دکترحامدحاجیحیدری/ الهامنصرتی
گزارش رساله پایاننامه/رتبه اول تحقیقات علوم انسانی تهران/جشنواره محقق حلی ۱۳۹۰
← ارکان حیات پاک سیاسی، سه چیز است: قانون/حکمرانی کارآمد/امربهمعروفونهیاز منکرآزادومتحد.
----------------------------------------
وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَأُوْلَـئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ۞وَلاَ تَكُونُواْ كَالَّذِينَ تَفَرَّقُواْ وَاخْتَلَفُواْ مِن بَعْدِ مَا جَاءهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَأُوْلَـئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ
آل عمران/۱۰۵ ۱۰۴
----------------------------------------
← تشكيل اجتماع، محصول هدف و غرضي کم و بیش مشترک است.
← و اين منظور مشترك، در حقيقت، به منزله روح واحدي است كه در تمام جوانب و اطراف اجتماع دميده شده، و نوعي اتحاد به آنها داده است.
← البته اين قصد مشترك، در غالب، و بلكه در نوع اجتماعاتي كه تشكيل ميشود، يك هدف مادي و مربوط به زندگي دنيايي انسانها است. جامع همه آن هدفها اين است كه اجتماع از مزاياي بيشتري برخوردار گشته و به زندگي مادي بهتري برسد.
← و فرق بين بهرهمندي اجتماعي با بهرهمندي انفرادي از نظر خاصيت، اين است كه انسان اگر ميتوانست (مانند بيشتر جانداران)، به طور انفرادي زندگي كند، قهرا در همه لذائذ و در برخورداري از همه بهرههاي زندگي مطلق العنان و آزاد بود، و هيچ مخالف و معارضي راه را بر او نميبست، و هيچ رقيبي مزاحمش نميشد. تنها چيزي كه آزادي او را محدود ميكرد، نارسايي قوا و جهازات بدن خود او بود. چنان که انسان نميتواند بيرون از اندازه و گنجايش دستگاه گوارشش غذا بخورد.
← اين دستگاه براي هضم غذا قدرتي محدود دارد. و همچنين، ساير قوا و جهازات او، يكديگر را محدود ميكنند.
← اين وضع انسان است نسبت به خودش. و اما نسبت به انسانهاي ديگر؛ آنجا كه ما زندگي او را فردي فرض كنيم، نه او كاري به كار انسانهاي ديگر دارد، و نه انسانهاي ديگر در بهرهوريهاي او مزاحم اويند.
← انسان در ظرف اجتماع، نميتواند در اراده كردن و در اعمال خود مطلق العنان باشد، زيرا آزادي او مزاحم آزادي ديگران است. و معلوم است كه وقتي پاي مزاحمت و معارضه به ميان آيد، زندگي خود او و زندگي همه افراد اجتماع آسیب میبیند.
← میتوان تصور کرد که مهمترین علتي كه باعث وضع قوانین و حکومت شد، مسأله تزاحم و خطر تباهي نوع بشر بوده است.
← معمولاً تمدنها را به وضع قوانین و حکمرانی میشناسند؛ کوششی معقول برای ساماندهی تزاحم در روابط.
← در جامعههاي متمدن، اگر قوانيني تدوين ميشده، بر اساسي استوار، جعل ميشده البته هر قدر آن اجتماع از تمدن بيشتري برخوردار بود، قوانين آن نيز استوارتر بوده است.
← در تمدن، بعد از تقنين قانون، قدرت و نيروي اجتماع به شیوه دموکراتیک در يك نقطه متمركز میگردد. قدرت و نیروی اجتماع که در یک نقطه تمرکز مییابد، ضمانتی میگردد برای اجرای قانون.
← اما استبداد در این راه حل فریاد میزند.
← زیرا رکن سومی نیاز است که نیست؛ ضمانت اخلاقی اجرا.
← هر چند ضمانت اجراي قانون به قدرت مركزي (كه يا فردي يا افرادي است) واگذار شده، ليكن در حقيقت، و سرانجام، ضمانت اجرا ندارد. به اين معنا كه آن قدرت مركزي اگر خودش از حق منحرف شد، و مرز قانون را شكست و حکمرانی جامعه را مبدل به حکمرانی شخص خویش كرد و در نتيجه، اراده و دلخواه او، جاي قانون را گرفت، هيچ قدرتي نيست كه او را به مرز خود برگرداند و دوباره قانون را حاكم سازد.
← علاوه بر اين نقص، نقص ديگري نيز وجود دارد، و آن نهاني بودن موارد نقض بسیاری از قوانین است، اگر ضمانت اجرای اخلاقی در کار نباشد.
← ضمانت اجرایی در الگوی حکمرانی اسلامی، ”امر به معروف و نهی از منکر گسترده“ است. امر به معروف و نهی از منکر، تمایز اصولی حکومت اسلامی و ساز و کارهای حکمرانی متعارف است.
← از مهمترين مزايای اسلام خورد ارتباط تمامي اجزاي اجتماع با يكديگر است. ارتباطي كه باعث وحدت كامل بين آنان ميشود، به اين معنا كه روح توحيد در فضائل اخلاقي كه اين آئين بدان دعوت ميكند، ساري است. و روح اخلاق توحید است. تمامي اجزاي دين اسلام بعد از تحليل به توحيد بر ميگردد. روح توحيد در قوس نزول، آن اخلاق و اعمال ميشود، و اخلاق و اعمال نیک در قوس صعود همان روح توحيد ميشود، چنان كه قرآن كريم فرمود: ”إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ“ (فاطر/۱۰).
در نتیجه...
• بهرهي ۱۴۰. تمامي افراد جامعه مسؤول اجراي قوانين هستند، و تفكيك يك گروه به عنوان قوه مجريه به عنوان يگانه مسؤول اداره جامعه و غيرفعال شمردن ساير اقشار، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد را به سوي وضعيت سكولار سوق ميدهد.
• بهرهي ۱۴۱. جامعه مسلمين بايد متحد باشند تا دشمن نتواند به وسيله هيچ شبههاي بين آنها اختلاف اندازد و اجتماع آنها را بر هم زند كه تدبر در آيات قرآن ریشه هر اختلافي را ميخشكاند و نميگذارد جامعه به سمت وضعيت سكولار سوق يابد.
← تا کنون، صد و چهل و یک رهنمود از مصحف شریف آموختیم. چهل و چهار رهنمود دیگر باقیست. تا پایان ساخت این الگو برای فهم عوامل بیدینی با ما همراه باشید...
مآخذ: ...
هوالعلیم