فیلوجامعه‌شناسی

مقالات و يادداشتهاي روز

تجربه یک تیم موفق

فرستادن به ایمیل چاپ

آندرئا ادامه مطلب...وتره از Ramboll؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    پویایی یک تیم مدیریتی بزرگ هر یک از اعضا را قادر می‌سازد تا، حتی، نسبت به با استعدادترین افرادی که به تنهایی فعالیت می‌کنند، عملکرد بهتر و مثبت‌تری داشته باشند.  یکی از متخصصان توسعه تیم‌های مدیریتی، به عوامل تعیین‌کننده ایجاد یک تیم موفق اشاره می‌کند. در هر شرکت موفقی، مدیریت به تنهایی قادر به ایجاد نتایج مثبت نیست. دسترسی به نتایج به دست کارکنان انجام می‌پذیرد؛ بنا بر این، بسیاری از گروه‌های مدیریتی تعیین هدف معنی‌دار و نحوه دستیابی به موفقیت را امری دشوار تلقی می‌کنند. ارزیابی عملکرد یک گروه مدیریتی عبارت است از: اندازه‌گیری سهم این گروه در سازمان.
▬    این اظهارات متعلق به آندرئا وتره است. وی یکی از متخصصان حوزه توسعه و رهبری تیم‌های مدیریتی است. در طول ده سال گذشته، او عملکرد مدیریت ارشد بسیاری از شرکت‌های دولتی و خصوصی را به چالش کشیده است. او با به چالش کشیدن روش‌های همکاری در سازمان‌ها توانسته تغییرات اساسی در این سازمان‌ها ایجاد کند. او به راحتی توانسته است منطق رایج این سازمان‌ها را به چالش کشیده و آن‌ها را به خوبی دگرگون کند. نتیجه؟ رهبران سرمایه‌گذاری‌های گسترده‌ای در تیم‌های سازمانی انجام داده‌اند و عملکرد متوسط تیم‌های مدیریتی پیشرفت خوبی داشته است.

░▒▓ به سازمان خود قدرت فعالیت ببخشید
▬    آندرئا وتره به عنوان مدیر ارشد سابق چند شرکت و یکی از مشاوران مرکز مشاوره مدیریتی Ramboll، به روشنی از وجود بسیاری از مشکلات در این حوزه آگاه است. او بر اساس تجارب و مطالعات گسترده همکاران وی در دانشگاه اسلو و مدرسه کسب‌وکار نروژ به شش عامل اساسی ایجاد یک تیم مدیریتی پویا اشاره می‌کند:

•    تعیین یک هدف شفاف
•    اولویت‌دهی به پروژه
•    به کارگیری تنوع و تعارض به نفع گروه
•    ایفای نقش خود
•    تمرکز بر ارتباطات و گفت‌وگوها
•    تسهیل برپایی جلسات موثر

▬    آندرئا وتره توضیح می‌دهد که تصمیم‌گیری هدف اصلی یک گروه مدیریتی نیست. سازمان شما باید آماده دستیابی به نتایج باشد. بسیاری از تیم‌ها از درک مناسب نقش خود ناتوان هستند؛ دلیل این امر تمرکز بر اهداف مالی و عدم توان در کنترل این تمرکز است؛ بنا بر این، زمان صرف موضوعات بی‌ربط و نامناسب می‌شود. در عوض، اعضای تیم باید در ارتباط با اهداف مشترک بحث کرده و به آزمایش آن در میان ذی‌نفعان بپردازد. به این ترتیب، گروه به خوبی از انتظارات سازمان مطلع و اولویت‌ها به روشنی مشخص خواهد شد.

░▒▓ با تعارض تعامل داشته باشید
▬    چرا باید به نظرات همکارانم گوش کنم؛ در حالی که موضع ما تفاوت‌های عمده‌ای دارد؟ وجود تعارض به منزله یک چالش عظیم برای گروه‌های مدیریتی محسوب می‌شود. قبول موضعی که به نظر شما نابخردانه و مبهم است و، حتی، در نقطه مقابل ارزش‌ها و باورهای شخصی شما قرار دارد، دشوار است. عدم صبر و شکیبایی در هر یک از اعضا، به راحتی منجر به سرخوردگی و به نوبه خود درگیری‌های شغلی و علاوه بر این برخوردهای شخصی خسته‌کننده می‌شود.
▬    آندرئا وتره با الهام از ادگار شاین یک متفکر حوزه توسعه سازمانی تأکید می‌کند که اعضای تیم باید با نقش خود و نقش سایر اعضا برخورد مناسبی داشته باشند.
▬    اگر عضوی از گروه احساس رضایت ندارد، عملکرد شغلی وی چندان مناسب نخواهد بود. شما باید در خصوص ایفای نقش خود از خود بپرسید: نقش من چیست؟ چگونه می‌توانم به اهدافم دست پیدا کنم؟ من دارای چه سطحی از اعتماد به نفس هستم؟ برای این‌که تمام اعضای گروه احساس ارزش کنند، اعضا باید قادر باشند به طرزی زیرکانه الهام‌بخش گفت‌وگویی کنجکاوانه با یکدیگر باشند. پویایی تیم نباید تحت تأثیر جدال‌ها قرار بگیرد. به باور آندرئا وتره تنوع و تعارض پرورش‌دهنده بهترین تصمیمات است.

░▒▓ آغاز گفت‌وگوی کنجکاوانه
▬    در سال ۲۰۱۰، بیش از ۴۰۰ تن از مدیران نروژی از ۷۵ تیم مدیریتی مختلف در یک پروژه تحقیقاتی که توسط دانشگاه اسلو ترتیب داده شده بود، شرکت کردند. هدف از این بررسی تعیین میزان تأثیرگذاری ارتباطات گویشی بر ترویج اثربخشی در گروه‌های مدیریتی است. نتایج الگوی یک رابطه قوی و مثبت بین گفت‌وگو و هر سه بعد از اثربخشی تیم ترسیم کرد: عملکرد شغلی، کیفیت، ارتباط و رضایت.
▬    محققان به این نتیجه رسیدند که به نظر انجام گفت‌وگو تأثیر مثبتی بر نگرش‌ها و اقدامات دارد. اعضا بر این باورند که می‌توانند از یکدیگر بیاموزند. اعضای تیم احترام متقابل را رعایت می‌کنند، حتی، زمانی که اختلاف نظر شدیدی وجود داشته باشد. آن‌ها با بررسی نظرات یکدیگر، از آن به عنوان نقطه عطفی استفاده می‌کنند. در مجموع، ارتباط متمرکز و انجام گفت‌وگو منجر به کاهش میزان درگیری‌ها و افزایش اثربخشی تیم می‌شود.
▬    در یکی از پروژه‌های اخیر، آندرئا وتره بر اساس تجربه به این نتیجه رسید که گفت‌وگو و تعارض به ابزاری برای ایجاد آگاهی در یک تیم مدیریتی با عملکرد متوسط، عمل می‌کند:

•    «گروه مدیریتی پیام عدم رضایت مدیریت ارشد را دریافت کرد. من از آن‌ها در ارتباط با میزان اهمیت پروژه سؤال کردم. آنان اذعان داشتند که این پروژه از اهداف اصلی تیم به شمار می‌رود. بنا بر این، با در نظر گرفتن فرآیندی به تک تک اعضا این امکان را دادند تا نظرات شخصی خود را مطرح کرده و سایرین با مطرح کردن سؤالاتی دلایل دغدغه‌های افراد را به روشنی درک کنند. این درک اعضا، مشکل را به چالش کشیده و بینش‌های جدیدی را به وجود آورد که در نهایت به برخورد مثبت با پروژه انجامید. اگر چه نقطه شروع قدری منفی بود، اما، آنان توانستند با استفاده از تعارض موجود درکی جدید و جامع‌تر را فراهم آورند. گفت‌وگو به عنوان ابزاری سازنده منجر به شناخت مشترکی از هدف شد، بی‌میلی‌ها را کاهش داد و اجرای مؤثرتری را فراهم کرد».

░▒▓ برقراری توازن بین مشارکت و فرآیند
▬    گروه‌های مدیریتی با موضوعات پیچیده‌ای روبه‌رو هستند. بارها شاهد بوده‌ایم که چگونه بهترین گروه‌های مدیریتی، ناتوان از مدیریت شرایط پیچیده سازمانی هستند؛ اما، اغلب بحث و گفت‌وگو راه‌حلی ابتکاری است که منافع آن برای سایر بخش‌های سازمان قابل درک نیست. به نظر آندرئا وتره کیفیت و پذیرش متضمن کارآیی است. اگر مدیریت از نیاز به یک سیستم اطلاعاتی آگاه است، باید از کیفیت ارائه آن اطمینان کسب کند و کارکنان را در فرآیند تصمیم‌گیری دخالت داده و میزان پذیرش را افزایش دهد و اجرای پروژه را به صورتی کارآمد تحقق بخشد.
▬     هر گروه مدیریتی به طور معمول تحت فشارهای بسیار زیادی قرار دارد. پذیرش شرایط نیازمند زمان کافی و تلاش است که با فعالیت تیم مدیریتی و کارکنان سازمان میسر است.
▬    آندرئا وتره اشاره می‌کند که گفت‌وگو باید در برخی موارد پایان یابد. قبل از دستیابی به هر راه‌حلی باید قادر به درک مشکل و پیچیدگی سازمان باشید و به روشنی به برقراری ارتباطات بپردازید. باید بتوانید توازن مناسبی بین مشارکت و پیشرفت و بین پذیرش و تصمیم‌گیری به خصوص در تیم‌های بزرگ ایجاد کنید.
▬    ایجاد یک گروه مدیریتی پویا همانند داشتن گروهی در یک قایق است. صرف نظر از نظرات شخصی شما در قایق یا اتاق کنفرانس، یک تیم پویا می‌تواند انرژی تیم را تحریک کند و ارزش بیشتری برای سازمان، اعضا و تک تک افراد به ارمغان بیاورد.
برداشت آزاد از دنیای اقتصاد
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در شنبه, 23 آذر 1392 ساعت 19:55

ورای عملکرد برند

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشتادامه مطلب... آزاد از لو ترانگ توان؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    سازمان‌ها در شرایط رقابتی امروز، باید به دنبال عملکرد بهتری باشند نه عملکردی صرفاً خوب. تحقیقات نشان می‌دهد که تمایلات اجتماعی سازمان و عملکرد مالی ارتباط دارند و براین اساس، محققان تأکید دارند که مسؤولیت‌پذیری اجتماعی سازمان بر عملکرد و نتایج مالی سازمان تأثیر مثبت دارد.
▬     البته، مسؤولیت‌پذیری اجتماعی سازمان بر عملکرد کوتاه‌مدت تأثیر ندارد، بلکه بر مزایای بلندمدت موثر است. بنا بر این، از آنجا که عملکرد کلی سازمان بر موفقیت برند سازمان تأثیر دارد، می‌توان ادعا کرد که ساختارهای پایه‌ای هم‌چون مسؤولیت‌پذیری اجتماعی سازمان بر موفقیت برند (سازمان یا محصولات آن) و عملکرد موثر برند تأثیرگذار است.
▬    بر این اساس، پژوهش‌های اخیر بر ساختارهای پایه‌ای غیرقابل مذاکره و غیر مادی که بر موفقیت سازمان و متعاقب آن عملکرد موثر برند سازمان تأثیرگذار هستند، متمرکز است.
▬    برند سازمان مفهومی معنایی برای مشتریان است. تحقیقات اخیر نشان می‌دهد برند سازمان (چه برند خود سازمان یا محصول آن) ارزش‌های کاربردی و احساسی (سازمان) را برای مشتریان و ذی‌نفعان رمزگشایی می‌کند، زیرا، اهداف و استراتژی‌های سازمان در شیوه عملکرد برند عینیت می‌یابد، به عبارت دیگر، نوع اهداف و استراتژی‌های سازمان، توان رقابتی و انطباق‌پذیری سازمان و متعاقب آن عملکرد موثر برند را نشان می‌دهد. براین اساس، می‌توان عملکرد برند را از طریق رشد فروش و سهم بازار و سودآوری سنجش کرد.
▬    برند یک سازه زمانی پویا است که در چرخه رشد خود معانی و ارزش‌های جدیدی برای ذی‌نفعان و مشتریان پیدا می‌کند. هم‌چنین، سازمان‌هایی که سیستم ارزیابی عملکرد آن‌ها علاوه بر کارکنان خود، متمرکز بر علائق ذی‌نفعان و مشتریان است، موفق‌تر عمل می‌کنند.
▬    با توجه به مباحث فوق، پژوهش‌های اخیر اخلاق کسب‌وکار را به عنوان یک ساختار پایه‌ای غیرقابل مذاکره مدنظر قرار داده‌اند. اخلاق کسب و کار رابطه بین اهداف کسب و کار و اهداف و اصول اخلاقی را بررسی می‌کند. اخلاق کسب‌وکار در واقع، مسؤولیت‌پذیری اخلاقی و متعاقب آن مسؤولیت‌پذیری اجتماعی سازمان را نشان می‌دهد. از این رو، رابطه تنگاتنگی با عملکرد برند سازمان دارد.
▬    در سال ۲۰۱۲، تأثیر مسؤولیت‌پذیری اجتماعی سازمان در قالب دو اصل رایج اخلاقی در سازمان‌ها بر عملکرد برند بررسی شد؛ بر این اساس، رابطه متقابل دو شاخص و اصول اخلاقی، یعنی، توجه (به مشتریان و افراد جامعه بیشتر از سیاستمداران و دولت) و انصاف (در برابر مشتری) با مسؤولیت‌پذیری اجتماعی سازمان و مسؤولیت‌های اقتصادی و، حتی، حقوقی (جزایی) آن بررسی شد. در تحقیق مشخص شده است که اصول اخلاقی (با تأکید بر توجه و انصاف) بر عملکرد کلی (داخلی و خارجی) سازمان ارتباط تنگاتنگی دارد. به این معنا که عملکرد داخلی و خارجی موثر سازمان وابسته به توجه آن سازمان به اصول اخلاقی است. منظور از عملکرد داخلی سازمان رفتار و جو مساعد سازمانی برای تمامی افراد است و عملکرد خارجی توجه به بازار و عملکرد متناسب با نیازهای بازار است.
▬    بنا بر این، می‌توان بیان کرد انسجام بین عملکرد موثر داخل و خارج سازمان وابسته به اصول اخلاق و به خصوص دو شاخص اخلاق، یعنی، توجه (به مشتریان و افراد جامعه بیشتر از سیاستمداران و دولت) و انصاف (در برابر مشتری و عموم جامعه) است.
▬    از طرف دیگر، تحقیقات گذشته نشان می‌دهد عملکرد منسجم (داخلی و خارجی) سازمان و توجه به بازار، در سطح کلان، رابطه مستقیم با عملکرد برند دارد. به عبارت دیگر، پژوهشگران عنوان می‌کنند که عملکرد موفق یک برند (محصول یا سازمان) وابسته به توجه سازمان به بازار و ارائه ارزش‌های برتر به مشتریان است که این امر مستلزم عملکرد منسجم داخلی و خارجی سازمان است.
▬    بر این اساس، ارتباط تنگاتنگ عملکرد منسجم داخلی و خارجی سازمان با موفقیت برند محصول یا برند خود سازمان و وابسته بودن عملکرد منسجم داخلی و خارجی سازمان به اصول اخلاقی (توجه و انصاف) نشان‌دهنده این حقیقت است که اصول اخلاقی با واسطه بر موفقیت برند تأثیر جدی دارد. نتیجه این تحقیق، با تأکید بر نتایج تحقیقات گذشته، این مهم را نشان می‌دهد که به منظور رشد و حداکثرسازی عملکرد برند سازمان، شاخص‌های غیرمادی اخلاق در سیستم‌های ارزیابی و بررسی عملکرد داخلی و خارجی سازمان باید لحاظ شود. به عبارت دیگر، شاخص‌های غیرمادی اصول اخلاقی (توجه و انصاف) موجب تسهیل، بهبود و تعالی عملکرد داخلی و خارجی سازمان می‌شوند و متعاقب آن به موفقیت عملکرد برند کمک فراوانی می‌کنند. در عین حال، باید مدنظر قرار داد توجه به شاخص‌های غیرمادی مزایای بلندمدتی دارد و به طور معمول، در کوتاه‌مدت نتایج مورد انتظار را به همراه نخواهد داشت. از مزایای بلندمدت آن می‌توان اصلاح جوسازمانی و فرهنگ سازمانی را بیان کرد.
برداشت آزاد از دنیای اقتصاد
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در شنبه, 23 آذر 1392 ساعت 19:33

نسبت امریکا و مذاکرات اتمی

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشتادامه مطلب... از دکتر سعدالله زارعی؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    امریکا به شدت از این‌که ایران میز مذاکره را ترک گوید، نگران است و از این رو، می‌توان در لابه‌لای خط و نشان کشیدن‌ها و شرط‌گذاری‌هایش، نگرانی آن از قطع گفتگو و بازگشت ایران به شرایط پیش از مذاکرات و توافقات اخیر ژنو را دید. به این عبارت‌های جان کری وزیر امور خارجه امریکا که در جلسه استماع کنگره بیان شده است، توجه کنید: «نقض توافق ژنو توسط ایران، واکنش نظامی امریکا را در پی دارد»،  «ما در یک دو راهی قرار داریم یا دیپلماسی یا ادامه خصومت و احتمالاً، درگیری». یک نشریه امریکایی - پلیتیکو- دو روز پیش نوشت وزیر خزانه‌داری امریکا برای قانع کردن مجلس سنا به عدم تصویب تحریم‌های جدید علیه ایران با نمایندگان آن گفت‌وگو می‌کند. پلیتیکو در ادامه نوشت: «عدم تصویب تحریم‌های جدید علیه ایران پیروزی بزرگی برای اوباماست». با این عبارات می‌توان فهمید که هیأت حاکمه امریکا با هر اقدامی که ایران را به شرایط قبل از مذاکرات و موافقت‌نامه اخیر برگرداند، به شدت مخالفند البته، این به معنای پایبندی امریکا به تعهداتش نیست کما این‌که اظهارات مقامات ارشد دولت امریکا از عدم پایبندی حکایت می‌کنند.
▬    امریکایی‌ها، معتقدند توافق ژنو یک فرصت استثنایی برای کنترل ایران در اختیار واشنگتن قرار داده و می‌تواند مبنای محکمی برای وادار کردن ایران به امتیازدهی در سایر پرونده‌ها باشد. دولت امریکا معتقد است خود توافق ژنو راه‌هایی را برای فرار از به رسمیت شناختن حقوق ایران و در نتیجه، عمل نکردن غرب به تعهدات مندرج در بخش دوم توافقنامه در اختیار آنان قرار داده و می‌تواند در فرایند مذاکراتی تأمین گردد. بنا بر این، وقتی تحریم به عنوان یک اقدام فراتوافقنامه، این امکان بزرگ که غرب برای رسیدن به زمان آن، ۱۰ سال خون دل خورده است را از آنان می‌گیرد، چرا باید تصویب شود. غرب و بویژه امریکا تصویب چنین تحریم‌هایی را به نفع ایران ارزیابی می‌کنند.
▬    جان کری، به نمایندگان مجلس سنای امریکا می‌گوید ما بر سر دو راهی قرار داریم یا باید با مذاکره به هدف برسیم یا باید بجنگیم. تکلیف جنگ کاملاً معلوم است هر عنصر نظامی یا سیاسی می‌داند که امریکا جرأت ورود به یک جنگ دیگر را ندارد. اجتناب از جنگ در سوریه دقیقاً در همین چارچوب صورت گرفت. پس، اگر چه اوباما و کری هر روزه از «گزینه جنگ» سخن می‌گویند، ولی، قطعاً و طی ده‌ها سال آینده از جنگ علیه ایران خبری نیست. پس، امریکا یک راه در پیش رو دارد و آن هم مذاکره است.
▬    تحلیل امریکایی‌ها، انگلیسی‌ها و فرانسوی‌ها و، حتی، رژیم صهیونیستی این است که مذاکرات ژنو یک پیروزی بزرگ برای غرب بوده است - این تحلیل درست باشد یا نباشد، اعتقاد و جمع‌بندی غرب از مذاکرات و توافق اخیر است -، لذا، چیزی که غرب آن را پیروزی بزرگ می‌خواند چرا باید کنار بگذارد؟ از سوی دیگر، غرب پیروزی در مذاکره را نتیجه تحریم می‌داند نه هنر دیپلماسی کما این‌که آنان توافقات ژنو را توافق ایران و نه توافق دولت روحانی ارزیابی می‌کنند. با این وصف چرا غرب باید موضوعی که سبب شکل دادن به یک مذاکره پیروز شده است را کنار بگذارد از این رو، این طبیعی‌ترین و منطقی‌ترین صورت‌بندی است. الف: راه مواجهه با ایران مذاکره است، ب: راه موفقیت مذاکره، تحریم شدید است. در نتیجه: راه امتیاز گرفتن از ایران تحریم شدید است. کاملاً پیداست که در چنین معادله‌ای ایران به هیچ‌وجه نمی‌تواند با مذاکره به رفع تحریم‌ها دست پیدا کند و از این رو، این حرف امریکایی‌ها دقیق است که می‌گویند با توافق ژنو و با رسیدن به مرحله نهایی هم تحریم‌های شدید علیه ایران حفظ می‌شود و در موضوعاتی از تشدید آن خودداری می‌شود. بر این اساس جان کری به کنگره می‌گوید: «هم‌چنان قاطعانه به اجرای تحریم‌ها علیه ایران ادامه می‌دهیم. براساس گام نهایی، ایران حق داشتن نیروگاه آب سنگین را ندارد». وی هم‌چنین، در جلسه کمیته روابط خارجی مجلس سنا می‌گوید: «اگر ایران حمایتش از سوریه و حزب‌الله را ادامه دهد، تحریم‌ها کاهش نمی‌یابد. تحریم‌های نفتی هم‌چنان ادامه دارد». و تلویزیون بی‌بی‌سی می‌گوید: «توافق ژنو نشانه موفقیت سیاست تحریم است، لذا، بعید است به سادگی تحریم‌ها برداشته شوند».
▬    با این وصف، می‌توانیم قاطعانه بگوییم از منظر امریکایی‌ها بهترین راهی که آنان را به هدف «مهار ایران» نزدیک می‌کند، امتیازگیری از طریق مذاکره و در عین حال، حفظ سخت‌گیری‌های گذشته است، اما، در این خصوص به چند نکته اساسی باید توجه کرد:

▬    ۱- مذاکره ضمن آن‌که تنها راه مواجهه با ایران است در عین حال، برای رسیدن به نتیجه به ضمایم و الزاماتی نیاز دارد. یکی از الزامات این است که طرف مقابل یعنی، ایران هم به مذاکره رغبت نشان داده و آن را تنها راه تلقی کند. اگر مذاکره که تنها راه پیش روی امریکاست، تنها راه پیش روی ایران نباشد یا ایران خود را در شرایط مشابه امریکا نبیند، اطمینانی به تداوم مذاکره و به نتیجه رساندن آن وجود ندارد. کاملاً واضح است که اگر ایران بتواند فشار کنونی ناشی از تحریم‌ها را تحمل کند و فشار ناشی از سوء مدیریت‌ها را علاج کند، می‌تواند زیر بار «مذاکره تحمیلی» نرود. همین‌طور اگر ایران از یک سو بداند که تحریم‌های اقتصادی به سقف رسیده و امکان عبور از این سقف هم برای تحریم‌کنندگان وجود ندارد و از سوی دیگر، بداند که امریکایی‌ها به عنوان اصلی‌ترین کشور تحریم‌گر، بنا ندارند خدشه‌ای به چارچوب‌های اصلی تحریم وارد شده و در اندازه‌ای که اثر تحریم‌ها کاسته شود، ظاهر گردد و دلیلی برای تن دادن به چنین مذاکره‌ای وجود ندارد. همین‌طور اگر ایران بداند که حفظ آن تحریم‌ها بعد از دو سال عملاً مقدور نیست و کشورهای هم‌پیمان حاضر به ادامه این راه نیستند و جمهوری اسلامی می‌تواند با کمک بعضی از کشورها زهر این تحریم‌ها- به خصوص در دو حوزه بانکی و نفتی- را بگیرد، چرا باید به چنین مذاکره‌ای روی خوش نشان بدهد. با این وصف کاملاً واضح است که امریکایی‌ها در عین آن‌که واقعاً نمی‌خواهند، اجرت‌المثل همکاری ایران (با ۱+۵، شورای امنیت سازمان ملل و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، آن‌گونه که در مقدمه و مؤخره توافقنامه ژنو، به آن حکم شده است) را بپردازند در عین حال، نمی‌توانند با یک صورت مسأله کاملاً ضد ایرانی هم به میدان بیایند و لذا، صورت موضوع را به گونه‌ای تنظیم کرده‌اند که طرف ایرانی بتواند در داخل کشور خود ادعا کند که گام‌ها دو جانبه و متوازن بوده است. با این وصف از همین حالا می‌توان صورت‌بندی- رنگ و لعاب- و ماهیت- واقعیت- گام نهایی مورد نظر امریکایی‌ها را به طور نسبتاً دقیق، پیش‌خوانی کرد.
▬    ۲- کاملاً واضح است که امریکایی‌ها بابت تضمین تداوم پیدا کردن مذاکرات ژنو، فقط نگران رفتار و تصمیم ایران نیستند، بلکه به نظر این قلم، بیش از آن، امریکایی‌ها نگران حفظ موضع واحد ۱+۵ در قبال ایران هستند. امریکایی‌ها معتقدند عدم پایبندی ایران به تعهدات خود در سند ژنو، موضع ۱+۵ را منسجم می‌کند، اما، اگر گروه ۱+۵ با نظر امریکا همراه نشوند، ایران تردیدی در کنار گذاشتن توافق ژنو نمی‌کند. اظهارات چند روز پیش جان‌کری در جلسه استماع مجلس سنای امریکا از عمق این نگرانی حکایت می‌کند. کری گفت: «تصویب تحریم جدید علیه ایران، اتحاد گروه ۱+۵ را از هم می‌پاشد» به نظر می‌آید که به کار بردن عبارت جنگ از سوی مقامات ارشد امریکا در حد فاصل گام اول تا گام نهایی مذاکرات ژنو نه برای ترساندن ایران و واداشتن آن به تداوم مذاکره و ادامه مسیر از گام اول به گام آخر، بلکه برای منسجم نگه داشتن گروه ۱+۵ می‌باشد به این معنا که امریکا می‌خواهد آنان را متقاعد کند که بین پذیرش جنگ امریکا با ایران یا جمع شدن حول محور امریکا علیه ایران یکی را انتخاب کنند و از آن‌جا که این کشورها در ماجرای سوریه نشان دادند که با جنگ مخالفند بنا بر این، آنان را به گزینه دوم یعنی، همراهی با امریکا در ژنو در حد فاصل گام اول تا گام آخر سوق می‌دهد.
▬    ادامه یافتن مذاکرات ژنو و به نتیجه رساندن آن، از نظر امریکا قطعی نیست و می‌تواند یا به دلیل پا پس، کشیدن ایران یا به دلیل عدم همراهی گروه ۵+۱ در نیمه راه از بین برود و این برای امریکا که واقعاً گزینه دیگری در اختیار ندارد، خطرناک بوده و یک شکست فاحش می‌باشد.
▬    ۳- امریکایی‌ها از داخل ایران نیز به شدت نگران می‌باشند. مقامات امریکایی در یک تحلیل نسبتاً دقیق می‌گویند اختیارات روحانی و تیم او در مذاکره محدود به همراهی سایر بخش‌های نظام جمهوری اسلامی است بنا بر این، اگر در فضای ملی و نخبگی، جمع‌بندی ایرانیان نسبت به مذاکرات، روند و سرانجام، آن مثبت نباشد، این مذاکرات در هر نقطه‌ای که باشد متوقف می‌شود کما این‌که یک مصوبه دو خطی مجلس می‌تواند توافقات ژنو را کان‌لم‌یکن نماید چه رسد به این که رهبری محبوب نظام در واکنش به زیاده‌خواهی امریکا، با یک جمله کوتاه روند را متوقف گرداند. همین سه روز پیش موسسه معتبر نظرسنجی «زاگبی»، نتیجه نظرسنجی تلفنی اخیر خود از شهروندان ایرانی را این‌گونه منعکس کرد: «۹۶ درصد شهروندان ایرانی معتقدند ادامه برنامه اتمی به تحریم‌های وضع شده می‌ارزید» این موسسه امریکایی نتیجه گرفت: «تصور غرب درست نیست، اکثر ایرانیان از ادامه برنامه اتمی ایران با وجود تحریم‌ها، حمایت می‌کنند». با این وصف تکلیف تیم مذاکره با زیاده‌خواهی غرب و تغییر تدریجی نگاه داخل نسبت به مذاکرات ژنو، معلوم است. تیم ایرانی می‌تواند در این فضا تا حد زیادی فضای مذاکرات را عوض کند. کما این‌که یک خط پاسخ دکتر ظریف به مجله «تایم» امریکا- مبنی بر این که تصویب هر نوع تحریم جدید در کنگره بنیاد توافق ژنو را بهم خواهد ریخت- امریکایی‌ها را به شدت نگران کرد و وزرای سیاسی و اقتصادی دولت - خارجه و خزانه‌داری- را واداشت که جلوی هر اقدام جدید را بگیرند. این به خوبی نشان می‌دهد که امریکا از بهم ریختن وضعیت موجود نگران است و این همان نقطه ضعف بزرگی است که دیپلمات می‌باید روی آن سوار شود.
▬    ۴- تیم مذاکره کننده ایران باید از فضای خوش‌بینی کنونی خارج شود و بداند که اصولاً بحث هسته‌ای ایران در هر دو شکل مورد بحث غرب، یک موضوع حاشیه‌ای است البته، موضوعی که با همه حاشیه‌ای بودن یک شاخص برای ارزیابی قدرت ایران در دفاع از استقلال، هویت و حقوق خود است، مسأله اصلی غرب، «قدرت» ایران است که توان هسته‌ای با همه اهمیت آن یک نقطه در این قدرت است. توان ایران در مدیریت تحولات منطقه و شکل‌دهی به یک قدرت بزرگ منطقه‌ای و بین‌المللی نقطه کانونی و اصلی «قدرت» ایران است و از این روست که در بحبوحه بحث مذاکرات مقدماتی ژنو، جان‌کری پای بحث سوریه و حزب‌الله را به میان کشید و کاهش تحریم‌ها را منوط به کوتاه آمدن ایران در این قبیل پرونده‌ها کرد.
مأخذ:کیهان
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در شنبه, 23 آذر 1392 ساعت 18:57

ـ۱۰ـده اصل بیزنس منصفانه

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشتادامه مطلب... از www.wfto.com؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    مسؤولیت‌پذیری اجتماعی، پاسخگویی اجتماعی، اخلاق کسب‌وکار و نهایتاً کسب‌وکار پایدار به ادبیات مدیریت نوین اضافه شده است و فارغ از این‌که باور قلبی و عمیق به این مفاهیم داشته باشیم یا نه، به نظر می‌رسد مسیر کسب‌وکار امروزی ما را به آن سو ملزم می‌سازد. در این راستا دستیابی و مطالعه مدیران ایرانی به آخرین نظریات و پژوهش‌های علمی ضرورتی انکارناپذیر است. از آن جمله «سازمان جهانی بیزنس منصفانه» ده اصل را به عنوان الزام کار روزمره سازمان‌های امروزی در راستای دستیابی به آن اهداف والا بیان کرده است:

░▒▓ اصل ۱: خلق فرصت برای سازمان‌های دارای سودآوری اندک
▬    کاهش فقر یکی از کلیدی‌ترین اهداف این سازمان‌ها است. سازمان‌های امروزی پشتیبان محصولات کوچک هستند چه به صورت مستقل، کسب‌وکار خانوادگی، گروهی یا شراکتی. این امر به ایشان کمک می‌کند درآمد خود را در سطح قابل‌قبولی استحکام بخشند. سازمان‌ها برای تحقق این امر، برنامه دارند.

░▒▓ اصل ۲: شفافیت و جوابگویی
▬    سازمان در مدیریت و مراودات بازرگانی خود دارای شفافیت لازم است. سازمان به تمام ذی‌نفعان خود با توجه به جنبه‌های امنیتی اطلاعات و حساسیت کسب‌وکار، جوابگو است. سازمان دارای روش‌هایی است که مشارکت کارکنان و اعضای خود را در فرآیند تصمیم‌گیری فراهم می‌سازد. اطلاعات مرتبط به شرکای تجاری در دسترس است. مسیرهای ارتباطی در تمام سطوح زنجیره تأمین به خوبی طراحی شده و باز است.

░▒▓ اصل ۳: تمرین بیزنس منصفانه
▬    بیزنس سازمان با در نظر گرفتن مسائل اجتماعی، اقتصادی و زیست‌محیطی و به سودرسانی محصولات کوچک اجرا می‌شود و حداکثرسازی سود با کسر هزینه از مسائل فوق صورت نمی‌پذیرد و هر از گاهی در جلسات توسط افراد مسؤول و حرفه‌ای این تعهد یادآوری می‌شود.
▬    تأمین‌کنندگان به قراردادشان احترام می‌گذارند و محصولات را به موقع و با توجه به تعاریف کیفی مشتری ارائه می‌دهند. تأمین‌کنندگانی که بخشی از مبلغ قرارداد را به عنوان پیش‌پرداخت دریافت می‌کنند، مطمئن هستند اگر از طریق مسیر بیزنس منصفانه معاملات آن‌ها انجام گرفته باشد، لاجرم موجب تقویت بیزنس منصفانه آن‌ها نیز خواهد شد.
▬    خریداران قبل از لغو سفارش کالا یا بازگرداندن آن با تأمین‌کننده مشورت می‌کنند و در جایی که خطا از سوی تأمین‌کنندگان نباشد، تمهیداتی برای جبران ضرر و زیان آن‌ها می‌اندیشد و این تضمینی برای ادامه همکاری است.
▬    به همین صورت در مورد دریافت و ارسال کالا نیز با یکدیگر مشورت می‌کنند و اطمینان و اعتماد کافی در صورت کم بودن یا زیاد بودن کالاهای ارسالی وجود دارد. سازمان‌ها یک رابطه بلندمدت بر اساس انسجام، اعتماد و احترام متقابل در راستای رسیدن به هدف بیزنس منصفانه، برقرار می‌کنند و آن یک رابطه متقابل پایدار ایجاد می‌کند. در این شرایط طرفین در صدد افزایش حجم تبادل محصولات بر می‌آیند.

░▒▓ اصل ۴: پرداخت یک هزینه منصفانه
▬    یک هزینه منصفانه همانی است که در مذاکرات با آن توافق شده است. هزینه منصفانه با در نظر گرفتن قیمت تمام‌شده و بازار معنی می‌یابد. پرداخت هزینه منصفانه از نظر اجتماع نیز مورد قبول واقع می‌شود.

░▒▓ اصل ۵: اطمینان از عدم استفاده از نیروی کار کودک یا کار اجباری
▬    بر اساس کنوانسیون‌های سازمان ملل استفاده از نیروی کار کودک مجاز نیست. هم‌چنین، بسیاری از قوانین محلی در کشورهای مختلف نیز از این قانون پشتیبانی می‌کنند.
▬    سازمان‌ها ضمن اطمینان یافتن از عدم استفاده از نیروی کار کودک، از فقدان نیروی کار اجباری از زنجیره تأمین و، حتی، کارهای خانگی نیز اطمینان می‌یابند.

░▒▓ اصل ۶: اطمینان از عدم تبعیض، تساوی کار زن و مرد و آزادی پیوستن به اتحادیه‌های کارگری.
▬    سازمان‌ها از عدم تبعیض در استخدام، پرداخت‌ها، دستیابی به آموزش، ارتقا، بازخرید یا بازنشستگی اطمینان می‌یابند. این تبعیض‌ها می‌تواند بر اساس سن، جنسیت، مذهب، معلولیت و عواملی از این دست باشد.
▬    سازمان‌ها دارای یک رویه مشخص برای دستیابی به هدف فوق هستند.

░▒▓ اصل ۷: اطمینان از شرایط کاری خوب
▬    سازمان یک محیط کاری امن و سالم برای کلیه کارکنان فراهم می‌کند. داشتن حداقل‌های الزامات بهداشتی و ایمنی کار در قوانین محلی کشورها و سازمان‌های بین‌المللی آمده است. ساعت کاری کلیه کارکنان باید بر اساس قوانین محلی و نیز سازمان بین‌المللی کار باشد. سازمان‌هایی که بیزنس اخلاقی دارند این اصول را در کلیه زنجیره تأمین خود نیز جست و جو می‌کنند.

░▒▓ اصل ۸: توجه به ظرفیت‌سازی
▬    سازمان‌ها فرصت‌هایی برای یادگیری و افزایش توان کارکنان و اعضای خود فراهم می‌آورند. هم‌چنین، سازمان‌های مقید به اخلاق بیزنس، در زنجیره تأمین خود ظرفیت‌سازی می‌کنند و فرصت رشد و یادگیری برای آن‌ها را نیز فراهم می‌آورند.

░▒▓ اصل ۹: ترویج اصول بیزنس اخلاقی
▬     اطلاع‌رسانی و افزایش سطح آگاهی عمومی یکی از وظایف سازمانی است. این امر باعث حمایت سازمان‌ها از اهداف و فعالیت‌ها در بیزنس منصفانه می‌شود. هم‌چنین، سازمان‌ها مشتریان خود را نیز از این اهداف و فعالیت‌ها آگاه می‌سازند.

░▒▓ اصل ۱۰: احترام به محیط زیست
▬     سازمان‌ها جهت تولیدات خود از حداکثر مواد اولیه و منابع پایدار بهره می‌گیرند و در صورت امکان اولویت با تولیدکنندگان یا منابع محلی است. سازمان‌ها با رویکرد پایدار از جدیدترین تکنولوژی‌ها برای کاهش مصرف انرژی بهره می‌گیرند و از حداکثر منابع انرژی تجدیدپذیر استفاده می‌کنند. این امر به کاهش آلایندگی محیط‌زیست کمک می‌کند. ایجاد حداقل ضایعات به محیط‌زیست نیز از اهداف آن‌ها است. سازمان‌ها به دنبال حداقل آسیب به محیط‌زیست هستند.
برداشت آزاد از دنیای اقتصاد
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در شنبه, 23 آذر 1392 ساعت 17:10

تحلیل نظری فاصله دولت از ملت

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر ادامه مطلب...حامد حاجی‌حیدری؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


░▒▓ قضیه
▬    عالی‌مقام، دکتر حسن روحانی، گزارش صد روزه را به سیاه‌نمایی محرز و محض رئیس‌جمهور پیشین گذراندند، پاسخ نامه رئیس‌جمهور سابق را ندادند، و در همان حال به «سرهنگ» و مجلس و صدا و سیما هم پرخاش فرمودند. حملات مشحون از سیاه‌نمایی را در روز شانزدهم و هفدهم آذر، در دانشگاه و مجلس ادامه دادند.
▬    این درجه از خصومت‌انگیزی نزد مخالفان، در کنار قلع و قمع فراگیر و کاملاً فراگیر و کاملاً فراگیر مدیران، شرایط ویژه‌ای را پدید آورده است. صدها مدیر، همراه با نیمی از مردمی که با تمام فعالیت‌های تبلیغاتی و دوپینگ «بزرگ‌ترها» حاضر به رأی دادن به عالی‌مقام روحانی نشدند، اکنون، به هنگام شنیدن سیاه‌نمایی‌های عالی‌مقام، عزم جزم می‌کنند. وقتی عالی‌مقام روحانی، در بیانی مبارزه‌جویانه می‌فرمایند که «تازه دو سه مورد را گفتیم»، بی‌گمان، عزم‌هایی جزم می‌شوند. دندان‌هایی به هم ساییده می‌شوند، و این خوب نیست.
▬    وقتی رئیس جمهور از نقاط ضعف سخن می‌گوید، نه تحریم‌ها را مقصر می‌شمرد و نه دو دولت قبل از دکتر احمدی‌نژاد را. غافل از این که همان طور که سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد که حامی دولت هم هست، اذعان داشته است، آن مقدار از تورم که کاهش یافته هم، به تأثیر روانی زمزمه تقلیل تحریم‌ها مربوط می‌شود، نه تدبیر ویژه دولت (دکتر پویا جبل عاملی، ”فوریت سیاست انقباض پولی“، سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد، شماره ۳۰۸۲).
▬    برای عالی‌مقام، دکتر حسن روحانی، دکتر محمود احمدی‌نژاد نقش بلاگردان همه رذایل را بازی می‌کند، ولی، این، خطای تشخیص عالی‌مقام است. دکتر احمدی‌نژاد بلاگردان خوبی نیست. همان طور که بارها آیت الله سید علی حسینی خامنه‌ای تا آخرین لحظه دولت دکتر احمدی‌نژاد و، حتی، پس از دولت او ابرام داشته‌اند، مردم هم خدمات دکتر احمدی‌نژاد را فراموش نمی‌کنند.
▬    مردم قعرنشین و اهالی نقاط خارج از تهران، دکتر احمدی‌نژاد را به چه می‌شناسند؟ دکتر احمدی‌نژاد چه بود که در انتخابات هشتاد و هشت، و در سفرهای استانی آن چنان مورد اقبال مردم بود و رأی قاطع مردم را از آن خود کرد؟
▬    دکتر احمدی‌نژاد، قدرت تاریخی سازمان برنامه و بودجه را تضعیف کرد و قدرت را به استانداران منتقل نمود. از این قرار پس از سال‌ها که تهران نقطه هدف اغلب سیاست‌های دولت مرکزی ایران بود، دکتر احمدی‌نژاد به خارج از مرکز توجه کرد. دکتر احمدی‌نژاد انبوه اسناد بالادستی و خصوصاً برنامه‌های پنج ساله را تضعیف کرد، تا فضایی برای ابراز و اعمال رأی مردم فراهم شود. در انبوه اسناد بالادستی و مداخله نهادهای تخصصی، دیگر جایی برای خودنمایی رأی مردم باقی نمانده بود و عملاً جوانان خارج از مرکز از تأثیر رأی خود بر سیاست‌های مرکز ناامید بودند. با دکتر احمدی‌نژاد، آن‌ها احساس کردند که می‌توانند رأی خود را بر بوروکرات‌ها و تکنوکرات‌ها و احزاب تهرانی غلبه دهند و سهم متوازنی از سفره نفت را به سمت منطقه خود بکشانند.
▬    بخش دیگری از ماجرا که اوضاع را دشوارتر می‌کند، برمی‌گردد به شکاف میان مردم و نخبگان. اکنون، عالی‌مقام، دکتر حسن روحانی با یک ویترین تکنوکرات و بوروکرات مبالغه‌آمیز به قدرت رسیده است. استانداران موفق را برکنار کرده است. با ایده احیاء سازمان برنامه بودجه، قدرتی را که دوره دکتر احمدی‌نژاد به استان‌ها احاله شده بود، دوباره در مرکز متمرکز می‌سازد. سفرهای استانی را به تعطیلی کشانده است. سفر به بوشهر زلزله زده را با سفر به عسلویه همراه کرد، آن هم با اسکورت مفصلی که با سفرهای استانی دکتر احمدی‌نژاد قابل قیاس نبود. کم کم، مردم از اموال و سبک زندگی مدیران هم مطلع خواهند شد، و فاصله خود با دولت یازدهم را بیش از پیش احساس خواهند کرد.
▬    عالی‌مقام، دکتر حسن روحانی، به کسوت نمایندگی نخبگان و طبقه متوسط و مرفه شهری بر سر کار آمده است؛ به نمایندگی از بوروکرات‌ها در دولت‌های سازندگی و اصلاحات برآمده و بدون کوچک‌ترین عطوفتی به دکتر احمدی‌نژاد و احمدی‌نژادی‌ها که مردم قعرنشین و حاشیه‌ای هستند و آماج اصلی برنامه‌های دکتر احمدی‌نژاد بودند، اعلام جنگ داده است.

░▒▓ برهان
▬    مسأله روشن‌فکرانه مشارکت و دموکراسی، دارای ماهیتی متناقض و متضاد است. در یک سوی این تناقض، «دموکراسی» و برنامه‌ریزی توده‌گرای جامعه قرار دارد، و در سوی دیگر، «تکنوکراسی» و برنامه‌ریزی عقلانی و حساب‌شده جامعه. این دو، اغلب، با هم ناسازگارند، و روشن‌فکر و مدرنیست منادی هر دو است.
▬    منظور ادعایی روشن‌فکر دموکراسی‌خواه و دوم خردادی از مشارکت سیاسی، شرکت توده مبهمی به نام «مردم» در اتخاذ تصمیمات ملی و محلی است که برای اتباع یک کشور واجد اهمیت می‌باشد. ولی، ایدئولوژی و نهضت سیاسی دموکراسی لیبرال، در عین حال، خواهان اجرای برنامه‌های متوالی توسعه، توسط کارشناسان فنی و تکنیکی، به جهت نزدیک ساختن سریع جامعه به آرمان‌های روشن‌فکر در غرب است. از این قرار، روشن‌فکر اصرار فلج کننده‌ای بر سلطه مقررات و ضوابط و مقررات ناشی از برنامه‌های توسعه دارد، و اگر مردم خواستند تا با انتخاب دکتر احمدی‌نژاد علیه برنامه‌های پنج ساله و اسناد بالادستی عصیانی بورزند، به مستبدانه‌ترین وجه، دولت او را به زانو درمی‌آورند.
▬    پس، شخصیت روشن‌فکر، با اصرار توأم به دموکراسی و تکنوکراسی، ماهیتی متناقض دارد. تعبیر «شترمرغ» جلال آل احمد در مورد روشن‌فکر عصر سازندگی و عصر اصلاحات مصداق دارد. وقتی به روشن‌فکر می‌گویند که مردم چیزی خلاف پندارهایش گفته‌اند، می‌گوید اصول دانش و فن چیز دیگری می‌گویند، و وقتی دانشمندان چیزی علیه روشن‌فکر و عملکردهای مخرب‌اش بگویند، به عوام و عوام‌فریبی پناه می‌برد. این، احوال روشن‌فکر کارگزار و اصلاحات است.
▬    شعارهای اصلاح‌طلبانه با برنامه‌های منسجم برای اصلاحات فرق دارد. نمی‌شود از دموکراسی حرف زد و به حاصل رأی مردم احترام نگذاشت. آن‌ها انتخابات هشتاد و هشت را به دروغ، تقلبی می‌نامند، ولی انتخابات هشتاد و چهار را نمی‌توانند تقلبی بدانند. چرا هر چه کارشکنی از دستشان برآمد در مقابل منتخب مردم صورت دادند. گروهک سیاسی نخبه‌گرا، که از مفهوم توسعه برداشتی متعصبانه و بهنگام نشده دارند، با اصل مشارکت واقعی مردم سازگار نیستند. آن‌ها از مردم و خصوصاً مردم خارج از مرکز فاصله می‌گیرند. تکنوکرات‌ها، فاصله دولت و مردم را به نام «بوروکراسی» و «سازمان برنامه» و «اسناد بالادستی» و «نظر اقتصاددانان» و...، بیشتر و بیشتر می‌کنند. روشن‌فکر، در پی ایجاد یک اختناق روشن‌فکرانه و تکنوکراتیک است.

░▒▓ و از این دشوارتر...
▬    یک معضل مهم‌تر این که برای دموکراسی لیبرال کپی‌برداری شده از غرب، بسیار دشوار است که از این قالب متناقض خارج شوند. روشن‌فکر فرمولی برای تغییر ندارد. هیچ یک از دموکراسی‌های لیبرال غرب‌زده نتوانسته‌اند، خود را از سیستمی که در آن گروهی برگزیده، جامعه را تحت کنترل دارند، به نظامی بدل نمایند که عامه مردم بدون اصطکاک با بوروکراسی و گروه متخصصان، در شکل بخشیدن به آینده شرکت داشته باشند.
▬    از همین جاست که مشکل تبختر ذاتی روشن‌فکر در مقابل مردم آغاز می‌شود. روشن‌فکر که ابتدا «مردم مردم» گفتن‌اش گوش فلک را کر می‌کند، جان و زندگی‌اش را از مردم دور می‌دارد، مبادا «بوی مردم کوخ‌نشین» به خود بگیرد.
▬    اندیشه اصلی روشن‌فکری با آب و تاب از مردم می‌خواهد تا «بر سرنوشت خویش مسلط شوند». سپس، حکومت‌داری توسعه‌گرا را به عنوان فرمولی سیاسی مطرح می‌کند که منظور از آن کنترل روندهای جامعه در چهارچوب‌های از پیش تعیین شده و فرمول‌های آشفته توسعه است که امروز، متناقض بودن و برون‌زا بودن خود را نشان داده‌اند؛ فرمول‌های بی‌ربطی اجرا می‌شوند که مردم در عمق زندگی خود در می‌یابند اشکال دارند، ولی به حکم عقل روشن‌فکر، باید وجوه نامعقول آن را تحمل کنند.
▬    ابتدا، وقتی مردم در سطوحی از نداری و بی‌چیزی به سر می‌بردند، ناگزیر، تبخترهای روشن‌فکر را تحمل می‌کردند، و اجازه می‌دادند تا او، به بهای اهانت به فرهنگ و سبک زندگی مردم، برنامه‌های توسعه خود را پیش ببرد، و به دروغ، در حالی که مردم مردم می‌گوید، به مردم دهان‌کجی کند. بله؛ قبل از توسعه، مردم بناگزیر، با روشن‌فکر «مدارا» می‌کردند. ولی، وقتی از وضع ناچار خارج می‌شوند، کم کم سؤال کردن از روشن‌فکر را در مورد دروغ مردم‌گرایی و دموکراسی‌خواهی آغاز می‌کنند. آن‌ها از روشن‌فکر می‌پرسند که اگر دموکراسی یک ایده درست است، پس، مردم باید حق داشته باشند، به رغم خواست نخبگانی که مدام اقتصاد ایران را با اقتصاد از ما بهتران مقایسه می‌کنند، بخواهند که یک رئیس‌جمهور، سبکی بومی‌تر و نامتعارف از توسعه را به موقع اجرا گذارد، و اگر روشن‌فکر در ادعای دموکراسی‌خواهی خود صادق است، باید در کار رئیس‌جمهور منتخب مردم همه جور موش دوانی نکند. ولی روشن‌فکر صادق نیست، و با دکتر احمدی‌نژاد بدتر از کافران حربی رفتار می‌کند. به او ظلم می‌کند. چهره او را سیاه سیاه سیاه می‌کند.
▬    شاید رژیم‌های دموکراسی لیبرال که زیر سلطه نخبگان و روشن‌فکران و اسناد بالادستی اداره می‌شوند، بتوانند جامعه را در جهت خیز توسعه یک‌وجهی و صنعتی شدن سوق دهند، ولی، شکست واقعی دموکراسی لیبرال از عدم توانایی آن برای پشت سر گذاشتن مرحله صنعتی شدن و حرکت از عصر صنعتی به دنیای پس از صنعتی شدن است. گذر به یک جامعه مابعدکمیابی، اقتضائات ویژه‌ای دارد که موفقیت ملی در مواجهه با آن، بستگی به تسهیلاتی دارد که هر ملت برای حفظ خود در طوفان‌های آن تدارک می‌بیند. روشن‌فکر، برای عبور درست، اصولی و در عین حال منعطف از خیز صنعتی، و انطباق با شرایط این جامعه جدید و پیچیده و شبکه‌ای، مجهز به نظام معرفتی اصولی و درستی نیست. روشن‌فکر بی‌ریشه است.
▬    واقع آن است که تکنیک‌های جدید ارتباطات و سیستم‌های اطلاعاتی، سبب دگرگونی در عمق اجتماع شده است، و مردم، دیگر اعتبار چندانی برای دگم‌های تکنوکراسی و روشن‌فکری که پر از مضامین متناقض است، قائل نیستند. امروز، دیگر، بسیاری از مردم، و خصوصاً حاضران در شبکه، از بگومگوی درون اقتصاددانان و جامعه‌شناسان و روان‌شناسان و... باخبرند، و روشن‌فکر، دیگر نمی‌تواند به استناد آن چه «علم» گفته است، خود را به مردم تحمیل کند. گسترش شبکه‌های ارتباطی، نحوه تأثیر و تأثر متقابل را در جامعه نو دگرگون کرده و موجب شده است که یک کارتل روشن‌فکری، دیگر نتواند امکانات اندیشه را در درون آکادمی خود منحصر نگه دارد. این تکنیک‌های جدید ارتباط اجتماعی، راه را برای افزایش گسترده بهره‌وری ارتباطات اجتماعی همواره کرده است و در طول زمان، این نتیجه را خواهد داشت که جایگاه تکنوکراسی و بوروکراسی و روشن‌فکر سالاری متزلزل‌تر گردد. از این زوایه، هر چه یک جامعه، بیشتر مجهز به مبانی اندیشگی مستحکم و در عین حال، در قبال رویدادهای جدید، پر تأمل و فکور باشد، بهتر می‌تواند انسجام خود را حفظ کند. گذشت آن زمان که با دگم‌های متناقض مدرنیت، یا با ولنگاری محض پست‌مدرنیستی، بتوان استحکام جامعه‌ای را حفظ کرد. امواج بنیان‌کن شبکه، بنیه معرفتی مستحکم و تأمل مستمر بر مبنای آن هویت مستحکم را می‌طلبد.
مأخذ:تسنیم
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در جمعه, 22 آذر 1392 ساعت 18:50

نـ ̓ ̓ـقل‌تاریخی: ایران‌مذاکرات‌کارشناسی‌وین‌با۱+۵راقطع‌کردوبرای‌مشورت‌به‌تهران‌بازگشت

فرستادن به ایمیل چاپ

خبرگزاری‌ها؛ ادامه مطلب...فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    مذاکرات کارشناسی ایران و کشورهای ۱+۵، برای تدارک ساز و کار اجرای توافق‌نامه ژنو، به مشکل برخورده بود، ...
▬    ... ولی گمان می‌شد که تلاش‌های کارشناسان تا روز جمعه ادامه یابد.
▬    نشست کارشناسی ایران و ۱+۵ از روز دوشنبه با حضور ناظران آژانس بین‌المللی انرژی اتمی طی ۴ روز در شهر وین برگزار شد.
▬    هیأت مذاکره‌کننده ایرانی به سرپرستی حمید بعیدی‌نژاد مدیرکل سیاسی و بین‌المللی وزارت خارجه در این نشست حضور داشت.
▬    هیأت ایرانی شرکت‌کننده مذاکرات را قطع کرد و برای مشورت به تهران بازگشت. هنوز هیچ مقام رسمی از جزئیات مذاکرات و دلایل ادامه نیافتن مذاکرات کارشناسی ایران و ۱+۵ توضیحی نداده است.
▬    در همین حال، تأثیر توافقات ژنو پس از اتخاذ تصمیم در نشست وین مشخص می‌شود، و اکنون، مشخص نشده است.
مآخذ: فارس و تسنیم
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در جمعه, 22 آذر 1392 ساعت 08:02

نـ۹ـه ایراد حقوقی در ”برنامه‌ی اقدام مشترک“ ژنو

فرستادن به ایمیل چاپ

اندیشکدهادامه مطلب... برهان؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


░▒▓ مواد مندرج در موافقت‌نامه
░▒▓ الف. به موجب این توافق‌نامه، ایران متعهد شده است به:
▬    متوقف کردن پیشرفت توان غنی‌سازی، خنثی کردن ۱۹۶ کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده بیست‌درصدی، خود به نحوی که نیمی از آن قابل غنی‌سازی مجدد باشد و هم‌چنین، اکسید کردن مواد پنج‌درصدی مازاد بر ده هزار کیلوی کنونی که در آینده تولید می‌شود، عدم گسترش فعالیت هسته‌ای در اراک، نطنز و فوردو، غیرفعال شدن ماشین‌های جدید نصب‌شده در تأسیسات هسته‌ای، عدم نصب ماشین‌های جدید در نطنز، عدم حمل آب سنگین به تأسیسات اراک، خودداری از تولید سوخت جدید برای رآکتور اراک و اجتناب از هر گونه سوخت‌گذاری در این رآکتور، خودداری از تولید هر گونه سانتریفیوژ در کارگاه‌ها به جز برای جانشینی سانتریفیوژهای کنونی، عدم ساخت تأسیسات بازفرآوری و تعطیل شدن هر نوع فعالیت بازفرآوری در تأسیسات موجود، محدود شدن غنی‌سازی اورانیوم به پنج درصد در چهار آبشار فوردو و غیرفعال شدن دوازده آبشار دیگر و گسسته شدن ارتباط میان آبشارهای موجود در این تأسیسات، فراهم کردن بستر لازم برای دسترسی به بایگانی دوربین‌های آفلاین تأسیسات هسته‌ای، تمهید شرایط لازم برای دسترسی به کارگاه‌های مونتاژ و تولید چرخنده‌های سانتریفیوژ، نهایی شدن توافق درباره‌ی پادمان‌ها در اراک و هم‌چنین، ارائه‌ی اطلاعات کامل درباره‌ی معادن ایران و منبع مواد مورد استفاده به آژانس، ارائه‌ی اطلاعات مربوط به طرح و نقشه‌های ایران برای تأسیسات هسته‌ای به آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای، توصیف ساختمان هر یک از سایت‌های هسته‌ای و ارائه‌ی شرحی کامل از آن به آژانس، توصیف گستره‌ی عملیات هر یک از تأسیساتی که به طور خاص به فعالیت‌های هسته‌ای مشغول هستند و ارائه‌ی شرح کاملی از آن به آژانس، ارائه‌ی اطلاعات لازم به آژانس درباره‌ی شرکت‌های نورد اورانیوم، تسهیل شرایط و امکان بازرسی سرزده و روزانه از همه‌ی تأسیسات مرتبط با فعالیت‌های هسته‌ای برای بازرسان آژانس.

░▒▓ ب. تعهدات غرب در قبال کشورمان نیز عبارت‌اند از:
▬    دسترسی ایران به بخشی از دارایی‌های بلوکه شده‌ی خود نزد کشورهای مختلف جهت خرید محصولات خوراکی و کشاورزی، دارو، ادوات پزشکی و خسارات پزشکی، خودداری شورای امنیت، اتحادیه‌ی اروپا و امریکا از اعمال تحریم‌های جدید علیه ایران، رفع موانع برای صادرات نفت ایران در حد کنونی و توقف روند کاهش بیست‌درصدی آن در هر شش ماه، امکان دسترسی ایران به درآمدهای ناشی از فروش نفت به میزان توافق شده در آینده، تعلیق تحریم صادرات پتروشیمی ایران، تعلیق تحریم برخی خطوط هوایی از جمله ایران‌ایر، تعلیق تحریم قطعات هواپیما، خودرو، طلا و فلزات گران‌بها و برطرف شدن محدودیت‌های مربوط به بیمه‌ی حمل‌ونقل برای صادرات نفت ایران در حد کنونی.

░▒▓ ایرادات موجود در متن موافقت‌نامه
▬    این توافق چهار صفحه‌ای مورد تفاسیر متعدد از سوی طرفین قرار گرفته است. محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه‌ی ایران، در سخنانی که پس از حصول توافق ایراد کرد، از آن به عنوان «توافقی ضامن حقوق مردم» ایران یاد کرد که نه تنها غنی‌سازی را متوقف نمی‌کند، بلکه از تحریم‌های یک‌جانبه‌ی غرب نیز خواهد کاست. چند دقیقه پس از سخنان آقای ظریف، جان کری، وزیر امور خارجه‌ی ایالات متحده، تفسیری دیگر از توافق ارائه کرد که با تعابیر ظریف فاصله‌ی زیادی داشت. وی پس از آن نیز در مصاحبه‌های متعدد، ابراز داشت که نه‌تنها حق غنی‌سازی ایران مورد تأیید قرار نگرفته است، بلکه در دوره‌ی شش‌ماهه‌ی توافق، امریکا با ایران بر سر کاهش ابعاد برنامه‌ی هسته‌ای (Dismantle) گفت‌وگو خواهد کرد.
▬    تعابیر مخالفی که از این توافق می‌شود، بیانگر آن است که توافق، قابل تفاسیر مختلف است و لذا، قطعاً می‌توان ابهاماتی را در آن شناسایی کرد و توافق مزبور باید از منظر حقوقی و سیاسی مورد نقد و بررسی قرار گیرد. این به معنای نفی تلاش‌های انجام‌پذیرفته یا نفی نفس مذاکره نیست. توافق مزبور نکات مثبتی دارد که از جمله‌ی آن‌ها می‌توان به این موارد اشاره کرد:

•    اشاره‌ی مستقیم به غنی‌سازی توسط ایران.
•    برگشت‌پذیر بودن اقدامات اعتمادساز داوطلبانه‌ی ایران.
•    ادامه‌ی غنی‌سازی در دوره‌ی شش‌ماهه‌ی توافق.
•    کاهش بخشی از تحریم‌های ضد ایران؛ و..

▬    اما این سند دارای نکات منفی نیز هست که می‌توان به نقد آن‌ها نشست:

░▒▓ ۱. حق غنی‌سازی ایران
▬    در توافق‌نامه‌ی ژنو، دو بار به حق غنی‌سازی ایران اشاره شده است. یک بار در مقدمه و یک بار در بخش پایانی. در مقدمه چنین آمده است: «این راه‌حل جامع متضمن یک برنامه‌ی غنی‌سازی با تعریف مشترک و محدودیت‌های عملی و اقدامات شفاف‌ساز به منظور تضمین ماهیت صلح‌آمیز برنامه هسته‌ای می‌باشد». در بخش پایانی نیز آمده است: «[گام نهایی باید] متضمن یک برنامه‌ی غنی‌سازی باشد که توسط طرفین تعریف می‌گردد؛ برنامه‌ای که شاخصه‌های آن با موافقت طرفین و منطبق با نیازهای عملی، با محدودیت‌های مورد توافق در خصوص دامنه و سطح فعالیت‌های غنی‌سازی، ظرفیت غنی‌سازی، محل‌هایی که در آن غنی‌سازی انجام می‌شود و ذخایر اورانیوم غنی‌شده برای دوره‌ی زمانی‌ای که مورد توافق قرار می‌گیرد، تعیین می‌گردد». بر اساس این جملات، حق غنی‌سازی ایران در گام نهایی که زمان آن نامعلوم و درازمدت است، محدود به گزاره‌های ذیل است:

۱. تعریف مشترک (دوطرفه)
۲. محدودیت‌های عملی
۳. اقدامات شفاف‌ساز
۴. انطباق با نیازهای عملی
۵. محدودیت‌های مورد توافق
۶. دامنه، سطح فعالیت، ظرفیت، ذخایر و محل‌های محدود و مشخص که طبعاً باید به صورت دوجانبه تعیین شوند.
▬    در این خصوص نکات زیر را باید ملحوظ داشت:

•    الف. با این توافق‌نامه تعریف حق غنی‌سازی ایران از چارچوب صرف ان‌پی‌تی خارج شده و جنبه‌ی بین‌المللی خواهد یافت. نقش ساختار قدرت بین‌المللی یا همان نظام بین‌المللی در تعریف و تبیین اندازه و شکل غنی‌سازی قابل انجام در ایران بر اساس سند ژنو به رسمیت شناخته شده است که می‌تواند به محدودسازی حق ایران در بهره‌گیری از چرخه‌ی سوخت در خاک ایران بینجامد.
•    ب. نکته‌ی بعدی مربوط به بند چهارم از توصیف شرایط توافق نهایی در توافق ژنو است. در این بند گفته شده است که ایران می‌تواند نهایتاً یک برنامه‌ی غنی‌سازی داشته باشد، به شرط:

-    ۱. انطباق بر نیازهای عملی (Consistent with practical-needs)
-    ۲. توافق بر سر محدودیت‌هایی درباره‌ی اندازه (Level)، ظرفیت (Capacity)، حجم (Stocks of enriched uranium)، گستره (Scope) و مکان آن.

    مشروط شدن غنی‌سازی در گام آخر به نیازهای عملی ایران آیا معنایی جز این دارد که ۱+۵ می‌تواند در مذاکره بر سر توافق نهایی ادعا کند ایران به دلیل نداشتن رآکتوری که تأمین سوخت نشده باشد عملاً هیچ نیاز عملی به غنی‌سازی ندارد و باید آن را برچیند؟ و آیا این جمله اساساً با این هدف در توافق گنجانده نشده است؟ و تازه، حتی، اگر غرب نیاز عملی ایران را هم بپذیرد، پذیرفتن این همه محدودیت درباره‌ی اندازه، سطح، گستره، ذخایر و... غنی‌سازی، آیا چیزی هم از برنامه‌ی غنی‌سازی باقی می‌گذارد؟ مفاهیم «نیازهای عملی و محدودیت‌های عملی» مفاهیمی غیر روشن و تفسیرپذیر است.

•    ج دوره‌ای که ایران باید محدودیت‌های غنی‌سازی را بپذیرد نامشخص است. اگر این محدودیت‌ها برای یک دوره مشخص و معقول باشد شاید بتوان آن را پذیرفت، اما، اگر معلوم نباشد که محدودیت‌ها تا کی ادامه دارند، غیر قابل پذیرش است.

▬    بر این اساس و در یک کلام، توافق‌نامه از این جهت که به برنامه (نه حق) غنی‌سازی ایران اشاره کرده، مثبت است؛ اما، از آن رو که آن را به محدودیت‌هایی فراتر از ان‌پی‌تی مقید کرده، مبهم است. ابعاد این ابهام قطعاً باید در مذاکرات جامع زدوده شوند. البته، اگر طرف غربی به زدودن آن‌ها تن دهد، چون قطعاً این عبارات را بیهوده در توافق نگنجانده است!

░▒▓ ۲. قطع‌نامه‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد
▬    در بخش مقدمه، به صراحت به قطع‌نامه‌های شورای امنیت اشاره شده است: «در فاصله‌ی میان گام‌های اولیه و گام آخر، گام‌های دیگری از جمله پرداختن به قطع‌نامه‌های شورای امنیت با هدف پایان رضایت‌بخش بررسی موضوع توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد وجود خواهد داشت».
▬    قطعاً جمهوری اسلامی ایران، بنا بر مواضع اعلامی خود، قطع‌نامه‌های مزبور را «غیرقانونی» می‌داند و، حتی، این موضع به تصریح وزیر امور خارجه کشورمان نیز رسیده است. بنا بر این، ابهام اینجاست که پرداختن به قطع‌نامه‌های شورای امنیت به چه معناست؟ در بخشی از متن به صراحت گفته شده است که ایران باید در مرحله‌ی مابین گام اول و گام نهایی، نگرانی‌های شورای امنیت سازمان ملل درباره‌ی برنامه هسته‌ای ایران را از طریق پرداختن (Addressing) به قطع‌نامه‌های شورای امنیت برطرف کند. معنی این جمله چیست؟ اگر به معنای عدم اجرای آن‌هاست (که از نظر جمهوری اسلامی قطعاً هست)، پس، «پایان رضایت‌بخش بررسی موضوع توسط شورای امنیت» چه معنایی دارد؟

░▒▓ ۳. تجدیدپذیر بودن دوره‌ی شش‌ماهه‌ی توافق
▬    در پاراگراف اول بخش مربوط به گام اول آمده است: «گام اول دارای دوره‌ی زمانی شش‌ماهه خواهد بود و با توافق متقابل قابل تمدید می‌باشد». سؤال اینجاست که اگر مبنای گام اول اعتمادسازی است، چرا زمان آن قابل تجدید است؟ در واقع، با این عبارت، طرف غربی گفته که ممکن است شش ماه محدودیت، برای اعتماد به ایران کافی نباشد. در ضمن طرف مقابل این حق را یافته است که با پایان شش ماه دوباره بر تجدید آن اصرار ورزد. اگر چه ایران حق دارد نپذیرد، اما، همین مسأله می‌تواند روند مذاکرات را دچار چالش کند.

░▒▓ ۴. از دست رفتن ابزار اصلی چانه‌زنی در مذاکرات جامع
▬    اصلی‌ترین ابزار چانه‌زنی ایران در مذاکرات، «ذخایر اورانیوم بیست‌درصدی» بوده است. بر اساس توافق شش‌ماهه، در همین دوره، نیمی از ذخایر بیست‌درصدی به میله‌ی سوخت تبدیل شده و نیمه‌ی دیگر ترقیق می‌گردد. جان کری به صراحت ابراز داشته که ذخایر بیست‌درصدی ایران پس از این دوره‌ی شش‌ماهه به صفر می‌رسد. (رفرنس) در چنین شرایطی، ابهام اینجاست که برای امتیاز گرفتن از طرف غربی در مذاکرات جامع کدام ابزار باقی مانده است؟ مبادا طرف غربی برای دادن امتیازات هسته‌ای در مذاکرات جامع بتواند به مسائل غیر هسته‌ای ورود کند. شاید بهتر بود بخشی از ذخایر بیست‌درصدی ایران در دوره‌ی شش‌ماهه کاهش یابد و بخش دیگر به عنوان ابزار چانه‌زنی باقی بماند.

░▒▓ ۵. باقی ماندن معماری اصلی تحریم‌ها
▬    در شرایطی که ایران اصلی‌ترین ابزار چانه‌زنی را ظرف شش ماه از دست می‌دهد، تحریم‌های اصلی بر جای خود باقی می‌مانند و طرف غربی از ابزار قدرتمندی برای چانه‌زنی برخوردار خواهد بود. اگر منصف باشیم و منصفانه و بدون هیجان کاذب، متن توافق‌نامه را مطالعه کنیم، احتمالاً، در خواهیم یافت که ایالات متحده کاملاً به وعده‌ای که به صهیونیست‌ها در خصوص تسهیل تنها پنج‌درصدی تحریم‌ها داد، وفادار بوده است. تحریم‌های اصلی باقی مانده و ظاهراً، آزادسازی اموال بلوکه شده‌ی ایران تنها در سطح ۴. ۲ میلیارد دلار است. اگر چه به هر حال، نفس رخنه به تحریم‌ها ممدوح و قابل تقدیر است، اما، بدیهی است که ساختار و معماری تحریم‌ها، یعنی، تحریم‌های اصلی نفتی و مالی بر جای خود است. این در آینده می‌تواند برای ایران مشکل‌ساز باشد.

░▒▓ ۶. روسیه و چین و تحریم‌های یک‌جانبه‌ی غرب
▬    روسیه و چین در مواضع رسمی خود، با تحریم‌های یک‌جانبه علیه ایران مخالف بوده‌اند. نکته‌ی جالب در این توافق شش‌ماهه آن است که برای اولین بار روس‌ها و چینی‌ها امضای خود را بر روی سندی گذاشته‌اند که عملاً تحریم‌های یک‌جانبه را به رسمیت می‌شناسد و آن‌ها را محل معامله و چانه‌زنی قرار داده است. این یعنی، آن‌که شاید دور زدن این تحریم‌ها یا عدم پذیرش آن‌ها از این پس، برای مسکو و پکن کار ساده‌ای نباشد و دست‌کم برای آن‌ها هزینه‌ی دیپلماتیک داشته باشد.

░▒▓ ۷. گام پایانی طولانی‌مدت
▬    در خصوص گام پایانی به صراحت در توافق آمده است: «دارای دوره‌ی زمانی بلندمدت مشخصی خواهد بود که مدت آن مورد توافق قرار خواهد گرفت». این بدان معناست که ایران برای یک مدت نامشخص، اما، طولانی، باید محدودیت‌هایی را که ظرف یک سال آتی مشخص خواهند شد، بپذیرد. سؤال اینجاست: «چرا طولانی‌مدت؟» اصلاًطولانی‌مدت بر چه مبنایی تعریف می‌شود؟ این یک ابهام جدی است.

░▒▓ ۸. منطق «همه یا هیچ»
▬    در بخشی از این توافق به صراحت آمده است: «در خصوص گام نهایی و هر یک از گام‌های میانی، این اصل اساسی که تا در مورد همه چیز توافق نشود، در خصوص هیچ چیزی توافق حاصل نشده است، اعمال می‌شود». سؤال این است که چرا و بر چه مبنایی؟ آیا مثلاً، نمی‌شود در خصوص یک بخش جزئی توافق کرد و امتیازاتی در برابر آن گرفت؟ این اصل حداقل مشکلی که ایجاد می‌کند طولانی و سخت کردن مذاکرات است.

░▒▓ ۹. عبارت مبهم «اجرای موفقیت‌آمیز»
▬    «به دنبال اجرای موفق گام نهایی راه‌حل جامع و با سپری شدن کامل دوره‌ی زمانی گام نهایی، با برنامه‌ی هسته‌ای ایران مانند برنامه‌ی هر کشور غیر هسته‌ای دیگر عضو NPT رفتار خواهد شد». سؤال اینجاست که موفق بودن اجرا چه مبنایی دارد و چه کسی آن را تعیین خواهد کرد؟ بر اساس کدام مدالیته می‌توان تشخیص داد که ایران به شکل موفقیت‌آمیز گام طولانی‌مدت نهایی را با موفقیت پشت سر گذاشته است؟ معیار تشخیص کیست و چیست؟

░▒▓ جمع‌بندی
▬    موضوع هسته‌ای ایران به لحاظ حقوقی، سیاسی و فنی منحصربه‌فرد است و نمی‌توان الگوی مشابهی را برای آن پیدا کرد. بنا بر این، وظیفه‌ی مذاکره‌کنندگان بسیار حساس بوده و می‌تواند درج برخی واژه‌ها تبعات حقوقی بین‌المللی داشته باشد. موافقت‌نامه‌ی اخیر که با سه رویکرد حقوقی، سیاسی و فنی تنظیم شده، به لحاظ حقوقی یک سری تعهدات با پیامدهای مثبت و منفی را در کنار هم چیده است و نکته‌ی مهم تعهداتی است که در پایه‌ی اول و دوم برای طرفین ایجاد کرده است.
▬    در نگاه کلان، این موافقت‌نامه مثبت به شمار می‌آید و نقطه‌ی قوت و مثبت آن هم در ضمانت اجرای آن بر اساس حسن نیت دولت‌هاست که در متن درج شده است. هم‌چنین، آن‌جا که می‌گوید: «این راه‌حل جامع، به مثابه‌ی مقوله‌ای یک‌پارچه است که در آن هیچ چیز مورد توافق نخواهد بود تا زمانی که در مورد همه چیز توافق صورت گیرد». از دیگر نقاط قوت این موافقت‌نامه است.
▬    نکته‌ی مهمی که در این‌جا باید به آن اشاره کرد این است که این موافقت‌نامه طبق سندی که وزارت امور خارجه‌ی کشورمان منتشر کرده است، «برنامه‌ی اقدام مشترک» یا «Joint plan of action» است و بیشتر جنبه‌ی سیاسی دارد و حقوقی نیست، چون در آن مرجع حل‌وفصل اختلافات مشخص نشده است و الزام‌آور نیز نیست (هرچند بر اساس قاعده‌ی حسن نیت برنامه‌ی اقدام مشترک نیز الزام‌آور است)، مگر آن‌که سند حقوقی دیگری تنظیم شود و در آن تعهدات و الزامات ضمیمه شود.
▬    همچنین، «برنامه‌ی اقدام مشترک» معاهده به شمار نمی‌آید و نیاز به مصوبه‌ی مجلس طرفین نیز ندارد. این برنامه، همان طور که در مقدمه‌ی آن آمده است، دربرگیرنده‌ی یک برنامه‌ی غنی‌سازی مورد توافق دو طرف است که با اِعمال محدودیت‌ها و اقدامات شفاف‌ساز به منظور حصول اطمینان از ماهیت صلح‌آمیز آن، همراه خواهد بود. بنا بر این، دست طرفین را برای سر باز زدن از پذیرش یا عدم پذیرش غنی‌سازی باز گذاشته است. با درج عبارت «voluntary measure» هم‌چنین، این اقدامات داوطلبانه تلقی شده است که طرفین هر زمان بخواهند می‌توانند از آن عدول کنند.
▬    به هر روی، توافق‌نامه‌ای که در ژنو امضا شد، به صورت دوفاکتو و نه دوژور، حق غنی‌سازی ایران را به رسمیت شناخته و قرار است پس از طی گام نهایی، این شناسایی به حالت دوژور درآید. در خصوص این توافق‌نامه ابهاماتی مطرح است که جا دارد به آن پرداخته شود؛ اما، به هر حال، می‌توان این توافق‌نامه را نقطه‌ی شروع دانست و بر مبنای آن، به بهبود تدریجی وضعیت مبادرت ورزید. این مهم می‌طلبد تا در مذاکرات جامع، ضمن حفظ خطوط قرمز تعیین‌شده از سوی نظام اسلامی، از تمام ابزارهای دیپلماتیک استفاده شود و بخصوص در تدوین سند توافق‌نامه، همه‌ی جنبه‌های فنی مورد توجه قرار گیرد تا هزینه‌های ناخواسته برای کشور ایجاد نکند و به صورت حداکثری منافع ملی را تأمین نماید.
▬    البته، پیش از هر چیز باید طرف امریکایی توجیه شود که «ایران قرار نیست در خصوص Dismantling مذاکره کند و قرار نیست توقف توسعه‌ی برنامه‌ی هسته‌ای ایران درازمدت باشد». در ضمن این سؤال‌ها و ابهامات بسیار جدی است، نه به این دلیل که زحمات تیم مذاکره کننده به چالش کشیده شود، بلکه از این رو، که مذاکراتی سخت‌تر در پیش است و برای رسیدن به غایت مطلوب در آن، باید بسیار سخت‌گیرتر، عمیق‌تر و دوراندیش‌تر از چیزی بود که در این توافق می‌بینیم.
مأخذ:تسنیم
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در جمعه, 22 آذر 1392 ساعت 07:21

یک دیدگاه: تحلیل دیگری از توافق‌نامه هسته‌ای

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشت از ادامه مطلب...دکتر فریدون عباسی


▬    دکتر فریدون عباسی رئیس سابق سازمان انرژی اتمی با حضور در دانشگاه امام صادق (ع) پیرامون فعالیت‌های هسته‌ای کشور به سخنرانی پرداخت.
▬    وی در ابتدای سخنان خود اظهار داشت: از سال ۷۴ به بنده خبر دادند که امکان ترور شدن بنده وجود دارد. به همین خاطر منزلمان را عوض کردیم. دوباره در سال ۷۸ نیز به خاطر مسائل امنیتی مجبور به تغییر منزل شدیم و در سال ۸۸ مشاهده کردیم که دشمن به خاطر شرایط انتخابات سراغ شهید علی‌محمدی رفت و ایشان را ترور کرد و بعد نیز در سال ۸۹ به سراغ بنده آمدند.
▬    رئیس سابق سازمان انرژی اتمی در ادامه سخنان خود با انتقاد از رئیس‌جمهور خاطرنشان کرد: از این‌که رئیس‌جمهور در دانشگاه شهید بهشتی دوباره تأکید کردند که علاوه بر چرخش سانتریفیوژها باید زندگی مردم نیز بچرخد نقد داریم. ما هم معتقدیم باید زندگی مردم بچرخد و هم‌چنین، چرخه سانتریفیوژها نیز به فعالیت خود ادامه دهد، اما، باید بداند که غربی‌ها می‌خواهند نوع چرخش سانتریفیوژهای ما را مشخص کنند و این موضوع را سعید جلیلی می‌دانست.
▬    وی افزود: رئیس‌جمهور مطرح نکردند که سانتریفیوژهای هسته‌ای ما باید خالی بچرخد یا پر؟
▬    عباسی در ادامه سخنان خود تصریح کرد: آیا تحریم‌ها به خاطر سانتریفیوژها است یا به انکار هولوکاست بستگی دارد یا دشمنی‌های امریکا با ما علت‌های دیگری دارد.
▬    رئیس سابق سازمان انرژی اتمی با تأکید بر این‌که جریانی در داخل ساخت ماشین‌های سانتریفیوژ را تعطیل کردند، گفت: بهانه این افراد این بود که نسل جدید ماشین‌آلات در راه است. این اتفاقات در سال‌های ۸۸ و ۸۹ اتفاق افتاد و افرادی مانند شهید احمدی روشن‌ها از کار برکنار شدند و به جای آنان افرادی سر کار آمدند که ویزای امریکا داشتند.
▬    عباسی با اشاره به خرابکاری دشمن در صنایع هسته‌ای کشور نیز گفت: دشمن از ۵ سال گذشته خرابکاری در صنعت هسته‌ای ما را شروع کرده است و حال نبوغ دانشمندان هسته‌ای باعث عدم موفقیت آنان می‌شد البته، ما شاهد بودیم که بازرسان آژانس به ایران می‌آمدند تا ببینند کارها برای خرابکاری خوب پیش می‌رود یا خیر.
▬    فریدون عباسی با تأکید بر این‌که همه تحریم‌ها به مسأله هسته‌ای بستگی ندارد، گفت: جریانی در داخل کشور وجود دارد که نمی‌خواهد صنعت هسته‌ای ما پیشرفت کند و هم‌چنین، غربی‌ها نیز متوجه بومی شدن تکنولوژی هسته‌ای ما شده‌اند و می‌خواهند از طرق دیگر مانع پیشرفت ما شوند.
▬    رئیس سابق سازمان انرژی اتمی با انتقاد از نحوه برخورد دولت کنونی با وی گفت: مسؤولان جدید کاری با بنده ندارند و تحریم و ترور بنده را فراموش کرده‌اند و راحت افراد را حذف می‌کنند. آن‌چه که باعث تأسف است این است که این افراد ارزشی برای امثال بنده در موضوعات هسته‌ای و مذاکرات نمی‌گذارند.
▬    فریدون عباسی در ادامه اظهار داشت: آژانس کمتر از ۱۰ سال شفافیت فعالیت هسته‌ای ما را اعلام نخواهد کرد مگر ما در مذاکرات با گروه ۵+۱ دست برتری داشته باشیم تا این گروه به آژانس بگوید مسأله هسته‌ای ایران را نادیده بگیرد.
▬    عباسی با تأکید بر این‌که غرب ماده و صنعت هسته‌ای ما را هدف قرار داده است، گفت: عده‌ای در داخل نیز اجازه تولید سوخت هسته‌ای را نمی‌دادند. آدم‌هایی را بر سر کار آورده بودند که جلوی تولید سوخت هسته‌ای را بگیرند. بنده معتقدم اگر یک فرد غلط در سازمان انرژی اتمی حضور داشته باشد کل مسیر منحرف خواهد شد.
▬    وی در ادامه تأکید کرد: هم‌چنین، جریانی در داخل وجود داشت که نمی‌گذاشت مسأله هسته‌ای در دولت گذشته حل شود و البته، غرب نیز منتظر انتخابات ایران بود به همین خاطر به دنبال حل مسأله هسته‌ای نبود.
▬    رئیس سابق سازمان انرژی اتمی در ادامه سخنان خود خاطرنشان کرد: به خاطر بحران اقتصادی احتمال انشعاب اروپا از امریکا وجود داشت، اما، با این توافق ما آن دو را به هم پیوند دادیم و شاید کمی عجله کردیم.
▬    عباسی با تأکید بر این‌که ما باید راه جایگزینی برای رفع تحریم‌ها داشته باشیم، گفت: مردم نباید فکر کنند تنها راه رفع تحریم‌ها مذاکره است البته، دانشجویان و نخبگان ما باید راه جایگزین را بیان کنند.
▬    فریدون عباسی در پایان سخنان خود خاطرنشان کرد: چرا مسؤولان فعلی می‌خواهند قهرمان‌پروری کنند؟ اگر سعید جلیلی در مذاکرات آلماتی۲ تنها یک دهم از امتیازات ژنو را به آنان می‌داد الآن رئیس‌جمهور بود.
مأخذ:فارس
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در پنجشنبه, 21 آذر 1392 ساعت 23:06

یک ارزیابی دیگر از گزارش صد روزه و گیرودارهای نفت

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشتادامه مطلب... از دکتر مسعود میرکاظمی؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


░▒▓  نظر جنابعالی درباره نقاط مثبت و منفی گزارش صد روزه دولت چیست؟
▬    بر اساس اظهاراتی که آقای روحانی در مناظره‌های انتخاباتی و تبلیغات انتخاباتی داشتند، مقرر گردید یک اقدام اقتصادی ظرف صد روز انجام دهند و سر و سامانی به حوزه معیشتی مردم داده شود، همه می‌دانستند این تنها یک شعار انتخاباتی است و نمی‌شود در صد روز مشکل مردم حل شود؛ چرا که، اگر امکان‌پذیر بود تا به حال، افراد دیگری آن را حل کرده بودند.
▬    بعد از گذشت چند ماه از تشکیل دولت یازدهم، آن‌ها اطلاعات دقیق‌تری به دست آوردند، با واقعیت‌های کشور روبرو شدند و این مبدّل شد به این که آقای روحانی در مجلس اعلام کردند که من می‌خواهم گزارشی از صد روز وضعیت کشور ارائه بدهم و صورت مسأله یک مقدار تغییر کرد و گزارش عملکرد تبدیل به گزارش وضعیت کشور شد! مناسب بود آقای روحانی با مردم صادقانه صحبت می‌کرد و می‌گفتند که حل مشکلات در صد روز، یک شعار تبلیغاتی بود و از مردم عذرخواهی می‌کردند.
▬    در این‌جا دو موضوع را باید از یکدیگر تفکیک کرد، یکی نحوه برگزاری جلسه مصاحبه رئیس جمهور در گزارش صد روزه است و دیگری، موضوعاتی که در گزارش صد روزه مطرح شد.
▬    درباره نحوه مصاحبه و گزارش صد روزه، انتقادات بسیاری به مجریان صدا و سیما وارد است و از سوی دیگر، بر اساس اخبار موثق نحوه رفتار تیم دولت با مجریان صدا و سیما و قرنطینه کردن این افراد و درج مطالب روی اوراقی که مقابل آقای روحانی و مجریان بوده است، از نقاط قابل نقد گزارش صد روزه بود.

░▒▓  درباره اصل گزارش صد روزه نظرتان چیست؟
▬    درباره گزارش صد روزه، شایسته بود آقای روحانی درباره برنامه‌های خود توضیحات بیشتری ارائه می‌دادند و هم‌چنین، درباره اقدامات اجرایی بیشتر به مردم توضیح می‌دادند و مردم را توجیه می‌کردند که چرا در این صد روز شیب قیمت‌ها صعودی است و توضیح می‌دادند علت افزایش مواد غذایی چه بوده و چرا روند کاهش قیمت دلار، متوقف شد و سؤالات دیگری که مردم در ذهن خود داشتند و دارند. اگر آقای روحانی به این سؤالات پاسخ می‌دادند، برای مردم بسیار خوشایند بود؛ بازخوردی که بنده از نمایندگان محترم مجلس گرفتم، تقریباً، به برداشت بنده نزدیک بود. می‌شد بهتر از این، جلسه اداره شود و به نظرم مشاوران آقای روحانی باید در نوع مشاوره خود به رئیس جمهور، تجدیدنظر جدی کنند. ضرورت وحدت و دوری از سیاه نمایی امری است که دولت بایستی پیشتاز آن باشد.
▬    یکی از نکاتی که در گزارش صد روزه وجود داشت، ارائه اطلاعاتی است که داده شد و برخی اطلاعات واقعاً جای تأمل دارد به طور مثال می‌گویند، انبارها وقتی تحویل این دولت شد، خالی بود در حالی که بنده به خاطر دارم آقای دکتر غضنفری در روزهای منتهی به پایان دولت دهم در چندین بار مصاحبه اعلام کرد خرید و تأمین کافی کالاهای اساسی کشور انجام شده و توسط دولت و عاملان بخش خصوصی در انبارها ذخیره شده است.
▬    اگر فرض کنید بر اساس نظر آقای روحانی انبارها خالی بوده است، چطور می‌شود ظرف سه ماه خرید شود و به انبارها منتقل و ذخیره شود! در سه ماه فعالیت دولت یازدهم امکان این که تأمین منابع مالی شود و خرید اقلام ضروری صورت گیرد و از کشور مبدأ حمل شود و به داخل کشور و انبارها بیاید، مقدور نیست. مگر از لحاظ اجرایی ممکن است که امروز بگویند انبارها پرشده است، هر انسان مطّلع و متخصصی می‌داند در سه ماه میسّر نیست به این سرعت، حتی، در نزدیک‌ترین نقطه خارج از کشور هم خرید انجام شود، و هم حمل شود، این مسأله معمولاً، به یک بازه زمانی بیش از سه ماه نیاز دارد.
▬    به نظرم این آمار و اطلاعات مقداری جای تأمل دارد و افرادی که دست‌اندرکار هستند این‌ها را متوجه می‌شوند، شایسته بود دولت عملکردش در این صد روز را برای مردم و نمایندگان بازگو می‌کرد و اعلام می‌کردند بالاخره، در دولت قبلی میزان موجودی انبارها این مقدار بود و این مقدار هم ما خرید کردیم.
▬    از سوی دیگر، در زمانی که ما در حال مذاکره با طرف غربی هستیم، اظهار نظرهایی هم‌چون خزانه خالی و خالی شدن سیلوهای گندم سبب ضعف تیم مذاکره کننده و ناامیدی مردم می‌شود و کار به جایی می‌رسد که تناقضاتی نیز در رسانه‌ها مطرح می‌گردد. درباره خزانه خالی وزیر اقتصاد در مجلس شورای اسلامی اعلام کرده است که کاربرد «خزانه خالی» صحیح نیست و صد میلیارد دلار در خزانه وجود داشته، ونیز صندوق توسعه ملی بیش از سی میلیارد دلار موجودی دارد و دارایی آن بیش از پنجاه میلیارد دلار است. گزارشی که رسانه‌ها درباره اظهارات وزیر اقتصاد در این زمینه منتشر کردند، چگونه باید به این ضد و نقیض جواب داده شود؟ یک‌بار می‌گوییم خزانه خالی است و متعاقب آن چنین گزارشی منتشر می‌شود.
▬    به نظر من، استفاده از چنین ادبیات و اظهاراتی، فضا را برای دولت مهیّا نمی‌کند، بلکه سبب پیدایش مشکلات عدیده برای مردم می‌شود، زیرا، کسانی که خواص هستند و مطالب را می‌دانند، احساس می‌کنند حقایق با مردم مطرح نمی‌شود و دولت در صدد اقدامات سیاسی است تا رفع مشکلات مردم.
▬    ما می‌دانیم مشکلات فراوانی وجود دارد و باید برای آن‌ها راه حل پیدا شود، ولی، مناسب این است که دولت رویکرد و مسیرهای کارشناسی که می‌خواهد دنبال کند را مطرح کند و با مجلس مشورت کنند و مجلس هم کمکشان کند.
▬    انصافاً در این مدت، بهترین کمک را مجلس با دولت یازدهم داشته، هم در ماجرای رأی اعتماد وزیران، و هم در اصلاح بودجه، و هم در مواردی که دولت یازدهم، خواسته‌های دولت قبلی را مطرح کرد و به رغم این‌که مجلس در دولت دهم با آن خواسته‌ها مخالفت می‌کرد، ولی، در این دولت پذیرفته شد. فضای خوبی بین مجلس و دولت وجود دارد و دولت باید از این فضا استفاده کند؛ و نیز تلاش نماید که تعامل موجود را حفظ کند.

░▒▓  به نظر جنابعالی گزارش صد روزه نکته مثبتی هم داشت؟
▬    این که ما به مردم امید بدهیم بسیار خوب است، این‌که بگوییم چرخ اقتصاد باید در گردش باشد و باید موانع از سر راه برداشته شود خیلی خوب است، البته، این مسائل باید در عمل اتفاق بیفتد و صرف شعار دادن برای مردم خوشایند نیست. دولت باید موانعی که سبب بی‌ثباتی بازار و نرخ ارز می‌شود را از میان بردارد و مجلس هم باید در کنار دولت، راه را هموار کند، ولی، اگر دولت بخواهد به حواشی بپردازد، نمایندگان، نخبگان و مردم هم مقابله خواهند کرد و این به ضرر دولت است.

░▒▓  در اظهارت خود اشاره به درخواست‌هایی داشتید که در دولت دهم توسط مجلس مخالفت می‌شد، ولی، در دولت فعلی پذیرفته شده است، یعنی، تعامل میان مجلس و دولت در حالت خوبی قرار دارد؟
▬    تعامل فعلی خوب است، ولی، این نگرانی وجود دارد که در حال تضعیف شدن است، بالاخره، این مجلس، مجلس اصول‌گرایی است و غالب نمایندگان محترم مجلس از جمع اصول‌گراها هستند، ولی، انتصابات و بعضی حرکت‌هایی که در حال انجام شدن است قابل قبول نیست.
▬    بعضی از افرادی که در استانداری‌ها و وزارت‌خانه‌ها قرار می‌گیرند، نه تنها شایستگی لازم را ندارند، بلکه نگاه تک حزبی حاکم است و هیچ نشانه‌هایی از دولت فراجناحی دیده نمی‌شود، همین انتقادات تندی که در حال حاضر به دولت قبل وارد می‌شود دقیقاً مشابه زمانی است که در دوره موسوم به اصلاحات، اصلاح طلب‌ها سرکار آمدند و تا چندین ماه انتقادات تند و تخریب سنگین نسبت به کارگزاران وجود داشت و آن روزنامه‌های خاص شکل گرفت، ولی، در باطن و در عمل همان سیاست اقتصادی کارگزاران ادامه پیدا کرد.
▬    مبادا امروز تداعی شود که یک فعالیت حزبی دارد صورت می‌گیرد، حمایت مجلس اگر تضعیف شود دولت نمی‌تواند تحمل کند همان طور که آقای احمدی نژاد این تعامل خوب را برقرار نکرد و از این جهت آسیب دید به نظر می‌رسد، بحث‌هایی که اواخر دولت دهم اتفاق افتاد، از ابتدای دولت یازدهم شروع شده است و نشان می‌دهد که مدیریت خوبی صورت نگرفته و برخی از آقایان کاملاً حزبی حرکت می‌کنند و اصلاً هیچ اهتمامی به تعامل بیشتر با مجلس ندارند و مشاورین آقای روحانی باید درباره این مسأله فکری اساسی کنند.

░▒▓  بحث داغی که امروز در جامعه مطرح است، صحبت درباره توافق هسته‌ای ژنو ۳ یا ژنو ۶ است نظر کلی مجلس در مورد توافق چیست؟
▬    نمی‌توان گفت نظر کلی مجلس چیست.
▬    به نظرم مجلس با توجه به بیاناتی که مقام معظم رهبری فرمودند همان مسیر و سیاق را دنبال می‌کنند و منتظر هستند که نتایج کار بیشتر روشن شود، البته، حرف و حدیث‌هایی هست و انتقادهای تندی هم به توافقی که صورت گرفته وجود دارد و بسیاری از نمایندگان روی این‌ها بحث دارند روی جمله به جمله‌ای که تصویب کرده‌اند بحث دارند روی مطالب نانوشته‌ای که گفته شده امروز بحث وجود دارد. بحث‌های زیادی در مورد این‌که چرا این طرف یک اظهاراتی را بیان می‌کند و آن طرف اظهارات دیگری را در مورد توافقنامه مطرح می‌کند.
▬    هم چنین موضوعی است راجع به ضمایم اجرایی توافق نامه. ضمایم اجرایی چیست؟ باید درباره این‌ها صحبت شود و این که اگر ما بیست درصد غنی‌سازی را که برگ برنده ما بوده متوقف کردیم، چرا هنوز تحریم نفت و بانک آزاد نشده است؟ این توافق چقدر می‌تواند از مشکلات کشور را حل کند؟ چقدر از مسائل و مشکلات ما به تحریم برمی گردد؟ ظرف سه ماه نمی‌شود چرخش ۱۸۰ درجه‌ای ایجاد شود و تمام مشکلات اقتصادی به گردن تحریم‌ها بیفتد، این امکان ندارد. در سه ماه گذشته اتفاق خاصی نیفتاده و همان نسبتی که سوء مدیریت‌ها در وضعیت اقتصادی گذشته داشته اکنون، نیز وجود دارد. هنوز همان نسبت‌ها برقرار است باید واقعیت‌ها خوب‌تر دیده شود تا تحلیل درستی داشته باشیم و بتوانیم راه درستی را انتخاب کنیم و مشکل مردم را حل کنیم.

░▒▓  مجلس از صحبت‌های آقای ظریف قانع شد؟
▬    جلسه علنی بود و خیلی از نمایندگان به دلیل حفظ منافع ملی نتوانستند به صورت علنی صحبت کنند، ولی، انتقادات و نکاتی وجود داشت که بیان نشد.

░▒▓  قرار نیست جلسه دیگری برگزار شود؟
▬    در آن روز قرار بود جلسه غیرعلنی برگزار شود و نمایندگان بتوانند صحبت کنند، بالاخره، سؤال است و ممکن است پاسخ داده شود و ممکن هم هست پاسخ داده نشود، ولی، اگر به صورت علنی برگزار شود آن طرف مقابل از این مسائل علیه ایران استفاده می‌کنند، برای این که این ابزار در اختیار آن‌ها قرار نگیرد نمایندگان معمولاً، مراعات می‌کنند و اگر نکاتی هم دارند سعی می‌کنند در کمیسیون‌ها و جلساتی که در سطح محدودتر با اعضای دولت است مطرح کنند، ولی، به هر شکل انتقاداتی وجود دارد ما هم در کمیسیون انرژی یک کمیته هسته‌ای داریم آن‌ها مطالعاتی را انجام داده‌اند و نکات و نظراتی دارند که اگر جلسه غیرعلنی باشد حتماً کمیته ما گزارش خود را از لحاظ فنی خواهد داد که این توافق نامه چه نکات مثبت یا منفی‌ای را در حوزه فنی و فناوری هسته‌ای برای کشور به همراه داشته است.

░▒▓  یکی از تعهدات گروه شش یا ۱+۵ این است که «توقف تلاش برای کاهش خرید نفت خام ایران در حد فعلی» است، معنای این تعهد چیست؟
▬    ببینیم که ما اصلاً در حال حاضر روزانه حدود یک میلیون بشکه نفت و میعانات گازی می‌فروشیم و غرب تلاش می‌کند که این کاهش پیدا نکند یعنی، علناً از ما تحریمی برداشته نشده و غرب یک چیز انجام نداده را به ما فروخته این را یک مقدار باز کنید.
▬    از آن جایی که من از ابتدا در دولت نهم، و هم در دولت دهم در ستادی که با تحریم مقابله می‌کرد حضور داشتم نکته‌ای که خیلی جای تأمل و تأکید دارد این است که روال و رویّه امریکا معمولاً، این طور بوده است که اگر یک مصوبه‌ای یا قطع‌نامه‌ای را (مصوبه می‌گویم به این خاطر است که بعضی از این قطعنامه سازمان ملل نیست مصوبه اتحادیه اروپا یا خود امریکاست) اگر علیه ایران می‌گرفته سعی می‌کرده اجماع روی آن‌ها داشته باشد بنا بر این، فرض کنید یک تحریم به میزان دو درجه پیچیدگی را مطرح می‌کرده روی آن توافق و اجماع می‌گرفته و در پی آن به میزان درجه پنج اجرا می‌کرده و این همیشه مرسوم بوده است.
▬    شما اگر مراجعه کنید به قطع‌نامه‌ها و مصوباتی که تحریم علیه ایران تدوین و ابلاغ کرده‌اند چیزی که اجرا شده فراتر از قطعنامه و مصوبه بوده و این مبدل شده به یک اصل؛ و کسانی که در آن ستادهای تحریم تجربه کاری دارند می‌دانند که اگر امروز امریکا اعلام کرد این مقدار مصوبه، ولی، عملاً بیش از آن میزان را اجرا می‌کند.
▬    همان طور که به کشور چین گفته شما می‌توانید پانصد هزار بشکه یا ششصد هزار بشکه نفت از ایران خریداری کنید. ولی، عملاً کمتر خریداری می‌کند این همان سیاستی است که دنبال می‌کند و این که امروز اعلام می‌کند همین عدد را که الآن متوسط صادرات است بایستی در همین میزان ایران صادر کند اولاً، کمتر از مجوز صادر شده برای این کشورهاست، ثانیاً، متوسط صادرات سال به دلیل کاهش صادرات سه ماهه گذشته کمتر از آن میزان است که امروز ذر بودجه سال ۱۳۹۲ مد نظر قرار گرفته شده است.
▬    نکته دیگری که حائز اهمیت است به این موضوع می‌توان اشاره کرد که تا به حال تحریم نفتی ایران را ما غیر قانونی می‌دانستیم به دلیل این‌که مورد تصویب مجامع و سازمان‌های بین‌المللی نبود، ولی، در ژنو با امضای ایران رسمیت پیدا کرد و امروز اعلام چهار میلیون بشکه عملاً تخلف ایران محسوب می‌گردد. در واقع، به این مفهوم است که ما تا این حد تحریم را پذیرفته‌ایم. این موضوع یکی از مسائلی است که پیرامون آن باید یک اقدام حقوقی انجام شود. زیرا، به نظرم از لحاظ حقوقی خیلی تحلیل نشده است و باید در جلسات خصوصی بحث شود و قصد ندارم آن را تشریح کنم، ولی، بسیار جای تأمل دارد.
▬    اگر مجموع صادرات نفت خام و میعانات گازی را در نظر بگیریم باید یک میلیون و سیصد و اندی هزار بشکه در بودجه ۱۳۹۲ را ملاک قرار دهیم. این که توان ما امروز در نفت چهار میلیون بشکه تولید است و در میعانات گازی هم می‌توانیم تا چهارصد هزار بشکه تولید داشته باشیم این‌ها بحث‌هایی است که نشانگر توان تولید کشور است، ولی، در بودجه سال نود و دو، یک میلیون و حدود سیصد هزار بشکه مجموعه صادرات نفت خام و میعانات گازی منظور شده که بر اساس آن هم بودجه تنظیم شده است، ولی، چیزی که در این دو سه ماهه اتفاق افتاده مویّد آن است که صادرات کاهش پیدا کرده است.
▬    یعنی نسبت به دولت دهم کاهش پیدا کرده است؟
▬    بله، متوسط صادرات روزانه پنج ماهه بیش از متوسط صادرات روزانه در طول ۸ ماهه گذشته است. این نشان می‌دهد که این‌ها، حتی، در همین شرایط هم که دولت آقای روحانی با شعار اعتدال و مذاکره آمده آن‌ها تحریم خود را می‌توانیم بگوییم کاهش نداده‌اند، چون کاهش صادرات بخشی به مدیریت داخلی و بخشی هم به پیچیدگی‌های تحریم و شدت آن برمی گردد.
▬    شما وقتی افراد تیمی که تجربه مقابله با تحریم را دارند به یک باره کنار می‌گذارید این اتفاق رخ می‌دهد. در همه دستگاه‌ها مشهود است تقریباً، همه را دارند تغییر می‌دهند و افرادی را منصوب می‌کنند که با تحریم آشنایی ندارند این تغییرات زمان می‌برد تا آن‌ها بیایند آشنا شوند و توجیه شوند که پیچیدگی تحریم و راه‌های مقابله با آن چیست؟
▬    این واقعاً ضعف است کاش دولت از افرادی که در مقابل،ه با تحریم صاحب نظر بودند استفاده می‌کرد. بالاخره، مقابله با تحریم به راحتی به دست نیامده است. این پیچیدگی‌هایی که وجود دارد با راه حل‌هایی که در پیش گرفته‌اند چه در حوزه‌های نفتی و چه خارج از آن در حوزه بانکی و پولی و... راه‌های مختلفی را به کار برده‌اند که نمی‌توان آن‌ها را مطرح کرد چرا که جلوی آن‌ها را هم مسدود می‌کنند، ‌ای کاش از این تجارب قبلی استفاده کنند تا بتوان با تحریم مقابله جدّی کرد که این اتفاق‌ها رخ ندهد و ما دیگر شاهد کاهش صادرات نفتی کشور نباشیم. 

░▒▓  پس، عملاً تحریم را از ما برنداشته‌اند؟
▬    در مورد نفت خیر. من به خاطر سوابق و پیشینه گذشته امریکا احتمال این را می‌دهم که چیزی که می‌نویسد با چیزی که اجرا می‌کند بسیار فاصله دارد.

░▒▓  یکی دیگر از تحریم‌هایی که از ما برداشته‌اند تعلیق تحریم‌های امریکا و اروپا بر صادرات پتروشیمی ایران و «تعلیق تحریمی خدمات مرتبط» است. این تعلیق خدمات مرتبط یعنی، چه؟ سؤال بعدی این که ما در بخش صادرات پتروشیمی واقعاً مشکل داشتیم؟
▬    گزارشی که من از اتحادیه مرتبط با پتروشیمی‌ها دیدم و در خبرگزاری‌ها هم آمد اعلام کرده‌اند ما مشکلی برای صادرات پتروشیمی نداشته‌ایم البته، برای نقل و انتقال پول در همه جا مشکل است، ولی، بخش‌های خصوصی و پتروشیمی ما راهکارش را پیدا کرده بودند، بخش‌های خصوصی که در این یک سال گذشته به ما مراجعه می‌کردند بحثشان این بود که ما راهکار پیدا کردیم شما فقط تثبیت اقتصادی را برای ما دنبال کنید که مثلاً، اگر دلار شد ۳۰۰۰ تومان. در این سطح بماند و تغییر نکند ما می‌دانیم چطوری صادر کنیم و چطور پول را بیاوریم و چطور کالا را وارد کنیم.
▬    ما از این جهت راه کارها را پیدا کرده بودیم واقعاً هم همین طور است شما ببینید واردات کشور ما ممکن است با مشکل روبرو شده باشد، ولی، متوقف نشده است. در بازار ایران توقف کسب و کار به این شکلی که کالا در دسترس مردم نباشد، نیست. ممکن است قیمت‌ها تغییر کرده باشد، ولی، در دسترس قرار دارد. چون این تحریم به قول آن‌ها باید ما را فلج می‌کرد.
▬    در پتروشیمی ایران به عنوان یک عرضه‌کننده در فضای بین‌المللی است و اگر ایران عرضه نکند حتماً در قیمت‌های بین‌المللی تأثیر خواهد گذاشت و آن‌ها از این بابت نگران هستند و نیاز هم به مجموعه پتروشیمی ما دارند همان طور که در نفت هم به گونه‌ای این‌ها تحریم‌ها را انجام می‌دهند که قیمت جهانی دست‌خوش التهابات زیاد نگردد. شما مشاهده می‌کنید در این مدتی که ایران تحریم نفتی بوده قیمت‌های جهانی نفت افزایش پیدا نکرده است.
▬    این همان مطالعاتی است که اداره اطلاعاتی انرژی امریکا انجام می‌دهد و دولت امریکا موظف کرده این اداره را که هر سه ماه یک گزارش از وضعیت عرضه و تقاضای جهانی نفت به کنگره و به اوباما بدهد که میزان تحریم ایران روی نفت را چقدر اعمال کند که قیمت جهانی نفت تغییر فاحش نکند و بر اساس آن تحلیل برنامه خود را پیش می‌برند و اگر به یاد داشته باشید اتفاقاً بعد از اعلام انتخاب آقای روحانی به عنوان رئیس جمهور ایران بلافاصله بحث تحریم یک میلیون بشکه دیگر را زمانی مطرح کردند که نتایج انتخابات ایران اعلام شده بود که آقای روحانی رئیس جمهور ایران شده است، ولی، تنفیذ انجام نشده بود در همان موقع اوباما بحث تحریم یک میلیون بشکه نفت ایران را مطرح کرد و فرایند اداری تحریم مجدد صادرات نفت ایران را برای سیر مراحل تصویب انجام داد. که این نشان می‌دهد آن‌ها خیلی دنبال این که چه اتفاقی در ایران می‌افتد نیستند و سناریوی تحریم را با همان جدیت کماکان دنبال می‌کنند.
▬    آن‌ها دقیق رصد می‌کنند اگر ببینند قیمت جهانی را می‌توانند مدیریت کنند که افزایش فاحش پیدا نکند ابعاد تحریم را جدی‌تر دنبال می‌کنند این عددی هم که با ما توافق کرده‌اند تجربه نشان می‌دهد که ادعای مکتوب این‌ها با اعمال واقعی محدودیت‌های آن‌ها بسیار فاصله دارد و چیزی که انجام می‌دهند شدیدتر از چیزی است که می‌نویسند و اگر این را در دو دهه اخیر دنبال کنید می‌بینید در همه حوزه‌ها این اتفاق رخ داده است.

░▒▓  یعنی، شما می‌فرمایید در توافق نامه ژنو عملاً در بحث پتروشیمی و تحریم نفت سودی عاید کشور نشده است؟
▬    در موضوع پتروشیمی اگر صادر‌کنندگان بتوانند از سیستم بانکی پولشان را برگردانند کمک خوبی است، اما، این که صادر‌کنندگان مشکل فروش داشته‌اند این طور نبوده است اتفاقاً بسیاری از کشورهای متقاضی خارجی دنبال این هستند که سهمیه‌ای برای کشورشان از ایران بگیرند و این که ما مشکل بازاریابی و فروش محصولات پتروشیمی نداشته‌ایم، بلکه مشکل اصلی برگرداندن پول است.

░▒▓  فرمودید یکی از مشکلات دولت یازدهم عدم بهره‌گیری از افراد مجرّبی است که به واسطه مقابله با تحریم‌ها، تجربه و تخصصی برای آن‌ها ایجاد شده است، پس، حکمی که آقای جهانگیری برای آقای رستم قاسمی زدند، مربوط به استفاده از تجربه ایشان در موضوع نفت و تحریم نبود؟
▬    نه اصلاً ربطی ندارد، با آقای قاسمی صحبتی داشتم ایشان می‌گفت من هیچ کاری با مسائل نفتی ندارم و بحث عراق و کمک به ارتباطات با خود عراق بوده است و ظاهراً، تا همین حد بوده است. اطلاعات دقیق‌تر را از خودشان بپرسید. این که بالاخره، در همه دستگاه‌ها افرادی بودند که مقابله با تحریم را انجام می‌دادند و ستادهای مقابله با تحریم را داشته‌اند این افراد تجربه خوبی دارند که نباید آنان را از دست داد.
▬    در زمانی که شما در مسیری دارید می‌روید و پیچ و خم دارد بالاخره، راننده ماهر این موانع را رد می‌کند، یک موقعیتی هم است که یک عده عادت کرده‌اند که فقط در اتوبان رانندگی کنند و این که ماشین را متوقف می‌کنند تا اتوبانی برای آن‌ها ساخته شود این فرصت سوزی است.

░▒▓  هیچ تعاملی میان دولت‌مردان با تجربه قبلی با مسؤولان فعلی در باب دور زدن تحریم به وجود نیامده است؟
▬    با تغییرات و انتصابات که دارد تا پایین‌ترین سطح اعمال می‌شود به نظرم همه دارند حذف می‌شوند و افرادی می‌آیند با کهولت سن بالا که قدرت ریسک کمتری دارند. هرچه سن بالا می‌رود احتیاط بیشتر می‌شود. بالاخره، در مقابل،ه با تحریم یک مقدار ریسک پذیری هم باید فرد داشته باشد، جوانان بالاخره، ریسک پذیری بیشتری دارند و اگر در شکل‌گیری انقلاب و دولت‌های بعد از آن و بخصوص هشت سال دفاع مقدس جوانان نبودند شما فکر می‌کنید می‌شد با افراد مسن کشور را اداره کرد؟ بله، در حوزه‌های مشاورتی و سیاست‌گذاری و قانون‌گذاری اشکالی ندارد، ولی، در حوزه اجرایی افرادی را می‌خواهد که شانزده هفده ساعت کار مداوم کنند تا بتوانند با تحریم‌هایی که به قول آن‌ها هوشمند و فلج‌کننده است مقابله کنند.

░▒▓  وارد بحث تخصصی انرژی و وزارت نفت بشویم، نظرتان در مورد عملکرد آقای زنگنه در این چند ماهی که از دولت گذشته، چیست؟
▬    نکته‌ای که در مورد وزارت نفت و بقیه دستگاه‌ها در اولین موضوع می‌توان به آن پرداخت این است که منتظر گشایش اساسی برای شروع کار نباشند، چون بعضی منتظرند که این جاده اتوبان شود تا بتوانند کار کنند. به نظرم این یک مقدار زمان از دست دادن است و ما باید بپذیریم در عین این‌که مذاکرات هست، ولی، دشمنی آن‌ها سر جایش است، در عین حال، در مذاکره ممکن است گشایشی بشود، ولی، گشایشی که تحریم‌ها را کاملاً حذف کند به نظر ما زمان می‌برد و آن‌ها شاید ما را با همین زمان‌گیری‌ها متوقف کنند.
▬    نتانیاهو همیشه می‌گوید ایران شش ماه دیگر بمب اتم می‌سازد، یک سال دیگر بمب اتم می‌سازد و این را دارد تبدیل به مسأله می‌کند در سطح بین‌الملل که اگر ایران را شش ماه متوقف کنید شش ماه دیرتر بمب می‌سازد و متأسفانه این موضوع در ذهن آن‌ها شکل گرفته است.
▬    آقای زنگنه که روز اول در کمیسیون انرژی آمد با ایشان صحبت کردم که شما سناریوی تحریم را هم کار کنید چون در ذهن وزرایی که آمدند کمیسیون، این طور بود که با آمدن آقای روحانی مسائل ایران و جهان تغییر خواهد کرد، ما به آن‌ها می‌گفتیم که شما فرض کنید که تغییری حاصل نشود، آن وقت چه کار می‌خواهید بکنید؟ این که فکر کنیم اروپایی‌ها می‌آیند و مسائل را حل می‌کنند قطعی نیست و نباید معطل شد و ما سابقه برخی از این شرکت‌های اروپایی را در قبل داریم.
▬    در بهترین نقاط مرزی ما در پارس جنوبی و در خط مرزی ما همین شرکت‌های اروپایی هشت سال بهترین فازهای ما را قرارداد بسته بودند که راه اندازی کنند که متأسفانه دست نزده بودند که وقتی من به وزارت نفت رفتم به دلیل فرصت سوزی آنان لغو کردم و پروژه‌ها را به شرکت‌های ایرانی دادم. یعنی، خط مرزی جایی است که اگر ما فازهای آن‌جا را راه اندازی کنیم جلوی حرکت منابع هیدروکربنی را به سمت قطر می‌توانیم بگیریم و این از نکاتی است که ما باید بالاخره، رفتار شرکت‌های اروپایی که در آن طرف قطری مالک و سهیم هستند با این که این طرف ایران بیایند به شکل پیمان کار و حداکثر به شکل بیع متقابل عمل کنند خیلی رفتارشان متفاوت است.
▬    در میدان‌های مشترک هم همین طور است در عراق آن‌ها سرمایه گذاری کرده‌اند آن طرف PS است شبه اشتراک گذاشتن میدان است تا ۲۵ سال تولید و صادرات را آن‌ها می‌توانند مدیریت کنند، ولی، در ایران ما حداکثر می‌توانیم بگوییم بیع متقابل و احتمال این که آن‌ها به آن سمت بروند بیشتر است، حتی، اگر تحریم‌ها را هم بردارند.
▬    ما نباید معطل شویم بالاخره، وظیفه ما این است که این خواسته مردم و مسؤولین بوده است. من یادم است زمانی که به عنوان وزیر نفت می‌رفتم مجلس، نمایندگان می‌گفتند شما چطور می‌توانید از قطر جلو بزنید می‌گفتم در کوتاه‌ترین زمان باید تمام فازهای پارس جنوبی شروع به کار کنند و با این روال که هشت سال و ده سال دو فاز راه اندازی شود ما هیچ وقت به قطر نمی‌رسیم یک کار جهادی می‌خواهد و همان کاری که در ابتدای دولت دهم اتفاق افتاد و تمام فازها تعیین تکلیف شدند و کار شروع شد و باید به سرعت جلو برود.
▬    کار جهادی باید ادامه پیدا کند و تحت هیچ شرایطی نباید متوقف شود و، حتی، اگر تحریم جدی‌تر شد ما باید جدی‌تر حرکت کنیم و بتوانیم گاز مورد نیاز کشور، و هم صادرات را تأمین کنیم، و هم این که میدان مشترک است امروز می‌بینیم برخی از این منابع برداشت از این گاز علیه منافع ما دارد مصرف می‌شود.
▬    مقابله با سوریه با چه منابعی انجام می‌شود، مقاومت در منطقه را چه کسی می‌شکند این نکته‌ای است که باید به نظرم به آن توجه و کار شود. در حوزه‌های صادرات نفت امیدواریم بعد از این دو سه ماه گشایشی شود و صادرات بیشتری صورت بگیرد فعلا که گزارشات موجود کاهش را اعلام می‌کنند در پارس جنوبی بعضی از فازها کند شده است.
▬    حالا به دلیل این که می‌گویند به فازهای دیگر اولویت دادیم و از یک طرف دیگر آقای زنگنه مصاحبه کرده بود که ما مشکل مالی نداریم. اگر مشکل مالی نداریم به نظر من هیچ فازی نباید کند شود گزارش مردادماه دولت دهم را ما داریم در پارس جنوبی هفتگی گزارش پیشرفت فازها داده می‌شود و این‌ها ثبت می‌شود و کاری هم ندارند که چه کسی وزیر و چه کسی مدیرعامل است؟
▬    گزارشات ماهانه و شش ماهه و سالانه تهیه می‌شود و ما در کمیسیون این‌ها را داریم و مشخص است در چه مرحله‌ای تحویل شده است. امیدواریم با سرعتی بیشتر از دولت قبل این فازها تمام شود و تفاوتی هم قائل نشوند در خصوص این‌که این فاز در زمان آقای احمدی نژاد قرار داد آن بسته شده است و این فازی است که قراردادش در زمان احمدی نژاد بسته نشده است و از قبل بوده است! ما باید همه فازها را راه اندازی کنیم و به آن‌ها سرعت دهیم و تنها راه مقابله و جلو افتادن از قطر این است که تحت هیچ شرایطی تعطیل نشوند و همه باید تأمین منابع شوند و مدیریت خوبی ارائه شود چون در مصاحبه‌ای آقای زنگنه گفته مشکل مالی نداریم بنا بر این، توقف یا کند کردن این‌ها به مدیریت برمی گردد. اگر مشکلات با مجلس در میان گذاشته شود کمیسیون انرژی مجلس هم‌چون گذشته وظیفه خود می‌داند از حوزه انرژی کشور حمایت کند تا آسیبی نبیند.

░▒▓  به نظر شما با توجه به فرمایش جنابعالی که فرمودید قطر خیلی از منابع برداشت کرده است، الآن صرفه اقتصادی دارد که روی پارس جنوبی سرمایه گذاری شود؟
▬    اگر ما بخواهیم فازها را راه اندازی کنیم طول عمرش جوابگو است، ولی، اگر تأخیر داشته باشیم و ده سالی زمان بخواهیم دو یا چهار فاز راه بیندازیم خیر صرف ندارد.

░▒▓  تا چهار سال آینده باید چند فاز به بهره برداری برسد؟
▬    به نظر من ظرف دو سال آینده تمام فازها باید به بهره برداری برسند. چون الآن، حتی، فازهایی که در دولت دهم قرار داد آن‌ها بسته شده گزارشی که ما داریم آخر ماه پنجم از ۵۲ و ۵۳ درصد تا بالای هفتاد درصد این‌ها پیشرفت فیزیکی دارند که خود شرکت نفت و گاز پارس گزارش کرده و ما اسناد آن را داریم بنا بر این، توقع این است که ظرف یکی دو سال آینده این‌ها به بهره برداری برسند و اگر متوقف شود باید سؤال شود که علتش چیست؟

░▒▓  هفته گذشته در اخبار، خبری از جلسه نمایندگان مجلس با آقای شمخانی درباره پرونده کرسنت منتشر شد، نتیجه جلسه چه بود؟
▬    نمایندگان مجلس نبودند، گروهی از نمایندگان مجلس تحت عنوان ماده ۲۳۶ می‌توانند راجع به موضوع خاصی رسیدگی کنند، شبیه تحقیق و تفحص است، ولی، سرعت آن بیشتر است، ولی، نتیجه‌اش را بعد از این که در صحن مطرح شد می‌توانند به قوه قضائیه بفرستند برای پیگیری. احتمالاً، اعضای کمیته ۲۳۶ با آقای شمخانی جلسه داشتند و هنوز خبری درباره محتوای جلسه به بنده نرسیده است.

░▒▓  اعضای کمیته را می‌توانید نام ببرید؟
▬    از کمیسیون انرژی برخی هستند و از بیرون کمیسیون هم افرادی هستند. از بیرون کمیسیون انرژی آقای زاکانی در کنار چند نفر دیگر، مسؤول این موضوع بوده و پیگیری می‌کنند و از کمیسیون انرژی هم آقای آقاجری، و آقای نجابت عضو این کمیته هستند و فکر می‌کنم آقای کارخانه هم عضو کمیته هستند.

░▒▓  اصل ماجرای کرسنت چه بوده و چه اتفاقی افتاده است؟
▬    یک قرارداد گازی بسته شده در زمان دوران اصلاحات.
▬    در شروع قرارداد مثل استات اویل و توتال، یکی از این آقایان دست‌اندرکار بوده که با گرفتن وجوهی تحت عنوان این که من این پروژه شما را پیگیری می‌کنم، این پروژه را رقم زده. پروژه انتقال گاز ایران، (میدان سلمان به امارات) توسط شرکت کرسنت (الهلال امارات) که شرکت بسیار ضعیفی هم بوده، انجام شده است.
▬    اگر می‌خواستند این شرکت اماراتی را رجیستر کنند، توان آوردن یک ضمانت نامه‌ای که عدد بالایی هم نبوده است را، در موعد مقرر نداشته و ما می‌توانستیم همان موقع، قرارداد را بر اساس مفاد قرارداد که بعداً در الحاقیه شش حذف شده است، فسخ کنیم. (در الحاقیه ششم حق فسخ را هم از ایران گرفتند) در مجموع، این شرکت قوی نبود، با زد و بندهایی که داشته و رشوه‌هایی که در داخل داده و اسناد آن هم موجود است که چقدر بوده، چطور گردش کرده، در کدام صرافی و بانک بوده و هر کدام از آقایان چقدر رشوه گرفتند، توانسته این قرارداد را ببندد.
▬    ما نمی‌خواهیم وارد این بحث‌ها شویم که چه کسی چه میزان تخلف قضایی داشته و اصلاً به مجلس ربطی ندارد، بحث ما در کرسنت این است که این پروژه منافع ملی را دنبال نمی‌کرده و اگر امروز اشخاصی بخواهند این قرارداد را احیا کنند، این را مجلس نمی‌پذیرد، زیرا، به صلاح کشور نیست.

░▒▓  نفر واسطه‌ای که گفته من این قرارداد را به سرانجام، می‌رسانم، ایرانی بوده؟
▬    بله. با همین آقای حمید ضیاء جعفر جلساتی را داشتند، توافق کردند و عباس یزدان پناه یزدی واسطه اول بوده یعنی، کسی که مذاکره می‌کرده شخص دیگری بوده، ولی، آن‌جایی که می‌خواستند پولی جا به جا بشود یا سندی امضا شود، همه چیز به نام یزدان‌پناه تمام می‌شده است؛ دقیقاً همین روش در استات اویل و توتال هم انجام گرفته است.
▬    نکته دوم این است که این قرارداد بسته شد و فرمول گازی که دادند همه کارشناسان شرکت نفت و نیز تمام ارگان‌ها و سازمان‌های نظارتی کشور به اتفاق در چندین نوبت تحلیل کردند که این فرمول، منافع ما را حفظ نمی‌کند، چون با افزایش قیمت نفت افزایش آن کند است، یعنی، اگر زمانی هیجده دلار قیمت نفت بوده این قیمت، حتی، در مقایسه نه تنها با قیمت صادراتی ان زمان به ترکیه، حتی، نسبت به خط دلفین قطر نیز پایین بوده است و وقتی قیمت نفت، صد دلار می‌شود، این فرمول دیگر پاسخگو نیست.

░▒▓  می‌توانید قیمت را بگویید؟
▬    تفاوت خیلی زیاد است اجازه دهید وارد جزئیات نشویم. حتی، جدول دارد اگر بیست دلار شد این طور، اگر شصت دلار و هشتاد دلار شد، چگونه محاسبه شود، سازمان بازرسی وقت هم درباره این فرمول و قرارداد، گزارش داده و اعلام کرده است که کرسنت، منافع ملی ما را به همراه ندارد.
▬    در همان زمان، وزارت اطلاعات هم گزارش داده، دیوان محاسبات، مرکز پژوهش‌های مجلس و مراکز مختلفی گزارش داده‌اند که این فرمول، فرمولی است که منافع ملی ما را حفظ نمی‌کند.
▬    اطلاعات دیگری هم وجود دارد که من صلاح نمی‌دانم درباره آن‌ها بحث کنم، درباره کسی که ده تا جلسه خصوصی با حمید ضیاء جعفر داشته و پرونده را جلو می‌برده و افراد کارشناس معترض را خلع می‌کرده؛ این‌ها بحث‌هایی است که ما نمی‌خواهیم وارد آن شویم و قوه قضائیه می‌داند با این افراد چگونه برخورد کند، الآن چهار پرونده به نام کرسنت در قوه قضائیه مفتوح است.
▬    پس، یک مرحله در ابتدای شروع کار این قرارداد بسته شده و در همان زمان، ما به ترکیه گاز می‌فروختیم و قیمتش مشخص بوده آن زمان با این قیمت تفاوت داشته است.

░▒▓  اگر همان زمان، ترکیه متوجه تفاوت قیمت می‌شد، می‌توانست از ما شکایت کند؟
▬    بله، حتی، همان موقع هم کسانی که دست‌اندرکار این امر بودند، مطرح می‌کنند که ما باید مسؤولین را راضی کنیم چون قیمت خیلی با قیمت‌های دیگر مثل قیمت گاز به ترکیه، فاصله دارد، همان زمان هم بین خودشان این بحث‌ها بوده و اسنادش موجود است، ولی، من نمی‌خواهم وارد این جزئیات بشوم
▬    نوبت دیگری که در قرارداد دخل و تصرف شده است، زمانی است که موضوع رفع الحاقیه بوده که آقای ترقی‌جاه واسط و دلال این مسأله بوده‌اند. که در یکی از پرونده‌های قضایی علیه او حکم صادر شده است.

░▒▓  ترقی‌جاه کنار یزدان‌پناه دلالی می‌کرده است؟
▬    نخیر، در قسمت دوم آقای ترقی‌جاه دلال و واسط بوده است که تفاهم نامه‌ای را هم با آقای حمید ضیاء جعفر امضاء می‌کند و بر اساس پولی که دریافت کرده، کارهایی را در ایران انجام داده و دنبال می‌کرده است که یکی از این اقدامات، حذف حق فسخ از ایران بوده و دیگری اینکه، انحصار فروش گاز را هم به کرسنت دادند.

░▒▓  این اتفاقات از سوی وزارت نفت انجام می‌شده است یا خارج وزارت نفت؟
▬    خارج وزارت نفت که نبوده، بالاخره، این‌ها توافقاتی است که در وزارت نفت پیگیری می‌شده است.

░▒▓  آیا گزارشی از وزارت نفت آن زمان، علیه یا له این قرارداد وجود دارد؟
▬    سؤال همین است. برخی از دوستان می‌گویند چرا دولت‌های بعدی نیامدند علیه این قرارداد عمل کنند، سؤال ما این است که چرا در همان دولت اصلاحات انجام نشده است؟

░▒▓  چه چیزی انجام نشده است؟
▬    اجرا شدن قرارداد، باید اجرا می‌شده است، ولی، اجرا نشده، سؤال این است که چرا اجرا نشده است؟ چرا در دولت نهم اجرا نشد؟ من شنیدم بعضی از آقایان در دولت نهم مثل آقای وزیری هامانه و آقای نوذری گفته‌اند دولت باید اجرا می‌کرد، خب دولت‌ها چرا اجازه نمی‌دادند؟ از جمله خود آن‌ها که وزیر بودند چرا اجرا نکردند؟
▬    به واسطه گزارش‌هایی که نهادهای نظارتی درباره این قرارداد، داده بودند، نهادهای اجرایی اجازه نمی‌دادند اجرا شود، زیرا، به صلاح نمی‌دانستند که این قرارداد اجرا شود چون مشخص بوده ایران ضرر می‌کند.
▬    این قرارداد نباید اجرا می‌شده است به چند دلیل، اول این‌که که قیمت نامناسبی بوده است.
▬    دوم این که ما قراردادهایی را با کشورهای دیگر مثل ترکیه و پاکستان و قراردادی با عراق داریم که قیمت بیش از قیمت توافق شده در کرسنت است و همین مسأله سبب مشکل برای ایران می‌شود.
▬    مثل نفت است، شما وقتی نفت را به قیمت فوب در مجموع، می‌دهید بعد یک دفعه شروع به تخفیف به یک عده‌ای نمائید، بلافاصله کسانی که طولانی مدت با شما قرارداد بسته‌اند می‌گویند به ما هم تخفیف دهید همین اتفاقی که افتاد در یک مورد بخش خصوصی ما در مصاحبه‌ای که در تلویزیون کرد درخواست تخفیف کرد بلافاصله برخی از کشورها گفتند تخفیف ما چه می‌شود؟ شما به بخش خصوصی خودتان می‌خواهید تخفیف دهید به ما هم بدهید. این‌ها مسائلی است که در صحنه بین‌الملل ضوابط و مقرراتی است که پشتیبانی می‌کند از قراردادهای بین‌المللی.

░▒▓  الآن پرونده کرسنت در کجا پیگیری می‌شود؟
▬    در اواخر دولت نهم، از طرف ریاست جمهوری ابلاغ شد که این پرونده برود در مرکز حقوقی ریاست جمهوری، یعنی، از وزرات نفت خارج شد و من هم که در دولت دهم وارد وزارت نفت شدم، این پرونده در مرکز حقوقی ریاست جمهوری دنبال می‌شد و اگر کمکی از ما می‌خواستند، ما کمک می‌کردیم؛ بنا بر این، این که صحبت می‌کنند که دکتر میرکاظمی خودش در نفت بود چه کار کرد، ما هم مدعی بودیم که این قرارداد به نفع کشور نیست و در مرکز حقوقی ریاست جمهوری داشت پرونده قضایی پاسخ داده می‌شد چون شرکت کرسنت به لاهه شکایت کرده بود و ایران هم داشت اسناد خودش را ارائه می‌کرد.
▬    در یکی دو سال گذشته، ایران اسناد خوبی را در سطح بین‌الملل تهیه کرده است، تأییدیه‌های بانک استاندارد چارتر را گرفته‌اند، تأیید سازمان مبارزه با فساد انگلستان را گرفتند و سایر اسنادی که نشان می‌داد فساد در این پرونده محرز است و همه این اسناد را به دیوان داوری داده‌اند و مراحل خوبی را طی کرده‌ایم و بحث فعلی این است که اجازه ندهیم این روند متوقف شود.

░▒▓  چرا از توقف این روند نگرانی دارید؟
▬    همین که با تغییر مدیریت‌ها، احساس کنند که دیگر نمی‌خواهیم این پرونده را دنبال کنیم. این به نفع کشور نیست و آن چیزی که صلاح کشور است، این است که همان روال شکایتی که در دیوان شده اسناد و مدارک را ببریم و مذاکره را انجام دهیم و فساد را ثابت کنیم چون اگر اثبات کنیم فساد یا تقلبی صورت گرفته در مجامع بین‌المللی می‌تواند به نفع ایران حکم را صادر شود کما این‌که واقعاً فساد بوده و اسنادش هم موجود است؛ و به کار بردن عباراتی چون مصالحه یعنی، مسأله دار شدن سایر قراردادهای صادراتی گاز به کشورهای دیگر است. در هر صورت دولت مکلف است مصالح کشور را حفظ و مجلس در این مورد هشدارهای خود را داده است و منتظر عملکرد دولت است.

░▒▓  به نظر شما با رأی اعتماد مجلس به آقای زنگنه، این گمانه به وجود نمی‌آید که در کرسنت فسادی وجود نداشته است؟
▬    بحث‌های زیادی وجود دارد، ولی، دولت خودش باید پاسخ دهد، و هم باید جواب دیوان داوری را بدهد، و هم جواب مجلس را.

░▒▓  سؤال من این است که چرا مجلس به آقای زنگنه که در زمان کرسنت وزیر نفت بوده، رأی اعتماد داده است؟
▬    اگر وزیر هم آمده، بالاخره، شعار مبارزه با فساد سر داده است و آن‌ها نمی‌توانند ادعایی علیه ما داشته باشند ما باید مسیر قبلی را دنبال کنیم تا به نتیجه برسیم؛ حالا ممکن است نقطه نظر دیگری هم وجود داشته باشد که بنده در این باره حرفی نمی‌زنم، بعضی از آقایان ممکن است نقطه نظرات دیگری را به دولت مطرح کنند، ولی، مهم این است، کسانی که می‌خواهند تصمیم بگیرند، باید همه اطلاعات را بشنوند و کانالیزه شده اطلاعات نگیرند و از اطلاعات کسانی که در این چند سال روی پرونده کار می‌کرده‌اند، استفاده شود.
▬    ما وکیلی در خارج از کشور داریم که می‌توانند نظراتش را جویا شوند و تیم‌هایی را بفرستند و پرونده را از نزدیک مطالعه کنند و تصمیمی بگیرند که منافع ملی را پشتیبانی کند.

░▒▓  شنیده شده است، دولت یازدهم لایحه‌ای را از دادگاه لاهه گرفته و گفته ما شکایتی درباره این پرونده نداریم، آیا این شنیده صحت دارد؟
▬    نه من نشنیدم. اگر چنین کاری هم اتفاق بیفتد به نظرم کار درستی نیست.

░▒▓  در حال حاضر، پرونده مثل سابق در حال پیگیری است؟
▬    الآن بیشتر کسانی که دست اندر کار این امر هستند اصرارشان بر این است که همان مسیر شکایتی که کرسنت کرده و ما پاسخ می‌دادیم را ادامه دهیم تا نتیجه بگیریم.

░▒▓  مگر همان مسیر پیگیری نمی‌شود؟
▬    ممکن است با تغییر دولت، مسیر دیگر یا همین مسیر مقداری کند شود که همین کند شدن هم به ضرر ماست.

░▒▓  هنوز هم مرکز حقوقی ریاست جمهوری مسؤول پرونده است؟
▬    بله.

░▒▓  پرونده جای دیگری نرفته است؟
▬    خیر تا جایی که من اطلاع دارم همان جاست و، حتی، در شورای امنیت هم مطرح شده.

░▒▓  آخرین اطلاعات درباره یزدان پناه چیست؟
▬    ایشان مفقود است، ولی، در قید حیات هستند، این‌که کجا رفته یا کجا بردنش را من نمی‌دانم.

░▒▓  پس، این که گفتند کشته شده درست نیست؟
▬    خیر به نظرم این خبری است که خودشان منتشر کرده بودند که شاهد پرونده فساد ایران را بگویند از بین رفته.

░▒▓  با توجه به اظهارات جنابعالی درباره پرونده کرسنت، در حال حاضر حرفی از مصالحه با حمید جعفر یا شرکت اماراتی نیست؟
▬    نه. پرونده‌های مفتوح و گزارشات دستگاه‌های نظارتی قائل به فساد در این پرونده هستند و باید این قرارداد فسخ شود، ممکن است بعضی دوستان، نقطه نظرات دیگری داشته باشند، ولی، ما صلاح می‌دانیم که روال سابق در شکایت و پاسخگویی پیش برود.

░▒▓  آقای نادران در مورد ماجرای کرسنت گفت احتمال استیضاح وزیر نفت وجود دارد، این احتمال چقدر جدی است؟
▬    امیدواریم این اتفاق نیفتد و به موقع پاسخ سؤال دیوان داوری داده شود.

░▒▓  یعنی، استیضاح، در احتمال‌های آتی مجلس وجود دارد؟
▬    گروهی که ماده ۲۳۶ را امضاء کرده‌اند، در حال پی‌گیری پرونده هستند که این موضوع دیوان هم به نحوی که منافع ملی به خطر نیفتد حل شود، امیدواریم از داخل ایران درباره این پرونده صدای واحد شنیده شود، زیرا، بعضی از دوستان مصاحبه‌هایی انجام داده‌اند که به ضرر کشور تمام شده است و آن‌جا اعلام کرده‌اند این قرارداد هیچ مشکلی ندارد.

░▒▓  از افراد اجرایی دولت فعلی بوده‌اند؟
▬    هم افراد فعلی، و هم از وزرای سابق.

░▒▓  می‌توانید نام ببرید؟
▬    آقای زنگنه و آقایان نوذری و وزیری هامانه و برخی افراد دیگر در مطالبی جداگانه به این مسأله اشاره کرده‌اند.

░▒▓  در ابتدای شروع به کار دولت یازدهم، بحث بابک زنجانی هم مطرح شد، دلیل مطرح شدن اسم این شخص چه بود؟ آیا اختلاف منافع مافیای نفت در میان بود یا موضوع دیگری است؟
▬    در کمیسیون مجلس معمولاً، یکسری اطلاعاتی از دستگاه‌ها می‌رسد و مجلس هم وظیفه نظارت بر دستگاه‌ها را دارد، گاهی اوقات اطلاعاتی خارج از کانال رسمی نهادها و دستگاه‌های نظارتی به مجلس می‌رسد که در کمیسیون مربوطه بررسی می‌شود.
▬    یک سال پیش خبری آمد که فردی میعانات گازی و نفت کوره گرفته، ولی، پولش را نداده و ممکن است ندهد و، حتی، در ادامه مسیر پول هم گرفته تا برای پیمانکاران جا به جا کند، ولی، اعلام کرده است به دلیل تحریم نتوانسته این کار را بکند، به هر جهت در مجموع، این شخص ۸/۲ میلیارد دلار (دو میلیارد و هشتصد میلیون دلار) به کشور مقروض بود و باید بررسی می‌شد که چرا پول میعانات به کشور برنگشته است؟
▬    آن موقع بنده پیگیری می‌کردم و بعد از صحبت کردن با نهادهای نظارتی، به نتیجه نرسیدم و نتوانستم از مجموعه گزارشات قانع بشوم، مجبور شدم به شکل تحقیق و تفحص موضوع را دنبال کنم چون می‌گفتند این افراد راحت رفت و آمد می‌کنند و خارج می‌روند و کسب و کار دارند و کسی هم متعرض آن‌ها نیست؛ و دلیل آن‌را می‌گفتند کسی شاکی ندارد.
▬    از این جا تحقیق و تفحص شروع شد و می‌تواند همین تحقیق و تفحص به شاکی تبدیل شود و پرونده به قوه قضائیه ارجاع شود، تلاش ما در کمیسیون انرژی این بود که پول خارج شده از کشور، به داخل برگردد و تخلفات صورت گرفته توسط قوه قضائیه بررسی شود.
▬    آن‌ها مطرح می‌کردند که هنگام جا به جایی پول از بانک «اف ای بی» (First Islamic Bank- FIB) مالزی با مشکل تحریم برخورد کردند، بانکی که آقای زنجانی گفته بود متعلق به اوست و جای دیگری گفته بود برای من نیست.
▬    بعضی‌ها می‌گفتند سهامداران این بانک از کشور اندونزی هستند و بعضی‌ها می‌گفتند ایرانی است بالاخره، کمیته‌ای تشکیل شد در کمیسیون انرژی که این موضوع را پیگیری کند که واقعیت را مشخص کند، گزارشات اولیه که آمد به این نتیجه رسیدیم قبل از تحریم بانک، پول‌ها سررسید شده و این‌که چرا پول‌ها منتقل نشده، جای سؤال بود که تحقیق و تفحص از آن‌جا جدی‌تر پیگیری شد.
▬    گزارش دیگری رسید که برخی از این محموله‌ها، به قیمت ارزان‌تری در کشور دیگری فروخته شده! خب سؤال این است که اگر کسی به قیمت فوب خریده و می‌خواسته پول را برگرداند، چرا ارزان‌تر فروخته؟ این که بخشی از پول مربوط به شرکت‌های نفتی بوده و می‌خواستند جابه‌جا کنند این چرا مانده؟ بخشی ممکن است به علت تحریم باشد، ولی، آیا همه این مربوط به تحریم بوده یا مشکلات دیگری وجود دارد؟ این بحثی است که دارد دنبال می‌شود و آخرین صحبتی هم که از آقای دکتر دهدشتی که مسؤولیت این کمیته را در کمیسیون انرژی دارند سؤال کردم، هنوز ایشان موفق نشده آخرین جزئیات را جمع آوری کند که به کمیسیون گزارش دهد، امیدواریم به زودی اعلام شود.

░▒▓  گزارش جمع‌بندی در صحن علنی مطرح می‌شود؟
▬    اگر پول برگردد که منتفی است چون مجلس به دنبال مچ‌گیری نیست و بحث این است که این پول به بیت‌المال برگردد، ولی، اگر برنگردد کمیسیون تصمیم‌گیری می‌کند که چه بخشی مربوط به تحریم است و چه بخشی عوامل تأثیرگذار دیگر است و این حتماً در صحن قرائت خواهد شد.
منبع: مشرق
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در پنجشنبه, 21 آذر 1392 ساعت 23:00

اقتصاد تسلیحات و امور نظامی

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشتادامه مطلب... از دکتر محمد یزدان‌پناه؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    یکی از مهم‌ترین ساختارهای اقتصادی امریکا، صنعت نظامی دفاعی این کشور می‌باشد. همان طور که «جیکوب گانسلر» نیز در سال ۱۹۸۰ متذکر گردید، این اعتقاد که صنعت نظامی ایالات متحده بر اساس اصول بازار آزاد عمل می‌کند، افسانه‌ای بیش نیست. نقش ساختار صنعت دفاعی نظامی امریکا در اقتصاد این کشور با دیگر ساختارهای اقتصادی کاملاً متفاوت است.
▬    زیرا تعاملات اقتصادی در حوزه‌های دیگر میان تعداد زیادی از خریداران و فروشندگان و بر اساس مکانیسم عرضه و تقاضا شکل می‌گیرد، لکن در صنعت نظامی تنها خریدار موجود، دولت امریکاست و فروشندگان نیز تنها تعداد معدودی از شرکت‌های غول آسا هستند که انحصار برنامه‌های تولید ابزارآلات نظامی را در دست خویش نگه داشته‌اند؛ لذا، رقابتی مطرح نیست.
▬    ساختار اقتصادی که نظامیان در آن محوریت را دارند، انحصاری یا حداقل تا مدتی انحصاری خواهد ماند. نظامیان به صورت محرمانه و پشتیبانی کامل دولت در جهت دستیابی به تکنولوژی‌های نو عمل می‌کنند و در صورت موفقیت آن را تا مدت زیادی در انحصار خود قرار می‌دهند. بر این مبنا، در ادامه به این پرداخته می‌شود که ساختار اقتصادی-نظامی محور چگونه به توسعه اقتصادی کشور صنعتی‌ای هم‌چون ایالات متحده امریکا کمک می‌کند.
▬    از سال ۱۸۱۲ تا جنگ جهانی دوم، دولت ایالات متحده، به تنهایی مبادرت به تولید و ذخیره‌سازی مهمات نظامی می‌کرد و آن‌ها را در اختیار ارتش امریکا قرار می‌داد. با وجود این، تسلیحات، و کشتی‌های جنگی‌ای که دولت فدرال در زمان صلح تولید می‌نمود، پاسخگوی همه نیازهای ارتش در دوران جنگ نبود.
▬    اما با ورود ایالت متحده به جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۱، قسمت اعظمی از تولیدات نظامی امریکا به سمت شرکت‌های خصوصی گرایش پیدا کرد و بدین ترتیب «بخش خصوصی نظامی» شکل گرفت. پرزیدنت روزولت نقش مهمی در این چرخش تاریخی داشت.
▬    در این وضعیت یک رابطه متقابل و مبتنی بر همکاری میان ارتش ایالات متحده و بخش خصوصی این کشور، که طبق الزامات نظام سرمایه داری می‌بایست پیش برنده توسعه ایالات متحده می‌بودند، شکل گرفت. ارتش امکانات خود را در اختیار بخش خصوصی قرار می‌داد و بخش خصوصی نیز با بهره‌گیری از امکانات ارتش و نیز توانمندی‌های خود، فعالیت‌های اقتصادی-نظامی خود را پیش می‌برد.
▬    این وضعیت سبب شد به رغم در جریان بودن جنگ جهانی دوم، اقتصاد امریکا دچار رکود و رشد منفی نشود. به گونه‌ای که بعد از پایان جنگ جهانی دوم، ایالات متحده دارای بزرگ‌ترین اقتصاد دنیا بود. در نتیجه، این سیاست‌ها، کارخانه‌های خودروسازی نظیر «فورد»، «جنرال موتورز» و «فیشر بودی» رکود ناشی از وقوع جنگ جهانی دوم را با تولید هواپیماها و جنگنده‌های نظامی جبران کردند.
▬    این کارخانه‌ها در اثر این همکاری، صاحب صنایع وابسته به تولید آهن و فولادی شدند که برای ساخت وسایل نظامی محکم مانند تانک مورد استفاده قرار می‌گرفتند. استفاده از این صنایع باعث شد که خودروهای ایالات متحده به محکمی و مقاومت معروف شوند.
▬    به این ترتیب، در کنار صنایعی مانند صنعت فولاد، صنعت آهن، صنعت سیمان، صنعت ماشین‌سازی و... صنعت نظامی در این کشور نیز شکل گرفت و به یکی از ستون‌های اقتصادی این کشور تبدیل شد. این صنعت مانند دیگر صنایع امریکا تولید می‌کرد با این تفاوت که مصرف‌کننده تولیدات آن، بخش‌های خاص بودند و صرفاً بخشی از تولیدات خود را در گذر زمان به دنیای خارج صادر می‌کرد.
▬    علاوه بر عامل جنگ جهانی دوم، پیشرفت‌های تکنولوژیک نیز که ریشه در دانشگاه‌های امریکا داشت، در این تحول سهم به سزایی داشتند. تحولاتی نظیر رادار، فیوزهای مجاورتی، رایانه‌های الکترونیکی و بمب هسته‌ای، همگی فراتر از ظرفیت رسمی دولت بودند.
▬    وقوع جنگ سرد و تشدید خصومت‌ها میان ایالات متحده امریکا با اتحاد جماهیر شوروی و تصمیم قاطعانه رهبران ایالات متحده در دوران جنگ سرد مبنی بر ایجاد یک سیستم بین‌المللی با محوریت امریکا سبب شد، روندی که با جنگ جهانی دوم شروع شده بود، ادامه یابد.
▬    ایالات متحده برای پیروزی در مقابل، شوروی به یک اقتصاد پویا و نیروی نظامی قوی نیاز داشت. به این خاطر رابطه مکملی اقتصاد و ارتش ادامه پیدا کرد. ارتش دستاوردهای تکنولوژیکی خود را در اختیار اقتصاد امریکا قرار داد.
▬    برای مثال، تکنولوژی‌ای که ایالات متحده از آن برای ایجاد تونل‌های بزرگ زیر کوه‌ها به منظور نگهداری و مراقبت از موشک‌ها و تجهیزات نظامی راهبردی استفاده می‌کرد، در اختیار نهادهای راهداری و جاده کشی نیز قرار گرفت تا از طریق آن، توسعه راه‌ها در ایالات متحده با سرعت بیشتری صورت گیرد.
▬    ارتش از دهه ۱۹۸۰ با دستیابی به تکنولوژی‌های جدید ایجاد تونل، تکنولوژی‌های سابق را از انحصار خود خارج ساخت و، حتی، مبادرت به صادرات آن‌ها کرد. امروزه، تکنولوژی امریکایی حفر تونل، جزء دقیق‌ترین صنایع این حوزه در جهان هستند که درصد خطای آن صفر است.
▬    در نتیجه، این تحولات، ایالت‌های نظیر کالیفرنیا، تگزاس و واشنگتن به عنوان ایالت‌های با صنعت نظامی پیشرفته مطرح شدند. وجود این صنایع یکی از دلایل توسعه اقتصادی کالیفرنیا و تگزاس است. امروزه، تگزاس هفتمین اقتصاد دنیا را، حتی، بالاتر از روسیه و هند از آن خود کرده است.
▬    علاوه بر فعالیت‌های ناسا که بخش زیادی از آن تحت کنترل مستقیم خود ارتش است، از صنایع و تکنولوژی‌های ارتش در جهت اکتشاف و استخراج نفت در این ایالت نفت خیز استفاده می‌شود. ارتش با کنترل مرز تگزاس با مکزیک اجازه نداده است که قاچاق به اقتصاد تگزاس ضربه بزند.
▬    ابزارهای الکترونیکی‌ای که وزارت دفاع ایالات متحده ساخته بود، علاوه بر بخش نظامی در بخش‌های غیر نظامی نیز به کار گرفته شد. از این ابزارها برای شناسایی منابع زیرزمین، لرزه نگاری، شناسایی جنس خاک برای سدسازی و غیره استفاده شد.
▬    کشف ابزارهای الکترونیکی در دوران جنگ سرد نه تنها سبب جذابیت تسلیحات نظامی ایالات متحده برای خریداران شد، بلکه به تعالی اقتصاد این کشور نیز کمک کرد. برای مثال، وزارت دفاع از ابزاری که برای آزمایش بمب‌های اتمی زیر زمین استفاده می‌کرد، در صنایع نفتی و گازی جهت تزریق گاز یا بخار به چاه‌های نفت نیز استفاده می‌کرد.
▬    هرچند که هدف اصلی نیروهای نظامی در هر کشور حفظ و ارتقای امنیت ملی می‌باشد، لکن با توجه به تحولات شگرف در عرصه‌های داخلی و بین‌المللی، استفاده‌های غیرسنتی از نیروی نظامی بیشتر شده است. مأموریت‌های غیرسنتی یا استفاده از نیروی نظامی در عملیات‌های غیررزمی از موضوعات بسیار مهم برای رهبری ارتش است.
▬    تفکر غالب در محافل نظامی و سیاسی بر این منوال بوده، که نیروی نظامی صرفاً برای نبرد و پیروزی در جنگ ایجاد شده است، اما، روابط میان ارتش و جامعه مدنی در کشورهای توسعه یافته متحول گردیده است. نیروهای مسلح در کشورهای توسعه یافته مخصوصاً در زمان صلح، در حوزه‌های اجتماعی و عمرانی فعال می‌باشند، تا از این طریق صرفاً مصرف‌کننده و هزینه بر نباشند.
▬    گرچه وظیفه تشکیلات نظامی در درجه اول برای درگیر شدن در جنگ، پیروزی یا جلوگیری از جنگ است، اما، هیچ بحثی درباره استفاده از نیروی نظامی در آینده بدون بررسی موضوع عملیات غیرجنگی وجود نخواهد داشت. ارتش یکی از معدود مراکزی است که در کشورهای مختلف از توانمندی فنی برای توسعه زیرساخت‌های اساسی مانند راه‌سازی، استخراج منابع معدنی و... برخوردار است.
▬    تکنولوژی کار گذاشتن مواد منفجره در داخل کوه‌ها به منظورهای مختلف، در امریکا ابتدا توسط ارتش ساخته شد و هنوز هم با نظارت ارتش، توسط بخش‌های غیر نظامی مورد استفاده قرار می‌گیرد. واحدهای ارتش امریکا به طور سنتی در طرح‌هایی هم چون ساختمان‌سازی، احداث پل، کانال و غیره در داخل امریکا و خارج مشارکت دارد. در جریان طوفان کاترینا، ماشین‌ها و نفربرهای مخصوص ارتش به امدادرسانی مشغول شدند.
▬    در موقعیت‌های دیگر ممکن است فجایع زیست محیطی بر اثر حوادثی مثل نشت نفت در دریا روی دهد که برای مهار و تمیز کردن محیط لازم است واحدهای نظامی، بویژه نیروی دریایی که در این کار تخصص دارند، وارد عمل شوند. در آلودگی نفتی خلیج مکزیک که اقتصاد ایالت تگزاس و ایالت‌های شرقی امریکا را در معرض تهدید قرار داده بود، نیروی دریایی امریکا به صورت مستقیم و در همکاری با شرکت‌های نفتی مداخله کرد.
▬    در این راستا، می‌توان از کشور کره جنوبی نام برد که نظامیان آن در توسعه اقتصادی این کشور نقش برجسته‌ای داشته‌اند. کره‌ای‌ها کمک‌های نظامی و اقتصادی زیادی از امریکا دریافت کرده و به این ترتیب، ارتش کره به آموزش دیده‌ترین و کارآمدترین سازمان کشور مبدل گردید. افسران نظامی کره سکان‌دار امر توسعه در جامعه فقیر کره شدند و با احراز پست‌های دولتی، زیرساخت‌های لازم جهت رشد اقتصادی کره جنوبی در دهه‌های بعدی را فراهم نمودند.
▬    امروز، مهم‌ترین کمک نظامیان و نهاد ارتش در امر توسعه، به بحث فناوری اطلاعات و ارتباطات مربوط می‌شود، از دیرباز، پیشرفته‌ترین فناوری‌های الکترونیکی و دیجیتالی محصول پروژه‌های نظامی در کشورهای صنعتی بوده‌اند. به عنوان مثال، فناوری بلوتوث که امروزه، در ساخت انواع گوشی‌های تلفن کاربرد دارد، نتیجه تحقیقات پنتاگون در دهه ۱۹۷۰ میلادی است. پروژه مذکور جهت شلیک گلوله توسط جنگنده مجاور صورت گرفته بود، که در آن دستور شلیک با استفاده از بلوتوث عملی می‌گردد.
▬    هزینه‌هایی که پنتاگون بر روی پروژه‌های تحقیقاتی خویش صرف می‌کند از عهده شرکت‌های خصوصی تجاری خارج است. عواید این تحقیقات فناورانه کم و بیش سایر سازمان‌ها و بخش‌های اقتصادی امریکا را منتفع می‌سازد. پیشرفت‌های ارتش امریکا در فضای سایبر، سبب ایجاد یک محیط امن برای فعالان اقتصادی و جلوگیری یا دشوار شدن جاسوسی صنعتی شده است.
▬    جایگاه فناوری در ساختار دفاعی و امنیتی کشورهای توسعه یافته هم‌چون ایالات متحده هم‌چنان در حال فزونی است. پیش بینی می‌شود در نبردهای آینده جهت کاهش تلفات نیروی انسانی، از سیستم‌های الکترونیکی بسیار دقیق و امکانات ارتباطی پیشرفته در هدایت عملیات بهره گرفته شود.
▬    اگر کلید پیروزی نظامی در جنگ داشتن فناوری پیشرفته اطلاعاتی است، بدیهی است که تحقیقات گسترده‌ای در این زمینه انجام گیرد. به این ترتیب، در عصر تسلیحات با فناوری بالا، شرکت‌های غیرنظامی و تجاری نیز به فکر کپی برداری از این فناوری‌های نظامی خواهند افتاد. مزیت این فناوری‌های نظامی اطلاعاتی در این است که قابلیت تغییر کاربرد آن‌ها جهت استفاده در سیستم‌های دیجیتالی غیرنظامی زیاد است.
▬    در اثر تحولات جدیدی که در فناوری نظامی رخ داده و آن‌چه که در حال حاضر به آن انقلاب نظامی فنی گفته می‌شود، وضعیت ما در آستانه قرن جدید به مثابه وضعیتی است که با دوره میان دو جنگ جهانی کاملاً متفاوت است.
▬    در حالی که فناوری‌های اولیه بیشتر بر روی پیشرفت تسلیحات تمرکز داشت، اما، در عصر کنونی بسیاری از فناوری‌های اصلی در تسلیحات کاربردی ندارد، بلکه از این فناوری‌ها در جمع آوری و گسترش اطلاعات و ارتباطات و نیز افزایش سرعت نقل و انتقال نیروها استفاده می‌شود. بنا بر این، تسری فناوری‌های نظامی به حیات روزمره مردم عادی تسهیل گردیده است.
▬    مبحث فناوری، شامل موضوع تبدیل فناوری‌های غیرنظامی به کاربردهای نظامی یا فناوری‌های دو منظوره نیز می‌شود. در واقع، فناوری‌های غیرنظامی و نظامی می‌توانند تغییر کاربرد داده و قابلیت دیگری پیدا نمایند. همان طور که فناوری‌های غیرنظامی هم‌چون صنعت الکترونیک در توسعه تسلیحاتی و میدان‌های نبرد کاربرد دارند، فناوری‌های نظامی نیز در مواردی هم‌چون استحکام‌سازی ساختمان‌ها در برابر زلزله نیز به کار می‌روند.
▬    یکی از مهم‌ترین اختراعات پنتاگون در حوزه تکنولوژی‌های ارتباطی که امروزه، دنیا را تکان داده است، اینترنت است. تاریخ اینترنت با توسعه کامپیوترهای الکترونیکی در دهه ۱۹۵۰ میلادی شروع گردید. مردم امریکا قبل از این‌که با اصطلاح اینترنت آشنا شوند، با واژه «آرپانت» (ARPANET) مواجه گردیدند. آرپانت خود یک کلمه اختصاری بود که از حروف اول عبارت «شبکه کارگزاری پروژه‌های تحقیقات پیشرفته» (Advanced Research Projects Agency Network) تشکیل می‌شد.
▬    در واقع، آرپانت، نخستین قدم جهت ایجاد شبکه جهانی اینترنت به شمار می‌رود که توسط وزارت دفاع امریکا (پنتاگون) بنیان گذاشته شد. اولین پیام اینترنتی نیز از طریق کامپیوترهای پنتاگون، واقع در کالیفرنیا، به سال ۱۹۶۹ ارسال گردید.
▬    هرچند که باور عمومی بر این منوال می‌باشد که شبکه آرپانت جهت زنده ماندن در برابر تهاجم هسته‌ای شوروی پا به عرصه وجود گذاشت، اما، طبق گفته‌های «باب تیلور»، مدیر پروژه آرپانت، انگیزه اصلی در ساخت آرپانت، نظامی نبوده است، بلکه علایق علمی، محرک اصلی پنتاگون بوده است.
▬    به عبارت دیگر، در ذهن سازندگان آرپانت نه تصوری از اینترنت امروزی بوده و نه انگیزه‌ای برای مقابله با حمله اتمی. حتی، هدف از تاسیس آرپانت، مرتبط ساختن مردم و افزایش ارتباطات نبوده است. آرپانت بیش از هر چیز به اشتراک گذاری زمان مربوط می‌شد. اشتراک گذاری زمان سعی می‌کرد تا با اتصال کامپیوترهای مراکز علمی و دانشگاه‌های مختلف به یکدیگر، قدرت بیشتری را جهت پردازش اطلاعات و انجام هر چه بهتر وظایف سازمانی تجمیع نماید.
▬    آنچه که آرپانت در سال ۱۹۶۹ انجام داد، توسعه انواع تکنیک‌هایی بود که «تعویض بسته» (Packet Switching) خوانده می‌شوند. این ایده برای اولین بار توسط «دونالد دیویس» انگلیسی مطرح گردید، اما، در بریتانیا سرمایه گذاری یا حمایت مالی‌ای از ایده وی صورت نگرفت. در همین مقطع زمانی افرادی هم‌چون «لئونارد کلینراک» و «پل باران» نیز در امریکا حول محور فناوری تعویض بسته فعالیت می‌کردند. در اینجاست که نقش پنتاگون در خلق اینترنت بارز و آشکار می‌گردد. چرا که این وزارت دفاع امریکا بود که هزینه‌های مالی پروژه مذکور را متقبل شد.
▬    هدف اولیه آرپانت، ارسال پیام بین کاربران نبود، بلکه ایجاد شرایطی بود که در آن کاربران بتوانند از زمان و کامپیوترهای دیگران استفاده کنند. به رغم این‌که آرپانت در هدف اولیه خویش ناکام ماند؛ لکن طی این فرآیند به اکتشافی نایل گردید که نهایتاً به اختراع اینترنت منتهی شدند.
▬    این اکتشافات شامل ابداع ایمیل، اجرایی نمودن تعویض بسته و ایجاد پروتکل اینترنت (آی. پی) می‌شد. پروتکل اینترنت، ستون فقرات اینترنت امروزی محسوب می‌گردد که در سال ۱۹۷۲ توسط «وینتون کرف»، « باب کان »، « باب برادن »، « جان پوستل » و سایر اعضای گروه شبکه به مدیریت « استیو کراکر » به منصه ظهور رسید. در واقع، پرتکل اینترنت جهت برطرف‌سازی مشکلات اولیه آرپانت در راستای اتصال کامپیوترها به یکدیگر اختراع شد.
▬    در سال ۱۹۷۴، «وینتون کرف» اولین استفاده از اینترنت را به ثبت رسانید و در سال ۱۹۷۸ اولین آی. پی سراسری به بازار آمد. با این حال، تا سال ۱۹۸۳ طول کشید تا اینترنت در دسترس عموم مردم قرار گیرد. بنا بر این، می‌توان گفت که اختراع اینترنت نتیجه پیش بینی نشده یک تلاش علمی-نظامی توسط پنتاگون بود. در واقع، اینترنت محصول فعالیت‌های پس از جنگ پنتاگون از یک سو، و تلاش‌های دانشمندان ساحل غربی امریکا از سوی دیگر، به شمار می‌رود.
▬    علاوه بر این، در میان نیروهای چهارگانه ارتش امریکا، نقش نیروی دریایی این کشور در اقتصاد داخلی و تعاملات بین‌المللی این کشور بارز می‌باشد، لذا، در ادامه نگاه عمیق‌تری به این بخش از صنعت نظامی ایالات متحده می‌اندازیم. در کنار نقش تاریخی ناوگان دریایی ایالات متحده در شکل‌گیری این کشور، صنعت نیروی دریایی امریکا بسیار قدرتمند و منحصربه فرد است.
▬    در واقع، ناوگان دریایی ایالات متحده به صورت مستقیم و غیرمستقیم به خلق و حمایت از صدها و هزاران مورد شغل در گوشه و کنار امریکا کمک نموده است. افزون بر این، بهبود امنیت میهنی، تأمین لجستیکی ارتش امریکا و نهایتاً تنظیم بخش اعظمی از تجارت خارجی این کشور، از مزایای نیروی دریایی امریکا هستند.
▬    از این رو، ناوگان دریایی در مقایسه با سایر نیروهای نظامی امریکا، نقش برجسته‌تری در توسعه اقتصادی امریکا بر عهده داشته است. هزینه‌های حمل و نقل دریایی بسیار کمتر از سایر طرق می‌باشد. به لحاظ محیط زیستی هم آلودگی کمتری تولید می‌کند. از این رو، حمل و نقل دریایی موتور محرکه تجارت بین‌المللی در بزرگ‌ترین اقتصاد دنیا به شمار می‌رود.
▬    به دنبال استقلال ایالات متحده از امپراتوری بریتانیا، در میان اولین لوایح کنگره در سال ۱۷۸۹، لایحه‌ای جهت ترغیب به کار گیری کشتی‌های امریکایی در جهت تجارت بین ایالت‌های امریکا قرار داشت. متعاقباً در سال ۱۸۰۷ قانون دریانوردی امریکا به تصویب کنگره رسید و در سال‌های بعدی ایالات متحده اصولی را اتخاذ نمود که راهنمای ناوگان دریایی این کشور تا به امروز بوده‌اند. از این‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:

•    الف. اختصاص بخش اعظمی از بازرگانی داخلی به صاحبان و تولیدکنندگان کشتی‌ها به عنوان بخش حیاتی از سیستم حمل و نقل داخلی و سیاست اقتصادی و امنیتی ملی.
•    ب. حفظ روند تولید کشتی‌ها و تعمیر و نوسازی آن‌ها جهت استفاده در زمان صلح و جنگ.
•    ج. تضمین جریان تجاری مدرن در راستای تأمین نیازهای اقتصادی و دفاعی ملی در سطح نظام بین‌المللی.

▬    طی حیات ایالات متحده قوانین متعددی جهت تشویق سرمایه گذاری در بخش صنعت نظامی دریانوردی به تصویب رسیده است تا این بخش از اقتصاد امریکا را با نیازهای جدید هماهنگ سازد و به توسعه اقتصادی و امنیت میهنی امریکا یاری نماید. از قوانین مذکور می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

•    الف. لایحه جونز: لایحه جونز ایالت‌های امریکا را موظف می‌سازد تا تجارت میان خود را با کشتی‌ها و شرکت‌های ساخت امریکا تنظیم نمایند. لایحه مذکور به منظور حمایت از شرکت‌های کشتی‌سازی امریکایی و هزاران پرسنل نیروی دریایی تصویب شده است.
•    ب. برنامه امنیت دریانوردی: این برنامه با بودجه ۱۸۶ میلیون دلاری، در راستای کمک به ۶۰ شناور بزرگ ایالات متحده اتخاذ گردیده است. شناورهایی که محموله و تجهیزات نظامی را از سرزمین امریکا به اقصی نقاط جهان حمل می‌نمایند. شناورهای مذکور تا سال ۲۰۰۵، حدود ۷۰ درصد از نیازهای لجستیکی نیروهای امریکایی حاضر در افغانستان و عراق را حمل کرده بودند.
•    ج. مالیات توناژ: مالیات توناژ نوعی از رژیم مالیاتی است که در سال ۲۰۰۴ توسط کنگره تصویب شده است تا از کشتی‌هایی که با پرچم ایالات متحده تردد می‌کنند، حمایت لازم را به عمل آورد.

▬    صنعت دریانوردی ایالات متحده به لحاظ دامنه فعالیت، قدرت و تنوع، رتبه نخست را در جهان دارد. این صنعت حاوی بیش از ۴۰۰۰۰ شناور می‌باشد که به همراه کامیون‌ها و خطوط راه آهن این کشور، یکی از قدرتمندترین سیستم‌های حمل و نقل داخلی را تشکیل می‌دهد و جایگاه ویژه‌ای برای ایالات متحده در تجارت جهانی اعطاء می‌نماید.
▬    تقریباً ۲۸ درصد از اقتصاد امریکا به واردات و صادرات این کشور وابسته است و حفاظت از میلیون‌ها شغل داخلی در گرو تأمین و پیشبرد تجارت بین‌المللی است. در واقع، تجارت بین‌المللی، از اجزای حیاتی اقتصاد امریکا محسوب می‌شود و روز به روز نقش آن پررنگ‌تر می‌شود.
▬    نسبت تجارت به تولید ناخالص داخلی امریکا از ۵/۲۰ درصد در سال ۱۹۹۰ به ۲۸ درصد در سال ۲۰۰۶ ارتقاء یافته است و پیش بینی می‌شود این رقم به ۳۵ درصد در سال ۲۰۲۰ برسد. این داده‌ها حاکی از این واقعیت هستند که نه تنها بر حجم تجارت خارجی امریکا افزوده می‌شود، بلکه تجارت خارجی به رشد سایر بخش‌های اقتصادی و در نتیجه ایجاد شغل و ثروت کمک می‌کند.
▬    در واقع، رشد تجارت خارجی حدود دو برابر بیشتر از رشد کل اقتصاد امریکاست. از آن‌جا که ۹۵ درصد از تجارت خارجی امریکا از طریق کشتی‌ها صورت می‌گیرد، نقش و اهمیت نیروی دریایی امریکا در توسعه اقتصادی این کشور نمایان می‌گردد. به عنوان مثال، در سال ۲۰۰۹، ۶۹۹۶ شناور اقیانوس پیما، ۵۵۵۶۰ بار در بنادر امریکا بارگیری کرده‌اند و حدود یک تریلیون دلار برای این کشور عواید رسانده‌اند.
▬    صنعت دریانوردی امریکا، تنها در خدمت تجارت بین‌المللی این کشور نیست، بلکه کمک شایانی به اقتصاد داخلی این کشور می‌کند. به طور سالانه، حدود ۱۰۰ میلیون مسافر امریکایی توسط این ناوگان جابه‌جا می‌شوند و حدود ۱۰۰۰۰۰ صنعتگر در صنعت کشتی‌سازی مشغول هستند.
▬    علاوه براین، ۵/۲ میلیون شغل داخلی به صورت غیرمستقیم وابسته به ناوگان دریانوردی امریکا می‌باشند. سالانه ۲۹ میلیارد دلار دستمزد از این مشاغل نصیب شهروندان امریکایی می‌گردد، ۱۱ میلیارد دلار نیز به صورت مالیات به جیب دولت می‌رود. این صنعت، سالیانه حدود، ۱۰۰ میلیارد دلار برای ایالات متحده درآمدزایی می‌کند.
▬    تنها در «منطقه دریاچه‌های بزرگ» داده آماری نشان می‌دهند که بیش از ۵/۱ میلیون شغل در هشت ایالت مجاور، مستقیماً به تجارت آبی وابسته هستند که این مشاغل به ایجاد ۶۲ میلیارد دستمزد در آن منطقه منتهی می‌شوند.
▬    نیروی دریایی ایالات متحده، هم‌چنین، در خدمت دفاع و امنیت ملی این کشور است. این امر با حفظ میزان کشتی‌سازی و تعمیر و بروزرسانی مراکز صنعتی دریایی صورت می‌گیرد. تاریخ ملت‌ها گواه این واقعیت است که بدون زیرساخت‌های دریایی، کشتی‌ها و دریانوردها، هیچ کشور توسعه یافته‌ای نمی‌تواند امیدوار به تشکیل ناوگان دریایی قدرتمند جهت حفاظت از منافع و پایگاه‌های جهانی خویش باشد. از این رو، ایالات متحده که پا جای پای سلف و متروپل سابق خویش، بریتانیای کبیر گذاشته است، اهتمام ویژه‌ای به صنعت دفاعی دریانوردی می‌ورزد.
▬    بازرگانان و ماهیگیران امریکایی به میزان زیادی متکی به نیروی دریایی این کشور هستند. نیروی دریایی با ساخت کشتی‌ها و سایر ابزارآلات دریانوردی از یک سو، و تأمین امنیت فیزیکی افرادی که در صنعت دریایی مشغول هستند از سوی دیگر، به حمایت از این بخش اقتصادی امریکا می‌پردازد.
▬    شایان ذکر است که صنعت کشتی‌سازی و دریانوردی امریکا نقش زیادی در اقتصاد ملی این کشور دارد و سالیانه میلیاردها دلار بازده اقتصادی نصیب ایالات متحده می‌کند. در سال ۲۰۰۴، ۸۹ کارخانه کشتی‌سازی در ایالات متحده وجود داشت، که تا سال ۲۰۰۸، مبادرت به تولید ۱۳ شناور غول پیکر، ۵۸ شناور دور از ساحل، ۱۴۲ عدد یدک کش، ۵۱ کشتی مسافربری، ۹ مورد کشتی ماهیگیری، ۲۴۰ عدد کشتی خودرو دیگر، ۲۳ عدد کرجی بزرگ بادی و ۲۲۴ شناور تفریحی کرده بودند.
▬    از دهه ۱۹۹۰ میلادی، صنعت دریانوردی امریکا وارد دوره نوسازی و تجدید شده، که عمدتاً با مشارکت نیروهای بازار بوده است. طی دوره ۶ ساله ۲۰۰۵-۲۰۰۰، حدود ۲/۳۳۶ میلیارد دلار در این صنعت سرمایه گذاری شده است.
▬    این رقم برای سال ۲۰۰۶ نیز بالغ بر ۲۷۰ میلیون دلار بوده که رقم قابل توجهی می‌باشد. علاوه بر کمک به نقل و انتقال داخلی، نیروی دریانوردی ایالات متحده اولین خط دفاعی از آب‌های سرزمینی این کشور به شمار می‌رود و هم‌چنین، در مواقع مواجهه با فجایع طبیعی، به سرعت جهت حفاظت از جان و اموال مردم امریکا بسیج می‌گردد. به عنوان مثال، می‌توان به کمک رسانی نیروی دریایی، طی حوادث حمله به برج‌های تجارت جهانی (۲۰۰۱) و نشت عظیم نفت در خلیج مکزیک (۲۰۱۰) اشاره کرد.

░▒▓ نتیجه گیری
▬    به طور کلی، ارتش و پرسنل نظامی در کشورهای توسعه یافته در سه سطح نظامی، سیاسی و اقتصادی مورد استفاده قرار می‌گیرند. در سطح نظامی که همان وظیفه وجودی ارتش است، حفاظت از امنیت ملی، جنگیدن در مواقع ضروری، بازدارندگی و توسل به زور جهت تهدید و ارعاب مد نظر قرار دارند.
▬    از نظر سیاسی، حفظ یکپارچگی ملت و ایجاد غرور و افتخار ملی و استوار ساختن جایگاه یک کشور در عرصه بین‌المللی، از کارویژه‌های نیروهای نظامی محسوب می‌گردند، اما، سطح سوم از کارویژه‌های نیروی نظامی در کشورهای توسعه یافته، سطح اقتصادی است که غالباً مورد غفلت قرار می‌گیرد.
▬    از آن‌جا که اکثر این کشورها فارغ از درگیری‌ها و بی‌ثباتی‌های داخلی و منطقه‌ای هستند، بعد اقتصادی فعالیت‌های نظامیان در زمان صلح، برجسته‌تر می‌گردد. از جمله دلایل اقتصادی استفاده از نیروهای نظامی، انسجام سازمانی و قدرت مالی نهاد ارتش برای اجرای پروژه‌های سنگین و پرهزینه می‌باشد.
▬    در واقع، وزن اساسی پژوهش ملی و توسعه زیرساختارها در کشورهای توسعه یافته نیز مانند کشورهای در حال توسعه بر دوش ارتش و نظامیان است. زیرا، بسیاری از شرکت‌های خصوصی و خرده پا اولاً، انگیزه چندانی برای ورود به چنین طرح‌های کلان و دشوار را ندارند و ثانیاً، در صورت قبول چنین مسؤولیت‌هایی، اساساً از توان و ظرفیت لازم جهت اجرا و اتمام پروژه‌های عمرانی و زیرساختی برخوردار نمی‌باشند.
▬    بعد دیگر کمک نیروهای نظامی به توسعه کشورهای صنعتی، نقش قابل توجه مجتمع‌های نظامی در کشف و انتشار فناوری‌های پیشرفته است. با عنایت به حساسیت و اهمیت مقوله امنیت برای دولت ملت‌ها، رهبران نظامی و غیرنظامی، معمولاً، برای پروژه‌های عظیم نظامی حاضر به تخصیص بودجه و هزینه‌های هنگفت می‌باشند.
▬    نتیجه این هزینه‌های مالی در قالب تسلیحات پیشرفته نمود می‌یابد که نه تنها موجب افزایش ضریب امنیتی ملی می‌شود، بلکه با تسری به سایر عرصه‌های داخلی، رونق و شکوفایی خاصی به صنایع دیگر می‌بخشد. در واقع، بخشی از هزینه‌ها و بودجه‌های نظامی، دوباره و در قالب فناوری‌های نوین به چرخه اقتصادی کشورهای صنعتی برگشته و به توسعه متوازن ملی در این نوع از کشورها کمک می‌نماید.
مأخذ:فارس
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در پنجشنبه, 21 آذر 1392 ساعت 18:56

صفحه 156 از 407