دکتر حامد حاجیحیدری؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▀█▄ قضیه:
▬ رئیس جمهور آمد، و دریغ از یک ابراز احساسات از خلق.
▬ عاشورای امسال، مطابق رسم سالیان، زیر قبه منور حضرت عبد العظیم حسنی سلام الله علیه که امید است تنها تالی بقعه افخم ثار الله بر روی کره زمین باشد، گرم قرائت لعن و سلامهای زیارت عاشورا بودم، که رئیس جمهور، «بالاخره» آمد و دریغ از یک ابراز احساسات از خلق.
▬ رئیس جمهور پیشین، همان «وی»، عاشورای هر سال، «ناگهان» میآمد، و ما، نه از قرق شدید صبحگاهی حرم، بلکه از غوغا و ابراز احساس شدید خلق، «ناگهان» متوجه میشدیم که رئیس جمهور به زیارت آمده است؛ بیچاره آن تیم «محافظ» که باید در آن شرایط هجوم غیر قابل تصور خلق مشتاق، امنیت «وی» را تضمین میکردند. ولی، «آقای روحانی»، در این سال آخر، و با تدابیر عظیم و حیرت آور «بادیگارد»ها که از ساعتها پیش به اشد وجه آغاز شده و زائران را جان به لب ساخته بود، «بالاخره» به زیارت آمدند، و دریغ از یک ابراز احساسات از خلق حاضر در ذیل آن قبه، یا عرض حالی، یا نامهای. مردمی که از ساعتها قبل میدانستند که او خواهد آمد، به طرز بهت آوری بیتفاوت بودند. گرمای «امید» بود که عمیقاً به سردی که چه عرض کنم، به زمهریر گراییده بود.
▀█▄ تأمل ۱.
▬ عملکردهای کشور، به طرز نا امید کنندهای، صحیح پیش نمیروند، و به نظر میرسد که مسائل، هر چند که راه حلهای فنی روشنی دارند، از فقدان اراده سیاسی رنج میبرند. در واقع، گره گشاییهای سیاسی برای حل مسائل مردم نیاز است، که نیست. برای بهبود عملکردهای کشور، سیاستمداران باید حساسیت شرایط را درک کنند و درگیر فرآیندها شوند، ولی، نمیشوند. وزرا، مدام، در مورد مسائل گوناگون کشور، اظهار نظرهای متناقض دارند، ولی، رئیس جمهور به عنوان اصلیترین هماهنگ کننده امور کابینه، در این مناقشات غایب است و به مردم هم پاسخ روشنی نمیدهد. وقتی، نامه چهار وزیر به رئیس جمهور، بر همه معلوم کرد که رئیس جمهور، به عنوان هماهنگ کننده کابینه، نه فقط با مردم رابطهای سرد دارند، بلکه با وزرای خود نیز چنین هستند، مشخص شد که گویا حس زمهریری که مردم در حرم حضرت عبدالعظیم داشتند، وزرا نیز کم و بیش دارند. وزرا نیز برای گفتگو با رئیس جمهور در مورد مسائل اساسی اقتصادی کشور، باید به او نامه بنویسند و آن را هم از تریبون عمومی سر گشوده سازند.
▀█▄ تأمل ۲.
▬ میتوان تصور کرد که همه توجه سیاستمدار قدیمی، «آقای روحانی»، برای حل مسائل سیاسی کشور، معطوف به استانداردها و فرآیندهای ذهنی خود ایشان یا معدود افراد اطراف ایشان میشود و، حتی، این معیارها در کابینه نیز اشتراک ندارند. دشوار این رویه کشورداری به کار حل و فصل مسائل پیچیده میدان امروز کشور و جهان بیاید؛ مسائل امروز سیاست، نیاز به تعامل مستقیم با موضوعات در وسط میدان عملیات دارد.
▬ در گذشته و زمانی که «آقای روحانی» جوانتر بودند، و به وقتی که علیرضا صلواتی در کتاب «سیاستمداران جوان» احوال ایشان را توصیف میکرد، ایشان اتاق بسیار بزرگی داشتهاند که شبیه دفتر کار «آقای هاشمی» بوده است، منتها به جای کتابخانه بزرگ، یک ال. سی. دی. فوق بزرگ به ابعاد سه متر در یک و نیم متر در آن بوده است، که شاید علاوه بر متن کتابها، میشد اخبار تلکسهای خبرگزاریها را در آن دید. در آن اتاق در بسته، روی میز، تلفنی قرار داشت که مجهز به چند خط مستقیم بود که در کنار هر دکمه خطوط مستقیم، نامهای «موسویان»، «فروزنده»، «آقامحمدی»، «امیرآبادی»، و «عباد» منقش گشته بود. اینها کسانی بودند که «آقای روحانی»، بیشترین ارتباط را با آنها داشته است. ولی، امروز، برداشت من این است که این حلقه، تنگتر هم شده است، و ارتباطات، مضیقتر هم شدهاند. چنان که «عباد» که نام مستعار امنیتی دکتر علی ربیعی وزیر کار امروز بوده است، یکی از چهار وزیری است که دستشان به رئیس جمهور نرسیده است و به نامه سر گشوده متشبث شده است.
▀█▄ تأمل ۳.
▬ ولی، حال که به نظر میرسد، غاطبه نخبگان کشور صرفنظر از زمهریر مردم، در مورد به قدرت رسیدن مجدد آقای روحانی در انتخابات آتی، توافق کردهاند، برداشت من این است که این وضع و حال «آقای روحانی» باید اصلاح شود، و الا با این «زمهریر امید»، نمیتوان این کشور بزرگ را با مسائلی که در پیش روی دارد، چهار سال دیگر پیش برد. معلوم است که دولت و کارشناساناش، تحلیل دقیقی از ریشههای این ناامیدی گسترده ندارند، و راه حلی نیز پیشنهاد نمیکنند، چرا که، دولت، در قبال این آشفتگی امیدکش، کاری نمیکند. توصیههایی دارم به «آقای روحانی»، شاید قدری پتانسیلهای ارتباط دولت با مردم بهبود یابد:
▀█▄ توصیه نخست:
▬ در وهلهی نخست، پیشنهاد من این است که اگر هم تیم نزدیک به «آقای روحانی»، از فرط خصومت با رئیس جمهور پیشین، دنبال ارتباط مردمی به سبک «وی» نیستند، لااقل، مردم را به گروهها و سکتورهای فرهنگی واقعی و دقیق و جزئی تقسیم کنند، و تدابیری تدارک ببینند تا رئیس جمهور، شخصاً در محیط کنترل شده، با نمایندگانی از هر گروه، ارتباط منظم داشته باشند. امید این است تا با این تدبیر، دولت بتواند در قبال مردم، حساستر رفتار کند و اقدامات صمیمانهتری ساز نماید.
▬ اغلب سیاستمداران، متمایل به بخشهای محدودی از مردم هستند که وفادارتر باشند، و نه لزوماً افرادی که بیشترین نیاز را به توجه دولت دارند یا بیشترین زحمت را متحمل میشوند و افزونترین رشد را برای کشور ایجاد مینمایند؛ یک تقسیمبندی مؤثر، میتواند رئیس جمهور را با مردم نزدیک و اقشار مختلف مردم را به تقدیر کشور امیدوار نگاه دارد.
▀█▄ نکته دوم:
▬ در گام دوم، برنامههای دولت باید به نحو معنی داری برای اقشار مختلف مردم باز طراحی شوند. پس از آن که تیم دولت، ارتباط خود را با اقشار مختلف مردم برقرار کرد، باید برنامههای اصولی دولت را در محاوره با آنها بازسازی نماید. در واقع، مردم باید مفهوم برنامههای دولت را درک کنند، و بتوانند با آن همراهی نمایند. تفاهم دولت با مردم، مهمترین سرمایه هر دولتی است.
▀█▄ گام سوم:
▬ در گام سوم، باید، پیشرفت برنامهها، از طریق مجموعه سادهای از استانداردها که برای مردم قابل درک باشد، معنادار شوند. تأکید میکنم که دو کار باید انجام شود: معیار تعریف شود و بیمعیار، دست مدیران باز نباشد؛ و همچنین، معیارهایی تعریف شوند که پیچیده نباشند و توسط مردم نیز قابل ارزیابی شمرده شوند.
▬ مدیرانی که در حال هدف گذاری برای ایجاد نظم و انضباط در فرآیندهای کشور هستند، باید مجموعهای از استانداردها را ایجاد و پیگیری کنند که در راستای اهداف کلیتر دولت و کشور باشند. نباید از دولت، چند صدای متناقض شنیده شود و احساس گردد که وزرا، هر یک، راه خود را میروند. اینها نشاندهنده ضعف عملکرد رئیس جمهور به عنوان هماهنگ کننده ارشد کابینه است.
▀█▄ توصیه چهارم:
▬ در گام چهارم، باید مسیرها و روندهای پیشبرد امور را مستندسازی کرد، طوری که برای مردم، پیگیری هدفها و کارها، شامل رویههای آسان و شناخته شده باشد. گسترش دانش مردم در مورد مسیرهای عملیاتی کشور، کلیدی برای رشد همه جانبه کشور است. این کار، همچنین موجب میشود که تا این دانش، نهادینه شود، و فقط در اختیار گروههای محدود باقی نماند. این، یک مکانیسم شفافیت و ضد فساد هم هست.
▀█▄ قدم پنجم:
▬ در گام پنجم، باید با مردم حرف زد، آموزش مؤثر داد، و نظارت مردمی را برای پیشبرد امور کشور فعال کرد. سیاستمداران بزرگ، عملکرد کل کشور را و، حتی، مخالفان خود را بهبود میبخشند، و به این ترتیب، با سه سال صدارت، کاریزمای خود را افزایش میدهند. علی الاصول، پس از سه سال، باید محبوبیت آقای روحانی افزایش مییافت، ولی، با معیار انتخابات اخیر خبرگان، این محبوبیت کاهش مهمی را نشان میدهد. حسب مسموع، نظرسنجیها نیز چیزهای خوبی نشان نمیدهند. اگر سیاستمدار، در افکار و تیم محدود خود، ذهنیت خویش را پرورش دهد، نه تنها مخالفان خود را به موافق بدل نمیکند، بلکه، حتی، سازنده فیلم تبلیغاتی خود را نیز در شمار تند و تیزترین منتقدان خویش ملاقات میکند.
▀█▄ سفارش ششم:
▬ همواره باید ضمن امید دادن به مردم، واقعیتها و دشواریها را نیز به آنها گفت. دید بیدرنگ در مورد منافع اقدامات دولت، مانند برجام، باعث میشود که تخمین احتمالات و پیش بینیها نزد مردم، بینهایت خوش بینانه شکل بگیرد، و عدم تحقق آنها موجب افسردگی و پرخاش جمعی شود. رئیس جمهور موظف است تا در مراوده با مردم، نشان دهد که چه فرصتها و چه تهدیدهای جدیدی پیش روی کشور است، و چگونه کشور میتواند با استفاده از فرصتها، از تهدیدها گذر کند.
▀█▄ نکته آخر:
▬ زمان تحقق وعدهها به مردم را باید واقع بینانه و با احتساب درصدی از دامنه اطمینان مطرح کرد. دولتهای دموکراتیک، دوست دارند تا در فاصله باقی مانده تا پایان دولت خود، به «افتتاح»ها دست یابند، ولی، رئیس جمهور باید در قبال چنین شهوتی مقاومت کند. او باید دید خود را وسیعتر سازد و اجازه دهد تا کشور، بهره بلند نظری او را برگیرد. اگر رئیس جمهور اصرار داشته باشد تا به هر ترتیبی شده، حتی، به زیان کشور، خود یا جناح خود را کارآمد نشان دهد، حاصل میتواند در بهترین حالت، اتلاف فرصتهای کشور، و در بدترین حالت، نقض عهدهای مستمر دولت با مردم باشد، چنان که بوده است. دولتی که نتوانسته است، در مقابل، شهوت وعده دادنهای صد روزه مقاومت کند، نه فقط امید مردم به خود را، بلکه رجاء آنها به امر سیاسی را میخشکاند. این اتفاقی است که هم اکنون، افتاده است، و کشور باید از آن عبور کند.
مأخذ:رسالت
هو العلیم