فیلوجامعه‌شناسی

مدل تحلیلی ”الگوبرداری از رسانه‌ها“

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشت آزاد از ملوین دفلور و اِوِرِت دنیس


• رسانه‌ها و بویژه تلویزیون و صنعت سینما، روش‌ها و الگوهای مختلف رفتاری را در برنامه‌های خود نشان می‌دهند.
• این الگوها، می‌توانند روش‌های مصاحبت با جنس مخالف باشند، لباس پوشیدن، راه رفتن، یا هر عمل و حرکت دیگر بازیگران.
• در واقع، رسانه‌ها می‌توانند الگوهایی برای تماشاگران باشد.
• رسانه‌ها، در قبال افراد، الگوهای رفتاری می‌سازند که می‌توان از آن‌ها تقلید کرد. از این گذشته، رسانه‌ها انتظارات مردم از رفتار بایسته و صحیح را شکل می‌دهند.
• این الگو از یک دیدگاه وسیع‌تر، ریشه می‌گیرد که آن را نظریه ”یادگیری اجتماعی“ می‌نامند، و برای اولین بار، توسط روانشناس معروف رفتارگرا، آلبرت باندورا فرموله شد.
• نظریه ”یادگیری اجتماعی“، توضیح می‌دهد که با دیدن نوع رفتار یک فرد توسط دیگری، دیگری بدون طی مراحل کلاسیک یادگیری، می‌تواند آن را بیاموزد. وقتی این نظریه را به تقلید از رفتار بازیگران فیلم‌های سینمایی و تلویزیونی تعمیم دهیم، آن را به عنوان مدل تحلیلی «الگوبرداری از رسانه‌ها» می‌شناسند.
• دلیل آن که مدل تحلیلی «الگوبرداری از رسانه‌ها» خصوصاً به تلویزیون و سینما مربوط می‌شود، این است که آن‌ها اعمال و شخصیت‌های بازیگران یا مدل‌هایی را نمایش می‌دهند که در پایگاه‌ها و نقش‌های اجتماعی متفاوتی حضور دارند. در تلویزیون و سینما، رفتار الگو، واقعی‌تر از آن که به شکل کاملاً شفاهی (رادیویی) یا چاپی نمایش داده شود، قابل درک و تقلید است.
• مدل تحلیلی «الگوبرداری از رسانه‌ها»، در مراحل گوناگونی تکوین می‌یابد. گیرنده پیام یا تماشاگر، اول شاهد رفتار بازیگر است که مدل خاص رفتاری را ارائه می‌دهد. شاید تماشاگر، در این مرحله، عین رفتار بازیگر را تکرار کند. قبل از آن که این رفتار، جزیی از الگوی رفتارهای همیشگی تماشاگر مورد بحث قرار گیرد، باید این الگوبرداری، منافع مثبتی برای او داشته باشد. اگر این‌طور باشد، امکان تکرار رفتار هست. نیز، اگر قبول آن، برخی مشکلات تماشاگر را حل کند، بارها و بارها در شرایط مشابه تکرار خواهد شد.
• بیان صوری‌تر این الگوی تحلیلی چنین خواهد بود:

۱. شخص، رفتار بازیگری در یک نمایش تلویزیونی یا سینمایی را می‌بیند.
۲. شخص مورد بحث، رفتار را درک و حلاجی می‌کند.
۳. تماشاگر تصور می‌کند که شبیه بازیگر است، یا مایل است که شبیه او باشد، یا نسبت مشابهی با دنیا برقرار کند.
۴. تماشاگر، حرکات را به خاطر می‌آورد و تکرار می‌کند. این کارها را اندکی بعد از دیدن نمایشنامه انجام می‌دهد.
۵. انجام فعالیت مورد بحث و تکرار آن، نوعی احساس رضایت برای تماشاگر به همراه دارد.
۶. این رضایت، موجب تکرار شرطی مثبت عمل می‌شود. یعنی تماشاگر در مقابل تکرار رفتار مورد بحث، رضایت مادی یا معنوی یا هر دو را به دست می‌آورد.
۷. بنا بر این، تقویت و ترغیب مثبت، این احتمال را که تماشاگر عمل مورد بحث را بارها و بارها تکرار بکند، افزایش می‌دهد و در موقعیت‌های مشابه دیگر که شرایط یکسانی فراهم باشد، عمل مزبور را برای همان حس رضایت یاد شده، تکرار خواهد کرد.
۸. این، نحوی «یادگیری نیابتی» است. شخصیت تلویزیونی یا سینمایی، به نیابت از تماشاگران در معرض محرک‌ها قرار می‌گیرد و پاسخ می‌دهد و پاداش می‌گیرد. پس، این نحو رابطه میان محرک و پاسخ، آموخته می‌شود.
مآخذ:...
هو العلیم

 

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.