برداشت آزاد از دفلور و دنیس
• یک اردوگاه نظری در ارتباطات بینالملل، به رهبری محوری هربرت شیلر وجود دارد، و اصطلاحی مکرر در آن به کار میرود: ”امپریالیسم فرهنگی“.
• ایده و فکر اساسی در این مورد آن است که وسایل ارتباط تودهای، همراه سایر صنایع جوامع غربی، از سیاست دقیقی پیروی میکنند که توسط قدرتهای مهم اقتصادی و سیاسی تدوین شده است، با این هدف که فرهنگهای ملل دیگر را تغییر دهد و بر آنها حاکمیت یابد، تا سلطه خود را در بلندمدت و بدون رقیب تضمین کند.
• در جریان این روند، کشورهایی که در دوران جنگ سرد، به جهان سوم معروف بودند، هدف قرار میگیرند، و مکانیسمهای بنیادین فرهنگی آنها برای مقاومت از کار میافتند.
• هدف روند امپریالیسم فرهنگی، جایگزینی مفاهیم جدید، به جای ارزشهای سنتی نظیر اعتقادات، ایمان و سایر موارد مهم و حیاتی روش زندگی، در اینگونه جوامع است.
• به اعتقاد منتقدان، با وجود مخالفت کشورهای مورد بحث، این تغییرات فرهنگی، در حال ظهور است، و در واقع، امپریالیسم فرهنگی سیاستهای خویش را به هر حال به پیش میبرد.
• در قلب و مرکز این روند، تسلط بر وسایل ارتباط تودهای محلی قرار دارد.
• این وسایل، چون در برگیرنده اخبار و سرگرمی هستند، مهم تلقی میشوند، و در واقع، امپریالیسم فرهنگی با ترویج ارزشهای مورد علاقه خود، وسایل ارتباط تودهای محلی را تسخیر میکند.
• محتوای برنامههای ارسالی، بر پوشش خبری حوادث روز در کشورهای غربی تأکید دارد، و ترویج فرهنگ مادی و اعتقادات دینستیز، هدف نهایی چنین فعالیتهایی محسوب میشود، تا راه برای فرهنگ غیربومی ”مهاجم“ باز شود.
• پایه و اساس این نظریه، از سه حوزه مختلف پژوهشی و دلمشغولیهای دانشمندان این رشته در زمینه نقش وسایل ارتباط تودهای در ارتباطات بینالملل، سرچشمه گرفته است:
o اولین خاستگاه، نتیجه تحقیقات و پژوهشهایی بود که از سال ۱۹۵۰ تا ۱۹۶۰ به طول انجامید، و نتیجه آن این بود که وسایل ارتباط تودهای نقش مهمی در سمت و سو و نحوهی توسعه ملی بر عهده دارند. وسایل ارتباطی در جهان سوم تأسیس شدهاند، تا باعث تغییرات سریع اجتماعی در جهت برآوردن اهداف توسعه جهانی به مرکزیت و تعیینکنندگی قدرتهای امپریالیستی شوند.
o دومین منبع این نظریه، بحثی در یونسکو بود که هر از چند گاهی دوباره داغ میشود. خصوصاً اعضای یونسکو، طی سالهای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، به جریان اخبار جهان سوم اعتراض کردند و تغییرات اساسی در این روند را خواستار شدند. در این جریان، جهان سوم، فاقد هر نوع مزیت و مشحون از مصیبت تصویر میشود، در حالی که مصائب کشورهای امپریالیستی، پوشیده میماند، یا بزک میشود. فیالجمله طوری وانمود میشود که غرب، بی شک و شبهه، قله آمال زندگی بشری و پایان تاریخ است.
o حوزه سوم و آخرین خاستگاه محرک برآمدن این نظریه، حاکمیت تولیدکنندگان امریکایی بر بازار وسایل ارتباط تودهای بود. بخصوص، فیلم و برنامههای تلویزیونی تولیدی این کشور، بازار جهانی را پر کرده است. طی دهههای متوالی، فیلمهای امریکایی به صورت گستردهای در جهان توزیع شدهاند، و از چندی پیش، برنامههای تلویزیونی آن نیز در سراسر جهان پخش شده و بینندگان فراوانی را در تمام جهان جذب کرده است.
• مجموعه این روندها در زمینه ارتباطات بینالملل، موجب شده است که منتقدان، آن را ”تهاجم فرهنگی امپریالیستی“ تلقی کنند. منتقدان میگویند که قدرتهای امریکایی و اروپایی، با ظرافت، از وسایل ارتباطی برای تحمیل فرهنگ مادی غرب، و برخی آزادیهایی که در جوامع غربی مرسوم است، استفاده میکنند، در حالی که کشورهای هدف، تنها با حفظ ارزشهای سنتی و اعتقادات خاص خود، میتواند، در مقابل قدرتهای سلطهگر مقاومت کنند.
• به طور خلاصه:
۱. برنامههای وسایل ارتباط تودهای، اعم از چاپی یا برنامههای رادیو-تلویزیونی، فیلمهای سینمایی، و...، توسط سازمانهایی در ایالات متحده و اروپا، تولید، و به صورت گسترده در سراسر جهان و خصوصاً برای کشورهای غیر غربیِ در حال توسعه، توزیع میشود.
۲. شهروندانی که در کشورهای غیر غربیِ در حال توسعه، زندگی میکنند، حق انتخاب اندکی برای تماشای برنامهها و وسایل ارتباط تودهای رادیو تلویزیونی دارند. برنامههای خبری و سرگرمکننده از این طریق به آنها میرسند و تجهیزات و سازمانهای محلی، قدرت رقابت با این هجوم وسیع را ندارند.
۳. کسانی که در کشورهای در حال توسعه، برنامههای تولید و توزیع شده توسط سیستم جهانی مذکور را دریافت میکنند، آنها را در مقایسه با برنامههای محلی و روش زندگی خود، جالبتر و جذابتر مییابند.
۴. اینگونه مخاطبان، به قبول ارزشهای غربی تشویق میشوند، یا از آنها خواسته میشود که آنها را بپذیرند و ارزشها و روشهای زندگی غرب را الگو قرار دهند، و نهایتاً، خواستار دریافت و مصرف کالاها و ارزشهای معینی شوند. بدین وسیله، ناآرامیهای سیاسی تشدید میشود، و از این گذشته، بازاری برای کالاهای غربی به وجود میآید.
۵. بنا بر این، کشورهای پیشرفته، با ظرافت و دقت، درگیر مبارزهای شدهاند که طی آن، ”امپریالیسم فرهنگی“، با استفاده از برنامههای وسایل ارتباط تودهای، به صورت نظاممند، ارزشها و اعتقادات بومی مردم و روش زندگی آنان را در هدف تهاجم قرار میدهند و در نتیجه، باعث میشوند این مردم، دیدی غربی داشته باشند، تا نهایتاً، کالاهای آنها را مصرف کنند و دنبالهرو آنان باشند. بدین ترتیب، آنها برای سالهای طولانی آینده، همچنان، افراد درجه دو دنیا خواهند ماند.
مآخذ:...
هو العلیم