فیلوجامعه‌شناسی

نوستالژی روحیه ”نیپونی“

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدری؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▀█▄ نکته اول:
▬    مجموعه معظم نیپون/ ان. اچ. کی. ژاپن، سازندهٔ اکثر فیلم‌ها و پویانمایی‌های درخشان پخش شده در ایران دهه ۱۳۶۰ است. این پویانمایی‌ها و فیلم‌ها، متکی بر سترگ‌ترین آثار ادبی جهان ساخته شدند، البته، با یک دید شرقی؛ پر از مصیبت و در عین حال، آکنده از امید به آینده. و ما با کمک آن‌ها، دورانی پر از مصیبت و در عین حال، پر از حماسه را از سر گذراندیم.
▬    از جمله کارتون‌های نیپونی عبارت بودند از: بینوایان، بابا لنگ‌دراز، سندباد، پینوکیو، آن شرلی با موهای قرمز، دهکده حیوانات، دور دنیا در هشتاد روز، بچه‌های مدرسه والت یا مدرسه عشق: قصه دل، بچه‌های آلپ، هایدی، حنا دختری در مزرعه، باخانمان (پرین)، تام سایر، زنان کوچک، خانواده دکتر ارنست، داستان‌های جنگل سبز، افسانه سه برادر، رامکال، مهاجران، نیک و نیکو، و آلیس در سرزمین عجایب. و فیلم‌های نیپونی هم خیلی مهم بودند؛ سال‌های دور از خانه (اوشین)، و جنگجویان کوهستان.
▬    مضمون مشترک در همه این آثار «نیپونی»، «امید نامحدود به ظرفیت انسان برای فائق آمدن بر مصیبت‌های بزرگ و محدودیت‌ها» بود. «اوشین»، داستان واقعی یک زن ژاپنی بود که «مدام از صفر شروع می‌کرد». همین طور، ژان وال ژان، جودی ابوت، سندباد، پینوکیو، آن شرلی، و ...، داستان پر از مصیبت کسانی بود که با امید، راه خود را از کوره‌راه می‌گشودند.
▬    امروز، اما، این ذهنیت «نیپونی» به یک نوستالژی تبدیل شده است، و نگاه و سلایق نخبگان فرهنگی و اجتماعی و سیاسی ما، از سمت این روحیه شرقی که الهام‌بخش دیدگاه مثبت و سازنده به رابطه انسان و جهان بود، به سمت محصولات غم‌اندود اروپایی و امریکایی برگشته است، که در آن، امیدها بیشتر به تکنولوژی است تا انسان. حتی، نجات‌بخشانی مانند «بتمن» و «مرد عنکبوتی» و «کارآگاه گجت» و...، بیشتر ماشین و مستظهر به تکنولوژی هستند، نه پشت‌گرم از دیدگاه مثبتی به قابلیت‌های معنوی انسانی.
▬    البته، نمی‌خواهم بگویم که اپیدمی «ناامیدی» و «قهقراپنداری» در این کشور، کلاً باز می‌گردد به این تغییر ذائقه هنری؛ نه؛ بی‌گمان عوامل دیگری نیز دخیل هستند، ولی، این رویگردانی ما از روحیه غنی معنوی و انسانی شرق نیز بسیار مهم است. لااقل، بیش از بسیاری عوامل دیگر اهمیت دارد.

▀█▄ نکته دوم:
▬    مردم ایران در ادامه یک نوستالژی «نیپونی»، همواره خواستار احیای یک روحیه امیدوار انقلابی-شرقی در میان نخبگان بوده‌اند. این که دولت‌ها بیایند و به اتکاء مردم خودشان، فعل «می‌توانیم» را صرف کنند. روحیه‌ای که رفته رفته، از حدود سال هفتاد و چهار در میان نخبگان ما کمرنگ شد، و هنوز هم به جز رده‌ای از مدیران جهادی، احیا نشده است. بازتاب این دو گانگی هم این است که ما، مردمی امیدوار و مقاومتی داریم، و در مقابل، نخبگانی ناامید و غیر مقاومتی و قهقراپندار، هر چند که شعار امید و مقاومت از ایشان شنیده شود.
▬    با بررسی محتوای تبلیغاتی دو گزینه برتر در انتخابات نود و دو، معلوم می‌شود که «امید» و «کلید» و «کارآمدی»، وجهه نظرهای اصلی رأی‌دهندگان فعال در انتخابات نود و دو بوده است.
▬    ولی ...
▬    ولی، پیام این انتخابات، مانند انتخابات‌های قبل، متحمل تحریف روشن‌فکرانه گردید. در حالی که در کل مبارزات انتخاباتی دکتر حسن روحانی و در وبگاه انتخاباتی او، تنها یک بار، آن هم در متن گفتگو با کارشناسان شبکه چهار، از واژه «اعتدال» استفاده شد، روشن‌فکران ارگانیک دولت در دفتر مطالعات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، در یک ادای دین آشکار، به جناب اکبر هاشمی بهرمانی رفسنجانی و حزب اعتدال و توسعه، کوشیدند تا «اعتدال» را پیام انتخابات نود و دو وانمود کنند، اما، واقع آن بود که مردم، نه به «اعتدال»، بلکه به «امید» و «کلید» رأی داده بودند.
▬    در عمل، دولت سرگرم اسم «اعتدال» و ادای دین به «اعتدالیون» و «اصحاب اعتدال» شد؛ همان «اعتدالیون»ی که بغض و انتقام و کینه‌شان از دولت قبل و به قول خودشان، «منتخب سال هشتاد و چهار»، از هر انگیزه‌ای برایشان برتر بود. در واقع، همواره طی این مدت به نظر رسید که «اعتدال» مانند «تقلب»، یک اسم رمز برای عقده‌گشایی‌ها بود. دولت با این اشتباه در فهم و درک پیام انتخابات، درست عکس آن چیزی از آب درآمد که مردم انتخاب کرده بودند. دولت، برای سیاه کردن چهره دولت پیشین، شروع به پراکندن ناامیدی هر چه بیشتر و مفرط نمود، از بس کشور و خزانه را مخروبه «وانمود کرد». شیفتگی آن‌ها برای تبدیل غیر واقعی دولت پیشین به یک «ننگ ملی» که انگیزه اصلی اصحاب «اعتدال» بود، آن‌ها را از مطالبه اصلی مردم، یعنی، «امید» و «کلید» دور کرد. آن‌ها پاسخ مناسبی به نوستالژی روحیه «نیپونی» مردم ندادند.

▀█▄ نکته سوم:
▬    مع الاسف، سرازیری که به انتخابات نود و شش منتهی می‌شود، باز بر غلبه دعوا و مشاجره و نقار نخبگان، به جای امید و همکاری و همسازی و مقاومت اصرار می‌ورزد، و در این فضاست که برخی که به آینده این کشور واقعاً چشم «امید» دارند، می‌پرسند که آیا جناح‌های سیاسی این کشور نباید ظرفیت این را داشته باشند که با درک آن‌چه مردم می‌خواهند، گزینه‌هایی درخور ارائه دهند؟
▬    واقع آن است که در دوگانه «امید-سیاه نمایی»، در حالی که مردم خواهان مسابقه جناح‌های سیاسی در سوی «امید» هستند، جناح‌های سیاسی این کشور، گزینه‌هایی برای انتخابات نود و شش مهیا کرده‌اند که تنها در شیوه «سیاه نمایی» با هم فرق دارند، و در جانب امید و مقاومت، یا همان روحیه «نیپونی»، حرفی برای گفتن ندارند.
▬    به باور من، این، شدنی هست که جناح‌های سیاسی، احساس مسؤولیت کنند، و در این چند ماهه باقی مانده تا انتخابات، گزینه و پدیده تازه‌ای رو کنند؛ گزینه‌ای که ویژگی اصلی آن، دوری از دعواهای جناحی متعارف، و تمرکز بر «روحیه نیپونی» باشد.
مأخذ:صبح‌نو
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.