فیلوجامعه‌شناسی

جمع‌بندی کاوش در ربط دورکیم/منتسکیو/روسو

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشت آزاد


• در نظریه‌ی ژان ژاک روسو و امیل دورکیم، محدودیت‌هایی درباره‌ی حاکمیت عمومی دیده می‌شود که در حقوق، منزلت و استقلال اخلاقی انسان مدرن ریشه دارد.
• فلسفه‌ی سیاسی روسو، جهان اخلاقی و سیاسی ارسطو و روشنگری را با یکدیگر تلفیق می‌کند.
• اراده‌ی عمومی با صورتی خاص از آزادی‌خواهی قابل جمع است که بر صورت متفاوتی از فردگرایی تأکید می‌ورزد که بر سنت حقوق طبیعی تکیه دارد.
• منتسکیو و روسو و مکتب تاریخی آلمان (در افرادی نظیر اشمولر و واگنر)، چارچوب فلسفی لازم را برای بحث در مورد ایده‌ی جامعه به عنوان چیزی که بیش از مجموع افراد است، فراهم آوردند.
• جامعه، آن گونه که اقتصاد کلاسیک و سودانگاری لیبرال ترسیم می‌کنند، صرفاً انبوهی از جمعیت و اعضایش نیست.
• این متفکران فرانسوی و آلمانی به طرح پرسش‌هایی در مورد همبستگی اجتماعی، اجتماع اخلاقی و یکپارچگی اجتماعی پرداختند. و با پاسخ به این پرسش‌ها سبک خاص و جداگانه فکر اجتماعی قاره‌ای را در مقابل ایده اجتماعی آنگلوساکسون بنا نهادند. مبنای قضاوت اخلاقی و آزادی فردی قرار گرفت.
• دورکیم، با انکار انگاره‌های قطعی روشنگری، به دنبال پاسخی برای معضله‌ی انسجام جامعه بود. و او می‌خواست با این سازه نظری جدید به تحلیل روابط اجتماعی بهنجار و نابهنجار بپردازد.
• منتسکیو و روسو، از طریق پس‌زمینه‌ی کلاسیکِ خود، به دورکیم در بنا نهادن مبنای نظریه‌ی عام درباره‌ی جامعه و نیز نظریه‌اش در مورد وجدان جمعی، همبستگی اجتماعی، آموزش اخلاقی و معرفت‌شناسی اجتماعی کمک شایانی نمودند.

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.