فیلوجامعه‌شناسی

مقالات و يادداشتهاي روز

UNDP در ایران

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشتادامه مطلب... آزاد از دکتر علی فرزین در گفتگو با فاطمه باباخانی و میثم هاشم‌خانی؛ برای تأمل بیشتر


▬    در گفت‌وگو با دکتر علی فرزین مدیر UNDP در ایران درباره زمینه و نحوه فعالیت این سازمان بین‌المللی در کشورمان پرسش‌هایی را مطرح کردیم.
▬    سازمان ملل متحد در بحبوحه جنگ جهانی دوم شکل گرفت؛ با این امید که دنیای پس از جنگ با فعالیت‌های صورت گرفته توسط این سازمان، نویدبخش دنیای بهتری برای مردمان جهان باشد. در همین راستا بود که نهادهای مختلف در این سازمان جدا از مجمع عمومی و شورای امنیت که بیشتر به مسائل سیاسی می‌پرداخت شکل گرفتند. یونسکو، یونیسف و UNDP (United Nations Development Programme) نمونه‌ای از این سازمان‌های بودند که هر کدام تلاش می‌کردند بخشی از مشکلات اجتماعی در سطح جهان را برآورده کنند و در راه رسیدن به اهداف خود از کمک داوطلبان بهره گرفتند.

░▒▓ از چه زمانی UNDP فعالیت خود را در ایران آغاز کرده است؟
▬    UNDP نزدیک به ۵۵ سال است که در ایران فعال و در حوزه‌های مختلفی کار کرده است. در دهه ۴۰ کمک‌های مهندسی و در دهه ۵۰ خورشیدی کمک‌های برنامه‌ریزی از سوی این سازمان ارائه می‌شد. در سال‌های ابتدایی انقلاب فعالیت UNDP برای مدت کوتاهی متوقف شد؛ اما، با اتمام جنگ و با توجه به تخریب‌های صورت گرفته، کمک‌های زیادی در حوزه محیط زیستی و زیربنایی از سوی این سازمان بین‌المللی انجام شد. در دهه ۸۰ به بعد، کمک‌های UNDP بیشتر شکل نرم‌افزاری به خود گرفت؛ در این دوره منابع مالی این سازمان هم کمتر شده بود، از آن زمان تاکنون، بحث‌های توانمندسازی تشکیلات کشوری و مردم در خصوص کارهای محیط زیستی، منابع طبیعی، فقرزدایی و سلامت در اولویت این سازمان قرار گرفته است.
▬    در حال حاضر UNDP بر اساس تفاهم‌هایی که با ایران بر اساس برنامه UNDAF (United Nations Development Assistance Framework) دارد، در ۴ محور در ایران فعالیت می‌کند که در چارچوب حمایت‌ها و فعالیت‌های توسعه‌ای سازمان ملل است و شامل حفاظت از محیط زیست، فقرزدایی و رشد اقتصادی فراگیر (توانمندی گروه‌های محروم توانمند و کاهش نابرابری)، سلامت (تلاش در جهت کاهش بیماری‌های واگیردار نظیر سل، مالاریا و ایدز) و مدیریت ریسک می‌شود.

░▒▓ فعالیت داوطلبانه در کار شما چه جایگاهی دارد؟
▬    بحث داوطلبی برای ما (UNDP) بسیار مهم است و در سطح جهان تشکیلاتی تحت عنوان UNV شکل گرفته است که مدیریت آن را هم UNDP به عهده دارد.
▬    بر اساس رویه این سازمان ما در سراسر دنیا یکسری شرح خدمات تعریف و افرادی که تمایل دارند کار داوطلبانه انجام دهند را بسیج کرده و آن‌ها را در پروژه‌های متعدد درگیر می‌کنیم. UNDP الآن بیش از ۶۰ هزار پروژه در جهان دارد که با مقیاس‌ها و منابع مختلف در حال انجام هستند. در واقع، این سازمان موفق شده است به کار داوطلبانه در سراسر جهان نظم دهد. اصولاً سازمان ملل و به تبع آن UNDP کارهای غیرانتفاعی را می‌پسندد و از آن حمایت می‌کند.
▬    در این راستا از تشکل‌های مردمی، محلی، خیریه‌ای و فعالیت‌های مشابه حمایت می‌شود. حتی، در سطح جهان ما برای همکاری با تشکیلات غیرانتفاعی- جدا از تفاهم‌نامه‌هایی که با بخش خصوصی و دولت داریم- قراردادهای تیپ خاص خود را تعریف کرده‌ایم. اصولاً با توجه به پیشرفت‌های صورت گرفته در دنیا و پیچیدگی‌ها و در کنار آن ناهنجاری‌هایی که در نظام‌های اجتماعی به وجود آمده کارشناسان به این نتیجه رسیده‌اند بدون مشارکت مردم و کنش‌گران توسعه که عمدتاً داوطلبانه فعالیت می‌کنند، امکان پایداری در توسعه وجود ندارد.
▬    ما انتظار نداریم بخش خصوصی و دولت همه مسائل جامعه را مرتفع کنند، بخشی از این مشکلات باید با همراهی تشکل‌های مردمی که آشنایی بیشتری با جامعه دارند حل شود و این رویه در سنت همه جوامع نیز به چشم می‌خورد.
▬    ما در ۵۰ سال گذشته در ایران با تشکل‌های غیرانتفاعی، مدنی، مردمی و با سازمان‌های مردم نهاد بسیاری به شکل مستقیم و غیرمستقیم کار کرده‌ایم.
▬    البته، اکثر پروژه‌های ما با دولت است؛ چون وظیفه ما در ایران این است که به دولت کمک کنیم تا توان مدیریت اجرایی آن‌ها ارتقا پیدا کند، اما، در این راستا دستیابی به این هدف از سمن‌ها و افراد داوطلب زیادی کمک گرفته شده است. البته، ما در UNDP برای گروه‌هایی که به صورت داوطلبانه در UNV کار می‌کنند حقوق حداقلی در نظر می‌گیریم که حداقل هزینه‌های آن‌ها را پوشش دهد، اما، با وجود ارائه کمترین دستمزد شاهدیم اقشار مردمی برای کاری که به نظرشان برای جامعه مفید است و منجر به بهبود وضعیت مردم می‌شود داوطلب می‌شوند که این جای تقدیر دارد. بویژه در ایران ما در موارد بسیاری شاهد بوده‌ایم که مردم کارهای خیر را بدون چشمداشت انجام داده‌اند که این امر نشان از روحیه فداکاری آن‌ها دارد.
▬    حمایت شما برای تسهیل فعالیت داوطلبانه آیا در کنار توسعه اجتماعی به توسعه اقتصادی جوامع نیز منجر می‌شود؟ برخی از کارشناسان اقتصادی عنوان می‌کنند که رویه‌های در پیش گرفته شده توسط UNDP و سایر نهادهای سازمان ملل تنها توسعه اجتماعی را مدنظر قرار دارد.
▬    رویکرد، دیدگاه و ارزش‌های UNDP و سایر آژانس‌های سازمان ملل درباره توسعه انسانی است. به این معنا که چطور انسان‌ها رفاه، پایداری و انسجام بیشتری داشته باشند. این یک رویکرد مدنی است که در فرهنگ بسیاری از کشورها از جمله کشور ما نیز به چشم می‌خورد. ما مرزبندی درباره انسان‌ها نداریم و انسان را به شکل کلی فارغ از مرز جغرافیایی، نژادی و... می‌بینیم.
▬    از نگاه ما وضع انسان باید بهتر شود و برای این‌که انسان و جامعه پایدار بماند، افراد این جامعه باید توانمند شده و محیط زیست و سلامت آن‌ها حفظ شود. هم‌چنین، در این جوامع باید توان کاری بالا رفته و کارهایی که افراد انجام می‌دهند منجر به ارزش افزوده و منفعت اقتصادی شود ضمن این‌که این فایده نیز باید درست توزیع شود. در راستای دستیابی به این هدف است که بحث رشد فراگیر مطرح شده است.
▬    به این معنا که در کنار درآمد و اشتغال بالا و توزیع مناسب ثروت در جامعه، شاهد تخریب محیط زیست و تورم و مسائل و مشکلات اجتماعی نباشیم. فعالیتی که UNDP هم انجام می‌دهد در راستای دستیابی به این هدف است. از نگاه ما اقتصاد باید کار کند، اما، جامعه نیز باید سرمایه انسانی به وجود بیاورد و منابع ما احیا شود. از این دیدگاه موارد فوق نه تنها در تضاد با هم نیستند، بلکه در کنار هم قرار می‌گیرند.
▬    ما نمی‌توانیم نقش مسؤولیت اجتماعی و سرمایه اجتماعی را در فرآیند اقتصادی نادیده بگیریم، در حالی که کار آن‌ها منجر به ارزش افزوده می‌شود. هم‌چنین، ما باید سلامت و آموزش و رفاه افراد جامعه را در نظر گرفته و توان آن‌ها را بالا ببریم؛ به طوری که سهم آن‌ها در فرآیند توسعه درست تعریف شده باشد.
▬    جامعه مدنی، سمن‌ها یا هر گروهی که کار خیر و فداکاری بدون چشمداشت انجام می‌دهند یک سرمایه اجتماعی محسوب می‌شوند که نتیجه فعالیت آن‌ها سرمایه اقتصادی به وجود می‌آورند. به عنوان مثال، خیرین مدرسه‌ساز سرمایه اجتماعی و اقتصادی به وجود می‌آورد یا کسانی که در کار آموزش هستند سرمایه ساز محسوب می‌شوند.
▬    حتی بخشی از کارهایی که دولتی‌ها انجام می‌دهند سرمایه‌سازی محسوب می‌شود. به عنوان مثال، سازمان فنی و حرفه‌ای ۱۳ هزار دفتر در کل کشور دارد و به شبکه عظیمی از افراد علاقه‌مند با سوبسید آموزش‌های فنی و حرفه‌ای می‌دهد، نتیجه این کار ایجاد یک سرمایه اجتماعی و اقتصادی است. هم‌چنین، برای بخشی از کسبه و تجار که مسؤولیت پذیری اجتماعی در آن‌ها بسیار قوی است و کار خیر می‌کنند، بحث توسعه انسانی با اهمیت تلقی می‌شود یا هیأت‌های مذهبی که کار داوطلبی در مناسبت‌های خاص انجام می‌دهند. به این ترتیب، ما شاهدیم بحث داوطلبی و کار غیرانتفاعی قابل مرز‌بندی نیست؛ بویژه در کشور ما که فرهنگ کهنی هم دارد و از قدیم هم این رویه در آن شایع بوده است. UNDP و بقیه نهادهای سازمان ملل این راه را تشویق می‌کنند و قائل به تفکیک آن‌ها از توسعه اقتصادی نیستند.

░▒▓ شما از چهار حوزه فعالیت UNDP در ایران سخن گفتید، چرا این حوزه‌ها برای ایران انتخاب شدند؟ و چه تفاوتی میان کار داوطلبی در ایران و کشورهای اروپایی وجود دارد؟
▬    این چهار حوزه توسط UNDP براساس تعریفی که این سازمان از چالش‌های ایران و دولت ایران از مزیت‌های UNDP داشته انتخاب شده‌اند. ما در برنامه‌های استراتژیک UNDP هفت برنامه داریم که بنا بر چالش‌های هر کشور حوزه‌های مختلفی انتخاب می‌شوند. مثلاً، UNDP در بحث محیط زیست بیش از ۲۰ سال کار کرده یا در رشد فراگیر هم به اندازه محیط زیست تخصص دارد.
▬    این حوزه‌ها جزو تخصص‌های ما محسوب می‌شود و اگر فایده‌ای برای ایران داشته باشیم باید در کارهایی باشد که مزیت در آن‌ها داریم. از سوی دیگر، تخصص UNDP بیشتر درباره برنامه‌ریزی‌های کلان توسعه است؛ این‌که چطور برنامه‌ریزی و توانمندسازی برای انسان‌ها، مناطق طبیعی و مناطق فقیر داشته باشیم.
▬    اما درباره بحث داوطلبانه در ایران این یک بحث مفصل است؛ من فکر می‌کنم ما سنت کار داوطلبانه را در کشورمان داریم. درست است ما امروزه، از واژه‌هایی نظیر سازمان مردم نهاد یا داوطلب استفاده می‌کنیم، اما، از زمان‌های کهن خیرین و هیأت‌های مذهبی به شکل فعالی در جامعه ایرانی حضور داشته و به کار توسعه انسانی مشغول بوده‌اند. مفهوم دستگیری از نیازمندان از دل این سنت برخاسته است و ما هم‌چنین، در ادوار مختلف تاریخی شاهد بوده‌ایم که روستاییان برای کار آبیاری یا کشاورزی جمع‌هایی را شکل داده و در آن‌ها بدون منفعت اقتصادی برای توسعه روستای خود زمان می‌گذاشتند.
▬    از آن‌جا که هر جا جمعی شکل بگیرد که در آن افراد بدون منفعت اقتصادی به فعالیتی اجتماعی مشغول باشند یک جمع داوطلبانه شکل گرفته است، می‌توان گفت ما قرن‌ها است که کار داوطلبانه را تجربه کرده‌ایم. در کنار آن ما تشکل‌هایی داریم که با ساختار تعریف شده جهانی طی ۲۰ سال گذشته فعالیت می‌کنند (البته، تشکل‌هایی هم هستند که سابقه بیشتری دارند، اما، تعدادشان محدود) است.
▬    در غرب طی ۲۰۰ سال گذشته شرکت‌ها رشد پیدا کردند و از دل آن‌ها بنیادهای خیریه و سایر نهادهای داوطلبانه بیرون آمدند که کار مسؤولیت اجتماعی را بر عهده داشتند، اما، این امر نشان‌دهنده سابقه بیشتر آن‌ها در کار داوطلبانه نیست. ما نیز باید به سنت‌ها توجه کرده و در جهت گسترش فعالیت‌های داوطلبانه بر اساس این سنت باشیم.

░▒▓ با توجه به گفته‌های شما آیا می‌توان چنین نتیجه گرفت که کار داوطلبانه در ایران اوضاع خوبی دارد؟
▬    بحث خوب و بد نیست و ما نباید مسائل را سیاه و سفید ببینیم مهم این است که این نهادها حضور دارند و در جای خود کار می‌کنند. این‌که خوب یا بد کار می‌کنند جای بحث ما نیست، بلکه مهم این است که چنین نهادها و تشکل‌هایی گسترش پیدا می‌کنند. پاسخ به این پرسش که میزان تأثیرگذاری چنین نهادهایی چقدر است، آن‌ها به چند نفر آموزش داده، چند نفر را توانمند کرده‌اند یا چقدر در رشد اقتصادی موثر بوده‌اند آسان نیست، چون ما آمار دقیقی از این امر نداریم، اما، کاملاً واضح و روشن است کسانی که کار داوطلبانه می‌کنند نقش موثری در توسعه دارند. در کشورهای غربی چون بحث مالیات جدی است و ثبت سهم مهمی را دارد همه چیز منظم بوده و آمارها و شاخص‌ها دقیق است.

░▒▓ آیا در UNDP کارها به شکل پروژه‌ای انجام می‌شود؟ و آیا تفاوتی میان پروژه‌های سازمان‌های مردم نهاد و دولت وجود دارد؟
▬    رویکرد ما در UNDP برنامه‌ای است که این برنامه‌ها به شکل پروژه تعریف می‌شوند و بر همین مبنا است که اولویت پروژه‌ها مشخص می‌شود. در ایران ما تفاهمی با دولت داریم که پروژه‌ها با مدیریت دولت انجام شود، اما، از دل این پروژه‌ها حوزه‌هایی بیرون می‌آید که کار اجرایی آن را سازمان‌های مردم نهاد، دانشگاه یا نهادهای دیگر به عهده می‌گیرند، اما، این امر به مدیران پروژه بستگی دارد که در پروژه‌های خود با چه نهاد یا سازمانی کار کنند.

░▒▓ به این ترتیب، UNDP به شکل مستقیم با سازمان‌های مردم نهاد در تماس نیست؟
▬    خیر. در این چرخه ۵ سال جدید که تا ۲۰۱۶ به طول می‌انجامد برنامه ما این است که با دولت کار کنیم. بنا بر این، ما به طور مستقیم در این چهار محور با بخش خصوصی یا سازمان‌های مردم نهاد قرارداد یا پروژه جداگانه‌ای نداریم.

░▒▓ UNDP سالانه چقدر در ایران برای دستیابی به اهداف خود هزینه می‌کند؟
▬    ما امسال حدود ۴۰ میلیارد تومان یا حدود ۱۵ میلیون دلار هزینه کرده‌ایم و آن را برای کمک به ظرفیت‌سازی و توسعه در ایران هزینه کرده‌ایم.

░▒▓ در چهار حوزه‌ای که به آن اشاره کردید بیشترین حجم مالی و کار در چه حوزه‌ای در ایران صرف می‌شود؟
▬    ما در این چهار حوزه از نظر حجم پولی و تعدد کارهای فیزیکی و فعالیت اجرایی بیشتر هزینه را در حوزه سلامت انجام داده‌ایم. بیشترین این پروژه‌ها با وزارت بهداشت است، اما، با تشکل‌های دیگری هم در این حوزه کار می‌کنیم. نوع فعالیتی هم که داریم حوزه‌هایی نظیر پیشگیری از بدتر شدن وضعیت ایدز، ریشه کنی مالاریا (در مناطقی که به تازگی شیوع پیدا کرده) ریشه کنی سل و... را شامل می‌شود. هم‌چنین، ما پروژه‌ای درباره خانواده‌هایی داریم که سرپرست خانوار مبتلا به اعتیاد دارد و تلاش داریم به آن‌ها برای رفع مشکلاتشان کمک کنیم.
▬    دومین حوزه‌ای که منابع مالی ما به آن اختصاص دارد حوزه زیست محیطی است. ما در حال حاضر بیش از ۱۲ پروژه فعال داریم که عمده آن‌ها با سازمان محیط زیست و سازمان جنگل‌ها و مراتع کشور است. در این پروژه‌ها ما بحث احیای منابع طبیعی را مدنظر قرار می‌دهیم. در کنار آن ما پروژه‌هایی داریم که به عنوان نمونه، در یک منطقه انجام می‌دهیم تا راهکارهای خود را آزمون کنیم و کارشناسان داخلی از آن‌ها مستندسازی کنند.
▬    حوزه سوم ما در فقرزدایی است. ما در دولت نهم و دهم در این حوزه فعال نبودیم، اما، از سال گذشته دایره فعالیت‌های ما به این حوزه هم کشیده شده است. وزارت کار و تعاون و رفاه اجتماعی در کنار وزارت کشور، وزارت کشاورزی و بانک کشاورزی همکار ما در این حوزه هستند. حتی، در این بخش ما با سازمان جنگل‌ها همکاری داریم به این ترتیب، که روی توسعه محله‌ای و بسیج محله‌های نزدیک منابع طبیعی کار می‌کنیم. البته، تا زمان فعال‌تر شدن ما در این حوزه اغلب پروژه‌های ما روی مسائل ترویجی و آموزشی  قرار دارد.
▬    مدیریت ریسک حوزه چهارم فعالیت ما است که در این زمینه با وزارت کشور، ستاد بحران کشور و هلال احمر همکاری داریم، اما، آن‌چه برای ما اهمیت دارد حضور سازمان‌های مردم نهاد در توسعه اجتماعی است و این عقیده که بدون حضور فعال آن‌ها کار توسعه اجتماعی به نتیجه دلخواه نمی‌رسد.
برداشت آزاد از دنیای اقتصاد
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در سه شنبه, 19 آذر 1392 ساعت 22:26

تحلیل دیگری از بحران اقتصادی ”...-۲۰۰۸“

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشتادامه مطلب... از اکونومیست؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    وارن بافت که طی شش دهه فعالیت سرمایه‌گذاری خود یک یا دو رکود اقتصادی را در امریکا تجربه کرده است، بحران مالی سال ۲۰۰۸ را یک «پرل هاربر اقتصادی» نامیده است.
▬     نظام بانکی امریکا در این بدترین رکود ۸۰ سال گذشته ۸۸۵ میلیارد دلار از وام‌های معوقه را بخشید. بدهی خالص دولت امریکا از ۶۶ درصد تولید ناخالص داخلی به بیش از ۱۰۰ درصد آن رسید. فدرال رزرو ۳ تریلیون دلار پول جدید چاپ کرد. ۴/۵ میلیون نفر از امریکایی‌ها شغل خود را از دست دادند و میانگین سرانه تولید ناخالص داخلی تا ۵ درصد معادل ۲۲۰۰ دلار کاهش یافت.
▬     این شرایط اسفبار و ویرانی اقتصادی، بسیاری را متحمل فشار کرد، اما، از منظر برتری طلبی امریکایی، این بحران می‌توانست، بسیار بدتر از این باشد. فروپاشی لمان برادرز و ای‌آی‌جی، دو غول مالی امریکا، می‌توانست رکود بزرگ دوم را به بار آورد.
▬     اکنون، اما، اقتصاد امریکا به تدریج راه خود را باز می‌یابد. پیش‌بینی می‌شود در سال آینده با در نظر گرفتن معیار نرخ بازاری ارزها، امریکا بیش از چین در رشد اقتصادی جهان مشارکت داشته باشد. نرخ بیکاری امریکا از اوج ۱۰ درصدی خود در سال ۲۰۰۹ سقوط کرد و انتظار می‌رود تا سال ۲۰۱۵ به ۶ درصد برسد. کسری حساب جاری دولت فدرال از ۸/۹ درصد در سال ۲۰۰۹ به ۱/۴ درصد رسیده است. در شرایطی که بسیاری از شرکت‌ها در گزارش مرکز استاندارد اند پورز ۵۰۰ بیش از انتظار سود داشته‌اند، بازار سهام توانسته است ضررهای خود را جبران کند. در سال ۲۰۰۹ فقط سه شرکت از ۱۰ شرکت بزرگ جهان به لحاظ ارزش، امریکایی بودند. امروز این تعداد به هشت شرکت رسیده است.
▬     این موضوع از دو جنبه اهمیت دارد. جنبه نخست این‌که همان طور که برنارد برودی، یک نظریه‌پرداز نظامی تأثیرگذار در دهه ۱۹۶۰ نوشته است، «استراتژی، لباس دلار بر تن می‌پوشد». حتی، اگر قوای نظامی امریکا فعلا بتواند در برابر کاهش بودجه تاب بیاورد، برودی به درستی گفته است که این موضوع در نهایت به سلامت اقتصاد پایه بستگی پیدا خواهد کرد.
▬     دوم آن‌که آن‌چه برژینسکی در شرایط فعلی مهم‌تر می‌داند، این است که تأثیرگذاری ملی نه تنها با چشم‌انداز کوتاه مدت تعیین می‌شود، بلکه به ویژگی‌های زیربنایی اقتصاد و جامعه یک کشور بستگی دارد. در جنگ سرد بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی، معلوم شد که این موضوع بسیار حیاتی بود؛ و هنوز هم‌چنین، است.
▬     به رغم بحران امریکا، نسخه کاپیتالیسم آن رونق دارد. شرکت‌های فناوری اطلاعات آن بهترین استعدادها را جذب می‌کنند و به بهترین ایده‌ها دست می‌یابند. امریکا مهد خدمات تجاری و مالی است. احیای دوباره خویش موهبتی است که در مورد امریکا به وضوح مشاهده می‌شود. چه کسی فکر می‌کرد که رونق اخیر در صنعت فرسوده و رو به زوال نفت و گاز امریکا بروز کند؟
▬    اما، به رغم همه این‌ها، امریکا قدرت خود را به عنوان یک هژمون اقتصادی از دست داده است. دلیلش تا حدودی این است که نمی‌تواند مجلس نمایندگانش را در جهتی سوق دهد که به بدهی‌های دولت فدرال توجه کنند و تا حدودی شاید اکنون، کمتر از پیش قادر است که نظام بین‌المللی بازار آزاد را تقویت کند و افزایش دهد. شکست‌ها، هم در داخل، و هم در خارج از فضایی در واشنگتن ناشی می‌شود که به نظر می‌رسد، تقریباً، باورنکردنی است.
▬     باید مشکل بدهی‌ها حل شود. حتی، اگر لازم باشد، امریکا باید بهای هر احتمال استراتژیک را بپردازد. دلار هنوز ارز اصلی جهان است و به نظر می‌رسد هم‌چنان باقی بماند، هر چقدر که چینی‌ها از این موضوع شکایت داشته باشند. بنا بر این، دولت فدرال هنوز دسترسی خاصی به اعتبارات دارد، گر چه که آژانس رتبه‌بندی استاندارد اند پورز در سال ۲۰۱۱ رتبه بدهی‌های آن را کاهش داد. مهم‌تر آن‌که امریکا زمان دارد تا کاهش‌های ملایمی را در حق بیمه بیکاری ایجاد کند، یا افزایش لازم را در مالیات‌ها ایجاد کند تا بودجه تنظیم شود.
▬     در اصل کسری حساب جاری امریکا یک مشکل سیاسی است. جهان که دیده است امریکا نتوانسته است در میان مدت به برنامه‌ای برای تنظیم مالیات‌ها و هزینه‌ها دست یابد، اکنون، به توان این کشور در مقابل،ه با مشکلاتی که معمولاً، ابرقدرت‌ها با آن‌ها روبه‌رو می‌شوند، کمتر باور دارد. متحدان امریکا بر این حقه امریکایی تکیه می‌کنند که شش مسأله غیرممکن، قبل از صبحانه باید حل شود. رقبا هم فعالیت خود را بر پایه این فرضیه برنامه‌ریزی می‌کنند که امریکا استراتژی‌های سرسختانه‌تر آن‌ها را از سر می‌گذراند، اما، آن‌چه کنگره در مورد اشتغال، تملک دارایی‌ها و پرتگاه مالی به نمایش گذاشت، همه راهکارهایی خود تحمیلی بودند که به مدیریت بدهی‌ها کمک و جهان را دعوت کرد تا در مورد امریکا دوباره فکر کند.
▬     البته، تصویر بین‌المللی از امریکا تنها کمی اطمینان‌بخش شده است. گر چه نظم اقتصادی امریکا به مانند دهه ۱۹۳۰ دچار فروپاشی نشد، اما، جای جهانی‌سازی آزادانه را چیزی گزینشی‌تر گرفته است. جریان جهانی سرمایه از ۱۱ تریلیون دلار در سال ۲۰۰۷ به حدود یک سوم آن رقم رسیده است. در عین حال، راهکارهای حمایت از تجارت که تحت نظارت سازمان تجارت جهانی به تصویب می‌رسند، در حال گسترش هستند. کشورهای ثروتمند به منظور تداوم صادراتشان (صادرات کالاهایی چون صفحات خورشیدی) از صنایع فناوری پیشرفته خود در برابر کشورهای دارای درآمد متوسطی چون چین، حمایت می‌کنند. هیچ کس با نظام رقابتی مشکلی ندارد، اما، بسیاری از مفرهای قانونی استفاده می‌کنند و این در شرایطی است که جهان مسیر دیگری را در پیش گرفته است.
▬     پاسخ اوباما به این مسأله کار روی دو توافق منطقه‌ای است: یکی توسعه عظیم شراکت در دو سوی اقیانوس آرام (TPP) است و دیگری توافق جدید شراکت در تجارت و سرمایه‌گذاری در دو سوی اقیانوس اطلس (TTIP) است. توافق نخست با ۱۱ کشور واقع در سواحل اقیانوس آرام است و دیگری با اتحادیه اروپا. این دو توافق در مجموع، ۷۰ درصد تجارت جهانی را پوشش می‌دهند. به دلیل آن‌که طیف وسیعی از کشورها از ویتنام گرفته تا استرالیا در توافق TPP دخیلند، معیارهای جدیدی بر اساس آزادی اقتصادی شکل خواهد گرفت. اگر چین بعداً به این توافق ملحق شود، چیزی که امریکایی‌ها اصرار می‌کنند که انجامش ممکن است، آن‌گاه، چین مجبور خواهد شد، آن معیارها را بپذیرد. کشورهایی که طی مذاکرات تجاری طولانی دوحه در برابر پیشرفت مقاومت کردند، حق وتوی خود علیه آزادسازی تجاری را از دست خواهند داد. نگرانی بزرگ این است که این توافق‌ها با شکست روبه‌رو شوند.
▬     در توافق نخست، همه ۱۲ کشور با مشکلات بزرگی روبه‌رو هستند. در امریکا، دولت از سوی کنگره تحت فشار قرار دارد که این پیمان حاوی بندهایی است که «دست‌کاری در نرخ ارز» را در بر می‌گیرد و ژاپن به عمد ارزش ین خود را پایین نگه می‌دارد تا از آن به نفع صادراتش بهره گیرد. در قراردادهای تجاری گذشته چنین ایده‌ای لحاظ نشده بود چون تعریف آن دشوار است.
▬     البته، قرار نیست که این مشکلات واشنگتن در یک روز حل شود، اما، رابرت زالیک، رییس پیشین بانک جهانی و نماینده تجاری ایالات متحده می‌گوید گام نخست می‌تواند این باشد که سیاست‌گذاری‌های اقتصادی به جایگاه درست خود در سیاست خارجی بازگردد. از زمان تامس جفرسون به بعد سیاست خارجی به معنای حفظ منافع اقتصادی در خارج بود، اما، زالیک می‌گوید که در زمان جنگ سرد روسای بانک‌های مرکزی و قضات توسط سیاسیون کرملین کنار گذاشته شدند و در استراتژی‌های سیاست خارجی تنها در حد پرداخت هزینه‌ها به اقتصاد توجه شد.
برداشت آزاد از دنیای اقتصاد
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در دوشنبه, 18 آذر 1392 ساعت 18:31

قحطی سال‌های ۱۲۹۷/۱۹۱۹-۱۲۹۵/۱۹۱۷؛ بزرگ‌ترین فاجعه تاریخ ایران

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشتادامه مطلب... از محمد قلی مجد؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    کتاب «قحطی بزرگ سال‌های ۱۹۱۷-۱۹۱۹، بررسی اسنادی» اثر محمدقلی مجد، به مطالعه مقطعی از تاریخ ایران می‌پردازد که در آن قحطی همراه با تأثیرات سوء جنگ جهانی اول در ایران به فاجعه بزرگی بدل شد، و در پی آن هشت تا ده میلیون نفر از جمعیت کشور به کام مرگ فرو رفتند.
▬    این واقعه زمانی صورت گرفت که ایران در اشغال نظامی انگلیسی‌ها به سر می‌برد و این کشور نه‌تنها تلاشی برای کاهش عواقب قحطی نکرد، بلکه با خرید عمده گندم و مواد غذایی داخلی، کوتاهی در وارد کردن آذوقه از هند و عراق، منع واردات مواد غذایی از ایالات متحده و پرداخت نکردن درآمدهای نفتی بر شدت بحران افزود. نویسنده اعتقاد دارد نکته مهم درباره این برهه از تاریخ کشور آن است که حقایق مربوط به آن پنهان و ناشناخته مانده؛ از این رو، با استفاده از منابع و اسناد به روشن ساختن زوایای آن پرداخته است. عنوان فصل سوم «مرگ و میر واقعی، کاهش جمعیت ایران در سال‌های ۱۹۱۹-۱۹۱۴» است که در آن نحوه کاهش چهل درصد از جمعیت ایران به دلیل قحطی و بیماری‌های ناشی از سوءتغذیه و نیز تلاش مفسران بریتانیایی در وارونه جلوه دادن حقایق مورد بررسی قرار گرفته است. ترجمه دو فصل فوق به دلیل ارتباط و پیوستگی موضوع در یک جا گنجانده شده است.
▬    قحطی سال‌های ۱۹۱۷ تا ۱۹۱۹ بزرگ‌ترین فاجعه تاریخ ایران است که از حمله مغول در قرن سیزدهم میلادی بسیار فراتر رفت.
▬    این واقعه یکی از مصائب بزرگ تاریخ ایران است که درباره آن مطالب اندکی نوشته شده و، حتی، کمتر شناخته شده است.
▬    خشکسالی سال ۱۹۲۵ (۱۳۰۳)، این نگرانی را ایجاد کرد که مبادا وقایع سال‌های ۱۹۱۷ و ۱۹۱۸ تکرار شود و والاس اس. موری کاردار سفارت امریکا را بر آن داشت تا چنین بنویسد: «اکنون، ایران در خطر رویارویی با موقعیتی است که در سال ۱۸-۱۹۱۷ پیش آمد و به علت خشکسالی و نابودی محصولات توسط ارتش‌های متجاوز، کشور دچار قحطی شد و چنان که برآورد می‌شود یک سوم از جمعیت خود را از دست داد». من، ناباورانه و با اعتقاد به این‌که حتماً باید اشتباهی رخ داده باشد، تحقیقات دقیقی در اسناد وزارت خارجه ایالات متحده مربوط به ایران طی سال‌های جنگ جهانی اول صورت دادم. اسناد بسیار غنی و دست‌نخورده هستند. هم‌چنین، از این واقعیت که تاریخ ایران در طول جنگ جهانی اول در هاله‌ای از ابهام فرو رفته است، شگفت‌زده شدم. تعجب‌آورتر این‌که قحطی سال ۱۹۱۹-۱۹۱۷ عملاً ناشناخته مانده است. دریافتم که اظهارات موری مبنی بر آن‌که ایران یک سوم جمعیت خود را از دست داده تا حدودی دست پایین گرفتن قضیه است. حقیقت بدتر از آن بود. در این مقاله به بررسی قحطی و طول مدت آن با تکیه بر اسناد می‌پردازم. منابع دست دوم عبارتند از خاطرات و مشاهدات افسران نظامی بریتانیا در ایران که مفیدترین آن‌ها یادداشت‌های سرلشکر ال. سی. دانسترویل، فرمانده نیروهای بریتانیایی در غرب و شمال ایران در سال ۱۹۱۸، خاطرات سرگرد ام. ایچ. داناهو، افسر اطلاعاتی وابسته به نیروی دانسترویل و سرلشکر سرپرسی سایکس، فرمانده نیروهای بریتانیا در جنوب ایران طی سال‌های ۱۹۱۹-۱۹۱۶ است. با توجه به این‌که گزارش‌های انگلیسی‌ها توسط شاهدان دست اول و افرادی که مستقیماً بلافاصله پس از جنگ در کشور حضور داشتند، نوشته شده، این منابع دست دوم نیز در حقیقت، منابع دست اول به شمار می‌روند. منبع مهم دیگر اطلاعات و گزارش‌های سرلشکر دبلیو. ای. آر. دیکسن درباره کمربند شرق ایران طی سال‌های ۱۹۱۹-۱۹۱۸ است.

░▒▓ آغاز کمبود مواد غذایی، پاییز ۱۹۱۶/ ۱۲۹۴
▬    رالف ایچ. بادر، کنسول امریکا در گزارش مورخ ۲۰ مه ۱۹۱۵، شرح مختصری از وضعیت مواد غذایی تقریباً، یک سال پس از آغاز جنگ در اروپا ارائه می‌دهد و تأثیر جنگ را بر بهای کالاهای وارداتی و محصولات داخلی بررسی می‌کند: «پس از آغاز خصومت‌ها در اروپا در ماه اوت گذشته، عملاً واردات کالا به ایران متوقف شد». بادر، سپس، این اطلاعات مهم را ارائه می‌دهد:

•    از این رو، بهای کالاهای خارجی به شدت افزایش یافت، حال آن‌که افزایش بهای تولیدات داخلی ناچیز بود. از میان اقلام داخلی که بهای آن‌ها افزایش چندانی نداشت، می‌توان به گوشت گوسفند، گوشت گوساله، آرد ایرانی، مرغ و جوجه و میوه اشاره کرد. برنج در جلگه‌های پست شمال در سواحل دریای خزر به عمل می‌آید و بهای آن برای هر پوند از پنج سنت به شش سنت افزایش یافت. بهای شکر برای هر پوند از هشت سنت به ده سنت، قهوه از سی سنت به پنجاه سنت برای هر پوند، چای از ۴۸ سنت به ۸۰ سنت برای هر پوند، آرد محصول اروپا از هفت سنت به ۱۲ سنت برای هر پوند افزایش یافت.

▬    بادر چنین نتیجه‌گیری می‌کند که: شواهد فوق حاکی از آن است که هزینه زندگی برای جمعیت داخلی که اقلام اصلی غذایشان گوشت گوسفند، برنج و نان سفید است، اندکی افزایش یافت، حال آن‌که هزینه زندگی خارجیان که عمدتاً اقلام وارداتی از اروپا را مصرف می‌کنند، بین سی تا چهل درصد افزایش یافته است. ذخیره موجود کالاهای اروپایی به تدریج مصرف می‌شود و انتظار می‌رود هزینه زندگی افزایش یابد.
▬    به این ترتیب، معلوم می‌شود که نه ماه پس از آغاز جنگ در اروپا، شش ماه پس از اشغال اهواز و خوزستان از سوی بریتانیا و پس از درگیری‌های بسیار بین روسیه و ترکیه در آذربایجان، مواد غذایی فراوان بود. تقریباً، دو سال بعد از جنگ، یعنی، در ژوئیه ۱۹۱۶ جفری کفری، کاردار سفارت امریکا تا آن زمان در خصوص بهای کالاها در تهران چنین گزارش می‌دهد: «بهای کالاهایی که وارد می‌شوند، معمولاً، در پایتخت گران است و بهای محصولات داخلی در نتیجه، اوضاع پس از جنگ افزایش یافته است».
▬    گزارش کفری به وضوح نشان می‌دهد که در سال ۱۹۱۶ تورم بالا رفته و نرخ مبادله ارز افزایش یافته است: «با نرخ کنونی مبادله ارز، یک قران معادل ۱۴۳/۰ دلار است. نرخ عادی مبادله یک قران معادل ۰۸۷۵/۰ دلار بوده است». اما، با فروش جو به قیمت هر پوند دو سنت، در سال ۱۹۱۶ مواد غذایی در فصل درو در کشور نسبتاً فراوان بوده است. این نکته بسیار مهم است؛ زیرا، بسیاری از مهم‌ترین درگیری‌ها در غرب ایران در سرتاسر جنگ فقط از اواخر سال ۱۹۱۵ تا تابستان ۱۹۱۶ بود. پس از آن اوضاع رو به وخامت گذاشت.
▬    معمولاً از «قحطی سال‌های ۱۹۱۷ و ۱۹۱۸» سخن به میان می‌آید، اما، روشن است که بحران غذا از یک سال قبل از آن آغاز شده بود و چنان که در ذیل می‌آید، قحطی تا تابستان ۱۹۱۹ ادامه یافت. ایران از نوامبر ۱۹۱۴ هنگامی که بریتانیا خوزستان را اشغال کرد، به صحنه کارزار تبدیل شد. پس از اشتغال اولیه تبریز از سوی عثمانی‌ها در ژانویه ۱۹۱۵ (۱۲۹۳) تا بهار ۱۹۱۷ (۱۲۹۵)، که روس‌ها عثمانی‌ها را از ایران بیرون راندند، در غرب ایران درگیری‌های بسیاری صورت گرفت. طی همین دوره بود که روس‌ها و بریتانیایی‌ها کنترل خود را بر مناطق تحت نفوذشان تحکیم کردند. در اکتبر ۱۹۱۶ کاملاً آشکار بود که بحران بزرگی سر برآورده است. کفری گزارش می‌دهد که:

•    مفتخراً به اطلاع می‌رسانم: تأمین آذوقه در تهران به علت کمبود همه اقلام مواد غذایی، بالاخص گندم، جو، برنج، یونجه و کاه اکنون، دارد به بحران مهمی تبدیل می‌شود، قیمت‌ها به صورت خارق‌العاده‌ای افزایش یافته و مردم تنگدست شدیداً تحت فشار هستند. مردم ساعت‌ها در صف نانوایی می‌ایستند تا نانی با کیفیت بد را به بهای گزاف خریداری نمایند. نانوایان از جو و غلات دیگر به جای گندم در تهیه نان استفاده می‌کنند.

▬    او می‌افزاید: بهای شکر در هر پوند به یک دلار و سی‌وپنج سنت رسید. انواع علوفه کمیاب است و چیزی هم که می‌توان تهیه کرد، معمولاً، از کیفیت نازلی برخوردار است. اوضاع در مورد بها و کیفیت زغال سنگ و زغال چوب و نفت به همین صورت است و بنزین نایاب است.
▬    او در نتیجه‌گیری خود می‌آورد که «وضع خرید و فروش دارو، حتی، بدتر از این است. در تهران یافتن مواد مربوط به این صنعت غیرممکن است». کفری، یک هفته بعد، بار دیگر در خصوص بحران در شرف وقوع چنین گزارش می‌دهد:

•    «مفتخراً به اطلاع می‌رسانم که مسأله تأمین نان در تهران بسیار جدی شده است، زیرا، میزان گندم موجود در پایتخت برای تأمین مایحتاج مردم بسیار ناکافی است. از آن‌جا که مردم عمدتاً از نان محلی و پنیر ارتزاق می‌کنند، مسأله برای آنان بسیار حیاتی است.
•    «بلواهایی به سبب کمبود نان صورت گرفت: «دیروز، شورش‌هایی در شهر صورت گرفت که شرکت‌کنندگان اصلی آن زنان بودند و مردم به عمارتی که به محل وزارت داخله است، هجوم بردند». کفری در ادامه می‌افزاید: «دولت قول داده برای مرتفع ساختن بحران اقداماتی به عمل بیاورد و اگر در این کار موفق نشود، اوضاع بسیار مصیبت‌بار خواهد شد. در پاییز ۱۹۱۷، ایران دست‌خوش قحطی ویرانگری شده بود».
برداشت آزاد از دنیای اقتصاد
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در دوشنبه, 18 آذر 1392 ساعت 18:19

مفهوم جدید شهروندی شرکتی | Corporate Citizenship

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشتادامه مطلب... از تام زارا از Interbrand؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    از تغییرات آب و هوایی و کمبود منابع آب گرفته تا سوءاستفاده از نیروی کار و ناهمگونی اقتصادی، همه و همه موضوعاتی هستند که اگر کسی، حتی، دانشی در مورد آن‌ها نداشته باشد، متوجه می‌شود که چالش‌هایی که امروزه، با آن‌ها روبه‌رو هستیم بسیار جدی و پیچیده هستند.
▬    فشارهایی که از سوی مصرف‌کنندگان، کارکنان و سایر ذی‌نفعان روی برندهای مطرح و رهبر بازار اعمال می‌شود، آن‌ها را وادار ساخته است که بررسی مجدد اولویت‌های خود را ضروری بدانند. شهروندی شرکتی (Corporate Citizenship) یا مفهوم شرکت به عنوان یک شهروند مسؤول، چه مربوط به تثبیت آینده کسب‌وکار باشد و چه برآورده‌سازی انتظارات مصرف‌کننده، دیگر به این معنی نیست که شرکت فقط باید خوب باشد، با این تعبیر برندهای قرن بیست و یکم مجبور خواهند بود که گامی رو به جلو برای حل مسائل دشوار بردارند.
▬    رویکرد جدید در این زمینه شامل برگرداندن تعادل پویا به سیستم و پارادایم کسب‌وکار جدیدی است که شهروندی شرکتی را نه در پیرامون، بلکه در مرکز کسب و کار قرار دهد. در این پارادایم نیروی کار و منابع به طور اخلاقی و مسؤولانه به کار گرفته شده، هوشمندانه‌تر و کارآتر بوده و منابع و جوامع به جای این‌که به طور پیوسته و مستمر تضعیف شوند، بازیابی می‌شوند.
▬    فشار ناشی از رقابت، نیاز برای کاهش ریسک‌های زنجیره تأمین و تمایل برای ساده و موثر کردن عملیات، انگیزه اصلی در موج اول شهروندی شرکتی را فراهم می‌کردند، اما، تقاضاها و تغییر ترجیحات مصرف‌کنندگان، انتظارات سرمایه‌گذاران و بررسی و موشکافی دقیق قانون‌گذاران، برندهای زیادی را به سمت انجام تلاش بیشتر در رسیدگی به تأثیرات زیست محیطی و اجتماعی خود سوق داده است. از این رو، موج بعدی شهروندی شرکتی برندها را ملزم می‌کند که از این نیز فراتر رفته و نقش هوشیارانه‌تری را در شکل دهی و تغییر جامعه ایفا کنند.

░▒▓ جایی که تمایل و مهارت هست، راهی وجود دارد
▬    در گذشته، مفهوم شهروندی شرکتی نوعاً یک تعهد کامل بود. اگر شما چیزی در مورد آن نمی‌دانستید، آن‌گاه، این مفهوم وجود نداشت و در نتیجه، نمی‌توانست مورد موشکافی قرار گرفته و بررسی شود، اما، اکنون، که مصرف‌کنندگان و کارکنان آینده از مسؤولیت اجتماعی شرکت (CSR) به عنوان شاخصی برای سنجش تعهدات اخلاقی و تعهد نسبت به اهداف سازمان استفاده می‌کنند، شرکت‌ها دریافته‌اند که شهروندی شرکتی تنها محدود به ارائه یک گزارش پر زرق و برق نبوده و چیزی است که می‌تواند دیده شده و تجربه شود. چیزی که برندها باید امروزه، به آن دست یابند، تأثیری است که هر کس بتواند آن را احساس کند. صادر کردن چکی برای حمایت از هنر شگفت‌انگیز است، اما، حقیقتاً چه تعداد این تأثیر را احساس خواهند کرد؟ این در حالی است که نزدیک به ۸۰۰ میلیون نفر در جهان به آب آشامیدنی سالم دسترسی ندارند. اکنون، این حوزه‌ای است که در آن یک برند می‌تواند تأثیر قابل‌توجهی را ایجاد کند. مسأله این است که هنگامی که ما در مورد یک چالش بزرگ فکر می‌کنیم، معمولاً، تمایل داریم که در برابر آن از خود ضعف نشان دهیم و این‌گونه فکر کنیم که این مسأله ترسناک بوده و فراتر از این است که رفع شود، اما، افراد دیگری نیز وجود دارند که می‌گویند، «ای کاش می‌دانستم که این مسأله را چگونه حل کنم» و این هنگامی است که شرکت‌ها باید قدم پیش گذاشته و اقدام کنند، زیرا، تمایل وجود دارد و مهارت نیز هست.
▬    برندها منابعی قابل توجه هستند. شرکت‌ها توانایی‌ها و مهارت‌های شگفت‌انگیزی دارند که از آن برای تکامل کسب و کارهای خود استفاده کرده‌اند. این مهارت‌ها چه فناورانه، خلاقانه، لجستیک باشند و چه مالی، می‌توان آن‌ها را به شیوه دموکراتیک و با به اشتراک گذاردن، شکوفا کرد. به منظور حل بزرگ‌ترین مسائل دنیا، شرکت‌ها مجبورند چیزی بیش از تنها تأمین مالی NGO‌ها انجام دهند. شرکت‌ها ناچارند که الگوهای جدید مالی و عملیاتی و نظام‌های پرداخت منابع انسانی جدیدی فراهم کنند، به گونه‌ای که بتوانند تأثیر و نتایج مؤثرتری را ارائه دهند. سازمان‌هایی که این ایده را پذیرفته‌اند، سازمان‌هایی هستند که داستان‌های بیشتری برای گفتن در مورد شهروندی شرکتی خواهند داشت، زیرا، آنان نه تنها برای حل یک مسأله کار می‌کنند، بلکه چیزی را به کار می‌برند که باعث موفقیت آن‌ها در ازای سود رساندن به دیگران شده است.
▬    به طور سنتی، هنگامی که در مورد موفقیت یک شرکت فکر می‌کنیم، عادت داریم که در مورد شاخص‌های عملکرد فکر کنیم در حالی که موفقیت و شکوفایی می‌توانند خیلی بزرگ‌تر از آن شاخص‌ها باشند. شرکت‌ها باید درک کنند که دارای یک موهبت هستند، یک پتانسیل نیرومند که توسط تمامی نیروی کار آن‌ها ایجاد شده و می‌تواند، به گونه‌ای دوباره به کار رود که تغییراتی متفاوت و موثری را برای بهتر شدن ایجاد کند.
▬    در حال حاضر، لشگری از افراد بیرون از سازمان‌ها هستند که برای کاهش گازهای گلخانه‌ای، کاهش گرسنگی، نجات گونه‌های در حال انقراض فعالیت می‌کنند، اما، بسیاری از آن‌ها به دانش این حوزه و دانشگاه‌های مطرح دسترسی ندارند. افراد با ملاحظه و دلسوز راه خود را به قسمت‌های روستایی افریقا و آسیا پیدا می‌کنند و آماده‌اند که انسان‌های زیادی را نجات دهند، اما، این افراد غالباً به مهارت‌های کسب و کار یا مهارت‌های خلاقانه‌ای که آن‌ها را موفق‌تر می‌کند، وصل نیستند. شرکت‌ها امروزه، فرصت خوبی برای به‌کارگیری مهارت‌ها و منابع منحصر به فرد این افراد دارند به گونه‌ای که منابعی را که پیش از این، برای ایجاد تغییرات مثبت مورد استفاده قرار داده‌اند، تقویت کرده و دوباره بسازند.

░▒▓ برندها مأمورانی برای تغییر هستند
▬    قدرت و پتانسیل برندها می‌توانند دنیا را تغییر دهد. به منظور احساس کامل این پتانسیل، برند باید در زمینه فعالیتش مورد آزمایش قرار بگیرد و این زمینه جایی نیست جز جامعه. هر کسب‌وکاری در بازار می‌تواند به عنوان سلولی تولیدی از یک ارگانیزم اجتماعی بزرگ‌تر در نظر گرفته شود؛ صنایع جهانی به اتفاق یکدیگر ماشین غول‌پیکر تولیدی را تشکیل می‌دهند. فعالیت‌های تجمعی برندها مانند پمپی عظیم جریان‌های انرژی و پول را از طریق رگ‌های نظام اقتصادی به حرکت در می‌آورد. هنگامی که ماشین اقتصادی شتاب می‌گیرد یا از کنترل خارج می‌شود، انرژی بیشتر، مواد اولیه بیشتر و دانش بیشتری را مصرف می‌کند و هم‌چنین، محصولات ضایعاتی بیشتری در اطراف محیط زیست پراکنده می‌شوند. وظیفه شهروندی شرکتی جدید ثبات بخشیدن به این جریان انرژی و مدیریت تأثیر آن روی افراد و سیاره و هر جایی که امکان‌پذیر باشد است.
▬    در حالی که هدف جدید کسب‌وکار حفظ جریان پول، کالا و خدمات به شیوه‌ای مسؤولانه است، هدف برندها چیزی مشابه، اما، با ابعادی متفاوت است. برندها روی روح و روان عمل می‌کنند، برندها تأثیرگذارند، برندها آموزش می‌دهند، برندها رفتار را تغییر می‌دهند، برندها الهام بخشند و برندها انرژی را متمرکز می‌کنند. یک کسب‌وکار، به وسیله توان و هدف برند خود ارتقا می‌یابد، عوامل اقتصادی، منابع و مهارت‌های مختلفی را می‌تواند گرد هم آورد، آن‌ها را سازماندهی کند و از آن‌ها نه تنها برای حداکثرسازی سود، بلکه برای بازگرداندن دنیا به تعادل استفاده کند.
برداشت از دنیای اقتصاد
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در دوشنبه, 18 آذر 1392 ساعت 17:13

چم و خم تبدیل ایده به محصول

فرستادن به ایمیل چاپ


برداشتادامه مطلب... از چیا چاره خواه؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر

▬    در بخش‌های قبل به ایده خود شکل دادید و ماکت اولیه را درست کردید. ویژگی‌های مختلف آن را بررسی کردید. سعی کردید آن را تست اولیه کرده و بازخوردی دریافت کنید. هم‌اکنون، تصمیم گرفته‌اید محصول را به مرحله تولید انبوه برسانید. در این فصل مراحلی که ایده به محصول واقعی می‌رسد، معرفی می‌شود.
▬    راه آزموده: هنگامی که شخصی از ارائه محصول جدیدش به بازار سخن می‌گوید، در واقع، کمتر روی روش تولید آن بحث می‌شود. هر کسی راه منحصر به فردی در پیدا کردن منابع تولیدکننده محصولش دارد. مسیر تولید آن‌ها با گامی به جلو یا دو گام به عقب و تکرار مکرر آن و به مرور شکل می‌گیرد. فرمول واحدی برای تولید محصول وجود ندارد. منتها ما این‌جا هستیم تا به شما بگوییم که راه‌های آزموده‌ای برای تولید محصول وجود دارد. تامس ادیسون می‌گوید: من شکست نخوردم، بلکه ۱۰۰۰۰ راه پیدا کردم که کار نمی‌کند!
▬    اهدافی که با ورود به مرحله تولید شکل می‌گیرند در این بخش اهداف زیر دنبال می‌شوند:

▬    ۱. مشخص کردن روش ساختن محصول
▬    ۲. یافتن و آموختن این‌که دقیقاً کدام مواد برای تولید مناسب هستند و به چه دلیل
▬    ۳. ساختن یک نمونه اولیه و تست کردن آن
▬    ۴. پیدا کردن شرکتی که بتواند تعداد محدودی را در فاز اول تولید کند با یک قیمت مناسب و در زمان مناسب
▬    ۵. آشنایی با قواعد دولتی
▬    ۶. تعیین روش بسته‌بندی محصول

▬    چند نکته مهم در تولید:

• سعی کنید هزینه‌های اولیه کاهش یابد. تا امکان آزمایش و خطا کردن و ریسک شکست خوردن وجود داشته باشد.
• تلاش نکنید که چرخ را دوباره اختراع کنید. از ابزارهای آماده در اجرا بهره بگیرید. قرار نیست تمام مراحل اجرا توسط شما انجام بگیرد. بر اساس توان و مهارت‌های خود بر آن‌چه در آن تبحر دارید، تمرکز کنید و برای بقیه فعالیت‌ها از توان و پتانسیل‌های دیگران و هم‌چنین، ابزارهای آماده استفاده کنید.
• در تولید انبوه، به اتحاد با دیگران بیندیشید. اتحاد با دیگران نیروهای زیادی را وارد پروژه خواهد کرد، اما، این مستلزم ذی‌نفع کردن دیگران نیز است. اتحاد مبتنی بر نفع متقابل اصل اولیه در تولید ثروت مشروع است. در صورتی که شما صرفاً در اندیشه بهره‌گیری از دیگران در راستای اهداف خود باشید، مسلما از پتانسیل‌های زیادی بی‌بهره خواهید شد.
• به فکر ساده‌سازی باشید: در خلال انجام کار سعی شود که مدل ساده و کلی از کار در نظر باشد. یکی از تهدیدات در کارهای جدید غرق شدن در شاخ و برگ‌های اضافی است. این باعث می‌شود که از اصل کار دور شویم. پیدا کردن الگو و اسکلت اصلی، کار ساده‌ای نیست، اما، ارزش وقت گذاشتن دارد. این شبیه قانون ۸۰-۲۰ پارتو است که در آن ۲۰ درصد کارها به اندازه ۸۰ درصد آن ارزش دارد.

▬    چند نکته در مورد ساده‌سازی:

• مسأله ساده‌سازی در تولیدهای نرم‌افزاری که پتانسیل زیادی برای پیچیده شدن ناگهانی دارند بسیار کارآ است. باید در فکر اسکلت اصلی کار بود.
• برای ساده‌سازی ابتدا باید اهداف اصلی را تحلیل کنیم، برای رسیدن به هر هدف چند فعالیت اصلی‌تر باید انجام گیرد. آن فعالیت‌ها را تشخیص دهیم و در اندیشه اتمام آن‌ها باشیم.
• حفظ توازن میان ساده‌سازی و کارآیی نیاز به مهارت و تجربه و شناخت دارد.
• گاهی ممکن است از ساده شدن هراس داشته باشیم و همیشه در وسوسه پیچیده کردن کار به عنوان یک کار عمده باشیم، اما، واقعیت این است که همیشه سادگی، کارآتر و زیباتر از پیچیدگی است.

▬    گام اول: تک تک اجزای مختلف تشکیل‌دهنده محصول را لیست کنید. زمان مناسبی برای آن اختصاص دهید. آن‌گاه، شما خواهید دانست که چه چیزی را نیاز دارید. در هر صنعتی مجامعی وجود دارند که می‌توانند به عنوان منبعی برای اطلاعات مفید و شبکه‌سازی در آن صنعت به کار روند. این مجامع عموما گرایش‌ها و خط‌مشی گروه خاص خود را توسعه و ارتقا می‌دهند. برخی از این مجامع محلی هستند و برخی بین‌المللی. شما می‌توانید از این مجامع به عنوان منبعی برای شبکه‌سازی و ارجاع‌های مختلف خود استفاده کنید.
▬    گام دوم: یافتن تولیدکننده. شما باید از روش‌های مختلفی برای پیدا کردن یک تولیدکننده مناسب استفاده کنید. یک جست و جوی مناسب می‌تواند نتیجه خوبی در بر داشته باشد. در ادامه، چندین روش برای یافتن یک تولیدکننده توضیح داده می‌شود:
▬    معرفی: بهترین روش برای یافتن تولیدکننده مناسب می‌تواند معرفی افراد باشد. افراد می‌توانند آشنایان با تجربه در صنعت یا سازمان‌های تجاری یا مجامع صنعتی باشند. اطمینان و اعتماد به کار در این روش برای هردو طرف بیشتر است.
▬    اینترنت: ساده‌ترین و سریع‌ترین راه برای پیدا کردن تولیدکننده و مواد اولیه است، اما، چالش این‌جا است که به راحتی نمی‌توان تولیدکننده‌های معتبر را از غیرمعتبر تشخیص داد.
▬    ارتباط‌گیری با انجمن‌ها: در مجامع مرتبط با صنعت عضو شوید. وب سایت و مستندات آن‌ها را مطالعه کنید. لیستی از شبکه‌ها، افراد و قوانین برای مراجعه اضطراری تهیه کنید. با یک یا دو موسسه مرتبط تماس بگیرید. تماس تلفنی بهتر از ایمیل است. در روزنامه‌های مرتبط مشترک شوید و وبلاگ‌ها را مطالعه کنید. در این صورت، هاله‌ای از اطلاعات مفید پیرامون شما شکل گرفته و شرایط را برای رشد و توسعه و هم‌چنین، خلاقیت و نوآوری فراهم می‌شود. این‌گونه است که اطلاعات و رویکرد شما بهتر و غنی‌تر خواهد شد.
برداشت از دنیای اقتصاد
هو العلیم

پـ۵ـنج دشمن کار تیمی

فرستادن به ایمیل چاپ


برداشت ادامه مطلب...از Mindtools؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر

░▒▓ ۱. عدم اعتماد
▬    نبود اعتماد در یک تیم کاری می‌تواند به اختلال شدید در عملکرد آن منجر شود. بدون وجود اعتماد، رشد و کار بهره‌ور هرگز در یک تیم محقق نمی‌شود. در چنین وضعیتی اعضای تیم به جای تمرکز بر کار و اهداف تیم، وقت و انرژی خود را صرف دفاع از خود یا تضعیف دیگران می‌کنند. نشانه‌های عدم اعتماد در یک تیم عبارتند از:

•    کینه جویی
•    عدم درخواست کمک یا ارائه بازخورد
•    پنهان کردن نقاط ضعف و اشتباهات
•    پیدا کردن هر روشی برای جلوگیری از صرف وقت با یکدیگر

░▒▓ ۲. ترس از تعارض
▬    زمانی که حس قوی از اعتماد در بین اعضای تیم حاکم باشد، تعارض می‌تواند بسیار اثربخش باشد. تعارضات در تیم می‌تواند افراد و ایده‌های آن‌ها را به چالش بکشد و منجر به بهبود یا، حتی، تولید ایده‌های جدید شود. تعارضات سازنده می‌تواند از برخوردهای شخصی و لجاجت‌های مخرب جلوگیری کند. زمانی که اعضای تیم از بروز تعارض واهمه داشته باشند، وقت و انرژی خود را صرف تظاهر کرده و نظرات و ایده‌های خود را مطرح نمی‌کنند. تیمی که در آن ترس از تعارض وجود دارد، نشانه‌هایی به ترتیب زیر دارد:

•    همه افراد با هم در جلسات موافق هستند و از طرح مسائل واقعی اجتناب می‌کنند.
•    اعضای تیم پشت سر یکدیگر صحبت می‌کنند.

░▒▓ ۳. عدم تعهد
▬    وقتی در تیمی مسأله عدم تعهد وجود داشته باشد، تصمیم‌گیری‌های مهم به تأخیر می‌افتد و فرصت‌های طلایی از دست می‌رود. «عدم تعهد» می‌تواند ارتباط مستقیم با مسأله «ترس از تعارض» داشته باشد. وقتی فرصتی برای بحث و گفت‌وگو وجود نداشته باشد، افراد احساس می‌کنند، شنیده نمی‌شوند و به همین خاطر نسبت به تصمیمات بی‌تفاوت می‌شوند. افراد سازمان ممکن است با علائم زیر به عدم تعهد مبتلا باشند:

•    در تصمیم‌گیری‌ها مشارکت نمی‌کنند.
•    فرصت سوزی می‌کنند.

░▒▓ ۴. پرهیز از مسؤولیت‌پذیری
▬    افرادی که در تیم چنین ویژگی دارند، اقدامات و اشتباهاتی را که به کل تیم آسیب می‌زنند، نادیده می‌گیرند. آن‌ها اعضای تیم را برای بهبود وضعیت تیم تحت فشار نمی‌گذارند، در مورد نظرات و اقدامات افراد سؤال نمی‌کنند و سطح استانداردهای کاری تیمی را بالا نگاه نمی‌دارند. بدتر از همه این‌که در چنین شرایطی هیچ‌کس مسؤولیت شکست تیم را به عهده نمی‌گیرد. اعضای تیم با چنین نشانه‌هایی از مسؤولیت‌پذیری پرهیز می‌کنند:

•    تمامی اشتباهات، ارائه بازخوردها و مدیریت عملکرد را به رهبر تیم واگذار می‌کنند.
•    از گفت‌وگوی مستقیم با اعضای تیم در مورد رفتار و عملکرد کارکنان اجتناب می‌کنند.

░▒▓ ۵. بی‌توجهی به اهداف تیم
▬    این اتفاق زمانی می‌افتد که اعضای تیم در جهتی فعالیت کنند که کمکی به رسیدن تیم به اهداف، تعیین نمی‌کند. نشانه‌هایی از این اختلال در اعضای تیم می‌تواند چنین باشد:

•    افراد به جای تمرکز به اهداف تیم فقط بر روی اهداف شخصی خود تمرکز می‌کنند.
•    افراد تمایلی به تحقق اهداف تیم ندارند.
•    روحیه نتیجه‌گرایی بسیار پایین است.

■■■■■■■ راهکارهایی برای غلبه بر پنج دشمن کار تیمی
░▒▓ ۱. عدم اعتماد
▬    اعتمادسازی در تیم نیاز به زمان دارد، اما، مهم است که بدانید اعتماد از خود شما آغاز می‌شود، رهبر تیم باید الگویی مناسب برای دیگران باشد. باید به افراد نشان دهید به اندازه دیگران برای کار انرژی مصرف می‌کنید و از آن‌ها در هنگام نیاز حمایت می‌کنید. سعی کنید در مواجهه با شایعه‌سازی در تیم، با بی‌توجهی، شایعه سازان را دلسرد کنید و به رفتار خوب اعضا پاداش دهید. از کارهای موثر برای اعتمادسازی، استفاده از آزمون‌های شخصیتی مانند MTBI برای شناخت بهتر اعضای تیم است (این ابزار قبلاً در همین ستون معرفی شده) است

░▒▓ ۲. ترس از تعارض
▬    اگر احساس می‌کنید اعضای تیم دچار این اختلال هستند، سعی کنید برای آن‌ها توضیح دهید که چالش و تعارض‌های تیمی شخصی نیست و برای رسیدن به ایده‌ها مناسب‌تر و برای تحقق اهداف تیم است. آموزش مهارت‌هایی برای حل تعارض نیز می‌تواند به اعضای تیم برای حل این مسأله کمک کند.

░▒▓ ۳. عدم تعهد
▬    برای برطرف کردن این اختلال، سعی کنید کلیه اعضا را در زمانی مناسب در فرآیند تصمیم‌گیری درگیر کنید. اطمینان حاصل کنید به همه اعضا فرصتی برای ارائه نظر داده شده است. برای هر یک از اعضای ضرب‌الاجل زمانی شفافی تعیین کنید تا مجبور به انجام کارهای محوله در یک دوره زمانی معلوم باشند و البته، از دخالت در جزئیات پرهیز کنید.

░▒▓ ۴. پرهیز از مسؤولیت‌پذیری
▬    برای رفع این اختلال، سعی کنید اطمینان حاصل کنید هر شخصی مسؤولیت‌های کارهای ارجاع شده را دارد. سعی کنید با شفاف کردن مسؤولیت‌های هر یک از اعضای تیم آن‌ها را برای قبول مسؤولیت تشویق کنید. به یاد داشته باشید برای رفع این اختلال باید گام به گام حرکت کنید.

░▒▓ ۵. بی‌توجهی به اهداف تیم
▬    تأکید دوباره بر اهداف و استفاده از ابزارهایی چون KPI (این ابزار در همین ستون معرفی شده است)، راهی بر خلاصی از این اختلال است. البته، فراموش نکنید شما به عنوان رهبری تیم باید الگویی برای توجه و تمرکز بر اهداف تیم باشید.
برداشت آزاد از دنیای اقتصاد
هو العلیم

بلوای نان در روز سه‌شنبه هفده آذر ۱۳۲۱

فرستادن به ایمیل چاپ


برداشتادامه مطلب... از دنیای اقتصاد؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر

▬    از شورش سه‌شنبه، هفده آذر ۱۳۲۱، بلوای بزرگ نان در تهران آغاز شد. در اثر اوضاع نابسامان جنگ جهانی دوم، قحطی کشور را در برگرفته بود. دولت تازه به قدرت رسیده احمد قوام برای رفع مشکل خواربار و قحطی نان به ایجاد وزارت خواربار دست زده و اعتباری را برای خرید گندم و آرد تخصیص داده بود، اما، وضع نان نه تنها بهبود نیافت، بلکه روز به روز بدتر شده و نانِ نامرغوب‌تری تحویل مردم می‌شد.
▬    قوام در این دوران جهت مقابله با بحران اقتصادی و هم‌چنین، اجرای پیمان ملی که در دوره دولت سهیلی با انگلیس منعقد شده بود، البته، تحت اثر فشار متفقین، با ارائه لایحه‌ای به مجلس، هم خواهان انتشار پانصد میلیون ریال اسکناس اضافی بدون پشتوانه برای پرداخت حقوق کارگران بومی، و هم خواستار واگذاری اختیار تام به دولت شد. او تهدید کرد که اگر پیشنهاد او تصویب نشود متفقین بار دیگر ضمن اشغال تهران مجلس را منحل خواهند کرد. با توجه به این‌که اکثریت نمایندگان مجلس از مخالفان قوام بودند با طرح وی به طور جدی مخالفت کردند، زیرا، می‌دیدند که واگذاری اختیار تام به او به معنی انحلال مجلس و، حتی، کنار گذاشتن شاه از اریکه قدرت خواهد بود و همراهان وی تلاش کردند تا ضمن جلب حمایت متفقین و تأیید ضمنی با خواسته‌های آن‌ها، بویژه انتشار اسکناس مورد نظر، قوام را مقصر اصلی جلوه دهند. قوام از یک سو در راه اجرای سیاست‌های اقتصادی خود دچار مشکل شده بود و از سوی دیگر، به دلیل مخالفت‌های پیوسته مجلس و عدم توان در پرداخت حقوق کارگزاران بومی، نتوانست تأیید آن‌ها را به دست آورد و از حمایت آنان در حل مشکلات مملکتی برخوردار شود و در نهایت با شورش ۱۷ آذر ۱۳۲۱ روبه رو شد.
▬    برخی علاوه بر این‌ها دست دربار را نیز در آن‌چه بلوای نان خوانده شد پررنگ می‌دانند. بر اساس استدلال این گروه از افراد، شاه که می‌دانست قوام، جایگاه او را در قانون اساسی این‌گونه می‌داند که شاه «باید سلطنت کند نه حکومت» به فکر افتاد به هر نحوی که هست قوام را سرنگون کند. با توجه به این مقدمات و این‌که قوام از حمایت ضمنی متفقین برخوردار بود، شاه تصمیم گرفت با ایجاد یک شورش ساختگی، ضمن ناتوان نشان دادن قوام، با برقراری نظم و امنیت، خودش زمام امور را به دست بگیرد. به گفته صدرالاشراف، حادثه ۱۷ آذر، یا بلوای نان، ظاهر ماجرا بود و برای وقوع آن دو احتمال بیشتر وجود نداشت، یا از طرف شاه بود برای این‌که قوام مستأصل شده و استعفا کند یا وکلای مخالف درصدد استیضاح و عزل او برآیند یا این‌که از طرف خود قوام بود جهت مرعوب کردن مجلس و نمایندگان مخالف، زیرا، قرار بود در همان روز وی استیضاح شود و چون می‌دانست بیشتر نمایندگان مخالف وی و طرفدار شاه هستند، پس، لازم بود این وضع را به وجود آورد. آن‌چنان که سناتور عباس مسعودی هم تأیید کرده است اکثریت مجلس در آن روزها خواهان سقوط دولت قوام بودند. به هر حال، با توجه به این‌که قوام‌السلطنه در بین توده عادی مردم و دانشجویان آن قدر نفوذ و محبوبیت نداشت که چنین حادثه‌ای را ترتیب دهد، بیشتر باید نظر اول او را پذیرفت که قرینه‌هایی نیز برای آن وجود دارد.
▬    بر اساس اخبار روزنامه‌های آن دوره و آن‌چه بعدها نقل شد، یک روز پیش از این، حادثه، عده‌ای از نمایندگان، که بیشتر آن‌ها از مخالفان قوام بودند، در کاخ مرمر با شاه دیدار و در مورد وضع موجود با وی گفت‌وگو کردند. شاه در این دیدار تأکید کرده بود که «از نظر مصالح عمومی مجلس باید به این بحران پایان دهد». نمایندگان هم گفته بودند چون دولت قوام در این مدت کار مثبتی انجام نداده است، باید کسی زمام امور را به دست گیرد که به اصول مشروطیت پایبند باشد و به قانون اساسی احترام بگذارد. حتی، گفته می‌شود برخی نمایندگان در آن دوره، عده‌ای از نمایندگان و استادان دانشگاه، دانشجویان و کارکنان دولت و کارگران را تشویق می‌کردند که علیه قوام تظاهرات کنند تا بهانه لازم برای فشار به دولت فراهم شود.
▬    گفته می‌شود در آستانه بلوا، یعنی، در روزهای منتهی به حادثه ۱۷ آذر، نانی که هر روز تحویل مردم داده می‌شد با خود مخلوطی از خاک اره، خرده شیشه، سنگ و کلوخ داشت. این وضعیت باعث شد مردم گرسنه به این نتیجه برسند که خشم و غضب خود را با شورش و تظاهرات و در نهایت حمله به مجلس نشان دهند.
▬     با بالا گرفتن اعتراضات، بالاخره، صبر قوای متفقین به سر آمد. آن‌ها به دولت ایران اولتیماتوم دادند در صورتی که نتوانند شورش را بخوابانند و نظم و آرامش را به تهران بازگردانند، تهران را اشغال خواهند کرد. شاه جوان که به شدت نگران شده بود، با برکناری فرماندار نظامی تهران، سپهبد امیراحمدی را به عنوان فرماندار نظامی منصوب کرد و از او خواست تا فردای آن روز امنیت را به هر قیمتی به تهران بازگرداند.
▬    در جریان این غائله شاه از قوام خواسته بود استعفا دهد، اما، قوام نپذیرفت و گفته بود من اعاده نظم خواهم کرد و تا مجلس به من رأی عدم اعتماد ندهد، استعفا نخواهم کرد. هرچند دولت قوام در آن مقطع سقوط نکرد، اما، بالاخره، فعالیت‌های شاه و دربار و دیگر مخالفان موثر افتاد و قوام‌السلطنه در ۲۴ بهمن ۱۳۲۱ شمسی ناچار به استعفا شد.
برداشت از دنیای اقتصاد
هو العلیم

اسنودن: نحوۀ جاسوسی NSA از تلفن‌های همراه (شرح و جزئیات بیشتر)

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشت ادامه مطلب...آزاد از yjc؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


░▒▓ ممنوعیت استفاده اوباما از گوشی آیفون
▬    باراک اوباما که چهارشنبه شب (۴ دسامبر/ ۱۳ آذر) در جمع گروهی از جوانان در مورد طرح جدید بیمه همگانی صحبت می‌کرد گفته است که پس از ورود به کاخ سفید، از سال ۲۰۰۹ میلادی تلفن همراه بلک‌بری دارد.
▬    باراک اوباما که به گفته خودش مشتری وفادار شرکت بلک‌بری است افزود: «به دلایل امنیتی اجازه ندارد از تلفن‌های هوشمند شرکت اپل، یعنی، آیفون استفاده کند، اما، از تبلت این شرکت یعنی، آی‌پد استفاده می‌کند».
▬    اعتراف اوباما به ممنوعیت استفاده از گوشی «آیفون» ساخت «شرکت اپل» در حالی بیان می‌شوند که پس از افشای جاسوسی امریکا از تلفن همراه «آنگلا مرگل» صدراعظم آلمان، مجلس این کشور بر اساس لایحه جدید، استفاده از تلفن‌های همراه ساخت «شرکت امریکایی اپل» برای مقامات آلمانی ممنوع کرده است.
▬    در همین راستا پایگاه خبری شبکه العالم گزارش کرد: «ادوارد اسنودن» پیمانکار فراری سازمان جاسوسی امریکا که هم اکنون، به روسیه پناهنده شده است، چندی پیش فاش کرد آژانس امنیت ملی امریکا از تلفن‌های هوشمند ساخت شرکت اپل موسوم به آیفون از ۳۵ تن از سران کشورهای جهان جاسوسی می‌کند. کمی بعد هم مشخص شد که این آژانس از سال ۲۰۰۲ تلفن آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان را شنود کرده است.
▬    انتشار این خبر باعث خشم مقامات آلمانی از جمله اعضای پارلمان این کشور شد، به طوری که نمایندگان دو حزب اصلی «بوندستاگ» (پارلمان آلمان) لایحه‌ای تقدیم مجلس کرده‌اند که به موجب آن نمایندگان و مقامات ارشد دولت از به کار بردن تلفن‌هایی که مجهز به نرم افزار ضدجاسوسی نیستند، منع می‌شدند.
▬    بعد از تقدیم این لایحه به پارلمان مشخص شد که نرم افزارهای ضد جاسوسی روی تلفن‌های هوشمند آیفون اجرا نمی‌شوند، از این رو، مقامات آلمانی از استفاده از این تلفن منع شدند.
▬    «روسیا الیوم» به نقل از منابع رسمی آلمانی نوشت، با وجود این‌که می‌توان از برنامه‌های ضد جاسوسی دیگری که از سوی دفتر امنیت اطلاعات آلمان فدرال تأیید شود برای تلفن‌های هوشمند استفاده کرد، اما، درحال حاضر دولت آلمان تصمیم گرفته است استفاده از آیفون را برای مقامات خود ممنوع کند.
▬    به گزارش «العالم» رسانه‌های آلمانی معتقدند اجرا نشدن نرم افزار ضدجاسوسی روی آیفون به دلیل یک توافق محرمانه میان آژانس امنیت ملی امریکا با شرکت اپل است که بر اساس آن این تلفن‌ها قادرند علاوه بر ارسال داده‌های خاص، از برنامه ضدجاسوسی نیز عبور کنند. اگر چه این تفسیر از حد یک فرضیه فراتر نمی‌رود، اما، ممنوعیت کاربرد این محصول شرکت اپل (آیفون) برای رئیس جمهور امریکا خود مهر تأییدیست بر آنچه، قابلیت جاسوسی سازمان‌های امنیتی امریکا از طریق گوشی‌های تلفن آیفون عنوان شده است.
▬    اپل از سال ۲۰۰۷ تا کنون بیش از ۵۰ میلیون‌ای فون فروخته و کارشناسان فناوری و آژانس‌های اعمال قانون تلاش زیادی می‌کنند تا به قابلیت‌های این دستگاه‌ها برای تحقیقات قانونی پی ببرند.
▬    بر اساس گزارشی که، در وب‌سایتی به نام «آی‌فون ترکر» (ردیاب آی‌فون) منتشر شد، تلفن‌های موبایل محصول شرکت «اپل» بدون اطلاع صاحبان خود موقعیت جغرافیایی آن‌ها را ردیابی کرده و این اطلاعات را ذخیره می‌کنند.
▬    طبق این اطلاعات، ظاهراً، کار ردیابی کاربران توسط دستگاه موبایل آی‌فون از ماه ژوئن سال ۲۰۱۰ و هم‌زمان با عرضه نسل جدید این موبایل‌ها، آیفون ۴، آغاز شده است.
▬    دو پژوهشگری که وجود این فایل ردیاب در تلفن‌های آی‌فون را کشف کرده‌اند با هدف آگاه ساختن صاحبان این نوع موبایل این موضوع را برملا کرده‌اند.
▬    به گزارش شبکه خبری سی‌ان‌ان، شرکت «اپل» تاکنون، در این مورد هیچ واکنشی نشان نداده است.
▬    این دو پژوهشگر نرم‌افزاری را بر روی وب‌سایت «آی‌فون ترکر» نصب کرده‌اند که هر کاربری با مراجعه به آن می‌تواند با وارد کردن شماره تلفن خود نقشه کاملی از موقعیت جغرافیایی خود را که توسط شرکت «اپل» ضبط و ذخیره شده است ببیند.
▬    این دو پژوهشگر به نام‌های «السدر آلن» و «پیت واردن» می‌گویند که این اطلاعات روی تلفن آی‌فون نسل سوم یا آی‌پدهای محصول شرکت «اپل» و کامپیوترهایی که با این وسایل مرتبط هستند ضبط می‌شوند. آن‌ها می‌گویند هنوز هیچ مدرکی به دست نیاورده‌اند که نشان دهد این اطلاعات هم‌زمان با ذخیره شدن به شرکت «اپل» نیز منتقل می‌شوند یا خیر.
▬    این دو پژوهشگر می‌افزایند: «شرکت‌هایی که سرویس موبایل در اختیار مردم می‌گذارند معمولاً، اطلاعات مشابهی را به عنوان بخشی از سرویس و کار روزانه خود جمع‌آوری می‌کنند، ولی، این اطلاعات همواره در بخش‌هایی غیر قابل دسترسی در این شرکت‌ها ذخیره می‌شوند که در دسترس همگان نیست. در بسیاری از کشورها دسترسی به یک چنین اطلاعاتی از سوی پلیس یا مراجع دیگر، مستلزم داشتن جواز از دستگاه قضایی است، اما، در مورد نمونه تلفن‌های آی‌فون، این اطلاعات در خود تلفن ذخیره شده و بنا بر این، هر کسی که این وسیله را در اختیار بگیرد می‌تواند به اطلاعات مربوط به رفت و آمده‌ای صاحب تلفن دست پیدا کند».
▬    شبکه خبری سی‌ان‌ان از قول این دو پژوهشگر می‌نویسد که ظاهراً، اطلاعات مربوط به موقعیت جغرافیایی کاربران آی‌فون به صورت نامنظم و موردی و از طریق برج‌های مخابرات امواج ماهواره‌ای برای شبکه تماس این تلفن‌ها جمع‌آوری می‌شوند.
▬    هنوز دلیل جمع‌آوری این نوع اطلاعات توسط شرکت «اپل» مشخص نیست، ولی، این دو کارشناس می‌گویند: «یکی از حدس‌های ما این است که شرکت اپل در حال بررسی و ابداع نرم‌افزار جدیدی است که به سابقه کاربران و بخصوص موقعیت جغرافیایی آن‌ها نیاز دارد، اما، البته، این صرفاً حدس و پیش‌بینی است».
▬    به گفته این کارشناسان، «ولی این واقعیت که اطلاعات در صورت تغییر محل جغرافیایی کاربران روزآمد و ذخیره می‌شود ثابت می‌کند که وجود چنین برنامه‌ای در تلفن‌های آی‌فون تصادفی نیست».
▬    شبکه خبری سی‌ان‌ان می‌افزاید که تعدادی از صاحبان تلفن‌های آی‌فون به انتشار این خبر واکنش خشمگینانه‌ای نشان داده‌اند.
▬    سردبیر یک وب‌سایت تکنولوژی کامپیوتری در مطلبی می‌نویسد: «با مراجعه به نرم‌افزاری که روی وب‌سایت آی‌فون ترکر نصب شده است توانستم نقشه کامل تمام نقاطی را که طی یک ماهه گذشته بوده‌ام ببینم. تمام این اطلاعات در مورد رفت‌وآمدهای من نه توسط کارآگاه‌های خصوصی و نه توسط اف‌بی‌آی، بلکه به خاطر همراه داشتن یک تلفن آی‌فون ردیابی و ذخیره شده است».
▬    او می‌افزاید که وی و شاید بسیاری دیگر از کاربران مشکلی ندارند که موقعیت جغرافیایی و رفت‌وآمدهای‌شان افشا شود، ولی، آن چه که غیرعادی و نگران‌کننده است این است که تمام این اطلاعات در وسیله‌ای کوچک در جیب یا کیف‌دستی همراه ماست و هر لحظه ممکن است به دست این و آن بیفتد.
▬    تحقیقات جدید نشان می‌دهد مجرمانی که از آیفون‌های اپل استفاده می‌کنند، ممکن است بدون آن که خود بخواهند اطلاعات زیادی را در اختیار پلیس قرار دهند که می‌تواند بر ضد آن‌ها استفاده شود.
▬    به گزارش تلگراف، در حالی که پلیس برای ردیابی مجرمان از تلفن‌های همراه استفاده می‌کند، کارشناسان معتقدند آیفون‌ها اطلاعات دقیق‌تری را در این مورد در اختیار پلیس قرار می‌دهند.
▬    جاناتان زدزیارسکی، هکر سابق که اکنون، به مسؤولان اعمال قانون امریکا آموزش می‌دهد چگونه اطلاعات را از تلفن‌های همراه استخراج کنند، در این باره گفت: در طراحی آیفون‌ها نکات امنیتی بسیار زیادی به کار رفته است که باعث شده است این وسایل اطلاعات شخصی بیشتری نسبت به هر وسیله دیگر در خود داشته باشند.
▬    این وسایل زندگی مردم را سازماندهی می‌کند و اگر شما در حال انجام دادن جرم هستید، ممکن است چیزی در این مورد در تلفن همراه شما وجود داشته باشد.
▬    «زدزیارسکی» در این باره به «دیلی‌تلگراف» گفت که مسائل امنیت در آیفون‌ها چندان مورد توجه قرار نگرفته است. چرا که، این تلفن‌ها برای مصرف‌کنندگان معمولی طراحی شده و مانند به لک بری‌ها نیست که با اهداف تجاری ساخته شده باشد.
▬    برای مثال، می‌توان به حافظه ثبت اطلاعات صفحه کلید اشاره کرد که برای اصلاح غلط‌های املایی طراحی شده است، اما، یک کارشناس می‌تواند با کمک آن هر چیزی را که در بین ۳ تا ۱۲ ماه گذشته روی این گوشی تایپ شده، استخراج کند.
▬    به علاوه، هر زمان سیستم نقشه برداری داخلی آیفون‌ها از کار بیفتد، این وسیله از آخرین موقعیت تلفن همراه یک تصویر تهیه کرده و آن را ذخیره می‌کند. به این ترتیب، محققان و بازپرسان می‌توانند به صدها تصویری که به این شکل در این گوشی ذخیره شده‌اند، دسترسی پیدا کنند و متوجه شوند شخصی در یک محدوده زمانی خاص کجا بوده است.
▬    یک خصوصیت دیگر که این تلفن دارد « geo tag ها» نام دارد. تصاویر آیفون دارای این تگ‌های جغرافیایی است و اگر این تصاویر به صورت آنلاین پست شوند، پلیس قادر است با توجه به این تگ‌ها متوجه شود که تصویر مورد نظر در کجا تهیه شده و با استفاده از شماره سریال گوشی به مالک آن دسترسی پیدا کند.
▬    سم برادرز که یک شرکت تحقیقاتی در زمینه تلفن‌های همراه است در این باره گفت: افراد بسیار کمی هستند که بدانند چگونه می‌توان این اطلاعات را از تلفن همراه حذف کرد.

░▒▓ ردیابی صدها میلیون تلفن همراه توسط آژانس امنیت ملی امریکا
▬    آژانس امنیت ملی امریکا روزانه صدها میلیون تلفن همراه را ردیابی می‌کند. بر اساس گزارش واشینگتن پست، آژانس امنیت ملی امریکا روزانه حدود پنج میلیار داده مکان‌یابی تلفن‌های همراه را در سراسر جهان جمع‌آوری می‌کند.
▬    این گزارش که چهارشنبه (۴ دسامبر- ۱۳ آذر) بر روی سایت واشینگتن‌پست منتشر شده حاکی از آن است آژانس امنیت ملی امریکا نه مکان تردد صاحب تلفن همراه را ردیابی می‌کند، بلکه قادر است پرونده‌ای از تماس‌های تلفنی او گردآوردی کند.

░▒▓ ورود به شبکه‌های تلفن همراه در سراسر جهان
▬    بر اساس گزارش واشینگتن پست، داده‌های اطلاعاتی صدها میلیون تلفن همراه روزانه توسط آژانس امنیت ملی امریکا بررسی می‌شوند.
▬    ادوارد اسنودن سندی‌محرمانه به تاریخ ماه مه سال ۲۰۱۲ میلادی در اختیار واشینگتن پست قرار داده است که در آن آژانس امنیت ملی امریکا اعتراف کرده است این برنامه از «توانایی ما برای جمع‌آوری، پردازش و ذخیره» اطلاعات فراتر است.
▬    مقامات امریکایی در مقابل، در گفتگو با واشینگتن پست فعالیت مربوط به برنامه جمع‌آوری داده‌های مکان‌یابی‌تلفن‌های را قانونی خوانده‌اند و گفته‌اند که این برنامه «اهدافی در خارج از کشور» را دنبال می‌کند. مقامات امریکایی تأکید کرده‌اند که شهروندان امریکایی هدف این برنامه نیستند.

░▒▓ توضیح آژانس امنیت ملی امریکا در مورد نحوه فعالیت خود
▬    یکی از کارمندان آژانس امنیت ملی امریکا با اجازه این آژانس، برای واشینگتن پست توضیح داده است که این برنامه چطور کار می‌کند. او توضیح داده که آژانس امنیت ملی به اتصال به کابل شبکه وارد شبکه جهانی تلفن‌های تلفن همراه می‌شود.
▬    به این ترتیب، کارشناسان آژانس می‌توانند هر تلفن همراهی را در سراسر جهان پیدا کند، حرکت دارنده آن را دنبال و پیش‌بینی و، حتی، ارتباط‌های مخفی میان دو یا چند نفر را پیدا کند.
▬    این برنامه هم‌چنین، دارای ابراز تجزیه و تحلیلی است که می‌تواند اطلاعات را بر اساس الگوهای حرکتی الک (غربال) کند و شبکه‌های ارتباطی مظنونان به فعالیت‌های تروریستی را فاش کند.
▬    به این ترتیب، آژانس امنیت ملی امریکا با ورود به شبکه‌های مختلف تلفن همراه در سراسر جهان به صورت اتفاقی داده‌های مکان‌یابی شهروندان امریکایی را هم جمع‌آوری می‌کند.

░▒▓ برنامه جاسوسی سازمان امنیت ملی امریکا
▬    سازمان امنیت ملّی امریکا یکی از سازمان‌های جاسوسی است که از جو به وجود آمده از «حملات ۱۱ سپتامبر» بیشترین استفاده را نمود و پس از آن، برنامه جاسوسی‌ای را با نام غیر رسمی «Stellar Wind» و نام مخفی «RAGTIME» آغاز نمود. دستور این عملیات جاسوسی توسط «جورج بوش» صادر شد و به موجب این دستور سازمان امنیت ملّی امریکا مأمور شد که به جمع آوری اطلاعات ارتباطی – الکترونیکی گسترده‌ای درباره شهروندان امریکایی و جاسوسان احتمالی مرتبط با آن‌ها بپردازد. این اطلاعات از راه ارتباطات ایمیلی، مکالمات تلفنی، جابجایی‌های مالی و فعالیت‌های اینترنتی شهروندان امریکا جمع آوری می‌شد.
▬    این فرایند چنان‌که مشخص شده است در دوره باراک اوباما نیز در جریان بوده است و به موجب اختیاراتی که دولت امریکا به آژانس امنیت ملی این کشور تفویض کرده انجام می‌شود. این سازمان امریکایی مکان‌های کاربران گوشی‌های همراه و حرکت‌های آن‌ها از یک نقطه به نقطه‌ای دیگر را ردیابی می‌کند تا اطلاعات بیشتری از سوژه هدفگذاری شده جمع‌آوری کند.
▬    «PRISM» برنامه مشترک فوق‌محرمانه‌ای بین آژانس امنیت ملی امریکا (NSA)، اف‌بی‌آی و سیا است که با چندین شرکت ارائه‌دهنده خدمات فنآوری و مخابراتی برای دریافت اطلاعات کاربران این شرکت‌ها منعقد شده است. «ادوارد جوزف اسنودن که از کارمندان یکی از شرکت‌های طرف قرارداد (NSA) بود در ماه ژوئن اطلاعات بسیار محرمانه‌ای را در اختیار روزنامه‌های واشنگتن‌پست و گاردین قرار داد".
مآخذ:...
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در شنبه, 16 آذر 1392 ساعت 20:10

نـ ̓ ̓ـقل‌تاریخی: مجادلات در سازمان تأمین اجتماعی، پرده دوم مناقشه

فرستادن به ایمیل چاپ

خبرگزاری‌ها؛ادامه مطلب... فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    پس از واکنش دکتر محمود احمدی‌نژاد به گزارش صد روزه عالی‌جناب دکتر حسن روحانی، واکنش تفصیلی قاضی سعید مرتضوی به اتهامات گروه تحقیق و تفحص مجلس به ریاست عالی‌جناب مرتضی محجوب، گواه دیگری است که احمدی‌نژاد و تیم او، رقبا را بی‌پاسخ نخواهند گذاشت. پی‌گیری این مناقشات ارزش تحلیل تاریخی دارد.

■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■
متن کامل گزارش تحقیق و تفحص از سازمان تأمین اجتماعی
▬    به دنبال درخواست ۲۸ آذرماه سال ۹۱ جمعی از نمایندگان شامل سید حسین دهدشتی، احمد توکلی، عبدالله سامری، نادر قاضی پور، سیدناصر صالحی نسب، حبیب آغاجری، نعمتی، سیدناصر موسوی لارگانی، محمدقسیم عثمانی، سیدسعید زمانیان، عوض حیدرپور، هیأت رئیسه مجلس شورای اسلامی در تاریخ ۱۰/۱۰/ ۹۱ با ارسال نامه‌ای به کمیسیون اجتماعی نسبت به ضرورت بررسی تحقیق و تفحص در مهلت قانونی مطابق ماده ۲۱۴ آئین‌نامه داخلی تأکید کرد و بعد از تصویب اصل موضوع تحقیق و تفحص در ۱۸ /۲/ ۱۳۹۲ مجدداً در ۲۳ /۲/ ۱۳۹۲ آن را به کمیسیون جهت انجام سایر مراحل اعلام کرد.
▬    در تاریخ ۲ /۴/ ۹۲ کمیسیون اجتماعی با انتخاب اعضاء و معرفی آن‌ها به رئیس مجلس شورای اسلامی نسبت به انتخاب هیأت رئیسه اقدام نموده است.
▬    ریاست محترم مجلس نیز در تاریخ ۱۵ /۴/ ۹۲ نسبت به ابلاغ احکام اعضاء اقدام کرد و تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی از سازمان تأمین اجتماعی و شستا با محورهای ذیل آغاز شد.

░▒▓ محورهای تحقیق و تفحص
۱- بررسی نحوه مدیریت منابع و مصارف سازمان و مؤسسات تابعه.
۲- تحقیق درخصوص عدم مدیریت صحیح منابع سازمان متناسب با نرخ تورم که سازمان را در خطر ورشکستگی قرار داده است.
۳- نحوه و میزان حق جلسه و پاداش‌های غیر متعارف پرداختی به مدیران عامل و اعضای هیأت مدیره و مشاوران سازمان و شرکت‌ها و مؤسسات تابعه بالاخص شستا.
۴-عدم رضایت جامعه تحت پوشش از خدمات ارائه شده بالاخص مناطق محروم کشور.
۵- عزل و نصب‌های خارج از اصول و غالباً سیاسی در مشاغل فنی و تخصصی بویژه در شستا و شرکت‌ها و مؤسسات تابعه سازمان.
۶- بررسی دقیق وضعیت شرکت‌ها و مؤسسات سازمان بویژه شستا از حیث اجرای قوانین از جمله قانون تجارت، آئین‌نامه‌های مالی و معاملاتی، مصوبات مجامع و نظایر آن.

░▒▓ اعضاء هیأت تحقیق و تفحص
▬    اعضاء هیأت شامل آقایان سید حسین دهدشتی، سیدسعید زمانیان، بهروز نعمتی، نادر قاضی پور، عبداله سامری، امیرحسین قاضی زاده، ضرغام صادقی، مهدی عیسی زاده، محسن علیمردانی، سیدمحمد مهدی پور فاطمی، عباس قائد رحمت، ایرج عبدی، نعمت اله منوچهری، شهروز افخمی و علیرضا محجوب درنشستی نسبت به تعیین اعضا هیأت رئیسه به شرح ذیل اقدام نمودند.

░▒▓ اعضاء هیأت رئیسه
•    رئیس هیأت: آقای علیرضا محجوب
•    نایب رئیس: آقایان سیدحسین دهدشتی و محسن علیمردانی
•    دبیر: آقای سیدسعید زمانیان دهکردی

▬    کارگروه‌ها: جهت سهولت در پیگیری و سامان دهی به امر تحقیق و تفحص جهت تصمیم هیأت مقرر شد کارگروه‌های ذیل مرکب از تمامی اعضاء هیأت با مسؤولیت افراد ذیل تشکیل و کار تحقیق را آغاز و به پایان رسانند:

•    الف: کارگروه بخش درمان به مسؤولیت آقای قاضی زاده هاشمی
•    ب: کارگروه شرکت سرمایه‌گذاری تأمین اجتماعی (شستا) به مسؤولیت آقای سیدحسین دهدشتی
•    ج: کارگروه سازمان و شرکت‌های تابعه به مسؤولیت آقای علیرضا محجوب



▬    متن کامل این گزارش را به صورت PDF می‌توانید در لینک زیر ببینید.
▬     گزارش تحقیق و تفحص از سازمان تأمین اجتماعی گزارش تحقیق و تفحص از سازمان تأمین اجتماعی
http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Documents/1392/09/13/13920913000522.pdf
▬    پیوست مربوط به «بخش هیأت مدیره‌ها» پیوست مربوط به «بخش هیأت مدیره‌ها»
http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Documents/1392/09/13/13920913000529.pdf
▬    پیوست مربوط به رسانه‌ها پیوست مربوط به رسانه‌ها
http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Documents/1392/09/13/13920913000534.pdf


■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■
متن کامل پاسخ قاضی سعید مرتضوی به گزارش گروه تحقیق و تفحص از سازمان تأمین اجتماعی
هیأت رئیسه محترم مجلس شورای اسلامی
سلام‌علیکم
▬    همان گونه که استحضار دارید حفظ حرمت و آبروی افراد و اجتناب از ایراد تهمت و افترا از سوی همه مردم واجب‌الرعایه است.
▬    مجلس شورای اسلامی که عصاره فضایل ملت است می‌بایست بیش از همه مقید به اصول و بدیهیأت اخلاقی باشد و افراد جامعه را بدون دلیل متهم به ارتکاب جرم و بزه ننماید باید قضاوت بر اساس عدالت در رأس مجلس باشد و از قضاوت بر اساس عداوت پرهیز نماید.
▬    در جریان تحقیق و تفحص از سازمان تأمین اجتماعی از نحوه پیگیری برخی نمایندگان محترم متوجه گردیدم که با رویکرد سیاسی آن هم به قصد تخریب خدمات یک سال و نیم گذشته مدیران این سازمان و نام بردن بی‌جهت از برخی افراد خاص، کمر همت بسته‌اند و توجهی به ارائه سند و احراز واقعیت ندارند. با ملاحظه گزارش هیأت تحقیق و تفحص از سازمان تأمین اجتماعی، شستا و شرکت‌های تابعه به شماره چاپ ۸۶۴ مورخ ۱۱/۹/۹۲ که اخبار آن از چند روز قبل در مطبوعات و سایت‌های خبری منعکس و در تاریخ ۱۳/۹/۹۲ چاپ و در کازیه نمایندگان محترم قرار گرفت و خلاصه آن در جلسه مورخه ۱۳/۹/۹۲ قرائت شد و برخلاف آئین‌نامه داخلی مجلس نمایندگان عضو، حتی، قبل از نهایی شدن گزارش در مصاحبه‌های مطبوعاتی اقدام به فضاسازی کاذب نمودند. با ملاحظه محتویات گزارش کاملاً مشخص است که بدون توجه به اسناد و مدارک قانونی تنظیم‌کنندگان گزارش در پی تدوین پیش‌فرض‌های سیاسی و انتقام‌جویانه خود بوده‌اند.
▬    لذا به منظور جلوگیری از مخدوش شدن خدمات مدیران سخت‌کوش سازمان تأمین اجتماعی و تنویر افکار عمومی و احراز واقعیت، توجه آن مرجع محترم را به موارد ذیل جلب می‌نمایم:

░▒▓ «ادعای کذب واگذاری ۱۳۸ شرکت سازمان تأمین اجتماعی به هلدینگ سورینت قشم (بابک زنجانی)، هیاهو بر سر هیچ»
▬    الف در خصوص اولین بخش گزارش که با تیتر «قرار داد واگذاری انحصاری ۱۳۸ شرکت به هلدینگ سورینت قشم» (بابک زنجانی) آمده به استحضار می‌رساند همان گونه که در ادامه این گزارش و تیتر دوم با عنوان «اشکالات و نواقص وارده بر تفاهم‌نامه منعقده» به آن پرداخته شده اساساً سازمان تأمین اجتماعی هیچگونه قرارداد واگذاری با هلدینگ سورینت قشم امضاء ننموده و صراحتاً اعلام می‌نمایم که آقای بابک زنجانی و هلدینگ سورینت قشم، حتی، یک چوب کبریت هم از سازمان تأمین اجتماعی تحویل نگرفته و در همین حد نیز واگذاری صورت نگرفته است.
▬    متأسفانه نمایندگانی که مسؤول تحقیق در این رابطه بودند دارای پیش‌فرض و مشقی بوده‌اند که ادای توضیح و روشن کردن موضوع برای آن‌ها فایده‌ای در بر نداشت.
▬    آن‌ها تصمیم گرفته بودند در مورد این موضوع ایرادی بتراشند و سوءاستفاده کلانی را اعلام کنند. بنا بر این، به بیان واقعیات توجهی نداشتند.
▬    حقیقت مطلب این است که با تأیید هیأت مدیره سازمان تأمین اجتماعی و هیأت امناء این سازمان و به موجب مستفاد از ماده ۲۲ قانون برنامه پنجم توسعه، تأمین اجتماعی پس از مراجعه و اعلام آمادگی هلدینگ سورینت قشم مبنی بر تقاضای خرید حدود ۱۳۸ شرکت با کارشناسی و کشف قیمت اولیه تفاهم‌نامه‌ای با این هلدینگ منعقد شد که به موجب آن آقای بابک زنجانی اعلام آمادگی کرد ابتدا مبلغ ارزی این تفاهم‌نامه را در کشور مالزی که تأمین اجتماعی می‌توانست در بانک مسکن حساب ارزی افتتاح نماید واریز نموده، سپس، به موازاتی که این ارز تبدیل به ریال گردید و به حساب تأمین اجتماعی داخل کشور واریز شد سازمان به همان اندازه شرکتی را انتخاب و با طی مراحل فروش از طریق بورس نسبت به شرکت‌های بورسی و از طریق مزایده در رابطه با شرکت‌های غیر بورسی اقدام و اگر کسی بیش از مبلغ کارشناسی شده و کف مزایده خریداری نکرد به هلدینگ سورینت قشم با لحاظ دریافت اولیه وجه واگذار شود.

ــــادامه←

 

آخرین بروز رسانی در شنبه, 16 آذر 1392 ساعت 19:57 ادامه مطلب...

بیزنس در بازارهای در حال ظهور جهان

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشتادامه مطلب... از مایک میات؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    انزواطلبی اقتصادی دیگر انتخاب معقولی به نظر نمی‌آید. من تاکنون، با سفر به بیش از ۲۲ کشور فرصت انجام معاملات تجاری در بخش‌های مختلف آسیا، غرب آسیا، کانادا، امریکای مرکزی و لاتین، روسیه و کشورهای سابق بلوک شرق، هند و اتحادیه اروپا را داشته‌ام. فعالیت در سطح جهانی همواره از علایق شخصی من بوده است و هم‌چنین، تجربه‌ای لذت بخش و پاداش‌های مالی را به همراه داشته است. با این حال، امروزه، انجام کسب‌وکار در خارج از کشور دیگر شغلی لوکس و تجملی محسوب نمی‌شود، اما، اگر امید به حفظ موقعیت رقابتی خود در بازار امروز را دارید، پس، باید به توان انجام کسب‌وکار در سطح بین‌المللی به دیده یک ضرورت مطلق بنگرید.
▬    گسترش ردپای جغرافیایی کسب‌وکارتان به خارج از مرزهای کشور پیشنهاد پرهزینه و پر خطری به شمار می‌رود؛ بدیهی است که خطرات از بین نرفته‌اند و فقط تغییراتی در آن‌ها ایجاد شده است. معتقدم در محیطی قرار داریم که چشم‌اندازی ۳ الی ۵ ساله را در برابر دیدگان ما به تصویر می‌کشد و مطمئناً این چشم‌انداز پس از پایان این دوره کوتاه تغییر می‌کند. در حال حاضر، جهانی‌سازی نیروی در حال توسعه و با ثباتی است، اما، دغدغه اصلی این است که احتمالاً، این وابستگی همانند موج‌های آرام ساحلی هستند که بعدها عواملی در دوردست آن‌ها را به سونامی‌هایی خطرناک تبدیل خواهند کرد. احتیاط کنید، زمان در حال تغییر است و بازارها سیال هستند. فرصت‌های کوتاه‌مدت کسب‌وکار در خارج از مرزها فراوان هستند، اما، این فرصت‌ها ریسک‌های پیش‌بینی نشده‌ای به همراه دارند.
▬    تجارت در بازار امروز و در سطح بین‌المللی به همان اندازه که یک بازی دفاعی است، یک بازی تهاجمی هم محسوب می‌شود. در بررسی حرکت صعودی جهانی‌سازی، در نظر گرفتن حجم گسترده بازارهای بین‌المللی و مقایسه آن با اندازه بازارهای داخلی تضاد موجود را به خوبی نشان می‌دهد و شما به احتمال زیاد به این نتیجه خواهید رسید که اکثر مشتریان بالقوه کسب‌وکارتان در خارج از کشور ساکن هستند؛ بنا بر این، وقتی شما می‌توانید درآمدتان را دو، سه یا چهار برابر کنید، پس، چرا به دنبال تحقق چنین هدفی نباشید. هم‌چنان که تقاضای مصرف‌کنندگان بیشتر و بیشتر می‌شود و اقتصاد جهانی گسترده‌تر، انتظار می‌رود به زودی قادر باشید در بازارهای متعدد با الگوهای گوناگون به فعالیت بپردازید. در نظر داشته باشید که سرعت تطبیق‌پذیری پایین در جهان امروزی مسلماً آسیب فراوانی به کسب‌وکار شما وارد خواهد کرد.
▬    پدیده «جهانی شدن» چیز جدیدی نیست. در واقع، جهانی‌سازی از سپیده دم زمان وجود داشته است، اما، تأثیرگذاری آن تنها در طول چند سال اخیر قابل‌توجه بوده است. اثرات کلان اقتصادی جهانی‌سازی که امروز قابل‌مشاهده است، مسلماً با پایان جنگ سرد بیشتر آغاز شد و پیشرفت سریع آن با توسعه کشورهای جهان سوم و دیگر بازارهای در حال ظهور، ایجاد موافقت‌نامه‌های تجارت آزاد، ظهور اینترنت و دستیابی به پیشرفت‌های تکنولوژیک و ارتباطی، گسترش کسب‌وکارهای چند ملیتی، ایجاد اتحادیه اروپا، تأثیر ثبات یورو در بازار جهانی ارز و هم‌چنین، افزایش نقدینگی پیچیده‌تر بازار ادامه پیدا کرد. از بلوغ اقتصاد کلان در سراسر جهان با نام جهانی‌سازی یاد می‌شود. ثبات حاصل از این پدیده در کسب‌وکار و بازارهای مالی به گونه‌ای چشمگیر است که بسیاری از متخصصان صنعت هنوز هم به دنبال درک درستی از عمق و گستردگی این تأثیر و کمک آن به کاهش نوسانات سیاسی، مالی و اقتصادی هستند. نکته اصلی این است هنگامی که سرنوشت شما با مجموعه‌ای گسترده از متغیرها و ناشناخته‌ها پیوند دارد، کسب‌وکارتان در معرض تأثیر بالقوه مهره‌های دومینویی است که شاید در نهایت علیه منافع شما عمل کند.
▬     به بررسی ثبات حاصل از جهانی‌سازی که تأثیرات بسزایی در اقتصاد جهان به جای گذاشته است می‌پردازیم. مشکلات تجاری، مسائل مرتبط با قیمت‌گذاری نفت، تساوی حقوق در بازار، بحران مسکن، جریان محدود منابع مالی و هزینه‌های کلی زندگی همگی از جمله مشکلاتی هستند که بیش از پیش ما را به چالش می‌کشند. رکود بزرگی که ایالات‌متحده را با مشکلاتی روبه‌رو کرد شاید تا حد زیادی حاصل از یک اقتصاد منزوی بود. اگر ایالات‌متحده مجدداً با چنین مشکلی روبه‌رو شود، اقتصاد آن بدون شک دچار فروپاشی خواهد شد.
▬    در صورت بحران مالی شدید در ایالات‌متحده، شما می‌توانید سرمایه‌گذاران خارجی از کشورهای گروه هفت و کشورهایی مانند چین، ژاپن و، حتی، دبی را ببینید که به دنبال یافتن فرصتی مقرون به صرفه جهت جذب سهام شرکت‌های ایالات‌متحده هستند.
▬    ثباتی که در حال حاضر تجربه می‌کنیم، قادر است به نوبه خود علیه ما و به شکل رکود اقتصادی در طول یک دوره طولانی ادامه پیدا کند. در واقع، وابستگی اقتصادی که در حال حاضر محافظ منافع ایالات‌متحده است می‌تواند با اثر مهره‌های دومینو در سطح جهانی باعث رکود اقتصادی شود و در صورت داشتن ترکیبی مناسب منجر به فروپاشی شود. مهم‌ترین نکته‌ای که قصد اشاره به آن را دارم این است که موقعیت کنونی و مثبت اقتصاد به راحتی می‌تواند در آینده به سناریویی بد تبدیل شود..
▬    همچنین، در نظر داشته باشید که بازارهایی در شرق اروپا، هند، امریکای لاتین، چین و کشورهای در حال ظهور آسیا وجود دارند که بر اساس سناریویی مبتنی بر ریسک در حال فعالیت هستند. آمار موجود قابل‌توجه هستند. به عنوان مثال، در حال حاضر تنها ۲۰ درصد از تولید ناخالص داخلی جهان در اختیار ۸۰ درصد از جمعیت جهان است. تا سال ۲۰۱۵، ۵۰ درصد از تولید ناخالص داخلی جهان در اختیار بازارهای در حال ظهور خواهد بود. نکات زیر را در نظر بگیرید:

▬    ۱. اقتصاد رو به پیشرفت: در طول دهه گذشته کشور چین توانسته است ۸ الی ۹ درصد رشد سالانه را به خود اختصاص دهد و کشور هند رشد سالانه ۷ درصدی را تجربه کرده است.
▬    ۲. جمعیت: در اکثر موارد، این بازارها جمعیت جوانی دارند، هم‌چنین، تعداد متخصصان بیشتر، طبقه متوسط در حال رشد، مصرف‌کننده بیشتر، گرایش افزون به شهرنشینی و درآمد بالا را نیز تجربه می‌کنند. علاوه بر این، ساختار زندگی خانوادگی در بین این جمعیت با داشتن الگوهای مدرن، از حالت سنتی فاصله گرفته است.
▬    ۳. تقاضای تجاری: پیشرفت‌های اقتصادی و در کنار آن ظهور شرکت‌های جهانی که به دنبال جذب سرمایه‌های فکری هستند مستلزم زیرساخت‌های نوین و مدرن است.
▬    ۴. سیستم‌های بازار: امروز بازارهای در حال ظهور بیشتری در اصلاحات نظاممند بر اساس ارزش‌های اجتماعی شرکت دارند. این اصلاحات شامل حقوق مالکیت، فرآیندها و مقررات قانونی است. علاوه بر این اصلاحاتی خاص نظیر خصوصی‌سازی صنایع دولتی، کاهش کنترل سرمایه‌ها و آزادسازی قوانین مربوط به تجارت خارجی همگی عوامل تشویق رشد و سرمایه‌گذاری به شمار می‌روند.

▬     به منظور پاسخگویی به افزایش تقاضای مصرف‌کنندگان بسیاری از کسب‌وکارها در تلاش هستند تا ردپای خود را در بازارهای بین‌المللی گسترش داده و زنجیره ارزش خود را در سطح جهانی افزایش دهند. تأثیر جهانی‌سازی در معاملات جهانی و برون مرزی کاملاً مشهود است.
▬    جهانی‌سازی فرصتی را برای کسب‌وکارهای مختلف فراهم می‌آورد تا به افزایش درآمد، پذیرش ریسک و افزایش حقوق صاحبان سهام بپردازند. توصیه من این است که بهتر است قبل از این‌که کشتی جهانی‌سازی به حرکت درآید تصمیم به همراهی آن بگیرید؛ زیرا، بدون شک همان طور که قبلاً گفته‌ام بازه زمانی این چشم‌انداز کوتاه است و چشم‌اندازی که امروز با آن روبه‌رو هستید مدتی بعد با تغییرات بسیاری روبه‌رو خواهد بود.
برداشت از دنیای اقتصاد
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در شنبه, 16 آذر 1392 ساعت 17:14

صفحه 158 از 407