دکتر حامد حاجیحیدری؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
░▒▓ قضیه:
▬ انتخابات پارلمانی نود و چهار، برای اصولگرایان جوان و پیش کسوت، هر دو، آموزههایی داشت، که طعم این آموزهها، به سرعت، بر مزه تکراری نتایج تهران، فائق آمد؛ و مهمترین چیزی که به نظر آمد، این بود که بعید است دکتر حسن روحانی رئیس جمهور دوازدهم ایران باشد، و برای نخستین بار، خواست حقوقدانان واضع قانون اساسی در تغییر چهار ساله حال و هوای سیاسی کشور تحقق مییابد. ...
▬ درسهایی مهم، از انتخابات نود و دو به دست آمد؛ این که انتخابات پارلمانی نود و چهار، لغزان بودن موضع دولت یازدهم را تأیید کرد؛.... این که مجلس دهم شباهتی به مجلس چهارم و ششم و هشتم ندارد؛ این که اتحاد اصولگرایان در انتخابات نود و دو خوب عمل کرد، و اگر با همین فرمان به پیش روند، در صورت ارائه یک مبارزه انتخاباتی حساب شده نه تنها در دور دوم، بلکه شاید در دور اول، پیروز انتخابات باشند.
▬ درسهای انتخابات پارلمانی نود و چهار، که به «صدها جلد کتاب حرف و سخن و رهنمود» بالغ شد، نشان داد که فعالیت انتخاباتی نامتعارف هواداران دولت برای پارلمان نخست یک رئیس جمهور که ابداً شبیه انتخابات مجلس چهارم و ششم و هشتم نبود، پاسخ در خوری نیافت، و به زنجیرهای در استمرار «نه»های مکرر قبلی به «گروه عقلا» بدل شد. ایرانی کم و بیش متحد علیه گروه پر تبختر «عقلای کهنسال نیاوران» ...؛ نکتهای که به دست آمد این بود که اگر اصولگرایان همین نتایج را در انتخابات آتی تکرار کنند، به نحوی مستحکمتر از پیش، پیروز انتخابات ریاست جمهوری خواهند بود.
▬ و اصولگرایان برای استمرار این خط فاتحانه، بعونه تعالی، سه مسیر را باید به انجام رسانند؛ یکی آن که روند موفق ائتلاف اصولگرایان را تکمیل نمایند، دوم آن که برای انتخابات آتی سازه گفتمانی مناسبی مرکب از برنامههای اقتصادی و اجتماعی ارائه نمایند، و سوم آن که نامزدی مناسب برای انتخابات آتی نمایان سازند که گمشده جامعه و برآیند همه نیروهای اجتماعی اصولگرایان باشد. این سه، کل آن کاری است که باید اصولگرایان صورت دهند.
░▒▓ برهان:
░▒▓ تز ۱.
▬ اصفهان، آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، البرز، خراسان رضوی، خراسان جنوبی، خوزستان، سمنان، سیستان و بلوچستان، قم، کرمانشاه، گیلان، لرستان، مرکزی، هرمزگان، و همدان، استانهایی بودند که در آنها، اصولگرایان، اغلب به نحوی قاطع پیروز شدهاند؛ در سایر استانها نیز گاه مانند گلستان در موقعیت برابر بودهاند، یا به تفاوت، ظفرمند نگردیدهاند. نهایتاً، نزدیک به نصف نمایندگان منتخب، یعنی، ۴۸ درصد اصولگرا هستند، و ۵ درصد با تابلوی اعتدالی دولت، ۳۰ درصد اصلاح طلب، و ۱۷ درصد مستقل به پیروزی رسیدند.
▬ حتی در استان تهران نیز، آن چه به لحاظ انتخاباتی اهمیت ویژه دارد این است که دکتر حسن روحانی، در مقایسه با موقعیت لغزان انتخابات ریاست جمهوری نود و دو، با پنج درصد افت آراء مواجه گردیده و نفر سوم خبرگان شناخته شد. این نتایج، نشان میدهد که نزدیک به نصف مردم استان تهران، حاضر نشدند، نام دکتر حسن روحانی را در برگه آراء خود بنویسند؛ ۱۹۴۰۳۵۸ نفر از مجموع ۴۱۷۸۵۲۴ نفر. نیز، نتایج انتخابات پارلمانی اخیر در استان سمنان، استان رئیس جمهور، نشانگر پیروزی صد در صدی نامزدهای اصول گراست. اینها در کنار زنجیرهای از حقایق دیگر که فرصت گفتن آنها در مجال کوتاه نیست، معنای ویژهای در زوال گفتمان «گروه عقلای کهنسال نیاوران» دارد.
▬ خب؛ اینها تحلیلهای کمی بود، اما، به لحاظ کیفی، ...
░▒▓ تز ۲.
▬ به لحاظ کیفی، گمان میرود که موجی از احساسات که نهایتاً موجب پیروزی دراماتیک در تهران شد، عن قریب، به یک سرخوردگی عظیم منجر خواهد شد و با شدتی هر چه تمامتر بازخواهد گشت. رویدادهایی که با ریاست بسیار محتمل دکتر علی لاریجانی بر پارلمان آغاز خواهد شد و با عدم توفیقهای تدبیر دولت در تمشیت مسائل تهران تکمیل خواهد گردید. ریاست قریب الاحتمال دکتر علی لاریجانی بر پارلمان، نتایج کلی انتخابات را نمایندگی خواهد کرد، و در نتیجه، ۴۶٫۷۵ درصد از مردم تهران که به تمام یا بخشی از فهرست دولت رأی دادند، آشکارا متوجه شکاف میان خود و سایر ایرانشهرهای مادری خواهند شد.
▬ از این گذشته، برداشت اغلب تحلیلگران منتقد و موافق دولت این بوده است که معماری کابینه کهنسالان نیاوران، از ابتدا اشتباه بوده است، و بزودی، دولت، با ترمیم کابینه، این ارزیابی قریب به اتفاق تحلیلگران را تأیید خواهد کرد. دولت دکتر حسن روحانی در صورت عدم ترمیم کابینه، فی الحال، وضع مساعدی ندارد، و با زمزمه ترمیمها، پیش بینی میشود که اوضاع، نه تنها بهبود نیابد، بلکه بدخیمتر نیز بشود، چرا که، به نظر میرسد که هدف ترمیمها، به سمت حذف وزرای معترض، اما، کارآتر چرخیده است.
▬ از سوی دیگر، متأسفانه اوضاع اقتصادی نیز حرکت برازندهای «روی زمین» نداشته است، و مع الاسف، برآودهای روشنی نیز در مورد آینده وجود ندارد. در حالی که شکل کابینه، بیانگر انعطاف به سمت سیاستهای اقتصادی چابکتر و مردمیتر نیست، شرایط محیطی نیز روند مساعدی ندارند. در گیر و دار انتخابات ایالات متحده، گمان نمیرود اتفاقی خوشایند دولت یازدهم در ینگه دنیا رخ دهد، و برآوردها از انتخابات امریکا نیز پیش آگهی خوبی برای دولت ندارد. امواج این پیش آگهی، خود را در عدم همکاری نهادهای مالی اروپایی نشان داده است، و در باغ سبزها رو به بسته شدن دارند.
▬ به لحاظ شرایط اقتصادی داخلی، آن چه در آستانه انتخابات، علائم خوبی به سمت رأی دهندگان تهرانی گسیل کرد، بویژه «جو» بورس بود. گمان نمیرود که صعود بهابازار که به نظر میرسید مصرف انتخاباتی داشته و بدون توجیه فنی و با جو حقوقیها باد شده بود، استمرار یابد. نشان این کم فروغی حقیقی بورس را میتوان در رونق اندک سبدها و صندوقهای دیرپای بهابازار که سهامهای ارزنده و با سود دهی بلندمدت را در اختیار دارند مشاهده کرد. گمان نمیرود، روند فعلی تورم بورس قابل استمرار باشد. اوضاع به لحاظ شاخصهای کلان اقتصادی نیز مساعد به نظر نمیرسد، و دولت، مشغول انبساط اعلام شده، بدون برنامهریزی مشخص برای بهرهوری است. ضعف تحلیل اقتصادی که در مدیران اقتصادی نسل اول پس از انقلاب وجود دارد که در آن، تنها به دو متغیر تورم و رکود توجه میورزند، و رأس سوم مثلث، یعنی، بهرهوری را نادیده میگیرند، در سیاستهای قویاً مالی دولت به چشم میخورد. سیاستهای پولی منجر به افزایش تورم، بدون عملکرد مناسب سایر بخشهای دولت در بالا بردن بهرهوری، منجر به فائق آمدن دولت به رکود نخواهد شد، و تنها فساد و سفته بازی را گسترش خواهد داد.
▬ نه؛ مع الاسف، وضع دولت در اداره کشور خوب نیست، و عمیقاً با «کهنگی تدبیر» مواجه است.
▬ اصولگرایان، به عنوان گروه رقیب دولت، که در اصل زمین بازی با دولت مشترک هستند، بدون آن که از این وضع بدخیم اقتصادی و مدیریتی و نهایتاً اجتماعی دولت یازدهم خوشحال باشند، و ضمن احترام به رقیب و نیروهای اجتماعی هوادار آن، باید خود را برای رفع انسداد از سیاست کشور مهیا کنند. برداشت من این است که کوشش برای فائق آمدن به خط سیاسی «گروه عقلای کهنسال نیاوران»، یک تکلیف دینی و ملی است، نه یک رقابت جویی رو کم کنی.
░▒▓ تز ۳.
▬ آن چه در مسیر این ادای تکلیف به کشور، برای اصولگرایان مهم است، سه مسیری است که باید به موازات هم پیموده شوند:
▬ نخست، تکمیل روند ائتلاف اصولگرایان است که در انتخابات اخیر به خوبی جواب داد و منجر به پیروزی معنادار اصولگرایان در سطح کشور شد. این روند باید کامل شود و تمام «نیروهای اجتماعی» اصولگرا را در بر بگیرد؛ هیأتی که تمام سکتورهای اجتماعی اصولگرایان در آن نمایندگانی داشته باشند. گروههای سیاسی اصولگرا، باید با در نظر داشتن مصلحت عالی کشور و بدنه اجتماعی اصولگرایان، صدر گشادهای تدارک ببینند، و آماده باشند تا در این مسیر انعطافهای لازم را نشان دهند. برداشت من این است که اصولگرایان باید در این تألیف قلوب در نظر داشته باشند که برخی از اختلافات میان آنها متأسفانه مدیریت شده است، و متکی بر خبرها و سندهای نا مدللی است که رفته رفته جنبههای دگم و تعصب پیدا کردهاند. باید، آگاهانه از یک انضباط خبری پیروی کنند تا نقارها بیش از این ایجاد نشود، هر چند که در مورد خبرهای صحیح نیز، باید اصل کلی مصلحت دین و کشور را نیز در نظر داشته باشند. انضباط در قضاوتها، بویژه طی یک سال آتی اهمیت ویژهای دارد، و شاید حریفان اصولگرایان که نشان دادهاند که نفوذهای اطلاعاتی بیبهره نیستند، قصد بهرهمندی از این نحو نفوذ در رقابتهای سیاسی را داشته باشند؛ به احتمال قریب به یقین.
▬ مسیر دوم، تمرکز بر درک یک گفتمان انتخاباتی، حاوی مواضع کاملاً انضمامی در مورد مسائل اقتصادی، و نیز، تأیید نقاط مثبت دولتهای پیشین، تأکید بر حفظ آرامش برای پیشرفت کشور، و نهایتاً، حراست از سهم نسل نو در اداره وطن است. دیگر، بسنده کردن به شعارهای کلی در مورد «عبور از رکود» و «مهار تورم» و «تأمین اشتغال» و «سفره مردم» و... ابداً گویا نیست؛ اینها خواست و باور رأی دهندگان نخواهد بود. برداشت من این است که شکاف میان تهران / غیرتهران خواست و مصلحت این ملت نیست. این نیز باید مورد توجه مصلحان اجتماعی قرار گیرد، و قاطبه تهران، به استمراری از ایرانشهر اسلامی باور پیدا کند؛ زمینه برای تفرقه تهران/غیرتهران مساعد نیست.
▬ و نهایتاً سومین مسیر اصولگرایان به سمت انتخابات پیروز قریب، حرکت به سمت یک چهره انتخاباتی «حرفهای + کارآمد + پایبند به اصول + جوان + پاکدست» است. در طرح این چهره انتخاباتی، ظرافتهای سترگی ضرورت دارد، و باید حاصل خرد جمعی نه فقط نخبگان اصولگرا که تمام نیروهای فعال اجتماعی اصولگرا باشد، ولی، قدر متیقن، آن است که اصولگرایان، باید آماده یک انتخاب کاملاً مبتکرانه باشند. انتخابی کاملاً متفاوت با هر آن چه پیش از این، بوده است؛ «حرفهای + کارآمد + پایبند به اصول + جوان + پاکدست».
مأخذ:رسالت
هو العلیم