فیلوجامعه‌شناسی

پرسش‌ازنسبت‌سلطه‌ورسانه/ نکته‌سنجی‌گابریل‌تارددرمفهوم”افکار عمومی“

فرستادن به ایمیل چاپ

حامد دهخدا


گابریل تارد در کتاب خود با عنوان افکار و توده (1901) بر تفاوت میان نظر (که در نظرسنجی‌ها سنجیده می‌شود) و دو چیز دیگر پای می‌فشرد؛ یکی «بخش‌هایی از ذهن اجتماعی» که نام آن را «سنت» می‌گذارد و دومی «عقل». اولی نظر مردگان است و دومی «قضاوت‌های شخصی نسبتاً عقلایی نخبگان». قبل از آنکه افکار عمومی آشکارا بیان شود، افرادی که جزء یک ملت هستند از وجود یک سنت مشترک آگاهی دارند. به عقیده‌ی او زایش افکار عمومی از سر برآوردن عموم(ها)، که محصولات جامعه‌های معاصرند، جدا نیست. توده‌ها و عموم(ها) به هم شباهت دارند و او بر تفاوت‌های موجود بین آن‌ها تکیه می‌کند. توده‌ها، قدیمی‌ترین گروه‌های اجتماعی، چیزی جز تجمعات اتفاقی نیستند، که از عملی خشونت‌بار و تکراری به هیجان آمده‌اند. او می‌گوید: «توده‌ها هر چه در اصل، همچون سایر مشخصات، با هم متفاوت باشند، از بعضی جهات به هم شباهت دارند: عدم گذشت فوق‌العاده، غرور زمخت و خشن، زودرنجی حاصل از توهم قدرت بیکران و از کف دادن کامل عنان اختیار احساس تحریک شده»:

«آیا اکنون می‌توان بی آنکه از کنایات و استعارات استفاده کنم، از عموم(ها)ی کنش‌گر سخن بگویم؟ آیا عموم، این توده‌ی پراکنده، اساساً منفعل و پذیرا نیست؟ در واقع، وقتی صدای خود را با لحن شورانگیزی بالا می‌برد و آن را به گوش تبلیغ‌گرانی می‌رساند که بنا به عادت هر روزه نبض او را به دست می‌گیرند، حرف خود را از زبان آن‌ها می‌زنند، خود را از طریق آن‌ها نشان می‌دهند، خود را به دولت‌مردانی تحمیل می‌کنند که به مجریان اوامرشان تبدیل می‌شوند. این همان چیزی است که «قدرتِ نظر» نام گرفته است. درست است که این قدرت به خصوص بر قدرت گردانندگانی که عموم را به حرکت درآورده‌اند، گواهی می‌دهد، اما وقتی عموم بیدار شد، گردانندگان را نیز به راه‌هایی می‌کشاند که پیش‌بینی نکرده‌اند. بدین ترتیب، این کنش عموم(ها)، قبل از هر چیز، واکنش گاه موحشی است در برابر تبلیغ‌گر آن‌ها که زیر فشار هیجانی عموم(ها) قرار می‌گیرند. وانگهی، این کنش مانند واقعیت توده‌ها از شور و کینه سرچشمه می‌گیرد؛ با این تفاوت که وقتی شور گریبان عموم را گرفت، اغلب مستقیماً وارد کارزار می‌شوند، زیرا کار او حتی در عین خشونت سنجیده‌تر و حساب‌شده‌تر است … عموم توده‌ای است بسیار بیناتر از توده و بسیار پایدارتر از آن. خشم آن دوراندیشانه‌تر جلوه می‌کند و ماه‌ها و سال‌ها به یاد می‌ماند».

                  او بر پیوند میان عموم(ها)، یعنی انواع «توده‌های پراکنده» که به دلیل ارتباط‌های از راه دور بسیار گسترده‌اند از یک طرف و ارتباط آن‌ها با مطبوعات از طرف دیگر تکیه می‌کند. تارد بر قدرت بی‌انتهای مطبوعات که آن را ناشی از صنعت چاپ، راه‌آهن و تلگراف می‌داند، تأکید می‌کند و می‌گوید که عموم(ها) اساساً به خاطر مطبوعات زنده‌اند. در جامعه‌های معاصر، روزنامه‌ها نقش هدایتی و الگوسازی نظر را بازی می‌کنند و این کار را با تحمیل اغلب موضوع‌های روزمره‌ی خود به مباحث گفتگوهای مردم انجام می‌دهند. تارد با تحلیل نقش اجتماعی مطبوعات ادعا می‌کند که دموکراسی فراگیر بدون فرایند یکسان‌سازی مطبوعات تصورناپذیر است. رأی‌گیری عمومی نیز نتیجه‌ی کنش مداوم و تکراری مطبوعات است.
مآخذ:...

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.