کرایج کالهون
جنبشهای اجتماعی نوین، از سیاست متعارف پارلمانی و انتخاباتی فاصله میگیرند، و توش و توان خود را از اقدام مستقیم و تاکتیکهای جدید کسب میکنند. با این حال، همان طور که تارو خاطر نشان کرده است، این توصیف، دو مفهوم و معنای واژه جدید (New) را خلط کرده است: ویژگی تمامی جنبشها که جدیدند و نوآورند، و خصلت نوعی از جنبشها که بنا به نظر رایج جدیدند.
واقعاً هر گونه جنبشی، اقدام راندهشدگان از سیاست رایج یا کسانی است که به نام آنان سخن میگویند. پس، طبیعتاً از این بابت با ضرورت جلب توجه، کار خود را آغاز میکند؛ معالوصف، فعالیت جنبش، فقط کوشش بلیغ برای دستیابی به اهداف جنبش نیست، بلکه وسیله جذب و ادامه بسیج شرکتکنندگان و هوادارن است. هر جنبش تازهای که برمیآید، خواه برای فایق آمدن به مسؤولین سیاسی، یا برای ایجاد اغتشاش جهت کسب امتیاز یا قدرت، شیوههای جدیدی را تجربه مینماید. و بدین ترتیب، هر جنبشی، میتواند بر خزانه کنش جمعی (به گفته تیلی به سال 1978) که در دسترس جنبشهای بعدی قرار میگیرد، چیزی بیفزاید. پس، از این بابت، جنبش نمیتواند جدید و نامتعارف نباشد.
به عبارت دیگر، اصطلاح نامتعارف، نه فقط با صرف تازگی، بلکه با جنبشهای خارج از اصول معمول سیاست تعریف میشود. بنابراین، تمامی اشکال اقدام مستقیم، نامتعارفند؛ حتی موقعیکه (مانند سنگر بندی خیابانی در پاریس)، سنتی 200 ساله پشتوانه آن باشد. آن چه در عرصه سیاسی، کنش نامتعارف را مشخص میکند، عمدتاً تلاش برای کنار زدن شیوهها و اصول یکنواخت انتخابات و اعمال نفوذ است، حالا این نوآوری میتواند از طریق راهپیمایی در واشنگتن یا اشغال یک دفتر باشد، یا بمباران اقامتگاه نخست وزیر. در این معنا، احتمال تمسک به ابزار نامتعارف همیشه هست، خاصه در جنبش مردمی که چارهای غیر از کنش همگانی خود ندارند. یکی از تحولات عمده سیاست دموکراتیک در اروپای اواخر سدۀ نوزدهم و اوایل سدۀ بیستم و جوامع مستعمره اروپا، نهادینه شدن هنجارهای قوی سیاست متعارف بود، که عمدتاً توسط احزاب سیاسی سازماندهی میشد. حتی این روند، شاخههای متعدد جنبش سوسیالیستی را وارد مدار سیاست متعارف کرد.
در مقابل، اقدام مستقیم در جنبشهای اجتماعی، تا اواسط سدۀ نوزدهم محوریت داشت. هنوز هم، انقلاب در بیشتر کشورهای اروپایی محتمل به نظر میرسید و این، فشار افزونی بر تمامی اشکال اعتراض عمومی وارد میکرد و جامعه را به ناآرامی داخلی تهدید مینمود. ... پاکی و رهایی از فساد، تنها دلیل اقدام مستقیم نبود. مقاومت سیاست سازمان یافته و گفتمان عمومی و کندی بیش از حد آنها در پاسخگویی، دست کم به اندازه دلیل مذکور اهمیت داشتند.
مآخذ:...