فیلوجامعه‌شناسی

چرا هنوز به کاریزما نیاز داریم؟

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدری؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▀█▄ نکته ۱.
▬    ماه‌هاست که اسپانیا و لبنان، فاقد رئیس دولت بوده‌اند، و مع‌الوصف، اداره هم می‌شدند و کار کشور هم بالاخره، پیش می‌رفت. پیش از آن نیز این وضع خلأ قدرت در بلژیک یا ممالک دیگر رخ داده بود. این شرایط، در تمام کشورهای دموکراتیک، در پایان هر دولت اتفاق می‌افتد و عملاً سیاستمداران در مقطع چند ماه مانده به انتخابات تا استقرار دولت بعدی، کشور را نسبتاً رها می‌کنند تا به انتخابات تمرکز می‌نمایند. در دموکراسی‌های امروز، و بویژه دموکراسی‌های مفلوک پارلمانی، خلأ قدرت به یک واقعیت ثابت تبدیل شده است که لااقل هر سه چهار سال یک بار، به مدت حدود یک سال تکرار می‌شود. در واقع، کشور سه سال دولت دارد و یک سال نصفه و نیمه دولت دارد. این وضع و حال جدید سیاست به یکی از موضوعات مورد علاقه و دغدغه محققان حوزه علوم اجتماعی و سیاسی، و هم‌چنین، سیاستمداران تبدیل شده است. پرسش این است که آیا واقعاً به سیاستمداران نیاز هست؟ آیا کشور با حضور بوروکرات‌ها و بدون حضور سیاستمداران قابل اداره نیست؟
▬    از دیدگاه شماری از تحلیل‌گران، زمان بازنگری در اصول سیاست فرا رسیده است، زیرا امروز، زمانی است که همه مردم، حسی از رئیس و صدر اعظم بودن را با خود حمل می‌کنند. سلسله مراتب سیاسی به سمت مسطح شدن پیش می‌رود، و قدرت، به طور گسترده‌ای در بخش‌های گوناگون اجتماع توزیع خواهد شد. به چنین شرایط سیاسی می‌توان «سیاست در دسترس عامه» اطلاق کرد. اگر این صفت، به معنای برخورداری از ساختار سیاسی با امکان مردم همیشه در صحنه باشد، باید از آن استقبال کرد.

▀█▄ نکته ۲.
▬    در دنیایی بیش از حد پویا، و دستخوش دگرگونی‌های بنیاد افکن زندگی می‌کنیم، به نحوی که قواعد زندگی، حتی، از میانه یک نسل، به کلی متحول می‌شود و نیم یک نسل به نیم دیگر نمی‌رسند؛ چرا که، «رویداد»‌های این جهان، مبتنی بر تکنولوژی اطلاعات، شتابان و تند و تیز، از راه می‌رسند. در چنین فضایی، مشخصه اصلی اجتماع نوین، کاهش محسوس اقتدار سیاسی در حد محو شدن است. سیاستمداران، باید الگوهای سیاست از بالا به پایین را فراموش کنند. در اجتماع شبکه‌ای، با آهنگ عظیم دگرگونی، تأمین و تضمین حداکثر تجربه و تخصص در هر حیطه، بهترین شیوه برای بهبود تصمیم‌سازی است؛ تحقق «کلکم راع و کلکم مسؤول عن رعیته» (منقول از رسول اعظم، در شهید ثانی، «منیه المرید»: ۳۸۱.).
▬    بدین ترتیب، سیاستمداران باید از تعریف فرآیندهای سیاسی بر اساس اهدافی که شخصاً در نظر دارند یا به روشی که شخصاً می‌پسندند خودداری کنند. به بیان دیگر، سیاستمداران باید منحصراً وظایف اخلاقی افراد را در یک فرآیند امر به معروف و نهی از منکر پیش برانند، و از تعیین ریز نقش‌هایی که در چهارچوب عمل به وظایف باید انجام شوند، بپرهیزند. سیاست مداران، باید بدون دخالت مفرط در روش‌ها، سازمان دهی‌هایی را پدید آورند که روندهای مشارکت و بسیج مردم را تسهیل کند و قابل نظارت نیز باشد.

▀█▄ نکته ۳.
▬    در سر تا سر تاریخ، سیاست موفق، هیچ گاه، حول سیاستمداران مستبد و خودرأی نگردیده است. همواره، سیاستمداران توانمندتر و کهنه کارتر، به دنبال روش‌های اصولی برای پیاده کردن «سیاست بدون سلطه» بوده‌اند؛ سیاستی که خود به خود پیش رود. آن‌ها، در پی روش‌هایی بوده‌اند که از طریق نیروی‌های اجتماعی و مشوق‌های معنوی و انسانی، عدم تمرکز مستقیم ایجاد انگیزه را برای مردم تحقق بخشند؛ تحقق «کلکم راع و کلکم مسؤول عن رعیته».
▬    عملاً شعار سیاستمداران بزرگ تاریخ این بوده است که: «وظیفه من کنار کشیدن از ”اریکه سیاست“ است!» سیاستمداری که اصطلاحاً از «اریکه سیاست» کنار می‌کشد، می‌تواند از فضیلت در میان مردم بودن بهره‌مند شود، و از مهارت و دانش سیاسی خود به منظور خدمت رسانی به بسیج مردم استفاده کند. سیاست بر پاشنه گروه‌های بسیج شده مردم، با ساختار آزاد و مردم آموزش دیده و توانمند و «همیشه در صحنه» قرار می‌گیرد. بنا بر این، دست مرئی سیاست باید جای خود را به دستگاه‌های شبکه‌ای، سیاست هوشمند و سایبر، و تعاملات انسانی بدهد.

▀█▄ نکته ۴.
▬    چنین شرایطی نشانه‌های اصلی اجتماع «اطلاعات محور» و «فرارقابتی» است. مردم برای بسیاری از فرآیندهای زندگی روزانه خود، نیازی به هدایت سیاستمداران ندارند، یا لااقل نمی‌پذیرند که مو به مو تحت کنترل نظام حکمرانی باشند.
▬    حضور همگانی و همیشگی مردم در صحنه، می‌تواند علامت خوبی برای بهبود به سمت یک سیاست توحیدی و اخلاقی باشد، و باید از آن در مسیر درست پشتیبانی کرد؛ ماجرا باز می‌گردد به «کلکم راع و کلکم مسؤول عن رعیته».
▬    اما، ...، ولی، با همه این اوصاف، این هم مهم است که نظام حکمرانی و سیاست را هم‌چنان باید در سه محور فعال نگه داشت، و، حتی، به میزان نفوذ و اعتبار آن افزود:

۱- در حالتی که نیاز به هماهنگی‌های داخلی وجود دارد، در شرایطی که هر کس ساز خود را می‌زند.
۲- زمانی که نیاز به تصمیم‌سازی بسیار تخصصی است، و دم و دستگاه سیاست، باید تیم‌های تخصصی را به خدمت بگیرد، و رأی آنان را جمع‌بندی نماید.
۳- تصمیماتی که از لحاظ زمانی حساس هستند، و باید به سرعت اتخاذ شوند و وحدت ملت را در مسیری خاص تضمین کنند.

▀█▄ نکته ۵.
▬    صرف نظر از این که سیاستمدار مشروع، یک ضرورت حقوقی و فقهی است، ولی، حکمران، بنا به دلایل فنی پیش گفته نیز، هنوز یک ضرورت است. در کنار تسهیلات و تولید قواعد برای ارتباطات و بسیج و آموزش و پاداش دهی و سایر شؤونی که برای سیاستمدار در شرایط برابرتر آینده مطرح است، ابزار دیگری نیاز است تا مردم را در مقابل، تغییرات، اتفاقات و حوادث غیر منتظره به عکس‌العمل وا دارد. برای مثال، در شرایط اضطراری مردم ترجیح می‌دهند برای اجرای فرآیند و عکس‌العمل نیازی به کسب اجازه از قانون نداشته باشند، در این صورت، برخورداری از درک جامع از شرایط و ابعاد متنوع آن، برای همگان ضروری است. این وظیفه سیاستمدار است که این درک جامع را در جامعه منتشر کند. سیاستمداران موفق آینده، در تعریف چنین چارچوب‌هایی و ترسیم مسیرهای تاریخی منتهی به آن، مهارت دارند. آن‌ها می‌توانند به مردم دید کلی و تاریخی ببخشند.

▀█▄ نکته ۶.
▬    امروز، و قطعاً در آینده، سیاست ملت‌ها با مردمی رو به رو هست و خواهد بود که مهارت‌های بسیار متنوعی دارند و البته، بسیار ناهمگون نیز هستند. بسیاری از مهارت‌ها، فوق العاده تخصصی و پیچیده و منحصر به فرد هستند، طوری که افراد، تنها با گذران یک سیر زندگی می‌توانند آن ملغمه را به وجود آورند. فردیت‌ها، به کمک تکنولوژی، فربگی قابل ملاحظه‌ای می‌یابند، و سیاستی کامیاب خواهد بود که این افراد را به یکدیگر بچسباند. در این شرایط، سیاستمداران، دشوار بتوانند درک کنند که مردمشان چه افکاری دارند و چه کارهایی می‌توانند انجام دهند. حکمرانی خوب، با تضمین تأمین درک کلی و تاریخی، تمرکز و وظیفه اصلی خود را تعریف و اجرای قوانین کلی می‌داند که از سیاست عالی ملت انتظار می‌رود. سیاستمدار خوب می‌تواند ارتباطات مناسب که فراتر از ارتباطات رسمی است را برقرار کند و از صحت روندهای امور در اقصا نقاط سرزمین اطمینان حاصل نماید. نکته مهم این است که این ارتباطات رسمی و غیررسمی در یک چهارچوب بسیار حکیمانه و توأم با دوراندیشی اتخاذ شود، که این، بیش از دانش، نحوی «حکمت» یا «بصیرت» را می‌طلبد. برای سیاستمداران موفق آینده، هیچ چیز مهم‌تر از دید حکیمانه و عمیق به امور یا همان «بصیرت» نیست.

▀█▄ نکته ۷.
▬    یکی از مهم‌ترین جنبه‌های طراحی سیاسی آینده، چیزی است که تحلیل‌گران از آن با عنوان «ابزارهای انگیزاننده» یاد می‌کنند: عوامل رسمی و غیر رسمی که در ایجاد انگیزش میان مردم کاربرد دارند. نه تنها باید این ابزارها را طراحی کرد، بلکه باید از تعامل مناسب آن‌ها در سطح کلی اجتماع نیز اطمینان حاصل نمود. عوامل فرهنگی که مشوق تعامل و هماهنگی مردم هستند، معمولاً، به سهولت، با انگیزه‌های فردی و پراگماتیک انطباق پیدا نمی‌کنند. بنا بر این، شناسایی یک تلفیق مناسب از انگیزه‌های فردی و دید کلی و تاریخی و توأم با «بصیرت» عمیق، به مشیت ملت، از اهمیت فراوانی برخوردار است. آن چه در دنیای پر تلاطم امروزی ضرورت دارد کسب اطمینان سیاستمداران از صحت عملکرد ابزارهای انگیزاننده مذکور است.

▀█▄ نکته آخر
▬    فی‌الجمله و مهم‌ترین زمینه ضرورت حضور نافذ سیاستمداران در آینده، تصمیماتی است که از لحاظ زمانی حساس هستند، و باید به سرعت اتخاذ شوند و وحدت ملت را در مسیری خاص تضمین کنند. در چنین شرایطی نفوذ معنوی سیاستمدار یا همان «کاریزمای سیاستمدار» خیلی مهم است. تاریخ سیاست مملو از نمونه‌هایی از ملت‌هایی است که از تحولات پیرامون خود بازمانده‌اند، منحصراً از آن رو که به وقت بیدارباش، یا کسی نبوده است که چنین صلایی را به صدا درآورد، یا از نفوذ معنوی بر روی مردم برای ایجاد تحرک در پیکر مردم محروم بوده است.
▬    بسیاری از ملت‌هایی که از شوک‌های تاریخی جان سالم به در بردند، رهبرانی کاریزماتیک داشتند که از سبک‌های سیاستی بسیار پر نفوذ بهره می‌گرفته‌اند. زمانی که تصمیمی اضطراری اتخاذ می‌شود، زمانی که بصیرت قاطع در دست سیاستمدار ارشد کشور است، و در شرایطی که نیاز به وابستگی متقابل میان تصمیمات متعدد نیاز است، «کاریزمای رهبر» حکم مرگ و زندگی ملت را دارد (توأم با اقتباس‌های آزاد از ام آی تی اسلون).
مأخذ:رسالت
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.