فیلوجامعه‌شناسی

معرفت‌شناسی دورکیم؛ اجتماعیت مقولات فاهمه

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشت آزاد


• امیل دورکیم، جامعه‌شناسی را به عنوان مطالعه‌ی بازنمودهای جمعی‌ای که در قالب مقولات منطقی، دینی، اقتصادی، سیاسی و حقوقی بیان می‌شوند، می‌بیند.
• این نحو مطالعه، خصوصاً آن طور که در کتاب «صور ابتدایی حیات دینی» کاوش می‌شود، میان آگاهی و واقعیت از طریق تجربه رفت و آمد می‌کند.
• او در سخنرانی‌اش در باب پراگماتیسم، به رد پوزیتویسم، رئالیسم اجتماعی و نظریه رونوشتی حقیقت پرداخت.
• او در «صور ابتدایی حیات دینی» معتقد بود که نه تجربه‌گرایی و نه عقل‌گرایی، نمی‌توانند ساختار آگاهی یا فرایند دانستن را درک کنند. این چیزی است که برخی مانند ریمون بودون را متقاعد می‌کند تا شکافی را بین دورکیم «صور ابتدایی حیات دینی» و «قواعد روش جامعه‌شناسی» افشا کنند.
• برای آنکه معرفتی شکل بگیرد، تجربه و افکار ما باید به شیوه‌ای جهانشمول و ضروری توسط مقولات ذهنی سامان یابد.
• این مقولات، آن چیزی را که ممکن است تجربه‌ای ذهنی یا فردی باشد، به تجربه‌ای مشترک و عام تبدیل می‌کنند.
• شناخت واقعیت عینی، بدون این ریشه مشترک مندرج در مقولات، محال است.
• اهمیت دورکیم در تشخیص این مسئله است که مقولاتی که جهان را به سوی منطقی‌شدن می‌کشانند، مقولاتی هستند که توسط جامعه ایجاد می‌شوند.
• پس، آنچه هدف انکار و تاخت و تاز دورکیم قرار می‌گیرد، خصوصاً دسته‌بندی نومینالیستی هیوم، فطریات ذهن دکارت، یا ساختارهای پیشینی سوبژکتیویته‌ی استعلایی کانت است. این‌ها پایه‌های علم مدرن‌اند.
• اینچنین، نقد عقل محض کانت، به هیأت یک نظریه معرفت تاریخی و جامعه‌شناختی درآمده است. تجربه‌ی ما از جهان، شامل بازنمودهایی است که توسط مقولات و صورت‌های اجتماعی اندیشه‌ی اجتماعی «ویراسته می‌شوند».
• مقولات فاهمه فیلسوفان روشنگری، به مقولات ایدئولوژیک و اجتماعی، تیپ ایده‌آل‌ها و چشم‌اندازهای اخلاقی یا مقولات علمی و پیشینی تقلیل یافته‌اند.
• کار بر روشنگری سخت شده است...

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.