دکتر حنیف غفاری از وین؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ سرانجام، مذاکرات هستهای نفسگیر، طولانی و حساس ایران و اعضای ۱+۵ در وین پس از ۱۹ روز پایان یافت. زحمات طاقت فرسا و سخت تیم مذاکرهکننده هستهای انقلابی و زحمتکش کشورمان در این ماراتن تعیینکننده، شایسته بهترین تقدیرهاست. حمایتهای داهیانه و مدبرانه مقام معظم رهبری و دعای خیر ملت ایران پشت سر تیم مذاکرهکننده هستهای و مقاومت هستهای ۱۲ ساله ملت ایران در مقابل، تحریمها و تهدیدهای غرب، جملگی منجر به حفظ دست برتر تیم مذاکرهکننده در برابر دشمنان قسم خورده این مرز و بوم، یعنی، واشنگتن و متحدان آن گردید.
▬ فارغ از بررسی دقیق متن توافق (که مباحثه و تمرکز دقیقی را میطلبد)، در دو حوزه حقوقی و راهبردی ملاحظاتی وجود دارد که نمیتوان بدون در نظر گرفتن آنها شرایط خاص موجود را مورد رصد و بررسی واقع بینانهای قرار داد:
▬ ۱- برخی به اشتباه از محصول نهایی مذاکرات اخیر وین، به عنوان «توافق نهایی» یاد میکنند این در حالی است که بیانیه قرائت شده توسط وزیر امور خارجه کشورمان و فدریکار موگرینی مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نماد و مصداق"جمعبندی نهایی مذاکرات» است. این جمعبندی جهت تبدیل شدن به توافق قطعی، باید ضمن عبور از فیلترهای قانونگذاری در ایران و امریکا، به تأیید نهادهای قانونگذاری ذی ربط برسد.
▬ ۲- میان اعلام توافق نهایی و اجرای آن شکاف و فاصله زمانی دوماههای وجود دارد که زمینه ساز اجرای حقوق و تکالیف دو طرف در توافق نهایی احتمالی خواهد بود. بنا بر این، در تحلیل حقوقی آنچه در وین گذشته است، نباید توافق نهایی را تمام شده تلقی کرد.
▬ ۳- در قبال هر قرار داد حقوقی، یک مکانیزم نظارتی قابل تصور خواهد بود. این مکانیزم نظارتی اگر محکم، شفاف و بیطرفانه باشدمتضمن اجرای یک توافق خوب است، اما، یک توافق هر اندازه که خوب باشد، اگر با مکانیزمهای نظارتی شفاف همراه نباشد در عمل با مشکل مواجه میشود. درمتن جمعبندی مشترک، سخن از کمیسیون مشترک نظارت بر توافق و آژانس بین المللی انرژی اتمی به عنوان دو منبع نظارتی مهم به میان آمده است. هم اکنون، زمان آن است که آژانس پس از سالها کارشکنی در برابر ایران، دعوت به اجرای صحیح و غیر مغرضانه توافق احتمالی نهایی شود. از این رو، باید آژانس را ملزم به شفافسازی در مکانیزم نظارتی و پرهیز از تکرار روشهای دوگانه و پارادوکسیکال این نهاد نمود.
▬ ۴- یکی از تلاشهای حقوقی-سیاسی خاص ایالات متحده امریکا در صحنه مذاکرات هسته ای، تکثیر بازیگران صاحب اختیار در حوزه اجرایی کردن مذاکرات هستهای و سلب اختیار مطلق حقوقی از دولت اوباماست. این در حالی است که طی سالهای اخیر، طرف حساب ما به لحاظ حقوقی و اجرایی دولت واشنگتن میباشد. بدیهی است اگر اوباما به هر دلیل عامدانه یا غیر عامدانهای نخواهد با نتواند بازی کنگره را مهار کند، باید مسؤولیت شکست نهایی مذاکرات را بر عهده بگیرد. در این معادله ما «یک ارزیابی و واکنش حقوقی واحد « نسبت به خروجی رفتاری واشنگتن صورت خواهیم داد نه چندین واکنش در قبال نهادهای مختلف اجرایی و قانونگذاری در امریکا!
▬ ۵- به لحاظ راهبردی، باید متوجه جدیتر شدن بازی و لزوم اتخاذ گارد بستهتر در مقابل، ایالات متحده امریکا و متحدان آن باشیم. واشنگتن بارها در جریان ۲۰ روز اخیر ضمن دبه کردن بر سر نقاط حل شده قبلی، نشان داده است که ظرفیت بالقوه و بالفعل زیادی در گذار از توافقات هستهای صورت گرفته دارد. بدیهی است که اصلیترین نقطه آسیب تحلیلی، راهبردی و حقوقی ما در برهه فعلی قطعی دانستن توافق است! قطعی دانستن توافق منجر به از دست رفتن تمرکز ما در هر سه حوزه مذکور خواهد شد.
▬ ۶- گره زدن بحرانهای منطقه با مذاکرات هستهای ایران و اعضای ۱+۵، موضوعی است که جان کری وزیر امور خارجه امریکا و تروییکای اروپایی طی بیست روز اخیرتوجه زیادی نسبت به آن نشان دادهاند. این در حالیاست که ماهیت بحرانهای منطقه یا ماهیت برنامه هسته ای ایران متفاوت است. بحرانهای منطقه واقعی و برگرفته از سیاستهای تروریستی واشنگتن و لندن و دیگر بازیگران غربی در غرب آسیا محسوب میشود، اما، پرونده هستهای ایران، بحرانی ساختگی از سوی دستگاههای رسمی و تبلیغاتی غرب جهت اعمال فشار بر ایران میباشد. در چنین شرایطی باید مراقب آدرسهای نادرستی که واشنگتن در مقایسه این دو با یکدیگر میدهد باشیم!
▬ ۷- جان کری وزیر امور خارجه امریکا در کنفرانس خبری خود ملت ایران را خطاب قرار داد و وضع تحریمهای ظالمانه علیه مردم مظلوم و مقاوم ایران را مرهون عدم همکاری ایران در حل پرونده هستهای دانسته است! کری از یک سو سعی در تطهیر گذشته سیاه واشنگتن در طول سالها تحریم ایران دارد و از سوی دیگر، در صدد است با هدایت بازی از پیش تعیین شده خود و کاخ سفید، مسؤولیت هر گونه عدم رسیدن به توافق قطعی و نهایی را بر عهده ایران بیندازد. بنا بر این، لازم است صورتبندی صحیح و واقع بینانهای نسبت به مذاکرات هستهای داشته باشیم.
▬ ۸- مهمترین شاه کلید تحلیل مذاکرات هستهای سالهای اخیر، توجه به اصل «مقاومت» در سیاست خارجی کشورمان است. «مقاومت» هم در حوزه سیاست خارجی، و هم در حوزه اقتصاد، حدود و ثغور مفهومی و مصداقی معینی دارد. سیاست خارجی مبتنی بر مقاومت هسته ای، به مانند اقتصاد مقاومتی مبتنی بر احیا و بهرهگیری از ظرفیتهای داخلی، هر دو منجر به تسلیم رقیب در میدان اقتصاد و سیاست خواهد شد. از این رو، نرمش غرب در مقابل، ایران، معلول «گذار از اصل مقاومت هسته ای» نبوده، بلکه معلول همین مقاومت ۱۲ ساله میباشد. از این رو، پیروزی جمهوری اسلامی ایران در کشاندن قدرتهای سلطه گر پای میز مذاکره هستهای و وادارسازی آنها نسبت به امتیازدهی به کشورمان، تصویر نهایی پازلی است که دوازده سال است در سایه رشادتهای پاکترین فرزندان این سرزمین و مخصوصاً شهدای هسته ای ایران چیده شده است. تصویر مقدسی که مصادره به مطلوب کردن آن از سوی جریان یا جریانهای خاص، مصداق عینی خیانت به منافع ملی کشور محسوب میشود.
▬ در نهایت اینکه پس از پایان مذاکرات هستهای وین، اوضاع هم اکنون، به مراتب نسبت به قبل جدیتر است. این جدیت باید خود را در «رصد و تحلیل»، «گفتار و رفتار» و « گارد بسته ما در برابر رقیب» نشان دهد.
مأخذ:رسالت
هو العلیم