نشان ميدهد برداشت متداول از دوركيم كه صرفا به تجربه و نه عقل توجه دارد بسيار خام و سطحي است.
راستي به نظر شما دوركيم تمايز كانتي نومن فنومن را ميپذيرفت؟ در آن وقت عينيت چه معنايي ميتوانست در نظر وي داشته باشد؟ آيا عينيت شناخت فنومن هاست يا آنچه به آن واقعيت في نفسه گفته ميشود؟