Encarta
█ آغاز قرون وسطی
وقتی رومولوس آگوستوس، در سال 476 عزل شد، هیچ جانشین از پیش تعیین شدهای نداشت، و هنگامی كه زنون، امپراطور روم شرقی گفت كه هیچ دلیل معقول و محكمی برای تعیین جانشین وجود ندارد، وقت آن بود كه وسوسهها معقول جلوه كنند. امپراطوری در قوانین، در نظر، و در قلوب مردم، غیر قابل تقسیم و شكستناپذیر مینمود. اما عملاً دورۀ حكومت بسیاری از امپراطوران كوتاه شد، بسیاری بالاجبار پایان یافت، و به مدت بیش از یك قرن، اقوام مهاجم ژرمن، به واقعیتی در حیات سیاسی روم تبدیل شدند. در آن زمان، هیچ كس نمیتوانست بپذیرد كه رومولوس آگوستوس كه حتاکانه وجهۀ پایهگذاران افسانهای روم را مخدوش کرده بود، آخرین امپراطور روم در غرب باشد و با زوال او، یك دوره از تاریخ خاتمه یابد.
█ █ كشمكش رومی-ژرمنی
در پایان قرن چهارم، اقوام ژرمن ساكن در شمال و شرق امپراطوری، حركت به سوی غرب و جنوب را آغاز كردند، رومیها به آنها وحشی1 اطلاق میكردند، ولی آنان به هیچ معنا وحشی نبودند. آنها در ابتدا یك زندگی چوپانی و كشاورزی داشتند و همانند همۀ اقوام چوپانی، تاریخ بلند بالایی از مهاجرت داشتند.
روم در مواجهه با مهاجرت ژرمنها با دشواریهای اقتصادی متعددی مواجه شد، و یك سیاست همزیستی مصلحتی را در پیش گرفت. بسیاری از اراضی كه امپراطوری را زیادی بزرگ كرده بود و از دست دادنشان ممكن بود، فیالفور به مهاجرین واگذار شد، اما امپراطوران مصمم بودند تا از نقاط استراتژیك و حیاتی، مانند بنادر مدیترانه كه جنوب اروپا به دلیل رگ حیاتی غله افریقا به آنها وابسته بود، دفاع كنند. با این احوال، در اواسط قرن پنجم، گروههای ژرمن تحت كنترل سیاسی امپراطوری روم غربی بودند. گل2 در ابتدای قرن پنجم، تحت نفوذ فرانكها درآمد؛ ایتالیا به دعوت امپراطور به پادشاهی بربر تبدیل شد؛ ویزگوتها اسپانیا را در 507 میلادی تسخیر كردند؛ و وندالها ایالات غنی كشاورزی افریقای شمالی را در سال 428 به تصرف درآوردند.
قبایل ژرمن، زمینها و خزاین را میخواستند، ولی در عین حال، دوست داشتند با نام و عنوان رومی زندگی كنند، و آنچه به طور معمول، وحشی شدن امپراطوری غربی خوانده می شود، قطعاً رومی شدن وحشیان بود. تضاد اصلی این دو قوم، از جنس دینی بود.
ژرمنهای غربی، مشركانی بودند كه در معابد، خدایان آسمان و معبودان طبیعت را میپرستیدند. ژرمنهای شرقی با فعالیتهای سخت تبلیغی اسقف اولفیلاس3، به كیش مسیحیت در آمده بودند؛ اسقف اولفیلاس كه هوادار دکترین آریانیسم4 بود، تاكید داشت كه مسیح به تمامی یك انسان است و ذاتاً الوهیتی ندارد. در سال 380، این اعتقاد به اتهام بدعت، محكوم شد. بنابراین، اقوام ژرمن، كمتر به عنوان دشمنان سلطه سیاسی روم، بلكه بیشتر به نام حاملان مسیحیت رقیب، آماج تنفر و هراس بودند.
█ █ برآمدن قدرت كلیسا
...←ادامه دارد←...
1 Barbarians.
2 Gaul.
3 Ulfilas.
4 Arianism.
-
2010-08-11 00:11:55 |80.66.188.xxx| administrator
-----------------------------------------------------------
بسم الله الرحمن الرحیم
-----------------------------------------------------------جناب شباهنگ
با سلام و احترام
• کماکان، از اینکه مطالب را پیگیری و اعلام نظر میفرمایید، سپاسگزارم؛
• این مطالب، ترجمه بخش تاریخ از مدخل اروپای دائرهالمعارف Encarta99 است که در همان سال 1999، یعنی یازده سال پیش ترجمه و آرشیو شده است.
• این بخش از مدخل اروپای دائرهالمعارف Encarta در نسخه 2009 تا ابتدای قرن بیستم، همان است که بود، ولی بخش مربوط به قرن بیستم آن یکسره دگرگون شده است، که در ادامه خواهد آمد.
• در پناه ولیعصر(عج) پاینده باشید.
بیست مرداد
دكتر حامد حاجی حیدری
-----------------------------------------------------------
با سلام:
لطفا برای قسمت های تاریخی منابع مطالعه شده را ذکر کنید.