فیلوجامعه‌شناسی

عوامل‌مؤثر‌بر‌شكل‌گيري‌وضعيت‌اجتماعي‌و‌فردي‌سكولار‌از‌ديدگاه‌قرآن‌کریم‌(7)/ ”رشد“/”غی“

فرستادن به ایمیل چاپ

دکترحامدحا‌جی‌حیدری/ الهام‌نصرتی


گزارش رساله پایان‌نامه/رتبه اول تحقیقات علوم انسانی تهران/جشنواره محقق حلی 1390

← کلاهمان پس معرکه است!
← اگر منظور از دین کامل، آن طور که در مصحف شریف آمده، ”رشد“ باشد که هست، کلاهمان پس معرکه است!
← نه فقط از مقصود دین که ”وجه الله“ است، بازمانده‌ایم، بلکه ما، همان جماعت ”طبقه متوسط شهری“ که مقصود خود را ظفر در این دنیا، و مدرک گرفتن، و مدارج اداری و ترفیعات را طی کردن، و قدرت گرفتن، و پول درآوردن، و مصرف کردن، و... قرار داده‌ایم، نه فقط به مقصود نمی‌رسیم، بلکه ”راه را هم گم کرده‌ایم“.

----------------------------------------
لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ فقد استَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقي‏ لاَ انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَميعٌ عَليم‏
كريمه 256: بقره/2
----------------------------------------

← به کریمه فوق توجه کنید. ببینید که بد جوری در ”غی“ گرفتاریم و از ”رشد“ دور افتاده‌ایم!
← كلمه ”رشد“، مقابل ”غی“، كه هم با ضم ”را“ و هم با ضم ”راء و شين“ خوانده مي‌شود، به معناي رسيدن به واقع مطلب، و حقيقت امر، و وسط طريق است. كلمه ”غي“، به عكس،”رشد“ معنا مي‌دهد.
← ”رشد“ و ”غي“، چیزی بیش از ”هدايت“ و ”ضلالت“ هستند، زیرا ”هدايت“ به معناي افتادن در راهي است كه آدمي را به هدف مي‏رساند، و ”ضلالت“ هم نرسيدن به چنين راهی است؛ ولي استعمال كلمه ”رشد“ در رسيدن به راه اصلي و همچنین، رسیدن به مقصود حق است، نه فقط افتادن در راه.
← ساده‏تر بگويم: يكي از مصاديق ”رشد“ يا لازمه معناي ”رشد“، رسيدن به چنين راهي است، چون گفتيم ”رشد“ به معناي رسيدن به وجه امر و واقع مطلب است و معلوم است كه رسيدن به واقع امر، منوط بر اين است كه راه راست و وسط طريق را پيدا كرده باشد، پس، رسيدن به راه، يكي از مراحل دستیابی به ”رشد“ است.
← كلمه ”رشد“ معنايي دارد و كلمه ”هدايت“ معنايي ديگر؛ ”هدایت“، افتادن در راه است، و ”رشد“، پیمودن راه و رسیدن به مقصود. اين معنا، در آيات زير نیز به چشم مي‏خورد: ”فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً “ ”وَ لَقَدْ آتَيْنا إِبْراهِيمَ رُشْدَهُ مِنْ قَبْلُ“. و همچنين، كلمه ”غي“ و ”ضلالت“ به يك معنا نيستند؛ ”ضلالت“ به معناي انحراف از راه (با در نظر داشتن هدف و مقصد) است، ولي ”غي“ به معناي انحراف از راه با نسيان و فراموشي هدف است، و ”غوي“ به كسي مي‌گويند كه اصلا نمي‏داند چه مي‏خواهد و مقصدش چيست.
← می‌دانید؛ ما، همان جمع و جماعت ”طبقه متوسط شهری“، اصلاً نمی‌دانیم که در این دنیا چه می‌خواهیم بکنیم و بیش از ترفیع و پست گرفتن و خرید و کیف کردن، مقصودمان چیست.
← فارغ از این چرخه باطل کار کردن و پول درآوردن و مصرف کردن و کار کردن و پول درآوردن و مصرف کردن و کار کردن و پول درآوردن و مصرف کردن و... چیست؟ نمی‌دانیم.
← ندانستن خود را ”ماستمالی“ می‌کنیم؛ با ”آزادی“ ماستمالی می‌کنیم! دل خوش می‌کنیم که با ”آزادی“ تمام، کار می‌کنیم و پول درمی‌آوریم و... !
← آيه شريفه ”لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ“، تنها در اين مقام است كه بفهماند، اعتقاد اكراه‏بردار نيست، نه مي‏تواند منظور اين باشد كه ”اسلام كسي را مجبور به التزام به معارف خود نكرده است“.
← ببینید! عقاید، اصول عقاید، ”بكن“ و ”نكن“ بر نمي‏دارد؛ ولی الزامات اصول عقاید، ”بكن“ و ”نكن“ بر مي‏دارد؛ امر به معروف و نهی از منکر بر می‌دارد؛ و تساهل و سهل‌انگاری بر نمی‌تابد. آنکه زیادی کثرت‌گرا و اصلاح‌طلب است، نمی‌داند که دین چه فایده‌ای برای فرد و جامعه می‌تواند داشته باشد؛ شاید هم می‌داند، و نمی‌خواهد این فایده به مردم برسد.
← مردم باید بتوانند در یک هوای سالم تنفس کنند و اگر هر کسی هر کار خواست کرد، از هوای سالم خبری نیست!
← از باب پاس داشتن اصل انسانیت و اراده و اختیار، در اصول اعتقاد اکراه نیست (هر چند که ارشاد هست و ابلاغ نبوت و رسالت و امر به معروف و نهی از منکر هست)، ولی در بیش از اصول عقاید، در ”اصول عمل و تعامل اجتماعی“ یا همان ”شریعت“ الزام و التزام هست.


o بهره‌ي 11 آزادي مهارگسيخته، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد را به سوي وضعيت سكولار سوق مي‌دهد.
o بهره‌ي 12 مراتب مختلف شرك و دور شدن از اعتقاد و رفتار توحيدي، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد را به سوي وضعيت سكولار سوق مي‌دهد.
o بهره‌ي 13 پايبند نبودن واقعي به اصل نبوت، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد را به سوي وضعيت سكولار سوق مي‌دهد.
o بهره‌ي 14 عدم اعتقاد راستين به معاد، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد را به سوي وضعيت سكولار سوق مي‌دهد.
o بهره‌ي 15 قايل شدن آزادي در التزام به عقاید ، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد را به سوي وضعيت سكولار سوق مي‌دهد.

← تا کنون، پانزده رهنمود از قرآن کریم آموختیم. صد و هفتاد رهنمود دیگر باقیست. تا پایان ساخت این الگو برای فهم عوامل بی‌دینی با ما همراه باشید... .
هوالعلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.