برداشت آزاد از دکتر محمد طبیبیان؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
░▒▓ ۱. شرایط سیاسی بینالمللی
▬ شاید مهمترین جریان تأثیرگذار بر وضعیت عمومی جهان در سال ۱۳۹۵ حوادث سیاسی است که در صحنه بینالمللی در حال تکوین است و تأثیر آن در زیر پوست اقتصاد بینالملل و در نتیجه، بر روزگار بسیاری از ملتها قابل مشاهده خواهد بود. ویژگی بارز این امر ظهور پدیده مقابله با وضع موجود و ساختارهای تثبیت شده سیاسی براساس منافع ویژه است. این مقابله یا طغیان به شکلهای مختلف در مناطق مختلف در حال ظهور است. شاید این کشش و کوششها در جوامع مطرح بوده لیکن ویژگی قابلتوجه آن نیروی جدیدی است که اخیراً این رویکرد از خود نشان میدهد. برای مثال، در امریکا میتوان ظهور چپ افراطی و راست افراطی را در حرکتهای سیاسی مرتبط با انتخابات دید. همچنین، بیزاری از کاندیداهای مورد حمایت نظم موجود قابلتوجه است. این وضعیت را در ظهور برنی سندرز در مقابل، خانم کلینتون از حزب دموکرات و دونالد ترامپ در مقابل،تشکیلات حزب جمهوریخواه و منافع تثبیت شده ابرثروتمندهای سنتی میتوان مشاهده کرد. نکته این است که حامیان این طیفهای افراطی به سادگی امکان جابهجایی دارند. یعنی، برخی حامیان سندرز که خود را سوسیال دموکرات میخواند در صورت کاندیداتوری خانم کلینتون حاضرند به دونالد ترامپ در طرف راست افراطی رأی دهند، و بر عکس، برخی از حامیان ترامپ نیز آمادهاند در صورت کاندیدا نشدن او به طرف مقابل طیف، یعنی، سندرز رأی دهند. به هم زدن نظم موجود هدف این حرکتها است و نه برنامه کاندیداها. در اروپا نیز در فرانسه قد علم کردن جبهه ملی راست افراطی و در انگلستان هم ظهور چپ افراطی همراه با راست افراطی و در سایر کشورها نیز پدیدهای مشابه قابلتوجه است. اینکه تا چه حد این حرکتها مؤثر عمل کنند و به نتیجهای غیر از ایجاد شرایط اجتماعی افراطی نائل شوند، قابل پیشبینی نیست. پدیدههایی که در همین ارتباط قابلتشخیص است شامل؛ تداوم بحران غرب آسیا و خصوصاً سوریه، مهاجرت و سیل پناهجویان به طرف اروپا، فعالیتهای تروریستی در کشورهای اروپایی و مسمومیت جو اجتماعی و سیاسی ناشی از آن، تشدید اسلام ستیزی، مهاجرستیزی و تقویت سازمانهای فاشیستی و نژادپرست و ملیگرای افراطی در اروپا و بیثباتی اتحادیه اروپا. ظهور مجدد طرفداران حمایت گمرکی از صنایع داخلی و مقابله با تجارت آزاد در کشورهای صنعتی. انتخابات ریاست جمهوری امریکا و نبود گزینه متعادل و قابل پیشبینی در بین نامزدها به دلیل جو اجتماعی ناشی از تشدید بیگانه ستیزی و اسلامستیزی و افزایش نابرابری در توزیع ثروت و مشکلات اجتماعی داخلی مانند افزایش تبعیض نژادی که در مجموع، حال و هوای بیسابقهای برای حمایت از کسانی که قصد به هم زدن نظم موجود در سازمان سیاسی را دارند به دنبال داشته است. تحرک بیرونی نظامی توسط روسیه در مناطق مرزی مختلف از جمله اوکراین و دورتر یعنی، سوریه همراه با تشدید مشکلات اقتصادی این کشور، شرایط اقتصادی و سیاسی چین از جمله ظهور مخالفت علنی با رئیسجمهوری این کشور، تحرکات مختلف در دریاهای جنوب چین، از جمله ساختن جزایر مصنوعی و ایجاد پایگاه نظامی همراه با افزایش بودجه و ظرفیت نظامی این کشور. رکود ممتد اقتصاد ژاپن. مشکلات کاهش رشد اقتصادی در اقتصادهای نو ظهور از جمله ترکیه همراه با واگرایی سیاسی. رکود قیمت مواد معدنی شامل نفت...). این روندها، همان گونه که در سطح جهان ظهور و تأثیر انگیزی میکند به شکلهای مختلف میتواند بر شرایط زیست اقتصادی و اجتماعی کشور ما نیز تأثیر اعمال کند.
▬ در مورد تحرک کشورها در صحنه بینالمللی میتوان به نقش امریکا توجه کرد. یک نکته قابلتوجه این است که بسیاری از مطالبی که در صحنه علنی توسط سیاستبازان جهان مطرح میشود با آنچه مکنون ذهنی آنان است ممکن است همخوان نباشد و درک آنچه حادث میشود برای بسیاری در دسترس نبوده و البته، این پوشیده کاری بخشی از صحنهپردازی است که سیاست خوانده میشود. به عنوان نمونه، و در همین ارتباط یک نکته قابلتوجه است. مطلبی در مجله آتلانتیک شماره آوریل ۲۰۱۶ تحت عنوان «دکترین اوباما» منتشر شده که کار مفصل و جمعبندی قابلتوجهی است و براساس مصاحبه با وی تدوین شده است. لیکن مطلب تازه چندانی در آن نیست. خلاصه اینکه اوباما سعی کرده است نیروی نظامی امریکا را در جنگهای جدید درگیر نکند چون اصولاً امیدی به نتیجهبخش بودن این جنگها و ایجاد تحول پایدار از این طریق وجود ندارد. یک منطقه مورد توجه غرب آسیا است که در آن جهت و مسیر نوید بخشی از دیدگاه سیاست امریکا وجود ندارد و، حتی، استفاده از نیروی نظامی هم چندان تعیینکننده نخواهد بود.
▬ این برداشتها از ظاهر مصاحبه رئیسجمهور امریکا است، اما، خبرنگار مصاحبهکننده (جفری گولدبرگ) خودش در مصاحبهای برخی مطالبی که در حاشیه آن مصاحبه، از رئیسجمهوری شنیده را نقل میکند که گویاتر از اصل مصاحبه است. به طور خلاصه او میگوید در بحث حاشیه مصاحبه رئیسجمهوری به تمثیل گفت که غرب آسیا مانند شهر داستانی «گوتام» در فیلم «بتمن» است. شهری که باندهای مختلف در آن با هم میجنگند و در مجموع، برای منافع خود درگیر فساد، بیقانونی و خشونت هستند و سایرین را به فلاکت میاندازند. در این میان هم مشابه فیلم بتمن، یک «جوکر» ظاهر شده که کل شهر را به هرج و مرج و تخریب میکشاند و جوکر غرب آسیا هم داعش است. این خوانش از شرایط غرب آسیا توسط یک مقام سیاسی غربی خوانش قابل ملاحظه و قابلتاملی است.
▬ با توجه به این جمعبندی که اهمیت غرب آسیا فقط در حد تلاش برای جلوگیری از سر ریز شدن تنشها به سایر نقاط جهان است، توجه بیشتر امریکا معطوف به نقش چین و چالشهایی است که این کشور به عنوان قدرت جهانی مطرح میکند. از جمله توسعهطلبی در دریاهای کرانهای، شامل ساخت جزیره در دریای جنوب چین و استقرار تسلیحات در آن و تلاش برای تحمیل وزن سیاسی، اقتصادی خود به مناطقی مانند تایوان و هنگکنگ و مناطقی فراتر از آن تا افریقا است. این پدیده، برای غرب استخوان در گلو هم شده است. چون از یک طرف قدرت چین مشکلزا و اسباب نگرانی غرب و امریکا است و از طرف دیگر، ضعف اقتصاد چین که در چند ماه اخیر ظاهر شده نیز به نوع دیگری مشکلزا است (طبق اخبارمنتشره، صادرات چین در ماه فوریه نسبت به سال قبل ۲۵ درصد کاهش یافت و واردات با کاهش ۸/ ۱۳ درصدی روبهرو بود). چرا که، آغاز ظاهر شدن مشکلات اقتصادی و کاهش تجارت چین با سایر کشورها اثر نامطلوب بر اقتصاد جهان اعمال خواهد کرد (در سال ۲۰۰۹ قبل از ظاهر شدن تمامقد بحران مالی، صادرات چین با یک افت شدید روبهرو شد بنابر این تنزل تجارت بینالمللی چین میتواند شاخص ناخوشایندی برای سلامت اقتصاد جهان به حساب آید). همچنین، مشکلات اقتصادی و اجتماعی این کشور ممکن است شرایط سیاسی درونی آن را تحتتأثیر قرار دهد، معمولاً، افزایش استبداد در کشورها همواره با کاهش امید به بهبود شرایط زندگی مردم همراه است و افزایش تنش بینالمللی وسیلهای برای ایجاد غلیان در احساسات ملی و ساکت نگهداشتن مردم در داخل است. علائم این جهتگیریها در بین قدرتهای جهان و بازیگران بینالمللی در حال آشکار شدن است. جالب اینکه به نظر میرسد، روسیه هم در همین جهتها در سال آتی حرکت خواهد کرد. نکته قابلتوجه اینکه غرب و خصوصاً امریکا به روسیه به عنوان یک قدرت منطقهای اشاره میکنند و این نقش را برای آن به رسمیت میشناسند. اینکه دیگر به روسیه به عنوان قدرت جهانی توجه نمیشود اسباب خشم این کشور را فراهم آورده و تلاش برای تأثیرانگیزی این کشور در سطح جهان و مناطقی ماورای مرزهای شوروی سابق را افزایش داده است.
░▒▓ ۲. انتخابات ریاست جمهوری امریکا
▬ هم اکنون، مهمترین حادثه سیاسی در حال تکوین را میتوان انتخابات امریکا دانست. زیرا، نتیجه آن بیشک بر شرایط عمومی سیاسی، نظامی و اقتصادی بینالمللی و بسیاری ملتها تأثیر خواهد گذاشت. به خصوص شرایط سیاسی آینده در امریکا در تداوم توافق هستهای و سایر موارد تنش بین امریکا و ایران مؤثر است. نکته بارزی که در سال میلادی قبل مطرح شد این بود که با به نتیجه رسیدن توافق دولت اوباما و ایران ناگهان سه گروه، به اصطلاح از جا در رفتند و کاملاً غافلگیر شدند شامل لابی اسرائیل، لابی عربستان و لابی نظامیان و صنایع نظامی امریکا. این گروهها کماکان به تلاش برای تخریب شرایط بین دو کشور ادامه میدهند. در ایران هم مخالفان دولت دستبردار نیستند و اکنون، که درآمد ارزی هم کاهش و محدودیتهای شرایط تحریم هم تخفیف یافته، طبق اخبار، این ذینفعان مطالبه نقش و مشارکت بیشتر در اقتصاد داخلی دارند. بنا بر این، در سال جدید فشار بر دولت و کشور از طرف خارج و داخل برقرار میماند. از لحاظ شرایط داخلی امریکا، ملاحظه شد که در سال گذشته تحت عنوان مقابله با تروریسم و بهانههای این چنینی محدودیت جدید بر ورود اتباع ایران به امریکا، حتی، افراد دو تابعیتی از اروپا و سایر مناطق وضع شد. در حالی که اقدام تروریستی آخر در امریکا مربوط به یک زوج پاکستانی- سعودی بود و طرفه اینکه در تمام این حوادث خشونتبار، عربها یا پاکستانیها درگیر هستند لیکن امریکا محدودیت بر ایرانیها را که هیچ نقشی در این امور نداشتهاند افزایش میدهد (حتی اخباری وجود دارد که ویزاهای توریستی و دانشجویی افرادی که بررسی پلیسی آنها تکمیل شده نیز باطل شده است). این رویکرد برآیند دو عامل است، یکی کینه برخی جناحها نسبت به ایران و متوجه کردن خشم و ترس جامعه از فعالیتهای تروریستی بعد از حمله به برجهای دوقلو و موارد اخیر به مسلمانان. از آنجا که لابی عربها در این کشور فعال است اقدامات چندانی علیه آنها انجام نمیشود و عمدتاً اقدامات متوجه اتباع ایرانی بوده است (از جمله در چند سال اخیر اقدام به بستن حسابهای بانکی دانشجویان و بسیاری از اتباع ایرانی توسط برخی بانکها قابل ذکر است)، در حالی که اتباع ایران به نحو بارزی از اقدامات تروریستی بری بودهاند. عامل دیگر نبود عامل دیپلماسی از طرف دولت ایران برای حفظ منافع اتباع ایرانی بوده است. از بین دو کاندیدای ریاست جمهوری که تاکنون، شانس بالاتر را دارند، یکی ترامپ از حزب جمهوریخواه و دیگری خانم کلینتون از حزب دموکرات هر دو نظرات منفی در مورد مسلمانان و ایرانیها ابراز کردهاند (سایر نامزدهای حزب جمهوریخواه نیز به همچنین).
▬ ترامپ میگوید ورود مسلمانان را به امریکا قطع میکند. البته، او با شیوخ عرب دادو ستد و منافع اقتصادی از جمله در دبی دارد؛ بنا براین احتمالاً، محدودیتهای او عمدتاً شامل ایرانیها خواهد بود. کلینتون هم چند ماه پیش در یک برنامه تلویزیونی در پاسخ به این پرسش که بزرگترین دشمن خود را چه کسانی میدانید گفت «ایرانیها»، توجه میکنیم که او نگفت دولت یا حکومت ایران یا بخشهایی از آن، بلکه مشخصاً گفت ایرانیها. معلوم نیست مردم ایران چه هیزمتری به ایشان فروختهاند!
▬ بهطور خلاصه حوادث تروریستی ماههای اخیر در اروپا و امریکا جو عمومی خصومت علیه مسلمانان را تشدید کرده است. این نیز عملاً در امریکا منجر به تصویب قوانین و دستورالعملهایی شده که عمدتاً علیه ایرانیان است که اصولاً ارتباطی با این حوادث نداشتهاند!
▬ به هرحال هر کدام از این دو حزب که با این کاندیداها یا مشابه آنان پیروز شوند شرایط برای ایران بهبود نخواهد یافت و آنانی که در دو طرف اقیانوس منافع خود را در شوربختی ملت ایران میبینند مسرور خواهند شد.
░▒▓ ۳. چشمانداز قیمت نفت
▬ وابستگی اقتصاد کشور به درآمد نفت بسیار است. خصوصاً بودجه کشور وابسته به این درآمد است. کاهش درآمد یک دولت نیز مانند کاهش درآمد یک خانواده است. اگر درآمد خانواری از یک ماخذ عمده بین ۶۰ تا ۷۰ درصد کاسته شد، منطقاً آن خانوار به فکر کاهش هزینهها خواهد افتاد یا به فکر افزایش درآمد جایگزین. در این حیطه نیز کاهش هزینهها از اهمیت بیشتری برخوردار است. در کشور ما در گذشته روشهای جایگزین درآمد، شامل افزایش درآمد مالیاتی یا تزریق نقدینگی جدید بوده است. در شرایط موجود اولی فشار بر اقتصاد تحت محدودیت و ضعف تولید را افزایش میدهد که اقدامی با تأثیر منفی است و افزایش نقدینگی نیز اثر تورمی دارد که جوانب مخرب آن شناخته شده است. بنابر این توجه به کاهش هزینهها اجتنابناپذیر است. بسیاری دستگاهها و ردیفهای هزینهای در بودجه وجود دارند که به دلیل ناکارآیی، حذف یا کاهش بودجه آنها اثر اقتصادی منفی در بر ندارد. لیکن این گروه هزینهها، پشتیبان سیاسی دارند و دولت قادر یا مایل به کاهش بودجه بسیاری از آنها نخواهد بود؛ بنابر این بودجه دستگاههایی مانند آموزش و آموزش عالی، بهداشت و خدمات اجتماعی دیگر دچار محدودیت میشود. در سالهای گذشته یکی از قربانیان این روندها بودجه عمرانی بوده است که در دولت قبلی سهم آن به حد رقت باری کاهش یافت و در همان حدود باقی مانده است. از آسیبپذیران دیگر شرایط مالی، طرفهای معامله با دولت یعنی، پیمانکاران و شرکتها، مؤسسات و افرادی بوده که از دولت مطالبات داشتهاند. با توجه به اینکه پیشبینی میشود قیمت نفت در سال جاری نیز از افزایش قابل ملاحظهای بر خوردار نخواهد شد مسأله سر و سامان دادن به اقتصاد داخلی و خصوصاً بودجه دولت از اهمیت بر خوردار میشود و اقدامات از این دست شاخص جدیت برای نشان دادن میزان توجه دولت به اقتصاد خواهد بود. بر آوردهای رایج برای قیمت نفت آن را در حد ۶۰ دلار یا کمتر مطرح میکند. این سطح نه تنها برای اقتصاد کشور ما، بلکه سایر کشورهای تولیدکننده نفت کفاف عادتهای هزینهای را نمیدهد. مجله اکونومیست در شماره مارس ۲۰۱۶ سرمقالهای تحت عنوان «ابر قدرت تو خالی» دارد که شرایط روسیه را مورد توجه قرار میدهد. طبق ادعای این مجله میانگین دستمزد در روسیه از ۸۳۰ دلار در ماه ژانویه ۲۰۱۴ به حدود ۴۵۰ دلار در ژانویه سال ۲۰۱۶تنزل یافته و سایر شاخصهای اقتصادی نیز نشان از تنزل اقتصاد این کشور دارد. این شرایط طبعاً بر نقش منطقهای روسیه تأثیر میگذارد. احتمالاً، امکان اینکه درگیری این کشور در سوریه کاهش یابد و شرایط برای طرفهای در گیر دیگر پیچیدهتر شود، زیاد است. میتوان تصور کرد که نقش بیرونی ترکیه به دلایل مختلف از جمله مشکلات اقتصادی و سیاسی داخلی به سمت تهاجمیتر شدن تغییر مییابد. به همین دلایل نه تنها عامل داخلی تأثیر قیمت نفت، بلکه عوامل خارجی ناشی از آن نیز ملاحظات قابلتاملی را مطرح خواهد کرد.
░▒▓ ۴. شرایط آب و هوایی و محیطزیست
▬ بخش کشاورزی (شامل زراعت، دامداری، ماهیگیری و جنگلداری) مهمترین بخش اقتصاد ایران است و تنها بخش نسبتاً پایدار. این بخش هم از زوایای مختلف با مشکل روبهرو است. مهمترین این عوامل کم آبی است و دیگری ضایع شدن زمینهای مرغوب برای استفاده در ساخت و ساز اطراف شهرها یا ویلاسازی و تفرجگاه برای متمکنین در مناطق مختلف. کمبود منابع آب به دلیل روند ادامه دار خشکسالی و نیازهای جمعیت در حال رشد کشور به مشکل حادی تبدیل شده و تشدید خواهد شد. نیاز مصرفی شهرها همراه با کاهش بارندگی، رود خانهها و دریاچهها را خشک کرده و مشکلات محیطزیست را تشدید نموده و به این روند شدت خواهد بخشید. روند گرمایش کره زمین بر مناطقی مانند ایران که روی کمربند خشک زمین قرار دارد تأثیر نامطلوب خواهد داشت. پیشبینی میشود تا چند دهه آینده با این روندها مناطق اطراف خلیجفارس به دلیل شدت گرما و خشکسالی دیگر قابل زیست نباشد. در آینده، نه تنها این واقعیت با شدت بیشتری چهرهنمایی خواهد کرد که محیطزیست کشور ظرفیت وتوان پاسخگویی به نیازهای این اندازه جمعیت را ندارد، بلکه اصولاً برنامه جامع و کارسازی برای مدیریت این شرایط نیز موجود نیست.
░▒▓ ۵. امید بیش از حد به برجام
▬ موفقیت دولت در توافق هستهای بیتردیدموفقیتی تاریخی است و این امتیاز برای دولت محفوظ است، ولی، بحث بر سر این است که آیا اقدامات دولت در زمینه دیپلماسی و سیاست اقتصادی کفایت بهره برداری از این دستاورد را میکند یانه؟ لیکن چنانکه از سال قبل از سوی نگارنده به دفعات مطرح شد، آنچه بر اقتصاد کشور ما تأثیر میگذارد از جمله مربوط به قوانینی به جز قوانین مرتبط با تحریمهای هستهای است. عمدتاً هم مربوط به قانونی است که در زمان ریاستجمهوری کلینتون برای تحریم جامع علیه ایران تصویب شد. نقطه حساس این امر نیز تحریمهای بانکی است که کماکان موجب نگرانی بانکهای اروپایی و آسیایی برای همکاری با ایران میشود. این بخش از تحریمها نیز با تداوم فعالیت دیپلماتیک و فعالیت قضایی و حقوقی احتمالاً، قابل کاهش است. این نوع حرکتها هم میتواند به عنوان پیگیری اجرایی توافق هستهای انجام شود بدون ضرورت تفسیر خارج شدن از حیطه توافق هستهای در مذاکرات. بنا بر این، اگر دولت نسبت به اقدامات تکمیلی جدیت لازم را در مدت موجود پیگیری نکند دولت بعدی در امریکا ممکن است در جهت نامناسب گام بردارد و، حتی، برخی از گامهای برداشته شده را خنثی کند.
░▒▓ ۶. اقدامات مدیریتی و برنامهریزی دولت
▬ اگر بخشی از مطالب واقعبینانه یا بدبینانهای که قابل ذکر است نیز تحقق یابد، از طرف دولت اقدامات جدیتری را در زمینه برنامهریزی برای فعالیتهای فشردهتر و تلاش دامنهدارتر و گسترده در راه مقابله با مشکلات موجود میطلبد. در این مورد اقداماتی که انجام میشود بعضاً مکفی به نظر نمیرسد. ازجمله و در همین ارتباط انتشار برخی آمار توسط دستگاهها متوقف شده که مناسب اهداف دولت نیست. زیرا، در واقع، کار کارشناسان، ناظران و منتقدان را ساده میکند. اگر آمار منتشر شود، استنتاج از آن نیازمند فعالیت فکری و تحلیل است. اگر دولت از انتشار آمارخود داری کند، آنگاه، استنتاج ساده است. زیرا، نشان میدهد وضعیت روند شاخصها مطلوب نیست و نتیجه حاصل از تصور پنهانکاری دولت، یک استنتاج منفی سریع از طرف ناظران بیرون دولت خواهد بود.
برداشت از دنیای اقتصاد
هو العلیم