دکتر حامد حاجیحیدری؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ وقتی خانم هلگا اشمیت که نامش برای ما با نام دکتر سید عباس عراقچی همراه شده است، در مورد نسبت امریکا و برجام اظهار نظر کرد، من از یک جهت بسیار ویژه شگفتزده شدم. به یاد تعبیر خاطرهانگیز الکس کالینیکوس در مورد میانسالان دهه ۱۹۶۰ و رهبران جنبشهای سر و ساده و معصومانه ۱۹۶۸ افتادم: «کودکان افسون زدوده».
▬ چهره معصومانه هلگا و عباس، برای من، نشان از تکرار نسلی داشت که گمان «سهولت» در ذهن خود میپروراند. هر دو نسل، سر و ساده، گمان بردند که با ترتیباتی سادهتر از نسل قبل، میتوان از پس اختاپوس جهانی قدرت برآمد و برای خود و ملت خویش زیست مستقلی سامان داد. آنها خیال کردند که جدیت و خردکنندگی راهگشای نسل قبل، حاصل توهم آنها از افراط قدرتهای بزرگ جهان در وقاحت و سلطهگری بود و همه چیز با به خرج دادن معصومیت و قدری چاشنی صراحت حقوقی و دیپلماتیک قابل حل است؛ پدربزرگها هم که اصرار ایشان را دیدند، دست آنها را باز گذاشتند تا گمان خویش بیازمایند.
▬ در هر دو مقطع زمانی دهه ۱۹۶۰ و ۲۰۱۰، پای دو رئیس جمهور چربزبان امریکا در میان بود. در مقطع دهه ۱۹۶۰، جان اف. کندی، و در دهه ۲۰۱۰ هم باراک اچ. اوباما و چربزبانی هر دو در رأس کاخ سپید آن قدر جذاب بود که خیلیها را نرم کند. انگار هشت سال زمامداری اوبامای چربزبان، خانم هلگا اشمیت را هم مانند دکتر سید عباس عراقچی ما متقاعد کرد که «هیأت حاکمه امریکا خیلی هم گرگ نیست»؛ باور به توهم توطئه هیأت حاکمیت امریکا، فقط عارضه ذهن معصوم و دست نخورده دکتر صادق زیباکلام ما نیست! گویی در جهان، نسلی شکل گرفت که خاطره ترومن و نیکسون و ریگان و بوش پدر و بوش پسر و کلینتون و ترامپ را استثناء قلمداد میکرد، و کندی و اوباما را قاعده.
▬ حالا، هلگا و عباس، که شاید معصومانه، تنها دیپلماتهای حرفهای بودند، عبرت روزگار شدهاند، و در آینده خواهند شد. آن چه از این پس رخ خواهد داد، ریشه گرفتن نسلی است که با این عبرت، مصمم شود که برخورد با شبکه عظیم قدرت را نمیتوان دست کم گرفت. سخن از تقدیر نیست. باید آستینهای همت را محکم بالا زد و نام «مبارز» و «مجاهد» بر خود نهاد، و «ریلپولیتیک» را بر «ایدئالپولیتیک» چیره نمود.
مأخذ:صبحنو
هو العلیم