برداشت آزاد از دفلور و دنیس
• والتر لیپمن مفسر و روزنامهنگار برجسته، در سال 1919، مقاله مهمی منتشر کرد، و طی آن، صورت اولیه الگوی خود را توضیح داد. سپس، الگوی افکار عمومی را در کار بعدش که اکنون جزء متون کلاسیک روزنامهنگاری شده است، ارائه کرد. او، فرضیهای را در این مورد مطرح کرد که همواره تفاوتهای مشخصی بین توضیح حوادث توسط روزنامهها، و توضیح و نقل و تلقی آنها نزد مخاطبان، وجود دارد.
• لیپمن، مثالهایی را از شکاف عمیق بین ادراکات مردم از حوادث جهان و واقعیتهای عینی حادث شده نقل کرده است. او به شروع جنگ جهانی اول در اروپا اشاره میکند که مهمترین موضوع مطرح در آن عصر بود و متذکر میشود که هفتهها بعد از آن که جنگ شروع شده بود، افراد زیادی هنوز از آغاز آن بیاطلاع بودند. در آن زمان، مطبوعات با سرعت خیلی کمی حوادث را دنبال میکردند، و مثل امروز، همهی دنیا تحت پوشش ماهوارهها قرار نداشت. مردم به زندگی و کسب و کار خود، درست نظیر زمانی که جنگی در کار نبود، ادامه میدادند.
• بعداً وقتی مطبوعات به دروغ، از امضای یک قرارداد آتشبس و ترک مخاصمه، پنج روز قبل از آن که واقعاً چنین اتفاقی بیفتد خبر دادند، مردم از خواندنش، خوشحال شدند. در این بین، سربازان هر دو طرف به جنگیدن ادامه میدادند. تعداد بیشماری از افراد، در میدانهای جنگ کشته شدند. این، در حالی بود که در امریکا، مردم تحت تأثیر انتشار خبر دروغ اعلام آتشبس و توقف جنگ خانمانسوز توسط جراید، به جشن و پایکوبی مشغول بودند. بنا بر این، اقدام کسانی که با انتشار این خبر سعی در خوشحال ساختن مردم داشتند، در تضاد آشکار با نقل واقعیت عینی توسط مطبوعات بود.
• لیپمن، میگوید که نقش برازندۀ مطبوعات، «خلق تصاویری از دنیای خارج در ذهن ماست»، ولی مکرراً یادآور میشود که روند نقل تصاویر یاد شده خیلی ضعیف، و تصاویر ارائه شده مطبوعات دروغ هستند. اگر تصاویر نقل شده دروغ باشند، به طور اجتنابناپذیری درک معنا و مفهومی نیز که مردم از این تصاویر درباره حوادث میگیرند، غلط و نادرست خواهد بود. در نتیجه، آن اعتقادات و دریافتهای غلط، عموم را وادار به رفتاری میکند که برخی اوقات نتایج غمانگیزی در پی دارد.
• به هر حال، الگوی لیپمن شکل اولیهی الگوهای معاصر است که نقش وسایل ارتباط تودهای را در قالب «برساخت اجتماعی واقعیت؛ گفتارهایی در جامعهشناسی معرفت»، برای عموم توضیح میدهد. بدین معنی که مطبوعات، جهان را برای مردم تفسیر و معنی میکنند و آنها (مردم) در عمل، بر همین مفاهیم، تکیه میکنند.
• با وجودی که لیپمن الگوی خود را هرگز به صورت گزارههای سیستماتیک بیان نکرد، ولی میتوان آنها را به نحو زیر خلاصه کرد:
1. مطبوعات، همواره اوضاع و حوادثی را که در محیط فیزیکی ما اتفاق میافتند، دریافت میکنند و به ما خبر میدهند (کارکرد نظارتی مطبوعات).
2. برای تهیه گزارشهای خبری، مطبوعات از بین حوادث و اتفاقات، آن دسته را که مشخصاً تصور میکنند برای مردمی که به آنها خدمت میکنند، مهم یا جالب است، انتخاب میکنند.
3. عوامل زیادی در کنترل روزنامهها مؤثر است: زمان، فناوریها، پول، فرصت و.... قدرت مطبوعات، در کشف، توضیح، یا گزارش جزئیات حوادث منظور نظرشان، متبلور میشود.
4. به دلیل عوامل مذکور، گزارشهای خبری، معمولاً گزینش شدهاند، و در آنها، مقادیری از اصل خبر، حذف و تحریف میشوند، هر چند که مطبوعات کوشش میکنند همیشه گزارشهای خود را عینی، زیبا و دلپذیر و واقعی نشان دهند.
5. بنا بر این، تلقی خاص مخاطبان، ارتباط اندک و محدودی با حوادث واقعی دنیای بیرون دارد، و سرانجام، مردم را وادار به واکنشی میکنند که کمترین ارتباطی با حوادث عینی ندارند.
مآخذ:...