب پیدا می‌کند از جمله مسأله تعطیلی بعضی از سایت‌های فعالیت هسته‌ای مانند فردو، این موضوعات قابل گفتگوست یا خیر تصریح کرد: من هیچ کدام از این مسائل را تأیید نمی‌کنم و، حتی، به آن‌ها با بدبینی نگاه می‌کنیم، به این مضمون که چه اهدافی ممکن است در پشت آن‌ها نهفته باشد به صراحت اعلام می‌کنم بین ما و ۱+۵ در مذاکراتی که تا به حال صورت گرفته هیچ توافقی حاصل نشده مگر در خصوص چارچوب همکاری و مسیری که قرار است با یکدیگر شروع کنیم.
▬    وی ادامه داد: محتوای این چارچوب و مسیر هنوز بین ایران و ۱+۵ هنوز مورد بحث است بحث کاملاً جدی و دقیق است و توافق کردیم که جزییات این بحث‌ها به دلیل حساسیت بالایی که دارد منتشر نشود و این مسأله را اعلام می‌کنم که از زمان بازگشت از ژنو تمامی مسائلی و اخباری که از رسانه‌ها اعلام شده و عمدتاً از سوی صهیونیست‌ها عنوان شده با این مضمون که این موضوعات و موارد در مذاکرات بحث شده و وجود دارد.
▬    عراقچی تصریح کرد: هیچ کدام از این مسائل صحت ندارد و همگی ساخته ذهن افرادی است که در این رسانه‌ها این گونه مطالب را با اغراض خاص مطرح می‌کنند. کشورهای ۱+۵ نیز تا به حال بر مسأله عدم افشای مذاکرات پایبند بوده‌اند و جزییات مربوط به مذاکرات را منتشر نکرده و به این ترتیب، اجازه دادند رسمی بودن مذاکرات حفظ شود، زیرا، اگر آن‌ها جزییات را منتشر می‌کردند دلیلی بود برای ما که در مذاکرات جدی نیستند.

░▒▓ ما در ژنو وارد بحث‌های جزیی شدیم
▬    وی در پاسخ به این سؤال که یکی از موضوعاتی که در بیانیه مشترک ایران با ۱+۵ یا ۳+۳ مطرح شد مسأله مربوط به برگزاری نشست کارشناسی بود که در وین دنبال شد که پیش از نه ساعت در دو روز گذشته با ریاست آقای بعیدی نژاد برگزار شد، درباره این‌که چه کسانی در این نشست شرکت می‌کنند و موضوعات مطرح شده در این نشست چیست، اظهار داشت: ما در ژنو وارد بحث‌های جزیی شدیم، هم در حوزه رفع تحریم‌ها و کارهایی که آن‌ها باید انجام دهند، و هم در موضوعات مربوط به مسأله هسته‌ای که در خود وین بیش از ۲۰ ساعت جلسه در مورد این موارد داشتیم. هر دو طرف به این نتیجه رسیدیم که این بحث‌ها به دلیل این که خیلی دقیق و ریز شده باید در یک جلسه کارشناسی با حضور کارشناسان مربوطه مورد بحث واقع شده و ابعاد آن‌ها مشخص شود.
▬    وی ادامه داد: نتیجه این که جلسه کارشناسی امروز و دیروز در وین برگزار شد که در این جلسات کارشناسانی را از حوزه بانکی، حوزه تجاری، وزارت صنعت و تجارت، وزارت نفت، حوزه راه و شهرسازی و هم‌چنین، سازمان انرژی اتمی حضور داشتند و این جلسات به ریاست آقای بعیدی نژاد مدیر کل بخش بین‌الملل وزارت امور خارجه این نشست را انجام دادند. وظیفه افراد حاضر در این نشست باز کردن مباحثی بود که در ژنو مطرح بود یعنی، به نوعی روشنگری در مورد این موضوعات تا مشخص شود موارد مطرح شده در چه موردی بوده است تا دو طرف با جزییات این مباحث به طور دقیق آشنا شوند، اما، تصمیم‌گیری در سطح مذاکره کنندگان ایران و ۱+۵ صورت خواهد گرفت که گزارش خود را هفته آینده یعنی، پنج شنبه و جمعه که در ژنو مذاکرات را ادامه خواهیم داد ارائه می‌داده و بحث‌ها در سطوح سیاسی ادامه خواهد یافت.

░▒▓ طبق توافق صورت گرفته آقای ظریف و خانم اشتون ریاست هیأت‌های دو طرف را بر عهده دارند
▬    معاون وزیر امور خارجه در پاسخ به این سؤال که نشست‌های پیش رو که در تاریخ ۱۶ و ۱۷ آبان ماه برگزار می‌شود آیا هم‌چنان آقای ظریف مشارکت دارند و شما مسؤولیت مذاکرات را در سطح معاونین وزارت امور خارجه خواهید داشت، گفت: طبق توافق صورت گرفته آقای ظریف و خانم اشتون ریاست هیأت‌های دو طرف را بر عهده دارند و در جلسه اول نشست با حضور روسا برگزار خواهد شد که کلیات بحث مرور شده و در جلسه بعدی به بحث‌های جزیی‌تر ورود پیدا خواهیم کرد که طبعاً بنده و هیأت‌های شش کشور که آن‌ها نیز در سطح معاون وزیر هستند بحث‌ها را هدایت خواهیم کرد.
▬    وی در ادامه بیان کرد: گزارش کار کارشناسان در این جلسه ارائه می‌شود و به ما خواهند گفت که چه پیشرفت‌هایی داشته و در مورد چه مسائلی توانسته‌اند بحث کنند که طبعاً ما بحث‌ها را ادامه می‌دهیم و اگر به جمع‌بندی رسیدیم جلسه‌ای با حضور دو وزیر صورت خواهد پذیرفت.
▬    عراقچی ادامه داد: امیدواریم که بتوانیم در محتوای بحث‌ها پیشرفت داشته باشیم، در ژنو قبلی ما در خصوص چارچوب توافق کردیم راجع به محتوای این چارچوب بحث‌هایی صورت گرفت، اما، پیشرفتی نداشتیم که امیدواریم در این دور از مذاکرات در ژنو در مورد این مباحث پیشرفت‌هایی حاصل شود.
▬    وی ادامه داد: همان طور که گفتیم سه مقوله وجود دارد اول هدف مشترک که باید تعریف شود و هر دو طرف درباره آن توافق کنند و بعد از آن گام‌هایی که به سمت آن هدف باید برداشت که در این گام‌ها، گام اول و آخر بسیار مهم است گام اول از این جهت که فضا را تبدیل به فضای همکاری می‌کند و گام آخر نیز بسیار اساسی و مهم است، زیرا، وضعیت نهایی را مشخص می‌کند که در گام آخر ما مختصات را تعیین می‌کنیم تا اگر در این سه مقوله در ژنو پیشرفت داشته باشیم و بتوانیم به راه حل نزدیک شویم موفقیت آمیز محسوب خواهد شد.

░▒▓ نمی‌گویم به اراده سیاسی غرب خوش‌بین هستیم، اما، زیاد از حد نیز بدبین نیستیم
▬    وی در پاسخ به این سؤال که طبق گفته آقای روحانی اگر اراده سیاسی در مذاکرات از سوی ایران است این مسأله طی یک سال آینده حالت عادی پیدا می‌کند آیا شما در مورد طرف مقابل اراده سیاسی را مشاهده کرده‌اید یا خیر، اظهار داشت: ما در ژنو در دوره قبل این اراده سیاسی را مشاهده کردیم البته، نمی‌گویم که خوش بین هستیم، اما، زیاد از حد نیز بدبین نیستیم اراده سیاسی را که در طرف مقابل دیدیم از آن جهت بود که امری خلاف آن را مشاهده نکردیم، حتی، براساس بدبینی دیرینه‌ای که نسبت به طرف مقابل داریم بسیار با دقت آن‌ها را رصد می‌کنیم تا کوچک‌ترین حرکت نشان‌دهنده عدم صداقت را بررسی کنیم.
▬    وی ادامه داد: ما در ژنو و بعد از ژنو نشانه جدی که حاکی از عدم اراده سیاسی ما می‌باشد هنوز مشاهده نکرده‌ایم البته، در آن کشورها خصوصاً امریکا افکار متفاوتی وجود دارد و گفته‌هایی صورت می‌گیرد که ما اصلاً نمی‌پسندیم البته، این موضوع در همه جا وجود دارد و عقاید مختلف است و ما کاملاً احترام می‌گذاریم همان گونه که در ایران دیدگاه‌ها مختلف است و ما از این مسأله بسیار استفاده می‌کنیم، اما، در مجریان قضیه و گروه مذاکره کننده هنوز نشانه‌ای که اراده سیاسی وجود ندارد ندیده‌ایم و اگر با همان جدیت قبلی در مذاکرات ژنو آتی حاضر شوند و در ادامه کار نیز آن را ادامه دهند امید رسیدن به یک راه حل وجود دارد، اما، به هر حال، زمینه‌های بدبینی در ما بسیار زیاد است و ما خوش بین هم نیستیم و سعی می‌کنیم واقع‌بینانه مسأله را نگاه کرده و خود را با حرکات طرف مقابل هماهنگ کنیم.

░▒▓ جبهه بسیار پیچیده‌ای در مقابل، ما وجود دارد که برای مقابله با آن به اجماع ملی احتیاج است
▬    عراقچی در پاسخ به سؤال دیگری مبنی بر این‌که مهم‌ترین موضوعاتی که می‌تواند سبب اجماع داخلی شود گفت: واقعاً یک جبهه بسیار پیچیده‌ای در مقابل، ما وجود دارد به گونه‌ای که نیاز به یک اجماع ملی برای مقابله با جبهه مقابل وجود دارد.
▬    جبهه مقابلی که متشکل از همه قدرت‌های برتر دنیا و این نشانه قدرت جمهوری اسلامی ایران است که بیش از ده سال در مقابل، همه قدرت‌هایی که می‌خواستند اراده خود را بر ما غالب کنند ایستادگی کرده است.
▬    وی با اشاره به این‌که این مرز قدرت ماست که به دیگران اجازه نمی‌دهیم تا آن‌ها اراده خود را بر ما غالب کنند، اظهار داشت: ما الآن در شرایطی قرار داریم که در قالب یک مذاکره هوشمند و هدفمند می‌توانیم در راستای تثبیت حقوق مردم عزیزمان از طریق مذاکره قدم برداریم.

▬    پشتوانه عظیم مردمی در رفتن به این نبرد دیپلماتیک به ما کمک می‌کند

▬    معاون وزیر امور خارجه با اشاره به این‌که آن‌چه که در رفتن به این نبرد دیپلماتیک به ما کمک می‌کند پشتوانه عظیم مردمی است که همواره وجود دارد ادامه داد: این پشتوانه عظیم مردمی بروز و ظهورش در انتخابات اخیر نمایانگر بود به طوری که این حماسه سیاسی انرژی قدرتمندی را برای دولت جدید ایجاد کرد.
▬    عراقچی گفت: همه کسانی که در خط مقدم سیاست خارجی هستند، پشتشان به انرژی عظیم مردمی و عنایت مقام معظم رهبری گرم است.

░▒▓ نگرانی زمانی صورت می‌گیرد که اختلاف دیدگاه به تشتت بیانجامد
▬    وی با بیان این‌که ما هیچ نگرانی نداریم افزود: نگرانی زمانی صورت می‌گیرد که اختلاف دیدگاه به تشتت بیانجامد، البته، اختلاف دیدگاه امر مبارکی است به طوری که می‌تواند مثبت و مفید واقع شود، به گونه‌ای که می‌تواند دیدگاه‌های مختلفی وجود داشته باشد و انتقاداتی بر ما صورت گیرد و این سبب تصحیح مسیرمان خواهد شد.
▬    معاون وزیر امور خارجه با اشاره به این‌که اگر انتقادات بر ما وارد باشد ما می‌پذیریم و مسائل و موضوعات را تصحیح می‌کنیم خاطرنشان ساخت: ما به کسانی که نگران حقوق مردم ایران هستند احترام می‌گذاریم و آن‌ها را کمک کار خود می‌دانیم، ولی، اگر از این مرحله بگذرد و نشانه‌ای از تشتت نمایانگر شود وقتی پشت میز مذاکره می‌نشینیم و طرف مقابل احساس کند که فرد مذاکره کننده پشتش تقسیم شده است و درونش تشتتی وجود دارد باید مراقب این مسأله باشیم.
▬    وی با اشاره به این‌که اختلافات و انتقادات قطعاً مهم است افزود: اگر این اختلافات و انتقادات به مرز تشتت برسد قطعاً در کار ما اثر خواهد گذاشت.
▬    عراقچی با بیان این‌که زمانی که رزمندگان ما در جبهه نبرد حضور داشتند تمام کشور برای روحیه دادن به آن‌ها بسیج می‌شد تصریح کرد: هیچ کسی در خیابان‌ها پوستر نصب نمی‌کرد تا آن‌ها را جور دیگر خطاب کنند.

░▒▓ مذاکرات و موضوع هسته‌ای یک امر فراجناحی به حساب می‌آید
▬    وی با اشاره به این‌که انتقاد کردن برای خودش قاعده‌ای دارد، اضافه کرد: انسجام داخلی و وحدت ملی پشتوانه ماست و این مذاکرات و موضوع هسته‌ای یک امر فراجناحی به حساب می‌آید.
▬    معاون وزیر امور خارجه افزود: ما به عنوان سربازان کوچک نظام در وظیفه خود کوتاهی نخواهیم کرد به طوری که همه باید کمک حال یکدیگر باشند.
▬    وی با اشاره به این‌که در گام آخر مذاکرات باید وضعیت صحنه را به صورت کامل مشخص کرد، اظهار داشت: باید تکلیف همه چیز در گام آخر مشخص شود، به طوری که باید تحریم‌ها به صورت کامل برداشته شود و در قالب یک برنامه جدیدی موضوع هسته‌ای ایران وجود داشته باشد.
▬    معاون وزیر امور خارجه با اشاره به این‌که در گام آخر آیا تکلیف نطنز، فردو و اراک مشخص می‌شود اظهار داشت: باید دوره زمانی در گام آخر مشخص شود.
▬    عراقچی با بیان این‌که ما مصمم هستیم تا این مسیر را در روشنایی کامل به جلو پیش ببریم تصریح کرد: غنی‌سازی سر جای خودش است به طوری که باید گام‌های اعتمادساز برداشته شود و همه چیز روشن و واضح باشد.

░▒▓ برای اولین بار ایران و ۱+۵ در یک مسیر پرپیچ و خم قرار گرفته‌اند
▬    عراقچی با بیان این‌که هدف ما در مذاکرات این است که پروژکتورهای قوی را در مذاکرات بیندازیم تا همه چیز به خوبی مشخص شود، افزود: برای اولین بار ایران و ۱+۵ در یک مسیر قرار گرفته‌اند به گونه‌ای که این مسیر طولانی و پر پیچ و خم است، بنا بر این، ان‌شاءالله این مسیر را به خوبی طی خواهیم کرد البته، اگر اراده سیاسی در طرف مقابل ادامه پیدا کند.
▬    وی گفت: در قالب این مسیر بسیاری از مسائل قابل چانه زنی و گفتگو است.

░▒▓ حقوق مردم ایران جزء خطوط قرمز به حساب می‌آید
▬    وی در پاسخ به سؤال دیگری مبنی بر این‌که چه موضوعاتی جزء خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات است، گفت: حقوق مردم ایران جزء خطوط قرمز به حساب می‌آید. به گونه‌ای که ما از این خطوط صرف‌نظر نخواهیم کرد.
▬    معاون وزیر امور خارجه با بیان این‌که وظیفه ما در این نبرد دیپلماتیک تثبیت حقوق مردم است خاطرنشان ساخت: ما از حقوق حقه خود کوتاه نخواهیم آمد.
▬    وی با اشاره به این‌که غنی‌سازی جزء خط قرمز است ادامه داد: غنی‌سازی جزء اصول حساب می‌شود.
▬    عراقچی با اشاره به این‌که گفتگوها با توجه به نیازهای واقعی ایران تعیین خواهد شد اظهار داشت: جمهوری اسلامی ایران با خروج مواد از کشور موافقت نخواهد کرد، زیرا، این مواد متعلق به ایران است.
▬    عراقچی با بیان این‌که مردم ایران در مقابل، فشارهای بیگانگان به خوبی ایستادگی کرده‌اند گفت: ان‌شاءالله به سمت هدف نهایی و تثبیت حقوق ملت ایران پیش خواهیم رفت. بنا بر این، باید اقداماتی صورت گیرد تا برای طرف مقابل اعتمادساز باشد.
▬    معاون وزیر امور خارجه با تأکید بر این‌که اعتماد یک جاده دوطرفه است اظهار داشت: زمانی اعتماد جذب می‌شود که حقوق مردم عزیز ما رعایت شود.

░▒▓ امیدواریم که حداقل در چارچوب کلی و گام اول بتوانیم ظرف حداکثر ۶ ماه به نتیجه برسیم
▬    وی گفت: امیدواریم که حداقل در چارچوب کلی و گام اول بتوانیم ظرف سه ماه و حداکثر ظرف ۶ ماه به نتیجه برسیم و بعد در خصوص مشخصات گام پایانی و راه حل جامع که حدود ۹ ماه الی یک سال است به جمع‌بندی برسیم.
▬    وی در پاسخ به سؤال دیگری مبنی بر این‌که آیا نشست‌های زیگزاگی که در وین و ژنو برگزار شد می‌تواند به صورت مستمر ادامه پیدا کند افزود: ما برای وقت تلف کردن برای مذاکرات نیامده‌ایم به طوری که برای رسیدن به راه حل واقعی و عادلانه آماده مذاکرات هستیم و نه به دنبال تبلیغات خواهیم رفت به صورتی که طرف مقابل ما نیز مدعی این امر است.
▬    عراقچی با اشاره به این‌که هیچ بهانه‌ای برای وقت تلف کردن وجود نخواهد داشت خاطرنشان ساخت: مذاکرات اخیر در وین یکی از نشانه‌های جدیت در طرفین است.
▬    عراقچی با اشاره به این‌که ما جدیت خود را ادامه خواهیم داد و هر میزان که مذاکره نیاز باشد انجام خواهیم داد، افزود: این مذاکره با کارشناسی اخیر در وین نشانه‌ای بود برای این‌که دو طرف جدی هستند و می‌خواهند سریع‌تر به جزئیات و مباحث ورود پیدا کنند.
▬    وی با اشاره به این‌که فاصله کوتاه بین ژنو قبلی و ژنو بعدی و جلسه کارشناسی آن‌ها در وین نشان‌دهنده جدیت در کار است گفت: پایبندی دو طرف به تعهدات نشانه دیگری از جدیت طرفین در مذاکرات است پس، بنا بر این، هیچ کس به دنبال وقت تلف کردن نیست.

مأخذ:yjc

هو العلیم

آخرین بروز رسانی در جمعه, 10 آبان 1392 ساعت 10:16

سایبورگ/پسااومانیسم/ترااومانیسم؛ برداشت ششم

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر ادامه مطلب...حامد حاجی‌حیدری؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


░▒▓ خدایان | طبیعت | انسانیت
▬    خدایان | طبیعت | انسانیت، در بخش اعظم تاریخ، سه مقوله محوری در فهم انسان از جهان بوده‌اند. این سه مقوله در اعصار مختلف در تقابل با یکدیگر قرار گرفته‌اند.
▬    فی‌المثل، در مسیحیت، خدا در رأس هرم است؛ سپس، انسان اشرف مخلوقات شمرده می‌شود؛ و انواع نازل‌تر طبیعت، در قاعده هرم قرار دارند.
▬    در طول بیش از ششصد سال، از سن توماس آکویناس در قرن سیزدهم تا فریدریش ویلهلم نیچه در قرن نوزدهم، جدالی بود بر سر اولویت خدا و انسان، که نهایتاً به رد وجود راستین یک خدای متعال که مسیح از آن سخن می‌گفت، منجر شد. میراندن خدا آشکارا در افکار کارل مارکس و فریدریش نیچه روی داد.
▬    در سده نوزدهم، نظم فکری گذشته متزلزل شد. عصر روشنگری و ظهور علوم تجربی و ماتریالیسم، ابزار دقیق علمی را توسعه داد. تلسکوپ، میکروسکوپ، و ساعت مکانیکی، نشان از عطش دقت اندازه‌گیری طبیعت داشت.
▬    ورود چاپ مکانیکی به معادلات مدرنیزاسیون، افکار عصر روشنگری را گسترش داد، و سازمان جهان‌بینی پیشین را بکلی متزلزل ساخت. اکنون، دیگر زمین مرکز جهان نبود. بحث‌ها و افکار از کنترل مستقیم کلیسا خارج شد. در عوض، از طریق پیشرفت‌های علمی، بتدریج این تصور پدید آمد که می‌شود طبیعت را مغلوب و رام کرد.

░▒▓ اومانیسم
▬    این درک از نظم جهان، بشریت را در مبارزه مستقیم با طبیعت، بدون دخالت خدا ترسیم می‌کرد. این جهان‌بینی را «اومانیسم» خواندند.
▬    اومانیسم، در علم و فلسفه یونان و روم باستان ریشه داشت. پروتاگوراس در بیانیه انسان ناب گفته بود: «انسان معیار همه چیز است». از دید مردم مغرب زمین، متون یونانی و رومی که در فرجام قرون وسطی ترجمه شده بود (خصوصاً ترجمه‌های اراسموس)، افکار پیچیده و بزرگی را در زمینه توانمندی‌های فنی، نجوم و طب آن مردم «کافر» نشان می‌داد که در مقایسه با دگم‌های مسیحی خیره‌کننده می‌نمود.
▬    ایتالیایی‌های عصر رنسانس، این افکار را با ولع تمام اقتباس کردند، و در همین زمان بود که انقلاب صنعتی قرن هیجدهم، خیز برمی‌داشت. ایمان روشن به پیشرفت طلوع می‌کرد و ایمان کور به خداوند زوال می‌یافت.
▬    در حالی که انسانیت، پیشرفت‌های اقتصادی و فنی را موجب می‌شد، نام خدا برای توجیه جنگ و جنایت و فتح مستعمرات، و تجارت زشت و ناپسند انسان‌ها استعمال می‌گردید؛ ولی به رغم این همکاری و ملغمه، به نحوی تناقض‌آلود، انسان، مسؤول پیشرفت و بهبود اروپا شناخته شد. این باور پدید آمد که می‌توان بیماری‌های همه‌گیر را با کنترل و قرنطینه، و بهبود مسکن و بهداشت کنترل و علاج کرد. دیگر بیماری و فلاکت، مجازات گناه نبود. خدا دیگر تنها قدرت نبود، و شاید در نگاه آنان، دیگر قدرت و توش و توانی نداشت.
▬    با رشد فناوری، اتکال به خداوند جای خود را به اعتماد به انسان داد. این اعتماد به نفس، حکایت از جهان‌بینی خوش‌بینانه داشت. انگار که تمدن، سالم و مطمئن است. انسان، کامل به نظر می‌رسید و نقش خدا با ضرباهنگ موتور بخار، کمتر و کمتر می‌شد.

░▒▓ پسااومانیسم
▬    با گسترش تکنیک و اتوماسیون، ارتباط بین خدایان | طبیعت | انسانیت، دوباره در حال تغییر است. اکنون، می‌دانیم که پدیده‌های طبیعی، بی‌نهایت پیچیده‌تر از آنی هستند که لاپلاس، فیزیک‌دان اوایل سده هجدهم می‌گفت. او گمان می‌کرد که با قوانین مکانیک نیوتن، و با دانستن موقعیت دقیق هر ذره می‌توان تمام آینده را برآورد کرد. ولی، اکنون، می‌دانیم که در سطح کوانتوم و در سطح عظیم و نجومی، دیگر آن قوانین صادق نیستند. این‌چنین، نظریه آشوب، جایگزین نظم و نسق لاپلاسی شد.
▬    هم‌چنین، پیشرفت‌های تکنیکی در زمینه میکروالکترونیک، دست‌کاری ژنوم، فناوری ارتباطات، و هوش مصنوعی، طبیعت را از قلمرو بکر آن بیرون کشیدند، و تمایز میان پدیده‌های طبیعی و مصنوعات بشر رفته رفته از دست می‌روند. نتیجه آن است که اعمال سلطه ما بر طبیعت با آشوب و اغتشاش مواجه می‌شود، و مصنوعات تکنولوژیک جدید، در این اعمال کنترل، مداخله و بعضاً اخلال می‌کنند. آن‌ها بیش از پیش در اعمال کنترل، اخلال می‌کنند. این، لحظه وقوع و تولد پسااومانیسم است. لحظه‌ای که در آن، در مقولات خدا | انسان | طبیعت، آشوب محضی پدید می‌آید.
▬    از لحاظ تاریخی، زمینه‌های پسااومانیسم، در سال‌های منتهی به جنگ جهانی اول فراهم شد. و به لحاظ نظری، فیزیک و مکانیک کوانتوم، کوبیسم، و چرخش زبان‌شناختی در فلسفه مقدمات و مفروضات پسااومانیسم را پدید آوردند. نتیجه این سه رویکرد نظری، تحول دیدگاه ما نسبت به تغییر واقعیت بود.
▬    تنها چند سال پیش از جنگ جهانی اول، همه چیز به هم ریخت. علم و فرهنگ غرب به هم ریخت. در سال 1911، رادرفورد فرض ساختار اتمی را مطرح کرد، و در سال 1912، ویلسون اتاق ابر را اختراع کرد و وجود پروتون‌ها و الکترون‌ها را کم و بیش تصدیق نمود. در سال 1913، بور، تئوری سازمان اتمی خود را اعلام نمود. انیشتین نظریه نسبیت عام و مکانیک احتمالی را در سال 1915 فرموله کرد.
▬    در همان زمان، پابلو پیکاسو، تکنیک‌های مکتب هنری کوبیسم را بسط داد. در سال 1914، جنبش هنری کوبیسم کاملاً به یک نیروی هنری و ادبی با پیروان بسیار در سراسر اروپا و امریکا تبدیل شد. کوبیسم، در نهایت خود، نشان می‌داد که هیچ شیئی را نمی‌توان مطلقاً در زمینه واحدهای ثابت زمان و فضا تصویر کرد. جهانی که انگار حامل واقعیات باثبات است، از اجزائی تشکیل یافته که ابداً باثبات نیستند، و حامل نحوی احتمالیت منوط به موقعیت بیننده‌اند. این، خیلی شبیه به مضمون تلقی آلبرت انشتین از انتساب سرعت نور به سرعت ناظر بود. کم و بیش، همان مضمونی بود که هایزنبرگ در اصل عدم قطعیت و تأثیر تکانه‌های ذره‌ای نور در عدم قطعیت اندازه‌گیری‌های زیراتمی ابراز می‌داشت.
▬    البته، ما نمی‌دانیم که پیکاسو از مکانیک احتمالی انشتین و هایزنبرگ و شرودینگر اطلاع داشت، یا نه. یا انشتین، از تحولات هنری در کوبیسم اطلاع داشت یا نه. ولی، نکته این است که هر دو، شورشی کوبنده بودند علیه ایده نظم قابل انکشاف طبیعت و هم‌چنین، نظم خرد انسانی. مکانیک کوانتوم از نحوی نسبیت و آشوب واقعی در طبیعت دم می‌زند، و کوبیسم از یک نحو آشوب در تشخیص و بازنمایی امر زیبایی‌شناختی. بگذریم که هر دو، حرف‌هایی در مورد حیطه‌های یکدیگر داشتند. مکانیک کوانتوم، اصل عدم قطعیت را در خود داشت، و کوبیسم، دنیای تکه تکه‌ای را به نمایش می‌گذاشت، که لبه تکه‌ها رفته رفته مبهم و مبهم‌تر می‌شد.
▬    بله؛ آن‌چه در رویدادهای هماهنگ آغاز قرن بیستم، مشترک به نظر می‌رسید، آشفتگی در مرزهایی بود که بویژه فاصله بین انسان و طبیعت را تضمین می‌کردند. مرزها در حال فروریختن بودند. پیامدهای دگرگونی بزرگ در فیزیک و هنر و هم‌چنین، تضمنات چرخش زبان‌شناختی فلسفه در همان سال‌های آغازین قرن بیستم، امروز به طور کامل، در ذهن هنرمندان، دانشمندان، فلاسفه، و دیگر متفکران پذیرفته شده است. اکنون، پذیرفته‌ایم که جایگاه ما به عنوان جایگاه برتر کنترل‌کننده طبیعت، عمدتاً به دلیل مداخلات مستمر خودمان در طبیعت، از دست رفته است. ما در یک جهان مشحون از عدم اطمینان، عدم قطعیت، و احتمالیت درآمده‌ایم.
▬    عدم قطعیت در حال تبدیل شدن به یک امر مأنوس و آشناست. در حال حاضر، وضع و حال ما، تا حدودی مانند کودکانی است که والدین خود را از دست داده‌اند: هیچ چیز و هیچ کسی نیست که بشود در سایه آن احساس آسایش و امنیت کرد. در واقع، عدم قطعیت و محدودیت ما در کنترل، مایه هراس ماست.

░▒▓ پناه بردن به امر سایبر
▬    پناه بردن ما به رایانه‌ها و نرم‌افزارهای رایانه‌ای، تا حدی از آن روست که از روال‌های نسبتاً قابل پیش‌بینی پیروی می‌کنند، هر چند که آن‌ها هم با هوشمندتر شدن و تعاملی‌تر شدن، سایبان‌های نامطمئن ما برای برخورد با دنیایی غامض می‌شوند. در عین حال، باید پذیرفت، آن‌ها مطمئن‌ترین چیزهایی هستند که برای انسان بی‌ایمان بر جای مانده‌اند.
▬    در دهه 1940، نوربرت وینر، با طرح ایده سایبرنتیک، نشان داد که جهان به سمت بی‌نظمی و آنتروپی فزاینده پیش می‌رود و سازمان‌ها و ارگانیسم‌های زنده، روندهای موقت نظم در این دنیای آشوب‌زده هستند. برای وینر، ایده سایبرنتیک، که در واقع، پایه و مایه علم الکترونیک جدید و نظریه عمومی سیستم‌هاست، رفته رفته به جریان اصلی علوم تبدیل شد. سایبرنتیک، فن ایجاد سیستم‌های بالنسبه پایدارتر بر مبنای تعامل فعال با محیط است، و فن الکترونیک، ابزاری برای دست‌یابی به این تعامل پیچیده، کر کننده، و سرگیجه‌آور، با این دنیای سراسر آنتروپی و بی‌نظمی است.
▬     با دست یازیدن به دنیای «سایبر»، می‌کوشیم به محدودیت‌های بیولوژیک، عصبی، و روانی خود، تا حدی و موقتاً فایق آییم. رفته رفته، علم و تکنولوژی، هدایت زندگی و اصول و ارزش‌های زندگی ما را عهده‌دار می‌شوند، و سبک و نسق و ارزش‌های زندگی سایبر، جای ارزش‌های انسانی و ارزش‌های الهی را می‌گیرد.
▬    بر مبنای ارزش‌های سایبر، و در یک اتوپیای پسااومانیستی، این امید هست که یک زندگی سایبر، بادوام‌تر، متغیرتر، متنوع‌تر، و با امکان انعطاف و انطباق بیشتر با محیط متنوع باشد.

░▒▓ فرجام مطلب
▬    از این قرار، وضعیت «پسااومانیستی»، یک وضعیت پساانسانی نیست. آن‌چه منقضی می‌شود، «اومانیسم» است که حکایت از موقعیت ممتاز انسان و برتری منحصر به فرد ما نسبت به طبیعت دارد. انسان به زیرمجموعه‌ای از محیط طبیعی و مصنوعی تقلیل می‌یابد.
▬    هم‌چنین، در وضعیت «پسااومانیستی»، فرآیند تکامل زیست انسانی به یک فرایند ژنتیک محدود نخواهد بود، بلکه تابعی از محیط فرهنگی و تکنولوژیک می‌گردد. البته، این لزوماً به معنی انقراض ژنوم انسانی نیست. در عین حال، به معنای انقراض ناگزیر ژنوم اصیل انسانی هست.
▬    رکن دیگر وضعیت «پسااومانیستی»، فرو نشستن جنبش‌های مقاومت است. جنبش‌های متعلق به پایان اومانیسم، شامل، فمینیسم (جنبش علیه استثمار زنان)، جنبش دفاع از حقوق حیوانات (جنبش علیه استثمار انسان از حیوانات)، جنبش‌های دفاع از محیط زیست (جنبش علیه استثمار انسان از منابع زمین)، و جنبش‌های ضد برده‌داری (جنبش علیه استثمار انسان از انسان‌های دیگر)، از موضوعیت می‌افتند، چرا که، در وضعیت «پسااومانیستی»، خطوط تمایز میان انواع و مقولات مختلف کمرنگ و مبهم می‌شود، و این اصل پذیرفته می‌گردد که زیست  گونه‌های مختلف، عمیقاً به یکدیگر گره خورده است. از این قرار، صدمه زدن به هر چیزی، در واقع، صدمه به خود است.

▬    این وضع، مانند اغلب وضعیت‌های دیگر، هم دلالت‌های مثبت، و هم تضمنات منفی دارد. هر یک از ما، سهمی در شکل‌دهی آینده نامتعین خواهد داشت، و اغلب ما از پیامدهای عظیم رشد تکنولوژی غافل هستیم، و شمار کم‌تری به این فکر هستیم که نقش فعالی در شکل‌گیری آینده ایفا کنیم.
▬    سؤالات مهمی که فعالان شکل دادن به آینده باید به آن جواب دهند، این است که:

•    راهی که تاکنون، آمده‌ایم درست بوده است؟ یا ما در اعلام جنگ خود به خدا و طبیعت، به خطای فاحشی گرفتار شده‌ایم؟
•    آیا ایده پیشرفت مدرن، از ابتدا، یک ایده متناقض نبود؟ اگر بود، چطور باید آن اشتباه را جبران کرد؟
•    آیا باید به گذشته بازگشت؟
•    چگونه می‌توان امتیازات دنیای باایمان پیشین را داشت، و به فلاکت‌های آن دچار نشد؟
•    از همه مهم‌تر، آیا ما باید برنامه‌های توسعه تکنیکی و فنی را متوقف کنیم؟ از خود بپرسیم که غایت مطلوب ما از توسعه چیست، و سپس به توسعه بپردازیم؟
برداشت آزاد از رابرت پِپِرِل
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در پنجشنبه, 09 آبان 1392 ساعت 13:58

دیدگاه مشاور امریکایی، دنیس راس، به مذاکره با ایران

فرستادن به ایمیل چاپ

دنیس ادامه مطلب...راس، مشاور پیشین اوباما در امور غرب آسیا؛ برای تأمل بیشتر


▬    دنیس راس، مشاور اوباما در امور غرب آسیا طی سال‌های ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۱ و عضو موسسه خاور نزدیک واشنگتن در یادداشتی در روزنامه لس‌آنجلس تایمز پیشنهادهای خود را مبنی بر ۶ اصل که مذاکره‌کنندگان امریکایی باید در گفت‌وگوهای هسته‌ای با ایران مورد توجه قرار دهند تشریح کرده است.



▬    طی ماه جاری در ژنو و در اولین دور مذاکرات هسته‌ای پس از انتخابات ریاست‌جمهوری ایران، تهران گام بی‌سابقه‌ای برداشت و مذاکره کرد. برای نخستین بار تهران یک تصویر واقعی از نقطه پایان گفت‌وگوها و نحوه دستیابی به آن را ارائه کرد؛ اما، به رغم انتظارات، ایران هیچ امتیازی ارائه نکرد و مذاکرات را با سؤالات جدی درباره مقاصد خود بی‌پاسخ گذاشت.
▬    دور بعدی مذاکرات برای هفته آینده تعیین شده است، و مذاکره‌کنندگان امریکایی باید بر اساس اصولی راهی ژنو شوند. مهم‌ترین مسأله امنیت ملی امریکا، ایران هسته‌ای است و از سوی دیگر، بهترین راه برای حل این موضوع توافقنامه دیپلماتیک است.
▬    هم‌چنان که جان کری، وزیر خارجه معتقد است «یک توافق بد، بدتر از توافق‌نکردن است». توافقی که راه هسته‌ای شدن را برای ایران باز بگذارد، مشروعیت تلاش‌های امریکا و اسرائیل را برای متوقف کردن ایران و احتمالاً، استفاده از ابزار نظامی را تضعیف می‌کند. چنین توافقی می‌تواند اعتبار امریکا و نیز دهه‌ها اعتبار رژیم بین‌المللی منع اشاعه را تضعیف کند. بنا بر این، امریکا باید تنها به دنبال توافق بر اساس اصول و معیارهایی باشد که منافع امریکا و متحدانش را تضمین کند.
▬    بر این اساس ۶ اصل راهنمای مذاکره با ایران را پیشنهاد می‌کنیم:

•    نخست، ایران باید نگرانی‌های بین‌المللی باقی مانده را برطرف کند. آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، بارها در باره فعالیت‌های هسته‌ای ایران اعلام نارضایتی کرده است. در سال ۲۰۱۱ آژانس «نگرانی‌های عمیق و فزاینده خود را درباره مسائل حل نشده درباره موضوع هسته‌ای ایران، از جمله مسائلی که نیاز به شفاف‌سازی دارد تا ابعاد احتمالی ناروشن رفع شود» اعلام کرد. بنا بر این، بخشی از این توافق باید بر این مبنا باشد که ایران به سرعت به این نگرانی‌های آژانس پاسخ دهد.

•    دوم، ایران باید به الزامات حقوقی بین‌الملل ملحق شود. ابراز نگرانی‌های آژانس منجر به انتقال پرونده به شورای امنیت سازمان ملل و صدور ۶ قطع‌نامه از سوی این نهاد شد. بر این اساس از ایران درخواست شده هرگونه غنی‌سازی را متوقف کرده و بیشترین شفافیت را نشان دهد. با این حال، ایران به کرات مشروعیت این قطعنامه‌ها با این استدلال را که به موجب پیمان منع اشاعه هسته‌ای حق غنی‌سازی اورانیوم برخوردار است زیر سؤال برده است.
▬    بی‌توجهی ایران به خواسته‌های حقوقی بین‌المللی رژیم منع اشاعه را تهدید می‌کند. برای حفظ این رژیم، مذاکره‌کنندگان باید بر اقتدار شورای امنیت و اهداف و مبانی پیمان منع اشاعه تأکید کنند.

•    سوم، انکار توان هسته‌ای نظامی ایران، نگرانی عمده درباره برنامه هسته‌ای ایران این است که در آستانه تولید مقدار کافی اورانیوم برای یک سلاح هسته‌ای است. یک توافق قابل قبول باید نه تنها این وضع را متوقف کند، بلکه آن را به عقب برگرداند. این اقدام نیاز به محدودسازی در حجم و سطح غنی‌سازی، تعداد و نوع سانتریفیوژها و نیز تاسیسات هسته‌ای و احتمالاً، موضوع رآکتور آب سنگین اراک می‌شود.

•    چهارم، اعمال یک رژیم بازرسی قاطع و سختگیرانه. تنها موافقت ایران با یک توافق کافی نیست و به معنای تعهد به آن نیست. ایران در گذشته بدون اطلاع آژانس اقدام به ساخت تاسیسات هسته‌ای خود کرده است. برای ممانعت از تکرار این موضوع، مذاکره‌کنندگان باید از ایران بخواهند با نظارت سختگیرانه‌تر بر موضوع هسته‌ای خود موافقت کند.

•    پنجم، از موضع قدرت مذاکره کنید. اغلب ایران از مذاکرات برای کسب امتیازات، خرید زمان و ایجاد شکاف در اجماع بین‌المللی استفاده می‌کند. موفقیت این گفت‌وگوها در این نکته نهفته است که ایران درک کند شکست مذاکرات عواقبی در پی دارد.
▬    به این منظور امریکا نیاز دارد حداقل این اقدامات را انجام دهد: تشدید تحریم‌ها و ترغیب دیگر کشورها در این جهت، انتشار بیانیه‌ها و مواضعی که نشان دهد تحریم‌ها جدی است، افزایش تحرکات جدید و تأکید بر این موضوع که از اقدام احتمالی اسرائیل حمایت می‌کند.

•    و در نهایت نباید زمان را تلف کرد. ایران به احتمال زیاد تا اواسط سال ۲۰۱۴ - و، حتی، شاید زودتر- به توان هسته‌ای شدن دست می‌یابد و در نتیجه، زمان محدودی برای مذاکره یا رسیدن به توافق معتبری وجود دارد. جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران احتمالاً، در ژنو یک جدول زمانی را برای مذاکرات ارائه کرده است؛ اما، با توجه به پیشرفت‌های هسته‌ای ایران طی ۱۹ ماه اخیر، مذاکره‌کنندگان نباید جدول زمانی را قبول کنند که بعد از زمان هسته‌ای شدن ایران تنظیم شده باشد.
▬    مذاکره‌کنندگان بر این اساس باید به این اصول پایبند باشند تا از تکرار اشتباه جلوگیری شود و در مسیری حرکت کنند که از دستیابی به هر توافقی که این اصول را نقض می‌کند، اجتناب کنند.
برداشت از دنیای اقتصاد
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در پنجشنبه, 09 آبان 1392 ساعت 10:04

یک دیدگاه به مدیریت برند

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشتادامه مطلب... از دیوید ساموئلز؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    اگر یک محصول سودآور فضای بازار را در مورد برند شما دچار اغتشاش کند، می‌تواند به شرکت شما آسیب رسانده و باعث کاهش فروش دیگر محصولات شود.
▬    این شرایط هم‌چنین، می‌تواند باعث آشفتگی منابع داخلی کسب‌وکار شما شود و در نتیجه، بیش از آن‌که ارزش داشته باشد، باعث بروز مشکل می‌شود. آگاه بودن از نحوه همسو کردن طراحی محصول با اقدامات مدیریت استراتژیک باعث می‌شود بتوانید محصول مناسب را برای شرکت خود طراحی کنید. طراحی محصول تولید یک محصول فراتر از ویژگی‌ها و جنبه‌های فنی آن است.
▬    فاکتور قیمت محصول معمولاً، به اندازه ویژگی‌های آن روی فروش تأثیر می‌گذارد و مزایایی که محصول برای مشتری هدف ایجاد می‌کند، مشخص‌کننده این است که شما باید چه ویژگی‌هایی را از محصول خود ارائه کنید.
▬    زمانی که یک محصول را طراحی می‌کنید، ابتدا به مشتریان هدف خود و نیازهای آن‌ها توجه کنید.
▬    استراتژی کسب‌وکار مدیران با توجه به سابقه کسب‌وکار، موقعیت مالی و اهداف مدیریتی، استراتژی‌های مختلفی را برای مدیریت به کار می‌گیرند. به عنوان مثال، ممکن است یک شرکت برای جلوگیری از خطر یکنواختی در کسب‌وکار خود، به دنبال تنوع‌سازی در حوزه‌های مختلف باشد. این شرکت ممکن است یک سال را صرف کاهش بدهی و افزایش ذخایر سرمایه کند و به دنبال اقداماتی برای مهار هزینه‌ها در سطح کل شرکت باشد.
▬    مدیریت برند، یک استراتژی کسب‌وکار کلیدی است که تضمین می‌کند یک شرکت دقیقاً پیامی را می‌فرستد که مخاطب خاص تمایل دارد، آن را بشنود.
▬    مدیریت برند یکی از حوزه‌های کلیدی که طراحی محصول و استراتژی کسب‌وکار را به هم پیوند می‌دهد، مدیریت برند است. هر محصولی که شما ایجاد می‌کنید باید با برند شما هماهنگ باشد، در غیر این صورت ممکن است بازار را دچار سردرگمی کرده و به فروش محصولات دیگر نیز ضربه بزنید. برای مثال، اگر شما لوازم خانه گران‌قیمت می‌فروشید و تصمیم بگیرید که لوازم قسطی را نیز به لیست فروش خود اضافه کنید، ممکن است مشتریان ثروتمند شما به خط تولید محصولات اصلی بی‌اعتماد شده و نسبت به این محصولات تمایل کمتری داشته باشند. اگر رستورانی دارید که در تهیه غذاهای ایتالیایی تخصص دارد و شما ناگهان غذاهای چینی را به منوی غذای خود اضافه کنید، با این کار اعلام می‌کنید که دیگر به صورت تخصصی کار نمی‌کنید.
▬    کم کردن یک یا دو ویژگی از محصول جدید به منظور کاهش دادن هزینه‌ها، می‌تواند چهره و سیمای محصول شما را بی‌کیفیت کرده و در بلند مدت به شرکت آسیب برساند.
▬    استراتژی مالی حوزه دیگری که طراحی محصول و استراتژی کسب‌وکار را به یکدیگر مرتبط می‌کند، ایجاد یک هدف مالی است. برخی کسب‌وکارها درصدد ایجاد سود بسیار بالا از محل فروش تعداد زیادی از محصولات ارزان‌قیمت خود هستند. شرکت‌های دیگر سود خود را از فروش محصولات گران‌قیمت به دست می‌آورند، به این معنی که فروش خود را فدای افزایش حاشیه سود می‌کنند. این موضوع بر کانال‌های توزیع منتخب آن‌ها نیز تأثیر می‌گذارد.
▬    از دیگر استراتژی‌های مالی که شرکت‌ها دنبال می‌کنند می‌توان به تعیین سطح بدهی‌ها و سرمایه، حفظ نرخ مشخص بالاسری برای محصولات و محدود کردن هزینه نیروی کار اشاره کرد. برای تولید محصول جدید باید به تأثیری که این محصول روی منابع شما می‌گذارد توجه کرد؛ این منابع عبارتند از: کارمندان، تولید، انبار داری، حمل‌ونقل و سرمایه شرکت.
برداشت از دنیای اقتصاد
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در پنجشنبه, 09 آبان 1392 ساعت 10:00

انقلاب چاپگرهای سه بعدی

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشتادامه مطلب... از KnowledgeWharton؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    چاپگرهای سه‌بعدی خیلی علمی تخیلی به نظر می‌رسند، تکنولوژی‌ای که قادر است فقط با چند دستورالعمل کامپیوتری هر نوع شی قابل تصوری را خلق کند، حتی، اعضای بدن انسان را. دیدن چنین صحنه‌هایی فیلم‌های علمی تخیلی را به یاد می‌آورد.
▬    اما چاپگرهای سه بعدی برخلاف فیلم‌های علمی تخیلی، واقعی هستند و شور و هیجان متفاوتی را ایجاد می‌کنند.
▬    یک پرینتر سه‌بعدی از تصاویر رایانه‌ای برای ساخت – یا چاپ- اشیای سه بعدی استفاده می‌کند. افراد می‌توانند همه چیز از اسباب بازی و جواهر گرفته تا غذای مخصوص اردک، کلیه انسان و، حتی، اسلحه – این‌که قابلیت استفاده داشته باشند مورد تردید است- را بسازند.
▬    چاپ سه بعدی از سال ۱۹۸۳ هنگامی که چالزهال، استریو لیتوگرافی (stereolithography) را، پروسه‌ای که اشیا را لایه لایه می‌سازد، ابداع کرد، مطرح بوده است.
▬    این تکنولوژی توسط صنایع به کار گرفته شد تا با سرعت نمونه‌های آزمایشی، قطعات نایاب و طرح‌های خاص را بسازند. کسب‌وکارهای متفاوت قادر بودند از طریق ساخت مدل‌های مورد نظر خود به جای دادن سفارش ساخت به دیگران پول خود را ذخیره کنند، مهم نبود که چقدر ساختن آن‌ها پیچیده باشد.
▬    در سال‌های اخیر چاپگرهای سه‌بعدی خانگی ظاهر شدند. کار با آن‌ها راحت است، ارزان‌ترند و از مواد غیرسمی استفاده می‌کنند. این پدیده جدید می‌تواند یک کارخانه خانگی را در دسترس هر مصرف‌کننده‌ای قرار دهد. این چاپگرهای سه بعدی نظر بسیاری را به خود جلب کرده است، رییس‌جمهور اوباما در یکی از خطابه‌هایش گفت که «این تکنولوژی، پتانسیل این را دارد که تقریباً، در ساخت همه چیز انقلابی به پا کند». وی امکانات و آزمایشگاه‌های زیادی را برای ساخت این چاپگرها اختصاص داده است.
▬    بازار مناسب، اما، این‌که چاپگرهای سه بعدی روز به روز بیشتر جا می‌افتند به این معنی نیست که همه بخواهند یکی داشته باشند. استاد دانشگاه وارتون، دیوید رابرتسون باور ندارد که این چاپگرها بتواند نظر عموم مردم را به خود جلب کنند. رابرتسون که نوآوری و توسعه تولید را تدریس می‌کند دو چاپگر سه بعدی میک بوت دارد که قیمت هر کدام چند هزار دلار است. این چاپگرها وی را قادر می‌سازند که چیزهایی مانند روبات اسباب بازی برای پسرش و حباب چراغ برقی که شکسته است را بسازد، اما، وی می‌داند که چاپگر سه‌بعدی بیشتر برای انجام کارهای خاص ساخته شده است تا برای ساختن چیزهای معمولی و پیش پا افتاده. رابرتسون چاپگر سه بعدی خانگی را با چاپ خانگی عکس مقایسه می‌کند. هرچند چاپگرهای مخصوص عکس برای مصرف‌کنندگان ارزان و قابل دسترس هستند، اما، بیشتر افراد از این چاپگرها ندارند و چاپ عکس‌های خود را به جایی سفارش می‌دهند تا با کیفیت بالا، به راحتی و بدون صرف هزینه زیاد انجام شود. این مصرف‌کنندگان به جای خرید کاغذ گران‌قیمت چاپ عکس و جوهر کارتریج به نفع خود کار کرده و از این طریق پول خود را ذخیره می‌کنند.
▬    رابرتسون معتقد است که بازار چاپگرهای سه بعدی مشابه چاپگرهای عکس است. در حالی که برخی افراد دوست دارند چاپگرهای خودشان را داشته باشند، بیشتر افراد ترجیح می‌دهند کارشان را به دست خدمات چاپ سه بعدی بسپارند؛ زیرا، این روش آسان‌تر و شاید هم ارزان‌تر باشد. هم‌چنین، محدودیت‌هایی هم برای چاپگرهای خانگی وجود دارد. این چاپگرهای سه‌بعدی قادرند هم‌زمان فقط از یک ماده- معمولاً، پلاستیک- استفاده کنند، در حالی که بیشتر اشیا از چندین ماده متفاوت ساخته شده‌اند.
▬    رابرتسون می‌افزاید: «و در کنار همه این‌ها چاپگرهای خانگی سه بعدی شاید نتوانند همه را راضی نگه دارند. شاید دقیقاً زمانی که به آن نیاز دارید، خراب شوند و راه‌اندازی دوباره آن زمان‌بر باشد. هم‌چنین، قطعاتی که چاپ می‌شوند آن قدرها هم دقیق نیستند، در حین پروسه چاپ شدن شاید جمع شده یا از فرم اصلی خود خارج شوند». و در آخر پروسه چاپ سه بعدی ساعت‌ها و شاید هم روزها به طول می‌انجامد. تغییر مطابق خواست و سلیقه مصرف‌کننده پس، چاپ سه بعدی کجا به درد می‌خورد؟ این یک تکنولوژی انقلابی است که به درد ساخت تولیدات خاص برای مصرف‌کننده و هم‌چنین، استفاده‌های تجاری می‌خورد؛ اما، پروسه انجام آن برای تولید انبوه کارآیی ندارد.
▬    کارل اولریچ، رییس بخش نوآوری دانشگاه وارتون و استاد مدیریت اطلاعات و عملیات این دانشگاه می‌گوید: «این تکنولوژی در مواردی که تقاضا شخصی و ویژه باشد یا جایی که تغییراتی مطابق خواست مصرف‌کننده لازم باشد برای تولید کاربرد دارد. این گونه تقاضاها اهمیت خود را دارند؛ اما، من فکر نمی‌کنم این تکنولوژی در تولید انقلابی به پا کند». اولریچ توضیح می‌دهد که تکنولوژی چاپ سه بعدی شامل مجموعه‌ای از پروسه‌های تولیدی است. وی می‌گوید یکی از رایج‌ترین روش‌هایی که این تکنولوژی در پروسه تولید به کار می‌برد آن است که برای ساخت یک شیء هر بار لایه نازکی از آن را می‌سازد. اساساً چاپگرهای سه بعدی ترتیبی هستند؛ هر واحد کالا باید متوالی و به ترتیب ساخته شود. در نتیجه، در مقایسه با دیگر روش‌های تولید مثل ذوب مواد، چاپگرهای سه بعدی خیلی کند هستند.
▬    طبق گفته‌های اولریچ، ماشین یک کارخانه‌ای که به روش ذوب کار می‌کند می‌تواند هر ۱۵ ثانیه ۱۰۰ قاشق پلاستیکی بی‌نقص بسازد، اما، بهترین چاپگرهای سه بعدی قادرند فقط یک قاشق در هر ۱۰ دقیقه بسازند و قاشقی که می‌سازند خیلی هم کامل نخواهد بود. یعنی، تولیدی به مراتب کمتر. پس، به نظر می‌رسد که قاشق‌هایی که مصرف‌کنندگان در مغازه بستنی فروشی استفاده می‌کنند هیچ وقت با چاپگرهای سه بعدی ساخته نخواهند شد.
▬    اولریچ نتیجه می‌گیرد که چاپ سه‌بعدی «تکنولوژی جذابی است، اما، پایه‌های بنیادین تولید را تغییر نخواهد داد». این تکنولوژی برای تولید محصولات معمولی و انفرادی و ساخت کالاهایی که تقاضا برایش کم و پراکنده است مناسب است. اولریچ می‌نویسد: «چاپگرهای سه بعدی در وسایلی که تقاضا برایشان خیلی متداول نیست یا هنگامی که تغییر مطابق خواست و سلیقه مشتری و شخصیت خاص وی مهیا باشد، کاربرد دارد.
▬    چاپ سه بعدی تأثیر شگرفی در صنایع متفاوت داشته است. این چاپگرها در ساخت شکلات، پیوند اعضای مصنوعی، فضاپیما و، حتی، قسمت‌های متفاوت موتور موشک‌های ناسا مورد استفاده قرار گرفته است. امسال در ماه جولای، آژانس فضایی نتیجه آزمایش‌های خود را از دو انژکتوری که با چاپگرهای سه بعدی ساخته شده بودند اعلام کرد: آن‌ها ۶۰۰۰ درجه فارنهایت حرارت را تحمل کرده بدون این‌که ذوب شوند. طبق گزارش جدید ناسا، انژکتورهای چاپ شده ظرف سه هفته ساخته شده و کمتر از ۵۰۰۰ دلار هزینه داشته‌اند، این در حالی است که ساخت این انژکتورها معمولاً، شش ماه طول می‌کشد و ۱۰۰۰۰ دلار هزینه دارد. از چاپگرهای سه بعدی، حتی، در ساخت کلیه انسان هم استفاده شده است. آنتونی آتالا جراح موسسه» Regenerative Medicine در کنفرانس TED سال ۲۰۱۱ از یک کلیه چاپ شده رونمایی کرد. این چاپگر سه بعدی از سلول‌های زنده استفاده کرده بود. متخصصان این حوزه آینده روشنی برای این چاپگرها پیش‌بینی می‌کنند. فروش این چاپگرها در سال ۲۰۱۳ بیش از دو برابر فروش دیگر چاپگرهای حرفه‌ای بوده است.
▬    کندال وایتهاوس «Kendall Whitehouse» محقق تکنولوژی و رسانه در Wharton می‌گوید: چاپگرهای سه بعدی شور و هیجان «زیادی در خصوص نیروی بالقوه‌اش برای جذب در بازار مصرف‌کننده به وجود آورده است، اما، به همان میزان هم اغراق درباره آن وجود دارد. وی می‌گوید: این شور و هیجان شاید از واقعیت پیشی بگیرد، حداقل در کوتاه مدت». اما، متخصصان این صنعت آینده‌ای را پیش‌بینی می‌کنند که در آن مصرف‌کننده خرید خود را به صورت آنلاین انجام می‌دهد و فروشنده طرح دیجیتالی محصول خواسته شده را برای خریدار می‌فرستد تا وی آن را در خانه چاپ کند.
برداشت آزاد از دنیای اقتصاد
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در پنجشنبه, 09 آبان 1392 ساعت 09:51

شیوه‌نامه ایده‌پردازی خلاق

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشت ادامه مطلب...از چیا چاره‌خواه؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    مجموعه سؤالاتی که اگر یکبار پرسیده شوند، به باز شدن موضوع و ایجاد بحث و گفت‌وگو کمک مهمی خواهند کرد.
▬    توصیه می‌شود در پاسخ به این سؤالات از جلسات گروهی استفاده شود.
▬    سعی شده است سؤالات متناظر با شرایط بومی طراحی شود.

۱- ایده شما قرار است کدام مشکل را حل کند؟ کدام نیاز را مشخصا رفع کند؟
۲- نیازی که ایده شما را برطرف می‌کند، چقدر مهم است؟
۳- آیا محصولات مشابه بازار را بررسی کرده‌اید؟
۴- فکر می‌کنید تفاوت ایده یا محصول شما با سایر رقبا در چیست؟ ناب بودن در ایده شما موجود است؟
۵- فکر می‌کنید از کدام ابزارهای پیشران یا کاتالیزورها برای پیشبرد ایده خود استفاده کرده‌اید؟
۶- تا چه اندازه از تکنولوژی‌ها و ابزارهای موجود استفاده کرده‌اید؟
۷- آیا کار خود را به تنهایی شروع کرده‌اید یا تیم تشکیل داده‌اید؟ آیا برای شروع نیروهای اطراف را موازنه کرده‌اید؟ آیا مهره چینی صحیحی انجام داده‌اید؟ آیا به یکپارچه‌سازی ایده با پتانسیل‌های اطرافش اندیشیده‌اید؟
۸- تخمین‌های شما از هزینه‌های شروع چقدر است؟ چه میزان به صحت این تخمین مطمئن هستید؟ (تخصص - تیم - پول - زمان)
۹- آیا در فکر جذب سرمایه‌گذار بوده‌اید؟ هزینه‌ها را خودتان تأمین می‌کنید یا شخص سوم؟
۱۰- اگر بخواهید یک سرمایه‌گذار را جذب کنید، چگونه او را متقاعد می‌کنید؟
۱۱- مدل درآمدی خود را تشریح کنید؟
۱۲- تا چه اندازه به خلاقیت و نوآوری در کار خود اندیشیده‌اید؟
۱۳- آیا به راه‌های غیرمستقیم برای رفع مشکل هدف اندیشیده‌اید؟
۱۴- اصل سادگی را رعایت کرده‌اید؟
۱۵- تا چه اندازه اصل سرعت را در نظر گرفته‌اید؟
۱۶- به راحتی خدمات یا محصول اندیشیده‌اید؟
۱۷- آیا روی طراحی و شکل محصول کار کرده‌اید؟
۱۸- تا چه اندازه روی بسته‌بندی ایده خود کار کرده‌اید؟
۱۹- ایده شما تا چه میزان منعطف است؟
۲۰- آیا می‌توانید ایده خود را در ۳۰ ثانیه توصیف کنید؟
۲۱- آیا موفق شده‌اید اولویت‌ها را ببینید وشاخ و برگ‌های اضافی را حذف کنید؟
۲۲- کیفیت را برای محصول یا خدمت خود چگونه تعریف می‌کنید؟
۲۳- دلایل مهمی که به شما امیدواری می‌دهد که این ایده موفق خواهد شد، کدام‌ها هستند؟
۲۴- تحقیقات اولیه را که در مورد ایده و بازار خود انجام داده‌اید، بررسی کنید؟
۲۵- می‌خواهید از چه مسیری محصول خود را به بازار معرفی کنید؟

▬    حال با مراحل مختلفی که به ایده شما زندگی می‌بخشند، آشنا می‌شویم.
▬    فرض بر این است که ایده جدید در ذهن شما شکل گرفته است.
▬    هم اکنون، می‌خواهید ایده‌ای را که یافته‌اید ارزیابی کنید و به آن رنگ واقعیت دهید.

▬    مرحله اول: نوشتن ایده. ایده خود را بنویسید. قلم را بردارید و آن را از ذهن خود بیرون بیاورید و روی کاغذ بنویسید نام محصول چیست؟ شکل محصول را بکشید - عملکردهای آن چیست؟ چه کسی آن را می‌خرد؟ چرا مردم آن را نیاز دارند؟ چه مواد اولیه‌ای لازم دارد؟ سایز یا رنگ دارد؟ ویژگی متمایز‌کننده آن از سایر محصولات چیست؟

▬    مرحله دوم: انتقاد از ایده. مدتی از ایده خود دور شوید و به مغز خود استراحت دهید. سپس، دوباره ایده را ارزیابی کنید؛ اما، این بار از دیدگاه یک فرد سوم و با دیدگاه انتقادی این کار را انجام دهید. البته، ممکن است در این مرحله تمایل نداشته باشید که از طرف دیگران سرزنش شوید یا انگیزه خود را از دست بدهید یا از دزدیده شدن ایده خود توسط دیگران هراس داشته باشید. نترسید؛ اما، در هر حال برای این‌که به خود استرس راه ندهید و با دقت این کار را انجام دهید.

▬    مرحله سوم: جست و جو در مورد ایده. در تمام وب‌سایت‌ها، روزنامه‌ها، نمایشگاه‌ها و مقالات مرتبط جست و جوی دقیقی در مورد ایده انجام دهید. سعی کنید با مشتریان بالقوه صحبت کنید. همه این تلاش‌ها باعث می‌شود دیدگاه وسیع‌تری نسبت به ایده خود بگیرید. دید شما بازتر خواهد شد. ابعاد آن را بهتر خواهید شناخت. اطلاعات بیشتر شما نسبت به ایده‌تان دیدگاه واقع‌بینانه‌تری ایجاد خواهد کرد و بنا بر این، خطرهای ناشی از خوش‌بینی یا بدبینی شدید را کاهش می‌دهد. اطلاعاتی که نسبت به ایده خود پیدا می‌کنیم باعث می‌شود قضاوت متعادل‌تری نسبت به آن داشته باشیم. این برای شروع بسیار مفید خواهد بود.

▬    مرحله چهارم: تحلیل یافته‌ها. یافته‌هایتان را تحلیل کنید و پاسخی برای سؤالات مختلفتان پیدا کنید. در آن مورد باید خبره شوید. یادتان باشد جست و جو و تحقیق در این مرحله به صورت مقطعی انجام می‌شود؛ اما، در آینده نیز باید به صورت پیوسته جست و جو انجام شود؛ چراکه ممکن است مسیرهای اطلاعاتی جدید در مورد محصول یافت شود یا به واقعیت‌های جدیدی در مورد محصول برسید و ریسک عدم موفقیت را کاهش دهید. رقبا را بهتر خواهید شناخت و از تغییرات حوزه آگاه می‌شوید. در واقع، شما با کسب اطلاعات مداوم در مورد ایده خود به آن شاخ و برگ می‌دهید و خود و ایده‌تان را در شبکه‌ای از اطلاعات مرتبط قرار می‌دهید.
برداشت از دنیای اقتصاد
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در پنجشنبه, 09 آبان 1392 ساعت 09:38

یک دیدگاه: موازنه ارزش پول ملی/ نرخ ارز

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشتادامه مطلب... آزاد از فریدون غلامی؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    به گفته صاحب نظری: قطعاً بی‌سوادان قرن ۲۱، کسانی نیستند که خواندن و نوشتن و علوم مربوط به کامپیوتر را نمی‌دانند، بلکه کسانی هستند که نمی‌توانند آموزه‌های قدیمی را کنار بگذارند و یافته‌های نو و جدید را به خدمت بگیرند.
▬    دیر زمانی نیست که بسیاری از صاحبان صنایع و پیرو ایشان برخی اقتصاددانان از افزایش نرخ ارز به عنوان عامل محرک و تقویت‌کننده صادرات یاد کردند و بدون توجه به کاهش ارزش پول ملی و قدرالسهم نهاده‌های وارداتی در ساخت و فرآوری کالای صادراتی، به طور یک سویه و در جهت منافع اقلیتی هم‌صدایی کردند، در حالی که امروز همان صاحب‌نظرانی که طرفدار افزایش نرخ ارز بودند، از تثبیت آن طرفداری می‌کنند.
▬    با اندکی تعمق و تفکر در شعارها و خط مشی ارزی دولت محترم، این فکر به ذهن متبادر می‌شود که به ترتیب زمانی اظهارات مسؤولان محترم شامل: تعیین کف قیمت سه هزار تومانی و عدم تأیید یا تکذیب رسمی دولت، سپس، اعلام تلاش برای تک نرخی کردن ارز و اکنون، تعدیل سود و تسهیلات بانکی، می‌تواند جملگی حکایت از تلاش و نقشه راه دولت محترم در تک‌نرخی کردن ارز در بالاترین سطح ممکن باشد تا از طریق فروش ارز، بیشترین منابع ریالی را در جهت تقویت بنیه مالی خود و نه اقتصاد کشور به دست آورد، غافل از این‌که این استراتژی نه تنها به تثبیت نرخ ارز کمکی نخواهد کرد، بلکه سکویی برای انفجار تورم و بدعتی خطرناک در پایه سه هزار تومانی خواهد بود تا ارز آزاد با فاصله حداقل پانصد تومانی از کف به طور شناور حرکت کند، چرا که، منابع ارزی و ریالی دولت در حال محدودتر شدن هستند و به نظر نمی‌رسد دولت تا سالیان آتی قادر به پیاده‌سازی این سازوکار و تأمین صد در صدی درخواست ارز در بازار باشد.
▬    در تحلیل‌های خود، سعی می‌کنم از یک پدیده عینی در بازار و جامعه به کلیات و علل بروز آن بپردازم تا بهترین و عملیاتی‌ترین روش‌های اقتصادی را ارائه کنم؛ چرا که، معتقدم علم اقتصاد باید قادر به پیش‌بینی رویدادهای آتی اقتصادی و راه‌های مقابله و مدیریت آن‌ها و در یک کلام بهینه کردن وضعیت عمومی جامعه باشد و نه بر آموزه‌های کلیشه‌ای تکیه کند. به گفته صاحب نظری: قطعاً بی‌سوادان قرن ۲۱، کسانی نیستند که خواندن و نوشتن و علوم مربوط به کامپیوتر را نمی‌دانند، بلکه کسانی هستند که نمی‌توانند آموزه‌های قدیمی را کنار بگذارند و یافته‌های نو و جدید را به خدمت بگیرند.

░▒▓ تأثیر ارز بر ارکان تولید و اقتصاد کشور
▬    افزایش نرخ ارز و انحصار واردات به جهت اصرار فروشندگان خارجی به دریافت اعتبارات دیداری اسنادی (فروش نقدی) و «ال‌سی»‌ای ۱۱۳۰ درصدی باعث شد تا علاوه بر قیمت خرید کامیون و تریلی‌های و اسباب حمل و نقل بار و مسافر، قیمت لوازم یدکی خصوصاً لاستیک به طور سرسام‌آوری چند برابر شوند، تا عملاً حرکت در جاده‌های داخلی کشور برای جابه‌جایی بار و مسافر، حتی، با چند برابر شدن کرایه حمل‌های سال گذشته نیز، غیر اقتصادی شود. این مورد تنها یک مثال کوچک از تأثیرات گسترده افزایش نرخ ارز بر افزایش قیمت داخلی کالاها و خدمات می‌باشد. تأثیری که به تدریج تمام ارکان کسب‌وکار و اقتصاد کشور را متأثر خواهد کرد. اکثر مشاغل آزاد و خدماتی، با چند برابر کردن نرخ دستمزدهای خود، هزینه‌های خود را با افزایش نرخ دلار هماهنگ کرده‌اند درحالی‌که بخش وسیعی از حقوق‌بگیران و عامه مردم که مشتریان کالاها و خدمات مذکور هستند به واسطه کاهش ارزش پول ملی و کاهش قدرت خرید، قادر به خرید کالاها و خدمات نیستند و این دلیلی است که بسیاری از مشاغل آزاد و خدماتی با افت شدید درآمد و کاهش مشتریان مواجه هستند و سعی دارند، تا با هر چه گران‌تر کردن قیمت خرده فروشی محصولات، به جبران هزینه‌های جانبی بپردازند. گواه این مدعا فاصله بعضاً یک‌صد درصدی بهای تمام شده کالا با قیمت مصرف‌کننده نهایی (End User) در بسیاری از کالاهای تولید داخل و وارداتی است. صنعت خودرو کشور در ۶ ماهه اول سال جاری با افت ۹۲ درصدی صادرات (روزنامه دنیای اقتصاد ۱/۸/۹۲) روبه‌رو بوده و در بازار داخل نیز روزگار خوشی را سپری نمی‌کند و امروز به رغم سپری کردن دو سال با نرخ بالای سه هزار تومانی ارز که برخی از آن به عنوان عامل شکوفایی تولید و صادرات یاد می‌کنند، به این نتیجه رسیده‌ایم که انحصار چندین ساله و پرداخت هزینه‌های چند برابری خرید خودروهای داخلی توسط مردم، هیچ کمکی به خودکفایی و صادرات در این صنعت عریض و طویل و پرمدعا نکرده است (روزنامه دنیای اقتصاد). صادرات غیر از نفت خام و پتروشیمی کشور به دلایل مختلف، از جمله افزایش ناهمگون نهاده‌های لازم تولید و خدمات و حمل‌ونقل که بهای تمام شده کالای صادراتی را غیررقابتی کرده، به تدریج در رکود عمیق‌تری فرو خواهد رفت تا جایی که مسؤولان اتاق تهران از غیراقتصادی بودن صادرات با نرخ کمتر از ۳۱۰۰ تومان خبر می‌دهند در حالی که صادرات غیرنفتی و غیرپتروشیمی سال‌های ۸۸ الی ۹۰ با نرخ دلار حدود ۱۰۰۰ تومانی از نظر وزن و حجم و ارزش از صادرات مدت مشابه سال ۹۲ بیشتر بوده است. امروز طرفداران افزایش نرخ ارز با تغییر رویکرد و موضع‌گیری، از ثبات نرخ یا ثبات نزولی نرخ ارز سخن به میان می‌آورند، ولی، آیا چنین فرآیندی امکان‌پذیر است؟

░▒▓ ثبات نرخ ارز
▬    برای ایجاد ثبات در نرخ ارز، بانک مرکزی نیازمند در اختیار داشتن منابع کافی ارزی و ریالی است تا با دخالت در بازار به هنگام افزایش نرخ ارز، از طریق عرضه دلار و هنگام کاهش نرخ ارز با دخالت از طریق خرید ارز از بازار که نیازمند منابع ریالی است، اقدام به ایجاد تعادل کند. درحالی‌که بانک مرکزی به دلیل محدودیت‌های خطوط بین‌المللی انتقال ارز و تحریم‌ها که باعث شده انتقال ارز به داخل و خارج کشور با مشکلات جدی روبه‌رو باشد، به دشواری قادر به تأمین یک‌صد میلیون دلار تعهد روزانه تأمین ارز مرکز مبادلات ارزی است، تا جایی که بحران نقدینگی ریالی و کسورات بودجه در دولت، گریبان یارانه‌های نقدی را هم گرفته است، در اختیار بودن منابع آزاد ریالی و ارزی در بانک مرکزی جهت دخالت و تعدیل بازار آزاد ارز بسیار بعید است. دیری نمی‌پاید که کاهش واردات نهاده‌های ضروری صنعتی و اقلام مورد نیاز تولید، به کاهش تولید و افزایش بهای تمام شده کالاهای داخلی و صادراتی بینجامد. حتی، حوزه کشاورزی که تصور می‌رود کمترین وابستگی به دلار را دارد، خبر از خسارت ۷۰ درصدی به پسته رفسنجان و ۹۰ درصدی به باغ‌های زیتون طارم سفلی (دنیای اقتصاد ۴/۸/۹۲) به دلیل عدم تأمین سم وارداتی مورد نیاز، می‌دهد. بنا بر این، با در اختیار نداشتن منابع، ذخایر و سازوکار مناسب، انتظار تثبیت نرخ ارز چندان بجا نیست. به واقع عدم تثبیت نرخ ارز مشکلات فراوانی را در حوزه‌های واردات، تولید و صادرات به وجود آورده است، درحالی‌که راه حل مشخص و موثری در اکثر کشورهای توسعه یافته برای این معضل، دست کم در حوزه واردات اندیشیده شده است. که در ذیل به آن خواهیم پرداخت:

░▒▓ HEDGING
▬    مکانیزم Hedging به طور خلاصه شامل ثبات و بیمه کردن نرخ تبدیل پول ملی به ارز در زمان ثبت سفارش در بانک است. به این معنا که بانک بدون توجه به سپرده ۳۰ یا ۱۳۰ درصدی، به نوعی اقدام به بیمه کردن نرخ تسعیر ارز (تبدیل دلار به ریال) در زمان ثبت سفارش می‌کند تا واردکننده اطمینان خاطر یابد که تغییرات آتی برابری نرخ ارز با پول ملی، تأثیری بر تسویه وجه کالا در آینده و هنگام مبادله اسناد با بانک عامل نخواهد داشت. این سرویس از طرف بانک فروشنده (گیرنده اعتبار) قابل ارائه نبوده و باید توسط بانک خریدار (گشایش‌کننده اعتبار) ارائه شود. درحالی‌که در کشور چین تا چند سال گذشته جوایزی تا سقف ۱۳ درصد به صادرات تعلق می‌گرفت و صنایع از یارانه انرژی قابل توجهی بهره‌مند بودند تا با استفاده از تمامی ابزار رسمی و غیررسمی (Damping) و پایین نگه داشتن حدود ۱۰ درصدی ارزش واقعی یوان نسبت به دلار، تلاش در جهت اقتصادی کردن صادرات و تسخیر بازارهای هدف شود، سرویس Hedging حداقل تکلیفی است که بر عهده بانک مرکزی است.

░▒▓ اهمیت نرخ ارز برای دولت
▬    با اندکی تعمق و تفکر در شعارها و خط مشی ارزی دولت محترم، این فکر به ذهن متبادر می‌شود که به ترتیب زمانی اظهارات مسؤولان محترم شامل: تعیین کف قیمت سه هزار تومانی و عدم تأیید یا تکذیب رسمی دولت، سپس، اعلام تلاش برای تک نرخی کردن ارز و اکنون، تعدیل سود و تسهیلات بانکی، می‌تواند جملگی حکایت از تلاش و نقشه راه دولت محترم در تک‌نرخی کردن ارز در بالاترین سطح ممکن باشد تا از طریق فروش ارز، بیشترین منابع ریالی را در جهت تقویت بنیه مالی خود و نه اقتصاد کشور به دست آورد، غافل از این‌که این استراتژی نه تنها به تثبیت نرخ ارز کمکی نخواهد کرد، بلکه سکویی برای انفجار تورم و بدعتی خطرناک در پایه سه هزار تومانی خواهد بود تا ارز آزاد با فاصله حداقل پانصد تومانی از کف به طور شناور حرکت کند، چرا که، منابع ارزی و ریالی دولت در حال محدودتر شدن هستند و به نظر نمی‌رسد دولت تا سالیان آتی قادر به پیاده‌سازی این سازوکار و تأمین صد در صدی درخواست ارز در بازار باشد.
▬    این سیاست ارزی باعث خواهد شد تا تورم به طور لجام گسیخته بر دوش مردم فشار طاقت فرسایی وارد کند و به جز اثرات تورمی و تخریبی، تأثیری بر اقتصاد کشور نخواهد داشت. مرور تحولات چند هفته گذشته کشور امریکا بیانگر چند نکته حائز اهمیت است که اگر ردیف بودجه‌ای برای مراکز هزینه تعریف نشده یا به اتمام رسیده، باید تا تعیین تکلیف محل تأمین، فعالیت ردیف فاقد بودجه معلق شود تا درمورد آن تصمیم‌گیری شود. براساس اظهارات دولت محترم، هفتاد هزار میلیارد تومان از بودجه سال ۹۲ تنظیم شده در دولت قبلی، قابل تحقق نیست و پیرو آن بلافاصله پس از شکل‌گیری دولت، اصلاحیه تعدیل بودجه به مجلس محترم تقدیم شد، ولی، با تأخیر دوماهه، کاهش سقف بودجه مورد نظر دولت محترم، مورد تصویب قرار گرفت. به رغم تصمیم به حذف سه دهک از یارانه‌بگیران که انتظار می‌رود بیش از ۲۰ میلیون نفر را شامل شود، متأسفانه فقدان بانک اطلاعاتی مناسب تشخیص خانوارهای پردرآمد، به دردسر جدید دولت تبدیل شده است؛ بنا بر این، به ناچار پرداخت یارانه با وجود کسری جدی بودجه و کفایت کمتر از ۲۵ درصدی منابع تأمین آن (پرداخت ۳۵۰۰ میلیارد تومان در قبال درآمد ۹۰۰ میلیارد تومانی)، هم‌چنان به روش گذشته ادامه می‌یابد و بدیهی است که یا باید از منابع عمرانی و ردیف‌های دیگری بودجه؛ این نقدینگی پرداخت شده تأمین شود یا از طریق استقراض از بانک مرکزی به انجام برسد که تکرار داستان دور و تسلسل ارتباط تورم با بدهی دولت و... را به دنبال خواهد داشت. چنان‌چه دولت محترم قصد ندارد که با روش گذشته اقتصاد کشور را اداره کند باید به سرعت و با شجاعت به تعیین و تکلیف بدهی و پرداخت یارانه تا سقف درآمد و هم‌چنین، هرچه سریع‌تر اقدام به تعدیل نرخ حامل‌های انرژی خصوصا بنزین و وصول مطالبات معوق بانکی نماید و به انجام هزینه در هر مورد با توجه دقیق به مبلغ مندرج و مبتنی بر تحقق درآمد مذکور در لایحه بودجه بپردازد تا انضباط مالی را بر ارکان دولت حاکم کند. افزایش نرخ حامل‌های انرژی، خصوصا بنزین بیش از آن‌که بر تورم تأثیر داشته باشد با جمع‌آوری نقدینگی بر کنترل آن موثر است، زیرا، اصولا افزایش هدفمند قیمت یک کالا تأثیر قابل توجهی در نرخ تورم ندارد و شعاع تأثیرگذاری محدودی را دربرمی‌گیرد، ولی، نبود اراده جدی در بازپس گرفتن مطالبات معوق بانکی به ارزش حدود ۷۰ هزار میلیارد تومان، نه تنها در افزایش نقدینگی سرگردان و مخرب و از عوامل تورم تأثیرگذار است، بلکه با مسدود کردن مسیر این تسهیلات بانکی به تولید، این بخش اقتصادی را با محدودیت منابع و در نتیجه، افزایش هزینه پول و بهای تمام شده کالاهای داخلی و صادراتی روبه‌رو کرده است.

░▒▓ بدهی دولت از عوامل اصلی تورم و کاهش ارزش پول ملی
▬    بدهی کلان انباشت شده سنواتی به ارث رسیده به دولت، شامل سازمان‌ها، نهادها، پیمانکاران، سازمان تأمین اجتماعی (بین ۵۰ تا ۶۰ هزار میلیارد تومان) و... به ارزش کلی بیش از ۱۸۰ هزار میلیارد تومان و بانک مرکزی (نامشخص) از عوامل اصلی و کلیدی تورم‌زا و کاهش ارزش پول ملی است. اتفاقی که باعث شده تا دولت در جهت تعدیل آن از نرخ کاذب سه هزار تومانی و بالاتر دلار دفاع کند و به نوعی متفاوت از گذشته، به خودزنی اقتصادی ادامه دهد. روندی که در دو سال گذشته و با بروز شوک قیمتی دلار هرچه بیشتر شدت گرفته و هنوز ادامه دارد. باید هرچه سریع‌تر مقدار بدهی دولت و اولویت تسویه آن در دستور کار قرار گیرد و با اهرم‌های مناسب اقتصادی هم‌چون بیمه کردن نرخ تسعیر ارز با ریال در «ال‌سی»‌ها (Hedging) و دنبال نمودن روند کاهش قیمت ارز با عدم مداخله در بازار عرضه ارزهای خانگی، زمینه جذب آن‌ها توسط بانک‌ها را فراهم آورد. گر چه انتشار اوراق واقعی مشارکت و نه قرضه، با نرخ سود متعادل و واگذاری واقعی کارخانه‌های دولتی سودآور به بخش خصوصی (اصل ۴۴ که از رهنمودها و تأکیدات مقام معظم رهبری است) از راه‌های جمع‌آوری نقدینگی، تسویه بدهی و در یک کلام تنظیم واقع‌گرایانه بودجه سال ۹۳ می‌باشد. بدیهی است به تناسب دستاوردهای مذاکرات هسته‌ای و رفع تدریجی تحریم‌ها می‌توان تدابیر مناسب اقتصادی و پولی را اتخاذ کرد. بنا بر این، تا حصول به نتیجه در مذاکرات هسته‌ای و گشایش عملی در کاهش تحریم‌ها، نباید به امید و با اطمینان از کاهش فشارها، سطح انتظارات اجتماعی را بالا برد و تمامی تصمیمات اقتصادی را معطل نمود، چه بسا که روند گشایش با سرعت در سطح مورد انتظار طرفین صورت نگیرد. بنا بر این، بجا است که برنامه‌ریزی براساس رهنمودهای مقام معظم رهبری با رویکرد «اقتصاد مقاومتی» و با توجه به واقعیت‌ها و داشته‌های موجود صورت گیرد تا در صورت عدم تحقق کامل انتظارات، با بحران‌ها و جو روانی منفی در اقتصاد و گریز نقدینگی روبه‌رو نشویم تا مشکلات اقتصادی ما را ناگزیر کند تا با موضع ضعیف‌تری در مذاکرات هسته‌ای حاضر شویم. باید نه در شعار، بلکه در برنامه‌ریزی اقتصادی، دولت محترم به گونه‌ای عمل کند که طرف‌های مقابل احساس نکنند با فشار بیشتر قادرند امتیاز بیشتری به دست آورند، چرا که، موفقیت مذاکرات در گرو متوازن کردن اقتصاد جاری کشور با منابع است. به معنای ساده‌تر خرج و دخل دولت و کشور واقع‌بینانه تنظیم شود.

░▒▓ استراتژی‌های متفاوت در برابر حفظ ارزش
░▒▓ پول ملی در جهان
▬    بررسی ارزش برابری پول ملی کشورهایی هم‌چون ژاپن و انگلستان و، حتی، برزیل در کنار کشورهای متمول عربی در برابر دلار امریکا، بیانگر این واقعیت است که این دسته از کشورها به دنبال تقویت برابری یا حداقل حفظ سطح فعلی ارزش پول ملی خود هستند که برخی از علل اصلی آن وجود بورس‌های قدرتمند و بین‌المللی و تولید و صادرات علم و تکنولوژی و توجه به صنعت پرسود گردشگری (Tourism) و سرمایه‌گذاری‌ها و خرید اوراق قرضه امریکا است. واضح است با ارائه نمونه چند کشور اروپایی همانند کشورهای اسکاندیناوی و تلاش این کشورها در جهت حفظ سطح برابری ارزش برابری پول ملی با یورو بدون توجه به تعهدات این کشورها در قبال حفظ پول ملی برای مثال، کشور سوئد (Swedish Krona - SEK) و شرط نپیوستن به اتحادیه پولی یورو و کشور سوئیس که به محل امن و مطمئن پس‌اندازهای جهان به دلار امریکا و تمامی ارزهای معتبر (Hard Currencies) شهره است هرگز اجازه نخواهد داد تا ارزش پول ملی (Swiss Franc) در برابر یورو و دلار کمترین تغییری را داشته باشد. این سیاست‌های پولی و ارزی اساساً به معنای تلاش در جهت کاهش ارزش پول ملی نیست و صرفاً عمل به تعهدی است که در قبال حفظ پول ملی در مقابل، یورو به اتحادیه اروپا سپرده شده است و تماما در جهت حفظ منافع ملی و غیر قابل کپی‌برداری است.
▬    اشاره به بیماری هلندی و مقایسه اقتصاد کشورمان با هلند قیاس مع‌الفارق است، زیرا، نفس نشانه‌های بروز یک بیماری در علم پزشکی نیز دلیل بر وجود بیماری مشابه نیست و با توجه به اوضاع بالینی بیمار و سرعت پیشروی بیماری، دارو و درمان متفاوتی برای، حتی، یک نوع بیماری در بیماران مختلف تجویز می‌شود. به همین علت پزشکان بیماران را از خوددرمانی منع می‌کنند. بیماری هلندی (Dutch Disease) عبارتی است که اولین بار مجله اکونومیست در سال ۱۹۷۷ بعد از کشف نفت وگاز طبیعی در دهه ۶۰ میلادی برای تحولات اقتصادی کشور هلند به کار برد و به تعبیر ساده بیماری هلندی هنگامی پدیدار می‌شود که «اقتصاد یک کشور با افزایش قابل توجه ارز روبه‌رو می‌شود، صادرات این کشور به پول کشورهای دیگر گران‌تر شده؛ ولی، واردات به آن کشور به نسبت ارزان‌تر می‌شود». اقتصاد هلند قبل از کشف نفت و گاز، صنعتی و کشاورزی بود و از طریق صادرات کالاهای کشاورزی و صنعتی مصرفی به اروپا و جهان پررونق بود. فرآیند کشف ذخایر نفت و گاز در هلند همانند کشف طلا در ایالت کالیفرنیای امریکا باعث شد تا نیروی کار محدود، از کشاورزی و دیگر صنایع در امریکا به دنبال کشف طلا و در هلند جذب تاسیسات عظیم نفتی و گازی شود که با کمبود قابل توجه نیروی کار در حوزه‌های صنعت و کشاورزی در هر دوکشور، این صنایع را تضعیف و بعضا تعطیل کرد. درآمدهای عظیم نفتی و گازی در هلند و استخراج طلا در کالیفرنیا منجر به افزایش نرخ دستمزدها (Wages) و افزایش ارزش پول ملی و در نتیجه، منجر به گرانی کالاهای صادراتی و ارزانی کالاهای وارداتی حاصل از آن شد که بیکاری‌های گسترده بعدی را به دنبال داشت. قیاس بیماری هلندی و عوارض آن در هلند با ایران امکان‌پذیر نیست، چراکه کشورمان همواره دارای نیروی کار ارزان و تشنه اشتغال بوده و هرگز دارای تولیدات صنعتی و کشاورزی در حوزه صادرات و، حتی، به اندازه مصرف در داخل نیز نبوده است و از دیرباز تاکنون، صنایع کشورمان وابستگی حیاتی به واردات داشته‌اند. درحالی که تحولات اقتصادی جهان و بروز یک قدرت اقتصادی بی‌رقیب بنام چین در بهای تمام شده کالای صادراتی تحت حمایت دولت آن کشور، عملاً دورنمای تولید و صادرات اقلام مصرفی را برای همگان تیره و مبهم نموده بود، کشورهای اقتصادی و صنعتی به فکر استفاده از این ظرفیت عظیم افتادند و به تدریج به سرمایه‌گذاری و انتقال کارخانجات به این کشور پرداختند و هلند نیز از این استراتژی دور نماند و این فرقی بود که هلند با برخورداری از اقبال بلند (ذخایر گازی و نفتی) و در چرخشی که برخی به آن بیماری هلندی می‌گویند از تولید و صادرات اقلام مصرفی صنعتی (صوتی، تصویری و... ) خارج و در زمینه کشاورزی، فولاد و تکنولوژی و خدمات و سرمایه گذاری در دیگر کشورها، اقدام به ورود به عرصه جدیدی کرد. گر چه دستاوردهای این فرآیند چند سال بعد نمودار شد. صادرات هلند در سال ۱۹۷۰ میلادی تنها ۱۶ میلیارد دلار بود؛ درحالی‌که در سال ۲۰۱۱ میلادی قریب به هفتصد میلیارد دلار امریکا رسید، در حال حاضر اقلام عمده صادراتی هلند با ۴۶۲ میلیارد دلار صادرات کالا به عنوان ششمین صادرکننده جهان و دومین صادرکننده عمده محصولات کشاورزی بعد از امریکا و با ۸۲ میلیارد دلار خدمات بازرگانی، نهمین صادرکننده این حوزه در جهان است. تجارت ایران با هلند شامل ۹۰۰ میلیون دلار واردات و پانصد میلیون دلار صادرات به این کشور است. پس، آن‌چه به بیماری از آن یاد می‌شد، سر آغازی بود خواسته یا ناخواسته هدفمند برای مواجهه با تحولات اقتصادی در پیش روی. امروز شاهد هستیم که اکثر برندهای کالاهای خانگی و صنعتی صاحب‌نام جهان و، حتی، خودرو در چین تولید می‌شوند و کارخانه‌های آن‌ها در آلمان، انگلستان و دیگر کشورهای صاحب این اقلام تعطیل شده‌اند. نمونه آن تعطیلی منطقه صنعتی شفیلد (Sheffield) در انگلستان است که یکی از بزرگ‌ترین مراکز تولید فولاد و ابزار در جهان بود و امروز این منطقه صنعتی به پارک تبدیل شده است. دیر زمانی نیست که محصولات تولید انگلستان، آلمان و امریکا تنها گزینه‌های معتبر بازارهای جهانی بودند و، حتی، تولیدات ژاپن به عنوان کالاهای کم‌کیفیت (Mass Production) از اقبال خوبی در بازارهای جهانی برخوردار نبود؛ ولی، امروز هیچ اثری از آن‌ها نیست و در عوض، برندهای این کشورها با عبارت «ساخت چین» (Made in China) در سراسر جهان عرضه می‌شوند. در عین حال، کشورهای صاحب برند و تکنولوژی نظیر امریکا، آلمان، ژاپن، کره و... بسیار حساس و هوشیار هستند تا جایگاه کارفرمایی خود و کارگری چین را حفظ کنند. این کشورها به خوبی آگاهند که انتقال تکنولوژی و تولید به چین به تدریج به توانمندی و قدرتمندی این کشور در تولید با برند بومی و بازارسازی کالاهای ملی چینی خواهد انجامید. در مقابل، این خطر اقتصادی، کمپانی‌ها و کشورهای سرمایه‌گذار در چین با سرمایه‌گذاری عظیم در بخش تکنولوژی و نوآوری، به طور مستمر درحال بهبود و ارتقای تولیدات هستند تا همواره فاصله فناوری کالاهای خود با نمونه چینی را حفظ کنند. در عین حال، هر دو کالا در چین تولید می‌شوند. آیا تمام این کشورها به بیماری مشابهی دچار شده‌اند؟ یا این‌که به طور هوشمندانه‌ای با پیش‌بینی‌های اقتصادی و تحلیل و برداشت صحیح از روند تحولات آتی اقتصاد جهانی، با جهت‌گیری‌های مناسب، نقشه راه اقتصادی را به گونه‌ای اختصاصی ترسیم کردند تا در گرداب‌ها و بحران‌ها گرفتار نشوند و از تهدیدها فرصت بسازند؛ چراکه بیشترین هزینه‌ها در اقتصاد هزینه فرصت است.
▬    درحال حاضر هزینه گزاف مالی رویای اروپای واحد را کشورهای آلمان و فرانسه می‌پردازند تا به ناچار مجبور باشند هر بحران اقتصادی در کشورهای اتحادیه اروپا نظیر یونان، اسپانیا، ایتالیا و... را که قطعاً بدون دخالت آلمان و فرانسه به کاهش ارزش یورو می‌انجامید با دادن وام و کمک‌های اقتصادی متعادل کنند تا ارزش پول واحد اروپایی کاسته نشود؛ ولی، با این حال، صحبت از آینده مبهم پول واحد اروپایی و فروپاشی یورو است. در اتحادیه اروپا همگان بر این باور اتفاق نظر دارند که کاهش ارزش یورو باعث فروپاشی اقتصاد این کشورها خواهد شد. واقعیت این است که اقتصاد کشورهای اروپایی با پذیرش پیمان ماستریخت (Maastricht-Treaty) در ۱۹۹۱ که با هدف ایجاد وحدت سیاسی و اقتصادی اروپا توسط ۱۲ کشور با تلاش در جهت تشکیل اروپای واحد به امضا رسید، به تمام معنا درهم تنیده و به هم وابسته است؛ به گونه‌ای که سعی شده اکثر کشورهای اتحادیه اروپا نقشی در تولید یا فرآوری کالاهای ساخت اروپا و، حتی، امریکا را به دلایل اقتصادی به عهده داشته باشند. نیاز مبرم اروپا به بازار و سرمایه و حمایت (در زمان جنگ سرد) ایالات متحده امریکا باعث شده تا روند متوازنی در کنترل و تثبیت سطح پول واحد اروپایی «یورو» و، حتی، کشورهایی که پول ملی خود را در اتحادیه اروپا حفظ کرده‌اند، درپیش گیرند، زیرا، بیش از آن‌که امریکا از کاهش ارزش پول ملی خود در مقابل، ارزهای معتبر دیگر نظیر یورو آسیب ببیند، کشورهای اروپایی دچار زیان خواهند شد و به همین دلیل است که گفته می‌شود اگر اقتصاد امریکا عطسه کند اقتصاد اروپا و به نوعی دنیا، تب می‌کند و سرما می‌خورد. آن‌چه در ایالات متحده در سال ۲۰۰۸ میلادی تحت عنوان بحران اقتصادی شاهد بودیم، تلاش هدفمند و هوشمندانه دولت این کشور با هدایت وال استریت (Wall Street) در کاهش ارزش سهام و دارایی‌ها و املاک و تا اندازه‌ای ارزش دلار بود تا دولت امریکا با کاهش ارزش پول ملی، سهام و اوراق قرضه، ارزش سرمایه‌های خارجی را به کمتر از یک سوم تقلیل دهد و تراز تجاری را با آن‌ها متعادل کند و اجازه ندهد تا سیاست‌های اعتباردهی بانک‌های امریکایی به مردم برای خرید تا سقف یک‌صد هزار دلار به طور اقساطی و با استفاده از کارت‌های اعتباری با بهره‌هایی کمتر از ۴ درصد، که برخی از آن‌ها کمی بعد ورشکست شدند و قطعاً باعث افزایش نقدینگی شده بود، تأثیری بر تورم داشته باشد. در این فرآیند افزایش نرخ تورم در امریکا اتفاق نیفتاد و مردم این کشور دچار کاهش قدرت اقتصادی و خرید نشدند، بلکه تمامی صادر‌کنندگان به این کشور شامل اروپا، کره، ژاپن، چین و... مجبور شدند تا قیمت محصولات عرضه شده در امریکا را بدون تغییر و به دلار حفظ کنند و در برخی موارد کاهش دهند، بنا بر این، به رغم این‌که شاهد تورمی در امریکا نبودیم، بلکه با ثبات و بعضا کاهش قیمت یا Promotion کالاهای وارداتی و داخلی در امریکا، اقتصاد این کشور رو به رکود گذاشت و زیان کلان کاهش رکود خرید و اقتصادی در امریکا را کشورهای چین و اروپایی و عربی پرداختند. امریکا تقریباً، هر ۱۰ تا ۲۰ سال یک بار به عمد چنین رفتاری را در اقتصاد خود برای جبران تراز تجاری و بدهی‌هایش به انجام می‌رساند. حال سؤال این‌جا است که چرا این کشورهای صادرات محور به عکس چین، به دنبال کاهش ارزش پول واحد خود نیستند؟ واقعیت این است که در واقع، این دولت چین نیست که ارزش پول ملی را به طور عمدی آن هم بین ۱۰ تا ۱۵ درصد و نه ۳۰۰ درصد پایین‌تر از دلار نگه می‌دارد، بلکه کمپانی‌های عظیمی هستند که با سرمایه‌گذاری و انتقال کارخانه‌ها به چین در آن‌جا به تولید مشغولند و مواد اولیه، هزینه دستمزد، انرژی و تولید را به یوآن می‌پردازند و با استفاده از تسهیلات مالیاتی تولید در چین، درآمد فروش محصولات را به دلار دریافت می‌کنند. در واقع، اولویت‌های اقتصادی و سودآوری تجارت و منافع قدرت‌های اقتصادی جهان است که چارچوب تصمیمات اقتصادی و رفتار پولی دولت چین را ترسیم می‌کنند.
▬    درحال حاضر شاهد بیشترین کسری بودجه و بدهی دولت امریکا به بانک مرکزی این کشور (Federal Reserve) (شورای عالی خزانه‌داری امریکا) هستیم، درحالی‌که بر پایه برخی استدلال‌ها که افزایش نقدینگی را باعث تورم و کاهش ارزش پول ملی می‌دانند، تزریق پول توسط دولت به اقتصاد امریکا و افزایش سقف استقراض دولت امریکا به معنای افزایش نقدینگی است، ولی، در عین حال، شاهد کاهش ارزش دلار و افزایش نرخ تورم در این کشور نیستیم. بدیهی است بانک مرکزی امریکا با استفاده از بنیه مالی و ذخایر قابل توجه طلا و ارز و سهام سریع‌المعامله و انتشار اوراق قرضه جهانی که به کشورهایی نظیر چین و کشورهای عربی و ثروتمند جهان فروخته شده، باعث شده تا این سرمایه‌گذاران از بیم زیان، خود از ارزش دلار حفاظت کنند و این فرآیند به عنوان یکی از مکانیزم‌های جذب سرمایه‌های شرکای اقتصادی، تأثیر حیاتی در کنترل ارزش برابری دلار در برابر ارزهای دیگر دارد که با مدیریت منابع و البته، همسو با وال استریت (Wall Street) قادر است از مهیب‌ترین بحران‌های اقتصادی به سلامت خارج شود و می‌تواند در مدت زمان کوتاهی به ترمیم ارزش پول ملی خود بپردازد؛ چرا که، عمده سرمایه گذاری جهان به دلار امریکا و در خاک این کشور صورت گرفته است. در حال حاضر شاهدیم که بسیاری از کنسرسیوم‌های نفتی جهانی و شرکت‌های سرمایه‌گذاری و، حتی، خودرویی تمایلی به فعالیت در کشورمان ندارند، تا آن‌جا که به دنبال جذاب‌تر کردن قراردادهای نفتی و با طرف‌های پر قدرت هستیم، ولی، درحال حاضر این ذخایر و منابع و پیوند با منافع جهانی در کشورمان وجود ندارد. بنا بر این، قیاس اقتصاد کشورمان با هر کشور دیگری و ارائه نمونه‌های موردی بدون توجه به علل آن در جهت حفظ منافع اقلیت مدعی صادرات در کشور و تجویز نسخه‌های آن‌ها، ناکارآمد خواهد بود. به رغم برخی اظهار نظرها، شاهدیم که کاهش نرخ دلار در بازار آزاد بر کاهش نرخ تورم تأثیرگذار بوده است تا جایی که روزنامه دنیای اقتصاد از پایان تورم ۳۹ درصدی خبر می‌دهد. گر چه بامقاومت برخی که روند بهبود معیشت و قدرت خرید مردم را در تضاد با منافع خود می‌بینند و سوءاستفاده از شرایط تحریمی که کشور با آن دست به گریبان است، کاهش قیمت‌ها هنوز به سطح مصرف‌کنندگان نرسیده است.
برداشت آزاد از دنیای اقتصاد
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در چهارشنبه, 08 آبان 1392 ساعت 21:41

صفحه 167 از 407