فیلوجامعه‌شناسی

بن‌بست‌گشایی‌جامعه‌شناختی‌ازحوزۀسیاسی18/ طرح رادیکال‌گیدنزبرای‌ احیای همبستگی‌اجتماعی‌واعتمادفعال

فرستادن به ایمیل چاپ

حامد دهخدا


«احیای همبستگی اجتماعی یك مسألۀ محافظه‌كارانه است كه منتقدان محافظه‌كار لیبرالیسم و چپ‌گرایی بیشتر به آن می‌پردازند، ولی با این همه پذیرای راه‌حل‌های محافظه‌كارانه نیست. محافظه‌كاران از هر فرقه‌ای كه باشند، بر این باورند كه احساس اشتراك اجتماعی باید از گذشته سرچشمه گیرد و از این ادراك نیرو می‌گیرد كه گروه با خردمندی‌های ته‌نشست‌شده‌اش بزرگ‌تر از فرد است. اشتراك اجتماعی از سنت جدایی‌ناپذیر است.…جامعۀ مدنی به معنای معمول آن محصول سنت‌های اجتماعی است كه دیگر وجود ندارد.
«آلكسی دو توكویل وقتی زوال مسؤولیت اجتماعی را در برابر درخشش خودمحوری ترسیم می‌كرد و چشم‌اندازی از افراد جدا از هم را نشان می‌داد كه ”پیوسته به دنبال لذت‌های حقیر و بی‌ارزش‌اند كه زندگی‌شان را اشباع كرده‌اند“، در واقع سخنگوی بسیاری از كسان دیگر بود. به هر روی خودمحوری را باید از انفراد متمایز كرد كه نه از خودمحوری سرچشمه می‌گیرد و نه (لزوماً) به آن منجر می‌شود. پیشرفت بازاندیشی به معنای این است كه افراد چاره‌ای جز گزینش كردن ندارند و همین گزینش‌ها است كه هویت آن‌ها را مشخص می‌سازد. آدم‌ها برای آن‌كه ادراك منسجمی از هویت خود داشته باشند، باید ”سرگذشته‌های خود را بسازند“. با این همه، آن‌ها بدون هم‌كنش با دیگران نمی‌توانند چنین كاری را انجام دهند و همین واقعیت است كه همبستگی‌های نوین را می‌آفریند. عنصر اساسی در اینجا ایجاد اعتماد است، بویژه از طریق گذار به مكانیسم‌های اعتماد فعالانه‌تر.
«مسألۀ همبستگی اجتماعی را باید در زمینه محو ”انشعاب‌گرایی فرهنگی“ ادراك كرد، یعنی همان ضد جهان‌وطن‌گرایی فرهنگی كه از طریق جدایی منطقه‌ای حفظ می‌شود.…بازگشت به انشعاب‌گرایی فرهنگی به معنای افزایش احتمال فروپاشیدگی اجتماعی است؛ یعنی درست ضد آن چیزی كه جامعۀ مدنی برای دستیابی به آن درخواست شده است. تنها در صورتی همبستگی اجتماعی را می‌توان به گونه‌ای مؤثر احیاء كرد كه این همبستگی خودمختاری و استقرار دموكراسی و نیز تأثیر ذاتی بازاندیشی اجتماعی را به رسمیت شناسد.…
«در یك سامان پساسنتی، اعتماد در روابط شخصی بستگی به فرض صمیمیت دیگران دارد. این اعتماد بر ”مارپیچ مثبت“ تفاوت استوار است. شناخت دیگران و اتكای به آنها، به استفاده از تفاوت به عنوان وسیلۀ توسعۀ ارتباط عاطفی، نیاز دارد». (صص.4 202)

«اعتماد فعالانه دشمن بنیادگرایی است، به اندازه‌ای كه تنها از طریق بازشناخت تفاوت استقرار می‌یابد و درست همین قضیه است كه ارتباط آن را با دموكراسی گفتگویی برقرار می‌سازد.…برابر با این قرائت، پیوند مدنی به ”تصدیق مثبت تفاوت“ بستگی دارد و مبتنی بر وضعیت اعتماد فعالانه در روابط شخصی به معنای آشكار آن نیست. میان پیوند مدنی و ارتباط جهان‌وطنانه با گروه‌ها، یعنی همان مفاهیم و زمینه‌هایی كه با پهنۀ دولت چندان ارتباطی ندارد، رابطه‌ای ذاتی برقرار است» (صص.207.).

«الزام هر گاه مبتنی بر اعتماد فعالانه باشد، بر معاملۀ متقابل دلالت می‌كند. الزام‌ها برای این الزام‌آورند كه خصلت متقابل دارند و همین امر است كه به آن‌ها اقتدار می‌بخشد.…دشمن الزام بی‌بند و باری اخلاقی است، زیرا این امر صداقت دیگران را به بازی می‌گیرد. الزام‌ها در صورتی روابط را تثبیت می‌كنند كه شرط صداقت متقابل برآورده شده باشد.
«به هر روی، پیوستگی متقابل دموكراسی گفتگویی، زندگی شخصی و همبستگی اجتماعی، مسائل گسترده‌تر اجتماع، جامعه و نظام‌های اجتماعی جهانی‌شده را از میان برنمی‌دارد. باز در اینجا، مسأله تنها ایجاد یا حفظ همبستگی‌ها نیست، بلكه پرهیز یا به حداقل رساندن كشمكش‌ها، برخوردها و عوامل نجس‌كننده‌ای است كه همبستگی‌های نیرومند به بار می‌آورند» (صص.5 204.).

...ادامه مروری به آنتونی گیدنز در فراسوی چپ و راست...
مآخذ:...

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.