فیلوجامعه‌شناسی

مقالات و يادداشتهاي روز

مروری‌به‌گی‌دوبور(۱۱): ”فرهنگ عامه“ در جامعه‌ی نمایش

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر ادامه مطلب...حامد حاجی‌حیدری؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


░▒▓ نابودی فرهنگ، زبان و هنر
▬    «فرهنگ سپهر عام شناخت و بازنمودهای زندگی [آنچه زیسته شده] در جامعه‌ی تاریخی تقسیم شده به طبقات است. …تمام تاریخ فاتحانه‌ی فرهنگ را می‌توان هم‌چون تاریخ بروز نابسندگی‌اش، و روندی به سوی خودحذف‌کنندگی‌اش دانست. فرهنگ جای جست و جوی وحدت از بین رفته است. فرهنگ به مثابه‌ی سپهر جدا شده مجبور است خود را در این جست و جوی وحدت نفی کند. …کمبود عقلانیت فرهنگ تمایز یافته، عاملی است که به نابودی محکومش کرده، زیرا، در بطن آن پیروزی تعقل دیگر به صورت نیاز مبرم درآمده است. …فرهنگ عقل جهانی، بس کم‌عقل است».
«پایان تاریخ جهانی از دو جانب مخالف نمودار می‌شود: …تقابل در مورد اول میان انباشت شناخت‌های پاره پاره و تئوری پراکسیس است؛ …تقابل در مورد دوم میان خودویرانگری نقادانه‌ی زبان مشترک قدیم جامعه و بازسازی مصنوعی‌اش در نمایش کالایی، یعنی، بازنمود موهوم نازیسته‌هاست. …جامعه با از دست دادن کمونته‌ی جامعه‌ی مبتنی بر اسطوره ناگزیر همه‌ی استنادهایش را به زبان واقعاً مشترک، تا مقطعی که گسست کمونته‌ی نافعال بتواند با پیوستن به کمونته‌ی تاریخی واقعی مرتفع گردد، از دست می‌دهد. هنر که زمانی زبان مشترک بی‌عملی اجتماعی بود، همین که به صورت هنر مستقل به معنای مدرن آن درمی‌آید، یعنی، از دل عالم دینی اولیه‌اش درآمده و تبدیل به تولید انفرادی آثار جداگانه می‌شود، هم‌چون موردی خاص روندی می‌یابد که تاریخ مجموعه‌ی فرهنگ جدا شده غالب است. ابراز استقلالش آغاز انحلال اوست. …روند اضمحلال مدرن هر گونه و نابودی صریحش بیان ایجابی این امر است که زبان ارتباط مشترک از دست رفته است. …هنر در دوران انحلالش به مثابه‌ی حرکتی منفی، که فراگذشتن از هنر را در جامعه‌ای که در آن هنوز تاریخ زنده نمی‌شود دنبال می‌کند، هم هنر تحقق واقعی‌اش فراسوتر از خود اوست. این هنر جبراً آوانگارد (پیشگام) است، و وجود ندارد. آوانگارد بودنش امحای اوست» (صص. ۸-۱۷۳).

░▒▓ نابودی ایدئولوژی
▬    «وقتی ایدئولوژی که خواست انتزاعی کل عالم و توهم آن است، …دیگر نه انتخاب بدیهی، بلکه امر بدیهی است، …تاریخ ایدئولوژی پایان گرفته است. …”ایدئولوژی تام» هم‌چون شبه دانایی یک تمامیت منجمد و بینشی تمامیت‌گرا استیلا می‌یابد، اکنون، در نمایش راکد ناتاریخ تحقق یافته است؛ و تحقق‌یابی‌اش در عین حال، انحلالش در مجموعه‌ی جامعه است. ایدئولوژی، این آخرین نابخردی سد کننده‌ی دستیابی به حیات تاریخی، می‌باید همراه با انحلال علمی این جامعه از میان برود».
«نمایش ایدئولوژی تمام‌عیار است، زیرا، ذات هر نوع نظام ایدئولوژیکی را در حد کمال نشان می‌دهد و نمودار می‌سازد: یعنی، فقیر شدن، اجیر شدن و نفی شدن زندگی واقعی. …در جامعه‌ای که دیگر هیچ کس نمی‌تواند از جانب دیگران بازشناخته شود، هر فرد از بازشناختن واقعیت خویش درمی‌ماند. …آگاهی تماشاگرانه زندانی عالمی بی‌فراز و نشیب، محصور در صفحه‌ی نمایش، پرده‌ای که زندگیش به پشت آن تبعید شده، دیگر چیزی نمی‌شناسد جز مخاطبانی خیالبافته که او را در رابطه‌ای یک سویه در جریان کالای خود و سیاست کالای خود می‌گذارند. … نمایش که عبارت است از حذف حد و مرز من و جهان از طریق فرو کوفتن منی که در حصار حضور و غیاب جهان است، در عین حال، عبارت است از حذف حد و مرز راستین و دروغین از طریق واپس راندن هر حقیقت زنده‌ای به زیر حضور واقعی کذبی که با سازمان‌دهی ظواهر تأمین می‌شود» (صص. ۶-۱۹۳).
مآخذ:...
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در شنبه, 14 دی 1392 ساعت 08:39

یک تحلیل از چشم‌انداز اقتصادی ۲۰۱۴

فرستادن به ایمیل چاپ

گروهادامه مطلب... بازار پول؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    سال جدید میلادی برای طلا خوش یمن بود و قیمت طلا در مقایسه با آخرین روز سال ۲۰۱۳، بیش از یک درصد افزایش یافت، در بازار داخلی، حرکت صعودی دلار متوقف شد و قیمت دلار بار دیگر به پایین‌تر از سطح سه هزار تومان بازگشت. پیش‌بینی‌ها در خصوص مسیر طلا در سال جدید میلادی خوش‌بینانه‌تر نسبت به قبل است. در بازار داخلی نیز رئیس‌کل بانک مرکزی از تداوم کاهش نرخ ارز در روزهای آتی خبر داد.
▬    تحلیلگران بازار علت عمده رشد قیمت طلا را افزایش تقاضای فیزیکی و کاهش شاخص سهام در بورس بین‌المللی عنوان کرده‌اند. کارشناسان معتقدند که طلا در سال جدید میلادی عملکرد بهتری از خود نشان خواهد داد و هفته‌های جاری را زمان مناسبی برای خرید این فلز گران‌بها می‌دانند، اما، بازار داخلی از تقویت اونس به گونه‌ای معکوس تأثیر پذیرفت. قیمت انواع سکه در بازار تهران، روزهای پایانی هفته گذشته را با کاهش قیمت پشت سر گذاشت. روند نزولی قیمت‌ها به سکه محدود نشد. قیمت دلار امریکا که در هفته اول دی ماه وارد روندی افزایشی شده بود و طی چند روز به شدت بالا رفت، دوباره پایین آمد و زیر ۳ هزار تومان قرار گرفت. علت این امر، به طور عمده، تضعیف قدرت تأثیرگذاری عواملی عنوان می‌شود که تقویت این ارز پراهمیت را موجب شده بود. به عنوان مثال، افزایش تقاضا که به دلیل سفرهای خارج از کشور در ماه ژانویه رخ داده بود، متوقف شده است و این موضوع که تقویت دلار را موجب شده بود، دیگر قدرت تأثیرگذاری ندارد.

░▒▓ تقویت فلز زرد رنگ در شروع سال جدید
▬    قیمت هر اونس طلای جهانی در روزهای پایانی هفته گذشته افزایش یافت. فلز زرد رنگ در روز پنجشنبه وارد روندی صعودی شد و روز جمعه نیز مسیر خود را ادامه داد. در نتیجه، این امر طلا به بالاترین قیمت خود در دو هفته اخیر رسید. بنا به گزارشی از خبرگزاری «رویترز» علت تقویت طلا در روزهای اخیر افزایش تقاضای فیزیکی و کاهش شاخص سهام در بورس‌های بین‌المللی بوده است. طلا در سال گذشته بدترین عملکرد ۳ دهه اخیر را از خود نشان داد. برخی از کارشناسان اقتصادی معتقد بودند که طلا در سال ۲۰۱۴، افت‌های شدیدی را که در سال ۲۰۱۳ تجربه کرده بود متحمل نمی‌شود و حرکت قیمتی آن متعادل‌تر خواهد بود. بر این اساس، عده‌ای از تحلیلگران بازار عنوان کردند که روزهای نخست سال ۲۰۱۴، میلادی بهترین زمان برای خرید طلا است. آن‌ها معتقد هستند که احتمال زیادی وجود دارد که قیمت طلا امسال افزایش یابد، در نتیجه، به سرمایه‌گذاران توصیه می‌کنند که در ۳ ماه آینده به خرید این فلز زردرنگ اقدام کنند. نتایج آخرین جلسه فدرال رزرو در سال ۲۰۱۳ حالتی بینابینی داشت و شامل اخبار خوب و بد برای بازار طلا بود. بانک مرکزی امریکا از بسته محرک پولی
▬     ۱۰ میلیارد دلار کاست، ولی، در عوض، اعلام کرد که در حال حاضر تصمیمی برای تغییر نرخ بهره ندارد. بازار طلا که از مدت‌ها پیش نسبت به کاهش یا قطع بسته محرک پولی نگران بود، در نتیجه، نشست فدرال رزرو افت قیمت نسبتاً شدیدی را متحمل شد و خبری مبنی بر عدم تغییر نرخ بهره را نادیده گرفت. در حال حاضر، کارشناسان اقتصادی بر این باورند که عدم تغییر نرخ بهره کمک زیادی به افزایش قیمت طلا در سال جاری خواهد کرد. پیش‌بینی‌های مثبت نسبت به آینده طلا با تقویت روزهای اخیر آن دوباره قوت گرفته است. «کامرز بانک» آلمان پیش‌بینی کرده که میانگین قیمت طلا در سال آینده به ۱۳۰۰ دلار خواهد رسید. بانک «مریل لینچ» امریکا این رقم را ۱۲۹۴ دلار و موسسه مالی «ای ان زد» استرالیا نیز قیمت طلا را ۱۲۶۹ دلار پیش‌بینی کرده‌اند.
▬    به هر روی، اونس با قیمت ۱۲۰۳ دلار با سال ۲۰۱۳ خداحافظی کرد و بدترین سال ۳ دهه اخیر خود را پشت سر گذاشت. فلز گران‌بها سال ۲۰۱۴ را به گونه‌ای امیدوارکننده شروع کرد و مقدار قابل‌توجهی افزایش قیمت را تجربه کرد. این امر کارشناسان اقتصادی را متقاعد کرد که امکان درخشش مجدد طلا در سال جاری وجود دارد و ماه‌های جاری را زمان مناسبی برای خرید طلا می‌دانند.
▬    افزایش قیمت طلای جهانی به گونه‌ای معکوس بازار سکه را تحت تأثیر قرار داد. قیمت انواع سکه به رغم تقویت اونس قدری پایین آمد. سکه‌های طرح جدید و طرح قدیم که به دلیل کاهش تقاضا در بازار هم قیمت شده بودند، دوباره از یکدیگر فاصله گرفتند. تحلیلگران بازار بر این باورند که بازار سکه در حال حاضر بیشتر نسبت به متغیرهای داخلی حساس است. کاهش تقاضا و رواج بی‌اطمینانی نسبت به طلا در بازار تهران موجب کاهش تقاضای فیزیکی سکه شده و در نتیجه، قیمت این کالا قدری پایین آمده است. کارشناسان احتمال زیادی برای درخشش مجدد طلا در سال ۲۰۱۴ و بازگشت آن به سبدهای سرمایه‌گذاری فعالان اقتصادی قائل هستند، اما، معلوم نیست که آیا این امر در بازار داخل نیز رخ خواهد داد یا خیر. به هر روی به دلیل گسترش روابط اقتصادی ایران، بعید به نظر می‌رسد که سکه نسبت به افزایش ارزش اونس بی‌تفاوت بماند و به احتمال زیاد، در صورت ادامه تقویت اونس با آن همراه خواهد شد.

░▒▓ بازگشت دلار به روند قبلی
▬    قیمت دلار امریکا در روزهای پایانی هفته گذشته پایین آمد و دوباره زیر ۳ هزار تومان قرار گرفت. هفته اول دی ماه، روند بازار ارز داخلی، تحت تأثیر مسائل متنوعی قرار گرفت و به این واسطه تغییر کرد. قیمت دلار و ارزهای مهم اروپایی با سرعت نسبتاً زیادی، مسیر افزایش را در پیش گرفت. در نهایت، طی ۶ روز کاری هفته، قیمت دلار، یورو و پوند به میزان قابل‌توجهی افزایش یافت. کارشناسان اقتصادی و صرافان بازار علل متنوعی را برای افزایش نرخ ارز متصور بودند. عده‌ای معتقد بودند که فرا رسیدن ژانویه و سال نو میلادی باعث شد که مسافران زمستانی برای تأمین هزینه سفر خود، به تهیه ارز اقدام کنند و این افزایش تقاضا موجب بالا رفتن قیمت دلار و ارزهای اروپایی شد. شایعاتی مبنی بر فعالیت عده‌ای از سفته‌بازان رواج یافته بود. بر این اساس خرید دلار در بازار تهران و فروش آن در ترکیه، خروج دلار و افزایش قیمت آن را موجب شده بود. محاسبات مبتنی بر نرخ‌های برابری بین دلار، لیر ترکیه و ریال نشان می‌دهد که چنین فعالیتی می‌تواند سود قابل‌توجهی را به دست دهد، اما، شواهدی که صحت و سقم این شایعات را روشن کند در دسترس نیست. برخی از کارشناسان اقتصادی، رویدادهای مربوط به دستگیری عده‌ای از متهمان اقتصادی «هالک بانک» ترکیه را دخیل دانسته و معتقدند این رویدادها موجب شده است که موجی از نگرانی در بازار داخل به راه بیفتد. بر این اساس، بازار نگران محدود شدن راه‌های مبادلات ارزی ایران شده و این امر در افزایش نرخ ارز بروز کرده است. بانک مرکزی در واکنش به تغییرات روی داده، نرخ دلار خود را خیلی تغییر نداد. از قرار پیش‌بینی این نهاد، مبنی بر بازگشت نرخ دلار به روند قبلی درست بوده است. نرخ این ارز پراهمیت مطابق پیش‌بینی صرافان دوباره پایین آمد. علت عمده این امر نیز، تحلیل رفتن قدرت تأثیرگذاری عوامل ذکر شده و اخبار امیدوارکننده نسبت به ادامه روند مذاکرات عنوان می‌شود. به هر روی صرافان راسته بازار امیدوارند که دلار با ادامه روند کاهشی دوباره به قیمت‌های قبلی خود بازگردد و شاهد تقویت ریال در مقابل، ارزهای خارجی باشیم.
برداشت آزاد از دنیای اقتصاد
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در شنبه, 14 دی 1392 ساعت 08:24

نـ۹ـه خصلت آنتروپورنر در عصر اطلاعات

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر ادامه مطلب...حسن عباس‌زاده؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    با پیشرفت و توسعه فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی فاصله زمانی و مکانی کشورها کاهش یافته و دنیای پیرامون ما به یک دهکده جهانی تبدیل شده است؛ بنا بر این، تغییر و تحول مستمر و پر شتاب در محیط پویا، متلاطم و رقابتی از عمده‌ترین جریان‌های حاکم بر حیات بشری و از مهم‌ترین مشخصات بارز آن محسوب می‌شود. در این راستا، فرآیند آنتروپورنری و خلاقیت نقش مهمی را در بقا و توسعه سازمان در محیط متلاطم و پویا ایفا می‌کند. جهت سازگاری و همراهی با تغییرات گسترده جهانی و پاسخگویی به نیازهای متغیر و روزافزون محیطی، شناخت شرایط حاکم بر سازمان‌های آنتروپورنر ضروری است.
▬    از این رو، زیست پایی و بقای سازمان‌ها به دو نکته اساسی نخست درک واقع‌بینانه از موضوع آنتروپورنری در شرایط محیطی مربوطه و دیگری به‌کارگیری مدل‌های کارآمد سازمان آنتروپورنر، بستگی دارد تا بتوانند روش‌های کارآمد و نوآورانه‌ای را برای تولید محصول و ارائه خدمات همراه با حفظ محیط زیست و توسعه جامعه ارائه کنند.
▬    سازمان‌های امروزی با استفاده از آنتروپورنری به دنبال فرصت‌های جدید هستند و می‌کوشند تا از یک سازمان سنتی به یک سازمان آنتروپورنر تبدیل شوند که این فرآیند به کمک ایجاد زیرساخت‌ها و بسترهای سازمان‌های آنتروپورنر امکان‌پذیر است.
▬    آنتروپورنری سازمانی مفهومی چند بعدی است که فعالیت‌های سازمان را به سوی نوآوری در محصول و فناوری، مخاطره‌پذیری و پیشگامی سوق می‌دهد. آنتروپورنرها در سازمان‌های آنتروپورنر زمینه رشد و بلوغ دارند و آنان با استفاده از فرصت‌هایی که سازمان در اختیارشان می‌گذارد می‌توانند به توسعه فعالیتی جدید در چارچوب سازمان خود بپردازد.
▬    ضرورت ایجاد سازمان آنتروپورنر از سه نیاز اساسی؛ یعنی، افزایش رقبای جدید، ایجاد حس بی‌اعتمادی نسبت به شیوه‌های مدیریت سنتی در سازمان‌ها، خروج بهترین نیروهای کار از سازمان‌ها و اقدام آن‌ها به آنتروپورنری مستقل نشأت گرفته است و بر این اساس ضرورت دارد که سازمان‌های آنتروپورنر از غیرآنتروپورنر شناسایی و به تقویت سازمان‌های آنتروپورنر پرداخته شود. جهت دهی به تغییرات و آن‌ها را مطابق امکانات، منابع و اهداف شکل دادن، رسالت امروز سازمان‌های آنتروپورنر است. آن‌ها با ایجاد نوآوری در فرآیندها و شیوه‌های کاری، تکنولوژی و محصولات نقش برجسته‌ای را در تحقق اهداف و استراتژی‌های سازمان ایفا می‌کنند. سازمان آنتروپورنر نه تنها تسلیم محیط نمی‌شود، بلکه بر محیط تسلط داشته و از آن برای حفظ منافع و مصالح سازمان استفاده می‌کند. به منظور ایجاد سازمان آنتروپورنر، بسترسازی جهت توسعه آنتروپورنری در سازمان‌ها ضروری است که در این‌جا به آن پرداخته می‌شود.

░▒▓ مفاهیم کلیدی سازمان آنتروپورنر
▬    آنتروپورنر از کلمه فرانسوی «Entreprender» مشتق شده است که به معنی بر عهده گرفتن کاری است یعنی، فردی که ریسک و خطر راه‌اندازی یک کسب‌وکار جدید را می‌پذیرد. در واقع، آنتروپورنر ابتدا در زبان فرانسوی در اوایل قرن شانزدهم مطرح شد. در سال ۱۹۹۲ واژه آنتروپورنری سازمانی برای اولین بار وارد فرهنگ لغت امریکا شد که این امر بیانگر اهمیت و گسترش این مفهوم بود و آنتروپورنر سازمانی به عنوان «فردی در درون یک شرکت بزرگ که مسؤولیت تبدیل ایده‌های خاص به محصولات جدید سودآور را با قبول ریسک‌های مربوط به آن به عهده می‌گیرد» تعریف شد.
▬    اصطلاح آنتروپورنر در معنا و مفهوم فعلی را اولین بار «ژوزف شومپیتر» به کار برده که او را پدر علم آنتروپورنری می‌نامند. وی بر این باور بود که رشد و توسعه اقتصادی در یک کشور، زمانی میسر خواهد بود که افرادی در بین سایر آحاد جامعه با خطر پذیری، اقدام به نوآوری کرده و با این کار روش‌ها و راه‌حل‌های جدید، جایگزین راهکارهای ناکارآمد و کهن قبلی شود.
▬    به نظر پیتر دراکر، آنتروپورنری بهره‌برداری از فرصت‌ها برای ایجاد تغییر است و آنتروپورنر همواره به دنبال تغییر، پاسخ دادن به آن و بهره‌برداری از آن به عنوان یک فرصت است و شومپیتر آنتروپورنر را فردی می‌داند که ترکیبات جدیدی را در تولید ایجاد می‌کند.
▬    از نظر وی آنتروپورنری عبارت است از: عرضه کالایی جدید، روشی جدید در فرآیند تولید، ایجاد بازاری جدید، یافتن منابع جدید و ایجاد هرگونه تشکیلات جدید در کسب‌وکار. فرهنگ لغت آکسفورد آنتروپورنر را فردی که یک کسب‌وکار جدید را راه‌اندازی می‌کند، تعریف می‌کند. خصوصاً پیمانکاری که به عنوان یک واسطه بین کار و سرمایه برای تولید عمل می‌کند، آنتروپورنر است.
▬    آنتروپورنری فردی (مستقل) حالتی است که فردی کسب‌وکار مستقلی را ایجاد می‌کند یا نمایندگی آن را از طریق شناسایی فرصت و بسیج منابع و امکانات لازم به دست می‌آورد و تمرکز او بر نوآوری و توسعه فرآیند، ایجاد محصولات و خدمات جدید است. به عبارت دیگر؛ آنتروپورنری مستقل فرآیندی است که آنتروپورنر از ایده اولیه تا ارائه محصول خود به جامعه، کلیه فعالیت‌های آنتروپورنری را با ایجاد یک بنگاه اقتصادی جدید به طور مستقل طی می‌کند.
▬     آنتروپورنری سازمانی؛ شامل پرورش رفتار آنتروپورنری در سازمانی است که قبلاً تاسیس شده و فرآیندی است که محصولات یا فرآیندهای نوآورانه با خلق فرهنگ آنتروپورنری در یک سازمان ایجاد می‌شود. در این نوع آنتروپورنری یک شرکت یا سازمان، محیطی را فراهم می‌سازد تا اعضا بتوانند در امور آنتروپورنری مشارکت کنند و طی آن، محصولات، خدمات یا فرآیندهای نوآورانه از طریق ایجاد فرهنگ آنتروپورنری به ظهور می‌رسند.
▬    سازمان آنتروپورنر؛ سازمانی است که بدون در نظر گرفتن منابع موجود و تحت کنترل، فرصت‌ها را پیگیری می‌کند و آن‌چه یک سازمان را آنتروپورنر می‌سازد تعهد قوی نسبت به نوآوری محصول و تکنولوژی، ریسک‌پذیری و پیشتاز بودن است. با مبنا قرار دادن ویژگی‌های مورد اجماع فوق‌الذکر می‌توان عنوان کرد که آنتروپورنری فرآیند راه‌اندازی یک فعالیت اقتصادی بر مبنای یک ایده جدید از طریق سازماندهی منابع لازم و پذیرش خطرات و منافع مرتبط با آن است.
▬    به نظر جونز و باتلر (Jones & Butler)، سازمان آنتروپورنر سازمانی است که بدون در نظر گرفتن منابع موجود و تحت کنترل، فرصت‌ها را پیگیری می‌کند و آن‌چه یک سازمان را آنتروپورنر می‌سازد تعهد قوی نسبت به نوآوری محصول و تکنولوژی، ریسک‌پذیری و پیشتاز بودن است. به طور کلی، سازمان آنتروپورنر (entrepreneurial organization) سازمانی است که توجه خود را به رشد و اجرای استراتژی تهاجمی معطوف می‌کند، نه این‌که فقط نیروی خود را صرف بقا و تثبیت موضع در بازار کند. چنین سازمانی با اجرای استراتژی تهاجمی اصلی می‌تواند مسیر رشد را بپیماید:

•    گسترش بازار کنونی برای محصولات کنونی
•    شناسایی بازار جدید برای محصولات کنونی
•    ارائه محصولات جدید و متنوع

■■■■■■■ ویژگی‌های افراد آنتروپورنر
▬    آخوری متخصص و مشاور هندی (M. M. P. Akhouri) آنتروپورنر را به عنوان شخصی که نوآوری، آمادگی برای پذیرش ریسک، درک فرصت‌ها، شناسایی و انتقال منابع بالقوه و توجه به کمال را با هم ترکیب می‌کند و در راه تحقق اهداف پافشاری می‌کند، توصیف می‌کند.
▬    تعریف آخوری یک ویژگی شخصیتی متمایزی از آنتروپورنر را ارائه می‌دهد؛ بنا بر این، آنتروپورنر برای موفق بودن باید دارای یکسری ویژگی‌ها باشد از جمله:

░▒▓ ۱. نیاز به موفقیت
▬    آنتروپورنرها تمایل شدیدی به کسب اهداف بالاتر دارند. نیروی درونیشان آن‌ها را برمی‌انگیزاند تا در راستای موفقیت عمل کنند. اکثر افراد در آرزوی موفقیت هستند، اما، هیچ اقدامی در جهت رسیدن به آرزوهایشان انجام نمی‌دهند. آنتروپورنرها با ویژگی نیاز به موفقیت به طور مستمر برای دستیابی به اهداف فعالیت می‌کنند و به آرزوهایشان جامه عمل می‌پوشانند.

░▒▓ ۲. استقلال
▬    اکثر آنتروپورنرها به تنهایی و بدون کمک دیگران اقدام به انجام کارها می‌کنند، زیرا، آن‌ها دوست ندارند برای دیگران کار کنند. آن‌ها ترجیح می‌دهند خود کارفرمای خویش باشند و می‌خواهند خود مسؤول تصمیماتی که می‌گیرند باشند.

░▒▓ ۳. ریسک‌پذیری
▬    آنتروپورنرها افرادی هستند که در شرایط نامطمئن تصمیم می‌گیرند، بنا بر این، آن‌ها ریسک‌پذیر هستند؛ هرچند بر سر نتایج هرگز شرط‌بندی نمی‌کنند و آن‌ها ریسک حساب‌شده‌ای را می‌پذیرند که هم به اندازه کافی مهیج است و نیز در عین حال شانس نسبتاً منطقی برای بردن وجود دارد.

░▒▓ ۴. حیطه کنترل درونی
▬    آنتروپورنرها به مرکز درونی کنترل اعتقاد دارند. براساس تئوری مرکز کنترل رُتر (Rotter)، فرد نتیجه کار را در کنترل یا خارج از کنترل خود درک می‌کند. آنتروپورنرها به توان خود برای کنترل تلاششان با تأثیرگذاری بر محیط اجتماعی-اقتصادی اطراف خود باور دارند و به شانس و اقبال اعتقادی ندارند. آن‌ها قویاً اعتقاد دارند که می‌توانند بر سرنوشت خود حاکم بوده و آن را شکل دهند و سرنوشت خود را به قضا و قدر نمی‌سپارند.

░▒▓ ۵. پشتکار
▬    آنتروپورنر به کاری که تصمیم گرفته تقبل کند بسیار اهمیت داده و به آن اصرار می‌کند. آنتروپورنرها وقتی درگیر یک هدف مشخص و سلسله اقداماتی می‌شوند، خود را در آن‌ها غرق می‌کنند. آن‌ها شخصاً مشکلاتی که در مسیر راهشان به وجود می‌آید حل می‌کنند و نیز تا زمانی که پروژه با موفقیت به اتمام نرسیده است دست از کوشش برنمی‌دارند.

░▒▓ ۶. نگرش مثبت به خود
▬    آنتروپورنرها به اعمال خود همیشه اطمینان دارند. برای موفق بودن آرزوهایشان را به سمت اهداف با ارزش هدایت کرده و استانداردهای فوق‌العاده‌ای برای آن‌چه که انجام می‌دهند تنظیم می‌کنند و به این منظور تجزیه‌وتحلیل SWOT (یعنی قوت‌ها، ضعف‌ها، فرصت‌ها و تهدیدها) را انجام می‌دهند. آنتروپورنرها نگاه مثبتی به تفکرات خود داشته و هرگز هیچ‌گونه نگرش منفی را ابراز نمی‌کنند.

░▒▓ ۷. توانایی شناسایی فرصت‌ها
▬    آنتروپورنرها همیشه از فرصت‌ها آگاهند. آن‌ها خیلی سریع فرصت‌ها را دیده و آن‌ها را تصاحب می‌کنند. آن‌ها می‌توانند خلاقانه مشکلات را به فرصت‌ها تبدیل کرده و از آن بهره‌مند شوند. آن‌ها خیلی با دقت و هوشمندانه نحوه دستیابی به اهدافشان در تحقق بخشیدن به فرصت‌ها را پیش‌بینی و برنامه‌ریزی می‌کنند.

░▒▓ ۸. توانایی تجزیه و تحلیل ذهنی
▬    آنتروپورنرها تحت تأثیر آن‌چه که خود به آن علاقه دارند یا نسبت به آن بی‌علاقه‌اند، قرار نمی‌گیرند. ازآنجایی‌که افرادی واقع‌بین هستند، احساسی قضاوت نمی‌کنند. در زمانی که نیاز به مشاوره داشته باشند از افراد متخصص و کارشناس و نه از دوستان و آشنایان کمک می‌گیرند. آن‌ها به طور معمول از نگرش احساسی و هیجانی نسبت به کسب‌وکار و مسائل خود دوری می‌کنند.

░▒▓ ۹. مهارت‌های میان‌فردی
▬    آنتروپورنرها در رویارویی با افراد در هر سطحی که باشند احساس راحتی می‌کنند. آن‌ها طی انجام کارهایشان ملاقات‌های اتفاقی با افرادی از بخش‌های گوناگون که مجبورند با آن‌ها سروکار داشته باشند انجام می‌دهند. با عرضه‌کنندگان، مشتریان، بانک‌ها و... در تعامل‌اند. افرادی موفق‌اند که تمایل برقراری ارتباط با دیگران را دارند و از مهارت‌های میان‌فردی بالایی در رویارویی با دیگران برخوردارند.
برداشت از دنیای اقتصاد
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در شنبه, 14 دی 1392 ساعت 08:19

بیزنس در عصر اطلاعات

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشتادامه مطلب... آزاد از Branding Strategy Insider؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    بسیاری بر این باورند که با ظهور و پیشرفت فناوری‌های دیجیتال، نام‌های تجاری اهمیت خود را از دست می‌دهند. مطمئناً این گروه از این برداشت خود پشیمان خواهند شد.
▬    در واقع، احتمال افزایش اهمیت نام‌های تجاری در عصر دیجیتال وجود دارد. با وجود رسانه‌ها و برندها، انتخاب برای مصرف‌کنندگان دشوارتر می‌شود. به منظور کاهش این پیچیدگی بازاریابان باید نسبت به ساخت برندهایی که الهام بخش وفاداری بیشتری هستند، تلاش کنند. برای درک بیشتر بهتر است از ابتدا شروع کنیم:

░▒▓ پادشاهان خلاقیت در عصر تقدم مصرف‌کنندگان
▬    پس از جنگ جهانی دوم بسیاری از کشورها در بخش‌های مختلف جهان برای چند دهه پیاپی به سمت توسعه اقتصادی حرکت می‌کردند. مصرف‌کنندگان بیش از گذشته، تمایل به خرج کردن پول بیشتر داشتند و از این رو، کسب و کارهای بسیاری برای پاسخگویی به این تقاضا گسترش یافتند. سپیده‌دم شهرت نام‌های تجاری فرارسیده بود و بازاریابان در تلاش بودند، تا به واسطه عطش مصرف‌کنندگان برای پیوستن به فرهنگ مصرف‌کننده از این موقعیت به نفع خود استفاده کنند. این دوره عصر رشد رسانه‌های گروهی محسوب می‌شد. ایستگاه‌ها و برنامه‌های تلویزیونی محدود بودند، اما، گروه گسترده‌ای از مخاطبان را پیش رو داشتند. در چنین شرایطی افراد خلاق هم‌چون پادشاه بودند. پیشگامان تبلیغات با توسعه برندهایی بسیار موفق چشم‌انداز تجارت را به طرز فوق‌العاده‌ای تغییر دادند. اثرهای خلاقانه و انبوهی به همراه مشتریان ترکیب بسیار موفقی را به وجود آوردند. تکامل نام‌های تجاری سودآوری بسیاری برای شرکت‌ها به ارمغان آوردند.

░▒▓ انقلاب رسانه‌ای
▬    فناوری‌های کابلی و ماهواره‌ای چهره رسانه‌ها را در طول دهه ۸۰ و ۹۰ میلادی دگرگون کرد. با وجود رویدادهایی نظیر جام‌های جهانی، فعالان حوزه تبلیغات در تلاش بودند، مخاطبان بیشتری را جذب کنند. در محیط رسانه‌های جدید، درک پیام نام‌های تجاری سخت‌تر شده بود. دسته‌بندی رسانه‌ها به عنوان واقعیت روز پذیرفته شد. تبلیغ‌کنندگان به دنبال جایگزین‌هایی برای ارتباطات جمعی بودند. بازاریابی چریکی، برنامه‌ریزی ارتباط و شکل پیشرفته‌ای از بازاریابی پاسخ مستقیم در این دوره وارد رقابت شدند.
▬    در چنین موقعیتی استراتژی خلاق بخشی از چشم‌انداز بود. شما باید می‌توانستید پیام صحیح را به صحیح‌ترین فرد در مناسب‌ترین زمان با معقول‌ترین قیمت عرضه کنید. ترویج نام تجاری به امری بسیار پیچیده تبدیل شده بود. تکنولوژی رایانه نقش مهمی در این انقلاب رسانه‌ای ایفا می‌کردند. همانند انقلاب مالی پیش از آن، انقلاب رسانه‌ای دسترسی بیشتری به اطلاعات و تکنیک‌های تحلیلی پیچیده آن دوران داشت.
▬    از وقوع آن انقلاب تا به امروز پیشرفت‌های فناوری‌های رسانه‌ای و جذب مصرف‌کننده قابل تفسیر نیست. پیچیدگی تحلیل این تغییرات به رقابتی در میان بازاریابان تبدیل شده است. با وجود تکنولوژی‌های کنونی موضوع ایجاد علاقه در مشتریان مطرح می‌شود. افراد به برخی برندها علاقه دارند، از برخی نام‌های تجاری متنفر هستند و به برخی از نام‌های تجاری اصلاً فکر نمی‌کنند. نظر هر مصرف‌کننده در ارتباط با نام‌های تجاری نشان‌دهنده تمایل وی به خرید و قیمت مورد نظر او برای خرید است. بازاریابان با این نکته آشنا هستند و سالانه میلیون‌ها دلار صرف سرمایه‌گذاری در این حوزه و پیگیری نظرات مشتریان می‌کنند. برای مثال، بازاریابی که در حوزه غذاهای فست‌فود فعالیت می‌کند، همواره به دنبال جمع‌آوری اطلاعاتی درباره طعم، ارزش و کیفیت هستند.

░▒▓ دام بازگشت سرمایه
▬    فعالان حوزه دیجیتال بر این باورند که تبلیغ‌کنندگان به زودی کاستی‌های رسانه‌های سنتی را درک خواهند کرد و به کاروان دیجیتال خواهند پیوست. آنان به دنبال عرضه مدارکی مناسب برای اثبات کارآمدی رسانه‌های دیجیتال هستند، چیزی که رسانه‌های سنتی فاقد آن هستند، اما، به دلایلی این تلاش آنان بی‌ثمر خواهد بود. نکته اول اینکه، برای بسیاری از محصولات دریافت پاسخ و واکنش فوری عملی نیست. افرادی که
▬    اتومبیل یا یک تلویزیون جدید خریداری می‌کنند، به احتمال زیاد تا مدتی نسبتاً طولانی اقدام به خرید محصولی جدید نخواهند کرد، حتی، اگر از این خرید راضی نبوده باشند. حفظ عدالت نام تجاری در طول چرخه تولید و عرضه یک محصول یکی از دغدغه‌های مهم بازاریابان به شمار می‌رود. نقش دنیای دیجیتال در این میان چندان قابل درک نیست.
▬    یکی دیگر از دلایل تمایل کم بازاریابان به تکنولوژی‌های دیجیتال، دسترسی کمتر به داده‌ها و ارزیابی‌های مخاطبان از این رسانه‌های نوین است. برای مثال، امروزه، نظر مخاطبان رسانه‌هایی مانند تلویزیون و رادیو و میزان تأثیرگذاری این رسانه‌ها در مخاطبان به روشنی پیدا است، در صورتی چنین چیزی برای رسانه‌های نوین دیجیتالی صادق نیست.
▬    در نهایت، در حالی که اهمیت رسانه‌های دیجیتال و توان آن‌ها در انتقال محتوا رو به رشد است، بیشتر و بیشتر به رسانه‌های سنتی شبیه می‌شوند. به منظور افزایش تأثیرگذاری نقش رسانه‌های دیجیتال در بازاریابی محصولات، این رسانه‌ها باید با صراحت توان ایجاد ارزش برند موثر را اثبات کنند.

░▒▓ نام‌های تجاری در عصر دیجیتال
▬    در سال‌های آتی انتظار ادامه روندی بنیادین وجود دارد. برندهای بسیاری بر سر تصرف رسانه‌ها رقابت خواهند کرد. پیچیدگی‌های بسیاری به وجود می‌آیند و مصرف‌کنندگان گزینه‌های بسیاری برای انتخاب پیش‌رو خواهند داشت. بنا بر این، انتظار می‌رود اهمیت نام‌های تجاری روزبه‌روز بیشتر شود. در حالی که انتخاب‌های بسیاری در اختیار مصرف‌کنندگان قرار می‌گیرد، تمایلات و انتظارات آنان برای شرکت‌ها و نام‌های تجاری اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. در حالی که برخی نام‌های تجاری موفق نظیر اپل و گوگل وفاداری‌های بیشتری از سوی مشتریان خود تجربه می‌کنند، دیگران به تلاش و سرمایه‌گذاری‌های بیشتر جهت فروش بیشتر می‌پردازند. اگر رسانه‌های دیجیتال در حال تبدیل شدن به صنعتی سودآور هستند، باید علاوه بر دریافت واکنش مستقیم از نحوه ساخت نام تجاری موفق آگاه باشند. به بیان دیگر برای ساخت نام‌های تجاری موفق آینده، بازاریابان دنیای دیجیتال باید از تجارب غول‌های تبلیغاتی گذشته به نفع خود استفاده کنند.
برداشت آزاد از دنیای اقتصاد
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در شنبه, 14 دی 1392 ساعت 08:10

پـ۵ـنج گام تا بدل شدن به ”آنتروپورنر سریالی“

فرستادن به ایمیل چاپ

پونیت ادامه مطلب...آرورا از Entrepreneur؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    آیا شما یک آنتروپورنر سریالی هستید (کارآفرینانی که همواره ایده‌های جدیدی را ارائه کرده و مسؤولیت آن را به دیگر افراد سپرده و به دنبال موضوعات جدید می‌روند) یا کارآفرینی که در تلاش است تا بنگاهی تاسیس کند؟ تفاوت اساسی این دو چیست و آیا این تفاوت حائز اهمیت است؟ آیا درگیر شدن در بازی مهم است یا بردن آن؟ آیا تکرار مداوم کارها عملکرد شما را بهبود می‌بخشد؟
▬    در حالی که تنها شما قادرید به این سؤالات در مورد خودتان پاسخ دهید، این مسأله که به دنبال یافتن شواهدی در این زمینه باشم مدت‌ها ذهن مرا مشغول کرده بود. البته، قبل از این‌که بیش از این درگیر این مسأله شوم، باید هشداری را یادآوری کنم.
▬    موفقیت به تنهایی نمی‌تواند معیار خوبی برای نشان دادن شخصیت ما باشد؛ خصوصاً در فعالیت‌هایی با ریسک بالا همانند کارآفرینی که مهارت و شانس نقش اساسی را ایفا می‌کنند. بنا بر این، هدف من بررسی احتمال دستیابی به موفقیت کارآفرینان و ارائه بهترین استراتژی‌ها برای افرادی است که به دنبال موقعیت‌های دوباره هستند. با این‌که به نظر می‌رسد گروه‌های سرمایه‌گذاری بر این باورند که احتمال موفقیت شما در تاسیس دومین، سومین و چهارمین بنگاه از تاسیس نخستین بنگاه بیشتر است؛ اما، در عمل این دیدگاه که «عمل کردن به کاری باعث یادگیری بیشتر می‌شود» اثبات نشده است. با این‌که بسیاری از کارآفرینان این‌چنینی، عملکرد رو به رشدی دارند، مطالعات پی‌درپی به نتایجی خلاف این موضوع دست یافتند.
▬    مطالعات پی‌درپی صورت گرفته در کشورها و زمان‌های مختلف نتوانسته اثرات سودمند درس عبرت گرفتن از ناکامی‌ها را کشف کند. در عوض، این تحقیقات دریافته‌اند که عملکرد کارآفرینان تازه‌کار و کارآفرینان باتجربه کاملاً یکسان است.
▬    مطالعات اخیر محققان در انگلستان نشان داده بین عملکرد افرادی که اولین بار بنگاهی را تاسیس می‌کنند نیز کارآفرینان سریالی باتجربه، تفاوتی وجود ندارد که نتیجه این تحقیق با نتایج به دست آمده از دو مطالعه گروه نروژی که شباهت عملکرد و رفتار این دو گروه را تأیید می‌کرد، یکسان بود. هم‌چنین، بررسی محققان امریکایی در سال ۲۰۰۶ که عملکرد کارآفرینان تازه‌کار و کارآفرینان سریالی را مقایسه کرده، هیچ مدرکی مبنی بر برتری عملکرد کارآفرینان سریالی یا تأثیر عبرت گرفتن از شکست‌ها به دست نیاورده است. تحقیقات بسیار جامعی که در سال ۲۰۱۳ در امریکا صورت گرفته، با استفاده از داده‌های گردآوری شده از کارآفرینان سریالی طی یک ربع قرن، بار دیگر نتوانست هیچ مدرکی مبنی بر تأثیر یادگیری مداوم را به اثبات برساند. درست است که گروهی از کارآفرینان از اقدامات قبلی خود مبنی بر تاسیس یک بنگاه درس عبرت می‌گیرند و در نتیجه، در موقعیت‌های بعدی خود عملکرد بهتری دارند، اما، در بسیاری موارد هم این‌گونه نیست. از اشتباهات گذشته می‌توان نکات بسیاری را فراگرفت. تصور نکنید که اگر در زمینه کارآفرینی تجربه‌ای داشتید، این تجربه امکان موفقیت دوباره را برای شما فراهم خواهد ساخت.
▬    اگر خود را یک کارآفرین سریالی می‌دانید و در واقع، می‌خواهید بیشترین استفاده را از تجارب گذشته خود داشته باشید، این پنج رویکرد را مد نظر قرار دهید:

░▒▓ ۱ تصور نکنید که به طور خودکار از اشتباهات گذشته درس خواهید گرفت
▬     با برداشتن گام‌های فعال از تجربیات گذشته خود، درس بگیرید. عادت عکس‌العمل نشان دادن و مستندسازی افکارتان را طبق یک مبنای منظم ایجاد کنید.

░▒▓ ۲ در مواجهه با شکست‌های خود خلاق باشید
▬    این کار به شما کمک می‌کند تا با ساختارشکنی شکست‌ها را به سناریوهایی معنادار و کاربردی برای یادگیری و رشد بهتر تبدیل کنید.

░▒▓ ۳ برای آغاز سرمایه‌گذاری بعدی بیش از اندازه تأمل نکنید
▬    تحقیقات نشان می‌دهند مزایای درس گرفتن از راه‌اندازی کسب‌وکار شخصی ناپایدار و موقتی هستند و به سرعت ناپدید می‌شوند. اجازه ندهید این اتفاق برای شما رخ دهد.

░▒▓ ۴ اجازه ندهید که موفقیت‌های گذشته ذهن شما را به خود مشغول سازند
▬    در حالی که اغلب افراد می‌گویند نباید اجازه داد شکست‌های گذشته ما را زمین بزند، کسی در مورد تأثیر منفی موفقیت‌های گذشته صحبتی نمی‌کند. تحقیقات بیانگر این موضوع هستند که عموماً کارآفرینان پس از یک تجربه موفقیت با اعتماد به نفس بیش از حد مواجه شده و ممکن است بار دوم شکست بخورند؛ بنا بر این، با معین کردن اهداف واقع‌گرایانه برای کسب‌وکار خود از این نوع شکست‌ها و ناامیدی‌ها جلوگیری کنید.

░▒▓ ۵ شبکه کاری خود را ایجاد کنید
▬    کمترین کاری که می‌توانید انجام دهید این است که تلاش کنید ارتباطات شخصی را که در هنگام شروع کسب‌وکار خود به دست آورده بودید، حفظ کنید؛ حتی، اگر آن سرمایه‌گذاری با شکست مواجه شده باشد. پروراندن این نوع روابط، نه تنها به یادگیری و رشد شما کمک می‌کند، بلکه در ایجاد ارتباطاتی کاربردی برای کسب‌وکارهای بعدی شما نیز مفید خواهد بود.
برداشت آزاد از دنیای اقتصاد
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در شنبه, 14 دی 1392 ساعت 08:25

آشوب در قلب عدم توازن

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر ادامه مطلب...حامد حاجی‌حیدری؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


░▒▓ قضیه
▬    یک سوم جمعیت کل کشور...
▬    یک سوم...
▬    تهران و کرج، حدود یک سوم جمعیت کل کشور را در خود جای داده‌اند. این در حالی ست که کل سواحل جنوبی ایران، حاوی چهار درصد جمعیت هستند. عدم توازن عمیقی در جمعیت ایران مشهود است، که به مصائب ما می‌افزاید.
▬    این عدم توازن، حجم عظیمی از مسائل متفاوت را پدید آورده است که با مسائل سایر نقاط کشور، یکسره متمایز است؛ صنعتی شدن، تراکم جمعیتی، فشار ترافیک، کاهش روابط خویشاوندی، کاهش عواطف در روابط میان‌فردی، مهاجرت و حاشیه‌نشینی، و تضاد میان سنت‌های مختلف با یکدیگر، تضاد میان زیست سنت‌ها و شرایط مدرن زندگی، گمنامی، از میان رفتن حس هم‌سایگی و هم‌نوعی، کاهش مبادلات اخلاقی و نظارت‌های هنجاری مردم نسبت به یکدیگر، انحرافات اجتماعی، بزه‌کاری جوانان، جرم و جنایت، خشونت‌های خیابانی، و حرکات توده‌ای عجیب و قریب و بدون منطق، مسائل دانه درشت چنین تراکم نامتوازنی از جمعیت خواهند بود.
▬    زیست شهری، از اساس، زیست متعادل و مستقلی نیست. این، موضوعی است که از اهم دستاوردهای عبد الرحمن ابن خلدون بود، هر چند که پیش از او، افلاطون و ارسطو نیز، هر دو به آن واقف بودند.
▬    زیست وابسته و تقریباً غیر مولد حدود یک سوم جمعیت در مرکز، بدون زیرساخت‌های میسر زندگی و اشتغال، موجب ناهماهنگی، نابرابری، عدم مشارکت، و حضور غیرفعال توأم با بهره‌کشی از سایر جمعیت کشور و ذخایر نسلی شده است.
▬    هجوم مهاجران با زمینه‌های فرهنگی مختلف، تضادهای فرهنگی و تعارض‌های منافع را افزایش داده است. همین امر، موجب قشربندی و فاصلۀ اجتماعی می‌شود و نابرابری‌ها را می‌افزاید. در اینجا، دو نابرابری مطرح است؛ نابرابری در درون این کلونی بحرانی، و دیگری، نابرابری غیر قابل توجیه امکانات میان این مرکز متورم، و سایر نقاط کشور. این اقسام و انواع نابرابری، اشکال تازه و نوظهوری از انحرافات اجتماعی و آسیب‌ها در عمق زندگی روزمره را موجب می‌شود. این در حالی ست که به واسطه عدم تجانس جمعیت ساکن، ظرفیت‌های متحدساز و تسکین‌دهنده تعارض‌ها هم تخفیف یافته و ناتوان شده‌اند.
▬    تضعیف روابط مبتنی بر بستر سنت‌ها و ارزش‌ها، موجب شیوع تنوع‌طلبی، مد، نوگرایی، و سبک‌گرایی گردیده است. بدین ترتیب، یک قطاع گسترده اجتماعی لااقل سی درصدی ساکن در تهران و کرج پدید می‌آید که بیش از تولید، مصرف می‌کند. نکته آن است که ظرفیت‌های تولید در سرزمین وسیعی چون ایران، به رکود کشیده می‌شود، و شیوه‌های درآمدخواری و استثمار تن‌آسان‌ها، به نسق غالب زندگی بدل می‌شود. زندگی مولد زوال می‌یابد، و زندگی انگل‌وار و تن‌آسان رایج می‌گردد.

░▒▓ برهان و تقریر نظری مطلب
▬    شهر، یک مکانیسم نیرومند تفکیک و جدایی‌گزینی است. اصولاً شهر را با این مکانیسم تفکیک و جدایی‌گزینی می‌شناسند. یک دهکده و روستا، مجموعه‌ای کم و بیش یکپارچه است که ساکنان، در آن حسی از هویت مشترک دارند. ولی شهر، به محله‌ها و موزاییک‌های متعدد تقسیم می‌شود. مهاجرین نو رسیده به شهر، در مناطق حاشیه‌ای که قبلاً افراد هم‌زبان و هم‌وطن در آن‌جا ساکن بوده‌اند مسکن می‌گزینند. البته بعدها، با توسعه شهر، انبوه شیوه‌های دیگر قطاع‌بندی به شهر افزوده می‌شود که جمعیت شهر را بیش از پیش پاره پاره و جدا و جدا می‌کند. مع‌الوصف، مهم‌ترین جدایی در شهر، جدایی مناطق حاشیه‌ای از مناطق مرفه است؛ جنوب شهر/شمال شهر.
▬    انبوهی جمعیت و فقر، از ویژگی‌های مناطق جنوب شهری است که به همراه دیگر ویژگی‌های آن، زمینه را برای رفتار انحرافی فراهم می‌سازد. از این قرار، در این مناطق حاشیه‌ای، شیوع گسترده انحرافات اجتماعی نوپدید که راه‌حل‌های معهودی برای حل آن‌ها نیست، مشهود می‌گردد. این ویژگی، موجب عدم جذابیت این ناحیه برای آن دسته از ساکنینی می‌شود که در صورت کسب موفقیت اقتصادی برتر، به مکان‌هایی از شهر که در آن‌ها جمعیت غالب، از آن طبقه متوسط است، کوچ می‌نمایند و به جای آن‌ها، مهاجرین تازه وارد و در جستجوی کار که به شهر هجوم می‌آورند، در ناحیه حاشیه‌ای ساکن می‌شوند.
▬    نتیجه مهم فرهنگی این نقل و انتقال مداوم و سریع جمعیت از بیرون شهر به داخل شهر، و در درون شهر، از پیرامون به مرکز و بالای شهر، این است که شهر به مکان بی‌بدیلی برای گمنامی مبدل گردد، و افراد در این فضای گمنامی، به تدریج، ویژگی‌ها و منش و هویت‌ها و تعهدهای اخلاقی خود را از دست می‌دهند و کارهای ناگفتنی از آنان سر خواهد زد. در شهر، «کی به کیه»، مصداق بارزی می‌یابد. به این ترتیب است که کلان‌شهری مانند تهران یا کرج، به مکانی پاره پاره، و دست‌خوش هرج و مرج و کانون آشوب اخلاقی و آسیب‌های اجتماعی مبدل می‌شود.
▬    آشوب اخلاقی و انحرافات اجتماعی، خصوصاً در مورد جوانان شهری مشهودتر است، و می‌توان از یک فرهنگ انحرافی جوانان شهری سخن گفت که آزار دهنده و تهدید کننده است. دار و دسته‌های تبهکار، شامل جوانان لاابالی و نسبتاً محروم شهری، حامل رفتارهای خشونت‌آمیز و بی‌قاعده‌ای هستند. آن‌ها تجربه بی‌سابقه‌ای از زندگی را رقم می‌زنند، که همۀ رسوم و ارزش‌های اجتماعی و انسانی مهم را از صحنه کنار می‌زند.
▬    بدتر این که یک کلان‌شهر، با امکانات اقتصادی و ارتباطی خود که نه با کوشش ساکنان، بلکه به وساطت توجهات تسکینی سیاستمداران دموکرات به دست می‌آورد، گرایش به گسترش دارد و این خصلت‌ها را صادر می‌کند. سیاستمداران دموکرات که کم کم به آراء طبقه متوسط شهری متکی می‌شوند، کشور را به نام جمعیت شهری تن‌آسان مصادره می‌کنند، و این، باعث جذابیت بیش از پیش شهر می‌شود.
▬    سال‌هاست که سیاستمداران دموکراتِ خواهان رأی، آب را از دشت‌های مولد ورامین دریغ می‌دارند تا آب شرب کلان‌شهر تهران را فراهم آورند. آنان از این هراس دارند که موجبات نارضایتی شهرنشینان که رأی دهندگان اصلی هستند فراهم شود. از این قرار، اجتماعات اصیل‌تر، در نقاط پیرامونی کشور تحلیل می‌روند، صورت‌های زیست ریشه‌دار در احوال انسانی و تاریخی منسوخ می‌شوند، و جمعیت به سمت انحطاط و بی‌بتگی فرهنگی رهسپار می‌شود.
▬    در این اوضاع، سودجویی و نفع‌پرستی و عافیت‌طلبی که فعالیت مصلحان اجتماعی را بی‌توجیه می‌گذارد هم کمک می‌کند تا انحطاط فرهنگی ریشه ملت را قطع کند. این گونه، جوانان بانمکی و بی‌نمکی پدید می‌آیند که باید «دیوان حافظ» را با «ترجمۀ فارسی» بخوانند، اگر بخوانند.

░▒▓ بحث و بسط مطلب
▬    این، صورت‌بندی یک توسعه نامتوازن معطوف به شهر است که در کشور ما، از آستانه مشروطه آغاز شده است. این توسعه معطوف به تهران، جمعیت ایران را رفته رفته از شیوه زندگی تاریخی‌شان جدا کرده است، و به سوی عضویت در شبکه جهانی دنیای مدرن گسیل نموده است.
▬    کلان‌شهری مانند تهران یا کرج، در تقسیم کار میان شهرهای جهان، نقشی بر عهده می‌گیرد که ایفای آن نقش، مستلزم گسیختن از زمینه‌های تاریخی خاص ملت است، و مکانیسم‌هایی که گفتیم، طی حدود یک قرن، زمینه را برای شکل‌گیری جمعیتی با ریشه‌های تاریخی تضعیف شده، فراهم آورده است، تا آن‌ها بتوانند نقشی خدمت رسان به متروپل‌های سطح بالاتر را ایفا نمایند. هویت اقتصادی کلان‌شهرهایی مانند تهران و کرج، از طریق زنجیره‌های مستقیم ارتباطات مالی و مصرفی با خارج از کشور، به هویت سرویس‌دهنده‌های شهرهای صنعتی‌تر جهان تبدیل می‌شوند، و البته به نوبه خود، شهرهای سطح پایین‌تر در تقسیم کار جهانی را استثمار می‌کنند. ناهمسانی آشکار میان آراء و فرهنگ مردم تهران و خصوصاً طبقه متوسط شهری، با آراء و فرهنگ سایر نقاط کشور، مؤید وقوع چنین تحولی است.
▬    شهری مانند تهران، به مکانی برای حضور نمایندگی شرکت‌های بزرگ جهانی تبدیل می‌شود که وظیفه تدارک بازار مصرف کالاهای تولیدی، تأمین نیروی کار ارزان، ترمینال فرار مغزها، و تدارک مواد خام صنعتی را بر عهده دارند. کارشناسان شهری تهرانی، با یک تخصص دو جانبه، نیازهای متروپل‌های جهانی را تشخیص می‌دهند و امکانات و مقدورات کشور ایران را می‌شناسند و این دو را به هم می‌پیوندند. آن‌ها زمینه یک توسعه برون‌زای وابسته را فراهم می‌نمایند؛ توسعه‌ای که در مقابل تحریم یا هر تحریک بیرونی تاب مقاومت ندارد، و تا وقتی پر رونق می‌ماند که طرف‌های خارجی بخواهند.
▬    این دیدگاه، توضیح دهنده سرنوشت و تقدیر متفاوت شهرهای دنیا هم هست. وظیفه خیانت‌وار شهرهایی که در تقسیم کار جهانی نقشی نسبتاً پیرامونی‌تر بر عهده دارند، این است که مراقبت کنند تا میزان توسعه در این شهر و نقاط وابسته، از سطح خاصی که در نسبت با تقسیم کار جهانی تعریف می‌شود بالاتر نرود. این که این روزها بر همه آشکار شده است که گروه‌هایی از نخبگان اقتصادی تهرانی از اعمال تحریم‌ها سود می‌برند و می‌کوشند تا تحریم‌ها و سطح نیم‌بند آن‌ها حفظ شود، یکی از نمونه‌ها و عوارض چنین زیست شهری جهان‌وطنی است که خود را متعلق به ملت خویش نمی‌داند. آن‌ها خود را با یک ضرباهنگ مسلط جهانی، از طریق نرخ ارز و دلار و طلا و سهام هماهنگ می‌کنند، و منافع ملی را برای منافع شخصی در این ضرباهنگ معامله می‌نمایند. آن‌ها ملت خود را می‌فروشند.
▬    البته تأثیر محرک‌های اقتصادی در رفتار نخبگان وابسته اقتصادی، تنها در سطح اقتصادی باقی نمی‌ماند و در سطح مالی و سیاسی و فرهنگی و ارتباطی و حتی نظامی هم خود را نشان می‌دهد. در واقع، نخبگان وابسته در کلان‌شهرهایی مانند تهران و کرج، می‌کوشند تا منافع اقتصادی خود را با پشتیبانی یک پکیج و بسته شش بعدی (۱) اقتصادی، (۲) مالی، (۳)سیاسی، (۴) نظامی، (۵) فرهنگی و (۶) ارتباطی حفظ کنند. به این معنا که آن‌ها سعی می‌کنند تا با استفاده از قدرت اقتصادی خود، در انتخابات و انتساب مدیران و قانون‌گذاری و سایر مکانیسم‌های نفوذپذیر سیاسی مداخله کنند، تکنولوژی‌های ارتباطی را تحت کنترل و مالکیت خود درآورند، فرهنگ عمومی را در جهت تأمین منافع خود قرار دهند، و حتی در صورت وقوع یک برخورد نظامی، در جهت تأمین منافع خود، به نیروهای مهاجم نظامی کمک نمایند.
▬    همه این‌ها، از این روست که توسعه شهرهایی مانند تهران از یک صد سال پیش تا کنون، بر مبنای یک توسعه وابسته صنعتی شکل گرفته که بر بستری محلی و وطنی متکی نیست. سرعت این توسعه برون‌زا هم به حدی بوده است که فرهنگی بومی نمی‌توانسته خود را با آن هماهنگ سازد و در نتیجه، بی‌تناسبی عمیقی بین توسعه فنی و توسعه فرهنگ بومی به وجود می‌آید که در ریخت ناجور این شهرها هم پیداست. نهایتاً، فرهنگ جهانی بی‌تناسب به اقتضائات بومی، جای فرهنگ نحیف شده و تضعیف گردیده  ملی را می‌گیرد. بدین ترتیب، وقتی به فرهنگ کلان‌شهری مانند تهران یا کرج نظر می‌افکنیم، حداقل تناسب آن را با اقتضائات بومی و نسلی مشاهده می‌کنیم.
▬    نوعی آشوب ناشی از چگالی بالای عوامل ناهمگون قابل تشخیص است که به انفجار و انحطاط روابط مدنی راه می‌سپرد. از این بیش، تحرک بالای این نحو شهرهای وابسته، موجب می‌شود که یک فرهنگ با ثبات طی دو نسل و حتی در طول حیات یک نسل پا بر جای نماند، و این، منشأ اصلی بیگانگی افراد دو نسل، و حتی افراد هم‌نسل با یکدیگر، و حتی خود فرد با گذشته خویش است. بله؛ اغلب، کار به جایی می‌رسد که زندگینامه شخصی هر فرد برای خود او، شامل دوره‌های متناقضی می‌شود که فرد از به خاطر آوردن آن و روایت کردن پرهیز دارد. نتیجه این وضع، اپیدمی گسترده‌ای از روان‌نژندی، ولگردی و پرسه‌زنی، خراب‌کاری و آسیب‌زایی، پرخاشگری، اهانت‌های مستمر، و زوال ارتباطات انسانی مولد با موضوعاتی اعم از حقیقت، حق، ایمان، اخلاق، عشق، ایثار، برادری، همدلی، عدالت، مطایبه، و زیبایی است. حال و هوا از زندگی انسانی رخت بر می‌بندد، و زندگی انسان‌ها به زندگی ماشین‌ها مانند می‌شود؛ زندگی ماشین‌های نه چندان برنامه‌ریزی شده و ویروس‌زده، ساختارهای خشک اجتماعی را می‌شکنند، و موجب ایجاد تحرک بی‌هدف، بی‌ثباتی، ناامنی، و بروز آسیب‌ها و کج‌روی‌های اجتماعی، قانون‌گریزی‌ها، و انواع رفتارهای بی‌قاعده و بی‌ضابطه جمعی می‌شوند.
░▒▓ حال، چه باید کرد؟
▬    در این آشوب، هیچ چیز به اندازه حفظ خانواده، و سپس، کمک به حفظ و استمرار بستگی‌های خویشاوندی و محلی، تقویت انجمن‌ها و گروه‌های همسالان، تحکیم ارتباطات متنوع و در عین حال سازنده اجتماعی از جنس امر به معروف و نهی از منکر، نمی‌تواند از شتاب ولنگاری بکاهد. و البته، ترجیح یک زندگی خانوادگی، خویشاوندی، و مقید به قیود اجتماعی، بر شیوه‌های دیگر زندگی، به میزان حمایت و پشتیبانی بستگی دارد که از این صورت‌های زندگی اجتماعی صورت می‌گیرد که باید مسؤولانه از سوی مصلحان اجتماعی پیگیری شود.
▬    از یک نگاه دینی، تحکیم تجربه‌های قدسی، و انتشار این تجربه‌ها بر بستر شبکه، می‌تواند افراد را در سطحی بالاتر از تجربه‌های گذرای زندگی روزمره به هم پیوند بزند. پس، از یک دید عمیق‌تر، در این فضای هویتی پرآشوب، هویت‌های دینی، پرامیدترین نقاط عزیمت و اتکاء برای استمرار هویت مقاومت و سپس هویت برنامه‌دار هستند.
▬    گسترش ذهنیت تاریخی هم می‌تواند به افراد، تصویری از زمینه‌های تاریخی شکل‌گیری مسائل فردی‌شان ببخشد، که این، به نوبه خود، می‌تواند زمینه را برای تحکیم و جان گرفتن سنت‌هایی که به مرور زمان، راه‌گشایی آن‌ها در حل مسائل به اثبات رسیده است، فراهم آورد. این سنت‌های احیا شده، می‌توانند به قدر مشترک‌های تازه‌ای برای زیست اجتماعی و مشترک بدل شوند.
▬    در سایه گسترش ذهنیت (۱) اجتماعی، (۲) دینی و (۳) تاریخی، بر افراد معلوم می‌شود که بسیاری از مسائلی که در زندگی روزمره گریبان آن‌ها را می‌گیرد، ترکیبی پیچیده از مسائل دیرپای انسانی و وجودی است که برای آن‌ها راه‌حل‌هایی مجرب از جنس فرهنگ عامه، دین، و سنت ساخته شده است. هر چند ترجمه این راه‌حل‌ها به اقتضائات زیست فردی در دنیای پر آشوب کنونی، کار شاق و دشواری است، ولی درک این نکته که زندگی با این راه‌حل‌ها، بی‌گمان، موفق‌تر از زندگی بدون این راه‌حل‌ها خواهد بود، می‌تواند از شتاب سقوط ما به نهیلیسم و ولنگاری محض بکاهد. در ترجمه این راه‌حل‌ها به مسائل امروز، حضور مستمر مصلحان اجتماعی و ضربات مداوم آن‌ها به آوازهای نهیلیسم تعیین کننده است (همراه با برداشت‌هایی آزاد از دکتر حبیب احمدی و پروفسور مانوئل اولیون کستلز).
مأخذ:تسنیم
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در پنجشنبه, 12 دی 1392 ساعت 21:11

سـ۳ـه راه برای افزایش تعهد کاری اعضای تیم

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشتادامه مطلب... آزاد از مری نایت از Gallup؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


░▒▓ ۱. اهداف تعهد کاری را وارد دنیای واقعی کنید
▬    برای درک بهتر از تعهد کاری، در جلساتی برنامه‌ریزی شده از کارمندانتان، در مورد اهدافتان بازخورد بگیرید. برای شناخت بیشتر افراد گروه از آن‌ها پرسش کنید، مثلاً، از آن‌ها بپرسید چه کاری می‌تواند باعث شود تا هر یک از افراد تیم از خود بپرسد، آیا در هفته گذشته کارهایش مورد ستایش قرار گرفته شده یا نه؟ فکر می‌کنید چقدر طول می‌کشد تا این کار نتیجه بدهد؟
▬    سعی کنید با کارمندان به صورت انفرادی هم صحبت کنید. برخی از آن‌ها تمایل ندارند که در جلسات گروهی خواسته‌ها و احتیاجاتشان را ابراز کنند. حتی، بعضی‌ها دوست دارند تا عقایدشان را هم در خلوت بیان کنند. نظرات آن‌ها را یادداشت کنید و از طرف افراد ناشناس آن‌ها را در اهداف شرکت قرار دهید.

░▒▓ ۲. افراد گروه را برای درگیری بیشتر در کار، ترغیب کنید
▬    کارمندان بهترین افرادی هستند که نیازهای گروه را می‌شناسند. برای تبدیل تعهد کاری به یک فرهنگ، ایجاد احساس مالکیت در کارکنان بسیار موثر واقع خواهد شد. از داوطلبان و تازه‌واردهایی که به چالش‌ها و مسؤولیت‌ها پاسخ مثبت می‌دهند، بخواهید تا در این برنامه به شما کمک کنند.
▬    یکی از مدیرانی که اخیراً با وی همکاری داشتم به من گفت: «یکی از کارمندانم، رهبری جلسه‌ای را به عهده داشت که منجر به یکی از بهترین جلساتم شد. از او خواستم با توجه به مهارت درگیر کردن تمام کارکنان در جلسه، او مدیریت این جلسه را به عهده داشته باشد. من تعمداً در جلسه شرکت نکردم. به همین دلیل او تبدیل شد به صدای حضار در آن جلسه! او نتایج را برای من بازگو می‌کرد و جلسات هم با راهنمایی‌های من ادامه داده می‌شد».
▬     از آن پس، گرایش کاری این مدیر بسیار تغییر کرد و خود را متعهد به مسؤولیت‌هایی که بر دوشش بود، می‌دید. پاسخ‌های دیده شده از گروه هم تغییر کرده بود. آن‌ها راحت‌تر نظراتشان را بیان می‌کردند و می‌توانستند خود را در اداره امور دخیل کنند.

░▒▓ ۳. ایجاد انگیزه باید در طول سال تکرار شود
▬    هر تلاشی که برای ایجاد تعهد کاری از طرف یک کارمند صورت می‌گیرد، تاریخ انقضایی دارد. به همین دلیل، نباید تصور کرد که یک بار ایجاد انگیزه برای هر کارمند کافی است. محیط کاری، احتیاجات، و، حتی، قدرت درک یک نفر با گذشت زمان عوض می‌شود. پس، ایجاد انگیزه برای تعهد کاری در یک فرد نیز باید تلاشی پویا باشد. این کار باید هر سال جنبشی تازه در کارمندان ایجاد کند. مدیران موفق، همیشه و به طور پیوسته بر این موضوع تمرکز دارند که درگیری افراد با کارشان کم نشود. آن‌ها رفتار، محیط و فرآیندها را به طریقی عوض می‌کنند تا بهترین نتیجه را برای پاسخ به نیازهای کارکنان به دست آورند.
▬    مدیرانی که می‌دانند به دنبال چه چیزی در ایجاد درگیری کاری هستند، برای هر یک از کارکنان برنامه‌ای خواهند داشت. آن‌ها می‌دانند برای تقویت روحیه کاری کل گروه، روحیه هر فرد باید تقویت شود. مدیرانی که از تکنیک‌های زیر استفاده کرده‌اند، جواب‌های خوبی دریافت کرده‌اند:

• در هفته اخیر، من پاداش کارهای خوبی را که انجام دادم گرفته‌ام.
• افرادی هستند که پیشرفت‌هایم را در هنگام کار ارزشمند می‌شمارند.
• عقاید من در محیط کاری مورد توجه قرار می‌گیرد.
• اهداف یا مراحل کاری در شرکت به من اثبات کرده است که نقش من در آن‌جا اهمیت دارد.
• من بهترین دوستانم را در محیط کارم، دارم.
• در سال گذشته، موقعیت‌های زیادی داشتم که منجر به پیشرفت و یادگیری من شده است.

▬    هدف نهایی از ایجاد تعهد کاری تبدیل آن به یک فرهنگ کاری است. پس، این برنامه‌ها فقط وسیله‌ای برای رسیدن به آن هستند. این برنامه‌ها بستری را فراهم می‌کنند تا اطلاعاتمان را برای تقویت روحیه کاری افزایش دهند.
برداشت آزاد از دنیای اقتصاد
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در پنجشنبه, 12 دی 1392 ساعت 19:15

جهش کوچک‌های چابک

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشتادامه مطلب... از الیزابت هارتلی، استفن لاستر و جی. نیلی؛ برای تأمل بیشتر


▬    شرکت‌های کوچک کالاهای مصرفی بسته‌بندی شده در امریکا این روزها رقبای بزرگ‌تر خود را پشت سر گذاشته و سهم بازار قابل توجهی را از آن خود می‌کنند. شرکت مشاوره مدیریتی Booz & Company به تازگی صنایع غذایی را مورد تحلیل قرار داده و به این نتیجه رسیده که بازیگران کوچک این عرصه (یعنی شرکت‌هایی که فروش آن‌ها کمتر از یک میلیارد دلار است) در ۱۸ قلم کالا از ۲۵ نوع، از جمله نان، لبنیات، تنقلات و غذاهای آماده که مهم‌ترین خوراکی‌ها محسوب می‌شوند، از سایر رقبا پیش افتاده‌اند.
▬    شرکت‌های کوچک تولیدکننده کالاهای مصرفی از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۲ توانسته‌اند در صنایع غذایی و نوشیدنی حدود سه برابر سریع‌تر درآمدزایی داشته باشند.
▬    به طور خاص، این شرکت‌ها در غذاهای بسته‌بندی شده، در طول سه سال به نرخ رشد سالانه ترکیبی CAGR ـ ۲/۶ درصد و سهم بازار ۷/۱ درصدی دست یافتند. این در حالی است که CAGR شرکت‌های بزرگ فعال در این عرصه تنها حدود ۶/۱ درصد افزایش و سهم بازار آن‌ها ۷/۰ درصد کاهش یافته است.
▬    همراه با افزایش سهم بازار، این شرکت‌ها در بسیاری از اقلام نیز از افزایش قیمت بهره برده‌اند. مثلاً، بررسی قیمت‌گذاری درون سازمانی نشان داده قیمت شکلات «گودیوا»ـGodivaـ ۱۳۸ درصد بیشتر از محصولات هرشی (Hershey) در همان سایز و طعم است یا سوپ‌های آماده «آمی»ـAmyـ ۵۸ درصد گران‌تر از محصولات کمپ‌بل است.
▬    نیروهای شدیدی که بیشتر آن‌ها مختص زمان ما هستند، با هم ترکیب شده‌اند تا شرایط پرسودی را برای شرکت‌های کوچک ایجاد کنند. یک بخش بازار که به عنوان «انتخاب‌گر» شناخته می‌شود و ۳۰ درصد مصرف‌کنندگان را تشکیل می‌دهد، به دنبال تنوع بیشتر و مزه‌های جدید در غذاها و نوشیدنی‌های خریداری شده هستند. این افراد گاهی اوقات عمیقاً به فاکتورهایی مانند اصل بودن محصول و این‌که چه مسافتی را طی کرده تا به دست آن‌ها برسد، اهمیت می‌دهند.
▬     برخی سوپرمارکت‌های قدیمی این موضوع را به عنوان روشی برای متمایزسازی خود از فروشگاه‌های بزرگی مانند والمارت مورد توجه قرار داده‌اند. تنوع رسانه‌ها و به طور کلی، هزینه پایین‌تر پایگاه‌های دیجیتال به شرکت‌های کوچک این امکان را داده که روزنه‌های جدیدی برای رسیدن به مشتری به شیوه‌های هدفمندتر و مقرون به صرفه‌تر پیدا کنند.
▬    اما، چیزی که بیشتر از هر چیز باید شرکت‌های بزرگ را نگران کند این است که تکنولوژی چگونه باعث فرسایش مزیت‌های آن‌ها شده است. شرکت‌های کوچک به طور فزاینده‌ای این توان را دارند که صدور صورتحساب، سیستم‌های منابع انسانی، امور مصرف‌کننده و دیگر فعالیت‌های اداری را برون‌سپاری کنند. خرده‌فروشان بزرگ‌تر ترجیح می‌دهند با دامنه گسترده‌تری از تولیدکنندگان کوچک و بزرگ کار کنند تا قدرت بیش از حد شرکت‌های تولیدکننده کالاهای مصرفی بسته‌بندی شده را محدود کنند.
▬    موفق‌ترین شرکت‌های بزرگ در حوزه کالاهای مصرفی چگونه به این تغییرات و تهدیدهای جدی که با آن روبه‌رو هستند واکنش نشان می‌دهند؟ رهبران این شرکت‌ها با شناخت بهتر از استراتژی‌هایی که رقبای تازه‌کار برای به دست آوردن سهم بازار به کار می‌گیرند، کار خود را شروع می‌کنند. سپس، به قابلیت‌هایی که این استراتژی‌ها را تقویت می‌کند توجه می‌کنند و باید در نظر داشته باشند که چگونه می‌توانند خودشان از این قابلیت‌ها بهره ببرند.

░▒▓ قابلیت‌های متمایزکننده
▬    شرکت‌های کوچک رویکرد واحد یا مستمری در مورد همه رده‌های کالایی که در موفقیت آن‌ها تأثیرگذار باشد، ندارند. آن‌ها از استراتژی‌های مختلف که تثبیت موقعیت برند، قیمت‌گذاری، ثبت در بازار، نوآوری، مسیر ورود به بازار، بازاریابی و تجارت درون سازمانی را با هم ترکیب می‌کند، استفاده می‌کنند. در هر یک از این موارد، منوط به فضای تولیدی و رقابتی، موقعیت‌های متمایزی وجود دارد.
▬    این شرکت‌های موفق کوچک، یک شباهت مهم دارند. آن‌ها از سیستم منسجمی از قابلیت‌ها برخوردارند که با این قابلیت‌ها بر چند حوزه کلیدی محدود که شرکت‌های بزرگ در آن‌ها ضعف دارند متمرکز می‌شوند. این انسجام ابزاری است که دارنده آن را متمایز می‌کند.
▬    کارگاه لبنیاتی کبوت (Cabot) را که بنگاهی تعاونی در شمال شرق امریکا است در نظر بگیرید. کبوت با تأکید بر مدل کسب‌وکار خود و ارتباط با مزرعه ورمونت (Vermont) رفتار کلیشه‌ای رقبای خود را نقض می‌کند. در همین راستا، کبوت با حضور آنلاین در شبکه‌های اجتماعی، مشارکت اجتماعی خود را ارتقا می‌دهد. این شرکت با خلاقیت‌های ساده قابلیت‌هایی را برای تولید طعم‌های جدید و پنیرهای کهنه ویژه مطابق میل مصرف‌کننده ایجاد کرده است: چدار هورس‌رادیش (نوعی گیاه که ریشه خوراکی دارد)، چدار با طعم فلفل هابانرو و چدار ریحان و گوجه تنها چند نمونه از این محصولات هستند. این پنیرهای ویژه باعث شده‌اند کبوت حضور خود را در فروشگاه‌ها و لبنیاتی‌ها گسترش دهد.
▬    نمونه دیگر شرکت Utz Quality Foods، برند سیب‌زمینی سرخ کرده در امریکا است که به شکل خانوادگی تاسیس شده است. Utz با ارائه محصولات به صورت آنلاین و تحویل آن‌ها به در خانه‌ها، ارتباط مستقیمی با مصرف‌کننده ایجاد کرده است.
▬    این شرکت هم‌چنین، با تولید محصولات بدون گندم، سیب‌زمینی برشته‌های بدون گلوتن، چیپس‌های سبک سرخ نشده و چیپس‌های تورتیلا و چوب شورهای ارگانیک، توانسته مصرف‌کنندگانی را که به سلامتی خود اهمیت می‌دهند، جذب کند. این قابلیت قدرتمند که با نوآوری این شرکت در تولید محصولات سالم ایجاد شده، توانسته اسنک‌ها را که عمدتاً جزو خوراکی‌های فاقد ارزش غذایی شناخته می‌شوند، متمایز کند.

░▒▓ واکنش رقبای بزرگ
▬    موفقیت شرکت‌های کوچک کالاهای مصرفی و شرایط موجودی که رقابت‌پذیری را افزایش داده، مسایلی حیاتی را برای شرکت‌های بزرگ در مورد رشد سازمانی و غیرسازمانی آن‌ها به وجود آورده است. این شرکت‌های بزرگ باید هر چه سریع‌تر به فکر دستیابی به قابلیت‌هایی باشند که شرکت‌های کوچک از آن بهره می‌برند.
▬    اما شرکت‌های بزرگ کالاهای مصرفی در چه نقطه‌ای باید به هجوم همتایان کوچک خود واکنش نشان دهند؟ آیا این واکنش باید ایجاد برند جدید باشد یا خرید آن؟ در هر مورد، به چه قابلیت‌های جدیدی باید برسند و چگونه می‌توانند با سیستم‌های موجود تلفیق شوند؟
▬    پرداختن به این مسایل جای کار زیادی دارد، اما، باید گفت تاکنون، چند شرکت بزرگ توانسته‌اند به طور موثر و مداوم با هجوم شرکت‌های کوچک مقابله کنند. برخی از آن‌ها، مانند کوکاکولا لیست بلندی از کسب‌وکارهای کوچک موفق را تحت تملک خود درآورده است. شرکت‌های دیگر مانند فریتو-لی (Frito-Lay) از رویکرد شرکت‌های کوچک‌تر برای نوآوری تقلید کرده و، سپس، وسعت و نفوذ خود را برای رقابت و تحریک رشد به کار گرفته است.

░▒▓ کوکاکولا: خریدار برند
▬    کوکاکولا طبق روال، پرتفوی نوشیدنی‌های خود را توسعه می‌دهد تا قابلیت‌های توزیع تأثیرگذار و متمایز خود را تقویت کند. دستاوردهای تازه این شرکت تولید محصولاتی مانند Glaceau، آب معدنی ویتامینه، Fuze، نوشابه غنی شده با ویتامین و تعدادی نوشابویژه دیگر بوده است.

• تثبیت موقعیت برند: شرکت کوکاکولا به منظور متمایز و جذاب نگه داشتن هر برند جدید برای مصرف‌کننده، برندی را که خریداری کرده، به طور مستقیم به برند کوکاکولا متصل نمی‌کند.
• قیمت‌گذاری: برندهای خریداری شده اغلب به عنوان برندهای ممتاز در نظر گرفته می‌شوند و در عرصه رقابت هم بالاتر قیمت‌گذاری می‌شوند.
• ثبت در بازار: کوکاکولا برندهایی را انتخاب می‌کند که حضور تثبیت‌شده‌ای در بازار دارند و به آستانه درآمد چند میلیون دلاری رسیده‌اند.
• نوآوری: کوکاکولا برای نظارت بر مالکیت‌های خود از مدل‌های نظارتی مختلفی استفاده می‌کند، اما، اولویت متداول این است که انعطاف‌پذیری و نوآوری شرکت حفظ شود.
• مسیر ورود به بازار: کوکاکولا برند خریداری شده را هم‌چنان به خرده‌فروشان ویژه توزیع می‌کند، اما، در ضمن شبکه توزیع گسترده خود را برای دستیابی به مصرف‌کنندگان بیشتر تقویت می‌کند.
• بازاریابی و تجارت درون سازمانی: کوکاکولا از گستردگی دسترسی و توزیع خود برای تجارت محصولات جدید بهره می‌برد. به عنوان مثال، آب غنی شده با ویتامین در حال حاضر در تعداد زیادی از فروشگاه‌های کوچک و کیوسک‌ها وجود دارد.

░▒▓ فریتو-لی: سازنده برند
▬    شرکت فریتو-لی به جای خرید برندهای دیگر، قابلیت خود را با تقلید نوآوری‌های بازار تقویت می‌کند. به عنوان مثال، دو شرکت کوچک کیپ کد و کتل چیپس در حال حاضر بازار تولید چیپس‌های کتل را در دست گرفته‌اند که فریتو-لی با تقلید از آن‌ها برند Lay’s Kettle Cooked را ایجاد کرده است.

• تثبیت موقعیت برند: فریتو- لی برند Kettle Cooked خود رادر مقایسه با محصولات کتل و کیپ کد، به عنوان یک برند ارزشی در بازار تثبیت کرده و بر جنبه سالم بودن چیپس‌ها متمرکز شده است (مثلاً چیپس‌های این شرکت ۴۰ درصد کمتر از چیپس‌های معمولی چربی دارد).
• قیمت‌گذاری: برند Lay’s Kettle Cooked در راستای حفظ موقعیت در بازار کمتر از محصولات رقبا قیمت‌گذاری شده، به طوری که یک بسته این محصول هفت درصد ارزان‌تر از محصولات مشابه شرکت‌های کوچک‌تر در بازار است.
• ثبت در بازار: فریتو- لی توانسته در طول زمان طعم‌های متنوع چیپس را تولید کند و هم‌زمان روش‌هایی را برای تولید محصولات سالم‌تر به کار بگیرد.
• نوآوری: فریتو- لی این قابلیت را ایجاد کرده که طعم‌های جدیدی که شرکت‌های کتل و کیپ کد عرضه می‌کنند، خیلی فوری تقلید کرده و وارد بازار کند.
• مسیر ورود به بازار: فریتو-لی به جای رستوران‌ها و مغازه‌های کوچک، عمدتاً محصولات خود را از طریق سوپرمارکت‌ها و خواربار فروشی‌ها می‌فروشد.
• بازاریابی و تجارت درون سازمانی: موقعیتی که فریتو- لی از قدیم با تولید چیپس‌های معمولی برای خود ایجاد کرده، قدرت نفوذ زیادی به این شرکت داده که مزیتی کلیدی برای آن محسوب می‌شود.

░▒▓ فرصت برای رشد
▬    شرکت‌های بزرگ کالاهای مصرفی نباید بازیگران کوچک این عرصه را تهدید یا مزاحم تلقی کنند، بلکه این شرکت‌های کوچک می‌توانند نمونه‌های عملی باارزشی برای تقویت مجدد رشد آن‌ها باشند. یک شرکت بزرگ، چه تصمیم بگیرد شرکت‌های کوچک‌تر را تحت مالکیت خود درآورد و چه بخواهد با آن‌ها رقابت کند، به مجموعه قابلیت‌های درستی احتیاج دارد. شرکتی که خریدار است، باید نیروی کار، فرآیندها و ابزارهای مناسبی داشته باشد تا وسعت و قدرت خود را بدون تخریب روح نوآورانه و وجهه تازه برند جدید افزایش دهد. شرکتی هم که خود برند ایجاد می‌کند، به این عوامل نیاز دارد تا در واکنش به بازیگران کوچک به سرعت دست به نوآوری بزند و برند جدید را از طریق بازاریابی و تجارت درون سازمانی تقویت کند.
▬    توجه دقیق به ایجاد یا خرید برندهای جدید به شرکت‌های بزرگ این امکان را می‌دهد که استراتژی‌های برد بازیگران کوچک را برای رسیدن به بلندپروازی‌های رشد خودشان تقویت کنند.
برداشت از دنیای اقتصاد
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در پنجشنبه, 12 دی 1392 ساعت 19:12

مروری‌به‌گی‌دوبور(۱۰): ”فضا“ در جامعه‌ی نمایش

فرستادن به ایمیل چاپ

دکترادامه مطلب... حامد حاجی‌حیدری؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    «تردد انسانی به مثابه‌ی مصرف، توریسم، این محصول فرعی تردد کالاها، از بنیاد در تفریحی خلاصه می‌شود که عبارت است از رفتن و بازدید کردن از آن‌چه پیش پا افتاده شده است. راه‌اندازی اقتصادی آمد و شد به جاهای متفاوت فی‌نفسه ضامن هم‌ارزی آن‌هاست. همان مدرنیزه کردنی که زمان را از سفر ستانده، واقعیت فضا را هم از آن سلب کرده است» (ص. ۱۶۴).

▬    «برای هر دم با خود یکسان‌تر شدن و نزدیک‌تر شدن به یکنواختی راکد است که فضای آزاد کالا مدام تغییر می‌کند و بازسازی می‌شود» (ص. ۱۶۳).

▬    «گر چه همه‌ی قوای تکنیکی اقتصاد کاپیتالیستی را باید هم‌چون عواملی جدایی‌ساز دریافت، اما، شهرسازی تجهیز پایگاه عمومی این عوامل، آمایش مناسب رشدشان، و اصلاًتکنیک جدایی است؛ »
«شهرسازی انجام دادن مدرن وظیفه‌ی بی‌وقفه‌ای است که قدرت طبقاتی را محفوظ نگاه می‌دارد: حفظ اتم‌وارگی زحمت‌کشانی که شرایط شهری تولید آن‌ها را به طور خرناکی مجتمع ساخته بود. …روند عام ایجاد انزوا، که واقعیت شهرسازی است، در عین حال، باید براساس ضرورت‌های قابل برنامه‌ریزی تولید و مصرف شامل نوعی ادغام مجدد کنترل‌شده‌ی زحمت‌کشان هم باشد. ادغام‌شوندگی در سیستم باید افراد منزوی شده را به حیث افرادی با هم منزوی باز در خود بگیرد. …برای نخستین بار نوعی معماری جدید، امری که در هر یک از دوره‌های پیشین مختص ارضای طبقات مسلط بود، مستقیماً برای فقیران به وجود آمده است. …همین نوع معماری به مثابه‌ی زمینه‌ی مناسب برای کاشتن نوع جدیدی از هستی اجتماعی، با شروع صنعتی شدن کشورهایی که از این لحاظ عقب مانده‌اند، در همه جا پدیدار می‌گردد».
«…برهه‌ی کنونی، برهه‌ی خودویرانگری محیط شهری است. ترکش انفجار شهرها بر روی دهات پوشیده از «توده‌های بی‌شکل تفاله‌های شهری“…، به طور بی‌واسطه تابع الزامات مصرف است. …سازماندهی تکنیکی مصرف فقط سرلوحه‌ی آن انحلال عامی است که بدین‌سان، شهر را به صرف کردن خویش [تحلیل بردن خود] کشانده است».
«…تاریخ جهانشمول در شهر زاده شد و در برهه‌ی پیروزی قطعی شهر بر روستا به بلوغ رسید. …اگر تاریخ شهر تاریخ آزادی بوده، تاریخ جباریت و دستگاه اداری دولتی هم بوده، دستگاهی که توأم با روستا شهر را هم کنترل می‌کند. شهر تا کنون فقط میدان نبرد برای آزادی تاریخی بوده و نه تصاحب آن. شهر میانجای تاریخ است، زیرا، هم محل تمرکزیابی قدرت اجتماعی، و هم آگاهی از گذشته است».
«…شهرسازی با ویران کردن شهرها به بازسازی شبه روستایی می‌پردازد که در آن هم روابط طبیعی روستای قدیم، و هم روابط اجتماعی مستقیم و مستقیماً زیر سؤال قرار گرفته‌ی شهر تاریخی از بین رفته است. این شبه روستا یک جمعیت دهقانی جدید مصنوعی است. …پراکندگی در فضا و ذهنیت محدود که همواره بازدارنده‌ی دهقانان در اقدام به عمل مستقل و اظهار وجود به مثابه‌ی نیروی خلاق تاریخی بوده، اینک بار دیگر خصلت‌ساز تولیدکنندگان می‌گردد» (صص. ۸-۱۶۳).

پیشنهاد حلی گی دبور:

▬    «بزرگ‌ترین ایده‌ی انقلابی درباره‌ی شهرسازی، ایده‌های شهرشناسانه، تکنولوژیک، یا زیبایی‌شناختی نیست. این ایده عبارت است از تصمیم به بازسازی یکپارچه‌ی هر خطه مطابق با نیازهای قدرت شوراهای زحمت‌کشان» (ص. ۱۶۹).
مآخذ:...
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در پنجشنبه, 12 دی 1392 ساعت 08:41

آیا روند جهانی‌سازی با مشکل مواجه شده است؟

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشتادامه مطلب... از گِرِگ آیپی؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    بحث ما راجع به آینده جهانی‌سازی و مطرح کردن این سؤال است که آیا روند جهانی‌سازی با مشکل مواجه شده است؟
▬    پاسخ دادن به این سؤال، سخت‌تر از آن است که تصور می‌شود. در عمق بحران مالی جهانی در سال ۲۰۰۸، این هراس وجود داشت که دنیا کابوس انزواطلبی دهه ۳۰ میلادی را که طی آن سیستم حمایت از تولید داخلی باعث شد تجارت جهانی به شدت سقوط کند، تکرار کند. این اتفاق در سال ۲۰۰۸ رخ نداد، چون بیشتر کشورها از حمایت آشکار از تولید داخلی امتناع کرده و قوانین سازمان تجارت جهانی را محترم شمردند. تعداد کمی از کشورها نیز بر نظام جریان خروجی سرمایه، کنترل همه‌جانبه اعمال کردند.
▬    در این زمینه، حجم تجارت خارجی را هم می‌توان مورد بررسی قرار داد. حجم تجارت جهانی در سال ۲۰۰۸ به شدت کاهش یافت، اما، دوباره به وضعیت سابق خود بازگشت. بنا بر این، با این معیار ساده می‌توان نتیجه گرفت که جهانی‌سازی روند معکوسی ندارد.
▬    اما می‌توان ادعا کرد این حقیقت که تجارت دیگر سریع‌تر از GDP جهانی رشد نمی‌کند نگران‌کننده است، به خصوص از آن‌جایی که روندهای مشابه را می‌توان در میزان سرمایه‌گذاری مستقیم و جریانات سرمایه‌ای مالی که از نقطه اوج سال ۲۰۰۸ به میزان قابل توجهی تنزل یافته‌اند، مشاهده کرد. این درست است که دنیا به سوی انزواطلبی عقب‌نشینی نکرده، اما، می‌توان گفت تلاش کرده به سوی لیبرال‌گرایی حرکت کند. مذاکرات بی‌نتیجه دوحه، در نهایت جای خود را به تلاش‌هایی در جهت لیبرال‌گرایی در کنار معاهدات تجاری دوجانبه و منطقه‌ای داده است. چون دولت‌ها و قانون‌گذاران می‌خواهند سرایت بحران‌های مالی یا سیاست‌های پولی کشورهای دیگر به کشور خودشان را محدود کنند، کنترل سرمایه به شکل محترمانه‌تری صورت می‌گیرد.
▬    حال کدام درست است؟ آیا جهانی‌سازی با مشکل مواجه شده یا روند خوبی را طی می‌کند؟ سایمون‌اونت، استاد توسعه و تجارت بین‌الملل در دانشگاه سنت گالن سوئیس و داگلاس ایروین، تاریخ‌نویس کسب‌وکار در دانشگاه دارتماوت امریکا، به دو شیوه مختلف به این سؤال پاسخ داده‌اند: اونت، با استناد به شواهد نتیجه می‌گیرد که جهانی‌سازی با مشکل مواجه شده است. او در مورد وجود سیستم مخفی حمایت از تولید داخلی هشدار داده است؛ اقداماتی از سوی دولت‌ها که با تعریف مرسوم حمایت از تولید داخلی همخوانی ندارد، اما، در واقع، به منافع تجاری کشورهای دیگر صدمه می‌زند. طبق محاسبات او، از نوامبر ۲۰۰۸ تعداد ۲۴۴۱ مورد استفاده از سیاست «فقیر کردن همسایه» (Beggar thy neighbor، سیاستی اقتصادی که طی آن یک کشور تلاش می‌کند مشکلات اقتصادی خود را با ابزارهایی اصلاح کند که این ابزارها به اقتصاد کشورهای دیگر آسیب می‌رساند) رخ داده که کمتر از ۴۰ درصد آن‌ها به شکل سنتی سیستم حمایت از صنایع داخلی بوده است. بازیگران بزرگ اقتصادی این بار از روش ساده افزایش تعرفه اجتناب کرده و در عوض، با اقداماتی مانند پرداخت یارانه به شرکت‌های سوگلی، تخفیف مالیاتی و تسهیل دسترسی به اعتبار برای آن‌ها، فشارهای دولتی را بر این شرکت‌ها کم کردند.
▬    ایروین، اما، نتیجه‌گیری کرده که جهانی‌سازی زنده و سرحال است. او می‌گوید: «موانع موجود تدریجی هستند و کاربرد موردی دارند و به طور جدی منجر به بسته شدن بازارها نشده‌اند. فقط ممکن است دستاوردهای ساده جهانی‌سازی از باز شدن اقتصاد هند و چین، تضعیف شده باشد، اما، برون‌سپاری دیگر مثل یک دهه گذشته کار بیهوده‌ای نیست و مشکلی نیست که نسبت تجارت جهانی به GDP در آینده معلوم در نرخ ۳۰ درصد ثابت بماند یا، حتی، به واسطه نیروهای بازار کاهش یابد».
▬    سؤال مهمی که مطرح می‌شود این است که آیا جهانی‌سازی به عنوان یک نیرو، محصول نیروهای سیاستی است یا بازار یا هر دو؟ در عرصه مالی، می‌توان گفت هر دو نیرو فعال هستند. سرمایه‌گذاران و بانک‌ها بعد از قربانی شدن در وقایعی مانند شکست اوراق رهنی امریکا، دلیل کافی برای بیرون آمدن از بازار داشتند، اما، این فشارهای طبیعی کسب‌وکار با فشارهای کنترل‌کننده برای محدود کردن نظام‌های مالی ملی از جریان بیش از حد نظام‌های ملی خارجی، تقویت شده است. این بدین معنی نیست که جهانی‌سازی مالی به پایان رسیده یا، حتی، روند معکوسی را طی می‌کند، بلکه می‌تواند این معنا را داشته باشد که دوره پیشرفت‌های بزرگ تمام شده است.
برداشت از دنیای اقتصاد
هو العلیم

آخرین بروز رسانی در پنجشنبه, 12 دی 1392 ساعت 08:38

صفحه 149 از 407