فیلوجامعه‌شناسی

تالار گفتگو

تخته سیاه شماره ۳ جامعه شناسی ارتباطات: كالبدشكافي هويت رسانه ای

فرستادن به ایمیل چاپ

ادامه مطلب...صحنه‌آرايي از سوي “فرستنده” ـ صحنه ـ پیام


← صحنه‌آرايي(مديريت صحنه) خطاب به گیرنده
 ← مستقیم
  ← فرستنده با مخاطب صحبت مي‌کند و مخاطب احساس مي‌کند كه مورد خطاب قرار گرفته است
 ← غیرمستقیم
  ← مثل مصاحبه ها، کنفرانس‌ها و برنامه‌های گفت و گو
 ← حضور تماشگر در خطاب به گيرنده، دو هدف را دنبال می‌کند
  ← فراهم آمدن گیرندگانی هم‌حضور برای طرف‌های گفت و گو(و تسهيل عملكرد فرستندگان پيام)
  ← فراهم آوردن مجموعه‌ای از واکنش‌های نمونه(و هدايت تفسير گيرنده)

← صحنه‌آرايي(مديريت صحنه) فعالیت روزمرۀ رسانه‌ای
 ← صحنه  شبیه‌سازی شده، ولی شبیه‌سازی شدن آن لزوما پنهان می‌شود
 ← این فعالیت از کنش خیالی متمایز است چرا که در بافت و شرایط واقعی رخ داده و به گونه‌ای واقعی ارائه می‌شود
 ← هیچ نشانه‌ای از اینکه عمل آنها چیزی غیر از واقعیت است مشاهده نمی‌شود
  ← گاهی موضوع از ضبط کردار روزمرۀ خود آگاه نیست، و هیچ خطابی به گیرنده ندارد
  ← گاهی موضوع از ضبط کردار روزمرۀ خود آگاه است و رفتارش را با انتظار مخاطب بالقوه سازگار می‌كند

← صحنه‌آرايي(مديريت صحنه) براي کنش غیرواقعی یا خیالی
 ← داستان‌هایی که به صورت فیلمنامه درآمده، و به وسیلۀ افرادی که می‌دانند در حال ایفای نقش  هستند بازی می‌شوند
 ← این نوع كنش با تئاتر متمایز است؛ برای دیگران دور و در بافتی فاقد تماشاگر رخ می‌دهد

← صحنه‌آرايي(مديريت صحنه) رویدادهای رسانه‌ای
 ← مانند مناسبت‌های کشوری مثل تحلیف ریاست جمهوری، المپیک یا جام جهانی و…
 ← در وجه تام خود، تنها در تلویزیون امكان رخ دادن دارد(به تصوير ذيل توجه كنيد؛ تماشاگران حاضر ناديده گرفته شده‌اند)
 ← از پیش برنامه‌ریزی شده و پخش مستقیم هستند
 ← در جریان عادی و روزمره وقفه ایجاد می‌کنند
 ← جوی سرشار از انتظارات بزرگ می‌آفریند

 

صحنه‌آرايي از سوي “گیرنده” ـ صحنه ـ پیام

جوانب مثبت گسترش رسانه‌ها در غني‌تر شدن فرایند شکل‌دهی شخصی به هويت
 ← تحول رسانه‌ای، ظرفیت تجربۀ پدیده‌ها را برای افراد افزایش داده است
 ← پیش از تحول رسانه‌ای مواد نمادین مورد نیاز بیشتر در بافت تعامل رودرو (معرفتی محلی) حاصل می‌شد
 ← جداشدن پدیده‌های خاص اجتماعی از بافت‌های اجتماعی روزمره و کنترل آنها از سوی نهادهای متخصص(  تفصیل بیشتر در مبحث بعد…)
 ← فرایند شکل‌دهی شخصی به هویت تأملی‌تر و فعال‌تر می‌شود
 ← در دوره مدرن، بيش از پيش ما هويت خود را خود شكل مي‌بخشيم. اين وضع با گسترش شتابان رسانه‌ها شديداً تشديد مي‌شود
  ← مواد رسانه‌ای در فرایند شکل‌دهی شخصی به هویت وارد شده و با مواد نمادین تعامل رودرو ادغام می‌شوند
  ← مواد نمادین مورد استفاده در فرایند شکل‌دهی شخصی به هویت، نابرابر توزیع شده و دسترسی به آنها نیازمند مهارت‌هايي با توزيع نابرابر است
  ← هر چند كه به نظر مي‌رسد الگوي اين نابرابري‌ها تابع ثروت است، اما ثروت تعيين‌كننده تام اين الگو نيست

جوانب منفی گسترش رسانه‌ها در فرایند شکل‌دهی شخصی به هویت
← اتکای زیاد افراد به مواد نمادین رسانه‌ای در فرایند شکل‌دهی شخصی به هویت و کنار گذاشتن مواد نمادین تعامل رودرو
 ← هويت بیش از پیش به نظام‌های رسانه‌ای وابسته می‌شود
 ← این نظام‌های رسانه‌ای در ورای کنترل فرد قرار دارند اين احساس در فرد تحكيم مي‌شود كه خود و آينده‌اش خارج از كنترل است
 ← جذب منسجم روایت‌های بی‌شمار از هویت، ناممکن است
  ← نهادهای تخصصی مانند آموزش، رسانه‌ها و… كنترل منسجم ساختن هويت‌هاي فردي را به دست مي‌گيرند
  ← این نظام‌های پیچیده به افراد امکان سازگاری با محیط اجتماعی تازه و دائماً متغير را می‌دهند
  ← در نتيجه، امکان انتقال پیام‌های ایدئولوژیک افزايش مي‌يابد
← گیرندگان قادر به واكنش مستقیم به فرستندگان نیستند
 ← صمیمیت نامتقابل از فاصلۀ دور
 ← عموماً مانند كنش متقابل رو در رو متقابل نیست
 ← صحنه‌آرايي بسيار تأملي و تصنعي است
 ← طرفين در انتخاب نوع رابطه و حفظ آن آزادی عمل زیادی دارد

← طرفداری نامتقابل
 ← شخصیت‌های رسانه‌اي (خصوصاً تلویزیونی) به خاطر فاصله از مخاطب، به نوعی نیروی مانا دست می‌یابند
 ← شخصیت‌هایی مي‌شوند که می‌شود با آنها هم‌حسی کرد
 ← بنابراين، طرفدار بودن، نوعی راهبرد شکل‌دهی شخصی به هویت است

← تجربۀ رادیکال طرفداری
 ← طرفدار بودن مي‌تواند به نوعی از اعتیاد یا شکلی وسواسی از یک فعالیت تبدیل شود
 ← فرد قادر نیست به دلخواه، خودش را از آن رها سازد
 ← جهان طرفدار و زندگی روزمره او یکی می‌شود

آخرین بروز رسانی در دوشنبه, 21 اسفند 1391 ساعت 13:59

تخته سیاه شماره ۴ مبانی فلسفه: سير فلسفه-بخش‌ دوم و آخر

فرستادن به ایمیل چاپ

ادامه مطلب...Avicenna
ابن‌سینا
980-1037

Averroës
ابن‌رشد
1126-1198

Saint Anselm
سن آنسلم
1033-1109
مونولوگیوم/پروسلوگیوم

اثبات خدا با برهان مراتب كمال
 برهان وجودی

آخرین بروز رسانی در دوشنبه, 21 اسفند 1391 ساعت 13:58 ادامه مطلب...

تخته سیاه شماره ۳ نظریه های جامعه شناسی ۳: ماركسیسم ساختارگرا

فرستادن به ایمیل چاپ

ماركسیسم ساختارگرا
⇐ طرح مسأله: نقادی لویی آلتوسر به جبرگرایی فلسفی ماركسیستی.
⇐ طرح مفهوم «سطح آخر تحلیل» برای حل جبرگرایی ماركسیستی.
⇐ «زیربنای اقتصادی» یك مفهوم تحلیلی است، نه ترتیبی.
⇐ باید فلسفة ماركسیستی را از علم جامعه‌شناسی ماركسیستی متمایز كرد: شبیه تمایز میان شیمی/فیزیك.
⇐ باید به جوامع به عنوان مناسبات میان ساختارها نگریست، نه مناسبات میان جوهرها.
⇐ ماركسیسم باید در عین آنكه انسجام منطقی خود را حول فرض زیربنای اقتصادی («بعد شیمیایی») حفظ می‌كند، ساختارهای نسبتاً مستقل را مفروض بدارد. از همه مهمتر (به زعم آلتوسر) ایدئولوژی را به عنوان یك مجموعة زبانیساختاری.
⇐ پیچیدگی روابط و مناسبات اجتماعی منطقاً و در یك «سطح آخر» قابل تقلیل به امور اقتصادی هست، اما عملاً زندگی واقعی و ملموس نیازمند قوانین كمتر پیچیده، علمی و قابل بررسی تجربی است.
⇐ بازتاب نتایج این طرح مسأله، در كار آلتوسر:
⇐ تحول در روش: آلتوسر با الهام از ساختگرایی فرانسوی برای مطالعة علمی این سطح ساختاری نسبتاً مستقل، به روش تحلیل گفتمان (استخراج پیش‌فرض‌های معناشناختی) روی می‌آورد؛
⇐ ریشه‌های ساختگرایی فرانسوی؛
⇐ توجه و افشای ساختارهای معنایی واقعی و پنهان؛
⇐ یك نتیجة مهم از ساختارگرایی زبانی فرانسوی و اعمال آن بر ساختار اجتماعی، آن است كه كنشگران انسانی به خودی خود اهمیت و معنایی ندارند و جایگاه آنهاست كه معنا و مفهوم آنها را متعین می‌كند.
⇐ تحول در سطح تحلیل: سطح تحلیل از بررسی تبیین‌كننده‌های اقتصادی به تبیین‌كننده‌های ایدئولوژیك/سیاسی/اقتصادی تسری بخشیده می‌شود.
⇐ در واقع ایدة زیربنا/روبنا از دستور كار خارج می‌شود.
⇐ همچنین با این تحول در سطح تحلیل، گشایش مهمی در مفهوم طبقة حاكم پدید می‌آید و می‌توان انواع ایدئولوژیك/سیاسی/اقتصادی از طبقة حاكم را مفروض داشت.

یك نمونه؛ اسطوره‌شناسی رولان بارت
⇐ نقش اسطوره انتقال «تاریخ» (به عنوان امری ساختة بشر) به طبیعت (به عنوان امر عینی و غیر قابل اجتناب) است.
⇐ اسطوره نوعی زبان رده دوم است كه معانی القاء شدة ردة اول را از طریق القاء پیش‌فرض‌های بدیهی انگاشته شده اجتناب‌ناپذیر جلوه می‌دهد.
⇐ ایدئولوژی بورژوازی برای آنكه خود را به عنوان امر «طبیعی» جلوه دهد، اصل وجود آن را انكار می‌كند، چرا كه به این ترتیب بورژوا بودن را مساوی انسان بودن جلوه می‌دهد. گویی هیچ راه دیگر بودن جز بودن به شیوة بورژوازی وجود ندارد.

آخرین بروز رسانی در دوشنبه, 21 اسفند 1391 ساعت 13:53

تخته سیاه شماره ۲ نظریه های جامعه شناسی ۳: ماركسیسم ارتدكس

فرستادن به ایمیل چاپ

كارل ماركس
⇐ اسقف باركلی
⇐ امانوئل كانت
⇐ فریدریش هگل
⇐ لودویك فوئرباخ
⇐ كارل ماركس (ایدة پدیدارشناسی ماتریالیستی)
⇐ مفهوم مهم “كار”؛ هستة تبیین ماركسیستی از تاریخ
⇐ دو عنصر اساسی ساختار كار در هر جامعه
⇐ نیروهای تولید
⇐ روابط تولید
⇐ سیر تاریخ بر حسب توالی رشد نیروهای تولید…پوست‌اندازی روابط تولید…رشد نیروهای تولید…پوست‌اندازی روابط تولید...
⇐ مراحل تاریخ: كمون اولیه(برده‌داری(فئودالیسم(سرمایه‌داری(كمون نهایی
⇐ در هر دوره كل پدیده‌های اجتماعی بر اساس عوامل زیربنایی دوگانه تبیین می‌شوند؛ از جمله نظام فكری
⇐ البته ماركس در این زمینه متزلزل می‌نماید؛ مثلاً گاه علم علوم طبیعی را مستثنی می‌كند و گاه آنها را هم داخل فرمول كلی زیربنا/روبنا می‌كند (در اینجا نظریة ماركس آسیب‌پذیر جلوه می‌كند)
⇐ جمع‌بندی كار ماركس (از دیدگاه مرداك و گلدینگ)؛ در نظام سرمایه‌داری:
⇐ انحصار سرمایه‌داری در تولید و توزیع نظرات؛
⇐ نظرات سرمایه‌داری در میان سایر نظرات از اهمیت بیشتری برخوردار است؛
⇐ این تسلط منجر به حفظ وضع موجود می‌شود.

ماركسیسم ارتدكس؛ مورد گراهام مرداك و پیتر گلدینگ
⇐ نقد رویكردهای فرهنگ‌گرا به ماركسیسم در اولویت‌بخشی مفرط به امر فرهنگی؛
⇐ منطق ترتیبی: اول باید ساختار اقتصادی و مالكیتی رسانه‌ها بررسی شود، بعد ساختار فرهنگی؛
⇐ آنها همچنین به جریان اصلی ماركسیسم اولیه نیز این نقد را روا می‌دارند كه بر عوامل فرهنگی توجه نداشته است؛
⇐ اهم واقعیات موجود در موضوع رسانه‌ها از دیدگاه مرداك و گلدینگ:
⇐ كاهش استقلال رسانه‌ها: توجه بیشتر به بازارهای بزرگ+بی‌توجهی به بخش‌های كوچكتر و فرودست‌تر؛
⇐ محدود شدن مالكیت در دست عده‌ای معدود؛
⇐ جلوگیری از ورود جریان‌های بدیل به رسانه‌ها؛
⇐ رسانه‌ها دست به توجیه نابرابری می‌زنند؛
⇐ روی آوردن رسانه‌ها به فرمول‌های آزمایش شده و ابتذال؛
⇐ مردم عمدة دانش خود را از رسانه‌ها به دست می‌آورند.
⇐ سه دستور كار مهم برای پژوهش‌های آتی چپگرایانه:
⇐ رسانه‌های دولتی(تلاش آنها برای اثبات كارآمدی‌شان در پیشبرد اهداف منابع قدرت منجر به وابستگی آنها می‌شود؛
⇐ ساختار مالكیت رسانه‌های از سوی شركت‌های بزرگ؛
⇐ فرایند مصرف‌گرایی.

آخرین بروز رسانی در دوشنبه, 21 اسفند 1391 ساعت 13:53

تخته سیاه شماره 3 مبانی فلسفه: سير فلسفه-بخش‌ اول

فرستادن به ایمیل چاپ

ادامه مطلب...تلاش‌ها برای فهم جهان و سامان‌دهی نوعی نگاه منسجم و منظم به جهان، منشأ فلسفه بوده است.
بنا به این درك است كه فلسفه عملاً معادل تفكر قلمداد می‌شود و تاریخ فلسفه، به نوعی تاریخ تفكر بشری نیز هست.
ادیان مختلف تلاش‌های نخستین (و نه لزوماً تلاش‌های «اولیه») برای حصول چنین تئوری‌هایی برای فهم جهان بوده‌اند؛ فرض خدایان متعدد برای موضوعات اصلی كه بشر با آنها دست به گریبان بود، به تقلیل جهان به یك مجموعۀ قابل درك منجر شد.
انواع پیشرفتۀ چندخدایی، نوعی جوهر واحد یا رب‌الارباب را میان خدایان متعدد تشخیص دادند. بت‌پرستی انتزاعی صورتی از این دین پیشرفته بود.
حسب تاریخ مضبوط، حضرت ابراهیم7(Abraham 2000-1500BC)، خدایان متعدد را ترك، و تنها یك خدا اختیار كرد. اینگونه جهان را به یك واقعیت تقلیل داد و این پیشرفت عمده‌ای محسوب می‌شد.
در همین هنگام، یعنی سال 2000 ق.م. یونانیان وارد سرزمین یونان شدند و پس از یك دورۀ اعتلای تمدنی در حدود 1200 ق.م. به انحطاط رفتند.
قرن 8 قبل از میلاد، گاه طلوع مجدد تمدن یونانی و شكوفایی دوباره و تسری آن به آسیای صغیر (غرب تركیه) بود.

Thales of Miletus
طالس
625?-546?BC

فلسفه در نیمۀ دوم سدۀ ششم ق.م. در قامت ایجاد دركی از جهان كه در مقابل درك ادیان آن زمان از جهان قرار داشت پدید آمد.
فلسفه یا جهان‌بینی ملطی (معرب میلطوسی)، اساساً در مقابل تعابیر اسطوره‌ای و دینی گذشته آهنگ طرح تبیینی مادی از جهان داشت.
فلسفه ملطی اصولاً كوششی است برای تعیین اینكه عنصر اولی یا ماده‌المواد و خمیرمایۀ تمام اشیاء چیست،. و این نكته است كه در فلسفۀ آنان اهمیت دارد، نه آنچه كه به عنوان ماده‌المواد تعیین می‌كردند.
ارسطو به آن «فوزیولوگوی» یا علم شناسایی مواد نام می‌نهاد و عملاً آن را به عنوان یك فلسفه به رسمیت نمی‌شناخت.
طالس، نخستین فیلسوف قلمداد می‌شود. او را همچنین نخستین هندسه‌دان و پایه‌گذاری علم تجربی نیز دانسته‌اند.
از نظر طالس، بن‌مایه همه چیز آب است

ادامه مطلب...

تخته سیاه شماره ۲ مبانی فلسفه: طرح مبحث

فرستادن به ایمیل چاپ

 ادامه مطلب...فلسفه

⇐ فلسفه «علم جامع» بود؛ جامع کل معارف بشری و گردآوری کلیه دانستی‌های انسان در زمینه‌های مختلف به شمار می‌رفت. یک فیلسوف کسی بود که به تمام رشته‌های علوم آن زمان آشنایی داشت و در همه زمینه‌ها صاحب نظر بود. ولی دانستنی‌ها متنوع‌تر و ژرف‌تر گردیدند و از آن دانش (جامع کل) جدا شدند. نخست فیزیک و شیمی و طبیعیات و پس از آن علوم اجتماعی نیز جدا شدند، گو اينكه هيچ گاه نمي‌توان گفت كه جدايي آنها از فلسفه كامل شد. ولی درست از آنجا که فلسفه حاصل جمع ساده و گردآوری این علوم نبود، پس از این جدا شدن‌ها و مستقل شدن‌ها به «هیچ» تبدیل نشد. و از بین نرفت. بر عکس جوهر واقعی فلسفه روشن‌تر و پاک‌تر جلوه‌گر شد؛ يعني شناخت قانونمندی‌های عام و اساسي.
⇐ همین واقعیت که فلسفه از دیرترین دوران‌های تمدن باستانی و حتی قبل از دانش‌هایی نظیر فیزیک و زیست‌شناسی و زمین‌شناسی پدید شده، نشانی از نیاز انسان به آن و اهمیتش در حیات معنوی بشر است. کردار، پندار و رفتار ما، احساسات ما و سراسر زندگی ما زیر تأثیر اندیشه‌های معین فلسفی و جهان‌بینی مربوطه جریان یافته است. این تأثیر امروزه تماماً پیدا و نیرومند است. هر مسألۀ جدی را که در نظر آوریم، از مسائل سیاسی، دولت‌ها، احزاب، مبارزه طبقات و گروه‌ها گرفته تا مسائلی درباره چگونگی پیدایش سیارات و آنچه در گیتی و در زمین می‌گذرد یا درباره سرشت و سرنوشت انسان، پاسخ بدان‌ها به میزان زیادی وابسته بدان است که جهان را چگونه می‌بینیم، چه دید عمومی از این دنیا و آنچه در آن می‌گذرد داریم، و في‌الجمله، از چه پایگاه فلسفی به آن‌ها می‌نگریم. نه فقط پاسخ به مسائل و راه حل آن‌ها، بلکه شیوه برخورد با آن‌ها و نحوه طرح آن‌ها نیز به همین دید معین و به همین پایگاه فلسفی وابسته است. فلسفه از آنجا که عام‌ترین قانونمندی‌های جهان را مطالعه می‌کند، به مثابه مدخل روش‌مندي به همه علوم اعم از دانش‌های طبیعی و اجتماعی جایی بسیار مهم و ضروري دارد.

تعريف
⇐ واژه فلسفه از واژهٔ یونانی Philosophia برگرفته شده‌است که به معنای دوستی حكمت است. این واژهٔ یونانی از دو بخش تشکیل شده است؛ Philo به معنی دوستداری و sophia به معنی حكمت.
⇐ منظور از استعمال واژۀ «حكمت»، توجه به استعدادهای عقلی و فکری است که انسان را قادر می‌سازد تا اشیا، حوادث و امور مختلف را از دیدگاهی بالا و گسترده مورد مطالعه قرار دهد و به این ترتیب، با رويدادها با اطمینان و آرامش روياري شود.
⇐ در عين حال كه فلسفه حكمت است، اما در يك معناي اصطلاحي دقيق‌تر، عبارت است از تأملات سيستماتيك در زمينۀ مفاهيم و اصول ناظر بر (1)وجود، (2)شناخت، (3)برهان، (4)ارزش‌ها و (5)زيبايي.
قلمروهاي اصلي فلسفه
⇐ وجودشناسي: كاوش در زمينۀ محض وجود از آن حيث كه وجود دارد؛
⇐ معرفت‌شناسي: مطالعۀ منشأها، اعتبار و محدوديت‌هاي شناخت؛
⇐ منطق: مطالعۀ منظم درباره اصول استدلال صحيح؛
⇐ اخلاق: مطالعۀ ماهيت رفتار صحيح و قضاوت در مورد ارزش‌ها؛
⇐ زيبايي‌شناسي: مطالعۀ دربارۀ ماهيت زيبايي و هنرهاي زيبا.
زيرشاخه‌هاي عمدۀ فلسفه
⇐ فلسفۀ ذهن: شاخه‌اي از فلسفه كه پديدارهاي ذهني همچون احساس، ادراك، تفكر، اميال، اغراض، خاطره، عواطف، خيال و كنش‌هاي هدفدار را مورد مطالعه قرار مي‌دهد.
⇐ فلسفۀ دين: تأملات فلسفي دربارۀ دين، خصوصاً راجع به وجود خداوند، صفات او، مسألۀ شرور، و معرفت‌شناسي عقايد مذهبي است.
⇐ فلسفۀ علم: شاخه‌اي از فلسفه كه به منطق استدلال علمي، ماهيت قوانين، تبيين‌ها و نظريات علمي، و ارتباطات بالقوۀ شاخه‌هاي مختلف علمي مي‌پردازد.
⇐ فلسفۀ سياست: شاخه‌اي از فلسفۀ اخلاق است كه صرفنظر از چگونگي ساز و كارهاي سياسي، به آنچه بايد در صحنۀ سياست روي دهد توجه نشان مي‌دهد.
⇐ فلسفۀ اجتماع: به ماهيت واقعيت اجتماعي، شناخت آن و سنجش ارزش‌داوري‌هاي متعارف در آن مي‌پردازد.
⇐ فلسفۀ حقوق: شاخه‌اي از فلسفه است كه به ماهيت قانون مي‌پردازد؛ مباحثي همچون اينكه قانون چيست، چند نوع است، چگونه با رفتار اخلاقي مرتبط است يا بايد مربوط باشد و چه اصولي بايد قوانين جزايي و تنبيهي را هدايت و مشخص سازند.
⇐ فلسفۀ زبان: به مباحثي همچون ماهيت معنا، رابطۀ ميان واژگان و اعيان، اصول موضوعۀ نظريات مختلف راجع با يادگيري زبان و… مي‌پردازد.
⇐ ساير حيطه‌ها: فلسفۀ تاريخ، فلسفۀ رياضيات، فلسفۀ فيزيك، فلسفۀ آموزش و پرورش، فلسفۀ فرهنگ، اخلاق حرفه‌اي،….

آخرین بروز رسانی در دوشنبه, 21 اسفند 1391 ساعت 13:58

تخته سیاه شماره ۲ متفكران اجتماعی مسلمان: چرا تفكر اسلامی مهم است؟ چشم اندازهای عمومی

فرستادن به ایمیل چاپ

ادامه مطلب...رابطه علم مدرن و دین
← مفهوم علم مدرن
← سه رويكرد موجود در قبال رابطه علم و دین در جهان اسلام:
← علم مدرن مغايرتي با دين ندارد
← علم چيزيست كه غرب را قدرتمند و بزرگ كرده است؛
← معنای علم با مفهوم اسلامی معرفت مطابق است؛
← در درجۀ اول، علم از جهان اسلام برخاسته است؛
← مسلمانان براي بازيافتن افتخارات گذشته بايد علم را احيا كنند؛
← نوعی اشتراک روانشناختی و فلسفی میان متفکران مدرنیست اسلامی و فلاسفه‌ی ضد دین غربی وجود دارد؛ بر سر «ارزش علم»؛
← کوشش برای حفظ اسلام از طریق حمایت علمی از احیاگری اسلامی و حمایت علمی از قرآن.

← علم مدرن با دین، تنها از جهات اخلاقی مغایرت دارند
← بخش عمده بنیادگرایان مسلمان در این رده می‌گنجند؛
← آنها كه سنیان راست‌دینی هستند، دنیای مدرن را درگیر یك انحراف اخلاقی بزرگ می‌دانند؛
← مشکلات علم مدرن از کاربرد غیراخلاقی علم مدرن ناشی شده‌اند و اساسا خطای علم مدرن نیستند؛
← اعتقاد به اتخاذ علم مدرن و کاربرد آن در یک نظام اخلاقی.

← علم مدرن با دین، اساساً از حیث جهان‌بینی مغایرت دارند
← علم تحت شرایط خاصی در غرب و با مفروضات فلسفی معینی در مورد ماهیت واقعیت ظهور کرد؛
← پرسش از چگونگی در علم مدرن تبیین شده ولی پرسیدن از چرایی نه؛
← علم مدرن هیچ کاری برای کشف ماهیت واقعیت نمی‌تواند انجام دهد.

اهم مسائل مهم امروز
← جذب حداکثری علم و فناوری در تمام کشورهای اسلامی
← کوشش ناچیز برای مطالعه‌ی معنا و تاریخ علم اسلامی
← کوشش اندك در جهت افزایش علم در جهان اسلام بر اساس یک منطق اسلامی در كنار شناخت بایسته علم مدرن

آخرین بروز رسانی در دوشنبه, 21 اسفند 1391 ساعت 13:56

تخته سیاه شماره ۲ جامعه شناسی ارتباطات: چشم انداز كلی

فرستادن به ایمیل چاپ

ادامه مطلب...نهاد ارتباطات جمعی؛ چشم‌انداز كلی
← نهاد ارتباط جمعی شامل فرایندی است كه طی آن، دست‌اندركارن حرفه‌ای ارتباطات، وسیله ارتباطی را طراحی كرده، و از آن برای پخش پیام به صورتی وسیع، سریع، و پیوسته برای رسیدن به اهداف خاص و رساندن معانی معین و اعمال نفوذ در مخاطبانی انبوه و ناهمگون كه به صورتی گزینشی برنامه‌ها را تفسیر می‌كنند، استفاده می‌نمایند.
← زبان نوشتاری/آثار هنری/پست
← چاپ/كتاب/روزنامه/مجله
← تحولات فنی اوایل قرن 19 بدین سو:
← تلگراف و رادیو
← سینما
← تلویزیون
← دگرگونی تكنولوژی دیجیتال
← پدیده عظیم اینترنت
← مناقشه ماهیت اجتماعی یا ضد اجتماعی اجتماع مجازی

اهم مسائل
← برودكست رادیوتلویزیونی
← خشونت و مناقشات اخلاقی
← سكس و مناقشات اخلاقی
← ظهور و سقوط برودكست دولتی
← خبر و كنترل، و دروازه‌بانی خبر
← جهانی‌شدن رسانه‌ها
← تمام وقت شدن رسانه‌ها: رسانه علاوه بر تفریحات، تمام تجربیات، دانش و وجهه‌نظرهای ما را شكل می‌دهد.
← تمركز رسانه‌ها
← پیچیدگی فزاینده رسانه‌ها
← تحلیل ژانر؛ روش مناسبی برای تحلیل رسانه‌های پیچیده‌تر(تحلیل بر حسب نوع برخورد و تفسیر مخاطب)

رویكردهای نظری عمده
← هرولد اینس و مارشال مك‌لوهان: “رسانه، جامعه است”
← ژان بودریار: فراواقعیت رسانه‌ای
← دیوید هلد و همكاران(دگرگونی‌های جهان‌گستر: سیاست، اقتصاد و فرهنگ):
← تمركز فزاینده مالكیت رسانه‌ها و نابودی مالكیت‌های كوچك
← چرخش از مالكیت عمومی به خصوصی
← ساختارهای فراملیتی شركت‌ها
← تنوع یافتن محصولات رسانه‌ها
← تلفیق شركت‌های متنوع رسانه‌ای+پیشرفت‌های تكنولوژیك=ابرشركت‌های رسانه‌ای
← امپریالیسم رسانه‌ای(هربرت شیلر و سید حمید مولانا)
← دگرگونی ساختاری در حوزه عمومی و دموكراسی(یورگن هابرماس)
← چیرگی فرهنگ عوام‌پسند(استورات هال و جان تامپسون)

The-MATRIX-has-you...
← واقعیت: برهوت(ناپدیدار نزد انسان‌ها و هوش مصنوعی)
← هوش مصنوعی، توانمندی ذهنی بالاتری نسبت به انسان؛ دور از ذهن نیست كه بزودی نسبتی با ما پیدا كنند كه ما هم‌اكنون با گوسفندان داریم.
← انسان:
← مردم پشمینه‌پوش رها از دنیای دیجیتال؛
← انسان‌های باطری‌شده و مسخ گشته؛
← رهایی‌یافتگان(مورفیوس، سایفر، ترینیتی، نئو، و...).
← ساختار: محل راه‌اندازی برنامه‌ها. می‌توان هر چیزی را در آن برنامه‌ریزی و اجرا كرد(از جمله ماتریكس).
← ماتریكس: نام یك چت روم میعادگاه مجموعه‌ای از هكرهای حرفه‌ای از جمله، مورفیوس، ترینیتی و نئو. همچنین:
← «واقعیت برنامه‌ریزی شده»، از جنس «شبیه‌سازی متقابل عصبی»؛ «ماتریكس دنیای خیالی ساخته كامپیوتر است، به منظور اعمال كنترل بر انسان‌ها» برای تبدیل یك انسان به «یك باطری با بیش از 120 ولت برق و بیش از 25000 واحد انرژی حرارتی» است؛ «ماتریكس یك جور سیستم است؛ سیستمی كه دشمن ماست».

آخرین بروز رسانی در دوشنبه, 21 اسفند 1391 ساعت 13:59

تخته سیاه شماره ۱ نظریه های جامعه شناسی ۳: تشریح دوره

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر ادامه مطلب...حامد حاجی‌حیدری


← اين دورۀ “نظريه‌هاي جامعه‌شناسي”(۳) در دانشكدۀ علوم اجتماعي دانشگاه تهران، بر مبناي تدارك مهارت‌هاي لازم در زمينۀ شناخت نظريه‌هاي جامعه‌شناسي متأخر(شامل تجديدنظرها پس از جنبش‌هاي 1968) است.
← در اين دوره دو هدف را دنبال مي‌كنيم:
← مهم‌ترين منظور، علاقمندسازي دانشجويان به نظريه اجتماعي است تا انرژي لازم را براي تداوم مطالعات خود در طول دورۀ تحصيل به دست آورند. ما بيشتر سؤال ايجاد خواهيم كرد؛
← هدف دوم، به دست دادن تصويري از سير نظريۀ اجتماعي اخير و اهم مفاهيم آن است؛ اين تصوير شما را كمك مي‌كند تا برنامه‌هاي پژوهشي خود را با ديد بازتري انتخاب كنيد.
← انتظار بر اين است كه اين دوره، درك عمومي و در عين حال اصولي از نظريه اجتماعي را در دانشجو پايه بگذارد.
← تفهيم مطالب به دانشجويان، به شيوه‌هاي ارائه مطالب و زمينه‌هاي اصلي/ بحث كلاسي/ مطالعات دانشجو/ ارزيابي مطالعات دانشجويان/ و مشورت با استاد صورت مي‌گيرد.
برنامه دوره
← طرح مبحث/اعلام برنامۀ ترم/معرفي منابع
← تجديدنظر در الگوي نظريه‌پردازي چپ
← ماركسيسم ارتدكس
← ماركسيسم ساختارگرا
← نظرية امپرياليسم فرهنگي
← فرهنگ توده‌اي و امريكايي
← مكتب انتقادي فرانكفورت
← ماركسيسم نوگرامشي‌اي
← تجديدنظر در الگوي نظريه‌پردازي راست
← رويكردهاي فمينيستي
← رويكردهاي پسامدرنيستي و پساساختارگرا
← رويكردهاي روانكاوانه
منبع اصلي
← درسنامه «نظريه‌هاي جامعه‌شناسي (3)»
فعاليت‌هاي كلاس‌/پس‌ازكلاس
← مباحث كلاس به منظور تدارك مقدمات لازم براي درك منبع اصلي ضروري خواهد بود.
← سؤالات، نكات و ساير ملاحظات خود را در تالار گفتگوي اينترنتي درس به اشتراك بگذاريد.
← گزارش‌هاي زير را در مواقع تعيين شده، تايپ شده تحويل دهيد:
← گزارش 1(1 نمره): چكيده انتقادي فصل 1 (حداكثر 2 صفحه=700 كلمه)، همراه با نظرات شخص شما(حداقل 2 صفحه =700كلمه)؛
← گزارش 2(1 نمره): چكيده انتقادي فصل 2 (حداكثر 2 صفحه=700 كلمه)، همراه با نظرات شخص شما(حداقل 2 صفحه =700كلمه)؛
← گزارش 3(1 نمره): چكيده انتقادي فصل 3 (حداكثر 2 صفحه=700 كلمه)، همراه با نظرات شخص شما(حداقل 2 صفحه =700كلمه)؛
← گزارش 4(1 نمره): چكيده انتقادي فصل 4 (حداكثر 2 صفحه=700 كلمه)، همراه با نظرات شخص شما(حداقل 2 صفحه =700كلمه)؛
← گزارش 5(1 نمره): چكيده انتقادي فصل 5 (حداكثر 2 صفحه=700 كلمه)، همراه با نظرات شخص شما(حداقل 2 صفحه =700كلمه)؛
← گزارش 6(1 نمره): چكيده انتقادي فصل 6 (حداكثر 2 صفحه=700 كلمه)، همراه با نظرات شخص شما(حداقل 2 صفحه =700كلمه)؛
← گزارش فوق‌العاده(تا 2+ نمره): چكيده انتقادي كتاب فيليپ دانيل اسميت (1384)، درآمدي بر نظريه فرهنگي، ترجمه حسن پويان، تهران، دفتر پژوهش‌هاي فرهنگي.
خط مشي ارزيابي پايان دوره
← امتحان پايان ترم بر مبناي (1) جزوة درسنامه «نظريه‌هاي جامعه‌شناسي (3)» تا صفحة 97، همچنين (2) مباحث كلاس برگزار خواهد شد (14 نمره).
رفع اشكال
آدرس ایمیل جهت جلوگیری از رباتهای هرزنامه محافظت شده اند، جهت مشاهده آنها شما نیاز به فعال ساختن جاوا اسکریپت دارید
← تالار گفتگوي اينترنتي: PhiloSociology.ir
← روزهاي يكشنبه تا چهارشنبه(ساعت 14:00 تا 15:30).
كتاب‌شناسي؛ ساير منابع پيشنهادي براي مطالعۀ افزون
برداشت اصولي و مقدماتي از نظريۀ اجتماعي (به ترتيب اولويت مطالعه) 
← الكس كالينيكوس (1383)، درآمدي تاريخي به نظريه اجتماعي، ترجمه اكبر معصوم‌بيگي، تهران، آگه.
← كلود ژيرو (1384)، تاريخ جامعه‌شناسي، ترجمه گيتي خرسند، تهران، نگاه معاصر.
← حسين بشيريه (1384)، “تاريخ انديشه‌هاي سياسي در قرن بيستم؛ انديشه‌هاي ماركسيستي”، تهران، ني.
← حسين بشيريه (1384)، “تاريخ انديشه‌هاي سياسي در قرن بيستم؛ ليبراليسم و محافظه‌كاري”، تهران، ني.
← اچ. اي. بارنز و اچ. بكر (1354)، تاريخ انديشه اجتماعي، ج.1، ترجمه جواد يوسفيان، علي‌ اصغر مجيدي، تهران، كتاب‌هاي سيمرغ.
← اچ. اي. بارنز و اچ. بكر (1358)، تاريخ انديشه اجتماعي، ج.2 ، ترجمه جواد يوسفيان، تهران، نشر همراه.
مرور نظريه‌هاي جامعه‌شناسي (به ترتيب اولويت مطالعه)   
← تيم دلني (1387)، نظريه‌هاي كلاسيك جامعه‌شناسي، ترجمه بهرنگ صديقي و وحيد طلوعي، تهران، نشر ني.
← ليوئيس كوزر (1376)، زندگي و انديشۀ بزرگان جامعه‌شناسي، ترجمه محسن ثلاثي، تهران، نشر علمي.
← جرج ريتزر (1374)، نظريه‌هاي جامعه‌شناسي، ترجمه احمدرضا غرويزاد، تهران، ماجد، صص.1691.
← جرج ريتزر (1374)، نظريۀ جامعه‌شناسي در دوران معاصر، ترجمه محسن ثلاثي، نشر علمي.
← يان كرايب (1384)، نظريۀ اجتماعي كلاسيك؛ مقدمه‌اي بر انديشه ماركس، وبر، دوركيم، زيمل، ترجمه شهناز مسمي‌پرست، تهران، آگه.
← يان كرايب (1378)، نظريۀ اجتماعي مدرن؛ از پارسنز تا هابرماس، ترجمه عباس مخبر، تهران، نشر آگه.
← غلامعباس توسلي (1374)، نظريه‌هاي جامعه‌شناسي 1، تهران، دانشگاه پيام نور.
← حسين ابوالحسن تنهايي (1375)، نظريه‌هاي جامعه‌شناسي 2، تهران، دانشگاه پيام نور.
← راب استونز (1379)، متفكران بزرگ جامعه‌شناسي، ترجمه مهرداد ميردامادي، تهران، نشر مركز.
← استيون سيدمن (1386)، كشاكش آراء در جامعه‌شناسي، ترجمه هادي جليلي، تهران، نشر ني.
نظريه‌هاي متأخر(به ترتيب اولويت مطالعه)    
← فيليپ دانيل اسميت (1384)، درآمدي بر نظريه فرهنگي، ترجمه حسن پويان، تهران، دفتر پژوهش‌هاي فرهنگي.
← اندرو ميلنر و جف براويت (1385)، درآمدي بر نظريه فرهنگي معاصر، ترجمه جمال محمدي، تهران، ققنوس.
← استيون سيدمن (1386)، كشاكش آرا در جامعه‌شناسي، ترجمه هادي جليلي، تهران، نشر ني.
← كرايج كالهون و ديگران (1387)، نظريه جامعه‌شناختي معاصر، ترجمه جمال محمدي در حميدرضا جلايي پور، جمال محمدي، و محمدرضا جلايي‌پور، نظريه‌هاي متأخر جامعه‌شناسي، تهران، نشر ني، صص.456125.
← رزمري تانگ (1387)، درآمدي جامع بر نظريه‌هاي فمينيستي، ترجمه منيژه نجم عراقي، تهران، نشر ني.
تأمل عميق و كسب مهارت در تحليل نظري   
← ريمون آرون (1372)، مراحل اساسي انديشه در جامعه‌شناسي، ترجمه باقر پرهام، تهران، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامي.
← ريمون بودون (1384)، مطالعاتي در آثار جامعه‌شناسان كلاسيك، 2جج.، ترجمه باقر پرهام، تهران، نشر مركز.
دسترسي به برگزيده متون اصلي    
← ليوئيس كوزر و برنارد روزنبرگ (1378)، نظريه‌هاي بنيادي جامعه‌شناسي، ترجمه فرهنگ ارشاد، تهران، نشر ني.
← فرانكلين لوفان بومر (1385)، جريان‌هاي بزرگ در تاريخ انديشه غربي، ترجمه حسين بشيريه، تهران، باز.
← لارنس كهون (1381)، از مدرنيسم تا پست‌مدرنيسم، ويراستار ترجمه عبدالكريم رشيديان، تهران، ني.
← سايمون ديورينگ (1382)، مطالعات فرهنگي، ترجمه نيما ملك‌محمدي و شهريار وقفي‌پور، تهران، تلخون.
← پيتر ورسلي (1373)، جامعه‌شناسي مدرن، 2جج.، ترجمه حسن پويان، تهران، چاپخش.
← جي. اچ. آبراهامز (1369)، مباني و رشد جامعه‌شناسي، 2جج.، ترجمة حسن پويان، تهران، چاپخش.

آخرین بروز رسانی در دوشنبه, 21 اسفند 1391 ساعت 13:45

تخته سیاه شماره ۱ متفكران اجتماعی مسلمان: مرور انديشه‌هاي اجتماعي متفكران مسلمان

فرستادن به ایمیل چاپ

حامد حاجی‌حیدریادامه مطلب...


مرور انديشه‌هاي اجتماعي متفكران مسلمان

⇐ اسلام، در فرجام طريق اديان ابراهيمي، منادي كمال و اتمام دركي از جهان است كه اقلاً از ابراهيم خليل (حدود 2000 ق.م.) تا كنون، همچنان پابرجاي و مقتدر باقي مانده است. اين جهان‌بيني، چهل قرن است كه توان سازمان‌دهي درك منسجمي از جهان را نزد جمعيت انبوهي از مردم در خود محفوظ داشته است. تا كنون ميلياردها انسان بر اساس اين درك، زندگي شخصي و فرهنگ خود را سامان داده‌اند. تاريخ تمدن اديان ابراهيمي نشان داده است كه پايبندان به اين سنت ديني نيرومندترين پايه‌هاي تمدن را بنياد كرده‌اند. چه در اين پايه‌ها هست كه آن را تا بدين سطح توانمند مي‌سازد؟
⇐ انديشۀ اجتماعي متفكران مسلمان، انديشه اجتماعي است كه از زمينه فرهنگي اسلامي برخواسته باشد.
⇐ سنت‌هاي فكري را شامل مي‌شود كه بر پايۀ اين جهان‌نگري ارزشمند، البته با افت و خيزهاي انديشۀ بشري، بنياد شده است. برخورد تمدن اسلامي و تمدن غربي در قرن يازدهم ميلادي (با آغاز نبردهاي صليبي)، تأثير متقابلي بر هر دو تمدن داشته است و آنچه امروز به عنوان تمدن جهاني شناخته مي‌شود، حاصل تعامل اين دو تمدن بوده است.
⇐ اكنون در فرجام قرن بيستم و آغاز هزارۀ جديد، صورتبندي تازه‌اي در تعامل ميان غرب و تمدن اسلامي مورد انتظار است كه در درجۀ نخست، از دانشجويان ايراني توقع پيشبرد آن مي‌رود. درس متفكران اجتماعي مسلمان، در دورۀ كارشناسي ارشد، اگر به نحو بايسته‌اي ارائه شود، مقدمات اين كار را فراهم خواهد آورد.
⇐ تفهيم مطالب به دانشجويان محترم، به شيوه‌هاي ارائه مطالب و زمينه‌هاي اصلي، بحث در كلاس، مطالعات دانشجو، ارزيابي مطالعات دانشجويان، و مشورت با استاد صورت مي‌گيرد.
برنامه دوره
⇐ اعلام برنامه دوره/ كليات/درآمد تاريخي و مفهومي
⇐ چرا تفكر اسلامي مهم است؟  
⇐ آغاز زودهنگام سياق فكري مدرن عبدالرحمن‌ابن‌خلدون تيپ پذيرندگان مدرنيت
⇐ واقعاً مدرنیت مهم است؟ الهامات سيد جمال‌الدين اسدآبادي 
⇐ مدرنیت در قامت یك بحران محمد اقبال لاهوري تيپ منتقدان مدرنيت
⇐ تلاش برای خروج از بحران ابونصر فارابي تيپ حكمت مشرقي
منبع اصلي
⇐ درسنامه «اندیشه‌های اجتماعی متفكران مسلمان».
فعاليت‌هاي كلاس‌/پس‌ازكلاس
⇐ مباحث كلاس به منظور تدارك مقدمات لازم براي درك منبع اصلي ضروري خواهد بود؛
⇐ سؤالات، نكات و ساير ملاحظات خود را در تالار گفتگوي اينترنتي درس به اشتراك بگذاريد. مطالب وبلاگ را دنبال كنيد.
⇐ گزارش 1(1 نمره): چكيده انتقادي گام اول (حداكثر 2 صفحه=700 كلمه)، همراه با نظرات شخص شما(حداقل 2 صفحه =700كلمه)؛
⇐ گزارش 2(1 نمره): چكيده انتقادي گام دوم (حداكثر 2 صفحه=700 كلمه)، همراه با نظرات شخص شما(حداقل 2 صفحه =700كلمه)؛
⇐ گزارش 3(1 نمره): چكيده انتقادي گام سوم (حداكثر 2 صفحه=700 كلمه)، همراه با نظرات شخص شما(حداقل 2 صفحه =700كلمه)؛
⇐ گزارش 4(1 نمره): چكيده انتقادي گام چهارم (حداكثر 2 صفحه=700 كلمه)، همراه با نظرات شخص شما(حداقل 2 صفحه =700كلمه)؛
⇐ گزارش 5(1 نمره): چكيده انتقادي گام پنجم (حداكثر 2 صفحه=700 كلمه)، همراه با نظرات شخص شما(حداقل 2 صفحه =700كلمه)؛
⇐ گزارش فوق‌العاده: مرور انتقادي كتاب اسلام و تنگناهاي انسان متجدد (اختياري؛ تا 3+ نمره).
خط مشي ارزيابي پايان دوره
⇐ امتحان پايان ترم منحصراً بر مبناي (1)درسنامه «اندیشه‌های اجتماعی متفكران مسلمان» و (2)مباحث كلاس (15نمره) صورت مي‌گيرد.
مراجعه جهت رفع اشكال
hajiheidari@PhiloSociology®.ir
⇐ تالار گفتگوي اينترنتي: PhiloSociology®.ir
⇐ روزهاي يكشنبه تا چهارشنبه(ساعت 14:00 تا 15:30).
كتاب‌شناسي؛ ساير منابع پيشنهادي براي مطالعۀ افزون در زمينۀ مباني فلسفه
⇐ برنارد لوئيس (1384)، مشكل از كجا آغاز شد؟ تأثير غرب و واكنش خاورميانه، ترجمه شهريار خواجيان، تهران، اختران.
⇐ برنارد لوئيس (1386)، خاورميانه؛ دوهزار سال تاريخ از ظهور مسيحيت تا امروز، ترجمه حسن كامشاد، تهران، ني.
⇐ ماجد فخري (1382)، سير فلسفه در جهان اسلام، ترجمه گروه مترجمان، تهران، مركز نشر دانشگاهي.
⇐ حنا فاخوري و خليل جر (1386)، تاريخ فلسفه در جهان اسلامي، ترجمۀ عبدالحميد آيتي، تهران، شركت انتشارات علمي و فرهنگي.
⇐ سيد حسين نصر و اليور ليمن (1383)، تاريخ فلسفه اسلامي، 3 جج.، تهران، حكمت.
⇐ غلامحسين ابراهيمي ديناني (1376)، ماجراي فكر فلسفي در جهان اسلام، 3 جج.، تهران، طرح نو.
⇐ حميد عنايت(1372)، انديشه سياسي در اسلام معاصر، ترجمه بهاءالدين خرمشاهي، تهران، خوارزمي.
⇐ حميد عنايت (1370)، سيري در انديشه سياسي عرب، تهران، اميركبير.
⇐ علي اكبر عليخاني (ويراستار) (1386)، روش‌شناسي در مطالعات سياسي اسلام، تهران، انتشارات دانشگاه امام صادق(ع).
⇐ علي اكبر عليخاني (ويراستار) (1386)، انديشه سياسي در جهان اسلام از فروپاشي خلافت عثماني، 2جج.، تهران، پژوهشگاه علوم انساني فرهنگ و مطالعات اجتماعي جهاد دانشگاهي.
⇐ موسي نجفي (ويراستار) (1374)، تأملات سياسي در تاريخ تفكر اسلامي، 5جج.، تهران، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي.
⇐ هراير دكمجيان (1377)، جنبش‌هاي اسلامي در جهان عرب، تهران، انتشارات كيهان.
⇐ مهرزاد بروجردي (1377)، روشنفكران ايراني و غرب، ترجمه جمشيد شيرازي، تهران، فرزان.
⇐ تقي آزاد ارمكي (1374)، انديشۀ اجتماعي متفكران مسلمان؛ از فارابي تا ابن خلدون، تهران، سروش.
⇐ تقي آزاد ارمكي (1377)، انديشۀ اجتماعي متفكران مسلمان؛ از خواجه‌نظام‌الملك تا مرتضي مطهري، تهران، مؤسسۀ نشر جهاد.
⇐ محمود نفيسي (1368)، سيري در انديشه‌هاي اجتماعي مسلمين، تهران، انتشارات اميري.
⇐ علي ميرسپاسي (1384)، تأملي در مدرنيته ايراني؛ بحثي درباره گفتمان‌هاي روشنفكري و سياست مدرنيزاسيون در ايران، ترجمه جلال توكليان، تهران، طرح نو.
⇐ محمد منصور هاشمي (1386)، دين‌انديشان متجدد؛ روشنفكري ديني از شريعتي تا ملكيان، تهران، كوير.

 

آخرین بروز رسانی در دوشنبه, 21 اسفند 1391 ساعت 13:48

صفحه 9 از 10