فیلوجامعه‌شناسی

کارل مارکس: عمق مفهوم ”امر طبیعی“

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشت آزاد از جرج مک‌کارتی؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


• ذات علوم طبیعی در یک جامعه‌ی از قید سلطه رهاشده، دیگر در معرفت تولیدی یا صنعتی با الزامات تئوریک کنترل بر طبیعت و فعالیت انسانی تعریف نمی‌شود. در واقع، فهم کار و تولید با کلیدواژه «کنترل بر طبیعت» لزوماً ناقص و نارساست. به جای این مفهوم، مارکس، مفهوم «نیاز» (needs) را مطرح می‌کند. کار و تولید مادی، بیانی دیگر از نیاز انسان خواهد شد.
• این نکته اساسی است: نیاز، میانجی رابطه‌ی میان بشر و طبیعت است.
• تکرار: این نکته اساسی است: نیاز، میانجی رابطه‌ی میان بشر و طبیعت است.
• مارکس، با انکار ارزش‌های نظریات سیاسی مدرن که متکی بر پارادایم سودانگاری و حقوق طبیعی مبنایی برای رابطه‌ی میان طبیعت و انسانیت فراهم می‌آورند، به دیدگاه کلاسیک یونانی و ارسطویی در باب فضیلت و عدالت اجتماعی، به عنوان تعابیری بنیادین از نیاز انسانی باز می‌گردد.
• پارتریشیا اسپیرینگبرگ، این استمرار ارسطو در مارکس را این ترتیب خلاصه می‌کند: «نظریه‌ی مارکس در باب ازخودبیگانگی، تعبیر پیچیده‌تری است از تمایز ارسطویی میان فعالیت اقتصادی منتقل‌شده به نیازهای اشتراکی (oikonomia) از یک سوی، و در مقابل، تولید ارزش‌های مصرفی و مال‌اندوزی (chrematistike) در جامعه‌ی تحت حکومت و متمایل به پول‌سازی (pleonexia) و تولید ارزش‌های مبادله. ... مارکس هر چه بیشتر، در آثار متأخر، به فرایندهای تولید، مبادله و گردش ثروت پرداخت، و تصورش از نیازها به دیدگاه ارسطو نزدیک‌تر می‌شد».
• مارکس در بخش نهایی مقالۀ «مالکیت خصوصی و کمونیسم»، مستقیماً به ارسطو ارجاع می‌دهد، و می‌گوید که نقطه عزیمت زندگی بشری، عمل آمیزش جنسی است که طی آن، «طبیعت مادی» و «انسانیت معنوی»، در یک سنتز خلاق و بارور، ترکیب می‌شوند. پس، در مغز و جوهر زندگی انسانی، «طبیعت مادی» و «انسانیت معنوی» از هم قابل تفکیک نیستند.
• طبیعت در ادراک و تفکر «به منصۀ نظر می‌رسد»، و سپس، به لحاظ اجتماعی از طریق کسب و کار و تولید تبلور می‌یابد. پس، طبیعت با طی سه مرحلۀ آمیخته است که برای ما طبیعت می‌شود. طبیعت تا آنجا که به ما مربوط است، طبیعت ادراک شده و تولید شده است.
• مارکس با بسط مقولات کانتی ذهن تا آن‌جا که شامل زبان، فرهنگ و ایدئولوژی سرمایه‌داری صنعتی نیز شود، معلوم می‌کند که طبیعت و امر طبیعی، خود را از طریق مقولات اقتصادی و علم نظری به انسان می‌نمایاند. پس امر طبیعی، از امر روحی و پدیداری قابل انفکاک نیست.
مآخذ:...
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.