دکتر ناصر فکوهی در ICAC
• پاسخ به این سوال هم جز با درنظر گرفتن تغییراتی که در سراسر جهان رخ داده امکانپذیر نیست. اولاً به همان دلایلی که ذکر شد انسانشناسی و جامعهشناسی بعداز از بین رفتن مستعمرات از نظر موضوعی خیلی به هم نزدیک شدند. آنچه که این دو را از هم متمایز میکند بیشتر روش است. جامعهشناسی برای پیدا کردن تغییرات بزرگ در پهنههای وسیع بیشتر به کار میرود و از روشهای کمی استفاده میکند. اما انسانشناسی بیشتر از روشهای کیفی برای پیدا کردن نکات ریز در پهنههای کوچک استفاده میکند.
• علاوه بر این با از بین رفتن دستهبندی مستعمره و استعمارگر در بین کشورها، با انقلاب اطلاعاتی که رخ داد، علوم اجتماعی هرچه بیشتر با علوم انسانی و علوم دقیقه نزدیک شد. از این پس بینرشتهای بودن و بینالمللی بودن شرط اساسی هر علمی است و دیگر هیچ علمی را در روزگار امروز نمیتوان پیدا کرد که این ویژگیها را نداشته باشد. البته علم در عین اینکه بینارشتهای میشود، بسته به استفادهای که دارد، بهخصوص برای این که بتواند بینالمللی شود باید بتواند در یک چارچوب ویژهای تخصصی شود و این چارچوب را شرایط محیطی، کاربردی، توسعهای و بنیادی تعیین میکند. در ایران متاسفانه ما هنوز نتوانستیم جا بیاندازیم که علومانسانی و اجتماعی یک چیزند. ما فقط در مرحلة آموزش این دو را از هم تفکیک میکنیم.