فیلوجامعه‌شناسی

عوامل‌مؤثر‌بر‌شكل‌گيري‌وضعيت‌اجتماعي‌و‌فردي‌سكولار‌از‌ديدگاه‌قرآن‌کریم‌ (۵۳)/ برخوردامت‌ها

فرستادن به ایمیل چاپ

دکترحامدحا‌جی‌حیدری/ الهام‌نصرتی


گزارش رساله پایان‌نامه/رتبه اول تحقیقات علوم انسانی تهران/جشنواره محقق حلی ۱۳۹۰

← برخورد کوبنده...
← برخورد کوبنده تمدن غرب و اسلام، دگرگونی‌ها و شکاف‌هایی در هر دو پدید آورده است.
← ولی بی‌گمان، تأثر امت اسلامی از تمدن غربی، حداقل از دویست و ده سال پیش تا کنون، بیش از تأثر تمدن غربی از امت اسلام بوده است.
← نتیجه، پدیداری زمینه‌هایی بی‌سابقه، در امت اسلام بوده است.
← و در این میان، تکنولوژی، بازیگر اصلی بود.
← تکنولوژی...
← تکنولوژی نوع خاصی از تلقی را پدید آورده است که ”جهان واقعی“ که بشود جدی گرفت را به جهانی عینی و نامقدس تبدیل می‌کند.
← نگاه تکنیکی به جهان، ”غیب“ و جهان مقدس را از ساحت توجه می‌راند.
← این، نگاهی است که تأثیر قاطعی بر شکل‌گیری جهان‌بینی جوانان ما هم گذاشته است.
← شاید ساحت مقدسی برای این جوانان باقی مانده باشد، ولی این ساحت مقدس، به نوعی مناسک و شعائر تقلیل می‌یابد.
← ابزار و شیوه‌ای اصولی برای برخورد با دنیا نیست.
← وجه هنجاری خود را از دست داده است؛ به این دلیل ساده که از جنس تکنولوژی نیست.
← یعنی نمی‌توان دقیقاً مکانیسم عمل آن را دید، درک کرد و از همه مهم‌تر، ”به کار برد“.
← این، یکی از اساسی‌ترین مؤلفه‌هایی است که تمدن مشرقی و معنوی را آسیب‌پذیر ساخته است و این جامعه را کم و بیش و با افت و خیز، به سوی بی‌دینی سوق می‌دهد.
← راه ایمان ملت، در زمانه عقل عینی، و فقدان وحی و نبی و امام، راه پر سنگلاخی است.
← دشوار است.
← مردمی که نبی یا فرستاده‌ای از دنیای غیب ندیده‌اند، ایمان به غیب را دشوار بپذیرند.
← از دیدگاه برخی جامعه‌شناسان و پژوهندگان حیطه دین، که در رأس آنان امیل دورکیم قرار دارد، جوهر دین، مرزبندی میان امر مقدس و امر نامقدس است، و این نقطه‌ای است که از سوی تکنیک هدف قرار می‌گیرد.
← در فهم قرآن از دین نیز، ايمان به غيب، نخستين نقطه‏اي است كه مؤمنان را از غير آنها جدا مي‌سازد و پيروان اديان آسماني را در برابر منكران خدا و وحي و قيامت قرار مي‌دهد و به همين دليل، نخستين ويژگي پرهيزكاران، ايمان به غيب ذكر شده است:

----------------------------------------
ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِين الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ  وَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَ بِالاخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ أُولئِكَ عَلي‏ هُدي مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
بقره/۵-۳
----------------------------------------

← مؤمنان، مرز جهان ماده را شكافته، و خويش را از چهار ديواري آن گذرانده‏اند، آنها با اين ديد وسيع با جهان فوق‌العاده بزرگتري ارتباط دارند.
← در جهان انسان‌ها، روح انساني فاصله زيادي ميان آنان و حيوانات ايجاد كرده است. مرگ به معني فنا و نابودي نيست، بلكه يكي از مراحل تكاملي انسان و دريچه‏اي است به جهان وسيعتر و پهناورتر.
← در حالي كه مخالفان آنها اصرار دارند که انسان را همچون حيوانات در چهار ديواري جهان ماده محدود كنند، و اين سير قهقرايي را تمدن و پيشرفت و ترقي نام مي‏نهند!
← آيا اين دو انسان با اين دو طرز تفكر با هم قابل مقايسه‏اند؟!
← آيا خط سير زندگي و رفتار آنها در اجتماع يكسان است؟ الگوهی تمدنی آنان متفاوت است.
← اولي نمي‏تواند از حق و عدالت و خيرخواهي و كمك به ديگران صرف نظر كند، و دومي دليلي براي هيچ گونه از اين امور نمي‏بيند، مگر آنچه در زندگي مادي او براي امروز يا فردا اثر داشته باشد.
← در دنياي مؤمنان راستين برادري است و تفاهم، پاكي است و تعاون، در حالي كه در دنيايي كه ماديگري بر آن حكومت مي‌كند، استعمار است و استثمار، و خونريزي است و غارت و چپاول، و اگر مي‏بينيم قرآن نقطه شروع تقوا را در آيات فوق، ايمان به غيب دانسته دليلش همين است.
← در اينكه آيا ايمان به غيب در اينجا تنها اشاره به ايمان به ذات پاك پروردگار است، يا غيب در اينجا مفهوم وسيعي دارد كه عالم وحي و رستاخيز و جهان فرشتگان و به طور كلي، آنچه وراي حس است شامل مي‌شود، در ميان مفسران بحث است.
← از آنچه در بالا گفتيم كه ايمان به جهان ما وراء حس، نخستين نقطه جدايي مؤمنان از كافران است روشن مي‌شود كه غيب در اينجا داراي همان مفهوم وسيع كلمه مي‏باشد، به علاوه تعبير آيه مطلق است، و هيچگونه قيدي در آن وجود ندارد كه به معني خاصي محدودش كنيم. و اگر مي‏بينيم در بعضي از روايات اهل بيت: (نور الثقلين، ج.اول، ص.۳۱) غيب در آيه فوق تفسير به ”امام غائب حضرت مهدي سلام اللَّه عليه“ شده كه به عقيده ما هم اكنون زنده است و از ديده‏ها پنهان مي‏باشد، منافاتي با آنچه در بالا گفتيم ندارد، روايات فوق در حقيقت مي‏خواهد وسعت معني ايمان به غيب و شمول آن را حتي نسبت به امام غائب علیه السلام مجسم كند، حتي مي‏توان گفت ايمان به غيب‏ معني وسيعي دارد كه ممكن است با گذشت زمان حتي مصداق‌هاي تازه‏اي پيدا كند (تفسير نمونه، ج.۱، ص.۷۱).
← در كتاب معاني الاخبار از امام صادق علیه السلام روايت آمده، كه در ذيل آيه: ”الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ“ فرموده: يعني ”كسي كه ايمان بقيام قائم علیه السلام داشته باشد، و آن را حق بداند“ (كمال الدين، ج.۲، ص.۳۴۰، ح.۱۹).
← و در تفسير عياشي از امام صادق علیه السلام روايت شده كه در ذيل جمله: ”وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ“، فرموده: يعني از آنچه ما به ايشان تعليم كرده‏ايم، به ديگران تعليم مي‌كنند، و علم را گسترش مي‌دهند (تفسير عياشى، ج.۱، ص.۲۵، ح.۱).
← نيز، در كتاب معاني الاخبار از آن جناب، و در ذيل همان جمله روايت آمده، كه فرمود: يعني از آنچه ما به ايشان تعليم داده‏ايم بديگران داده، علم را گسترش مي‌دهند، و از آنچه از قرآن به ايشان آموختيم، تلاوت مي‌كنند (معانى الاخبار، ص.۲۳، ح.۲)  (ترجمه الميزان، ج.۱، ص.۶۹).
در نتیجه...
• بهره‌ي ۱۶۴. گسترش بي‌توجهي به غيب و اتكاء صرف به ابزار و اسباب ظاهري، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد را به سوي وضعيت سكولار سوق مي‌دهد.
• بهره‌ي ۱۶۵. افراط در نگاه متعقلانه فنی و تکنولوژیک به دستورات ديني، و تعبدگريزي، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد را به سوي وضعيت سكولار سوق مي‌دهد.
• بهره‌ي ۱۶۶. فطرت‌گريزي و عدم رجوع به وجدان دروني در تشخيص مصالح اخلاقي، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد را به سوي وضعيت سكولار سوق مي‌دهد. گاه اين مراجعه به فطرت و وجدان را براي كشف خير اخلاق عملي، ”انصاف“ (fairness) مي‌نامند. در واقع، افراد با معيار قرار دادن وجدان خود درمي‌يابند كه در يك موقعيت دشوار اخلاقي چه گزينه عملي را برگزيند.
• بهره‌ي ۱۶۷. مؤمنين دو هدايت دارند كه هدايت اول از سلامت فطرت آنان ناشي مي‌شود و هدايت دوم از طرف كتاب مقدس و تشريع حاصل مي‌آيد. هدايت اول، يعني آنكه شخص داراي فطرت سالم باشد و به وسيله آن گواهي دهد خالقي او را آفريده كه از او و همه موجودات عالم بالاتر است و به هيچ‌كس و هيچ چيز احتياجي ندارد (ايمان به غيب و توحيد) و چنين كسي كه همه موجودات عالم را سرپرستي مي‌نمايد، هيچگاه آنان را به خود وانمي‌گذارد و راه سعادت و كمال را به ايشان نشان مي‌دهد (ايمان به حقيقت نبوت) و پروردگاري چنين قادر و توانا جهاني با اين وسعت را بي هدف و پوچ نيافريده و حياتي ديگر در انتظار همه انسان‌ها مي‌باشد تا پاداش و جزاي اعمال خود را در آن ببيند و هميشه در آن باقي باشد (ايمان به معاد). پس، اين فطرت سالم را خداوند به او بخشيده و او به وسيله آن به پنج صفت متقين (ايمان به غيب/اقامه نماز/انفاق/ايمان به آنچه بر انبيا نازل شده/يقين به آخرت) واصل مي‌شود و نماز و زكاتي را كه فطرتش گواهي مي‌دهد مي‌خواند و مي‌پردازد و پس از آن هدايت دوم قرآن شامل حال چنين مؤمني مي‌شود و خداوند مي‌فرمايد در آن كتاب بي‌ترديد هدايتي براي مؤمنين است.
• بهره‌ي ۱۶۸. انحراف از فطرت و راه هدايت تشريعي الهي باعث مي‌شود كه خداوند نيز بر گمراهي افراد بيفزايد و گمراهي محتوم افراد و جوامع رقم زند. در واقع، در ميان عوامل سكولار شدن جامعه، بايد به اين عامل غيبي نيز تأكيد كرد. يعني خداوند به همان ترتيب كه در رقم زدن قطعي هدايت افراد و جوامع در كنار و پس از ايمان و عمل نيك آنان مؤثر است، در رقم زدن گمراهي آنان نيز تأثيردارد.
• بهره‌ي ۱۶۹. حضور واقعي نبي در زندگي عملي است كه معناي واقعي اصل اعتقادي نبوت است. اگر نبي به عنوان اصلي‌ترين هادي زندگي فردي و اجتماعي مشهود نظر مردم قرار نگيرد، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد به سوي وضعيت سكولار سوق مي‌يابند.
• بهره‌ي ۱۷۰. كساني كه به پيامبران ايمان نياورده‌اند از دعوت آنان بهره‌اي نمي‌برند. ايمان به پيامبران، متمايز اعتقاد به راستي دعوت آنان است. در واقع، پيروي از پيامبران تفاوتي اصولي با پيروي از دانشمندان و عالمان دارد. اعتقاد ما به صداقت پيامبران متضمن اطمنيان از خاستگاه غيبي آنان است و اذعان به معصوميت و راستگويي علي‌الاطلاق ايشان. زوال چنين نوع نگاهي به پيامبران و امامان دين، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد را به سوي وضعيت سكولار سوق مي‌دهد.
• بهره‌ي ۱۷۱. ايمان ديني چيزي وراي اعتقاد ديني است؛ به اين معنا كه نوعي اطمينان قلبي است در مورد آنكه اعتقاد كاملاً و صد در صد صحيح است و در آن ترديدي راه ندارد. در اين معنا، ايمان وجه تمايز بارز اعتقاد ديني با اعتقاد به يك نظام عقيدتي و اخلاقي غير ديني است. از اين قرار، بروز عواملي كه اين اطمينان را از افراد بزدايد، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد را به سوي وضعيت سكولار سوق مي‌دهد. مثلاً شكل‌گيري اين پندار در افراد كه ”ديندار بودن، زندگي واقعي آنها را در اين دوره و زمانه تمشيت نمي‌كند“، رفته رفته ايمان افراد را به دين به عنوان يك برنامه ترديدناپذير زندگي را مخدوش مي‌كند.
• بهره‌ي ۱۷۲. ايمان ديني تنها ايمان به خدا نيست، بلكه ايمان به لوازم آن، يعني معاد، نبوت و لوزام شريعت دين نيز هست؛ كاستي در اطمينان به صحت هر يك از اينها، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد را به سوي وضعيت سكولار سوق مي‌دهد.
• بهره‌ي ۱۷۳. معاد به اين معنا كه در زمينه غيبي اين عالم هدفي منظور بوده است و حياتي ديگر در ادامه اين حيات ظاهري وجود دارد، ضرورت حيات ديني است. كمرنگي اين نوع جهان‌بيني، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد را به سوي وضعيت سكولار سوق مي‌دهد.
• بهره‌ي ۱۷۴. كساني كه محدود در جهان مادي مي‌شوند و فكر مي‌كنند كه پس از مرگ نيست و نابود مي‌گردند، دچار استثمار و خونريزي و غارت و چپاول مي‌شوند ولي كساني كه به غيب ايمان دارند، هميشه حق را مي‌گويند، عدالت را برپا مي‌دارند، به ديگران كمك مي‌كنند و خيرخواه بندگان خدا هستند. در واقع، ايمان به غريب لوازمي دارد و از جمله آن عدالت گستري و استثمارستيزي است. اگر عدالت‌گستري و استثمارستيزي به محاق رود، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد را به سوي وضعيت سكولار سوق مي‌دهد.

← تا کنون، صد و هفتاد و چهار رهنمود از مصحف شریف آموختیم. نه رهنمود دیگر باقیست. تا پایان ساخت این الگو برای فهم عوامل بی‌دینی با ما همراه باشید...
مآخذ: ...
هوالعلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.