ژان ژاک روسو در «اعترافات»
• من، به کاری دست میزنم که هیچ سابقه نداشته است، و هیچ کس نیز از آن تقلید نخواهد کرد: قصد من اینست که به دوستان و یارانم، طبیعت واقعی یک انسان را نشان دهم. و این انسان، کسی جز خودم نیست.
• خودم و نه هیچکس. من قلبم را در درون خود احساس میکنم و مردم دیگر را میشناسم. من مثل هیچکدام از آنهائی که دیدهام زاده نشدهام. و به جرأت میتوانم بگویم که هیچ موجودی شبیه من نیست؛ و اگر از دیگران بهتر نباشم، دست کم با آنها فرق دارم. معلوم نیست که طبیعت از شکستن قالبی که من در آن شکل گرفتهام کار درستی کرده یا خیر، شما میتوانید بعد از خواندن آنچه من در این کتاب نوشتهام، در این باره قضاوت کنید.
• بگذارید صور اسرافیل، هرگاه که بخواهد بانگ برآرد. من، آن گاه، در حالی که این کتاب را در دست دارم، در برابر داور بزرگ حاضر خواهم شد. و با صدای بلند خواهم گفت: «در این کتاب آنچه من کردهام و اندیشیدهام و بودهام نوشته شده است، خوب و بد را با صداقتی یکسان به روی کاغذ آوردهام. سعی نکردهام که بدیها را بسیار کوچک نشان دهم و بر میزان خوبیها بیفزایم... همانطور که واقعاً هستم، خود را نشان دادهام: یعنی هم شرح زمانی را که پست و حقیر بودهام ذکر کردهام، و هم زمانی که خود را نیکمرد و سخاوتمند و بلندمرتبه یافتهام...؛ ای ذات ابدی؛ جمعیت کثیری از همنوعان مرا برگرد من فراخوان، و بگذار اعترافات مرا بشنوند، و از گناهان من متأثر شوند، و از پستی و بی ارزشیام شرمنده گردند. ولی مقرر فرمای که همه آنان، با همان صداقتی که من داشتهام در برابر بارگاه تو، ذات خویش آشکار سازند، تا ببینم حتی یک تن هست که جرأت بیان این جمله را داشته باشد که: من از این آدم بهتر بودهام؟»
مآخذ:...