دکتر حامد حاجیحیدری؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▀█▄ قضیه:
▬ زمانی که به خواندن سرگذشت سیاستمداران برتر میپردازیم، یاد میگیریم که داستان، از یکی بود یکی نبودی آغاز شده که این سیاستمداران، هیچ نداشتهاند، اما خدا را داشتهاند؛ آنها از پایه رفیع چوپانی و دهقانی و آهنگری، دست خالی، کوشیدهاند و از کنج معرفت عمیقی که به برکت «اندرون از طعام خالی دار» به دست میآمد، به حرکت پرداختهاند و با سرعت منطقی و یکنواخت به حرکت ادامه دادهاند تا این که امروز برای ما به اسطورهای جذاب و خواندنی تبدیل شدهاند.
▬ در بررسی دوران ابتدایی آغاز به کار این سیاستمداران، به دورهای تقریباً، یکسان در میان آنها میرسیم که خوب است نامی بر آن بگذاریم که به یاد همه جوانان بماند؛ ”سیاستمداران قلیل المؤونه“. این مفهوم، برای اشاره به سیاستمدارانی است که بر روی خاک مینشینند، و به جای آن که «با جابجایی یک میز در دفتر کار خود دچار بحران شوند»، فارغ از دغدغههای دنیایی به رتق و فتق سیاست متمرکز میشوند. آنها به جای «شیشلیک»، «آبگوشت» یا «کدو تنبل»، میل میکنند. در همین ارتباط، وبگاه «انتخاب» (به نقل از کیهان/ کد خبر: ۸۸۰۴۵) به نقل از آشپز نهاد ریاست جمهوری نوشته است: حضرات مدعی سادهزیستی که طی سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ عنان امور مملکت را بر عهده داشتهاند چندان هم به امور جوارحی خود بیتوجه نبودند و در روزهای مشخصی غذاهایی را صرف میکردند که اعیانی محسوب میشد. سرآشپز نهاد ریاست جمهوری در این گفتوگو با اشاره به اوضاع آشپزخانه نهاد ریاست جمهوری در دوران دولتهای نهم و دهم، درباره مصادیق غذاهای اعیانی گفت: رئیس دفتر نهاد ریاست جمهوری به من میگفت برایمان «کدو تنبل» بدون روغن در فر بپز و این کدو تنبلها را عصرانه با احمدینژاد میخوردند! وی افزود: احمدینژاد یا مشایی گفته بودند یکشنبهها و چهارشنبهها برای ما آبگوشت سنتی درست کنید! سایت انتخاب خوردن سنگک دورو خشخاش را نیز یکی دیگر از مصادیق اشرافی گری و دوری از سادهزیستی خوانده است. خب؛ بگذریم ...
▀█▄ تأمل:
▬ ”سیاستمداران قلیل المؤونه“، بسیار سختکوشتر از بقیه سیاستمداران هستند، و مردم، آنها را عموماً با همت و پیگیری بسیار میشناسند. آنها طوری کار میکنند که باور این همه سختکوشی قدری دشوار است. نوع این سیاستمداران از این جنس است که صبح زود، از تهران، به سمت فرودگاه اهواز، و از آن جا، روی سقف اتومبیل و در میان مردم به سوی ورزشگاه تختی، و از آن جا به پالایشگاه، و نماز ظهر در شلمچه، و نهار در خرمشهر، و بعد، دیدار با مردم آبادان، و ... آخر شب، ساعت بیست و دو، شرکت در جلسه شورای اداری استان و شورش علیه مدیران محلی به دلیل تأخیر در اجرای پروژهها. و رئیس جمهور، ساعت دو بامداد، پس از جلسه شورای استان، در حلقه محدودتری از «محافظان»، به کنار کارون میرود تا دردهای آنها را، از بیکاری گرفته تا ریزگردها، از نزدیک درک کند. او پس از نماز صبح اندکی استراحت میکند و سپس به سرکشی از تأسیسات بندر امام میرود. او همه این کارها را در دمای روزانه ۴۵ درجه سانتیگراد و در شرجی ۹۰ درصد انجام میدهد!
▬ ”قلیل المؤونه“ها، انعطافپذیری خوبی دارند البته، این به آن مفهوم نیست که در برابر اصول اخلاقی و پذیرفتهشده کوتاه بیایند. آنها در زندگی شخصی خود نیز به تحمل شرایط نامساعد عادت کردهاند، و با مواجهه با یک تحریم و توپ و تشر، جا نمیزنند. شاید به این خاطر است که سیاستمداران بزرگ تاریخ که اغلب «قلیل المؤونه» بودهاند، عموماً از چوپانی و معلمی برآمدهاند. این دو شغل، شغل انبیا هستند، و شاید یکی از اسرار این مطلب، آن باشد که این دو پیشه، مشاغلی هستند که با صبر و حوصله، از شرایط نامساعد، شرایط مساعد پدید میآورند.
▬ ”سیاستمداران قلیل المؤونه“، چند مهارتی هم هستند. آنها به کمک مهارتهای متنوع خود، در برخورد با هر مسألهای، راه حلهای مختلف را میآزمایند و بهترین مسیرها را انتخاب میکنند. آنها به محض یافتن مسیری که کمی تا قسمتی حلال مشکل است، از پای نمیایستند، و تا حصول اطمینان از این که بهترین مسیرها را پیدا کردهاند، به جستجو ادامه میدهند. بنابراین، همه تخم مرغهای خود را در سبد برجام نمیریزند.
▬ ”سیاستمداران قلیل المؤونه“، سادهسازی فرآیندهای سیاسی را بلدند. به زبان دیگر، آنها مفاهیم ساده و منطقی را نه تنها پیچیده نمیکنند، بلکه در سادهسازی پیچیدگیها نیز ید طولایی دارند. آنها اصل و جوهره موضوعات را به خوبی درک میکنند. ”سیاستمداران قلیل المؤونه“، این برداشتهای سرراست را که بر قدر مشترکهای پدیدهها تمرکز دارند، به مردم نیز منتقل میکنند، و مردم نیز با درک آنها، ایشان را همراهی میکنند.
▬ ”سیاستمداران قلیل المؤونه“، پایداری و ثبات در حرکت را از ویژگیهای خود قرار دادهاند، و به سادگی وا نمیدهند. کوشش آنان، در ارتقای هر روزه دستاوردها در خطوطی است که توسط مردم به خوبی مهندسی شدهاند. آنها مدیران بسیج کننده هستند، و به مهارتهای مردم به عنوان تکنسینهای زندگی اجتماعی ایمان دارند. آنها معتقدند که بزرگترین فرصت هر کشور، دقیقاً توسط کارهایی ایجاد میشود که خود مردم به آن مشغول هستند و به اتکاء تجربیات محلی طولانی آنها را ثمر بخش یافتهاند. کاری که خود مردم انجام میدهند هر چقدر هم که از دیدگاه نخبگان دون پایه باشد، باز در آن کار، سریعتر از هر کار دیگر میتوانند پیشرفت کند.
▬ نهایتاً این که ”سیاستمداران قلیل المؤونه“، خود را گم نکردهاند، و افتادگی از ویژگیهایی است که در این افراد به خوبی قابل مشاهده و در بسیاری از آنها تا آخر عمر ماندگار است (توأم با اقتباسهای آزاد از بابک بهی).
مأخذ:صبحنو
هو العلیم