حامد دهخدا
از نظر مرداک و گلدینگ، هدف نهادهای مدنی و رسانههای گروهی بازتولید سلطه و نابرابری است. بنابراین، اگر بتوانیم نشان دهیم که مالکیت و کنترل رسانههای گروهی در اختیار انحصاری طبقهی حاکم است، آنگاه به این حقیقت خواهیم رسید که رسانههای گروهی در این جهت گام برمیدارند. مرداک و گلدینگ معتقدند که پژوهشهای تجربی نشان میدهند که مالکیت و کنترل صنایع ارتباطات جمعی در دستان گروههای نسبتاً کوچکی از شرکتهای قدرتمند اقتصادی و مالی است. در عین آنکه مرداک و گلدینگ توهم تأثیر صاف و سادهی رسانهها بر اذهان را بدون مقدمهچینیها و تمهیدات روشن را رد میکنند، اما مآلاً معتقدند که رسانهها با دستیازی به فرایندهای پیچیدهای نظرات و ارزشهایی را در مقابل فرهنگ عامهی واقعی میآرایند که صرفاً وسیله و مفری برای تداوم سلطهی یک هژمونی سلطهگر رسانهای در رکن چهارم قدرت است. این نوع نظریه معمولاً بر شواهدی استوار است که یا بر مالکیت و کنترل و یا بر تحلیل منفی بازده رسانهها استوار است. از نظر آنها «مؤسسات رسانههای گروهی نقش مهمی در مشروع جلوه دادن نظم نابرابریهای اجتماعی ایفا میکنند، اما رابطهی آنها با این نظم پیچیده و متغیر است و مطالعهی فعالیتها و ماهیت آنها لازم است».
---------------------------
← این تشخیص با وضعیتهای سالیان اخیر در ایران تطبیق میکند. مورد قانون «خرید خدمت سربازی» هیچگاه به طور منظم مورد بررسی قرار نگرفته است. … اینکه نهادهای مدنی مانند احزاب موسوم به چپ و رسانههایی که به مثابهی ارگان آن ها عمل میکنند و همچنین مجلس ششم (و نه فقط مجلس ششم) پیگیرانه به دنبال تصویب و اجرای قانونی هستند که در آن تنها منافع قشر مرفه شهری ایران در نظر گرفته شده است، به اضافهی فشارهایی که در مقابل لغو این قانون ناعادلانه ابراز میگردد، تأملبرانگیز است.
---------------------------
مرداک و گلدینگ معتقدند: «تمرکز بر پایهی اقتصادی به این معنی است که کنترل بر تولید مادی و توزیع متغیر آنها در نهایت قدرتمندترین روشهایی هستند که در تولید فرهنگی به کار میروند، اما این کنترل به طور قطع همیشه به صورت مستقیم اعمال نمیشود و در وضعیت اقتصادی سازمانهای رسانهای نیز همیشه اثر فوری روی بازده خود ندارد».
مآخذ:...