فیلوجامعه‌شناسی

رنسانس به مثابه احیاء ادبیات و هنر کلاسیک

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشت آزاد از کتابخانه مرجع انکارتا؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


• اومانیست‌های رنسانس، مفتون ادبیات یونان و روم باستان بودند.
• اومانیست‌ها، آثار کلاسیک یونان و روم را، گویای شأن و عظمت معرفت انسانی می‌شمردند و از آن مهم‌تر، در درون آن‌ها الگوهای مهمی برای عصر جدید می‌جستند.
• سِنت ژروم، در تحقیقی درباره‌ی نقاش ایتالیایی، آنتونلو دی مسینا (۱۴۳۰-۱۴۷۹)، شیوه‌ی تفکر در سده چهاردهم میلادی را نشان می‌دهد.
• آنتونلو به خاطر دستاوردهای ادبی مهم، که از جملۀ آن‌ها ترجمه‌ای از انجیل به زبان لاتین بود، مشهور شد. ترجمۀ او فوق‌العاده موشکافانه و دقیق و مبهوت کننده بود. آثار نقاشی آنتونلو نیز، توجهی مفرط به جزئیات و فهم چشم‌اندازی دارد که ویژگی‌های مهم جدیدی از نقاشی رنسانس را برجسته می‌کند.
• در طول قرون وسطی، علاقه‌ای خاص در باب ادبیات کلاسیک، بالاخص ترجمه‌های لاتین از یونانی وجود داشت. ولی این توجه، عمدتاً به فعالیت‌های حرفه‌ای متألهان، فیلسوفان و نویسندگان محدود شده بود. این علقۀ قرون وسطایی، در جریان رنسانس عمومیت یافت. در رنسانس، مردم از قسمت‌های مختلف جامعه (از پادشاهان و نجیب زادگان گرفته، تا بازرگانان و سربازان) ادبیات و هنر کلاسیک را مطالعه می‌کردند.
• برخلاف پژوهشگران حرفه‌ای قرون وسطی، این مردم، آماتورهایی بودند که برای لذت مطالعه می‌کردند و علایق آن‌ها به هنر، به سرعت، از گذشته به سمت علایق معاصر کشیده شد. بنابراین، هنر و ادبیات قرون وسطی به این سو گرایش داشت که به علاقه‌ و هدفی خاصی بپردازد، ولی آثار دوره‌ی رنسانس در باب هنر و ادبیات، معطوف به هنر برای هنر و ادبیات برای ادبیات شدند.
• پس، توجه اومانیست‌های عصر رنسانس به ادبیات و هنر کلاسیک، رفته رفته به یک سبک برای بیان مضامین جدیدی تبدیل شد که معمولاً از استعلای دنیای کلاسیک خالی بود و ایماژها و ظواهر را برجسته می‌کرد. حاصل نهایی، تدارک ریطوریقا و فن بیان مطنطنی از سطحی‌نگری و کم‌عمقی دیدگاه مدرن بود.
مآخذ:...
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.