فیلوجامعه‌شناسی

محض رضای خدای «فقرای ته خط»

فرستادن به ایمیل چاپ

حامد دهخدا


• بالا و پایین شدن ارز و سکه که سرنوشت یک نبرد طبقاتی را تعیین می‌کند، و شبیه یک بازی کامپیوتری هیجان‌انگیز برای کارشناسان و طراحان اقتصادی است، در اقشار دون‌پایه این اجتماع، به یک فاجعه واقعی ختم می‌شود که «کشته» می‌دهد.
• نبرد نمایانی بود که «کشته» داد.
• بی‌گمان، برخی، با این بالا و پایین شدن‌ها «کشته شدند».
• «کشته شدند».
• نوسانات اجتماعی عمده که در جامعه امروز ما معمولی تلقی می‌شوند، برای نعلبکی بضاعت «فقرای ته خط» (کارگر یا کارمند قراردادی، یا کاسب جزء، جوان بیکار، یا زنان سرپرست خانوار)، امواج عظیم‌اند.
• «فقرای ته خط»، از مخاطرات ناشی از تغییرات سیاست‌های بازار و درمان، و نوسانات در قیمت‌ها و میزان دارایی‌ها و سرمایه‌گذاری‌ها، و نیز، میزان تولیدات صنعتی و كشاورزی، نوسانات اقلیم، و…، تأثیرات تكان‌دهنده دریافت می‌كنند.
• «فقرای ته خط»، از ظرفیت بسیار نازلی برای جذب شوك‌های ناگهانی برخوردارند.
• این، در حالی است كه بسیاری از مخاطرات مذكور، برای «طبقه متوسط شهری» (دولت‌مردان، بورکرات‌ها، کارشناسان، برنامه‌ریزان، نمایندگان، تجار و کسبه عالی‌رتبه، کارمندان و کارگران رسمی دائم و رسمی آزمایشی و پیمانی)، اساساً مطرح نیست، یا در مواردی كه مطرح است، مكانیسم‌های مختلف حمایتی برای آن‌ها وجود دارد، یا به وجود می‌آید.
• «فقرای ته خط»، معمولاً از «اقشار آسیب‌پذیر» هم محسوب نمی‌شوند.
• سال‌هاست که کارمندان رسمی و جاافتاده، با توانمندی خود در تدارک طومارها و فشارها و فضاها، خود را به عنوان «اقشار آسیب‌پذیر»، جا زده‌اند. زیر این چتر، جایی برای «اقشار واقعاً آسیب‌پذیر» (کارگر یا کارمند قراردادی، یا کاسب جزء، جوان بیکار، یا زنان سرپرست خانوار) نیست. آن‌ها امکان و تریبونی ندارند که خود را از «اقشار آسیب‌پذیر»، بقبولانند.
• ویژگی‌هایی از اقتصاد و اجتماع كشور ما، و نیز، برخی تأثیرات خارجی، افلاس «فقرای ته خط» را با تصاعد لگاریتمی صد چندان می‌کند، و جان آن‌ها را تا خرخره می‌راند:

o رانت‌خواری و بوروكراسی ناسالم ریشه‌دار و دیرپا؛
o تبعیض‌های سیستماتیك و نهادی ریشه‌دار و دیرپا؛
o سیاست‌های اقتصادی تبعیض‌آمیز به زیان «فقرای ته خط» كه موجب كنار گذاشتن آن‌ها از فرایند توسعه و تشدید اثرات سایر فرایندهای ایجاد كنندۀ فقر می‌شود؛
o نقصان‌های ناشی از وجود مراكز قدرتمند و متمركز ثروت؛
o سیاست‌های فوق‌العادۀ تنظیم بازار كه از سوی دولت اعمال می‌شوند و هدف اصلی آن‌ها، طبقۀ متوسط شهری است، نه قشرهای مولد پایین؛
o فقدان گروه‌های منافع و قدرت احزاب یقه سفید كه در عمل، به نفع طبقۀ متوسط شهری عمل می‌كنند؛
o دموكراسی‌هایی كه عمدتاً معطوف به طبقه متوسط شهری هستند، و كمتر در پی جلب رأی‌دهندگان قلیل ته خط هستند؛ در واقع، دموكراسی‌های امروز، همواره و علی‌الاصول، ضد «فقرای ته خط» هستند.
o تمركز بالای سرمایه و ترتیبات نامتعادل توزیع محصولات و خرید محصولات؛
o حقوق نامشخص مالكیت یا تحمیل قوانین ویژه در مورد منابع و محیط و مالكیت‌ها؛
o بی‌ثباتی سیاسی و نزاع‌های داخلی؛
o شمار بالای خانوارهای با نرخ‌های وابستگی و بار تكفل بالا؛
o شوك‌های بیرونی ناشی از تغییر در وضع طبیعی؛
o شوك‌های بیرونی ناشی از تغییر شرایط اقتصادی بین‌الملل؛
o نابسامانی مستمر در جایگاه فعالیت‌های اقتصادی که معمولاً این اقشار عهده‌دار آن هستند.

• سیاست مبنایی برای فایق آمدن بر فقر «فقرای ته خط»، توانمندسازی گروه‌های سطح پایین و فعال در مناطق حاشیه‌ای است. از این قرار، «فقرای ته خط»، به منظور تضمین به كار گیری مؤثر منابع و توزیع عادلانۀ منافع در شناسایی، طراحی و اجرای برنامه‌ها مستقیماً دخالت داده شوند.
• گروه‌ها و سازمان‌های ریشه‌دار «محلی» و «بومی»، با دریافت حمایت‌های مناسب، می‌توانند پرداخت‌های انتقالی (كمك‌ها و اعتبارات) را به شیوه‌ای بهره‌ور و دقیق میان «فقرای ته خط» توزیع كنند. در واقع، نهادهای حامی پرداخت‌های انتقالی، نوعی بیمه در مقابل شوك‌های اقتصادی پیش‌بینی نشده فراهم می‌سازد. بیشتر «فقرای ته خط»، به پرداخت‌های انتقالی خصوصی بین خانوارها، خانواده‌های گسترده و سایر گروه‌های خویشاوندی وابسته‌اند. «فقرای ته خط»، به اعتباراتی نیاز دارند كه بر اساس شرایط قابل قبول، و در هنگام نیاز، در دسترس‌شان باشد.
• برنامه‌های اعتباری در چهارچوب نهادهای ریشه‌دار «محلی» و «بومی» عمل کنند، كه در آن‌ها خود «فقرای ته خط» مشاركت فعالی در اخذ تصمیمات داشته باشند، كاراتر خواهند بود. از این رو، حکمرانی باید از سازمان‌های محلی به عنوان شاخك‌های حساس‌تر و دقیق‌تر خود برای تشخیص نیازهای فقرای ته خط استفاده كند. دولت‌ها باید ببینند كدام دارایی‌ها، بیشتر مورد نیاز «فقرای ته خط» است تا به آنان كمك كند.
• فعال شدن نهادهای ریشه‌دار محلی، اگر با تحکیم قانون‌گرایی و شفافیت در همه حیطه‌ها همراه شود، کارآترین تدابیر ضد فساد را رقم می‌زند.
• مكانیسم‌های مدیریت مناطق روستایی، بیش از سایر مناطق، نیاز به روندهای دقیق و گستردۀ جمع‌آوری و تولید اطلاعات دارند. «فقرای ته خط»، با مسائل بسیار متفاوتی روبرو هستند، و از یك گروه همگن تشكیل نشده‌اند. بنابراین، باید برای جمع‌آوری اطلاعات دربارۀ مشكلات فراروی آن‌ها تلاش منظم و قابل ملاحظه‌ای صورت پذیرد تا بتوان چنان كه باید با آن‌ها مواجه شد.
• باید زیرساخت‌هایی كه مستقیماً بر بهره‌وری بخش‌های اقتصادی تولیدی خرده‌پا و كیفیت زندگی «فقرای ته خط» تأثیر می‌گذارند، مدام زیر نظر حساس و انعطاف‌پذیر برنامه‌ریزان قرار گیرند.
• نباید سیاست‌ها در زمینۀ قیمت‌گذاری، مالیات‌ها و نرخ ارز، باعث تهدید اقتصادهای خرده‌پا و نوپا گردد. نفس اقدام در تثبیت فرایندهای اقتصادی، علاوه بر كمك به سیر عمومی اقتصاد كشور، كمك بزرگی به «فقرای ته خط» خواهد بود.
• باید خدمات عمومی و مساعدت‌های اجتماعی در قالب برنامه‌های عام‌المنفعه، اعتبارات خرد، یارانه‌های غذایی و غیره در اختیار مردم، خصوصاً کارمند و كارگران موقت، و زنان بی‌سرپرست قرار گیرد.
• باید سرمایه‌گذاری قابل ملاحظه‌ای در بخش آموزش و بهداشت و تأمین اجتماعی صورت گیرد. معمولاً آموزش و بهداشت، تأثیر قابل ملاحظه‌ای بر بهره‌وری دارند. در زمینۀ بهداشت، موضوع تغذیه بسیار مهم است. «فقرای ته خط» (هم افراد و هم خانواده‌ها)، در بیشتر مواقع، از تغذیۀ ناكافی رنج می‌برند. آن‌ها، بسته به اوضاع و احوال خویش، به انواع مختلفی از حمایت‌ها نیاز دارند. چنین حمایت‌هایی می‌تواند شامل برنامه‌های غذایی مكمل، كمك‌غذای تدارك دیده شده از طریق مدارس مناطق فقیرنشین و حاشیه‌ای، كلینیك‌های مراقبت بهداشتی (خصوصاً در مورد مادران و كودكان) و مراكز اجتماعی، و پرداخت‌های غیرنقدی به مردم باشد. به نظر می‌رسد در این زمینه، سیاست‌های محلی، هدفمند و غیرمتمركز، حداكثر كارایی را دارند و در اینجا نیز سازمان‌های محلی بالاترین اهمیت را خواهند داشت.
مآخذ:...

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.