فیلوجامعه‌شناسی

پیاز و مطبوعات ”حرفه‌ای“

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدری؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


░▒▓ قضیه
▬    بیش از یک هفته است که یک سوء تدبیر دامنه‌دار، از جنس «پیاز-سیب زمینی»، امواج خود را دیگر بار به تهران رسانده است، و فقط «پوپولیست‌ها» و «غیرحرفه‌ای ها» نگران‌اند ...
▬    سوء تدبیری که مدت‌ها قبل با پوسیدن سیب زمینی‌ها و گوجه فرنگی‌ها و سیب‌ها، و...، روی دست کشاورزان یا در زیر زمین، لرزه بر اندام «پوپولیست‌های دهاتی» انداخته بود، ... به جهنم ... به جهنم ... به جهنم ... به جهنم ...
▬    به جهنم، چرا که به قول نامزد مجلس خبرگان رهبری، «خداوند آن‌ها را ترسان و لرزان آفریده است» (معاذ ا...). البته این نامزد محترم، به رغم این قول، تأیید صلاحیت نیز شده است!
▬    باشد؛ به جهنم؛ ولی، اکنون، این لرزه‌ها به آستانه «سعدآباد» که در آن کسی نمی‌لرزد و نمی‌ترسد، رسیده است، از قرار هر کیلو، ۵۰۰۰ تومان.
▬    به جهنم، ولی از مطبوعاتی «حرفه‌ای» که مرده ریگ عصر اصلاحات هستند سخنی شنیده نمی‌شود؛ آن‌ها گرم انتخابات هستند، و نهایتاً نتیجه‌ای از انتخابات بیرون می‌آید که تصدیق خواهد کرد که راه این مطبوعات «بی‌خیال» از مردم جداست.

░▒▓ شرح و بسط قضیه
▬    طی چند انتخاباتی که تحت حاکمیت مطبوعات «حرفه‌ای» پسااصلاحات برگزار شده، ثابت گردیده است که جریان آراء یک اجتماع فعال و انقلابی، چیزی غیر از آنی است که مطبوعات «حرفه‌ای»، لااقل قبل از انتخابات نمایش می‌دهند (شاید پس از انتخابات وانمود کنند که همه چیز آن طور شد که آن‌ها می‌گفتند). البته مطبوعات «حرفه‌ای» اثرات خود را دارند، ولی الگوهای رأی‌دهی پیچیده‌تر از این تصور هستند که می‌گوید: «دانستن حق مردم است (ولی محرمانه است)» یا این تصور که «مطبوعات ”حرفه‌ای“ روشنگر فضای فکری مردم هستند». نه؛ الگوی رأی ده۹ی مردم قدری پیچیده‌تر از این است.
▬    البته، مطبوعات «حرفه‌ای» پسااصلاحات، در بی‌آبرو کردن و مضحکه نمودن افراد به نام و القاب سهم دارند؛ به نظر می‌رسد، که مطبوعات «حرفه‌ای» پسااصلاحات، می‌توانند در یک مقطع کوتاه، حتی، نیرومندترین افراد را ضعیف جلوه دهند. حتی، سیاستمدارانی را که به داشتن روابط خوب با رسانه‌ها مشهورند و «دست اندر کار رسانه‌ای» به شمار می‌آیند نیز از نفس بیندازند، و به رأی بیستم تهران، آن هم با اما و اگر، تبدیل کنند؛ حالا چه سرخ‌پوش و چه خاکستری و چه قهوه‌ای. ولی، ...
▬    اما، نکته آن است که مطبوعات «حرفه‌ای»، فقط آگاهی نمی‌دهند، بلکه، مسیرهای دیگری می‌پیمایند، که در انتهای آن مسیر ممکن است به میزان زیادی از خواست و طرز فکر مردم فاصله بگیرند. البته این مسیری است که مطبوعات «حرفه‌ای» پسااصلاحات، نمی‌توانند در بلند مدت طی کنند، ولی در کوتاه مدت امیدوارند تا مسیر خود را به عنوان یک مسیر بدیع و نو جلوه‌گر سازند.
▬    پیشینه مبارزات انتخاباتی در مطبوعات حرفه‌ای، از دوم خرداد ۱۳۷۶ تا کنون، بشدت جانب‌دارانه و در مطبوعات جنجالی و زرد به نحو فزاینده‌ای «نادرست» و «شخصی» بوده است. حال، پس از برگزاری چند سال انتخابات زیر سایه این مطبوعات «حرفه‌ای»، پرسش این است که آیا دلواپسی‌های مطبوعات «حرفه‌ای» پسااصلاحات، همان دل‌نگرانی‌ها و علایق ملی را نشان می‌دهند؟ این سؤال، بویژه پس از راهپیمایی بزرگ بیست و دوم بهمن، در ذهن همه ما برجسته‌تر می‌شود. مردم این هستند، یا آن چه این مطبوعات می‌گویند؟

░▒▓ برهان
▬    مردم، تقریباً، به اتفاق، از گزارش مسائل خود در مطبوعات «حرفه‌ای» ناراضی هستند. این عدم رضایت، بویژه وقتی این مطبوعات «حرفه‌ای»، با مطبوعات کهن‌سال‌تر، مقایسه شوند معلوم می‌گردد. در واقع، در مطبوعات «حرفه‌ای» جدید، رد پای اسپانسر و منفعت، آشکارتر و روشن‌تر از قدمگاه حقیقت و آرمان است، در حالی که در مطبوعات سنتی‌تر، موضوع حقیقت و آرمان در اولویت قرار می‌گیرد.
▬    اولین نتیجه «حرفه‌ای بودن» در مطبوعات «حرفه‌ای» پسااصلاحات، حذف کم و بیش مطالبی است که مورد دغدغه ویژه اقشار فرودست است که شاید فراغت چندانی برای روزنامه خریدن و خواندن نداشته باشند. «حرفه‌ای‌ها»، عامدانه، در مقام روشنفکر، گرایشات مردمی را در خود کشته‌اند، و برای توجیه برج عاج نشینی، این نحو پرداخت‌ها به مسائل و دشواری‌های اعماق جامعه را به مثابه «پوپولیسم» طرد می‌کنند.
▬    تعریض دوم مردم به مطبوعات «حرفه‌ای» پسااصلاحات، از این بابت است که اگر گه گاه، به شکوائیه‌های مردم از امور رسیدگی شود، روش‌های صفحه‌بندی و تدوین مطالب به نحوی است که این دشواری‌ها در زیر لایه‌هایی از توجیه‌ها، مخفی می‌شوند. برای بسیاری از مردم روشن است که سیاست‌های بی‌انضباط دولت، بی‌گمان، باعث رکود، ستیزه، کشاکش‌های بیهوده، و بدهی ملی می‌شود، و قطعاً در آینده تورم را هم به دنبال خواهد داشت، اما مطبوعات حرفه‌ای پسااصلاحات، عملاً همه این ارزیابی‌ها را نادیده می‌گیرند.
▬    گلایه سوم مردم این است که نحوه پرداخت روشنفکران به مسائل مردم خود، از زاویه دید نظریاتی است که نه فقط به زمینه‌های اجتماعی بومی توجه ندارد، و بدون توجه به آن‌ها ساخته شده است، بلکه حتی این الگوهای نظری بر مبنای زمینه‌های تجربی محلی وزن دهی هم نشده‌اند. بنابراین، محصولات روشنفکری، به نحوی است که به رغم انتشار در مطبوعات ایرانی بوی فرانسوی یا انگلیسی می‌دهند. از این قرار، وقتی روزنامه‌های «حرفه‌ای» را ورق می‌زنیم، عمیقاً احساس بیگانگی می‌کنیم.
▬    عریضه چهارم مردم به پیشگاه مطبوعات «حرفه‌ای» پسااصلاحات، این است که توجه این روزنامه‌ها، به فرهنگ ملی بسیار نامناسب‌تر از مرده ریگ‌های اروپایی و امریکایی است. آن‌ها نه تنها، نگاهی به شدت غریبه دارند، بلکه نگاه وطنی را با عناوینی مثل «پوپولیسم» تحقیر می‌کنند.
▬    شکایت پنجم این است که مطبوعات، اخبار مربوط به مسائل مردم را اگر منعکس کنند، به طرزی بسیار نامساعد درج می‌نمایند، طوری که مردم در برخورد با آن، آرزو می‌کنند که کاش مطبوعات، اصلاً حرف نمی‌زدند. این روایت‌ها، اغلب، فارغ از همدلی و در لفافه قطوری از اصطلاح ورزی‌های پر تبختر است. روشنفکر از سر سیری و با لهجه پاریسی، ببخشید پاﭬیسی، به تحلیل نشانه شناختی موضوع پیاز می‌پردازد. روشنفکرانی که در این روزنامه‌ها قلم می‌زنند، بارها ثابت کرده‌اند که در سبک زندگی خود، نه تنها از علایق این مردم بیگانه‌اند، بلکه از این علایق متنفر هستند. افتخارات آن‌ها شامل گوش دادن به قطعات موسیقی اروپایی، تبحر در فیلم شناسی امریکایی و هالیوودی، یا لهجه پاریسی، ببخشید پاﭬیسی است. ظاهر و افکار این روشنفکران، از نظر مردم، کاملاً غیر عادی به نظر می‌رسد، و مردم در نظاره به آنان، نمی‌دانند که منش آنان از سبک لباس پوشیدن آن‌ها تا شیوه سخن گفتن و فکر کردن ایشان، جدی است یا از سر شوخی؛ حتی احتمال شوخی بودن آن بیشتر است!
مأخذ:رسالت
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.