فیلوجامعه‌شناسی

عوامل‌مؤثر‌بر‌شكل‌گيري‌وضعيت‌اجتماعي‌و‌فردي‌سكولار‌از‌ديدگاه‌قرآن‌کریم‌(12)/ سازوبرگ‌های‌تسکین‌خیال

فرستادن به ایمیل چاپ

دکترحامدحا‌جی‌حیدری/ الهام‌نصرتی


گزارش رساله پایان‌نامه/رتبه اول تحقیقات علوم انسانی تهران/جشنواره محقق حلی 1390

← آنان، حرف‌های خوبی می‌زنند، ولی خطرسازند.
← جامعه را به بت‌پرستی و بی‌دینی می‌کشانند.
← آنان که به نام دین سخن می‌گویند، ولی در سراسر یک نطق یک ساعتی، به حدیث و آیه و روایتی استناد نمی‌کنند،...
← مردم را به انواع و اقسام حرکات و سکنات خوب در رفتار با همسر و فرزند و همسایه و همکار و... توصیه می‌کنند، بدون آنکه دعوی خود را به استناد آیه و روایتی مستظهر کنند،...
← آنان، مردمی خطرسازند.
← دین را به نابودی تهدید می‌کنند، هر چند که امروز، حرف‌های خوب بزنند.
← هر چند امروز، آنچه آنها در برنامه‌های ”تسکین خانواده“ می‌گویند، خوشایند باشد، ولی بدانید که عادت دادن مردم به شنیدن نامستدل یا نامستند حکم خدا خطرساز است.
← این راه، به بی‌دینی و بت‌پرستی ختم می‌شود.

----------------------------------------
أَلا لِلَّهِ الدِّينُ الْخالِصُ وَ الَّذينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ ما نَعْبُدُهُمْ إِلاَّ لِيُقَرِّبُونا إِلَي اللَّهِ زُلْفي‏ إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ في‏ ما هُمْ فيهِ يَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدي مَنْ هُوَ كاذِبٌ كَفَّارٌ
زمر/3
قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ
زمر/11
----------------------------------------

← درطول تاريخ، ... و امروز، در برنامه‌های شبانگاهی تلویزیونی و برنامه‌های ”تسکین خانواده“، بزرگ‏ترين آفت براي دين، اضافه شدن خرافات و سليقه‏ها و تحريف‏ها بوده است. این، به بی‌دینی و بت‌پرستی ختم می‌شود.
← به یک نمونه توجه کنید: بعضي معتقدند، يكي از سرچشمه‏هاي بت‏پرستي اين است كه گروهي به زعم خود، ذات پاك خداوند را بزرگتر از آن مي‏دانستند كه عقل و فكر ما به آن راه يابد و بر اين اساس، او را منزه از اين مي‏دانستند كه مستقيما او را مورد عبادت خويش قرار دهيم.
← بنابراين، می‌گفتند که بايد به كساني روي آوريم كه ربوبيت و تدبير اين عالم از سوي خداوند بر عهده آنها گذارده شده است، و آنها را واسطه ميان خود و او قرار دهيم. آنها را به عنوان ”ارباب“ و خدايان بپذيريم و پرستش كنيم تا ما را به خدا نزديك كنند، آنها همان فرشتگان و جن، و به طور كلي، موجودات مقدس عالم‌اند. سپس، از آنجا كه دسترسي به اين مقدسين نيز امكان‏پذير نبود، تمثال و سمبلي براي آنها مي‏ساختند، و آنها را پرستش مي‏كردند، و اينها، همان بت‌ها بودند، و چون ميان اين تمثال‌ها و وجود مقدسين يك نوع وحدت قائل بودند بت‌ها را نيز ”ارباب“ و خدايان خود مي‏پنداشتند.
← به اين ترتيب، خدايان نزد آنها همان موجودات ممكني بودند كه از سوي خداوند عالم آفريده شده بودند، و به زعم آنها مقربان درگاه حق و اداره كنندگان امور جهان به امر پروردگار بودند، و خدا را رب الارباب (خداي خدايان) مي‏دانستند كه خالق و آفريدگار عالم هستي است، و گرنه كمتر كسي از بت‏پرستان معتقد بود كه اين بت‌هاي سنگي و چوبي يا حتي خدايان پنداري آنها يعني فرشتگان و جن و مانند آن خالق و آفريدگار اين جهان مي‏باشد (”تفسير الميزان“، ج.17، ص.247).
← البته بت‏پرستي، سرچشمه‏هاي ديگري نيز دارد از جمله اينكه احترام فوق العاده به انبياء و نيكان گاهي سبب مي‏شد كه تمثال آنها را بعد از مرگشان مورد احترام قرار دهند، و با گذشت زمان اين تمثال‌ها جنبه استقلالي پيدا كرده، و احترام نيز تبديل به پرستش مي‏شد، و به همين علت مسأله مجسمه‏سازي در اسلام شديدا نهي شده است. اين امر نيز در تواريخ آمده است كه عرب جاهلي به خاطر احترام فوق العاده‏اي كه براي كعبه و سرزمين مكه قائل بود گاهي قطعات سنگي از آنجا را با خود به نقاط ديگر مي‏برد و مورد احترام و كم كم پرستش قرار مي‏داد. و در هر حال اينها منافاتي با آنچه در داستان ”عمرو بن لحي“ نقل شده ندارد كه او به هنگام سفر به شام صحنه‏هايي از بت‏پرستي را مشاهده كرد و براي اولين بار بتي را با خود از آنجا به حجاز آورد، و پرستش بتان از آن زمان معمول شد، چرا كه هر يك از آنچه گفتيم يكي از ريشه‏هاي بت‏پرستي را بيان مي‌كند و انگيزه شاميان در پرستش بتها نيز از همين امور يا مانند آن سرچشمه مي‏گرفت. اما در هر صورت اينها همه اوهام و خيالات بي‏اساسي بود كه از مغزهاي ناتوان تراوش مي‏كرد، و مردم را از جاده اصيل خداشناسي منحرف مي‏ساخت. قرآن مجيد، خصوصا روي اين نكته تاكيد مي‌كند كه انسان بدون هيچ واسطه‏اي مي‏تواند با خداي خود تماس بگيرد، با او سخن گويد، راز و نياز كند، حاجت بطلبد، تقاضاي عفو و توبه كند، اينها همه از آن او و در اختيار و قدرت او است. سوره ”حمد“ بيانگر اين واقعيت است، چرا كه بندگان با خواندن اين سوره، مدام در نمازهاي روزانه مستقيما با پروردگار خود ارتباط برقرار مي‌كنند، او را مي‏خوانند و بدون هيچ واسطه‏اي از او تقاضا مي‌كنند و حاجات خويش را مي‏طلبند. طرز استغفار و توبه در برنامه‏هاي اسلامي و همچنين هر گونه تقاضا از خداوند بزرگ كه دعاهاي ماثوره ما مملو از آن است همگي نشان مي‌دهد كه اسلام واسطه‏اي در اين مسائل قائل نشده است و اين، همان توحيد است. حتي مسأله شفاعت و توسل به اولياء اللَّه نيز مقيد به اذن پروردگار و اجازه اوست و تاكيدي است بر همان مسأله توحيد. و بايد هم چنين رابطه‏اي برقرار باشد، چرا كه او به ما از خود ما نزديكتر است، چنان كه قرآن مي‌فرمايد: وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ: ”ما به انسان از رگ گردن او نزديكتريم”! (ق/16) وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ: ”بدانيد خداوند ميان انسان و دل او قرار دارد”! (انفال/24). با اين حال، نه او از ما دور است، و نه ما از او دوريم، تا نيازي به واسطه باشد، او از هر كس ديگر به ما نزديكتر است، در همه جا حضور دارد، و در درون قلب ما جاي او است. بنابراين، پرستش واسطه‏ها، خواه فرشتگان و جن و مانند آنها باشند، و خواه پرستش بت‌هاي سنگي و چوبي، يك عمل بي‏اساس و دروغين است، به علاوه كفران نعمت‌هاي پروردگار محسوب مي‌شود، چرا كه بخشنده نعمت سزاوار پرستش است نه اين موجودات بي‏جان يا سراپا نياز. لذا در پايان آيه مي‌گويد: ”خداوند كسي را كه دروغگو و كفران كننده است هرگز هدايت نمي‌كند“ (إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي مَنْ هُوَ كاذِبٌ كَفَّارٌ). نه هدايت به راه مستقيم در اين جهان، نه به سوي بهشت در جهان ديگر، چرا كه خود مقدمات بسته شدن درهاي هدايت را فراهم ساخته است، زيرا خداوند فيض هدايتش را به زمينه‏هايي مي‏فرستد كه لايق و آماده پذيرش آنند، نه دل‌هايي كه آگاهانه هر گونه آمادگي را در خود نابود كرده‏اند (تفسير نمونه، ج.19، ص.369).


بهره‌ي 24 افزودن خرافات و سلايق و تحريف‌ها به دين، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد را به سوي وضعيت سكولار سوق مي‌دهد.
بهره‌ي 25 انفعال در قبال ايجاد انحرافات ديني، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد را به سوي وضعيت سكولار سوق مي‌دهد.
بهره‌ي 26 پذيرفتن سلايق در فهم و تأويل دين، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد را به سوي وضعيت سكولار سوق مي‌دهد.
بهره‌ي 27 بي‌توجهي و عدم تذكر تهديدات و قهر الهي، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد را به سوي وضعيت سكولار سوق مي‌دهد.
بهره‌ي 28 ترك توبه واقعي، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد را به سوي وضعيت سكولار سوق مي‌دهد.
بهره‌ي 29 توجه بيش از حد و غلو در توان و قدرت اولياء، فرشتگان و… هر چه غير خداست، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد را به سوي وضعيت سكولار سوق مي‌دهد.
بهره‌ي 30 توسل نكردن به اولياء الهي به طريقي كه در دين توصيه شده است، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد را به سوي وضعيت سكولار سوق مي‌دهد.
بهره‌ي 31 شيوه انفاق و تعاون اجتماعي كه براي غيرخدا و براي كسب توجهات يا منافع اجتماعي صورت مي‌گيرد، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد را به سوي وضعيت سكولار سوق مي‌دهد.

← تا کنون، سی و یک رهنمود از مصحف شریف آموختیم. صد و پنجاه و چهار رهنمود دیگر باقیست. تا پایان ساخت این الگو برای فهم عوامل بی‌دینی با ما همراه باشید...
مآخذ:...
هوالعلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.