دکترحامدحاجیحیدری/ الهامنصرتی
گزارش رساله پایاننامه/رتبه اول تحقیقات علوم انسانی تهران/جشنواره محقق حلی 1390
← آیتالله= عالم ربانی = مردم را از رحمت خدا نومید نگرداند + از عذاب خدا ایمنشان ندارد.
← فکر میکنم که حضور عالمان ربانی برای دیندار بودن یک جامعه مهم است، خیلی مهم است.
← عالمانی که هم به نیکوکاران امید دهند، و هم گناهکاران را واقعاً بترسانند.
← عالمانی هستند که بیشتر نوید میدهند تا بترسانند. بیشتر اجازه میدهند تا منع کنند. بیشتر لبخند میزنند و کمتر اخم میکنند.
← و بر عکس، عالمانی هستند... .
← اینها، ”عالم ربانی“ یا ”آیتالله“ نیستند.
← و در این میان، بنا بر منطق ”تقوا“، و مضمون ”اجتناب السیئه خیر من اکتساب الحسنه“، آنان که فقط امید میدهند خطرناکترند.
← آنان که فقط امید میدهند، خطرناکترند.
← آنان که الکی اهل بخیه هستند، خطرناکترند.
← بسیار خطرناکند، عالمانی که فقط امید میدهند، ولی نمیترسانند؛...
← عالمانی که شبهای ”احیاء“، بیش از بیداری، مجوز خواب صادر میکنند؛...
← عالمانی که اهل بخیه و سلماند، و به غاصبان بیتالمال اخم نمیکنند؛...
← عالمانی که فقط به توسعه فکر میکنند و خشمی در مقابل بیعدالتی در خود حس نمیکنند؛...
← عالمانی که خواستار شجاعت و جسارت مدیران هستند، و از ناپاکی کارگزاران نمیهراسند؛...
← ...
← خلاصه، یک جامعه دینی، به ”آیتالله“ و ”عالم ربانی“ واقعی احتیاج دارد تا ارتباط درست و متعادلی بین مردم و خدا برقرار کند.
← تا به آنها گوشزد کند که هم بهشت هست و هم دوزخ:
----------------------------------------
وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ كَثيراً مِنَ الْجِنِّ وَ الآنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لا يُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا يَسْمَعُونَ بِها أُولئِكَ كَالأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ
اعراف/179
----------------------------------------
← كلمهي ”ذرء“ به معناي آفريدن است، و در اين آيه، خداي تعالي، دوزخ را نتيجه و غايت آفريدن بسياري از جن و انس دانسته است.
← و اين، با مضمون کریمه 119 سوره هود (”إِلاَ مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ وَ لِذلِكَ خَلَقَهُمْ“)، که نتيجه آفرينش خلق را رحمت و بهشت آخرت شمرده است تعارضی ندارد.
← توضيح اينكه، وقتي نجار بخواهد دري بسازد، نخست به چوبهايي كه براي اين كار تهيه ديده ميپردازد، آن گاه آنها را ورانداز نموده، سپس به اره كردن و تيشه زدن و رنده نمودن آن ميپردازد تا نهایتاً، در مورد نظر خود را ميسازد. پس، كمال غرض نجار از اين كارها كه روي چوبها انجام ميدهد، تنها و تنها به عمل آوردن در است.
← از جهت ديگر، نجار از همان اول امر ميداند كه تمامي اين چوبها صالح براي در شدن نيست. چون در هيات مخصوصي دارد، غير هياتي كه اين الوارها و چوبها دارند. و برگرداندن هيات آنها به هيات يك جفت در، مستلزم اين است كه مقداري از آن ضايع گردد و به صورت هيزم در آيد، چون اين مقدار، از هندسه و نقشه عمل بيرون است، و اين هيزم شدن مقداري از چوب و دورریز آن، در نقشه و قصد نجار داخل بوده، و نجار نسبت به آن، ارادهاي داشته كه بايد آن را اراده ضروري ناميد. پس اين نجار نسبت به اين الوار و تيرهايي كه در جلو خود گذاشته دو نوع غايت در نظر دارد، يكي غايت كمالي است، و آن اين است كه اين چوبها را به صورت دربي در آورد، دوم غايتي است تبعي و آن اين است كه مقداري از اين چوبها را در بسازد و مقداري را كه استعداد در شدن ندارد، ضايع كرده و دور بريزد.
← و همچنين زارع، او نيز زمين را زراعت ميكند براي اينكه گندم درو كند، و ليكن در روز درو، همه كشتهايش عايدش نميشود، بلكه مقداري از بذرش فاسد گشته در زمين ميپوسد، يا كرمها آن را ميخورند يا بعد از سبز شدن گوسفندان آن را ميچرند، و حال آنكه غرض زارع از افشاندن بذر اين بوده كه همه آن عايدش شود، پس او نيز دو غرض دارد به دو وجه يكي همين كه همه عايدش شود، ديگر اينكه مقداري از آن عايدش گشته ما بقي ضايع شود (ترجمه الميزان، ج.8، ص.435).
در نتیجه...
• بهرهي 64. اين خداست كه هدايت هر فرد و قومي را رقم ميزند و افراد و مردم يك جامعه بايد بدانند كه در عين تلاش براي يافتن هدايت و دين، بايد از خدا در اين راه كمك بخواهند. فقدان چنين رابطه عاطفي و درك بايستهاي از هدايتآفريني حضرت حق، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد را به سوي وضعيت سكولار سوق ميدهد.
← تا کنون، شصت و چهار رهنمود از مصحف شریف آموختیم. صد و بیست و یک رهنمود دیگر باقیست. تا پایان ساخت این الگو برای فهم عوامل بیدینی با ما همراه باشید...
مآخذ:...
هوالعلیم