محمد ملاعباسی
• این متن، گزارشی از سخنرانی دکتر فؤاد ایزدی، در نشست علمی «غرب علیه غرب» است که در تاریخ دهم آبان ماه 1390، توسط بسیج دانشجویی دانشکدهی علوم اجتماعی دانشگاه تهران، در این دانشکده برگزار شده است.
• تحلیل دکتر فؤاد ایزدی خصوصاً از این بابت جالب به نظر میرسد که بالنسبه اتکاء بیشتری به «دادههای میدانی و تجربی» دارد. برای تحلیل درست این جنبشها باید دست از تنبلی برداشت و به میدان رفت و اطلاعات جمع کرد.
• این جنبشها، به نوبه خود نشان دادهاند که برداشتها و تحلیلهای روشنفکرانه که با استغناء از «دادهها» ابراز میشوند، تا چه اندازه میتوانند گمراه کننده باشند، و به قول دکتر فؤاد ایزدی برداشتی کاریکاتوری از آنچه در واقع جریان دارد به ما میبخشند.
***
• آیا ما شاهد پایان امریکا هستیم؟
• هم بله، هم خیر.
• کشورها را نمیشود پایان داد؛ امریکا ممکن است از یک ابرقدرت به یک کشور معمولی تبدیل شود، اما قرار نیست مثل شوروی از هم بپاشد.
• چهار ماه پیش، یک مجلهی کانادایی که دیدگاهی چپ داشت، فراخوان جنبش والاستریت را داد، و در نهایت، روز اول حرکت 17 سپتامبر بود که سالروز تصویب قانون اساسی امریکاست. در این روز، تنها چند صد نفر در تظاهرات شرکت کردند؛ اما در حال حاضر، این جنبش بسیار بسیار گستردهتر شده است.
• باید توجه کرد که والاستریت، رهبر مشهوری ندارد. این، بدان معنی است که والاستریت وابسته به حزب خاصی نیست؛ یعنی نه از دموکراتها و نه از جمهوری خواهان پیروی نمیکند. برخی از اعضای آن اعلام کردهاند که ما از تاکتیکهای انقلابی در «بهار عربی» استفاده میکنیم، و از اقدامات خشونتآمیز پرهیز میکنیم.
• آیا این جنبش با جنبشهای قبلی، تفاوتهایی دارد؟
• بله، در گذشته جنبشهای صنفی یا تک موضوعی و نژادی و قومی وجود داشت، تفاوت این حرکت این است که کلت سیستم را زیر سوال برده است، همان بحث اسقاط نظام در کشورهای عربی در این جنبش نیز مطرح است، این افراد میخواهند انقلاب کنند، چون با فساد یک درصد مشکل دارند؛ و این، حرکتشان را از حرکتهای قبلی متمایز میکند.
• این یک درصد، از سه قطب اصلی تشکیل شده است: (1)رسانهها، (2) سیاستمداران و نظامیان و اتاقهای فکر پشتیبان آنها، و (3) رؤسای شرکتها و ثروتمندان.
• آن 99 درصد باقیمانده، از طیفهای بسیار گوناگونی تشکیل شده است. نباید انکار کرد که اگر به بخشی از جامعه امریکا قدرت انتخاب داده شود، حرکتهای تندروانهای مانند بوش، رئیس جمهور سابق امریکا را برخواهند گزید؛ ولی با توجه به آماری که از سوی مجلهی تایم اعلام شده است، میتوان گفت که 54 درصد مردم با این جنبش هم عقیده هستند. این خود نشاندهندهی تفاوتهای فرهنگی موجود در جامعهی امریکاست.
• مشکل این جنبش، در حال حاضر وضعیت آب و هوای امریکاست که رو به سردی میرود و دولت نیز اجازه استفاده از وسایل گرما زا در خیابانها را نمیدهد.
• امريكا در کنترل این نوع جنبشها بسیار قوی است. هوشمندانه عمل میکند. از نفوذ خود استفاده میکند. در عین حال، منشأ اتفاقاتی که میافتد قابل پیش بینی نیست، پس، نگاه تاریخی به این جنبش نیز خیلی درست نیست.
• یک موفقیت کلی نصیب این جنبش شده است، همین که اوباما گفته است که نیروهایش را از عراق خارج میکند؛ اما قدرت امریکا در کنترل بحرانهای این چنینی زیاد است.
• در نهایت، تأثیری که این جنبش میتواند بر روی کشورهایی مانند ما داشته باشد، دریافتن این مهم است که نباید تصویری کاریکاتوری از امریکا داشت. چرا که ما شاهد مخالفتهای گسترده از سوی مردم امریکا با سیستم حکومتیشان هستیم که این جنبش، نماد بارزی از آن است.