برداشت آزاد
• امیل دورکیم، در تحلیل توتمیسم (دین ابتدایی) نزد بومیان استرالیا و قبایل بومی امریکایی، تشخیص داد که گروهبندیهای روابط حیوانات با یکدیگر، حاصل یک ارتباط پیشینی و سازمان گروهی در جامعه است.
• مثلاً در میان بومیان امریکا، کلانهایی که سمبل توتمی آنها شیر کوهی، بوفالو یا گوزن شمالی بود، به دلیل خوی خشن خود گرد هم جمع شده بودند. جهانبینی آنها، بازتابی از اقتضای معیشت آنان بود. اعضاء این کلانها، جنگجو بودند.
• جمعبندی دورکیم، نهایتاً این است که این مقولهبندیها و الگوها، برآمده از روابط خویشاوندی و خانوادگی، و الزامات تقسیم قبایل اولیه به کلانها و خانوادههاست؛ آنها بازتاب کارکردهای اجتماعیاند. آنها نتیجهی نوعی زمینهی روانشناختی یا ساختارهای پیشینی ذهن، برای تفکر در چارچوب مقولات انتزاعی یا عام نیستند. نتیجه میگیرد که هر چیزی، تعبیری از ذهن جمعی است.
• آنچه طبیعی و ماهوی تصور میشود، بازتابی غیرآگاهانه از سازمانهای اجتماعی جامعه است.
• نتیجه مهمی که دورکیم میگیرد و راه او را از کانت جدا میکند، این است که مفاهیم و مقولات فاهمه، بازتابی از اولویتها و سلسله مراتب روابط گروهی هستند.
• یعنی، جامعه مانند سایر اعیان، صرفاً یک موضوع شناسایی نیست که با فیلتر مقولات فاهمه ذهن شناخته شود. بلکه بررسیهای تجربی در مورد صورتهای ابتدایی زندگی اجتماعی، آشکار میکند که جامعه و الزامات حیات اجتماعی، خودش مبانی نظام مقولهبندی را ایجاد میکند. در واقع، این الزامات معیشت اجتماعی است که مقولات ذهن را برای فهم دنیا میسازد. پس، «اولین مقولات منطقی، مقولاتی اجتماعیاند».