Encarta
///استیلای روم
به رغم یونان، ایتالیا طی عصر آهن، میان گروههای قومی و زبانی شقه شقه شده بود. گروههای متعددی از هندواروپاییانی كه به ایتالیای شمالی و متعاقباً شبه جزیرة ایتالیا در هزارة دوم ق.م. نفوذ كرده بودند، فرهنگهای پیشین نئولیتیك1 را پیوند دادند. ایتالیكها پرجمعیتترین این گروهها بودند. فرهنگ اصلی عصر آهن یعنی فرهنگ ویلانوفان، در شمال گسترش یافت و به نواحی مجاور نفوذ كرد. احتمالا در طول سده دهم ق.م.، اتروسكنها2 یا حداقل طبقه حاكم آنان از آسیای صغیر مهاجرت كردند. آنها در مركز و شمال ایتالیا مستقر شدند، و تمدنی با تركیب عناصر ویلانوفان و عناصر شرقی پدید آوردند. به این ملغمه، پوششی نازك از تمدن یونانی، از جمله الفبا كه از متصرفات جنوبی یونان اخذ شده بود اضافه شد.
در همین اوان (بنا به تاریخ مشهور، مصادف با 753 ق.م. است)، رم بر ساحل رودخانه تابیر3 بنیان نهاده شد. رومیها مردمی لاتین بودند كه گروههای ایتالیك را در بر میگرفتند. رومیان در ابتدا همراه با اتروسكنها تا پایان قرن ششم قبل از میلاد، روستایی ابتدایی را اشغال و تبدیل به شهر كردند. پس از آن، شروع به تسخیر نواحی اطراف كردند و در ابتدای قرن چهارم قبل از میلاد، وِیی4، شهر مهم اتروسكنها را به تصرف درآوردند. رومیان پس از یك عقبنشینی موقت در اثر هجوم گلها5 (قبیلهای از سِلتها)، به تسخیر بخشهای بیشتری از ایتالیا ادامه دادند. با شروع قرن سوم قبل از میلاد، بیشتر نواحی مركزی و شمالی ایتالیا رومی شده بود. رومیان بر خلاف یونانیان، اراضی خود را از طریق راهها به یكدیگر متصل ساخته بودند و شهروندی كامل یا جزیی برای شهروندان خارج از رم قایل بودند و این امر، سبب شد كه همشكلی كم و بیشی در زمینههای زبانی (لاتین) و فرهنگی در سرتاسر قلمرو آنان پدید آید.
روم در جنگهای مشهور به جنگهای پیرهی6 (271280 ق.م.)، كنترل جنوب ایتالیا كه یونانی بود به دست آورد و با تصرف این نواحی تا اندازهای هلنی شد. این فتوحات، رومیان را در رقابت مستقیم با كارتاژها7 (فینیقیان قدیمی ساكن شمال افریقا) بر سر كنترل مدیترانه غربی قرار داد. رومیان در نبرد تسخیر كارتاژ، سیسیل و كروسیا8 و ساردینیا و اسپانیا را به چنگ آوردند، و شمال افریقا در حوزه نفوذی رومیها قرار گرفت. در نیمة قرن دوم ق.م.، كارتاژها مضمحل شدند و همچنین، روم كنترل مقدونیه و یونان را به دست گرفت. در قرن آینده، مدیترانه به راستی دریای روم خوانده شد. رومیان دریاها را از دزدان دریایی پاكسازی كردند، راهها را در درون قلمرو گسترش دادند، ارتباطات را آسان كردند، و وحدت فرهنگی را تسهیل نمودند. این ملغمة فرهنگی رومیهلنی، فرهنگی دوزبانه بود، زبان لاتین در غرب و زبان یونانی در شرق غلبه داشت.
پس از یك دوره نزاع و نبرد شهری، در اوان دوران مسیحی، روم از یك جمهوری، به یك امپراطوری تحت سلطة امپراطور اگوستوس9 تبدیل شد. طی 200 سال آینده، شكوفایی در مدیترانه به بالاترین حد خود رسید كه از بسیاری جهات دیگر برای یك و نیم هزاره دیگر تكرار نشد. امپراطوری روم گروههای بسیاری از مردم را در تمدن خود جمع آورده بود. به علاوه، در سال 212 میلادی تقریباً همة مردان آزادزاده در درون مرزها شهروند رومی محسوب میشدند. چنین مفهوم عامی از شهروندی در دنیای باستان بیهمتا بود. از این گذشته، آن سوی ثغور امپراطوری، فرهنگ یونانیرومی، قبایل سلتی و ژرمن را تحت تاثیر قرار داده بود.
قرن سوم میلادی، گاه فروپاشی بود؛ یعنی پس از آنكه امپراطور دیوكلتیانوس10، امپراطوری را بازسازی كرد. بسیاری از اصلاحات اقتصادی-اجتماعی، زمینه را برای قرون وسطی فراهم ساخت و تحولات دولتی كه او پدید آورد به تفوق ایتالیا خاتمه داد. در زمان حاكمیت كنستانیتین كبیر11 در قرن چهارم، كنستانتینوپل12 (اسلامبول) به عنوان پایتخت، جایگزین رم شد و مسیحیت، كیش حكومتی گردید (در ظاهر، هر چند که مسیحیت از لحاظ اداری کیش رسمی نبود). پس از آنكه امپراطوری روم غربی در قرن پنجم، مورد تاخت و تاز هنگهای ژرمن قرار گرفت، و مجموعهای از پادشاهیهای ژرمن جایگزین آن شدند، كلیسا از بسیاری جهات، میراث رومی را زنده نگاه داشت و بدینسان، رومیسازی امپراطوری، باعث شد زبانهای امروزین كه مشتق از لاتین هستند در فرانسه، اسپانیا، پرتقال، ایتالیا، بخشهایی از سوئیس و رومانی مورد استفاده قرار گیرند.
///مهاجرتهای بزرگ
...←ادامه دارد←...
1 Neolithic.
2 Etruscans.
3 Tiber.
4 Veii.
5 Gauls.
6 Pyrrhic.
7 Carthage.
8 Corsia.
9 Augustus.
10 Diocletian.
11 Constantine the Great.
12 Constantinople.