فیلوجامعه‌شناسی

عوامل‌مؤثر‌بر‌شكل‌گيري‌وضعيت‌اجتماعي‌و‌فردي‌سكولار‌از‌ديدگاه‌قرآن‌کریم‌(36)/ ترس-امید-عشق

فرستادن به ایمیل چاپ

دکترحامدحا‌جی‌حیدری/ الهام‌نصرتی


گزارش رساله پایان‌نامه/رتبه اول تحقیقات علوم انسانی تهران/جشنواره محقق حلی 1390

← خداوند به يكي از سه وجه عبادت مي‌شود: 1- ترس 2- امید 3- عشق.
← و اين هر سه، در فرجام آيه زیر جمع شده است.

----------------------------------------
اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زينَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَ تَكاثُرٌ فِي الأَمْوالِ وَ الأَوْلادِ كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَباتُهُ ثُمَّ يَهيجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَكُونُ حُطاماً وَ فِي الآخِرَةِ عَذابٌ شَديدٌ وَ مَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٌ وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَّ مَتاعُ الْغُرُور
حديد/20
----------------------------------------

← طبايع مردم در اختيار يكي از اين سه راه مختلف است.
← بعضي از مردم مسأله ترس از عذاب بر دل‌هايشان چيره گشته و از انحراف و عصيان و گناه بازشان مي‏دارد. اينها هر چه بيشتر به تهديد و وعيدهاي الهي برمي‏خورند بيشتر مي‏ترسند و در نتيجه به عبادت مي‏پردازند.
← و بعضي ديگر، حس طمع و اميدشان غلبه دارد. اينان هر چه بيشتر به وعده‏هاي الهي و ثواب‌ها و درجاتي كه خداوند نويد داده برمي‏خورند، اميدشان بيشتر می‌شود. به خاطر رسيدن به نعمت‌ها و كرامت‌ها و حسن عاقبتي كه خداوند به مردم با ايمان و عمل صالح وعده داده بيشتر به تقوا و التزام اعمال صالح مي‏پردازند، تا شايد بدين وسيله به مغفرت و بهشت خدايي نائل آيند.
← ولي هدف دسته سوم كه همان طبقه علماي باللَّه هستند، عالي‏تر از آن دو دسته است. اينان خدا را نه از ترس عبادت مي‌كنند و نه از روي طمع به ثواب، بلكه او را عبادت مي‌كنند براي اينكه اهل و سزاوار عبادت است، چون خدا را داراي اسماء حسني و صفات عليايي كه لايق شان اوست شناخته‏اند و در نتيجه فهميده‏اند كه خداوند پروردگار و مالك سود و اراده و رضاي ايشان و مالك هر چيز ديگري غير ايشان است، و اوست كه به تنهايي تمامي امور را تدبير مي‌كند. خدا را اين چنين شناختند و خود را هم فقط بنده او ديدند.
← و چون بنده شاني جز اين ندارد كه پروردگارش را بندگي نموده، رضاي او را به رضاي خود و خواست او را برخواست خود مقدم بدارد، لذا اولا به عبادت خدا مي‏پردازد، و ثانيا از آنچه كه مي‌كند و آنچه كه نمي‌كند جز روي خدا و توجه به او چيز ديگر در نظر نداشته، نه التفاتي به عذاب دارد تا از ترس آن به وظيفه خود قيام نمايد، و نه توجهي به ثواب دارد تا اميدوار شود. گو اينكه از عذاب خدا ترسناك و به ثواب او اميدوار هست، و ليكن، محركش براي عبادت و اطاعت خوف و رجاء نيست.
← چنان که امير المؤمنين عرض مي‌كند: ”من تو را از ترس آتشت و به اميد بهشتت عبادت نمي‏كنم بلكه بدان جهت عبادت مي‌كنم كه تو را اهل و سزاوار عبادت يافتم“ نيز به همين معنا اشاره دارد.
← اين دسته، از آنجايي كه تمامي رغبت‏ها و اميال مختلف خود را متوجه يك سو كرده‏اند، و آن هم رضاي خدا است، و تنها غايت و نتيجه‏اي كه در نظر گرفته‏اند، خداست؛ لذا محبت به خدا در دل‌هايشان جايگير شده است. آري، اين دسته خداي تعالي را به همان نحوي شناخته‏اند كه خود خداي تعالي خود را به داشتن آن اسماء و صفات معرفي كرده است. و چون او خود را به بهترين اسماء و عاليترين صفات معرفي و توصيف كرده، و نيز از آنجايي كه يكي از خصايص دل آدمي مجذوب شدن در برابر زيبايي‌ها و كمالات است، در نتيجه، محبت خدا كه جميل علي الاطلاق است در دل‌هايشان جايگزين مي‌شود.
← پس، اشياء از جهت انواع مختلفي كه از خلقت و حسن دارند، همه بر جمال لا يتناهي او دلالت نموده، با زبان حال او را حمد و بر حسن فنا ناپذير او ثنا مي‌گويند. و از جهت انواع مختلفي كه از نقص و حاجت دارند همه بر غناي مطلق او دلالت نموده با زبان حال او را تسبيح و ساحت قدس و كبريائيش را از هر عيب و احتياجي تنزيه مي‌كنند، هم چنان كه فرموده: ”وَ إِنْ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلاَ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ“ (اسراء/44).
← پس، اين دسته از مردم در معرفت اشياء از راهي سلوك مي‌كنند كه پروردگارشان بدان راهنمايي كرده و نشانشان داده، و آن راه اين است كه هر چيزي را آيه و علامت صفات جمال و جلال او مي‏دانند، و براي هيچ موجودي نفسيت و اصالت و استقلال نمي‏بينند، و به اين نظر به موجودات مي‏نگرند كه آيينه‏هايي هستند كه با حسن خود، حسن ما وراي خود را كه حسني لا يتناهي است جلوه‏گر مي‌سازند، و با فقر و حاجت خود غناي مطلقي را كه محيط به آنهاست نشان مي‌دهند، و با ذلت و مسكنتي كه دارند عزت و كبرياي ما فوق خود را حكايت مي‌كنند.
← و پر واضح است كه آن دسته از مردم كه نظرشان به عالم هستي چنين نظري باشد، خيلي زود نفوسشان مجذوب ساحت عزت و عظمت الهي گشته، و محبت به او آن چنان بر دل‌هايشان احاطه پيدا مي‌كند كه هر چيز ديگري و حتي خود آنان را از يادشان مي‏برد، و رسم و آثار هوا و هوس و اميال نفساني را به كلي از صفحه دل‌هايشان محو مي‌سازد، و دل‌هايشان را به دل‌هايي سليم مبدل مي‌سازد كه جز خدا (عز اسمه) چيز ديگري در آن نباشد، هم چنان كه فرموده: ”وَ الَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ“ (بقره/165).
در نتیجه...
• بهره‌ي 128. عبادت كساني كه از ترس عذاب يا طمع ثواب خدا را مي‌پرستند، خالي از شرك نيست؛ چون آن كس كه به طريق خود خدا را مي‌پرستد، به منظور رفع عذاب از جان خود متوسل به خدا مي‌گردد و آن كس كه به منظور ثواب و رستگاري به خدا متوسل مي‌شود، همگي به قدري خود را مي‌خواهند، نه خداي بي‌شريك را؛ چرا كه اگر كس ديگري را سراغ مي‌گرفتند كه آنها را به اين رستگاري برساند، به او متوسل مي‌شدند. پس، در يك تلقی قرآني از ديني و بي‌ديني، دين خالص است كه نقطه امان كامل از بي‌ديني است و براي حفظ فرد و جامعه بايد تربيت فردي و اجتماعي به سوي چنين بينشي به خداوند رهسپار شود. جامعه‌اي كه در آن دين، به بهانه‌هايي غيريكتاپرستانه حفظ مي‌شود، مستعد آن هستند كه به وضعيت‌هاي آشكار سكولار مبتلا شوند.

← تا کنون، صد و بیست و هشت رهنمود از مصحف شریف آموختیم. پنجاه و هفت رهنمود دیگر باقیست. تا پایان ساخت این الگو برای فهم عوامل بی‌دینی با ما همراه باشید...
مآخذ:...
هوالعلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.