فیلوجامعه‌شناسی

عوامل‌مؤثر‌بر‌شكل‌گيري‌وضعيت‌اجتماعي‌و‌فردي‌سكولار‌از‌ديدگاه‌قرآن‌کریم‌(31)/ تیپ‌قارون = آدمک‌مدرن

فرستادن به ایمیل چاپ

دکترحامدحا‌جی‌حیدری/ الهام‌نصرتی


گزارش رساله پایان‌نامه/رتبه اول تحقیقات علوم انسانی تهران/جشنواره محقق حلی 1390

← تیپ قارون = کارگزار + روشنفکر.
← تیپ قارون در قرآن کریم، یک تیپ منحصر به فرد است.
← الان که نگاه می‌کنم، متعجبم که اهل تأمل اجتماعی در قرآن، فی‌المثل مرحومان پدر و پسر شریعتی، به این تیپ توجه بایسته‌ای نداشته‌اند.
← برای ما، ”مردم افیون‌زدۀ مدرنیت“، این تیپ یه چیز دیگه است.
← خیلی حرف برای گفتن دارد.
← اصلاً فکر کنید که حکمت خداوند در اینکه وصف شاملی از این تیپ در قرآن کریم آورده است، چه بوده؟
← هر دو ویژگی مرد مدرن را این قارون دارد.
← هم سرمایه‌دار است و هم دانشمند تکنوکرات، و به این هر دو غره شده است.
← احساس کرده که می‌تواند ”همه چیز را بخرد“ و ”همه چیزی را که برای مقاصد عملی لازم است، بفهمد“.
← این دو غرور، همان چیزی است که جلوه آزار دهنده انسان مدرن را می‌سازد.
← با این دو سنخ غرور، هم خودش را آزار می‌دهد، و هم هم‌نوعش را.
← در آیات کریمه 76 تا 82 سوره آموزنده قصص، خداوند چند تم اساسی و آدرس برای درک تیپ پیچیده قارون ارائه می‌فرماید: فساد، استفاده از امكانات دنيوي در غير موارد صحيح آن، علم دنيوي كه معطوف به شناخت صانع و مدبر كل نباشد، علمي كه به غرور بشر منتهي شود، قرار دادن زندگاني دنيا به عنوان هدف غايي و غفلت از اين حقيقت كه حيات واقعي در جاي ديگري است، عادت دادن نفس به راحت‌طلبي و مقاومت نكردن در برابر وساوس گناهان، فرهنگ ثروت‌اندوزي و فرض برتري افراد به اموال و امكانات دنيوي، بي‌توجهي به سرنوشت گذشتگاني كه به سبب گردن‌كشي فروريختند، و گناه.

----------------------------------------
إِنَّ قارُونَ كانَ مِنْ قَوْمِ مُوسي‏ فَبَغي‏ عَلَيْهِمْ وَ آتَيْناهُ مِنَ الْكُنُوزِ ما إِنَّ مَفاتِحَهُ لَتَنُوأُ بِالْعُصْبَةِ أُولِي الْقُوَّةِ إِذْ قالَ لَهُ قَوْمُهُ لا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْفَرِحينَوَ ابْتَغِ فيما آتاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَ لا تَنْسَ نَصيبَكَ مِنَ الدُّنْيا وَ أَحْسِنْ كَما أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ وَ لا تَبْغِ الْفَسادَ فِي الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُفْسِدين‏قالَ إِنَّما أُوتيتُهُ عَلي‏ عِلْمٍ عِنْدي أَ وَ لَمْ يَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَهْلَكَ مِنْ قَبْلِهِ مِنَ الْقُرُونِ مَنْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُ قُوَّةً وَ أَكْثَرُ جَمْعاً وَ لا يُسْئَلُ عَنْ ذُنُوبِهِمُ الْمُجْرِمُون‏فَخَرَجَ عَلي‏ قَوْمِهِ في‏ زينَتِهِ قالَ الَّذينَ يُريدُونَ الْحَياةَ الدُّنْيا يا لَيْتَ لَنا مِثْلَ ما أُوتِيَ قارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظيم‏فَخَسَفْنا بِهِ وَ بِدارِهِ الْأَرْضَ فَما كانَ لَهُ مِنْ فِئَةٍ يَنْصُرُونَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ ما كانَ مِنَ المُنْتَصِرين‏وَ أَصْبَحَ الَّذينَ تَمَنَّوْا مَكانَهُ بِالأَمْسِ يَقُولُونَ وَيْكَأَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ يَقْدِرُ لَوْ لا أَنْ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْنا لَخَسَفَ بِنا وَيْكَأَنَّهُ لا يُفْلِحُ الْكافِرُون‏
قصص/82-76
----------------------------------------

← قارون گفت: آنچه من دارم، احسان خدا نيست، و بدون استحقاق به دستم نيامده، و ادعا كرده كه همه اينها در اثر علم و كارداني خودم جمع شده است.
← پس، من از ميان همه مردم استحقاق آن را داشته‏ام، چون راه جمع‌آوري مال را بلد بودم، و ديگران بلد نبودند، وقتي آنچه به دستم آمده به استحقاق خودم بوده، پس، خود من مستقل در مالكيت و تصرف در آن هستم.
← هر چه بخواهم مي‏توانم بكنم، مي‏توانم آن را مانند ريگ در انواع لذت‌ها و گسترش نفوذ و سلطنت، و به دست آوردن مقام و رسيدن به هر آرزوي ديگري صرف كنم، و سزاوار هم نيست كه كسي در كارم مداخله كند.
← و اين پندار غلطي كه در مغز قارون جاي گرفته بود و كار او را به هلاكت كشانيد، كار تنها او نبوده و نيست، بلكه همه ”ابناي دنيا“ كه ماديات در مغزشان رسوخ كرده، به اين پندار غلط مبتلا هستند.
← هيچ يك از آنان آنچه را كه دست تقدير برايشان نوشته و اسباب ظاهري هم با آن مساعدت كرده، از اين فكر غلط بدور نيستند كه همه را از لياقت و كارداني خود بدانند و خيال كنند مال فراوانشان و عزت زودگذر، و نيروي عاريه‏اي، همه از هنرمندي و كارداني و لياقت خود آنان است.
← اين، خودشانند كه كار مي‌كنند، و كارشان نتيجه مي‌دهد، و اين علم و آگاهي آنان است كه ثروت و مقام را به سويشان سوق مي‌دهد، و اين كارداني خودشان است كه مال و جاه را برايشان نگه مي‏دارد.
← آيات زير هم به همگاني بودن اين فكر اشاره نموده و مي‏رساند كه اين پندار غلط مخصوص قارون نبوده، هر انساني همين طور است، كه وقتي نعمتش زياد شد، طغيان مي‌كند، و مي‏پندارد كه تنها سبب اقبال دنيا به وي، خود او و كارداني اوست: ”فَإِذا مَسَّ الانْسانَ ضُرٌّ دَعانا، ثُمَّ إِذا خَوَّلْناهُ نِعْمَةً مِنَّا، قالَ إِنَّما أُوتِيتُهُ عَلي‏ عِلْمٍ، بَلْ هِيَ فِتْنَةٌ، وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ قَدْ قالَهَا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ، فَما أَغْني‏ عَنْهُمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ، فَأَصابَهُمْ سَيِّئاتُ ما كَسَبُوا، وَ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْ هؤُلاءِ سَيُصِيبُهُمْ سَيِّئاتُ ما كَسَبُوا، وَ ما هُمْ بِمُعْجِزِينَ أَ وَ لَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ، إِنَّ فِي ذلِكَ لاَياتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ“ (زمر/52-49)، و نيز مي‌فرمايد: ”أَ فَلَمْ يَسِيرُوا فِي الارْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كانُوا أَكْثَرَ مِنْهُمْ، وَ أَشَدَّ قُوَّةً وَ آثاراً فِي الارْضِ، فَما أَغْني‏ عَنْهُمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ، فَلَمَّا جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَرِحُوا بِما عِنْدَهُمْ مِنَ الْعِلْمِ، وَ حاقَ به هم ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ“ (مؤمن/3-82).
← اگر اين آيات را بر داستان قارون عرضه كنيم، جاي هيچ شكي نمي‌ماند كه مراد از علم در كلام قارون همان تکنیک و تکنولوژی و تکنوکراسی است.
← باری، خيرخواهان به قارون گفتند: ”وَ ابْتَغِ فِيما آتاكَ اللَّهُ الدَّارَ الاخِرَةَ- در اين اموالي كه خدا به تو داده خانه آخرت را بطلب“، و او در پاسخشان نگفت: ”انما آتاني اللَّه علي علم عندي- خدا كه اينها را به من داده، به خاطر كارداني من است“، بلكه‏ اصلا نام خدا را نبرد، و گفت: ”إِنَّما أُوتِيتُهُ- تنها و تنها به خاطر كاردانيم سرمایه‌دار شده‌ام“، و اين تعبير مي‏رساند كه وي از ياد خدا اعراض داشته، و خواسته است به ساحت كبرياي خدا بي اعتنايي كند.
← ”تنها و تنها به خاطر كاردانيم سرمایه‌دار شده‌ام“،آسانترين بياني كه ممكن است او و امثال او را به خطا و فساد گفتارشان متنبه كند. چون او خيال مي‏كرد تنها چيزي كه مال را براي او فراهم آورده، و هم براي او حفظ مي‌كند، و از آن بهره‏مندش مي‌كند، علم او و كارداني اوست.
← “أَ وَ لَمْ يَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَهْلَكَ مِنْ قَبْلِهِ مِنَ الْقُرُونِ مَنْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُ قُوَّةً وَ أَكْثَرُ جَمْعاً؟“؛ خود قارون، خوب خبر دارد كه در قرون قبل از او كساني بودند كه از او كاردانتر و نيرومندتر و مال اندوزتر بودند، و ايشان هم مثل وي فكر مي‏كردند، و مي‏پنداشتند مال و نيرو، و مددكاران همه از كارداني خودشان است، ولي خدا به همين جرم هلاكشان كرد.
← پس اگر تنها سبب و علتي كه مال فراهم مي‌كند و آن را حفظ نموده و وي را از آن برخوردار مي‌سازد علم بوده باشد، همين علمي كه او را مغرور ساخته، و اصلا به فضل و احسان خدا نبوده، بايد آن اقوام گذشته هلاك نمي‌شدند، و آن علم و مهارت، ايشان را از هلاكت نجات داده باشد، و هم چنان از اموالشان برخوردار كرده باشد، و با نيروي خود بلاء را از خود دفع كرده باشند، و نفراتشان هم ياريشان كرده باشند، و حال آنكه نه علمشان به كارشان خورد، نه اموالشان، و نه جمعشان.
←  “الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَياةَ الدُّنْيا“؛ كساني كه زندگاني دنيا را هدف نهايي و يگانه غايت مساعي خويش مي‏دانند، و غايتي ديگر وراي آن نمي‏بينند، و خلاصه از آخرت غافل و جاهلند، و نمي‏دانند كه خدا در آخرت چه ثوابها براي بندگان خود فراهم كرده، اموال قارون را سعادتي عظيم شمردند، بدون اينكه قيد و شرطي در كلام خود بياورند، گفتند: اي كاش ما هم مي‏داشتيم آنچه را كه قارون دارد، چون او حظي عظيم، و سعادتي بزرگ دارد.
← ”وَ قالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَيْلَكُمْ ثَوابُ اللَّهِ خَيْرٌ لِمَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً …“؛ گويندگان اين کلام، مؤمنين بني اسرائيل بوده‏اند، كه به خدا علم داشتند، و خطابشان در اين سخن بر همان نادان‌هايي است كه آرزو كردند اي كاش آنچه قارون دارد ما نيز مي‏داشتیم، و آن را سعادتي عظيم آن هم بدون قيد و شرط پنداشتند، و مقصودشان از اين سخن اين بوده كه ثواب خدا كه مخصوص اشخاصي است كه ايمان آورده و عمل صالح انجام دهند، بهتر است از آنچه قارون دارد، پس اگر ايمان دارید و صالح هستید، آرزوي آن ثواب‌ها كنید، نه آنچه قارون دارد.
← ”وَ لا يُلَقَّاها إِلاَ الصَّابِرُونَ“؛ ثواب خدا براي آنان كه ايمان آورده و عمل صالح كنند، بهتر است و این را نمي‏فهمند مگر كساني كه صابر باشند.
← ”وَ لا يُسْئَلُ عَنْ ذُنُوبِهِمُ الْمُجْرِمُونَ“؛ از ظاهر سياق برمي‏آيد مراد از اين جمله بيان سنت الهي در عذاب كردن مجرمين و هلاكت ايشان به جرم گناهانشان باشد. در نتيجه، كنايه است از اينكه ايشان را مهلت نمي‏دهيم، و به عذرهايي كه به هم ببافند گوش نمي‏دهيم، و به تذلل و انابه‏اي كه قبلا به اميد نجات آماده كرده‏اند، توجه نمي‏كنيم.
← قارون، هيچ جماعتي نداشت كه بتواند مانع عذاب او گردد، و خودش هم توش و توان نداشت که زير بار عذاب نرود، و اين، درست بر خلاف پنداري بود كه يك عمر در سر مي‏پرورانيد، و خيال مي‏كرد كه آن عامل كه ثروت و خير را به سويش جلب نموده و شر را از او دفع مي‏كرد، حول و قوت خودش و جمعيت و خدم و حشمش بود، كه آنها را هم به علم خود كسب كرده بود، ولي نه آن جمع نگهش داشت، و نه آن قوت و نيرويش از عذاب خدا نجاتش بخشيد (ترجمه الميزان، ج.16، صص.227-215.).
در نتیجه...
• بهره‌ي 112. گسترش فساد، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد را به سوي وضعيت سكولار سوق مي‌دهد.
• بهره‌ي 113. استفاده از امكانات دنيوي در غير موارد صحيح آن، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد را به سوي وضعيت سكولار سوق مي‌دهد.
• بهره‌ي 114. علم دنيوي كه معطوف به شناخت صانع و مدبر كل نباشد، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد را به سوي وضعيت سكولار سوق مي‌دهد.
• بهره‌ي 115. علمي كه به غرور بشر منتهي شود، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد را به سوي وضعيت سكولار سوق مي‌دهد.
• بهره‌ي 116. بي‌توجهي به سرنوشت گذشتگاني كه به سبب گردن كشي فروريختند، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد را به سوي وضعيت سكولار سوق مي‌دهد.
• بهره‌ي 117. قرار دادن زندگاني دنيا به عنوان هدف غايي و غفلت از اين حقيقت كه حيات واقعي در جاي ديگري است، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد را به سوي وضعيت سكولار سوق مي‌دهد.
• بهره‌ي 118. ناشكيبايي در برابر بلاها، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد را به سوي وضعيت سكولار سوق مي‌دهد.
• بهره‌ي 119. عادت دادن نفس به راحت‌طلبي و مقاومت نكردن در برابر وساوس گناهان، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد را به سوي وضعيت سكولار سوق مي‌دهد. رياضت يكي از اركان مهم تربيت اخلاقي است. آن كه رياضت نمي‌كشد و نمي‌آموزد كه گاهي بايد براي عمل به ارزش‌هاي اخلاقي از خواسته‌هاي زودگذر خود فراتر رود، قدر فضايل اخلاقي را نخواهد دانست.
• بهره‌ي 120. فرهنگ ثروت‌اندوزي و فرض برتري افراد به اموال و امكانات دنيوي، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد را به سوي وضعيت سكولار سوق مي‌دهد.
• بهره‌ي 121. گناه، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد را به سوي وضعيت سكولار سوق مي‌دهد.

← تا کنون، صد و بیست و یک رهنمود از مصحف شریف آموختیم. شصت و چهار رهنمود دیگر باقیست. تا پایان ساخت این الگو برای فهم عوامل بی‌دینی با ما همراه باشید...
مآخذ:...
هوالعلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.