فیلوجامعه‌شناسی

عوامل‌مؤثر‌بر‌شكل‌گيري‌وضعيت‌اجتماعي‌و‌فردي‌سكولار‌از‌ديدگاه‌قرآن‌کریم‌ (۴۳)/ دفاع‌از‌بنیادگرایی

فرستادن به ایمیل چاپ

دکترحامدحا‌جی‌حیدری/ الهام‌نصرتی


گزارش رساله پایان‌نامه/رتبه اول تحقیقات علوم انسانی تهران/جشنواره محقق حلی ۱۳۹۰

← احیاگری اسلامی یا بنیادگرایی در جهان اسلام، همواره رویاروی روشنفکری مدرنیست بوده است.
← روشنفکری، اسلام و احکام آن و حیات دینی را به مثابه امری ”تاریخ گذشته“ می‌نگریسته است.
← این تلقی روشنفکران، تأثیر عمیقی بر فرهنگ ما گذاشته است. جدید بودن، مزیت فی‌نفسه یافته است. لفظ ”مرتجع“، بین ما نوعی فحاشی آشکار برای افکار تاریخ گذشته محسوب می‌شود. و این نوع تلقی، ما را به سمت بی‌دینی پیش می‌برد.
← روشنفکران می‌گویند که هر ایده، زمان و مکانی دارد که پس از گذر از مقتضیات آن، امکان عملی شدن را از دست می‌دهد (البته نشنیده بگیرید که از نظر آنان ایده‌های یونان و روم برای همه زمان‌ها و مکان‌ها و شرایط قابل اجراست).
← به زعم آنان، سنت اجتماعي اسلام، در دنيا، و در مقابل سنن تمدن فعلي، و در شرايط موجود دنيا قابل اجرا نيست، به اين معنا كه اوضاع حاضر دنيا با احكام اسلامي نمي‏سازد.
← خب؛ شاید واقعاً بتوان گفت که میان دیدگاه اسلامی و دنیای مدرن، ناسازگاری‌های اصولی وجود دارد.
← ليكن اين سخن، چيزي را اثبات نمي‌كند.

وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الارْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ، وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضي‏ لَهُمْ، وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَنِي، لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئاً
نور/۵۵

← بنیادگرایان مسلمان که آهنگ بازگشت به مبدأ پاک دینی را دارند، نمي‏گویند با حفظ شرايط موجود در جهان، احكام اسلام، بدون هيچ دردسر جاري می‌شود.
← ولی، هر سنتي در هر جامعه‏اي جاري شده، ابتدايي داشته، يعني، قبلا نبوده، و بعد موجود شده است. وقتي مي‏خواسته موجود شود، شرايط، با آن ناسازگار بوده و آن را طرد مي‏كرده و سنت نو هم با سنت قبليش مبارزه مي‏كرده، و چه بسا، به خاطر ريشه‏دار بودن سنت قبلي چند باري هم شكست مي‏خورده، و دوباره قيام مي‏كرده، تا پس از شماری شكست، غلبه مي‏يافته و سنت قبلي را ريشه كن مي‏كرده‏اند، و چه بسا، اتفاق مي‏افتاده كه در مقابل سنت قبلي تاب مقاومت نمي‏آورده‏اند، چون عوامل و شرايط موجود، هنوز با آن مساعد نبوده، و در نتيجه، شكست مي‏خورده و به كلي از بين مي‏رفتند. تاريخ، خود شاهد بر اين معنا است و از اين پيروزي‌ها و شكست‏ها (چه در سنت‏هاي ديني، و چه دنيوي، و حتي در مثل نظام دموكراتيك و اشتراكي) نمونه‏ها دارد.
← پس، صرف اينكه سنتي از سنت‏ها، با وضع حاضر انطباق نداشته باشد، دليل بر بطلان آن سنت و فساد آن نظام نيست، بلكه آن سنت نيز مانند همه سنت‏هاي طبيعي كه در عالم جريان دارد، پاي‏گير شدنش به دنبال فعل و انفعال‌ها و كشمكش‏ها با عوامل مختلفي است كه سد راهش مي‌شوند.
← اسلام، هم از ديدگاه يك سنت طبيعي و اجتماعي، مانند ساير سنت‏ها است، و مستثناي از اين قانون كلي نيست. وضع آن نيز مانند وضع ساير سنت‏هاست كه اگر بخواهد پاي‏گير شود، عوامل و شرايطي دارد، هم چنان كه پاي‏گير نشدنش نيز عوامل و شرايطي دارد و اوضاع امروز اسلام ”با اينكه در دل ميليون‌ها نفر از افراد بشر براي خود جا باز كرده“، ضعيف‏تر از وضعي كه در زمان نوح و ابراهيم و محمد (علیهم السلام) داشت نمي‏باشد. در روزگار اين بزرگواران، اسلام و دعوتش قائم به شخص واحد بود، و دعوتشان در جوي آغاز شد كه فساد همه جا را فرا گرفته و در همه دل‌ها ريشه دوانده بود، و اين ريشه‏ها حتي يك روز هم نخشكيده و تا به امروز جوانه زده و باقي مانده است.
← و وقتي رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم، قيام به دعوت نمود كه به غير از يك مرد و يك زن پيرو نداشت. ولي بتدريج، يكي يكي به پيروانش افزوده شد. با اينكه آن روز روزگار عسرت بود. ليكن، نصرت خدا ياريشان كرد، و توانستند اجتماعي صالح تشكيل دهند؛ اجتماعي كه صلاح و تقوا بر افراد آن غلبه داشت، و تا آن جناب زنده بود، صلاح اجتماعيشان نيز محفوظ بود تا آنكه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از دنيا رفت. فتنه‏ها كار اسلام را بدانجا كه خواست كشانيد.
در نتیجه...
← اسلام، صلاحيت خود را براي هدايت مردم به سوي سعادتشان و پاكي حياتشان، ثابت كرده و با اين حال، چگونه ممكن است كسي آن را يك فرضيه غير قابل انطباق بر زندگي بشر بداند و بپندارد كه چنين فرضيه‏اي حتي اميد نمي‏رود روزي زمام امر دنيا را به عهده بگيرد (با اينكه هدف اسلام چيزي به جز سعادت حقيقي انسان نيست).
← در تفسير آيه: ”كانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَهً“ (بقره/۲۱۳)؛ بحث عميق در احوال موجودات عالم به اينجا منجر مي‌شود كه بزودي نوع بشر هم به هدف نهائيش (كه همان ظهور و غلبه كامل اسلام است) خواهد رسيد، يعني روزي خواهد آمد كه اسلام زمام امور جامعه انساني را در هر جا كه مجتمعي از انسان باشد، به دست خواهد گرفت و گفتيم كه خداي عز و جل هم طبق اين نظريه و رهنمود عقل، وعده‏اي داده و در كتاب عزيزش فرموده: ”فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ، أَذِلَّةٍ عَلَي الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَي الْكافِرِينَ، يُجاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ“ (مائده/۵۴). و نيز فرموده: ”وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الارْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ، وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضي‏ لَهُمْ، وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَنِي، لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئاً“ (نور/۵۵).

• بهره‌ي ۱۳۸. این تلقی که هر ایده، زمان و مکانی دارد که پس از گذر از آن، مقتضیات زمانی و مکانی، امکان عملی شدن را از دست می‌دهد، جامعه را به سمت بی‌دینی پیش می‌برد.

← تا کنون، صد و سی و هشت رهنمود از مصحف شریف آموختیم. چهل و هفت رهنمود دیگر باقیست. تا پایان ساخت این الگو برای فهم عوامل بی‌دینی با ما همراه باشید...
مآخذ: ...
هوالعلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.